مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
درمان ذهن آگاهی
حوزه های تخصصی:
سلامت روانی مبحث مهمی در آسیب شناسی روان شناختی می باشد که اهمیت آن در بین گروه های آسیب پذیر دو چندان است. هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان شناختی - رفتاری و ذهن آگاهی در سلامت روانی مصرف کنندگان کراک است. روش پژوهش فعلی آزمایشی و طرح آن از نوع پیش آزمون - پس آزمون گسترش یافته بود. برای این هدف 51 نفر به صورت تصادفی انتخاب شدند و سپس در سه گروه 17 نفری (گروه درمان ذهن آگاهی، گروه درمان شناختی رفتاری و گروه کنترل) به صورت تصادفی جایگزین شدند. ابزار به کار رفته در این پژوهش، آزمون تجدیدنظر شده علائم روانی بود. دادهها با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه های مکرر و آزمون تعقیبی توکی تحلیل شد. نتایج حاصل از تحلیل آماری نشان داد که بین مصرف کنندگان کراک درگروه های آزمایش و گروه کنترل از لحاظ سلامت روانی، اضطراب و افسردگی تفاوت معنی داری وجود دارد. همچنین نتایج آزمون تعقیبی توکی نشان داد که دو روش درمانی شناختی - رفتاری و ذهن آگاهی از نظر تأثیر بر سلامت روانی، اضطراب و افسردگی تفاوت معنیداری ندارند. نتایج تحقیق حاکی از آن است که درمان شناختی - رفتاری و روش ذهن آگاهی در کاهش سلامت روان، افسردگی و اضطراب مصرف کنندگان کراک مؤثر است.
بررسی اثربخشی ذهن آگاهی در کاهش استرس و افسردگی دانشجویان
حوزه های تخصصی:
در پژوهش های روان درمانی ذهن آگاهی به عنوان یک حالت ارتقاء دهنده تفکر خودآگاهی برای بهبود بهزیستی در نظر گرفته می شود. این مطالعه به منظور تعیین اثر آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر کاهش استرس و افسردگی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی اردبیل انجام شد. روش پژوهش فعلی آزمایشی و طرح آن از نوع پیش آزمون - پس آزمون بود. برای این هدف 40 نفر به صورت در دسترس انتخاب شدند و سپس در دو گروه 20 نفری (گروه آزمایش و گروه کنترل) به صورت تصادفی جایگزین شدند. ابزار به کار رفته در این پژوهش، آزمون افسردگی و اضطراب بک بود. نتایج تحلیل داده ها نشان داد که ذهن آگاهی بر کاهش استرس و افسردگی مؤثر است. نتایج این مطالعه نشان داد که آموزش ذهن آگاهی نشانه های افسردگی و اضطراب را کاهش داده و آموزش هایی برای بهتر استفاده کردن از روش های ذهن آگاهی به دانشجویانی که دچار افسردگی و استرس هستند ارائه می دهد و لذا برای بهبود سلامت روان و کاهش نشانه های افسردگی دانشجویان، آموزش ذهن آگاهی پیشنهاد می گردد.
تاثیر درمان ذهن آگاهی مثبت محور، شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و درمان شناختی-رفتاری بر پرخاشگری و حالات خلقی دانش آموزان دختر افسرده(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: پرخاشگری (Aggression) و حالات خلقی (Mood states) سطح پایین از زمره مشکلاتی است که دختران دانش آموز افسرده از آن رنج می برند. ازاین رو، پژوهش حاضر باهدف مقایسه تأثیر درمان ذهن آگاهی مثبت محور (Positive Mindfulness Therapy یا PMT)، شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی (Mindfulness Based Cognitive Therapy یا MBCT) و درمان شناختی-رفتاری (Cognitive Behavioral Therapy یا CBT) بر پرخاشگری و حالات خلقی دانش آموزان دختر افسرده اجرا شد. مواد و روش ها: روش پژوهش نیمه آزمایشی با پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل بود. از 300 دانش آموز دختر مقطع متوسطه اول شهر نائین در سال 1396، 60 نفر به صورت هدفمند مبتنی بر ملاک های ورود و خروج انتخاب و به طور تصادفی در چهار گروه (شاهد، PMT، MBCT و CBT) گمارده شدند. برای سنجش متغیرهای پژوهش پرسشنامه پرخاشگری (Aggression Questionnaire یا AQ) و مقیاس حالات خلقی (Brunel Mood Scale یا BRUMS) استفاده شد. گروه های PMT، MBCT و CBT هر یک به مدت 12 جلسه، تحت درمان قرارگرفته و گروه شاهد هیچ گونه درمانی دریافت ننمود. داده ها از طریق تحلیل کوواریانس (ANCOVA) تحلیل شد. یافته ها: بر اساس نتایج ANCOVA هر سه نوع درمان نسبت به گروه شاهد تأثیر معناداری بر کاهش پرخاشگری و افزایش حالات خلقی نشان دادند (01/0>p). همچنین اثر PMT در مقایسه با MBCT و CBT بر کاهش پرخاشگری بیشتر بود (01/0>p)، ولی تأثیر سه نوع درمان بر حالات خلقی یکسان بود (05/0<p). نتیجه گیری: با توجه به تأثیر نیرومند تر PMT در مقایسه با دو درمان دیگر در کاهش پرخاشگری و با توجه به تأثیرات برابر سه نوع درمان بر حالات خلقی، استفاده از این درمان ها برای دانش آموزان دختر افسرده پیشنهاد می شود.
