مطالب مرتبط با کلیدواژه

احساس گرفتاری


۱.

مقایسه احساس اندوه مزمن و احساس گرفتاری مادران با و بدون کودکان مبتلا به ناتوانی هوشی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: احساس گرفتاری سوگ مزمن ناتوانی هوشی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۶۵ تعداد دانلود : ۳۲۸
زمینه و هدف: حضور کودک مبتلا به ناتوانی هوشی (Intellectual disabilities) در هر خانواده ساختار و سلامت روانی آن به ویژه مادران را تحت تأثیر قرار می دهد. ازاین رو هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی مقایسه ای احساس اندوه مزمن (Chronic sorrow) و احساس گرفتاری (Entrapment) در مادران با و بدون کودکان مبتلا به ناتوانی هوشی شهرستان کاشان در سال تحصیلی 97-1396 بود. مواد و روش ها: این مطالعه از نوع علی-مقایسه ای بود. جامعه آماری آن متشکل از کلیه مادران کودکان مبتلا به ناتوانی هوشی و غیر مبتلا در مدارس استثنایی و عادی شهرستان کاشان بود. نمونه آماری شامل 66 نفر از مادران (31 نفر مادران کودکان مبتلا به ناتوانی هوشی و 35 نفر مادران کودکان غیر مبتلا) بود. مادران کودکان مبتلا به ناتوانی هوشی به روش نمونه گیری در دسترس و مادران کودکان غیر مبتلا به روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند. جهت سنجش اطلاعات از پرسشنامه های احساس اندوه مزمن کندال (Kendall Chronic Sorrow Instrument یا KCSI) و احساس گرفتاری (Entrapment Questionnaire) استفاده گردید. داده ها با استفاده از روش های آمار توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و آمار استنباطی (تحلیل واریانس چند متغیره) تحلیل شدند. یافته ها: نتایج به دست آمده حاکی از آن بود که بین احساس اندوه مزمن و احساس گرفتاری در مادران با و بدون کودکان مبتلا به ناتوانی هوشی شهرستان کاشان تفاوت معنادار وجود دارد (0001/0=p)؛ به عبارت دیگر مادران کودکان مبتلا به ناتوانی هوشی احساس اندوه مزمن و گرفتاری بیشتری داشته اند. نتیجه گیری: با توجه به تأثیرات منفی دو احساس اندوه مزمن و گرفتاری در سلامت روان افراد ارائه خدمات روان شناختی به مادران کودکان مبتلا به ناتوانی هوشی ضرورت دارد.
۲.

اثربخشی درمان شناختی-رفتاری بر خستگی مزمن و احساس گرفتاری در زنان شاغل

کلیدواژه‌ها: درمان شناختی رفتاری روان شناسی خستگی مزمن احساس گرفتاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۵ تعداد دانلود : ۳۹۱
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی درمان شناختی-رفتاری بر خستگی مزمن و احساس گرفتاری در زنان شاغل شرکت ملی حفاری اهواز بود. نمونه پژوهش شامل30 نفر بود که به روش تصادفی ساده انتخاب و به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. طرح پژوهش تجربی با پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. ابزار پژوهش شامل مقیاس خستگی چالدر و همکاران (1993) و مقیاس گرفتاری گیلبرت والن(1998) بود. گروه آزمایش مداخله درمان شناختی-رفتاری را طی 8 جلسه 90 دقیقه ای دریافت کردند. برای تحلیل داده ها از تحلیل کواریانس چند متغیری و تحلیل کواریانس تک متغیری استفاده شد. نتایج نشان داد درمان شناختی-رفتاری بر خستگی مزمن و احساس گرفتاری آزمودنی ها اثربخش است.
۳.

اثربخشی آموزش خودمتمایزسازی بر انعطاف پذیری روانشناختی و احساس گرفتاری مادران دارای کودکان مبتلا به اختلال کم توجهی و فزون کنشی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آموزش خودمتمایزسازی انعطاف پذیری روانشناختی احساس گرفتاری اختلال کم توجهی و فزون کنشی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۸ تعداد دانلود : ۲۲۶
زمینه: مطالعات متعددی به بررسی اثر بخشی آموزش خودمتمایز سازی و بررسی انعطاف پذیری روانشناختی مادران دارای کودک مبتلا به اختلال کم توجهی پرداخته اند. اما پژوهش پیرامون اثربخشی آموزش خودمتمایزسازی بر انعطاف پذیری روانشناختی و احساس گرفتاری مادران دارای کودکان مبتلا به اختلال کم توجهی و فزون کنشی مغفول مانده است. هدف : بر این اساس پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش خودمتمایزسازی بر انعطاف پذیری روانشناختی و احساس گرفتاری مادران دارای کودکان مبتلا به اختلال کم توجهی و فزون کنشی انجام شد. روش: این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه و دوره پیگیری دوماهه بود. جامعه آماری شامل مادران دارای کودکان مبتلا به اختلال کم توجهی و فزون کنشی شهر اهواز در سال تحصیلی 1397 بود. نمونه شامل 30 نفر از مادران دارای کودکان مبتلا به اختلال کم توجهی و فزون کنشی بود که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه، جایگزین شدند (هر گروه 15 نفر). گروه آزمایش، آموزش خودمتمایزسازی (کاظمیان و اسمعیلی، 1391) را طی ده جلسه دریافت کردند و گروه گواه هیچ گونه مداخله ای دریافت نکردند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های انعطاف پذیری روانشناختی (دنیس و واندروال، 2010)، احساس گرفتاری (گیلبرت و آلان، 1998) و پرسشنامه کانرز معلمان (بروک و کلینتون، 2007) استفاده شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده های آماری از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر، استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش خودمتمایزسازی بر انعطاف پذیری روانشناختی و احساس گرفتاری مادران دارای کودکان مبتلا به اختلال کم توجهی و فزون کنشی تأثیر معناداری داشته است (0/001 p< ). علاوه بر این نتایج نشان داد که این آموزش توانسته تأثیر خود را در زمان نیز به شکل معناداری حفظ نماید (0/01 p< ). نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش حاضر می توان چنین نتیجه گرفت که آموزش خودمتمایزسازی با بهره گیری از فنون اجتماعی و هیجانی می تواند انعطاف پذیری روانشناختی و احساس گرفتاری مادران دارای کودکان مبتلا به اختلال کم توجهی و فزون کنشی را تحت تأثیر قرار دهد. بر این اساس آموزش خودمتمایزسازی می تواند به عنوان روشی کارآ، جهت بهبود انعطاف پذیری روانشناختی و کاهش احساس گرفتاری مادران دارای کودکان مبتلا به اختلال کم توجهی و فزون کنشی مورد استفاده قرار گیرد.
۴.

