فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۶٬۰۴۱ تا ۲۶٬۰۶۰ مورد از کل ۳۵٬۵۲۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
این پژوهش، با هدف اعتباریابی و رواسازی آزمون جهت گیری مذهبی، با تکیه بر اسلام در نوجوانان دبیرستانی انجام شد. روش تحقیق، توصیفی به شیوه اکتشافی بود. جامعه آماری، دانش آموزان دبیرستان های شهر قم (15-20 سال) که 578 نفر از آنان، به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب گردیدند. ابزار پژوهش عبارت بود از: آزمون جهت گیری مذهبی و آزمون سبک زندگی اسلامی. داده ها، با روش تحلیل عاملی اکتشافی، با شیوه تحلیل مؤلفه های اصلی و تحلیل مانوا تحلیل شدند. بررسی روایی محتوایی و صوری، به اصلاح 2 سؤال و حذف 3 سؤال نامتناسب برای نوجوانان انجامید. ضریب آلفای کرونباخ آزمون، برابر با 91/0 به دست آمد. تعداد عوامل در نمونه جمعیت نوجوان، دارای 4 عامل است که بر خلاف نسخه اصلی و اجراشده در میان بزرگسالان است که مشتمل بر دو عامل بود. این عامل ها، 34 درصد واریانس جهت گیری مذهبی در نوجوانان را تبیین کرد. در نتیجه تحلیل عاملی، 14 سؤال به عنوان سؤال های نامناسب حذف شدند. روایی همزمان آزمون جهت گیری مذهبی با آزمون سبک زندگی اسلامی نیز (70/0)، از طریق ضریب همبستگی پیرسون به دست آمد. با توجه به روایی عاملی، روایی همگرا و اعتبار مناسب آزمون جهت گیری مذهبی در میان نوجوانان، استفاده از آن در پژوهش های مربوط به نوجوانان توصیه می گردد.
نقش تعدیل کننده منبع کنترل در رابطه بین دلبستگی به والدین وگرایش به مصرف مواد مخدر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال چهاردهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۵۵
263-278
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی نقش تعدیل کننده منبع کنترل در رابطه بین دلبستگی اضطرابی و اجتنابی به والدین و گرایش به مصرف مواد مخدر بود. روش : طرح پژوهش از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی تهران در سال 1398-1397 بودند. نمونه ای شامل 253 دانشجو با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. شرکت کنندگان به پرسش نامه های آمادگی به اعتیاد زرگر، تجارب روابط نزدیک و منبع کنترل راتر پاسخ دادند. یافته ها : نتایج نشان داد دلبستگی اضطرابی و اجتنابی به والدین، دارای رابطه مثبت با منبع کنترل بیرونی و گرایش به مصرف مواد هستند. نتایج تحلیل رگرسیون تعدیلی نشان داد که منبع کنترل می تواند رابطه بین دلبستگی به والدین و گرایش به مصرف مواد را تعدیل کند. نتیجه گیری : درمجموع منبع کنترل، می تواند میزان گرایش به مصرف مواد را تحت تأثیر قرار دهد.
بررسی رابطه ولی– فرزندی و اختلالات برون نمود در کودکان با مادر شاغل و غیر شاغل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه رابطه ولی– فرزندی و اختلالات برون نمود در کودکان با مادر شاغل و غیرشاغل است. پژوهش حاضر یک مطالعه علی– مقایسه ای است. حجم نمونه 200 مادر شاغل و غیرشاغل دارای کودکان پسر و دختر 5 تا 6 ساله مهد کودک های شهر اراک در سال تحصیلی 1393-94 است. روش پژوهش نمونه گیری تصادفی خوشه ای است. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه مشکلات رفتاری کودک (CBCL)، پرسشنامه ارزیابی رابطه والد- فرزند (PCRS)و پرسشنامه سنجش وضعیت اشتغال مادران استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون T مستقل استفاده شد. نتایج نشان داد تفاوت معناداری بین رابطه ی ولی فرزندی در بین مادر شاغل و مادران غیرشاغل وجود دارد. تفاوت معناداری در متغیر اختلالات برون نمود در کودکان این گروه از مادران دیده نشد. یافته ها نشان داد فقدان حضور مادران شاغل بر کیفیت رابطه با کودک تاثیر می گذارد ولی در ایجاد رفتارهای برون نمود عوامل دیگری به غیر از اشتغال مادر موثر است.