اثربخشی درمان ذهن آگاهی بر کیفیت زندگی و بهزیستی روانشناختی بیماران پارکینسون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره هجدهم زمستان (بهمن) ۱۳۹۸ شماره ۸۳
2213-2221
حوزه های تخصصی:
زمینه: بروز بیماری های مزمن همچون پارکینسون، علاوه بر سلامت جسمی، کیفیت زندگی و بهزیستی روانشناختی مبتلایان را نیز با آسیب جدی مواجه می سازد. اما آیا درمان ذهن آگاهی به بهبود کیفیت زندگی و بهزیستی روانشناختی بیماران پارکینسون کمک می کند؟ هدف: بر همین اساس پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان ذهن آگاهی بر کیفیت زندگی و بهزیستی روانشناختی بیماران پارکینسون انجام گرفت. روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه ودوره پیگیری دوماهه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل افراد مبتلا به بیماری پارکینسون شهر اصفهان در سه ماهه زمستان سال 1397 بود. در این پژوهش تعداد 30 فرد مبتلا به بیماری پارکینسون با روش نمونه گیری غیرتصادفی دردسترس انتخاب و با گمارش تصادفی در گروه های آزمایش و گواه گمارده شدند (15 بیمار در گروه آزمایش و 15 بیمار در گروه گواه). گروه آزمایش مداخله درمان ذهن آگاهی (سیگل، 2010) را طی سه ماه در 8 جلسه 90 دقیقه ای دریافت نمودند. پرسشنامه های مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه کیفیت زندگی (سازمان بهداشت جهانی، 1994) و پرسشنامه بهزیستی روانشناختی (ریف، 1980) بود. داده های حاصل از پژوهش به شیوه تحلیل واریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که درمان ذهن آگاهی بر کیفیت زندگی (0/001 P< ). و بهزیستی روانشناختی (0/001 P< ). بیماران پارکینسون تأثیر معنادار دارد. میزان تأثیر بسته درمان ذهن آگاهی بر کیفیت زندگی و بهزیستی روانشناختی بیماران پارکینسون به ترتیب 68 و 67 درصد بود. نتیجه گیری: یافته های پژوهش حاضر بیانگر آن بودند که درمان ذهن آگاهی با بهره گیری از فنونی همانند افکار، هیجانات و رفتار آگاهانه می تواند به عنوان یک درمان کارآمد جهت افزایش کیفیت زندگی و بهزیستی روانشناختی بیماران پارکینسون شود.
مقایسه اثربخشی ذهن آگاهی و هیپنوتراپی بر استرس ادارک شده بیماران دیابتیک نوع II(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره نوزدهم پاییز (مهر) ۱۳۹۹ شماره ۹۱
875-882
حوزه های تخصصی:
زمینه: مطالعات متعددی به اثر بخشی ذهن آگاهی و هیپنوتراپی بر استرس ادراک شده بیماران مبتلا به دیابت نوع دو پرداخته اند. اما پژوهشی که به مقایسه اثربخشی ذهن آگاهی و هیپنوتراپی بر استرس ادارک شده بیماران مبتلا به دیابت نوع II پرداخته باشد مغفول مانده است. هدف: مقایسه اثربخشی ذهن آگاهی و هیپنوتراپی بر استرس ادراک شده، بیماران به دیابتیک II بود. روش: تحقیق حاضر طرح نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل و پیگیری بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه مردان 40-68 ساله مبتلا به دیابت نوع 2 در شهر تهران در سال 1398 بودند. 45 نفر به روش نمونه گیری در دسترس و مبتنی بر هدف به عنوان نمونه انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل (برای هر گروه 15 نفر) جایگزین شدند. ابزارهای پژوهش عبارتند از: مقیاس استرس ادراک شده کوهن و همکاران (1983) و پروتکل های درمانی ذهن آگاهی (کابات زین، 2015) و هیپنوتراپی (آلادین و آلیب های، 2015) بود. جهت تحلیل آماری داده ها، از تحلیل واریانس آمیخته استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که دو شیوه درمان ذهن آگاهی و هیپنوتراپی بر استرس ادارک شده، در پس آزمون معنی دار است و بین تأثیر دو درمان تفاوتی وجود نداشت (0/001 P< ). همچنین تأثیر عامل زمان بر نمرات پیروی از درمان در مرحله پیگیری معنی دار است (0/001 P< ). بین نمرات استرس ادراک شده در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری صرف نظر از گروه، تفاوت وجود دارد (001/0 P< ). نتیجه گیری: دو شیوه درمان ذهن آگاهی و هیپنوتراپی استرس ادراک شده را در بیماران مبتلا به دیابت II بهبود بخشید.
