فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۴۱ تا ۹۶۰ مورد از کل ۳۵٬۵۲۳ مورد.
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۲۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۹۵
9-42
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پیشینه پژوهشی امید اجتماعی بیشتر به مفهوم پردازی و فلسفه آن پرداخته است. در حوزه سنجش این مفهوم پژوهشهای کمی انجام شده است. ازاین رو این مطالعه با هدف بررسی وضعیت امید اجتماعی در بین بزرگ سالان شهر تهران مرتبط با آن موضوع انجام شد. روش: روش پژوهش حاضر مقطعی است که با حجم نمونه 522 نفری از جامعه آماری بزرگ سالان (بالای 18 سال سن) ساکن شهر تهران در سال 1401 انجام شد. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته روا و پایاشده امید اجتماعی با سه مؤلفه امیدواری به آینده جامعه، امیدواری به آینده اجتماعی خود و احساس تعلق به جامعه استفاده شد. تجزیه وتحلیل داده ها با آزمونهای آماری توصیفی و تحلیلی مانند تی تست مستقل، آنالیز واریانس یک طرفه، همبستگی و رگرسیون خطی چندمتغیره، توسط نرم افزار SPSS نسخه 24 انجام شد. سطح معناداری در این مطالعه کمتر از 0.05 در نظر گرفته شد. یافته ها: میانگین وضعیت امید اجتماعی در میان شهروندان بزرگ سال شهر تهران در سطح متوسط رو به پایین قرار دارد. کمترین میانگین امید اجتماعی مشارکت کنندگان، در بعد امیدواری به آینده جامعه به دست آمد. همچنین نتایج رگرسیون خطی چندگانه عوامل مؤثر بر امید اجتماعی نشان داد مشارکت کنندگانی که تعداد افراد خانواده بیشتری داشتند، فعالیت داوطلبانه انجام می دادند و از زندگی رضایت بیشتری داشتند، میزان امید اجتماعی بالاتری نیز داشتند. در کل مدل رگرسیونی 20 درصد از تغییرات واریانس امید اجتماعی را تبیین کرده است. بحث: با توجه به اینکه مشارکت در فعالیتهای اجتماعی در افزایش امید اجتماعی نقش مهمی دارد، پیشنهاد می شود سیاست گذاران برای افزایش میزان امید اجتماعی شهروندان، زمینه انسجام و مشارکت آنان در فعالیتهای متنوع و داوطلبانه را فراهم آورند.
اثربخشی درمان شناختی-رفتاری بر باورهای مرتبط با مواد و حافظه اعتیاد در معتادان مواد افیونی تحت درمان نگهدارنده با متادون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۳
74 - 83
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف آزمون اثربخشی درمان شناختی-رفتاری بر باورهای مرتبط با مواد و حافظه اعتیاد در معتادان مواد افیونی تحت درمان نگهدارنده با متادون صورت پذیرفت. این پژوهش به لحاظ هدف از نوع کاربردی و به لحاظ شیوه اجرای تحقیق، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه و مرحله پیگیری 2 ماهه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل معتادان مواد افیونی تحت درمان نگهدارنده با متادون شهر بوشهر در شش ماهه دوم سال 1400 بود. در این پژوهش تعداد 28 فرد معتاد با روش نمونه گیری دردسترس انتخاب و با گمارش تصادفی در گروه های آزمایش و گواه جایدهی شدند (14 نفر در گروه آزمایش و 14 نفر در گروه گواه). افراد حاضر در گروه آزمایش درمان شناختی-رفتاری را طی 12 هفته در 12 جلسه 90 دقیقه ای دریافت نمودند. پرسشنامه های مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه ی باورهای مرتبط با مواد (DBQ) و مقیاس حافظه اعتیاد (AMS) بود. نتایج نشان داد که درمان شناختی-رفتاری بر باورهای مرتبط با مواد (0001>P؛ 56/0=Eta؛ 92/32=F) و حافظه اعتیاد (0001>P؛ 51/0=Eta؛ 66/27=F) معتادان مواد افیونی تحت درمان نگهدارنده با متادون تأثیر معنادار دارد. بر این اساس می توان چنین نتیجه گرفت که درمان شناختی-رفتاری با شناخت افکار خودآیند، خطاهای منطقی، عینی سازی افکار و روش های پرهیز از کلی نگری و بررسی طرح واره ها و شناخت های بنیادی می تواند منجر به کسب مهارت های شناختی و فنون رفتاری جدید در معتادان شده و از این طریق، باورهای مرتبط با مواد و حافظه اعتیاد آنان را دچار تغییر نماید.