رابطه انسجام و انعطاف پذیری خانواده و سبک های فرزندپروری با استرس فرزندپروری در مادران منطقه یک شهر تهران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
هدف : هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه انسجام و انعطاف پذیری خانواده و سبک های فرزندپروری، با شدت استرس فرزندپروری مادران منطقه یک شهر تهران بود. روش : جامعه آماری این پژوهش شامل مادران کودکان 3 تا 6 ساله ای بود که فرزندان خود را به کودک سراهای منطقه یک تهران می سپردند. نمونه آماری از 192 نفر از این مادران تشکیل شد که به طور تصادفی از میان آنها انتخاب شدند و پرسشنامه شیوه های فرزندپروری بامریند، مقیاس انسجام و انعطاف پذیری خانواده و پرسشنامه استرس فرزندپروری مادران را تکمیل کردند. یافته ها : نتایج نشان داد که بین انسجام و انعطاف پذیری خانواده و سبک های فرزندپروری با شدت استرس فرزندپروری مادران ارتباط معنی داری وجود دارد (01/0 p< ). نتایج تحلیل رگرسیون چندمتغیری نشان داد که انسجام متوازن، انعطاف پذیری آشفته و فرزندپروری مستبدانه، بیشترین تأثیرگذاری را در پیش بینی استرس فرزندپروری مادران دارند. نتیجه گیری : انسجام و انعطاف پذیری خانواده و همچنین، سبک های فرزندپروری با شدت استرس فرزندپروری والدین ارتباط دارند.
بررسی نقش میانجی اکتشاف مسیر شغلی در رابطه هوش هیجانی و یقین مسیر شغلی در دانش آموزان کلاس نهم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انتخاب شغل یکی از مهم ترین تصمیمات هر فردی می باشد، از این رو هدف پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی گر اکتشاف مسیر شغلی در رابطه بین هوش هیجانی و یقین مسیر شغلی دانش آموزان پایه نهم بود. روش تحقیق مورد استفاده روش همبستگی بود. جامعه آماری عبارت بود از تمامی دانش آموزان پایه نهم شهر مشهد در سال تحصیلی 97-1396 که از این جامعه تعداد 352 نفر به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند و به سه پرسشنامه 1. سیاهه هوش هیجانی (بار-آن، 2006)، 2. مقیاس اکتشاف مسیر شغلی (هیرسچی، 2010) و 3. مقیاس یقین مسیر شغلی (دور وتریسی، 2009) پاسخ دادند. تحلیل داده ها با استفاده از الگویابی معادلات ساختاری و با کمک نرم افزارAMOS نسخه 22 انجام شد. نتایج نشان داد رابطه بین هوش هیجانی با یقین مسیر شغلی، هوش هیجانی با اکتشاف مسیر شغلی و اکتشاف مسیر شغلی با یقین مسیر شغلی معنی دار است. همچنین نتایج، نقش میانجی گر اکتشاف مسیر شغلی در رابطه بین هوش هیجانی و یقین مسیر شغلی را تأیید کرد. بنابراین، با توجه به نتایج پژوهش پیشنهاد می شود که مسئولان و مشاوران مدارس عوامل اثرگذار بر یقین مسیر شغلی دانش آموزان را مد نظر قرار دهند.
نقش حمایت اجتماعی ادراک شده و سبک های مقابله ای در پیش بینی پرخاشگری و آسیب پذیری در برابر استرس کرونا در نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره هفدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
157 - 178
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش تعیین نقش حمایت اجتماعی ادراک شده و سبک های مقابله ای در پیش بینی پرخاشگری و آسیب پذیری در برابر استرس کرونا در نوجوانان بود. پژوهش حاضرازنوع پژوهش های توصیفی وهمبستگی و جامعه آماری نیز شامل تمامی دانش آموزان دوره متوسطه دوم شهر تهران بود که درنیمسال اول سال تحصیلی 1400-1399 مشغول تحصیل بودند. حجم نمونه نیز با روش نمونه گیری داوطلبانه 352 نفر بود. پرسشنامه های سبک مقابله با کرونا، حمایت اجتماعی، پرخاشگری، و مقیاس استرس ادارک شده استفاده گردید. بافته های حاصل ازتحلیل داده ها با روش معادلات ساختاری نشان داد که رابطه بین ابعاد حمایت اجتماعی با پرخاشگری و استرس اداراک شده منفی و معنادار بود. درنتیجه سبک های مقابله ای سازگارانه و جستجوی حمایت اجتماعی با کاهش رفتارهای منفی ارتباط داشتند، در حالی که سبک های مقابله ای ناسازگارانه و دریافت نکردن حمایت اجتماعی راهبردهای غیر انطباقی مانند پرخاشگری را سبب می شدند. به عبارتی افراد در شرایط استرس زا، درگیر حالات و عواطف منفی شده، که این خود موجب پرخاشگری می شود. و اگر افراد از سبک های مقابله ناسازگارانه و اجتنابی استفاده کنند میزان پرخاشگری بالاتر می رود. پیشنهاد می شود سبک های مقابله ای سازگارانه به نوجوانان و حمایت اجتماعی به خانواده ها آموزش داده شود تا پرخاشگری و استرس نوجوانان کاهش یابد.