مقایسه اثربخشی شناخت درمانگری مبتنی بر ذهن آگاهی و روان درمانگری مبتنی بر پذیرش و تعهد بر بلوغ عاطفی در افراد دارای اختلالات مصرف مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره نوزدهم زمستان (اسفند) ۱۳۹۹ شماره ۹۶
1683-1699
حوزه های تخصصی:
زمینه: با توجه به افزایش اختلالات مصرف مواد و پیامدهای نامطلوب ناشی از آن بر مسائل فردی و اجتماعی، ضرورت دارد مداخلات کارآمدی بکار گرفته شود. پژوهش های زیادی در مورد اثربخشی رویکردهای درمانی متفاوت بر بلوغ عاطفی انجام شده است اما پژوهشی که به بررسی اثربخشی درمان های ذهن آگاهی و پذیرش و تعهد بر بلوغ عاطفی در افراد دارای اختلالات مصرف مواد پرداخته باشد نادیده گرفته شده است. هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان های ذهن آگاهی و پذیرش و تعهد بر بلوغ عاطفی در افراد دارای اختلالات مصرف مواد انجام گرفت. روش: طرح پژوهش، شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری تعداد 300 نفر مرد دچار سوءمصرف مواد بودند که به مراکز ترک اعتیاد تحت نظر اداره کل بهزیستی اردبیل در سال 1397 مراجعه کرده بودند، تعداد 45 نفر بصورت نمونه گیری در دسترس انتخاب و سپس بصورت تصادفی 30 نفر در گروه های آزمایش و 15 نفر گواه گمارده شدند، گروه آزمایش طی هشت جلسه 90 دقیقه ای آموزش فنون شناخت درمانگری مبتنی بر ذهن آگاهی سگال، ویلیامز و تسدال (2002) و فنون درمان پذیرش و تعهد ویلسون، گیفورد و بتن (2014) را دریافت کردند و گروه گواه مداخله ای دریافت نکردند. ابزار پژوهش حاضر پرسشنامه بلوغ عاطفی (1974) بود و داده های بدست آمده توسط تحلیل کوواریانس و آزمون تعقیبی LSD با نرم افزار SPSS 25 تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد که درمان های ذهن آگاهی و پذیرش و تعهد تأثیر معنی داری را بر روی بلوغ عاطفی گذاشتند (0/05 p< ). همچنین بین دو درمان بکارگرفته شده تفاوت معنی داری مشاهده نگردید (0/370 p= ). نتیجه گیری: در نتیجه درمان های ذهن آگاهی و پذیرش و تعهد بعنوان مداخلات مؤثر می توانند بر بهبود بلوغ عاطفی در افراد دارای اختلالات مصرف مواد بکارگرفته شوند.
مقایسه اثربخشی درمان فراتشخیص بارلو، هیجان مدار و ذهن آگاهی، بر شاخص توده بدنی افراد بزرگسال مبتلا به چاقی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روان شناسی بالینی سال دهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۰
103 - 131
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی سه روش درمان فراتشخیص بارلو، درمان هیجان مدار و درمان مبتنی بر ذهن آگاهی بر شاخص توده بدنی افراد مبتلا به چاقی بود. جامعه آماری شامل کلیه افراد مبتلا به چاقی شهر تهران بود که از بین آنها با توجه به جدول کوهن 60 نفر به شیوه نمونه گیری در دسترس با توجه به ملاک های ورود انتخاب و به صورت تصادفی در چهار گروه درمان فراتشخیص بارلو، درمان هیجان مدار، درمان مبتنی بر ذهن آگاهی و کنترل گمارده شدند. شاخص توده بدنی شرکت کنندگان در سه مرحله زمانی قبل از شروع درمان، بعد از درمان و سه ماه بعد از درمان به عنوان پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری اندازه گیری شد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS، نسخه 21 و آزمون تحلیل واریانس مختلط مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج نشان داد در متغیر شاخص توده بدنی بین میانگین نمرات پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری در چهار گروه و بین اثر گروه آزمایشی ذهن آگاهی با گروه های فراتشخیص بارلو وگروه کنترل تفاوت معناداری وجود دارد (p 0.05 ). مقایسه میانگین های تعدیل شده نشان داد نمرات این متغیر در گروه آزمایشی ذهن آگاهی، در مرحله پس آزمون و پیگیری نسبت به سه گروه دیگر کاهش داشته است. هم چنین با توجه به تفاوت در مرحله پیش آزمون نسبت به پیگیری، درمان مبتنی بر ذهن آگاهی، پایداری داشته است. بنابراین بر اساس یافته های این پژوهش می توان گفت، درمان مبتنی بر ذهن آگاهی می تواند منجر به کاهش شاخص توده بدنی افراد بزرگسال مبتلا به چاقی شود.
اثربخشی درمان مبتنی بر ذهن آگاهی بر نشخوار فکری و تاب آوری در افراد متقاضی جراحی زیبایی
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف اثربخشی درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر نشخوار فکری و تاب آوری افراد متقاضی جراحی زیبایی شهر تهران در سال 1399 انجام شد. روش پژوهشی حاضر نیمه آزمایشی است و برای جمع آوری داده ها از طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش را کلیه افراد متقاضی جراحی زیبایی شهر تهران تشکیل داده اند که از بین آن ها، 30 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در گروه آزمایش (15 نفر) و گروه کنترل (15 نفر) گمارده شدند. گروه آزمایش درمان مبتنی بر ذهن آگاهی به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای تحت آموزش قرار گرفتند و گروه کنترل در لیست انتظار ماندند. ابزارهای مورد استفاده در پژوهش حاضر شامل پرسشنامه نشخوار فکری (نولن هوکسما و مارو، 1991) و پرسشنامه تاب آوری (کانر و دیویدسون، 2003) بود که در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون مورد استفاده قرار گرفتند. تجزیه وتحلیل اطلاعات به دست آمده از اجرای پرسشنامه از طریق نرم افزار SPSS22 در دو بخش توصیفی و استنباطی (تحلیل کوواریانس) انجام گرفت. یافته ها نشان داد که درمان مبتنی بر ذهن آگاهی باعث کاهش نشخوار فکری در افراد متقاضی جراحی زیبایی شد. همچنین نتایج نشان داد که درمان مبتنی بر ذهن آگاهی باعث افزایش تاب آوری در افراد متقاضی جراحی زیبایی گردید. بنابراین به نظر می رسد، درمان مبتنی بر ذهن آگاهی می تواند باعث کاهش نشخوار فکری و تکنیک های مؤثری را برای بهبود تاب آوری در افراد متقاضی جراحی زیبایی ارائه دهد.
