فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰٬۱۲۱ تا ۱۰٬۱۴۰ مورد از کل ۳۵٬۵۳۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
استفاده بیش ازحد و مضر از اینترنت چالش های اجتماعی، روان شناختی و جسمی بسیاری در پی دارد که زندگی روزمره افراد را مختل می سازد. در پی این امر بسیاری از کشورها اقدام به راه اندازی مراکز ترک اعتیاد به اینترنت کرده اند. پژوهش حاضر با هدف نیازسنجی تأسیس مراکز ترک اعتیاد به اینترنت از دیدگاه صاحب نظران صورت گرفت. این مطالعه از نظر شیوه جمع آوری اطلاعات توصیفی پیمایشی است. تعداد 14 شرکت کننده به روش هدفمند از میان اعضای هیئت علمی دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی و جامعه شناسی دانشگاه اصفهان انتخاب شدند. داده ها با مصاحبه نیمه ساختاریافته و عمیق گردآوری و با روش کلایزی تحلیل شد. یافته های حاصل شده در 5 مضمون اصلی شامل ضرورت ها و پیش نیازها، مسائل اداری و سازمانی، برنامه ریزی ساختاری، امکان استقبال عمومی و نحوه ارتقا، و موانع تأسیس طبقه بندی شدند. نتایج نشان می دهد که جهت تأسیس این مراکز لازم است تا از ابعاد مختلف به مسائل اداری، ضرورت ها و پیش نیازها، موانع و سازوکارهای افزایش استقبال و پذیرش این مراکز توجه شود. بر پایه این مطالعه، جزییات دقیقی برای مدیران و مسئولان راه اندازی این مراکز ارایه شده است.
تاثیر تصویرسازی ذهنی بینایی و جنبشی بر یادگیری شوت سه گام بسکتبال با تاکید بر بعد درونی و بیرونی تصویرسازی ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پربار کردن جلسات تمرین و به حداکثر رساندن مهارت های یادگیری شاگردان، همواره یکی از دغدغه های مربیان و معلمان ورزش است . هدف مطالعه حاضر بررسی تاثیر تصویرسازی ذهنی بینایی و جنبشی بر یادگیری شوت سه گام بسکتبال با تاکید بر بعد درونی و بیرونی تصویرسازی ذهنی بود. طرح پژوهش از نوع نیمه تجربی با پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانشجویان دختر رشته تربیت بدنی دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرمانشاه در نیمسال دوم سال تحصیلی 98-97 بود. شصت نفر از دانشجویان مبتدی مونث با روش نمونه گیری هدفمند در این پژوهش شرکت کردند. شرکت کنندگان پرسش نامه تصویرسازی حرکتی هال و مارتین(1997) را تکمیل کرده و سپس بر اساس نمرات آن در 5 گروه( تصویرسازی جنبشی درونی، جنبشی بیرونی، بینایی درونی، بینایی بیرونی و گروه کنترل) قرار گرفتند. جلسات تمرینی شامل شش جلسه تمرین بود که در آن گروه های آزمایش در هر جلسه 30 تمرین تصویرسازی و 30 شوت سه گام بسکتبال انجام دادند. برای تحلیل داده ها از آزمون های تحلیل کوواریانس یک راهه و همچنین تحلیل واریانس یک راهه استفاده شد. یافته ها نشان دادند که بین گروه های تصویرسازی با گروه کنترل تفاوت معناداری در پس آزمون شوت سه گام بسکتبال وجود داشت (01/ 0 p < ) و گروه تصویرسازی بینایی بیرونی نسبت به سایر گروه های تصویرسازی عملکرد بهتری در پس آزمون داشت (01/ 0 p < ) . یافته ها نشان داد تصویرسازی از جمله عوامل اثرگذار بر یادگیری مهارت های مختلف حرکتی است و هر دو بعد درونی و بیرونی تصویرسازی باعث بهبود یادگیری و عملکرد فراگیران می شود.
هنجاریابی، پایایی و تحلیل عاملی اکتشافی پرسشنامه تعهد به مدرسه در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال نهم شهریور ۱۳۹۹ شماره ۶ (پیاپی ۵۱)
109-118
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر هنجاریابی، پایایی و تحلیل عاملی اکتشافی پرسشنامه تعهد به مدرسه در بین دانش آموزان دوره متوسطه بود. روش پژوهش توصیفی- پیمایشی و جامعه آماری پژوهش دانش آموزان پسر سال دوم متوسطه شهر تبریز در سال تحصیلی 98-1397 بودند که از این جامعه تعداد 350 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه تعهد به مدرسه و انگیزش پیشرفت استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با روش آماری تحلیل اکتشافی، ضریب همبستگی و روش آلفای کرونباخ انجام گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که تحلیل عاملی بر روی داده ها نشان دهنده ی وجود شش عامل در مقیاس احساس تعهد به مدرسه بود که حدود 54 درصد از واریانس کل این مقیاس توسط این شش عامل پوشش داده شد. همچنین ضریب آلفای کرونباخ کل پرسشنامه 91/0 به دست آمد و با توجه به این ضریب می توان گفت که مقیاس مورد نظر از پایایی خوبی برخوردار است. روایی همگرای پرسشنامه نیز نشان داد که بین پرسشنامه احساس تعهد به مدرسه با انگیزش پیشرفت هرمنس همبستگی مثبت و معناداری وجود دارد و این نتیجه روایی همگرای مقیاس احساس تعهد به مدرسه را تأیید می کند. بنابراین روایی و پایایی این پرسشنامه مورد تأیید قرار گرفت. پرسشنامه تعهد به مدرسه را می توان به عنوان یک ابزار پایا و معتبر در موقعیت های آموزشی مورد استفاده قرار داد.