بررسی سه مضمون سایبانی "من حال به هم زن" در مبتلایان به خودزنی بدون قصد خودکشی و نحوه تکوین آن: مطالعه ای کیفی بر روی جوانان ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۴
99 - 109
حوزههای تخصصی:
خودزنی بدون قصد خودکشی که تحت عنوان آسیب عمدی به بدن شناسایی می شود تحت تأثیر عوامل دور و نزدیک است. تعدد آسیب ها در طول دوران رشد و تنوع فراوان آن ها، خدشه اصلی خود را بر من این افراد وارد می آورد. پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل خطر نزدیک اختلال خودزنی بدون قصد خودکشی به روش کیفی پدیدارشناختی می باشد. داده های پژوهش از مصاحبه نیمه ساختاریافته با 21 نفر از جوانان 17 تا 29 سال جمع آوری و با استفاده از نرم افزار مورد بررسی قرار گرفته است. به منظور دستیابی به اهداف پژوهش با استفاده از روش تحلیل مضمون، مضامین پایه از متن مصاحبه ها استخراج شده، سپس از ترکیب این مضامین پایه، 3 مضمون سایبانی با عناوین "من بی پناه"، "من بی بضاعت" و "من بی چاره" استخراج گردید و در انتها "من حال بهم زن" از ترکیب مضامین سازمان دهنده فوق با من به شدت آسیب دیده به عنوان مضمون فراگیر استخراج شد. به منظور اعتباریابی داده ها از روش بررسی همکاران و بررسی مشارکت کنندگان استفاده گردید. بر اساس یافته ها دیدگاه منفی نسبت به خود و در واقع تصور از خویشتن در بروز اختلال خودزنی بدون قصد خودکشی از اهمیت ویژه ای برخوردار است.
اثربخشی آموزش فرزندپروری مثبت و فرزندپروری مبتنی بر ذهنی سازی بر بهبود رابطه مادر-کودک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: رابطه مادر-کودک یکی از عوامل مهم برای رشد کودک محسوب می شود. تاکنون اثربخشی شیوه های آموزشی مختلفی بر رابطه مادر و کودک انجام شده است ولی تاکنون مطالعه ای به بررسی مقایسه دو رویکرد پرکاربرد در این زمینه که می تواند به تدابیر عملی برای بهبود روابط مادر-کودک و ارتقای سلامت روانی کودکان منجر شود نپرداخته است. هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی آموزش فرزندپروری مبتنی بر ذهنی سازی بر بهبود رابطه مادر-کودک انجام شد. روش: روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون و پس آزمون بود. جامعه آماری شامل تمامی مادران و کودکان با مشکلات رفتاری مراجعه کننده به کلینیک های آگاه، آفرینش و نیمرخ شهر شیراز در سال 1401 بود. نمونه پژوهش 40 نفر از مادران وکودکان بودند که با توجه به ملاک های ورود و خروج به صورت هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی (فرزندپروری مثبت و فرزندپروری مبتنی بر ذهنی سازی) جایگزین شدند. پس از افت نمونه، ۱۵ مادر در گروه فرزندپروری مثبت و ۱۸ مادر در گروه فرزندپروری مبتنی بر ذهنی سازی باقی مانند. شرکت کنندگان قبل و پس از آموزش پرسشنامه رابطه کودک- والد (پیانتا، ۱۹۹۲) را تکمیل کردند. یافته های پژوهش با استفاده نرم افزار SPSS-23 و با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس چندمتغیری نشان داد که آموزش های فرزندپروری مثبت و فرزندپروری مبتنی بر ذهنی سازی بر بهبود رابطه مادر-کودک اثربخش هستند (001/0 >P). نتایج آزمون های تعقیبی شفه نشان داد که آموزش فرزندپروری مبتنی بر ذهنی سازی در مقایسه آموزش فرزندپروری مثبت تأثیر بیشتری بر بهبود رابطه مادر-کودک داشت (001/0 >P). نتیجه گیری: این نتایج می توانند به والدین و متخصصان روانشناسی کمک کنند تا روش های بهتری را برای پرورش و پشتیبانی از کودکان انتخاب کنند و روابط خانوادگی سالم تری را تقویت نمایند. با توجه به یافته ها می توان نتیجه گرفت درمانگران می توانند به منظور اثربخشی بیشتر، از میان این دو آموزش، آموزش فرزندپروری مبتنی بر ذهنی سازی را به منظور بهبود رابطه مادر-کودک انتخاب کنند.