کارکرد ازدواج: یک پژوهش کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: این پژوهش یک بررسی مقایسه ای دیدگاه افراد مجرد و متأهل درباره کارکرد ازدواج بود
روش: روش پژوهش، کیفی از نوع تحلیل محتوا بود. نمونه شامل 238 مرد و زن مجرد و متأهل شهر تهران بود که به شیوه هدفمند و در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مصاحبه بدون ساختار استفاده شد. پاسخ آزمودنی ها به روش تحلیل محتوا و با استفاده از آزمون ناپارامتریک خی دو بررسی شد.
یافته ها: پاسخ ها در 6 مقوله کارکردهای جسمانی، روان شناختی، اجتماعی، اقتصادی، مذهبی و معنوی دسته بندی شد و مقایسه گروه های مجرد و متاهل زن و مرد تفاوت های معناداری را در این مقوله ها نشان داد. بین نظرات افراد مجرد و متأهل درباره کارکرد فیزیولوژیکی ازدواج همخوانی وجود داشت. در خصوص کارکرد روان شناختی، اجتماعی و اقتصادی عدم توافق نظرات دیده شد. همچنین متأهلین بیش از مجردها به مقوله مذهبی و معنوی پرداخته بودند.
نتیجه گیری: افراد برای ازدواج کارکردها و فواید متعددی قائل هستند که بیانگر جایگاه و ارزش ازدواج در افراد بوده و تمایل به ازدواج با هدف دستیابی به این کارکردها همچنان ادامه دارد.
نقش واسطه ای خود شفقت ورزی در رابطه بین تعهد اجتماعی و عزت نفس با سازگاری شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی نقش واسطه ای خود شفقت ورزی در رابطه بین تعهد اجتماعی و عزت نفس با سازگاری شغلی انجام شد. روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. 480 نفر از کارکنان زن و مرد شاغل در اداره آموزش و پرورش منطقه 19 شهر تهران در سال 1399- 1398 به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و به پرسش نامه های خودشفقت ورزی نف (2003)، تعهد اجتماعی کارول (1991)، عزت نفس روزنبرگ (1989) و سازگاری شغلی دیویس و لافتکوویس (1984) پاسخ دادند. تحلیل داده ها با استفاده از الگویابی معادلات ساختاری و در نرم افزار AMOS-24 انجام شد. نتایج نشان داد که تعهد اجتماعی دارای اثر مثبت مستقیم و معنی دار بر سازگاری شغلی است (01/0P<)، و خود شفقت ورزی نیز بر سازگاری شغلی اثر مستقیم و معنی دار دارد (01/0P<). هم چنین، اثر غیر مستقیم تعهد اجتماعی و عزت نفس بر سازگاری شغلی با واسطه خودشفقت ورزی معنی دار بود (01/0P<). با توجه به نتایج پژوهش پیشنهاد می شود خود شفقت ورزی به عنوان یک برنامه آموزشی مورد توجه مشاوران و روان شناسان مدرسه قرار گیرد.
رابطه تفکر دیالکتیک و همدلی با بهزیستی معنوی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۷ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
23-35
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: در سال های اخیر علاقه به مطالعه بهزیستی معنوی و شناسایی عوامل شناختی و عاطفی اثرگذار بر آن رشد و اهمیت زیادی پیدا کرده است. نظریات فراانتزاعی، تفکر دیالکتیک را شرط دستیابی به همدلی و بهزیستی معنوی می داند. بنابراین، هدف اصلی از این پژوهش بررسی رابطه تفکر دیالکتیک و همدلی با بهزیستی معنوی بزرگسالان بود. روش کار: روش پژوهش حاضر مقطعی از نوع توصیفی-همبستگی است. جامعه آماری پژوهش تمامی افرادی بودند که در فاصله سنی جوانی تا سالمندی (20 تا 60) در شهر اصفهان در سال 1396 ساکن بودند؛ از میان این افراد 450 نفر به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند و با توجه به هدف مقایسه تحولی در چهار گروه 20 تا 29، 30 تا 39، 40 تا 49 و 50 تا 60 سال قرار گرفتند. ابزارهای استفاده شده در این پژوهش عبارت بود از پرسش نامه های بهزیستی معنوی، باورهای پارادایم اجتماعی و واکنش بین فردی. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل رگرسیون و واریانس استفاده شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج به دست آمده نشان می دهد که تفکر دیالکتیک و همدلی رابطه خوب با خدا، خود و دیگران را پیش بینی کرد و تفکر دیالکتیک نقش مهم تری نسبت به همدلی در پیش بینی بهزیستی معنوی بزرگسالان داشت. نتایج تحلیل واریانس نیز نشان می دهد که سطوح سنی و دین داری از نظر بهزیستی معنوی تفاوت معناداری داشت. نتیجه گیری: بر اساس یافته ها می توان گفت تفکر دیالکتیک و راهبردهای همدلی در کنار دین داری نقش مهمی در بهبود روابط با خدا، دیگران و بهزیستی معنوی دارند و با پیشرفت سطح دین داری، بهزیستی معنوی نیز افزایش می یابد. علاوه براین، بزرگسالی دوران تکمیل رشد معنوی است.
