فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۲۱ تا ۱٬۰۴۰ مورد از کل ۳۶٬۱۹۶ مورد.
منبع:
روانشناسی سال ۲۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۱۰)
206 - 215
حوزههای تخصصی:
با توجه به نیاز کودکان و نوجوانان به خانواده مناسب و گسترش انتخاب فرزندپذیری ، این پژوهش به امید افزایش بهزیستی کودک و خانواده و با هدف شناسایی مشکلات روانشناختی خانواده های فرزندپذیر ایرانی و ارائه راهکارهای سازگاری با مشکلاتشان انجام شد. به روش کیفی و رویکرد گراندد تئوری طبق نظریه اشتراوس و کوبین، در ابتدا جهت یافتن مشکلات خانواده های فرزندپذیر، مصاحبه با یک نماینده از والدین هر 13 خانواده در سال 1401 انجام شد. در مرحله بعدی، نتایج مرحله اول پژوهش در اختیار متخصصان قرار گرفت و راهکارهای پیشنهادی ایشان، بدست آمد. تجزیه و تحلیل داده ها با نرم افزار maxqda2020 انجام شد. روایی و پایایی این پژوهش بسیار مطلوب ارزیابی شد. الزامات اخلاقی رعایت شد. در مرحله اول شناسایی مشکلات، 4 مفهوم بدست آمد. مسائل مربوط به رشد کودک در محیط آسیب های اجتماعی، مشکلات حقوقی-روانشناختی، مسائل مربوط به نگرش و جهان بینی، مشکلات مرتبط با تاب آوری زوجین. از مرحله بعدی، 4 گروه راهکار سازگاری با مشکلات استخراج شد، شامل تبیین چیستی و چگونگی و چرایی فرزندپذیری در ایران (غنای دانش)، راهکارهای اجرایی جهت حل مشکلات، راهکارهای مداخله ای جهت تاب آوری خانواده، راهکارهای تغییر نگرش. مشکلات مربوط به نگرش و جهان بینی شرایط علّی سایر مشکلات بود. در انتها الگوی نهایی ارائه شد. غنای دانش، اصلاح و بهبود نگرش، افزایش تاب آوری والدین، رفع موانع اجرایی، باید اولویت کاری این حیطه قرار گیرد.
نیازهای ویژه آموزشی کودکان و نوجوانان ساکن مراکز سازمان بهزیستی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۲۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۹۵
345-384
حوزههای تخصصی:
مقدمه: کودکان و نوجوانان ساکن مراکز بهزیستی به دلیل شرایط زندگی نامناسب و آسیبهای متعددی که متحمل شده اند، نیاز به حمایت و مراقبت ویژه دارند. آموزش یکی از عوامل مؤثر در بهبود رفاه، سلامت و آینده این گروه از کودکان و نوجوانان است که می تواند به ارتقای شایستگی آنها کمک کند. هدف این مقاله بررسی نیازهای ویژه آموزشی کودکان و نوجوانان ساکن مراکز سازمان بهزیستی است. روش: این پژوهش از رویکرد تفسیری و روش کیفی استفاده کرده است. ابزار جمع آوری داده ها مصاحبه نیمه ساختاریافته بوده است. نمونه گیری در این پژوهش به شیوه هدفمند و با حداکثر تنوع انجام شده و درنهایت مشارکت کنندگان 45 نفر و شامل سه گروه اصلی شدند: کودکان و نوجوانان ساکن مراکز بهزیستی، مدیران و مربیان این مراکز و متخصصان رشته های مرتبط با موضوع پژوهش. یافته ها: این مطالعه دو مضمون اصلی را در رابطه با نیازهای آموزشی کودکان و نوجوانان ساکن مراکز شناسایی کرد. مضمون اول بر پرداختن به شکاف بین نتایج آموزشی فعلی و مطلوب متمرکز است. این تم دو حوزه کلیدی را در بر می گیرد: نیازهای مبتنی بر دانش و نیازهای مبتنی بر مهارت. نیازهای دانش محور شامل آموزش شهروندی برای توانمندسازی جوانان به عنوان شهروندان فعال است؛ درحالی که نیازهای مبتنی بر مهارت بر مهارتهای بین فردی، فنی و خودکنترلی برای زندگی مستقل و آمادگی نیروی کار بسیار مهم است. مضمون دوم نیازهای آموزشی را از منظر علایق و خواسته های خود کودکان و نوجوانان برجسته می کند. این مضمون بر اهمیت برنامه های ورزشی و هنری نه تنها برای تفریح، بلکه برای ارتقای سلامت روان، مهارتهای اجتماعی، ابراز وجود و خلاقیت تأکید می کند. بحث: این پژوهش نشان داد که کودکان و نوجوانان ساکن مراکز بهزیستی نیازهای ویژه آموزشی متنوعی دارند که باید با توجه به شرایط آنها موردتوجه قرار گیرند. پیشنهاد هایی برای بهبود وضعیت آموزشی این گروه از کودکان و نوجوانان در پایان مقاله ارائه شده است.