آموزش کنترل تکانه و اثربخشی آن بر رفتارهای پرخاشگرانه دانش آموزان دارای اختلال یادگیری ویژه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال نهم شهریور ۱۳۹۹ شماره ۶ (پیاپی ۵۱)
129-138
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی آموزش کنترل تکانه بر رفتارهای پرخاشگرانه دانش آموزان دارای اختلال یادگیری ویژه بود. طرح پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دارای اختلال یادگیری ویژه دوره ابتدایی شهر اهواز در سال تحصیلی 1398-1397 بود. نمونه پژوهش 30 نفر دانش آموز دارای اختلال یادگیری ویژه بودند که به صورت خوشه ای چند مرحله ای از میان دانش آموزان دارای اختلال یادگیری ویژه دوره ابتدایی شهر اهواز انتخاب شدند و در دو گروه آزمایش(15نفر) و گروه کنترل(15نفر) به شیوه تصادفی گمارش شدند. آموزش کنترل تکانه برای گروه آزمایش در 8 جلسه 45 دقیقه ای به مدت یک ماه ارائه گردید. برای ارزیابی رفتارهای پرخاشگرانه از پرسشنامه پرخاشگری باس و پری (1992) استفاده شد. نتایج تحلیل کواریانس چند متغیره نشان داد که آموزش کنترل تکانه رفتارهای پرخاشگرانه دانش آموزان دارای اختلال یادگیری ویژه را به طور معنی داری کاهش می دهد. این یافته حاکی از آن است که آموزش کنترل تکانه می تواند به عنوان شیوه ای آموزشی در اصلاح فرایندهای روان شناختی و تحصیلی و مشکلات رفتاری کودکان دارای اختلال یادگیری ویژه اثر بخش باشد.
طراحی الگوی برنامه درسی آموزش بهداشت وتوسعه سلامت دوره متوسطه اول براساس شاخص های نظام سلامت و سندتحول بنیادین آموزش و پرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال نهم شهریور ۱۳۹۹ شماره ۶ (پیاپی ۵۱)
139-146
حوزههای تخصصی:
بهداشت و سلامت به عنوان یک ارزش فردی و اجتماعی، بر طبق اساسنامه سازمان جهانی بهداشت و از دیدگاه همه ملت ها و نزد همه مکاتب، یکی از ابتدایی ترین حقوق و نیازهای بشر تلقی شده است که دست یافتن به بالاترین سطح آن از اهداف اجتماعی و ملی تمامی دولت ها به حساب می آید. دراین میان نظام آموزش و پرورش از بزرگترین و گسترده ترین سیستم های درون هر جامعه ای است که سرنوشت آن جامعه را جهت تأمین سلامت در بلندمدت تعیین می کند. این پژوهش از نوع پژوهش های کاربردی بود که با روش تحقیق زمینه ای انجام شد. روش تجزیه و تحلیل اطلاعات توصیف مبانی وتحلیل واستنتاج نظری بود. برای اعتباربخشی الگوی پیشنهادی جامعه آماری شامل40 نفر از متخصصان برنامه درسی و 360 نفر از معلمان دوره متوسطه اول شهر رشت در سال تحصیلی 99-1398 بود. به منظور نظرسنجی از متخصصان ومعلمان ذیربط درباره الگوی پیشنهادی متشکل از چهارعنصر برنامه درسی از پرسشنامه محقق ساخته دارای 32 گویه با مقیاس ۵ درجه ای لیکرت ( ازخیلی کم 1 تا خیلی زیاد 5) استفاده شد. به منظور تأمین روایی این پرسشنامه از روایی صوری و محتوایی استفاده شد و بدین ترتیب برای پایایی پرسشنامه طبق نظر استادان راهنما و مشاور و ۹ نفر دیگر از متخصصان برنامه درسی و معلمان با تجربه در دوره متوسطه اوّل مورد تایید قرار گرفت. داده ها با استفاده از آمار توصیفی شامل (توزیع فراوانی ودرصد) و آمار استنباطی شامل (آزمون مجذور خی دو) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند جهت تجزیه و تحلیل داده های گردآوری شده از نرم افزار آماری spss استفاده شد . یافته ها و نتایج تحقیق نشان داد که بیش از 85 درصد متخصصان برنامه درسی و دبیران دوره متوسطه اول ویژگی های اهداف،محتوی،راهبردهای یاددهی- یادگیری و ارزشیابی را در این الگو مورد تایید قرار داده اند. همچنین بین دیدگاه متخصصان برنامه درسی و دبیران دوره متوسطه اول در مورد ویژگی های این عناصر تفاوت آماری معناداری وجود ندارد ( 05/0 P> ). بنابراین الگوی موردنظر می تواند در ارتقاء آموزش بهداشت و توسعه سلامت دانش آموزان نقش به سزایی داشته باشد.