بررسی رابطه سرمایه روان شناختی و خودافشایی هیجانی با کارآفرینی در دانشجویان دانشگاه پیام نور استان آذربایجان غربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه سرمایه روان شناختی و خودافشایی هیجانی با کارآفرینی در دانشجویان دانشگاه پیام نور استان آذربایجان غربی می پردازد. روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی می باشد که با هدف شناخت و بررسی متغیرهای روان شناختی مربوط به کارآفرینی انجام گرفته است. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان دانشگاه پیام نور استان آذربایجان غربی است، که در سال تحصیلی 92-93 در مقطع کارشناسی به تحصیل مشغول می باشند. بر این اساس کلیه دانشجویان مقطع کارشناسی به عنوان جامعه هدف درنظر گرفته شدند. با توجه به فهرست تهیه شده از سوی مرکز کامپیوتر دانشگاه پیام نور استان از بین مراکز استان 5 مرکز ارومیه، خوی، بوکان، نقده و مهاباد به عنوان نمونه انتخاب گردیدند از این تعداد نمونه با استفاده از نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم، که طبقات جنسیت می باشند 1050 نفر انتخاب شد که 60 درصد زن (630 نفر) و40 درصد مرد (420 نفر) می باشند. در این پژوهش برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های سرمایه روان شناختی توسط لوتانز، مقیاس خودافشایی هیجانی توسط اسنل و آزمون کارآفرینی توسط روبینسون ، استیمپسون ، فنر و هانت استفاده شده است. برای تحلیل داده ها از دو سطح توصیفی (میانگین، میانه، انحراف استاندارد و...) و استنباطی (آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره و رگرسیون تک متغیره) استفاده گردید. نتایج نشان داد که سرمایه روان شناختی به تنهایی می توانند 37 درصد و خودافشایی هیجانی 47 درصد از تغییرات کارآفرینی را تبیین نماید. هم چنین بین ابعاد چهارگانه سرمایه روان-شناختی با کارآفرینی در دانشجویان در سطح 01/ رابطه معنی دار و مثبتی وجود دارد. اما بین مولفه های هشتگانه خودافشایی هیجانی در ابعاد شادی و آرامش با کارآفرینی در سطح 01/ رابطه معنی دار و مثبتی وجود دارد اما بین ابعاد افسردگی، اضطراب و ترس با کارآفرینی در سطح 01/ رابطه معنی دار اما منفی و معکوسی وجود دارد ولی بین ابعاد حسادت، با کارآفرینی رابطه معنی دار نمی باشد.
تحلیل روان شناختی داستان "یافتن شاه باز را به خانه ی کَمپیر زن" مولوی از منظر پدیدارشناسی و روان تحلیل گری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی رابطه آراء مولوی با رویکردها و نظریه های روان شناختی به مراتب گسترده تر از تحلیل تطبیقی یک داستان است و وسعت اندیشه ورزی وی، امکان تحلیل کل آن را در مقیاس یک کار تحلیلی مختصر ممکن نمی سازد؛ لذا تحقیقات و مطالعات انجام گرفته در حوزه مولوی شناسی بصورت گزینشی به انطباق آرا وی با مکاتب روان شناختی جدید از زوایای مختلف پرداخته اند. در این راستا نوشته حاضر نیز می خواهد با استخراج مضامین روان شناختی بویژه از منظر نظریه شناختی جرج کلی و روان تحلیل گری در حکایت " یافتن شاه باز را به خانه کَمپیر زن " مولوی سهمی هر چند اندک در دانش افزایی بر ادبیات پژوهشی مربوطه داشته باشد. یافته های پژوهش حاضر نشان داد رفتارهای کَمپیر زن به خوبی بر نظریه سازه های شخصی جرج کلی منطبق است همچنین، انتخاب باز و پیامدهای این انتخاب که بر اساس تمایلات لذت گرایانه و بدون تفکر در پیامد آن انجام گرفته است با نظریه فرایند تفکر نخستین نظریه روان تحلیلگری انطباق دارد.