اثربخشی آموزش مهرورزی بر تاب آوری تحصیلی و بخشودگی بین فردی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناسی تربیتی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۳
147-175
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی آموزش مهرورزی بر تاب آوری تحصیلی و بخشودگی بین فردی انجام گرفت. روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش کلیه دانش آموزان دختر پایه سوم دوره دوم متوسطه شهر زاهدان در سال تحصیلی 1402-1401 بودند. نمونه شامل 30 دانش آموز بود که به شیوه نمونه گیری تصادفی در دو گروه 15 نفری آزمایش و کنترل گمارده شدند. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه های تاب آوری تحصیلی و بخشودگی بین فردی بود که تمام آزمودنی ها در مرحله پیش آزمون آن را تکمیل کردند، سپس برنامه آموزش مهرورزی برای گروه آزمایش در هشت جلسه اجرا شد و در نهایت، پس آزمون از تمام گروه های گروه آزمایش و کنترل گرفته شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل کواریانس استفاده شد. نتایج نشان داد که آموزش مهرورزی بر تاب آوری تحصیلی و بخشودگی بین فردی تأثیر مثبت و معناداری دارد.
Chronic Anxiety in Medical Students at Balkh University
حوزههای تخصصی:
Subjective : Anxiety is a negative emotional state caused by confronting unfavorable and unmanageable situations. Starting university and facing a new setting often triggers anxiety in students, particularly those who anticipate a demanding work environment. Methods : The study is a descriptive-analytical research conducted in 2023 on the students of Balkh University Faculty of Medicine. A sample size of 120 students was chosen using the basic random sampling approach. Data was collected using Beck Anxiety Inventory (BAI). Descriptive and inferential statistics were applied for data analysis using SPSS 27. Out of 120 participants, 52 were aged 20-25, 38 were aged 25-30, and 30 were aged 30-35. Out of the respondents, 62 resided in dormitories and the remaining 58 lived in individual residences. Results : Out of 120 students, 56 had normal anxiety levels, 35 had mild anxiety, 12 had moderate anxiety, 8 had severe anxiety, and 9 had extremely severe anxiety. Conclusion : Therefore, psychologists in student counseling centers should pay attention to reducing the level of anxiety in students and study the reasons for its occurrence.
تدوین مدل فرآیندی خرد بر اساس منابع اسلامی: نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۷
137 - 171
حوزههای تخصصی:
با وجود سابقه گسترده «خرد» در متون فلسفی و دینی، ورود آن به روان شناسی به چند دهه اخیر باز می گردد. هدف از این پژوهش، طراحی مدل فرآیندی خرد با تاکید بر آموزه های دینی و بررسی میزان روایی آن بود. روش این تحقیق کیفی از نوع داده بنیاد بود و به منظور بررسی روایی محتوایی از روش توصیفی زمینه یابی استفاده شد. با تشکیل حوزه معنایی، مفاهیم متناظر با خرد در منابع اسلامی شناسایی شد و در چهار مرحله کدگذاری باز، متمرکز، محوری و انتخابی تجزیه و تحلیل شدند. حاصل این مرحله دستیابی به 1276 کد باز، 344 کد متمرکز، 84 کد محوری، 19 مقوله و 10 مولفه اصلی خرد بود. این مولفه ها عبارتند از: علم، تمییز، پردازش ذهنی، مهار، اتقان در عمل، کیاست، فراست، بصیرت، فقاهت و تیزفهمی. سپس، روابط فرضی میان این مولفه ها و فرآیند دست یابی به خردورزی بررسی شد. یافته ها نشان داد، روابط فرضی میان این ده مولفه در دو سطح «مقوله های هسته ای» و «حوزه های کنش وری» طبقه بندی می شوند. بر این اساس، خرد در هسته دارای عناصر اساسی «شناخت»، «مهار»، «تشخیص»، «پردازش»، و «عمل متقن» است که در حوزه درون فردی به «ادراک بهترین منفعت» و حوزه برون فردی به «بینش»، «ادراک انگیزه و اهداف درونی»، «ادراک مفاهیم و اشیاء»، و «تیزفهمی» منجر شد. نتایج حاصل، طراحی مدل فرآیندی خردورزی بود که توسط 6 کارشناس علوم اسلامی و روان شناسی مورد ارزیابی قرار گرفته و با استفاده از «شاخص روایی محتوایی(CVI)» تحلیل و مطلوب ارزیابی شد. نتایج حاصل از مدل فرآیندی خرد، مقدمه ای برای طراحی مقیاس و مداخلات آموزشی و درمانی خرد است.