تحلیل کیفی عوامل روان شناختی مؤثر در تأخیر پیشروی بیماری مولتیپل اسکلروزیس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال نهم شهریور ۱۳۹۹ شماره ۶ (پیاپی ۵۱)
147-158
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی کیفی عوامل روان شناختی مؤثر در تأخیر پیشروی مسیر بیماری مولتیپل اسکلروزیس بود. مطالعه حاضر از لحاظ روش، یک پژوهش کیفی با رویکرد تحلیل محتوا بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس در مرحله پیشرونده ثانویه مراجعه کننده به کلینیک MS بیمارستان سینا بود که با تأخیر وارد مرحله پیشرونده شده بودند. نمونه گیری در ابتدا به صورت هدفمند انجام شد و سپس به شکل نظری ادامه یافت و نمونه نهایی پس از اشباع نظری به 13 نفر رسید. مصاحبه بدون ساختار و مصاحبه نیمه ساختاریافته با سؤال های باز به عنوان شیوه جمع آوری اطلاعات انتخاب شد. تحلیل داده ها، از طریق کدگذاری مصاحبه ها و تحلیل محتوای کیفی صورت پذیرفت. تجزیه و تحلیل داده ها منجر به تولید درون مایه اصلی سازوکارهای یاری سان گردید که شامل سه مقوله اصلی سبک مقابله ای کارآمد، حمایت اجتماعی ادراک شده و سرسختی و تاب آوری و هفت زیرمقوله بود. یافته های این پژوهش نشان داد که برخی عوامل روان شناختی در مسیر بیماری مولتیپل اسکلروزیس می توانند نقش محافظتی و یاری رسان را برای افراد مبتلا ایفا کنند و ورود اجتناب ناپذیر به مرحله پیشرونده ثانویه را به تعویق بیندازند، از سرعت پیشروی بیماری بکاهند و از وقوع حمله های مکرر جلوگیری نمایند.
مروری نظری بر نقش شرم نهادینه در سبب شناسی اختلال افسردگی اتکایی و درون فکنی شده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال نهم شهریور ۱۳۹۹ شماره ۶ (پیاپی ۵۱)
213-222
حوزههای تخصصی:
شواهد بالینی و تجربی در تایید نظریه سیدنی بلت نشان می دهند که افسردگی حول محور دو موضوع مسایل بین فردی (افسردگی اتکایی) مانند احساس رها شدن و تنهایی و اختلال در تصور خود (افسردگی درون فکنی شده) مانند احساس شکست فردی، عدم کفایت و کمال گرایی می چرخد . از طرف دیگر با توجه به پژوهش های پیشین و در راستای مدل رودن و همکاران اساس افسردگی، آسیب پذیری خودشیفتگی قلمداد می شود و جوهر آسیب پذیری خودشیفتگی تجربه هیجان شرم است، به گونه ای که بیماران در هر یک از انواع افسردگی اتکایی و درون فکنی شده با نوع خاصی از مکانیسم های دفاعی از تجربه هیجان شرم اجتناب می ورزند. بنابراین با وجود علائم مشابه در دو نوع افسردگی به درمان های مستقل با تأکیدهای متفاوتی نیازمندیم، به گونه ای در بیماران افسرده اتکایی می بایست عاملیت و استقلال در روابط بین فردی پرورش یابد و در بیماران با افسردگی درون فکنی شده می بایست شفقت خود مورد تأکید واقع شود. با وجودی که بلت و همکاران سال هاست به لحاظ نظری این دو گروه از بیماران افسرده را تفکیک کرده اند اما در هیچ مطالعه ای به شکل جدی به عوامل زمینه ساز مشترک در دو گروه از بیماران و دفاع های متفاوت هر گروه در جهت اجتناب از عامل زمینه ساز و متعاقباً طراحی درمان متناسب با هر گروه از بیماران پرداخته نشده است. بنابراین هدف پژوهش حاضر بررسی عوامل زمینه ساز مشترک دو نوع افسردگی و به دنبال آن تاکید درمانی متناسب با هر یک از انواع افسردگی است.