رابطه بین خودناتوان سازی و ترومای دوران کودکی با نقش واسطه ای احساس گرفتاری در دانشجویان تربیت بدنی

کلیدواژه‌ها: احساس گرفتاری تروما دوران کودکی خودناتوان سازی دانشجویان تربیت بدنی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵ تعداد دانلود : ۱۸
مقدمه و اهداف این پژوهش با هدف تعیین برازش مدل معادلات ساختاری خودناتوان سازی بر اساس ترومای دوران کودکی با توجه به نقش میانجی احساس گرفتاری در دانشجویان تربیت بدنی انجام گردید. مواد و روش هاپژوهش بنیادین، کمی و توصیفی_همبستگی بود. جامعه مورد مطالعه کلیه دانشجویان تربیتی بدنی دانشگاه آزاد قم که درسال 1402-1403 مشغول به تحصیل بودند. به منظور انجام این پژوهش، 200 به روش دردسترس انتخاب و به پرسش نامه های خودناتوان سازی جونز و رودوالت (SHS)، ترومای دوران کودکی برنستاین (CTQ)، احساس گرفتاری گیلبرت و الان(FTQ)، پاسخ دادند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش مدل ماتریس همبستگی و مدل یابی و با استفاده از نرم افزارهای SPSS نسخه 26 و smartPLS نسخه 3 استفاده شد. یافته هانتایج نشان داد که شاخص های مدل پیشنهادی از برازش قابل قبول برخودار هستند و مسیرهای مدل مورد پذیرش قرار گرفت. طبق یافته ها ترومای دوران کودکی و احساس گرفتاری اثر مثبت و معنی داری بر خودناتوان سازی داشتند. همچنین ترومای دوران کودکی اثر مثبت و معنی داری بر احساس گرفتاری داشت. همچنین نقش میانجی احساس گرفتاری در سطح 95/0 درصد اطمینان مورد پذیرش قرار گرفت .نتیجه گیریبر اساس یافته های فوق می توان گفت ترومای دوران کودکی به شکل مستقیم و غیر مستقیم بر خودناتوان سازی دانشجویان تربیت بدنی موثر است.
۵.

مدل ساختاری احساس گرفتاری درونی و بیرونی براساس ترومای دوران کودکی با توجه به نقش واسطه افکار پارانوئیدی در دانشجویان علوم پزشکی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: احساس گرفتاری ترومای دوران کودکی افکار پارانوئیدی دانشجویان علوم پزشکی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲ تعداد دانلود : ۹
هدف: هدف از انجام پژوهش، آزمون برازندگی مدل ساختاری احساس گرفتاری درونی و بیرونی براساس ترومای دوران کودکی با توجه به نقش واسطه افکار پارانوئیدی در دانشجویان علومپزشکی استان قم بود.روش اجرای تحقیق: این پژوهش در زمره پژوهش های بنیادین و از نوع توصیفی _ همبستگی و مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه دانشجویان علومپزشکی دانشگاه آزاد واحد استان قم تشکیل دادند که در سال تحصیلی 1401-1402 مشغول به تحصیل بودند. حجم نمونه به تعداد 271 نفر در نظر گرفته شد که به شیوه نمونه گیری هدفمند به پژوهش وارد شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های ترومای دوران کودکی برنستاین و همکاران (2003)، پرسشنامه احساس گرفتاری گیلبرت و الان (1998)، پرسشنامه افکار پارانوئیدی گرین و همکاران (2008) استفاده شد. داده های جمع آوری شده به روش ماتریس همبستگی و مدل یابی معادلات ساختاری تحلیل شد. از نرمافزار spss26 و pls3 برای آنالیز داده ها استفاده شد.یافتهها: یافته های پژوهش نشان داد شاخصهای مدل پیشنهادی از برازش قابل قبولی برخوردار است. نتایج نشان داد در سطح 95/0 درصد اطمینان ترومای دوران کودکی و افکار پارانوئیدی اثر مستقیم بر احساس گرفتاری درونی و بیرونی دارند. نتایج آزمون سوبل مشخص کرد ترومای دوران کودکی اثر غیرمستقیم به واسطه افکار پارانوئیدی بر احساس گرفتاری درونی و بیرونی دارد. نتیجه گیری: ترومای دوران کودکی و افکار پارانوئیدی در دانشجویان علوم پزشکی می تواند به شکل مستقیم و غیر مستقیم بر احساس گرفتاری درونی و بیرونی اثر گذارد.