بررسی اثربخشی فیلیال تراپی بر افزایش همدلی و توجه کودکان پسر دوره ی اول ابتدایی مبتلا به اختلال کمبود توجه- بیش فعالی
منبع:
سلامت روان در مدرسه دوره ۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
21 - 30
حوزههای تخصصی:
کودکان مبتلا به اختلال بیش فعالی/نقص توجه علاوه بر اشکال در عملکردهای شناختی مانند توجه، در ارتباط و همدلی با دیگران، دچار مشکلاتی می شوند. هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش فیلیال تراپی بر افزایش همدلی و توجه کودکان مبتلا به اختلال کمبود توجه- بیش فعالی بود. جامعه ی آماری شامل تمامی کودکان پسر مبتلا به اختلال کمبود توجه- بیش فعالی دوره ی ابتدایی اول شهر اصفهان بود که از بین آن ها با استفاده از نمونه گیری غیرتصادفی دردسترس 45 نفر از دانش آموزان انتخاب شدند که در سه گروه 15 نفری آزمایش،کنترل و دارودرمانی قرار گرفتند. پرسشنامه های سیاهه رفتاری آخنباخ (2007) و سنجش همدلی کودکان آئویونگ (2009) به عنوان ابزار پژوهش استفاده گردید. جهت تجزیه و تحلیل داد ها از آزمون آماری تحلیل کوواریانس تک متغیره استفاده شد. نتایج نشان داد که فیلیال تراپی بر بهبود و افزایش همدلی (F=11/489, p<0/001) و توجه (05/0>F=6/064, p) موثر بوده است. بنابراین باتوجه به نتایج پژوهش حاضر و تأثیر آموزش فیلیال تراپی بر کودکان مبتلا به اختلال کمبود توجه- بیش فعالی در زمینه های افزایش توجه و همدلی می توان از این آموزش برای بهبود روند آموزشی و روابط اجتماعی آنها استفاده بسزایی نمود.
شناسایی عناصر روانشناختی محیطی و رفتاری در افزایش تعاملات اجتماعی در طراحی فضای مجتمع های مسکونی بلندمرتبه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ بهار (خرداد) ۱۴۰۳ شماره ۱۳۵
607 - 624
حوزههای تخصصی:
زمینه: توجه به تعاملات اجتماعی، به عنوان یک مؤلفه ی بسیار مهم در طراحی فضاهای مسکونی مطرح است. غفلت از عناصر روانشناختی محیطی و رفناری در طراحی مجتمع های مسکونی منجر به ایجاد مشکلاتی در زندگی فردی و اجتماعی می شود. به رغم اهمیت این مسئله، با بررسی ادبیات این حوزه، کمتر مطالعه ای را می توان یافت که به شناسایی عناصر روانشناختی محیطی و رفناری با هدف ارتقای تعاملات اجتماعی در طراحی مجتمع های مسکونی بلندمرتبه پرداخته باشد.
هدف: هدف پژوهش حاضر شناسایی عناصر روانشناختی محیطی و رفتاری در افزایش تعاملات اجتماعی در طراحی فضای مجتمع های مسکونی بلندمرتبه بود.
روش: روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع پیمایشی بود. جامعه آماری شامل تمامی ساکنان مجتمع های مسکونی در شهر تهران بود که از میان آن ها با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس 11 مجتمع مسکونی انتخاب شد. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته با 30 گویه بود. برای تعیین حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده شد و در مجموع از 1000 پرسشنامه توزیع شده 315 پرسشنامه بازگشت داده شد و قابلیت ورود به تحلیل را داشت. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 25 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند.