مدیریت استعداد: توسعه رهبران جدید در سازمان شناسایی و تحلیل عوامل موثر برآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال اول تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
13 - 28
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضر، شناسایی و تحلیل عوامل موثر بر توسعه رهبران جدید در مدارس دوره متوسطه شهر اردبیل به روش پژوهش آمیخته بود. جامعه آماری تحقیق حاضر مدیران و معلمان مدارس نمونه دوره متوسطه شهر اردبیل بود که در بخش کیفی و با استفاده از نمونه گیری هدفمند تعداد 15 نفر تحت مصاحبه قرار گرفتند و در مرحله کمی از بین جامعه 2210 نفری تعداد 202 نفر به صورت نمونه گیری چند مرحله ای و طبقه ای متناسب انتخاب شدند . برای تحلیل داده ها از روش تحلیل استقرایی استفاده شد و روایی یافته های پژوهش با استفاده از روش های بازبینی توسط اعضا، بررسی همکار، مشارکتی بودن پژوهش تضمین گردید. همچنین به منظور سنجش پایایی کدگذاری های انجام شده، از روش های پایایی باز آزمون و توافق درون موضوعی استفاده شد. به منظور تحلیل داده های کمّی از مدل معادلات ساختاری با نرم افزار PLS استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که عوامل موثر بر توسعه رهبران جدید در سازمان شامل عوامل سازمانی ( فرهنگ سازمانی، رضایت از سرپرست، پویایی سازمان، شرایط محیط کاری، همکاران، وجهه و برند سازمان، فرصت رشد، بها دادن به استعدادها، تناسب شغل و شاغل) و عوامل شغلی موثر (شامل تناسب شغل و شاغل، چالشی بودن شغل، اهمیت شغلی، استرس شغلی) می باشد. همچنین یافته دیگر پژوهش نشان داد که همه عوامل به جزء عامل استرس شغلی، اهمیت شغلی و چالشی بودن شغل تاثیر معناداری بر توسعه رهبران جدید در سازمان داشته اند. بنابراین می توان نتیجه گرفت که برنامه ریزی برای استخدام ، نگهداری و توسعه رهبران در مدارس ضروری است.
تدوین مدل مفهومی مرکزیت بخشی نابهنجار به خود در منابع اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تدوین مدل مفهومی ساختاری مرکزیت بخشی نابهنجار به خود در منابع اسلامی و بررسی میزان روایی آن بود. نخست با رویکردی کیفی در قسمت جمعآوری متون و رسیدن به متون برگزیده، از روش حوزههای معنایی و در قسمت تحلیل متون، از روش تحلیل محتوای کیفی سیه و شانون (2005) به شیوه تحلیل محتوای قراردادی استفاده شد؛ بدین منظور سه مرحله کدگذاری انجام و 526 کد در مرحله کدگذاری باز، 74 کد محوری در مرحله اول، 15 کد محوری در مرحله دوم، 3 کد انتخابی به عنوان مقوله عمده و یک مقوله هسته مرکزی شناسایی و مدل مفهومی سازه مرکزیتبخشی نابهنجار به خود ترسیم گردید. سپس در رویکردی کمّی با به کارگیری روش ارزیابی نظرات کارشناسان، شاخص روایی محتوایی مدل از یازده متخصص به روش نمونه گیری هدفمند سنجیده شد. یافته های پژوهش نشان داد که سازه مرکزیتبخشی نابهنجار به خود دارای چهار مؤلفه خودرضایتی، خودبرتری، خودنمایشی و خودفزونی، 36 نشانه، شش شرط علّی (عدم شناخت خود یا جایگاه آن، عدم شناخت خداوند یا جایگاه او، خوددوست داری ذاتی، خودکم بینی، علاقه ذاتی به دیده شدن، بی نهایت طلبی ذاتی) و یازده پیامد می باشد.