معنای زندگی سالمندان ساکن در مراکز نگهداری از سالمند(پدیدارشناسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال نهم شهریور ۱۳۹۹ شماره ۶ (پیاپی ۵۱)
223-234
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی معنای زندگی سالمندان ساکن مراکز نگهداری از سالمندی بوده است. رویکرد روش شناسی به کار رفته در این پژوهش کیفی بوده و روش پژوهشی از نوع پدیدارشناسی می باشد . جامعه پژوهشی تمامی سالمندان شهر تهران در سال 1397 بوده است. از بین آنها 15 نفر سالمند که در مراکز سالمندی نگهداری می شدند به صورت داوطلبانه و هدفمند در این پژوهش شرکت کردند. 6 نفر از سالمندان، خانم و 9 نفر آقا بودند. معیار انتخاب این افراد سن بالای 65 سال بود. اطلاعات از طریق مصاحبه فردی، عمیق و نیمه ساختاریافته جمع آوری و ضبط شده است. داده ها به روش کدگذاری داده های کیفی تجزیه و تحلیل شده است. واحد تحلیل در این پژوهش جمله بوده است. یافته های بدست آمده در 73 مقوله فرعی حاصل شده که در 11 مقوله اصلی به این صورت دسته بندی شده اند: اعتقاد به خدا و آخرت، سرگرمی، زندگی قبل از ازدواج، زندگی بعد از ازدواج، ارتباطات، لذت ها، برخورد با نسل جدید، نگرانی ها، امیدواری ها، سلامتی و تعریف زندگی. سالمندان پژوهش حاضر از زندگی در سرای سالمندان ارتباطات و لذت های محدودتری از سرگرمی هایشان می برند. به نظر می رسد دو عامل اساسی امید به زندگی و تعریف آنها از زندگی جبری نقش مهمی در معنای زندگی سالمندان دارند.
تجربه زیسته بیماران مبتلا به کرونا ویروس (کووید-19): یک مطالعه پدیدارشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ابتلا به بیماری جدید و ناشناخته کووید 19 علاوه بر مخاطرات سلامت جسمانی به دلیل ماهیت و ویژگی های خاص بیماری منجر به تجربه های روانی دشوار و متفاوتی نیز می گردد. بیماران علاوه بر علائم جسمانی، واکنش های روان شناختی مختلفی دارند که می تواند به عنوان مانعی در فرایند سیر و بهبودی بیماری عمل کرده و بر رنج آنان در دوران بیماری بیفزاید. بنابراین پژوهش حاضر با هدف فهم تجربه زیسته این افراد جهت کمک به کاهش رنج این بیماران صورت گرفته است. روش مطالعه به صورت کیفی با رویکرد پدیدارشناختی بود. تعداد شرکت کنندگان 15 نفر و با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد. تحلیل داده ها نیز از طریق روش کلایزری صورت گرفت. برای اطمینان و اعتبار یافته ها نیز از روش بازنگری و نظارت شرکت کنندگان، خودبازبینی پژوهشگر در فرآیند جمع آوری و تحلیل داده و ثبت تمامی پیش فرض های ذهنی خود از قبل و در نظر نگرفتن آن ها در فرآیند تحلیل و بازنگری و کدگذاری مجدد مصاحبه ها توسط دو پژوهشگر دیگر استفاده شد. یافته های پژوهش شامل 278 کد اولیه بوده که با توجه به هدف و سوال پژوهش 6 مضمون اصلی و 24 زیرمضمون استخراج شد. اضطراب مرگ، تجربه انگ بیماری، تجربه ابهام، تجربه های هیجانی مثبت، هیجان های تجربه شده در رابطه با اعضای خانواده و هیجان های ناشی از قرنطینگی مضمون های اصلی بودند. تجارب هیجانی دردناک در این بیماران می تواند منجر به تاخیر و دشواری در روند بهبودی این افراد گردیده و علاوه بر درد بیماری، رنج روانی را نیز تحمیل نماید. کسب آگاهی بیشتر درباره این بیماری برای کاستن تجربه ابهام، راهبردهای روانشناختی برای کنترل اضطراب مرگ و انگ اجتماعی و راهکار برای مدیریت رفتار و هیجان اعضای خانواده می تواند در مداخلات روان شناختی ویژه این بیماران در نظر گرفته شده و منجر به کاهش هیجان های منفی و امکان مقابله بهتر با بیماری و رنج روانی ناشی از آن گردد.