یافته ها: با توجه به نتایج و مقایسه های صورت گرفته، هر سه عامل بررسی شده ویژگی های کالبدی، معنایی و عملکردی با درجه اهمیت متفاوت، عوامل تأثیرگذار بر میزان تعاملات اجتماعی در فضای باز مجتمع های مسکونی هستند (001/0 >P).
نتیجه گیری: ایجاد و ترویج شبکه های اجتماعی محلی و بسترهای ارتباطی برای ساکنان می تواند به تقویت ارتباطات اجتماعی و تعاملات میان اعضای جامعه مسکونی کمک نماید. این شبکه ها می توانند به به اشتراک گذاری اطلاعات مربوط به امور محله، تشویق به فعالیت های اجتماعی و مشارکت در رویدادهای محلی، و تشکیل گروه ها و انجمن های محلی منجر شوند.
طراحی مدل پیش بینی عملکرد سازمانی براساس سبک های لیدرشیپ و نقش میانجی گر فرهنگ نوآورانه و یادگیری سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ بهار (خرداد) ۱۴۰۳ شماره ۱۳۵
697 - 712
حوزههای تخصصی:
زمینه: رهبری نقش حیاتی در پویایی سازمان دارد. میزان موفقیت سازمان در رسیدن به اهداف از پیش تعیین شده، مقدار تلاش کارکنان جهت موفقیت سازمان و تأثیرگذار بودن رهبر بر کارکنان وابسته به رفتارها و سبک رهبری می باشد. توسعه نوآوری و یادگیری سازمانی برای دستیافتن به مزیت رقابتی پایدار و بهبود عملکرد سازمانی، به وجود شرایط و بستری مناسب نیاز دارد که سبک های رهبریِ مدیریت، یکی از عوامل مؤثر در این زمینه هست.
هدف: با توجه به اهمیت موضوع عملکرد سازمانی براساس سبک های رهبری این پژوهش بر آن است تا به طراحی مدل پیش بینی عملکرد سازمانی براساس سبک های رهبری و نقش واسطه ای فرهنگ نوآورانه و یادگیری سازمانی بپردازد.
روش: روش پژوهش با رویکرد استقرایی و از نوع کیفی می باشد. جامعه آماری شامل خبرگان و متخصصان دانشگاهی بودند که با استفاده از اصل اشباع و روش نمونه گیری گلوله برفی 12 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. به منظور گردآوری داده ها از مصاحبه های نیمه ساختاریافته بهره گرفته شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل داده های کیفی از نرم افزار مکس کیودا استفاده شد.
یافته ها: براساس یافته های پژوهش، ابعاد و مؤلفه های سویه های سبک های رهبری در 8 مقوله، ابعاد و مؤلفه های فرهنگ نوآورانه سازمانی در 5 مقوله، ابعاد و مؤلفه های یادگیری سازمانی در 7 مقوله شناسایی شد. براساس یافته های این پژوهش، با استفاده از سبک رهبری مناسب و پیاده سازی فرهنگ نوآورانه و تقویت یادگیری سازمانی می توان عملکرد سازمانی را توسعه و بهبود بخشید.
نتیجه گیری: باتوجه به نتایج پژوهش پیشنهاد می گردد که از طرح های با پتانسیل بالا و بر اساس مدیریت شایسته سالاری و دانش و تخصص در رده های حساس و با اهمیت بالا در راستای توسعه پروژه های تعلیق شده و آینده نگر استفاده گردد تا عملکرد سازمان از طریق توسعه پروژه ها و احساس نیاز جامعه به این پروژه ها در جهت نیل به اهداف سازمان بکار گرفته شود.