اثربخشی درمان ذهن آگاهی بر شدت درد و بهزیستی روان شناختی در بیماران مبتلا به سردرد میگرنی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف: بروز بیماری های مزمن جسمی همچون سردردهای میگرنی سبب آسیب های هیجانی و روان شناختی در بیماران می شود. بر این اساس نیاز است که در کنار درمان های پزشکی معمول، به ویژگی های روان شناختی بیماران نیز توجه کافی صورت پذیرد. بر همین اساس پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان ذهن آگاهی بر شدت درد و بهزیستی روان شناختی در بیماران مبتلا به سردرد میگرنی انجام گرفت. روش : پژوهش حاضر شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل و دوره پیگیری دوماهه بود. جامعه پژوهش شامل بیماران مبتلا به سردرد میگرنی شهرستان شاهین شهر در سه ماهه آخر سال 1397 بود که به مراکز میلاد، هادی، بشتام و یاری مراجعه کرده بودند. در این پژوهش تعداد 30 بیمار مبتلا به سردردهای میگرنی با روش نمونه گیری دردسترس انتخاب و با گمارش تصادفی در گروه های آزمایش و کنترل گمارده شدند (15 بیمار در گروه آزمایش و 15 بیمار در گروه کنترل). گروه آزمایش درمان ذهن آگاهی (کابات زین، 2003) را طی دو ماه در 8 جلسه 90 دقیقه ای دریافت نمودند. پرسشنامه های مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه شدت درد (ملزاک، 1975) و بهزیستی روان شناختی (ریف، 1980) بود. داده های حاصل از پژوهش به شیوه تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر به وسیله نرم افزار آماری SPSS 23 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که درمان ذهن آگاهی بر شدت درد و بهزیستی روان شناختی در بیماران مبتلا به سردرد میگرنی موثر بود (001/0≥P). نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش حاضر می توان بیان کرد که درمان ذهن آگاهی با برخورداری از فنونی همانند افکار، هیجانات و رفتار آگاهانه می تواند به عنوان یک درمان کارآمد جهت کاهش شدت درد و بهبود بهزیستی روان شناختی در بیماران مبتلا به سردرد میگرنی مطرح باشد.
بررسی مقایسه ای اثربخشی درمان راه حل مدار کوتاه مدت و درمان مبتنی بر ذهن آگاهی بر کاهش تنیدگی تحصیلی نوجوانان مقطع متوسطه اول شهر تهران
حوزه های تخصصی:
مقدمه: استرس تحصیلی یک وضعیت روانشناختی منفی است که با مولفه های شناختی و عاطفی که در بردارد سلامت دانش آموزان را تهدید می کند. هدف: این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی درمان راه حل مدار کوتاه مدت و درمان مبتنی بر ذهن آگاهی بر کاهش تنیدگی تحصیلی نوجوانان مقطع متوسطه اول انجام گرفت. روش : این پژوهش در چهارچوب طرح کارآزمایی بالینی با پیش آزمون و پس آزمون و آزمون پیگیری سه ماهه اجرا شد. از بین دانش آموزان پسر دوره اول مدارس متوسطه منطقه ۱۳ شهر تهران در سال تحصیلی ۱۳۹۹-۱۳۹۸؛ به شکل نمونه گیری هدفمند تعداد ۶۰ نفر انتخاب و توسط مقیاس استرس تحصیلی نوجوانان دون، هو و ژو (۲۰۱۱) بررسی شدند و به صورت تصادفی به ۳ گروه کنترل، گروه درمان راه حل مدار و گروه درمان ذهن آگاهی تقسیم شدند. سپس مداخله بر گروه های آزمایشی انجام شد و پس از پایان سه ماه آزمون پیگیری به عمل آمد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه ۲۶ و آزمون های تحلیل کوواریانس و واریانس مختلط تجزیه وتحلیل شد. یافته ها: یافته های این پژوهش نشان داد که هر دو روش درمانی در کاهش تنیدگی تحصیلی دانش آموزان موثر بوده است اما روش ذهن آگاهی (Eta۲=۰/۳۵۷) توانسته است نسبت به روش مداخله راه حل مدار کوتاه مدت (Eta۲=۰/۳۱۸) در کاهش تنیدگی دانش آموزان بهتر عمل کند (۰/۰۵>P). نتیجه گیری: به درمانگران توصیه می شود در کار با دانش آموزان نوجوان دارای تنیدگی تحصیلی از روش های مداخله ای راه حل مدار کوتاه مدت و درمان ذهن آگاهی استفاده کنند و در این رابطه درمان ذهن آگاهی از اولویت درمانی بالاتری برخوردار است.