اثربخشی آموزش خودمتمایزسازی بر انعطاف پذیری روانشناختی و احساس گرفتاری مادران دارای کودکان مبتلا به اختلال کم توجهی و فزون کنشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره نوزدهم پاییز (آبان) ۱۳۹۹ شماره ۹۲
1031-1040
حوزههای تخصصی:
زمینه: مطالعات متعددی به بررسی اثر بخشی آموزش خودمتمایز سازی و بررسی انعطاف پذیری روانشناختی مادران دارای کودک مبتلا به اختلال کم توجهی پرداخته اند. اما پژوهش پیرامون اثربخشی آموزش خودمتمایزسازی بر انعطاف پذیری روانشناختی و احساس گرفتاری مادران دارای کودکان مبتلا به اختلال کم توجهی و فزون کنشی مغفول مانده است. هدف : بر این اساس پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش خودمتمایزسازی بر انعطاف پذیری روانشناختی و احساس گرفتاری مادران دارای کودکان مبتلا به اختلال کم توجهی و فزون کنشی انجام شد. روش: این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه و دوره پیگیری دوماهه بود. جامعه آماری شامل مادران دارای کودکان مبتلا به اختلال کم توجهی و فزون کنشی شهر اهواز در سال تحصیلی 1397 بود. نمونه شامل 30 نفر از مادران دارای کودکان مبتلا به اختلال کم توجهی و فزون کنشی بود که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه، جایگزین شدند (هر گروه 15 نفر). گروه آزمایش، آموزش خودمتمایزسازی (کاظمیان و اسمعیلی، 1391) را طی ده جلسه دریافت کردند و گروه گواه هیچ گونه مداخله ای دریافت نکردند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های انعطاف پذیری روانشناختی (دنیس و واندروال، 2010)، احساس گرفتاری (گیلبرت و آلان، 1998) و پرسشنامه کانرز معلمان (بروک و کلینتون، 2007) استفاده شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده های آماری از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر، استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش خودمتمایزسازی بر انعطاف پذیری روانشناختی و احساس گرفتاری مادران دارای کودکان مبتلا به اختلال کم توجهی و فزون کنشی تأثیر معناداری داشته است (0/001 p< ). علاوه بر این نتایج نشان داد که این آموزش توانسته تأثیر خود را در زمان نیز به شکل معناداری حفظ نماید (0/01 p< ). نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش حاضر می توان چنین نتیجه گرفت که آموزش خودمتمایزسازی با بهره گیری از فنون اجتماعی و هیجانی می تواند انعطاف پذیری روانشناختی و احساس گرفتاری مادران دارای کودکان مبتلا به اختلال کم توجهی و فزون کنشی را تحت تأثیر قرار دهد. بر این اساس آموزش خودمتمایزسازی می تواند به عنوان روشی کارآ، جهت بهبود انعطاف پذیری روانشناختی و کاهش احساس گرفتاری مادران دارای کودکان مبتلا به اختلال کم توجهی و فزون کنشی مورد استفاده قرار گیرد.
بررسی تأثیر تعارض زناشویی بر نگرانی های دوران بارداری: نقش میانجی بهزیستی روان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
درگیر شدن در تعارض و اختلافات زناشویی در دوران پر تنیدگی بارداری، دارای اثرات فراوانی است که می توان با گسترش بهزیستی روان شناختی زنان باردار، آن ها را در برابر تنش های روانی پایدار کرد ، ازاین روی هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر تعارض زناشویی بر نگرانی های دوران بارداری با نقش میانجی گر بهزیستی روان شناختی بود. پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری همه زنان باردار 18-40 ساله مراجعه کننده به دفتر پزشک کارآزمودگان زنان و زایمان، بیمارستان ها و مراکز بهداشت شهر مشهد در نیمه نخست سال 99-98 بود؛ نمونه آماری شمار 150 زن باردار است که به روش نمونه گیری در دسترس و بر پایه جدول مورگان انتخاب شده و موردبررسی قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه استاندارد تعارضات زناشویی بازنگری شده- ۵۴ پرسشی (1388)، پرسشنامه نگرانی های دوره بارداری (آلدرسی و لین، ۲۰۱۱) و همچنین پرسشنامه بهزیستی روان شناختی (ریف، ۲۰۰۲) استفاده شد. داده های جمع آوری شده، با به کارگیری مدل یابی معادلات ساختاری (SEM) به وسیله نرم افزار Spss23 و Lisrel 8.8 تجزیه وتحلیل شد. نتایج نشان داد با توجه مقادیر ضریب مسیر و T، تعارض زناشویی بر نگرانی دوران بارداری اثر مستقیم و معنادار دارد (68/0 و 48/7=T)؛ به عبارت دیگر هرچقدر تعارض زناشویی بالا رود نگرانی هم بالا می رود (01/0>P). از سویی نتایج پژوهش نشان داد تعارض با بهزیستی روان شناختی اثر معکوس دارد (69/0- و 82/7-=T)؛ یعنی هرچقدر تعارض بالا رود بهزیستی روان شناختی پایین می آید. با توجه به نتایج پژوهش می توان گفت که تعارض زناشویی افزون بر اینکه می تواند عامل خطری برای نگرانی های دوران بارداری باشند، می تواند از راه بهزیستی روان شناختی اثر غیرمستقیمی بر تراز نگرانی های دوران بارداری بگذارد.