مطالعه کیفی مؤلفه های شجاعت ورزشی در بین کشتی گیران ایرانی با روش تحلیل مضمون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ خرداد ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۹۶)
33 - 44
حوزههای تخصصی:
از آن جایی که شجاعت ورزشی به یک مفهوم روانشناختیِ برجسته و راهبردی در موفقیت ورزشکاران تبدیل شده است؛ هدف این پژوهش بررسی کیفی شجاعت ورزشی در کشتی گیران با روش تحلیل مضمون بود. زمان اجرای پژوهش ماه های فروردین، اردیبهشت و خرداد سال 1402 در شهر ساری بود. پانزده مصاحبه ی نیمه ساختار یافته با کشتی گیران ایرانی انجام شد. جهت تسهیل در برقراری ارتباط با کشتی گیران قهرمان از نمونه گیری گلوله برفی استفاده شد. به طور کل هفده مضمون پایه، پنج مضمون سازمان دهنده و یک مضمون فراگیر طبقه بندی شد. مضمون فراگیر شجاعت ورزشی بود که شامل مضامین سازمان دهنده ی تعالی بخشی، جرأت ورزی، مهارت، خود تنظیمی و نوع دوستی می شود. مضمون تعالی بخشی که بر پیشرفت و ارتقای نفس تمرکز می کند، مضامین پایه (اصالت، ریاضت، توکل بر خدا و مرگ آگاهی) را در خود جای داده است. مضمون جرأت ورزی بر مضامین پایه ( قاطعیت، عاملیت، مسئولیت پذیری و اعتماد به نفس) تمرکز می کند. مضمون مهارت بر مضامین پایه ی تخصص، تاب آوری، ارتباط و خودگویی تأکید دارد. مضمون خود تنظیمی بر مضامین پایه (خود انضباطی و خود لگامی) تأکید داشته است؛ و در نهایت مضمون نوع دوستی به مضامین پایه (همدلی، شفقت و نیکو کاری) اشاره می کند. نقش برجسته ی فرهنگ و اعتقادات در مضمون تعالی بخشی سهم اصلی این پژوهش بوده است. زیرا پژوهش دیگری به آن اشاره نکرده است.
فراتحلیل تأثیر تمرینات هوازی خانه محور بر برخی شاخص های روانشناختی در بیماران مبتلا به آسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: هدف از تحقیق حاضر، فراتحلیل تأثیر تمرینات هوازی خانه محور بر شاخص های روانشناختی کیفیت زندگی، مصاحبه انگیزشی، اضطراب، افسردگی، خستگی و کنترل آسم در بیماران مبتلا به آسم بود.
روش و مواد: روش تحقیق از نوع فراتحلیل بود. جامعه آماری شامل همه منابع چاپ شده داخلی و خارجی به زبان انگلیسی در بازه زمانی 2012 تا 2021 بود. نتیجه جستجو با توجه به کلیدواژه ها در پایگاه های اطلاعاتی شامل 1848 مورد بود که از این تعداد 87 پژوهش داخلی و 1761 پژوهش خارجی بودند. پس از حذف تحقیقات تکراری و غیرمرتبط، تعداد 11 پژوهش به روش تمام شماری انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از چک لیست مشخصات کتاب شناختی و روش شناختی استفاده شد. محاسبه اندازه اثر با شاخص g هجز در دو مدل اثرات ثابت و تصادفی و از طریق نرم افزار CMA3 صورت گرفت.
یافته ها: نتایج آزمون کوکران و مجذور I2 نشان دهنده وجود ناهمگنی در کیفیت زندگی (p<0.05، Q=9.93، I2=79.86)، مصاحبه انگیزشی (p<0.05، Q=25.68، I2=64.95)، افسردگی (p<0.05، Q=7.19، I2=58.28) و وجود همگنی در اضطراب (p>0.05، Q=5.68، I2=47.22)، خستگی (p>0.05، Q=1.97، I2=0) و کنترل آسم (p>0.05، Q=0.15، I2=0) بود. طبق نتایج اندازه اثر تمرینات هوازی خانه محور در بهبود کیفیت زندگی برابر 0.935 و مصاحبه انگیزشی برابر 0.681 بود که بر اساس طبقه بندی کوهن به عنوان یک اندازه اثر بزرگ محسوب می شوند. همچنین اندازه اثر تمرینات هوازی خانه محور در بهبود اضطراب برابر 0.316، افسردگی 0.303، خستگی 0.426 و کنترل آسم 0.275 محاسبه شد که طبق طبقه بندی کوهن در حد متوسط ارزیابی می شود.