پیش بینی خرسندی زناشویی بر اساس تمایزیافتگی خود و صمیمیت زوجین در دانشجویان متاهل(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
روان شناسی تحلیلی شناختی سال دوزادهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۴
47 - 55
حوزههای تخصصی:
هدف: پیش بینی خرسندی زناشویی بر اساس تمایزیافتگی خود و صمیمیت زوجین در دانشجویان بود. روش : با روش پیمایشی انجام شد. جامعه آماری تمام زوجین متاهل دانشجوی واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی در سنین بین 23 تا 50 سال بود و با نمونه گیری تصادفی، 200 نفر با استفاده از نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. ابزار اجرا شامل پرسشنامه های خرسندی زناشویی لورنز، صمیمیت تامپسون و واکرو، و تمایزیافتگی خود اسکورن بود. یافته ها: در گام نخست، متغیر تمایز یافتگی خود وارد معادله پیش بینی شد و مشخص شد به تنهایی ۵۱ درصد از تغییرات خرسندی زناشویی را تبیین می کند. در گام دوم متغیر صمیمیت زوجین وارد معادله پیش بینی شد و میزان ضریب تبیین به 65/0 افزایش پیدا کرد. ضرایب استاندارد متغیرها در تمامی گامها معنی دار بود. نتیجه گیری: در مجموع می توان گفت که دو متغیر پیش بین، یعنی تمایز یافتگی خود و صمیمیت زوجین مجموعا 65 درصد از واریانس خرسندی زناشویی را تبیین می کنند. نتیجه گیری: وجود تمایزیافتگی خود و صمیمیت زوجین در زوجین متاهل مورد مطالعه، توانایی پیش بینی خرسندی زناشویی را در زندگی زوجی آنها دارد چنانکه هرقدر میزان دو متغیر اشاره شده در طرفین یک ازدواج بیشتر باشد می توان به وجود رضایتمندی یا خرسندی آنها در زندگی زناشویی خوش بین تر بود.
اثربخشی مشاوره گروهی رشدمحور بررضایت زناشویی زنان و اثر غیرمستقیم بر رضایت زناشویی همسران(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
با توجه به رشد روزافزون آمارهای رسمی طلاق و آمارهای غیررسمی طلاق عاطفی و نارضایتی زوجین در دنیای امروز، جهان، نیاز به تحولی جدی در حوزه های نظری به عنوان ضرورتی اجتناب ناپذیر است. اکنون زمان آن رسیده تا با چشم اندازی متفاوت بهبود روابط زناشویی را پیگیری کرد. هدف این پژوهش، تعیین اثربخشی مشاوره گروهی رشدمحور، بر بهبود رضایت زناشویی زن و اثر غیرمستقیم آن بر افزایش رضایت زناشویی همسران آنها بود. روش پژوهش، شبه آزمایشی و از نوع طرح دوگروهی ناهمسان با پیش آزمون پس آزمون و گروه گواه بود. بخشی از نمونه ها، شامل ۳۰ نفر زن متأهل و داوطلب در سنین ۳۰ تا ۴۰ سال بودند که گروه آزمایش در ۹۰ دقیقه مشاوره گروهی رشدمحور، به مدت ۱۲ جلسه شرکت کرده و پرسش نامه رضایت زناشویی را طی دو مرحله پیش آزمون پس آزمون، تکمیل کردند. بخش دیگر نمونه ها، همسران این زنان بودند که تنها پرسش نامه رضایت زناشویی را در همین دو مرحله پاسخ دادند. یافته ها حاکی از این است که مشاوره گروهی رشدمحور، بر رضایت زناشویی زنان و رضایت زناشویی همسران آنها، با استفاده از تحلیل کوواریانس معنادار شد. همچنین، ارتباط بین رضایت زناشویی زنان و رضایت زناشویی مردان و از طریق آزمون همبستگی پیرسون معنادار شد. در نتیجه، به نظر می رسد بتوان با به کارگیری بسته مشاوره گروهی رشدمحور، که بر پایه تدبر بر سوره هایی از قرآن کریم و فطرت الهی تمام انسان ها ساخته شده، ضمن بهبود، زمینه افزایش رضایت زناشویی و استحکام خانواده را فراهم آورد.