مدل ساختاری اختلال پانیک بر اساس طرحواره های ناسازگار اولیه با نقش واسطه ای حساسیت اضطرابی و ذهنی سازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۴
234 - 242
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر ارائه مدل ساختاری اختلال پانیک بر اساس طرحواره های ناسازگار اولیه با نقش واسطه ای حساسیت اضطرابی و ذهنی سازی بود. طرح پژوهشی، همبستگی و به شیوه معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه افراد مبتلا به اختلال پانیک بود که در سال 1402 به کلینیک های روانشناسی و مشاوره ای سطح شهر تهران مراجعه کرده بودند. نمونه آماری پژوهش شامل 132 نفر از این افراد بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های طرحواره های ناسازگار اولیه یانگ (2005)، حساسیت اضطرابی ریس و پترسون (1985)، ذهنی سازی دیمیتروویچ (2017) و اختلال پانیک لیبوویتز (1984) استفاده شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده های به دست آمده از نرم افزار SPSS26 و AMOS24 استفاده شد. متغیر پیش بین طرحواره های ناسازگار اولیه به صورت مستقیم (β=0/39) و غیرمستقیم با میانجی گری حساسیت اضطرابی و ذهنی سازی (β=0/15)، (β=0/12) بر اختلال پانیک دارای تأثیر مثبت و معنادار بود (0/01>p). همچنین حساسیت اضطرابی و ذهنی سازی دارای تأثیر مستقیم (β=0/45)، (β=0/49) بر اختلال پانیک بودند (0/01>p). نتایج پژوهش حاکی از آن بود که طرحواره های ناسازگار اولیه می تواند پیش بین قوی اختلال پانیک باشد و در این میان حساسیت اضطرابی و ذهنی سازی به عنوان متغیرهای میانجی بخشی از فرآیند اثرگذاری در شکل گیری نشانه های اختلال پانیک است. برگزاری کارگاه های آموزشی در زمینه طرحواره های ناسازگار اولیه، حساسیت اضطرابی و ذهنی سازی توصیه می گردد و همچنین مداخلات درمانی باید به این عوامل بپردازند.
رابطه احساس تنهایی و اضطراب اجتماعی با سرگردانی ذهنی: نقش میانجی علائم اختلال بازی اینترنتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۸ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۱۱۲)
446 - 456
حوزههای تخصصی:
با افزایش دسترسی به اینترنت به عنوان یکی از مهم ترین ابزارهای ارتباطی و اطلاعاتی، افزایش استفاده ناکارآمد از اینترنت در نوجوانان مشاهده می شود. اختلال بازی اینترنتی به معنای استفاده مداوم و مکرر از اینترنت برای شرکت در بازی ها، اغلب با بازیکنان دیگر است که منجر به اختلال یا ناراحتی قابل توجه بالینی می شود. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی علائم اختلال بازی اینترنتی در رابطه بین احساس تنهایی و اضطراب اجتماعی با سرگردانی ذهنی است. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان مشغول به تحصیل در مقاطع متوسطه اول و متوسطه دوم (نوجوانان 13 تا 18 ساله) شهر تهران در سال تحصیلی 1401_1402، و حجم نمونه 252 نفر است. متغیرهای پژوهش با استفاده از پرسش نامه اختلال بازی اینترنتی وانگ و چانگ (2002)، پرسش نامه سرگردانی ذهنی (MWQ)، پرسش نامه اضطراب اجتماعی (SAIN) و پرسش نامه احساس تنهاییUCLA)) سنجش شد. برای استخراج نتایج توصیفی و تحلیل مسیر از نرم افزارهای spss25 و Smart PLS 3 استفاده شد. نتایج تحلیل مسیر نشان داد متغیر علائم اختلال بازی اینترنتی در رابطه اضطراب اجتماعی و سرگردانی ذهنی نقش میانجی دارد. هم چنین نشان داده شد متغیر علائم اختلال بازی اینترنتی در رابطه احساس تنهایی و سرگردانی ذهنی نقش میانجی ندارد. به این صورت که رابطه مستقیم احساس تنهایی و سرگردانی ذهنی تأیید و رابطه احساس تنهایی و اختلال بازی اینترنتی رد شد. برنامه هایی جهت کاهش اضطراب اجتماعی و احساس تنهایی می تواند به کاهش سرگردانی ذهنی دانش آموزان کمک کند. هم چنین با فراهم کردن برنامه هایی جهت کاهش اضطراب اجتماعی می توان رفتار بازی در نوجوانان را مدیریت نمود.