اثربخشی درمان ذهن آگاهی بر ارتقای تاب آوری و تنظیم شناختی هیجان در دختران آسیب دیده از رابطه با جنس مخالف
منبع:
پیشرفت های نوین در علوم رفتاری دوره هفتم ۱۴۰۱ شماره ۵۵
۳۶۴-۳۵۲
رابطه با جنس مخالف در سنین نوجوانی و جوانی غالباً می تواند به برخی آسیب های جبران ناپذیر برای دختران منجر شود. بر همین اساس پژوهش حاضر باهدف تعیین اثربخشی درمان ذهن آگاهی بر ارتقای تاب آوری و تنظیم شناختی هیجان در دختران آسیب دیده از رابطه با جنس مخالف انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمامی دختران آسیب دیده از رابطه با جنس مخالف در سال 1400-1399 بود که به مراکز مشاوره و روان درمانی تحت نظارت بهزیستی شهر مهاباد جهت دریافت خدمات مشاوره مراجعه کرده و از طریق روش نمونه گیری هدفمند و بر اساس معیارهای ورود و خروج تعداد 30 نفر وارد مطالعه شده و به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفره آزمایش و گواه جایگزین شدند. ابزار اندازه گیری در این پژوهش پرسشنامه تاب آوری کانر و دیویدسون (2003) و تنظیم شناختی هیجان (گرانفسکی و همکاران، 2006) بود. گروه آزمایش تحت درمان ذهن آگاهی ویلیامز وسگال (2003) به مدت 8 جلسه 2 ساعته قرار گرفتند و گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکرد. تجزیه وتحلیل داده های آماری با استفاده از روش تحلیل کوواریانس تک متغیره و با نرم افزار SPSS نسخه 23 صورت گرفت. سطح معناداری آزمون ها 0/05 در نظر گرفته شد. یافته های پژوهش نشان داد درمان ذهن آگاهی در گروه آزمایش در مقایسه با گروه گواه موجب تفاوت معنی داری بر تاب آوری و تنظیم شناختی هیجان (0/001>p) در دختران آسیب دیده از رابطه با جنس مخالف معنادار بود. بر اساس نتایج پژوهش می توان گفت درمان ذهن آگاهی روش مداخله ای مناسبی برای ارتقای تاب آوری و تنظیم شناختی هیجان دختران آسیب دیده از رابطه با جنس مخالف است.
اثربخشی درمان مبتنی بر ذهن آگاهی بر ارتقای نشاط اجتماعی و سازگاری اجتماعی در دختران اقدام به خودکشی مراجعه کننده به اورژانس اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال یازدهم آذر ۱۴۰۱ شماره ۹ (پیاپی ۷۸)
186-177
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر ذهن آگاهی بر ارتقای نشاط اجتماعی و سازگاری اجتماعی در دختران اقدام به خودکشی مراجعه کننده به اورژانس اجتماعی انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون _ پس آزمون با گروه کنترل و پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری شامل تمامی دختران اقدام به خودکشی مراجعه کننده به اورژانس اجتماعی شهر سقز در سال 1400-1399 بود که از طریق روش نمونه گیری هدفمند و بر اساس معیار های ورود و خروج تعداد 30 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفره آزمایش و گواه جایگزین شدند. ابزار اندازه گیری در این پژوهش پرسشنامه شادکامی اکسفورد ( OHQ ، 2002) و سازگاری اجتماعی بل ( BAI ، 1961) بود. گروه آزمایش تحت درمان ذهن اگاهی ویلئامز و سگال (2003) به مدت 8 جلسه 2 ساعته قرار گرفتند و گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکرد. تجزیه و تحلیل داده های آماری با استفاده از روش تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر صورت گرفت. ی افته ها نشان داد که درمان مبتنی بر ذهن آگاهی بر ارتقای نشاط اجتماعی (32/52 = f ، 01/0= p ) و سازگاری اجتماعی (71/39 = f ، 01/0= p ) در دختران اقدام به خودکشی مراجعه کننده به اورژانس اجتماعی معنادار بود و نتایج حاکی از ماندگاری درمان در دوره پیگیری بود ( 01/0= p ). بر اساس نتایج پژوهش می توان گفت درمان ذهن آگاهی روش مناسبی برای ارتقای نشاط اجتماعی و سازگاری اجتماعی در دختران اقدام به خودکشی مراجعه است.
مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان ذهن آگاهی بر پیروی از درمان در افراد مبتلا به سوء مصرف موارد مخدر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان ذهن آگاهی بر پیروی از درمان در افراد مبتلا به سوء مصرف موارد مخدر بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی ﺑﺎ ﻃﺮح ﭘیﺶآزﻣﻮن_ﭘﺲآزﻣﻮن و ﮔ ﺮوه کﻨﺘﺮل با دوره پیگیری یک ماهه بود. جامعه آماری را افراد مبتلا به سوء مصرف موارد مخدر را شامل می شد که به کلینیک های ترک اعتیاد شهر اراک در سال 1400 مراجعه کرده بودند. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، 60 نفر انتخاب و در گروه های آزمایش و گواه (هر گروه 20 نفر) به صورت تصادفی جایگذاری شدند. برای اندازه گیری متغیر پژوهش از مقیاس پیروی از درمان (MMAS-8) موریسکی (2008) استفاده شد. جلسات آموزشی درمان ذهن آگاهی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در 8 جلسه 90 دقیقه ای به صورت هفته ای یکبار اجرا شد. برای تحلیل داده ها از تحلیل واریانس اندازه گیری های مکرر استفاده شد. نتایج نشان داد که در مرحله پس آزمون و پیگیری میانگین هر دو گروه آزمایش از گروه گواه به صورت معناداری بیشتر است (001/0=P). همچنین نتایج نشان داد که گروه درمان پذیرش و تعهد در مقایسه با گروه درمان ذهن آگاهی هم در مرحله پس آزمون (002/0=P) و هم در مرحله پیگیری (001/0=P) به صورت معناداری میانگین بیشتری کسب کرده است. نتایج نشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، احتمالا درمان کارآمدتری در مقایسه با درمان ذهن آگاهی برای بهبود پیروی از درمان افراد مبتلا به سوء مصرف موارد مخدر است.
مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر ذهن آگاهی و درمان شناختی رفتاری بر کاهش درد بیماران مبتلا به سردردهای میگرنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر ذهن آگاهی با درمان شناختی رفتاری در کاهش درد بیماران مبتلا به سردردهای میگرنی بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون_پس آزمون با گروه گواه و پیگیری یک ماهه بود. جامعه آماری پژوهش زنان مبتلا به سردرد میگرنی مزمن بود که به بیمارستان های شهر ساری در سال 1400 مراجعه کرده بودند. 45 نفر با نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در سه گروه (هر گروه 15 نفر) گمارده شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه تجدید نظر شده درد مک گیل (SF-MPQ-2) دورکین و همکاران (2009) بود. یک گروه درمان ذهن آگاهی و یک گروه درمان شناختی رفتاری را در 8 جلسه (هر هفته یک جلسه 90 دقیقه ای) دریافت کردند. در حین اجرای پژوهش گروه گواه مداخله ای دریافت نکرد. برای تحلیل داده ها از تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر استفاده گردید. نتایج نشان داد در مرحله پس آزمون و پیگیری شدت درد و مولفه های آن (ادراک حسی درد، ادراک عاطفی درد، ادراک ارزیابی درد، دردهای متنوع و گوناگون) میانگین هر دو گروه آزمایش از گروه گواه کمتر است (01/0>P) و میانگین گروه شناختی رفتاری کمتر از گروه درمان مبتنی بر ذهن آگاهی است (05/0>P). نتایج پژوهش بیانگر اولویت استفاده از درمان شناختی رفتاری در مقایسه با درمان ذهن آگاهی برای بهبود درد در بیماران مبتلا به سردردهای میگرنی توسط روان شناسان و مراکز درمان سردردهای میگرنی بود.
مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان ذهن آگاهی بر درد مزمن در افراد مبتلا به سوء مصرف مواد مخدر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: تجربه درد علاوه بر اینکه می تواند انگیزه مصرف مواد مخدر باشد، همچنین در مرحله درمان و پس از درمان نیز می تواند عاملی جهت مصرف دوباره مواد مخدر باشد. هدف: هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان ذهن آگاهی بر درد مزمن در افراد مبتلا به سوء مصرف مواد مخدر بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی ﺑﺎ ﻃﺮح پیش آزمون- پس آزمون و ﮔ ﺮوه کﻨﺘﺮل با پیگیری یک ماهه بود. جامعه آماری شامل افراد مبتلا به سوء مصرف مواد مخدر مراجعه کننده به کلینیک های ترک اعتیاد شهر اراک در سال ۱۴۰۰ بود. با روش نمونه گیری در دسترس، ۶۰ نفر انتخاب و در گروه های آزمایش و گواه (هر گروه ۲۰ نفر) به صورت تصادفی جایدهی شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه تجدید نظر شده درد مک گیل (۲۰۰۹) بود. درمان ذهن آگاهی در ۸ جلسه (هر جلسه ۹۰ دقیقه) و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد نیز در ۸ جلسه (هر جلسه ۹۰ دقیقه) اجرا شد. جهت تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS نسخه ۲۵ و تحلیل کوواریانس استفاده شد. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس برای درد مزمن در مرحله پس آزمون و پیگیری تفاوت معناداری را نشان داد (۰/۰۰۱=P). هر دو درمان بر بهبود درد مزمن اثربخشی چشمگیری داشت و این اثربخشی برای گروه درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بیشتر بود (۰/۰۱=P). نتیجه گیری: درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در مقایسه با ذهن آگاهی اثربخشی بیشتری بر بهبود درد مزمن نشان داد؛ بنابراین استفاده از درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد جهت بهبود درد مزمن در افراد مبتلا به سوء مصرف مواد مخدر توصیه می شود.