نتیجه گیری: بر اساس یافته ها استفاده از تمرینات خانه محور هوازی می تواند در بهبود شاخص های روانشناختی به ویژه کیفیت زندگی و مصاحبه انگیزشی مؤثر باشد.
واکاوی چالش ها و مؤلفه های ناپایداری ازدواج مجدد در متقاضیان زوج درمانی: پژوهش کیفی داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۸ پاییز ۱۴۰۳شماره ۳ (پیاپی ۷۱)
212 - 235
حوزههای تخصصی:
هدف: ازدواج مجدد نسبت به ازدواج نخست آسیب پذیری بیشتری در برابر طلاق دارد. پژوهش حاضر باهدف پاسخ به این سؤال صورت گرفت که، چالش ها و مؤلفه های ناپایداری ازدواج مجدد چیست؟ روش: پژوهش کیفی و از نوع داده بنیاد سیستماتیک استراوس و کوربین (2011) بود. جمعیت موردمطالعه شامل کلیه زوجینی بود که تجربه ازدواج مجدد داشتند و در شهر کرمان زندگی می کردند. با استفاده از شیوه نمونه گیری توأمان هدفمند و نظری تعداد 12 نفر که متمایل به همکاری با پژوهشگر بودند، انتخاب شدند. این افراد با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته موردبررسی قرار گرفتند. تحلیل داده ها با استفاده از شیوه استراوس و کوربین (1990) و نرم افزار MAXQDA صورت گرفت. یافته ها: بعد از کدگذاری درمجموع 87 کدمعنایی، 24 مضمون فرعی و 12 مضمون اصلی استخراج شد. شرایط علی (عدم حل وفصل مشکلات ازدواج قبلی، عدم طرح ریزی برای ازدواج مجدد، ازدواج مصلحتی، ایجاد موقعیت بیگانه/خودی) راهبردها (راهبردهای مقابله ای نامناسب در زمان استرس و اختلافات زناشویی)، شرایط مداخله گر (عدم درک چالش های مرتبط با چرخه زندگی و عدم انعطاف در مواجه با چالش های ازدواج، ناتوانی در مدیریت اوقات دونفره، ناتوانی در به اشتراک گذاری صمیمیت و بیان احساسات، مشکلات مالی)، شرایط زمینه ای (مخدوش شدن امنیت ازدواج به دلیل عدم تائید خانواده اصلی)، پیامدها (سست شدن سرمایه گذاری بر روی رابطه، از دست رفتن خود). نتیجه گیری: درنتیجه می توان گفت ازدواج مجدد نیازمند طرح ریزی، آمادگی و راهبردهای مقابله ای مناسب است. عدم توجه به موارد یادشده پیامدهای ناگواری برای ازدواج در پی دارد.
پیش بینی اضطراب سلامتی از طریق مسیر ترس از کووید-19، روان رنجوری، نظام بازداری رفتاری و راهبردهای منفی نظم جویی شناختی هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه بین ترس از کووید-19 و اضطراب سلامتی با میانجی گری روان رنجوری، نظام بازداری رفتاری و راهبردهای منفی نظم جویی شناختی هیجان بود. روش: پژوهش حاضر از لحاظ روش، از نوع توصیفی و از نوع مطالعات همبستگی و از لحاظ هدف، کاربردی بود. جامعه پژوهش را افراد رده سنی بین 18 تا 60 سال شهر مشهد در سال 1400-1401 شامل شدند که از بین آن ها به صورت روش نمونه گیری بلوکه بندی و در دسترس، 450 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای این پژوهش شامل پرسشنامه ترس از کووید-19 (2020)، پرسشنامه اضطراب سلامتی (1989)، پرسشنامه نظم جویی شناختی هیجان (2010)، مقیاس نظام های فعال سازی و بازداری رفتاری (1994) و فرم کوتاه پرسشنامه 5 عاملی شخصیت نئو (1992) بود. روش تحلیل این پژوهش، تحلیل مسیر بود که با استفاده از آن مسیر پیش بینی متغیرهای پژوهش مورد بررسی قرار گرفت.یافته ها: یافته ها نشان داد که ارتباط ترس از کووید-19 چه به صورت مستقیم و چه به صورت غیرمستقیم به واسطه روان رنجوری، نظام بازداری رفتاری و استفاده از راهبردهای منفی نظم جویی هیجان قادر به پیش بینی اضطراب سلامتی بود. می توان نتیجه گرفت که در دوران کووید-19 روان رنجوری، نظام بازداری رفتاری و به تبع آن ها، مهارت نظم جویی هیجان نقشی کلیدی در میزان اضطراب سلامتی افراد دارد.