پیش بینی طلاق عاطفی بر اساس سبک های کنترل تعارض و سرسختی روانشناختی در زوجین(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از انجام پژوهش حاضر پیش بینی طلاق عاطفی بر اساس سبک های کنترل تعارض و سرسختی روانشناختی در زوجین بود، روش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه گردآوری داده ها توصیفی و از نوع همبستگی بود.جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه زوجین شهر کرمانشاه در سال 1396 بود که به مراکز مشاوره مراجعه کرده بودند، نمونه آماری این پژوهش تعداد 200 نفر از زوجین (100 زوج) بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس و داوطلبانه از مراکز مشاوره و کلینیک های روانشناختی انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه ی سخت رویی اهواز (1377) ، پرسشنامه سبک های کنترل حل تعارض موری و اشتراس (1990) و آزمون طلاق عاطفی رزاقی (1387) بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و نرم افزار مدلسازی Amos در سطح معناداری 05/0 انجام شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد سرسختی روانشناختی رابطه معنی داری با طلاق عاطفی زوجین شهر کرمانشاه دارد و بین سبک های کنترل تعارض و طلاق عاطفی زوجین نیز رابطه معنی داری وجود دارد. همچنین بین سبک های کنترل تعارض و سرسختی روانشناختی زوجین نیز رابطه معنی داری بدست آمد همچنین نتایج آزمون رگرسیون نشان داد دو متغیر سرسختی روانشناختی و سبکهای کنترل تعارض می توانند به شکلی مثبت و معنی دار طلاق عاطفی را در زوجین پیش بینی کنند(P<0.005). نتیجه گیری:. براساس یافته هاسرسختی روانشناختی بالا می تواند از بروز طلاق عاطفی جلوگیری کند و هر چه سرسختی روانشناختی افراد بالاتر باشد کمتر دچار طلاق عاطفی می گردند.
مقایسه اثربخشی ذهن آگاهی شفقت محور و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر نگرش های ناکارآمد، خودکنترلی و سلامت روان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی آموزش ذهن آگاهی شفقت محور و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر نگرش های ناکارآمد، خودکنترلی و سلامت روان دانشجویان انجام شد. در این مطالعه نیمه تجربی با طرح پیش - پس آزمون و پیگیری با گروه گواه، تعداد 45 نفر از دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد چالوس به روش دردسترس، انتخاب و به روش تصادفی در دو گروه مداخله (15 نفر) و یک گروه گواه (15 نفر) جایگزین شدند. شرکت کنندگان در گروههای مداخله به مدت هشت هفته (هر جلسه 90 دقیقه) به صورت گروهی در جلسات شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و آموزش ذهن آگاهی شفقت محور شرکت کردند و گروه گواه در این بازه زمانی هیچ گونه مداخله ای دریافت نکرد. هر دو گروه قبل و بعد از مداخله و یک ماه بعد از مداخله با پرسشنامه های نگرش های ناکارآمد وایزمن و بک، خودکنترلی تانجنی و سلامت عمومی گلدبرگ ارزیابی شدند. داده های گردآوری شده با استفاده از روش آماری تحلیل واریانس مکرر تحلیل شدند. نتایج نشان دادند هر دو گروه مداخله نسبت به گروه گواه در نمرات افکار ناکارآمد، خودکنترلی و سلامت روان تفاوت معناداری دارند. مقایسه دو گروه آموزش ذهن آگاهی شفقت محور و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی در نمرات افکار ناکارآمد، خودکنترلی و سلامت روان تفاوت معناداری در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری نشان نداد. براساس یافته های مطالعه، آموزش ذهن آگاهی شفقت محور و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی در کاهش نگرش های ناکارآمد، خودکنترلی و بهبود سلامت روان دانشجویان اثربخش بوده اند.
رابطه بین هوش معنوی و هوش هیجانی با تاب آوری، رضایت از زندگی و سلامت روان در زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال نهم مرداد ۱۳۹۹ شماره ۵ (پیاپی ۵۰)
105-116
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی رابطه بین هوش معنوی و هوش هیجانی با تاب آوری، رضایت از زندگی و سلامت روان در زوجین صورت گرفت. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه زوجین شهر اهواز بود، که حداقل یک سال از زندگی مشترکشان می گذشت. حجم نمونه 125 زوج، متشکل از 250 نفر زن و مرد به تعداد مساوی که به صورت خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها در این پژوهش مقیاس هوش معنوی ( SII )، مقیاس هوش هیجانی شات ( SSREI )، مقیاس تاب آوری کانر و دیویدسون ( CD-RISC )، مقیاس رضایت از زندگی (SWLS) و مقیاس سنجش سلامت عمومی ( GHQ ) می باشند. نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون نشان داد که در پیش بینی تاب آوری، رضایت از زندگی و سلامت روان در زوجین ، متغیرهای هوش معنوی و هوش هیجانی نقش مهمی ایفا می کنند. نتایج حاصل از تحلیل کاننی نیز نشان داد که ترکیب خطی تاب آوری، رضایت از زندگی و سلامت روان به وسیله ترکیب خطی هوش معنوی و هوش هیجانی قابل پیش بینی است.