مقایسه اثربخشی درمان شناختی- رفتاری و درمان ذهن آگاهی بر ترس از ارزیابی منفی در افراد مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: اختلال اضطراب اجتماعی بر محور ترس از ارزیابی منفی قرار دارد. این سازه روانشناسی، باعث عملکرد ضعیف فرد می شود. هدف: هدف پژوهش حاضر، مقایسه تأثیر درمان شناختی- رفتاری و درمان ذهن آگاهی، بر ترس از ارزیابی منفی در افراد مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون همراه با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل مراجعه کنندگان به کلینیک های روانشناختی شهر شیراز در سال ۱۳۹۸ با علائم اضطراب اجتماعی بود. شیوه نمونه گیری در این پژوهش در دسترس و ۴۵ نفر پس از ارزیابی های اولیه به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل تقسیم شدند. جهت اجرای مداخلات از پروتکل شناختی- رفتاری هافمن و اوتو (۲۰۰۸) ۱۲ جلسه دو ساعته و پروتکل پذیرش و ذهن آگاهی فلمینگ و کوکوفسکی (۲۰۰۷) ۱۲ جلسه دو ساعته، همچنین شرکت کنندگان پرسشنامه های اضطراب اجتماعی کانور و همکاران (۲۰۰۰) و ترس از ارزیابی منفی لیری (۱۹۸۳) را قبل و بعد از مداخله تکمیل نمودند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه ۲۴ و تحلیل کوواریانس چندمتغیره انجام شد. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که بین نمرات گروه گواه و گروه های آزمایش تفاوت معناداری وجود دارد (۰/۰۰۱>P). در مقایسه با گروه گواه، در گروه های آزمایش ترس از ارزیابی منفی کاهش یافت. با وجود اینکه بین دو رویکرد درمانی تفاوت معناداری وجود نداشت (۰/۰۵<P)؛ اما تأثیر درمان ذهن آگاهی نسبت به درمان شناختی- رفتاری اندکی بیشتر بود. نتیجه گیری: مقایسه دو رویکرد ذهن آگاهی و شناختی- رفتاری حاکی از عدم تفاوت معنادار در کاهش ترس از ارزیابی منفی در مبتلایان به اضطراب اجتماعی بود؛ لذا پیشنهاد می گردد از این دو روش تلفیقی جهت بهبود ترس از ارزیابی منفی استفاده شود.
مقایسه اثر بخشی گروه درمانی شناختی - رفتاری مبتنی بر ذهن آگاهی ودرمان ذهن آگاهی بر کاهش علائم و بهبود تحریک پذیری و تمرکز جانبازان شیمیایی مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه استان تهران
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۷ تابستان ۱۳۹۵ شماره ۲۶
33 - 45
حوزه های تخصصی:
مقدمه: اختلال استرس پس از سانحه نوعی اختلال مرتبط با تروما و استرس است و در افرادی که در معرض حوادث آسیب رسان شدید، قرار گرفته اند، بروز می کند. هدف این پژوهش، تعیین اثربخشی روش درمان شناختی - رفتاری مبتنی برذهن آگاهی و درمان ذهن آگاهی بر کاهش علائم جانبازان مبتلا بود. روش: این پژوهش ازنوع نیمه آزمایشی، با طرح پیش آزمون، پس آزمون، با گروه کنترل می باشد. تعداد 30 نفرازجانبازان مبتلا به این اختلال به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل، جایگزین شدند. آزمودنی های گروه آزمایش به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای، گروه اول تحت درمان ترکیبی شناختی - رفتاری وذهن آگاهی و گروه دوم تحت درمان ذهن آگاهی قرار گرفتند. برای جمع آوری اطلاعات، از مصاحبه بالینی و پرسشنامه اختلال استرس پس از ضربه (PCL)، استفاده شد.نتایج: یافته های به دست آمده با روش تحلیل کوواریانس چند متغیره یک راهه و با استفاده از نرم افزار SPSS مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. بین اثر بخشی روش درمان ترکیبی و روش ذهن آگاهی، درکاهش علائم، تفاوت وجود دارد. بحث: میان گروه های آزمایش و کنترل، از لحاظ کاهش علائم، تفاوت معناداری وجود دارد. گروه کنترل تغییری نداشت، اما مداخلات درمانی در دو گروه آزمایش، باعث کاهش شدت علائم ونشانه ها شده بود. با اینکه مداخله درمانی ذهن آگاهی در کاهش علائم موثر بود، اما روش ترکیبی به دلیل ویژگی جامع بودنش، موثرتر از درمان ذهن آگاهی بوده است.
اثربخشی درمان ذهن آگاهی بر نشخوار فکری و تحمل پریشانی در نوجوانان دختر با شاخص توده بدنی بالا
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: اضافه وزن یک مشکل سلامت عمومی در جوامع توسعه یافته و درحال توسعه است و پیامدهای روانشناختی زیادی بهمراه دارد بنابراین این پژوهش با هدف اثربخشی درمان ذهن آگاهی بر نشخوار فکری و تحمل پریشانی در نوجوانان دختر با شاخص توده بدنی بالا انجام شد. روش پژوهش: نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و دوره پیگیری دو ماهه با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمامی نوجوانان دختر دارای اضافه وزن دوره متوسطه دوم مدارس دولتی شهر تهران در سال 401-1400 بود، که از میان آن ها با روش نمونه گیری داوطلبانه تعداد 30 نفر انتخاب و به شیوه تصادفی ساده در دو گروه 15 نفری گمارش شدند. گردآوری داده ها علاوه بر چک لیست اطلاعات جمعیت شناختی-فرم محقق ساخته با پرسش نامه نشخوار فکری (نولن-هوکسما و ماور، 1991) و پرسش نامه تحمل پریشانی (سیمونز و گاهر، 2005) انجام شد. برای آزمودنی های گروه درمان ذهن آگاهی 8 جلسه هفتگی اجرا شد. (2 جلسه در هفته و هر جلسه به مدت 1 ساعت). داده ها با کمک روش های آمار توصیفی، آزمون های مربوط به رعایت پیش فرض های آماری و واریانس با اندازه گیری مکرر با نرم افزار آماری SPSS نسخه 26 انجام شد. یافته ها: نشخوار فکری و ابعاد آن در افراد گروه آزمایش در مقایسه با گروه گواه در مرحله پس آزمون به طور معناداری کاهش یافته است و این تأثیر در مرحله پیگیری نیز پایدار بوده است (05/0>P). نتیجه گیری: نتایج نشان داد بین میانگین نمره تحمل پریشانی و ابعاد آن در افراد دو گروه در مراحل پس آزمون و پیگیری تفاوت معنادار بوده است (05/0>P).
اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر تنظیم هیجان و نشانگان تیپ شخصیتی نوع D در بیماران قلبی دارای ICD
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: امروزه بیماری های قلبی یکی از عوامل اصلی مرگ و میر در اکثر کشورهای جهان به شمار می رود. مطالعه حاضر با هدف تعیین اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر تنظیم هیجان و نشانگان تیپ شخصیتی نوع D در بیماران قلبی دارای ICD انجام شد. روش پژوهش: پژوهش توصیفی از نوع همبستگی مبتنی بر روش مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش را تمامی 658 دانش آموز پسر متوسطه اول پایه نهم در 5 مدرسه دولتی شهر بابل در سال تحصیلی 1402-1401 تشکیل دادند. در این پژوهش برای تعیین حجم نمونه با توجه به تعداد متغیرهای مشاهده شده و تخصیص ضریب 30 (9 متغیر مشاهده شده در مدل)، و با احتساب احتمال وجود پرسشنامه های ناقص 300 نفر به عنوان حجم نمونه به روش دردسترس انتخاب گردید. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه اعتیاد به بازی های آنلاین وانگ و چانگ (2002)، پرسشنامه نیازهای بنیادین روانشناختی دسی و رایان (2000) و پرسشنامه کیفیت زندگی اسلامی نژاد محمدنامقی و همکاران (1394) بود. تجزیه و تحلیل داده ها با روش معادلات ساختاری مبتنی بر معادلات رگرسیون انجام شد. یافته ها: یافته های حاصل از تحلیل کوواریانس چندمتغیری نشان داد شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر تنظیم هیجان (94/28=F، 05/0>P) و نشانگان تیپ شخصیتی نوع D (66/4=F، 05/0>P) در بیماران قلبی دارای ICD مؤثر است. این نتایج در پیگیری سه ماهه ماندگار بودند. نتیجه گیری: با توجه به بار اقتصادی، اجتماعی و روانی که بیماری قلبی بر افراد، خانواده ها و جامعه تحمیل می کند، نتایج این تحقیق می تواند برای بیماران قلبی، متخصصان سلامت و سلامت روان امیدوارکننده باشد.
مقایسه اثر بخشی آموزش مبتنی بر شفقت خود و درمان تلفیقی ذهن آگاهی-شناختی رفتاری بر تنیدگی والدگری و اجتناب تجربی در مادران دارای کودک آهسته گام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره ۴ ویژه نامه ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۷) مجموعه مقالات حوزه خانواده و فرزند
355 - 373
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثر بخشی آموزش مبتنی بر شفقت خود و درمان تلفیقی ذهن آگاهی-شناختی رفتاری بر تنیدگی والدگری و اجتناب تجربی در مادران دارای کودک آهسته گام انجام شد. روش پژوهش: پژوهش حاضر از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه مادران دارای کودک آهسته گام بودند که در زمستان سال 1398در شهر تهران زندگی می کردند و فرزندان آنها تحت پوشش مراکز آموزشی استثنایی قرار داشتند که از بین آن ها، با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند تعداد 45 مادر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گروه گواه هر گروه 15 نفر قرار گرفتند. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه شاخص تنیدگی والدینی آبدین (1995) و پرسشنامه پذیرش و عمل بوند و همکاران (2011) استفاده شد. جلسات آموزشی مبتنی با شفقت با خود براساس پروتکل گیلبرت و همکاران (2014) و درمان تلفیقی ذهن آگاهی-شناختی رفتاری براساس پروتکل فرانسس، شاویر، کاین، انتیکات و میتوس (2020)، طی هشت جلسه 90 دقیه ای به صورت هفتگی و به مدت دو ماه اجرا شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و نرم افزار spss استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد آموزش مبتنی بر شفقت خود و درمان تلفیقی ذهن آگاهی-شناختی رفتاری بر تنیدگی والدگری (04/90=F، 001/0>P) و اجتناب تجربی (56/48=F، 001/0>P) در مادران دارای کودک آهسته گام اثربخش بود اما بین دو مداخله تفاوت معناداری وجود نداشت. نتیجه گیری: بنابراین می توان از آموزش خود شفقتی و درمان تلفیقی ذهن آگاهی-شناختی رفتاری در کمک به مادران دارای کودک آهسته گام استفاده کرد.