اثربخشی برنامه غنی سازی زناشویی گروهی به روش گاتمن بر دشواری در تنظیم هیجان، الگوهای ارتباطی و سبک های دلبستگی زوجین استان قم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی برنامه غنی سازی زناشویی گروهی به روش گاتمن بر دشواری در تنظیم هیجان، الگوهای ارتباطی و سبک های دلبستگی زوجین استان قم بود. این پژوهش به لحاظ روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمام زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره و خدمات روانشناختی شهر قم در سال 1402 بود که به روش نمونه گیری در دسترس تعداد 40 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 20نفر) گمارده شدند. گروه آزمایش 8 جلسه برنامه غنی سازی زناشویی گروهی به روش گاتمن (هر هفته یک جلسه 90دقیقه ای) دریافت کردند، اما گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه های دشواری تنظیم هیجان (DERS) (گراتز و روئمر، 2004)، الگوهای ارتباطی (CPQ) (کریستنس و سولاوای، 1991) و مقیاس سبک دلبستگی بزرگسال (RAAS) (کولینز و رید، 1996) استفاده شد. نتایج حاصل از تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیره نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون بین میانگین پس آزمون دشواری در تنظیم هیجان، الگوهای ارتباطی و سبک های دلبستگی در دو گروه آزمایش و کنترل تفاوت معناداری در سطح 05/0 وجود داشت. بر اساس نتایج پژوهش حاضر می توان از برنامه غنی سازی زناشویی گروهی به روش گاتمن در بهبود دشواری در تنظیم هیجان، الگوهای ارتباطی و سبک های دلبستگی زوجین استفاده کرد.
نقش واسطه ای درگیری تحصیلی در رابطه ویژگی های شخصیتی و خود ارزشمندی با خودکارآمدی تحصیلی در دانش آموزان پسر دبیرستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۱
201 - 224
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای درگیری تحصیلی در رابطه ویژگی های شخصیتی و خودارزشمندی با خودکارآمدی تحصیلی در دانش آموزان پسر دبیرستانی بود. در یک طرح همبستگی تعداد 306 نفر از دانش آموزان پسر متوسطه دوم شهر گناباد در سال تحصیلی 1401-1400 با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند و پرسشنامه های ویژگی های شخصیتی نئو(1985)، خود ارزشمندی کروکر و همکاران(2003)، خود کارآمدی تحصیلی مورگان و جینکز(1999) و درگیری تحصیلی ریو(2013) را تکمیل کردند. تحلیل داده ها با همبستگی پیرسون و مدل سازی معادلات ساختاری انجام شد. مدل مفروض برازش مطلوبی با داده ها داشت. نتایج نشان داد که درگیری تحصیلی در رابطه ویژگی های شخصیتی و خودارزشمندی با خودکارآمدی تحصیلی نقش واسطه ای دارد و خودارزشمندی اثر غیرمستقیم بیشتری بر خودکارآمدی تحصیلی دارد و اثرات مستقیم ویژگی های شخصیتی و خودارزشمندی بر خودکارآمدی تحصیلی بیشتر از اثرات غیرمستقیم آن ها به واسطه درگیری تحصیلی بود. بر همین اساس می توان نتیجه گرفت که خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان به واسطه ارتباط ویژگی های شخصیتی و خودارزشمندی با درگیری تحصیلی می تواند افزایش یابد و این موضوع پیش بینی کننده مثبتی برای خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان باشد
روابط ساختاری ناگویی هیجانی و گرایش به رفتارهای پرخطر در نوجوانان: نقش میانجی انعطاف پذیری روان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۱۰)
142 - 151
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تعیین نقش میانجی انعطاف پذیری روان شناختی در رابطه بین ناگویی هیجانی و گرایش به رفتارهای پرخطر در نوجوانان بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی (مدل معادلات ساختاری) بود. جامعه آماری شامل نوجوانان شهر شاهرود در سال 1402 بود که از این میان 300 نفر به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش شامل مقیاس خطرپذیری نوجوانان ایرانی، مقیاس ناگویی هیجانی و پرسشنامه پذیرش و عمل بود. به منظور تحلیل مدل پژوهش از مدل معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها نشان داد که ناگویی هیجانی و گرایش به رفتارهای پرخطر رابطه مثبت و معناداری دارد و انعطاف پذیری روان شناختی در رابطه ناگویی هیجانی و گرایش به رفتارهای پرخطر نقش واسطه ای دارد. در مجموع نتایج نشان داد که مدل از برازش مطلوبی برخوردار بود. طبق نتایج به دست آمده، ناگویی هیجانی و انعطاف پذیری روان شناختی نقش مهمی در پیش بینی رفتارهای پرخطر نوجوانان دارند. ناگویی هیجانی و عدم انعطاف پذیری روان شناختی می توانند باعث افزایش بروز و تداوم گرایش به رفتارهای پرخطر از جمله مصرف مواد در نوجوانان گردند. بنابراین، طراحی مداخلات مبتنی بر بهبود ناگویی هیجانی و افزایش انعطاف پذیری روان شناختی به عنوان مبنایی برای کاهش رفتارهای پرخطر این گروه از افراد پیشنهاد می شود.