نقش میانجی گر استرس شغلی بر رابطه بین ذهن آگاهی ، توانمندی شناختی و استرس مرتبط با کووید-19 با پیامدهای مرتبط با عملکرد شغلی: یک مطالعه مقطعی درمورد مدیران بانکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش، بررسی رابطه ذهن آگاهی ، توانمندی شناختی و استرس مرتبط با کووید-19 با رفتار نوآورانه کاری، عملکرد شغلی و رفتار شهروندی سازمانی مدیران بانکی با میانجی گری استرس شغلی در شرایط همه گیری ویروس کرونا بود.روش: روش تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت و روش، توصیفی از نوع مطالعات همبستگی به روش تحلیل معادلات ساختاری بود. جامعه آماری تحقیق حاضر شامل تمامی مدیران بانکی خصوصی و غیرخصوصی در کشور ایران بودند که تعداد 318 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. آزمودنی ها به پرسشنامه های ذهن آگاهی هالشگر و آلبرتس(2021)، توانمندی شناختی نجاتی(1393)، رفتارنوآورانه کاری کراس(2004)، عملکرد شغلی ویلیام و اندرسون (1991)، رفتار شهروندی سازمانی اورگان و کانوسکی (1978)، استرس شغلی HSE (1990) و استرس مرتبط با کرونا علی پور و همکاران (1398) پاسخ دادند. داده ها با مدل ساختاری برآوردشده در نرم افزار ایموس مورد تحلیل قرار گرفتند.یافته ها: نتایج نشان داد که در مدیران بانکی مورد مطالعه، رابطه معنی دار بین ذهن آگاهی، توانمندی شناختی و استرس کرونا با متغیر استرس شغلی وجود دارد. همچنین رابطه معنی دار بین متغیر میانجی استرس شغلی با متغیرهای وابسته یعنی رفتار نوآورانه کاری، عملکرد شغلی و رفتار شهروندی سازمانی مورد تایید قرار گرفت. علاوه بر این، نقش میانجی گری استرس شغلی در رابطه بین ذهن آگاهی با عملکرد شغلی و رفتار شهروندی سازمانی و همچنین در رابطه بین توانمندی شناختی با عملکرد شغلی، رفتار شهروندی سازمانی و رفتار نوآورانه کاری و در رابطه بین استرس کرونا با رفتار شهروندی سازمانی، بررسی و معناداری آن تایید شد.
اثربخشی توانبخشی حسی_ حرکتی همراه با تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای بر بازداری پاسخ و خطرپذیری نوجوانان تیزهوش با اختلال نافرمانی مقابله ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره ۲۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
25 - 41
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی توانبخشی حسی_ حرکتی همراه با تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای بر بازداری پاسخ و خطرپذیری نوجوانان تیزهوش با اختلال نافرمانی مقابله ای انجام شد. روش پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون_ پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش پسران 12-18 ساله تیزهوش با اختلال نافرمانی مقابله ای شهر تهران در سال 1402 بودند که 30 نفر به عنوان حجم نمونه از جامعه به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایش جایدهی شدند. برای گروه آزمایش 8 جلسه 45 دقیقه ای توانبخشی حسی_ حرکتی همراه با تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای انجام شد که تحریک آندی بر قشر پیش پیشانی پشتی جانبی چپ و تحریک کاتدی بر قشر پیش پیشانی پشتی جانبی راست قرار داده شد. از مقیاس مشکلات رفتاری، آزمون استروپ ماه و خورشید و خطرپذیری بادکنکی بارت استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس تک متغیری تحلیل شد. یافته ها نشان داد که میزان بازداری پاسخ و خطرپذیری دو گروه تفاوت معناداری داشت. با توجه به نتایج این مطالعه، می توان ادعا کرد این مداخله به بهبود بازداری پاسخ و خطرپذیری در نوجوانان تیزهوش با اختلال نافرمانی مقابله ای منجر می شود.