اثر تعدیلی عدم قطعیت در محیط کار در رابطه بین ابهام نقش و پرخاشگری فیزیکی و روانشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۴ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۹۴)
215 - 230
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین اثر تعدیلی عدم قطعیت در محیط کار در رابطه بین ابهام نقش و پرخاشگری فیزیکی و روانشناختی در محیط کار انجام شد. پژوهش حاضر از نوع مطالعات همبستگی بوده و شرکت کنندگان در پژوهش شامل 279 نفر از کارکنان شرکت پلی اکریل ایران بودند که به صورت نمونه در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای استفاده شده شامل مقیاس عدم قطعیت در محیط کار، مقیاس ابهام نقش و پرسشنامه پرخاشگری فیزیکی و روانشناختی بود. داده ها توسط رگرسیون سلسله مراتبی و تحلیل تعدیلی مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد زمانیکه عدم قطعیت در محیط کار بالا باشد، پرخاشگری فیزیکی و روانشناختی افزایش می یابد. همچنین اثر تعدیلی عدم قطعیت در محیط کار در رابطه بین ابهام نقش و پرخاشگری فیزیکی و روانشناختی در محیط کار، تأیید گردید.
نقش میانجی انعطاف پذیری شناختی در رابطه بین خوش بینی تحصیلی و سرزندگی تحصیلی دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شهر زنجان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی انعطاف پذیری شناختی در رابطه بین خوش بینی تحصیلی با سرزندگی تحصیلی است. روش ها: بدین منظور از روش توصیفی- همبستگی استفاده شده است. جامعه پژوهش، دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه زنجان در سال تحصیلی97- 1396 بود، که از تعداد 4834 دانش آموز به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای نسبتی 400 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. جمع آوری داده ها از طریق پرسش نامه های سرزندگی تحصیلی، خوش بینی تحصیلی و انعطاف پذیری شناختی انجام گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از همبستگی پیرسون و تحلیل معادلات ساختاری با نرم افزارهای LisreL8/88 و spss 18 انجام شد. یافته ها : یافته های پژوهش حاکی از برازش مدل و تایید کلیه فرضیه های پژوهش، بجز یک مورد بود. مدل پیشنهادی نشان داد خوش بینی تحصیلی از طریق میانجی انعطاف پذیری شناختی (بصورت غیرمستقیم) با سرزندگی تحصیلی رابطه مثبت و معنی دار دارد (01/0> p ). تحلیل همبستگی نشان داد بین خوش بینی تحصیلی و سرزندگی تحصیلی رابطه مثبت معنی دار وجود دارد (05/0> p )، در حالی که در مدل، رابطه معنی داری بین این دو متغیر مشاهده نشد. همچنین بر اساس مدل مشاهده شد که بین خوش بینی تحصیلی و انعطاف پذیری شناختی، و نیز بین انعطاف پذیری شناختی و سرزندگی تحصیلی رابطه مثبت و معنی دار وجود دارد (05/0> p ). نتیجه گیری : یافته های به دست آمده بر نقش خوش بینی تحصیلی در انعطاف پذیری شناختی دانش آموزان جهت نیل به سرزندگی تحصیلی تاکید می کند . یافته های پژوهش با توجه به شواهد نظری و تجربی به بحث گذاشته شده و پیشنهادهایی بدین منظور ارائه گردیده است.
پیش بینی بی رمقی زناشویی بر پایه خود-تمایزیافتگی و باورهای ارتباطی با میانجیگری ساماندهی هیجانی در زنان درخواست کننده طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رابطه زناشویی و عوامل مؤثر بر آن نقش برجسته ای در خوشنودی زوجین از زندگی مشترک و دوام پیوند زناشویی ایشان دارد، پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی ساماندهی هیجانی در رابطه میان خود-تمایزیافتگی و باور های ارتباطی با بی رمقی زناشویی زنان انجام شد. روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی و جامعه ی آماری پژوهش حاضر دربرگیرنده همه ی زنان درخواست کننده طلاق مراجعه کننده به دادگاه شهر کرمانشاه در سال 1398 بود که از میان آن ها به صورت در دسترس 200 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند ابزار گردآوری داده ها در این پژوهش، پرسشنامه خود-تمایزیافتگی Skowron & Friedlander, 1998)( ، پرسشنامه بی رمقی زناشویی Pines & Nunes, 2003))، سنجه ساماندهی هیجان (Garnefski, Kraaij & Spinhoven, 2001) و پرسشنامه باورهای ارتباطی Eidelson & Epstein, 1982 ) ) بود. برای تحلیل داده ها از روش آماری تحلیل مسیر استفاده گردید تا روابط علی میان متغیرها مشخص شود. نتایج نشان داد که متغیرهای مهارت ارتباطی و خود-تمایزیافتگی به طور معنادار قادر به پیش بینی بی رمقی زناشویی بودند. همچنین هیجانات مثبت و منفی نیز به طور معنادار قادر به پیش بینی بی رمقی زناشویی بودند. همچنین یافته های تحلیل مسیر نشان داد هیجان مثبت و منفی دارای نقش میانجی گر جزئی در رابطه میان خود-تمایزیافتگی و مهارت ارتباطی با بی رمقی زناشویی است. به عبارت دیگر، نقش میانجی گری هیجانات مثبت و منفی مورد تائید قرار گرفت. درمجموع، به نظر می رسد بی رمقی زناشویی پدیده ای است که ضمن درگیر کردن بسیاری از زوج ها، از عوامل فراوانی ازجمله خود-تمایزیافتگی، باورهای ارتباطی و ساماندهی هیجان تأثیر می پذیرد. بنابراین نیاز است در مداخله های درمانی، خانواده درمانی و آموزش های خانواده توجه ویژه ای به خود-تمایزیافتگی، باورهای ارتباطی و همچنین ساماندهی هیجان صورت پذیرد.