بررسی رابطه راهبردهای فراشناختی و حل مسئله با نقش میانجی ذهنیت خلاقانه و تفکر واگرا در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۷۶
209 - 219
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین راهبردهای فراشناختی و حل مسئله با نقش میانجی ذهنیت خلاقانه و تفکر واگرا در میان دانشجویان کارشناسی دانشگاه لرستان انجام شد. این پژوهش از نظر هدف، بنیادی و از نظر نحوه گردآوری داده ها توصیفی- همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشجویان دانشگاه لرستان در سال تحصیلی 1403-1402 به تعداد 4439 نفر بود که از طریق روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای تعداد 375 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شد. در پژوهش حاضر برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های حل مسئله پارکر (1997)، راهبردهای شناختی و فراشناختی مک اینری و داوسن (2004)، ذهنیت خلاقانه کارووسکی (2014) و سبک های یادگیری کلب (1985) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با بهره گیری از مدل یابی معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزارهای SPSS-26 و AMOS-24 انجام گرفت. نتایج نشان داد که راهبردهای فراشناختی بر حل مسئله دانشجویان اثر مستقیم و معنی داری دارد. همچنین، ذهنیت خلاقانه و تفکر واگرا نیز بر حل مسئله دانشجویان اثر مستقیم و معنی داری دارند. علاوه بر این، راهبردهای فراشناختی بر حل مسئله از طریق ذهنیت خلاقانه (0/483=β) و تفکر واگرا (0/054=β) اثر غیرمستقیم و معنی داری دارد. به طور کلی نتایج نشان داد ذهنیت خلاقانه و تفکر واگرا نقش میانجی گری مثبت و معنی داری در رابطه بین راهبردهای فراشناختی و حل مسئله دانشجویان دارند.
ساخت، اعتباریابی و هنجاریابی مقیاس ایرانی کیفیت روابط جنسی- زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۵۱)
135 - 154
حوزههای تخصصی:
مقدمه: سلامت جنسی به عنوان یکی از مؤلفه های مهم حقوق بشر در جامعه بین المللی شناخته شده است و هر انسانی حق دارد به بالاترین سطح سلامت جنسی دست یابد. بیشتر بیماری ها و اختلالات در سراسر جهان ناشی از عدم توجه کافی به سلامت جنسی است. در همین راستا یکی از اقدامات مهم و مؤثر، طراحی و ساخت ابزارهای معتبر و بومی سازی شده است. لذا این پژوهش به منظور بررسی ساخت، اعتباریابی و هنجاریابی مقیاس ایرانی سنجش کیفیت روابط جنسی- زناشویی طراحی شد.
روش: مطالعه حاضر یک مطالعه توصیفی از نوع همبستگی بود و بر روی زوجینی که در شهر تهران زندگی می کردند، اجرا شد. داده ها در دو مرحله با استفاده از آلفای کرونباخ، تحلیل عامل اکتشافی و تحلیل عامل تائیدی با کمک نرم افزارهای SPSS-22 و LISREL-8/5 تجزیه و تحلیل شد.
یافته ها: یافته ها نشان داد که ضریب پایایی پرسشنامه با استفاده از آلفای کرونباخ حاکی از پایایی مطلوب برای کل مقیاس و هر کدام از عامل ها بود. همچنین نتایج تحلیل عاملی اکتشافی بیانگر وجود 6 عامل «آشنایی با آناتومی و چرخه جنسی، مسئله گشایی و ارتباط مؤثر، باورهای ناکارآمد و خودگویی های منفی، صمیمیت و گفتمان عاطفی- جنسی، مهارت ها و لمس نواحی غیرجنسی و بهبود مهارت های جنسی» بود که در مجموع 6/54 درصد واریانس کل را تبیین می کنند. در تحلیل عامل تائیدی نیز نتایج حاکی از برازش قابل قبول در تعیین عامل ها بود.
نتیجه گیری: پژوهش حاضر نشان داد که ابزار طراحی شده در شرکت کنندگان ایرانی از پایایی، روایی و برازش کافی برخوردار است. بنابراین استفاده از این ابزار برای سنجش کیفیت روابط جنسی - زناشویی در پژوهش ها و مداخلات درمانی پیشنهاد می شود.