رابطه ویژگی های شخصیتی با سرمایه روانشناختی معلمان و کارمندان دانشگاه
حوزههای تخصصی:
در دهه های پایانی قرن بیستم، همزمان با گسترش رویکرد روان شناسی مثبت نگر توجه به ساختارهای شخصیتی و سرمایه روان شناختی روندی فزاینده داشته است. هدف پژوهش حاضر تعیین رابطه ویژگی های شخصیتی با سرمایه روان شناختی معلمان و مقایسه آن با کارمندان دانشگاه بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری کلیه دبیران ناحیه دو رشت و کلیه کارمندان دانشگاه گیلان که در سال تحصیلی 95-1394 مشغول به کار بودند که از بین 602 نفر معلم 180 نفر و از میان 303 نفر کارمند دانشگاه گیلان، 90 نفر به شیوه نمونه گیری خوشه ای طبقه ای تصادفی انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه ویژگی های شخصیتی نئو (NEO) و پرسشنامه سرمایه روان شناختی لوتانز (Psy cap) استفاده گردید. داده ها با روش های رگرسیون چندگانه، ضریب همبستگی پیرسون و آزمون t مستقل مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. یافته ها نشان داد که معلمان از ویژگی شخصیتی برونگرایی بالاتری نسبت به کارمندان دانشگاه برخوردارند (0/05>p) و تفاوت انعطاف پذیری معلمان با کارمندان دانشگاه با شرط نابرابری واریانس گروه ها (F=16/22)، با مقدار t مشاهده شده (3/12= t)، ازنظر آماری معنی دار است (0/01 >P). همچنین کارمندان دانشگاه از امیدواری و تاب آوری بالاتری نسبت به معلمان برخوردارند؛ در خودکارآمدی و خوش بینی تفاوت معنی داری باهم ندارند (0/05 ≤ P). بررسی نتایج بیانگر ضرورت توجه به ویژگی های شخصیتی و سرمایه روان شناختی افراد، هنگام گماردن به مشاغل گوناگون می باشد.
نقش کارکرد خانواده، احساس تنهایی و مهارت ارتباطی در پیش بینی اعتیاد به هرزه نگاری در بین دانشجویان
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این تحقیق بررسی نقش کارکرد خانواده، احساس تنهایی و مهارت ارتباطی در پیش بینی اعتیاد به هرزه نگاری دانشجویان بود، روش انجام تحقیق حاضر توصیفی از نوع همبستگی است . جامعه آماری پژوهش حاضر تمامی دانشجویان دختر و پسر مقطع کارشناسی شهر تهران در سال تحصیلی 1399-1398 است و حجم نمونه برابر 364 نفر که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند، ابزار جمع آوری داده ها مقیاس استفاده مشکل ساز از هرزه نگاری ( PPUS ) ، مقیاس ارزیابی انطباق پذیری و همبستگی خانواده اولسون ( LACS ) ، پرسشنامه احساس تنهایی ( LS ) و مقیاس مهارت های ارتباطی بارتون جی،ای ( BCS ) بود، تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار spss24 انجام شد. نتایج یافته های تحقیق نشان داد، میزان تاثیر کارکرد خانواده بر اعتیاد به هرزه نگاری دانشجویان برابر 0.340، احساس تنهایی برابر 0.171 و میزان تاثیر مهارت های ارتباطی بر اعتیاد به هرزه نگاری دانشجویان برابر 0.321 بود ( p< 0.05 ) . عملکرد خانواده جنبه مهم محیط خانوادگی است که سلامت جسمانی، اجتماعی و هیجانی کودکان را تحت تاثیر قرار می دهد. آنچه در خانواده اتفاق می افتد و همچنین چگونگی عملکرد آن، می تواند عامل کلیدی در ایجاد انعطاف پذیری و کاهش خطرات فعلی و آینده مرتبط با رویدادهای ناگوار و شرایط نامناسب باشد.
روابط ساختاری اضطراب امتحان بر پایه کمال گرایی با تاکید بر نقش میانجی راهبردهای سازش نایافته تنظیم شناختی هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال یازدهم خرداد ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۷۲)
۲۰۶-۱۹۵
حوزههای تخصصی:
اضطراب امتحان از مشکلات رایج دانش آموزان است که کارآیی شان را می کاهد و عملکرد فرد را هنگام امتحان مختل کند. هدف از این پژوهش روابط ساختاری اضطراب امتحان بر پایه کمال گرایی با تاکید بر نقش میانجی راهبردهای سازش نایافته تنظیم شناختی هیجان بود. روش پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهر تهران در سال تحصیلی 1401-1400 تشکیل دادند که تعداد 456 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و در این پژوهش شرکت کردند. ابزارها شامل سیاهه اضطراب امتحان (TAI) ابوالقاسمی و همکاران (1375)، مقیاس کمال گرایی چندبعدی (MPS) هویت و فلت (1991)، فرم کوتاه پرسشنامه راهبردهای تنظیم شناختی هیجانی (CERQ) گارنفسکی و کرایج (2006) بود. داده های پژوهش با استفاده از روش همبستگی پیرسون و معادلات ساختاری توسط نرم افزار SPSS نسخه 24 و AMOS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که کمال گرایی و راهبردهای سازش نایافته تنظیم شناختی هیجان، رابطه مستقیم و غیرمستقیم معنادار به طور مثبت اضطراب امتحان را در دانش آموزان پیش بینی کردند (05/0>p). همچنین، علاوه بر آن تنظیم شناختی هیجان سازش نایافته نقش میانجیگری در این پیش بینی داشت (05/0p<). با توجه به یافته های پژوهش، کمال گرایی و تنظیم شناختی هیجان سازش نایافته در دانش آموزان می توانند بر اضطراب امتحان آنان اثرگذار باشد. لذا پیشنهاد می شود مداخلات درمانی مبتنی بر غلبه بر کمال گرایی و مداخلات مبتنی بر تنظیم شناختی هیجان در درمان اضطراب امتحان دانش آموزان مورد توجه قرار گیرد.