کارکرد ردیابی چشمی در تشخیص زودرس نقص خفیف شناختی (MCI)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تشخیص زودهنگام دمانس در سالمندان همواره دشوار بوده است. هدف پژوهش حاضر بررسی حرکات چشم سالمندان به منظور سنجش توانایی این ابزار در تشخیص زودرس نقص خفیف شناختی به عنوان مرحله پیش درآمد دمانس است. بدین منظور، 60 نفر از سالمندان کانون بازنشستگان فرهنگیان شهر اصفهان به شکل دردَسترس انتخاب شدند و آزمون NUCOG به منظور غربال گری بر روی آنها انجام شد. سپس ۳ گروه 8نفره (سالم، مبتلا به دمانس و مبتلا به نقص خفیف شناختی) به شکل تصادفی انتخاب و در تکالیف ردیابی چشمی بررسی شدند. نتایج نشان داد سالمندان سالم بیشترین و سالمندان مبتلا به دمانس کمترین میزان توجه و یادآوری تصویر تکراری را در مکث دودقیقه ای مبذول داشتند. افراد مبتلا به نقص خفیف شناختی به شکل معنی داری بین این دو طیف بودند (۰۱/۰>P). به نظر می رسد با کمک ردیابی چشمی بتوان به تشخیص سریع و کم هزینه ای برای نقص خفیف شناختی دست یافت.
اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر نظم جویی شناختی هیجان در دانش-آموزان پسر تیزهوش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال نهم آبان ۱۳۹۹ شماره ۸ (پیاپی ۵۳)
163-174
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی ( MBCT ) بر نظم جویی شناختی هیجان دانش آموزان پسر تیزهوش بود. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه دانش آموزان پسر دوره متوسطه اول دبیرستان تیزهوشان شهر بابک در سال تحصیلی 98-1397 بود. در این پژوهش از روش نمونه گیری هدفمند استفاده شد. بدین گونه که پس از اجرای اولیه پرسشنامه،30 نفر که از نظم جویی شناختی هیجانی کمتری برخوردار بودند از جامعه آماری پژوهش انتخاب و به تصادف در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گواه (15 نفر) جای داده شدند. برای گروه آزمایش در طی 8 جلسه 2 ساعته، برنامه مداخله آموزش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی در فاصله پیش آزمون و پس آزمون اجرا شد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه نظم جویی شناختی هیجان گارنفسکی و همکاران (2001) استفاده شد. داده ها با استفاده از روش تحلیل کواریانس تک متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج پژوهش نشان داد که آموزش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر کاهش راهبردهای نظم جویی شناختی هیجان ناسازگارانه و افزایش راهبردهای سازگارانه (به جز پذیرش و تمرکز مجدد بر برنامه ریزی) تاثیر معناداری دارد ( 01/0 P < ). بنابراین می توان آموزش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی را به عنوان مداخله ای موثر در بهبود دشواری نظم جویی شناختی هیجان دانش آموزان تیزهوش دانست.
اثربخشی آموزش شفقت به خود برخودانتقادی مادران کودکان مبتلا به اختلال یادگیری خاص(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال نهم آذر ۱۳۹۹ شماره ۹ (پیاپی ۵۴)
121-130
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش شفقت به خود بر میزان خودانتقادی مادران کودکان مبتلا به اختلال یادگیری خاص بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش را تمامی مادران کودکان مبتلا به اختلال یادگیری خاص مراجعه کننده به مراکز آموزش و توانبخشی مشکلات ویژه یادگیری شهر اردبیل در سال تحصیلی 98-1397 تشکیل دادند (150 نفر). تعداد نمونه مورد پژوهش 40 نفر از مادران بودند که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و در دو گروه 20 نفری آزمایش و کنترل به شیوه تصادفی جایگزین شدند. گروه آزمایش 8 جلسه 70 دقیقه ای آموزش شفقت به خود دریافت کردند و گروه کنترل بدون مداخله باقی ماند. به منظور گردآوری داده ها از مقیاس سطوح خودانتقادی (تامپسون و زوروف، 2004) استفاده شد. تجزیه تحلیل داده ها با آزمون کوواریانس چندمتغیره ( MANCOVA ) انجام شد. یافته های پژوهش نشان داد که آموزش شفقت به خود تأثیر معناداری بر کاهش میزان خودانتقادی مادران کودکان مبتلا به اختلال یادگیری خاص داشت (01/0 P< ). این نتایج بر اهمیت استفاده از برنامه های آموزش شفقت به خود به منظور بهبود بهزیستی روانی والدین کودکان مبتلا به اختلال یادگیری خاص تاکید دارد.