همبسته های شناختی اختلال وسواسی - جبری: سهم پیش بین سبک ناسازگارانه بزرگ نمایی تهدید، کارکرد اجرایی، آمیختگی فکر و عمل و فراشناخت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اختلال وسواسی جبری یکی از شایع ترین اختلال های روانی است که بر تمام جنبه های زندگی انسان اثرگذار است. 300 نفر از دانشجویان دانشگاه شهید مدنی آذربایجان به صورت نمونه گیری خوشه ای در پژوهش شرکت داده شدند. آزمودنی ها به پرسشنامه های خودگزارشی سبک ناسازگارانه بزرگ نمایی تهدید، پرسشنامه نقص کارکردهای اجرایی: بارکلی، پرسشنامه ارزیابی فراشناخت - 30سؤالی، پرسشنامه همجوشی فکر و پرسشنامه مقیاس وسواس فکری عملی ییل براون پاسخ دادند. یافته های به دست آمده از تحلیل پژوهش نشان داد میان مؤلفه باور مثبت درباره نگرانی (p≤0.05) و مؤلفه های کنترل ناپذیری، اطمینان شناختی، خودمدیریتی، خودسازمان دهی، خودکنترلی و خودانگیزشی (p≤0.01) همبستگی مثبت و معناداری با علائم اختلال وسواسی وجود دارد. همچنین، میان مؤلفه های باور مثبت درباره نگرانی، کنترل ناپذیری، نیاز به کنترل، سبک ناسازگارانه بزرگ نمایی تهدید فیزیکی، خودسازمان دهی (p≤0.05) و مؤلفه اطمینان شناختی (p≤0.01) همبستگی مثبت و معناداری با علائم اختلال جبری وجود داشت. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد متغیرهای پیش بین باور مثبت درباره نگرانی، کنترل ناپذیری، خودمدیریتی و خودانگیزشی سهمی معنادار در پیش بینی مؤلفه اختلال وسواسی دارند. همچنین، نتایج تحلیل رگرسیون آشکار کرد متغیرهای پیش بین باور مثبت درباره نگرانی، اطمینان شناختی، سبک ناسازگارانه بزرگ نمایی تهدید اجتماعی، خودسازمان دهی و خودکنترلی در پیش بینی مؤلفه اختلال جبری در آسیب شناسی علائم وسواسی جبری سهم معنا دار داشته اند. با توجه به اهمیت نقش باورهای فراشناختی و راهبردهای کنترل فکر که آن هم متأثر از باورهای فراشناختی است، در پیش بینی و تبیین علائم وسواسی، درمان فراشناختی پرفایده به نظر می رسد.
اثربخشی مداخله شناختی رفتاری بر روابط بین فردی، ادراک خود و همدلی دانش آموزان دختر قلدر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره ۲۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
89 - 104
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی مداخله رفتاری شناختی بر روابط بین فردی، ادراک خود و همدلی دانش آموزان دختر قلدر بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود. نمونه پژوهش 30 دانش آموز بود که در پرسشنامه تشخیصی صفات قلدری و با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به طور تصادفی در گروه آزمایشی و کنترل گمارده شدند. گروه آزمایش مداخله آموزشی را طی 8 جلسه90 دقیقه ای، هفته ای یک بار دریافت نمودند. ابزار پژوهش پرسشنامه های سیاهه رفتاری کودک، کیفیت روابط، ادراک خود و مقیاس همدلی شناختی و عاطفی کودکان بود. داده ها با روش آماری تحلیل کوواریانس تک متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها نشان داد که مداخله شناختی رفتاری بر روابط بین فردی، ادراک خود و همدلی دانش آموزان دختر قلدر تأثیر مثبت و معناداری داشت. منطبق با یافته های این پژوهش پیشنهاد می شود که روان شناسان و روان درمانگران از مداخله رفتاری شناختی برای بهبود روابط بین فردی، ادراک خود و همدلی دانش آموزان دختر قلدر استفاده کنند.
مقایسه اثربخشی آموزش مادران بر اساس مداخله مبتنی بر دلبستگی و مداخله شناختی- رفتاری بر ابعاد چندگانه اضطراب کودکان مبتلا به اختلال اضطراب جدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: اختلال اضطراب جدایی یکی از شایع ترین اختلالات اضطرابی در کودکی است که در صورت عدم درمان موجب اختلالات شدید در بزرگسالی خواهد شد. پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی آموزش مادران بر اساس مداخله مبتنی بر دلبستگی و مداخله شناختی- رفتاری بر ابعاد چندگانه اضطراب کودکان مبتلا به اختلال اضطراب جدایی انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نوع شبه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و پیگیری ۳ ماهه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی مادران دارای دانش آموزان مبتلا به اختلال اضطراب جدایی مقطع ابتدایی مدارس ناحیه یک شهر ساری در سال تحصیلی ۱۴۰۲- ۱۴۰۱ بودند که با روش نمونه گیری هدفمند 45 دانش آموز انتخاب، و به صورت تصادفی در سه گروه ۱۵ نفری (15 نفر در گروه مداخله مبتنی بر دلبستگی، 15 نفر درگروه شناختی- رفتاری، و 15 نفر در گروه گواه) جایدهی شدند. ابزار گردآوری داده ها شامل فرم والد پرسشنامه اضطراب جدایی (هان و همکاران،۲۰۰۳)، پرسشنامه اضطراب چندبعدی کودکان (مارچ و همکاران، 1997) بود. جهت تجزیه و تحلیل داده ها، از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر با استفاده ازنرم افزار SPSS نسخه 26 انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بین دو مداخله مبتنی بر دلبستگی و مداخله شناختی- رفتاری تفاوت معنادار درکاهش ابعاد چندگانه اضطراب (0001/0P=، 207/4F=) وجود دارد. همچنین، در مرحله پس آزمون هر دو روش درمانی به یک اندازه اثر معناداری بر ابعاد چندگانه اضطراب داشته اند و تداوم اثربخشی هر دو مداخله در مرحله پیگیری نیز مشاهده شد (001/0>P). نتیجه گیری: براساس نتایج این پژوهش، مداخله مبتنی بر دلبستگی با تمرکز بر بهبود روابط عاطفی و کاهش نگرانی های مربوط به جدایی و مداخله شناختی- رفتاری به دلیل تمرکز بر تغییر الگوهای فکری ناکارآمد و ارتقاء مهارت های مقابله ای، می تواند به عنوان روش های مؤثری برای کاهش ابعاد چندگانه اضطراب در کودکان مبتلا به اختلال اضطراب جدایی مورد استفاده قرار گیرد. بنابراین استفاده از هر دو شیوه بسته به شرایط مراجع، پیشنهاد می شود.