ارزیابی مدل انگیزشیِ پیش بینی رعایت توصیه های بهداشتی در همه گیری کووید-19(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال یازدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۴۱)
135 - 154
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر ارزیابی مدل انگیزشیِ پیش بینی رعایت توصیه های بهداشتی در همه گیری کووید-19 بود . روش: در یک طرح توصیفی-همبستگی، تعداد 306 نفر (204 زن، 102 مرد) از جمعیت عمومی بزرگتر از 18 سال به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. گردآوری داده ها با سیاهه رعایت توصیه های بهداشتی، مقیاس ارضا و ناکامی نیازهای بنیادین روان شناختی، مقیاس احساس عدم اطمینان و تهدید، مقیاس انگیزش رعایت توصیه های بهداشتی و مقیاس فشار روانی کسلر صورت گرفت. تجزیه وتحلیل داده با مدل سازی معادلات ساختاری بر اساس رویکرد حداقل مربعات جزئی انجام شد. یافته ها: نتایج حاکی از آن است که انگیزش در رابطه نیازهای روانی برآورده شده با فشار روانی، احساس عدم اطمینان و تهدید و رعایت توصیه های بهداشتی نقش واسطه ای دارد. فشار روانی و احساس عدم اطمینان و تهدید نیز در رابطه نیازهای روانی ناکام شده و رعایت توصیه های بهداشتی نقش واسطه ای منفی داشتند. سایر نتایج نشان می دهد که نیازهای روانی، انگیزش، فشار روانی و احساس عدم اطمینان و تهدید 33 درصد از تغییرات رعایت توصیه های بهداشتی را تبیین می کنند . نتیجه گیری: به نظر می رسد رعایت توصیه های بهداشتی در همه گیری کووید-19 از عوامل انگیزشی و هیجانی تأثیر می پذیرد. بر این اساس دادن فرصت مشارکت در تصمیم گیری های مرتبط و تدارک سیستم های بازخورد در برابر رعایت توصیه های بهداشتی با هدف افزایش احساس خودمختاری و شایستگی و کاهش فشارهای روانی مؤثر به نظر می رسد.
مقایسه اثربخشی درمان هیجان مدار فردی با درمان هیجان مدار با کاربرد هنر بر نشخوار فکری در افراد با سندرم ضربه عشقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره دوم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۷)
441 - 459
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان هیجان مدار فردی با درمان هیجان مدار با کاربرد هنر بر نشخوار فکری در افراد با سندرم ضربه عشقی بود. روش پژوهش: این مطالعه نیمه آزمایشی ، از نوع طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه و پیگیری سه ماهه بود. به منظور انتخاب شرکت کنندگان پژوهش، از میان سه کلینیک روان شناختی در منطقه دو تهران 51 نفر با سندرم ضربه عشقی به روش نمونه گیری هدفمند طبق معیارهای ورود و خروج انتخاب شدند و به صورت تصادفی در گروه های آزمایش و گواه (هر گروه 17 نفر) جایگزین شدند. گروه آزمایشی اول 12 جلسه درمان هیجان مدار فردی، گروه آزمایشی دوم 12 جلسه درمان هیجان مدار با کاربرد هنر دریافت کردند، در حالی که گروه گواه هیچ مداخله ای را دریافت نکرد. در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری مقیاس پاسخ نشخوارگونه نولن- هوکسما و مورو (1991) جهت جمع آوری داده ها توسط شرکت کنندگان تکمیل شد. داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد که اثربخشی درمان هیجان مدار با کاربرد هنر و درملان هیجان مدار فردی بر نشخوار فکری 17/13=P= 0.001, F) در افراد با سندرم ضربه عشقی در پس آزمون موثر بود و درمان هیجان مدار با کاربرد هنر نسبت به درمان هیجان مدار فردی اثربخش تر بود؛ همچنین تغییرات ناشی درمان هیجان مدار با کاربرد هنر و درمان هیجان مدار فردی بر هر سه مؤلفه سه ماه بعد از اتمام دوره درمان پاپرجا مانده بود. نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر می تواند پایه ای برای به کارگیری هنر در درمان های روان شناختی جهت اثربخشی بیشتر درمان ها برای روانشناسان کاربردی باشد.