ساخت و رواسازی برنامه واقعیت مجازی برای درمان ترس از پرواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: واقعیت مجازی (VR) به عنوان ابزاری نوآورانه در حوزه درمان، به ویژه برای درمان هراس های خاص از جمله ترس از پرواز (آویوفوبیا)، جایگاه ویژه ای یافته است و امکان مواجهه تدریجی و ایمن افراد با عامل ترس را فراهم می کند. درمان های سنتی برای ترس از پرواز، علی رغم اثربخشی خود، اغلب چالش های اجرایی دارند و می توانند برای افراد اضطراب زیادی ایجاد کنند. اگرچه پتانسیل VR در درمان هراس های خاص و آویوفوبیا بسیار امیدوارکننده است، شکاف های پژوهشی قابل توجهی در زمینه طراحی، اعتبارسنجی و بررسی اثربخشی بلندمدت برنامه های VR وجود دارد. بیشتر پژوهش های پیشین بر بررسی امکان سنجی استفاده از VR متمرکز بوده اند و سؤال هایی درباره پیکربندی بهینه برنامه و ویژگی های فردی کاربر که می تواند در اثربخشی و پایداری نتایج تأثیرگذار باشد، بدون پاسخ مانده است. هدف: پژوهش حاضر با هدف اعتباریابی برنامه واقعیت مجازی (VR) جهت کاهش هراس از پرواز انجام شد. روش: این پژوهش در مرحله نخست از نوع روایی سنجی و در مرحله اجرای مقدماتی از نوع نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. نمونه مورد مطالعه شامل 26 نفر در سال 1403-1402 بودند که از طریق نمونه گیری در دسترس انتخاب، و به طور تصادفی به دو گروه آزمایش (13 نفر) و گروه کنترل (13 نفر) تقسیم شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه هراس از پرواز (FFQ-II) و برنامه واقعیت مجازی (VR) بود. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل واریانس (مرکب یا مختلط) استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بین گروه کنترل و آزمایش در خصوص هراس از پرواز، در سطح (001 /0 >P) معنادار است. نتیجه گیری: به طور کلی نتایج پژوهش حاضر نشان داد که برنامه واقعیت مجازی (VR) بر کاهش هراس از پرواز مؤثر است.
اثربخشی آموزش خود شفقت ورزی بر انگاره پردازی خودکشی و پذیرش اجتماعی نوجوانان
حوزههای تخصصی:
پیش زمینه و هدف: پژوهش حاضر به منظور اثربخشی آموزش خود شفقت ورزی بر انگاره پردازی خودکشی و پذیرش اجتماعی نوجوانان انجام شد. مواد و روش کار: این پژوهش از نوع کاربردی و روش آن از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری دانش آموزان دختر دوره متوسطه دوم شهرستان بوکان در سال تحصیلی 1403-1402 به تعداد 2938 نفر بودند. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس و بر اساس معیارهای ورود و خروج 30 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند و به شیوه تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارش شدند (15 نفر گروه آزمایش و 15 نفر گروه کنترل). از هر دو گروه پیش از شروع مداخله پیش آزمون به عمل آمد. برنامه آموزش خود شفقت ورزی در 7 جلسه 60 دقیقه ای در طی یک ماه به آزمودنی های گروه آزمایش ارائه گردید. ابزار گردآوری اطلاعات مقیاس افکار خودکشی بک و استیر (1991) و پرسشنامه پذیرش اجتماعی کرون و مارلو (1960) بودند. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس از SPSS نسخه 26 استفاده شد یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش خود شفقت ورزی بر انگاره پردازی خودکشی و پذیرش اجتماعی دانش آموزان دختر تأثیر معنی داری دارد و میزان اثر آن بر انگاره پردازی خودکشی بیشتر از پذیرش اجتماعی بود. بحث و نتیجه گیری: بنابراین آموزش خود شفقت ورزی می تواند از سوی روانشناسان و مشاوران مدارس به منظور کاهش انگاره پردازی خودکشی و افزایش پذیرش اجتماعی نوجوانان دختر استفاده گردد.
مقایسه اثربخشی درمان شناختی-رفتاری و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی در کمال گرایی بیماران مبتلا به سردرد میگرنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان شناختی-رفتاری و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی درکمال گرایی در بیماران مبتلا به سردرد میگرنی بود. در قالب یک طرح شبه آزمایشی مبتنی بر پیش آزمون و پس آزمون، سه گروه از بیماران مبتلا به سردرد میگرنی مراجعه کننده به کلینیک مغز و اعصاب مشهد بر اساس معیارهای ورود و خروج انتخاب شدند و به صورت تصادفی در سه گروه 15 نفری (دو گروه آزمایش و یک گروه گواه) قرار گرفتند. جهت گردآوری اطلاعات از پرسشنامه کمال گرایی (هیل و همکاران، 2004) استفاده شد. داده ها از طریق تحلیل کوواریانس چندمتغیری و آزمون تعقیبی بن فرونی مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که هر دو روش درمان شناختی-رفتاری و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی موجب کاهش معنادار کمال گرایی در بیماران مبتلا به سردرد میگرنی شد. نتایج همچنین نشان داد که درمان شناختی رفتاری مبتنی بر ذهن آگاهی تاثیر بیشتری بر کاهش کمال گرایی بیماران مبتلا به سردرد میگرنی دارد. در مجموع، مداخلات مبتنی بر ذهن آگاهی و اصول شناختی رفتاری می تواند در تامین سلامت روان شناختی بیماران مبتلا به سردرد میگرنی نقش بنیادی ایفا کند.
بازگشت همه روان دار انگاری به نوظهورگرایی در تبیین آگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین آگاهی در ادبیات فلسفی و در دهه اخیر عمدتاًً بین دو دیدگاه نوظهورگرایی (Emergentism) و همه روان دار انگاری (Panpsychism) چرخیده است. در این مقاله توضیح می دهم که نوظهورگرایی بر چه ایده ای استوار شده و چند تقسیم بندی مهم از آن را تشریح می کنم. سپس با ذکر نمونه هایی مقبول از پدیده های نوظهوریافته نزد دانشمندان علوم تجربی، ویژگی آگاهی پدیداری را به عنوان یک امر نوظهوریافته بررسی می کنم و برخی ابهامات اساسی در برابر آن را به بحث می گذارم. در ادامه دیدگاه همه روان دار انگاری به عنوان رقیب نوظهورگرایی در حال حاضر و حلال مشکل تبیینی آن را تعریف کرده و نسخه ارتقاءیافته و جدیدتر آن - که از چالش اشکالات اولیه رهیده است - را معرفی می نمایم. سپس با ارجاع به ابهام تبیینی موجود در رابطه ابتناء که اساس نوظهورگرایی را تشکیل می دهد، مشابه همین ابهام را در نسخه جدید همه روان دار انگاری نشان می دهم و علاوه بر آن، به نحوه ای رازآلودگی و ابهام زدگی در تفکیک بین سطح خرد و کلان آگاهی و تعریف حقایق بنیادین در سطح خرد اشاره خواهم کرد.
تاثیردرمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) برشفقت ورزی به خود وتاب آوری خانوادگی مادران کودکان کم توان ذهنی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش مقایسه اثر بخشی شیوه درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر شفقت به خود، و تاب آوری خانوادگی مادران کودکان آموزش بود. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با انجام پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه و یک دوره پیگیری 5 ماه بود. نمونه گیری به صورت نمونه گیری تصادفی ساده انجام شد.از میان لیست جامعه آماری (24) نفر با استفاده از اعداد تصادفی انتخاب شدند و در دو گروهِ آزمایشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و گروه گواه قرار داده شدند. مداخله آموزشی با استفاده از پروتکل جلسات درمان هیز، استروسال ،(2012) با اندکی تلخیص تدوین شده است ودر 8 جلسه 2 ساعته برای گروه آزمایشی انجام شد. روش تجزیه و تحلیل داده ها، تحلیل کو واریانس چند متغییری (آنوا) بود. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم افزار (SPSS 22) استفاده شد. از پرسشنامه های شفقت به خود، (Neff, ,2003)و تاب آوری خانوادگی(Sixbey,2005) به عنوان ابزار استفاده شد. نتایج نشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد به شیوه مشاوره گروهی بر افزایش شفقت به خود، و تاب آوری خانوادگی مادران کودکان آموزش پذیر تأثیر داشت و این تأثیر در مرحله پیگیری 5 ماهه دارای ثبات بود. با توجه به یافته های این پژوهش می توان از روش مشاوره گروهی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد برای افزایش شفقت به خود و تاب آوری خانوادگی استفاده نمود