نقش دینداری و کشمکش های مذهبی-معنوی در پیش بینی اضطراب مرگ با میانجی گری سازمان شخصیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اسلام و روانشناسی سال ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۴
117 - 142
حوزههای تخصصی:
اضطراب مرگ نقش مهمی در زندگی و سلامت روانی افراد دارد. هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه چندمتغیری میان دینداری، کشمکش های مذهبی−معنوی و اضطراب مرگ است. 209 شرکت کننده از راه نمونه گیری در دسترس به پرسشنامه های این پژوهش به صورت آنلاین و حضوری پاسخ دادند. برای سنجش متغیرهای پژوهش از مقیاس اضطراب مرگ (تمپلر، 1970)، دینداری (گلاک و استارک، 1965)، کشمکش های مذهبی−معنوی (اکسلاین و همکاران، 2014) و سازمان شخصیت (کرنبرگ، 2002) استفاده شد. یافته های پژوهش با بهره گیری از تحلیل رگرسیون چندمتغیری و مدل معادله ساختاری تحلیل شد. نتایج تحلیل معادله ساختاری بین متغیرها نشان دهنده توان میانجی گری سازمان شخصیت در تبیین رابطه میان دینداری و کشمکش های مذهبی−معنوی و شاخص اضطراب مرگ بود. با توجه به یافته های این پژوهش پیشنهاد می شود در پژوهش های آینده، ابعاد این رابطه با دقت و گستردگی بیشتر و ابزارهای متنوع و متفاوتی بررسی شود؛ همچنین طراحی مقیاس های متناسب با فرهنگ ایرانی اسلامی و مداخلاتی همسو با آموزه های دینی و فرهنگی درمورد ابعاد این رابطه پیشنهاد می شود.
مقایسه اثربخشی درمان شناختی- رفتاری و فراشناخت درمانی بر بهبود تاب آوری و کیفیت زندگی بیماران مبتلا به اختلال وسواسی-اجباری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۸ بهار ۱۴۰۳شماره ۱ (پیاپی ۶۹)
36 - 62
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان شناختی- رفتاری و فراشناخت درمانی بر بهبود تاب آوری و کیفیت زندگی بیماران مبتلا به اختلال وسواسی-جبری (OCD) بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون-پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش کلیه بیماران مبتلا به OCD مراجعه کننده به چند مرکز مشاوره شهر تهران بود. از میان آنان 45 بیمار دارای نمرات پایین در تاب آوری و کیفیت زندگی انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه درمان شناختی رفتاری (CBT)، درمان فراشناختی (MCT) و گروه کنترل به صورت تصادفی جایگزین شدند. برای گروه آزمایش اول CBT و برای گروه آزمایش دوم MCT اجرا شد و گروه کنترل در زمان اجرای پژوهش هیچ گونه مداخله ای را دریافت نکردند. برای گردآوری داده ها از مقیاس های تاب آوری کانر و دیدویدسون (2003) و کیفیت زندگی وار و شربورن (1992) استفاده شد. برای تحلیل داده ها از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که CBT و MCT بر بهبود تاب آوری و کیفیت زندگی بیماران مبتلا به OCD اثربخش بودند و اثربخشی CBT در بهبود تاب آوری بیشتر از MCT بوده است (01/0>p). نتیجه گیری: بر اساس یافته ها، استفاده از CBT و MCT برای بهبود تاب آوری و کیفیت زندگی بیماران مبتلا به OCD توصیه می شود.
نقش واسطه ای ابعاد سرشتی شخصیت در رابطه سیستم های مغزی رفتاری با اعتیاد اینترنتی دانشجویان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
روان پژوهی و مطالعات علوم رفتاری سال ۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
67 - 84
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی گری ابعاد ویژگی های سرشتی شخصیت در رابطه بین سیستم های مغزی رفتاری با اعتیاد اینترنتی در دانشجویان بود. پژوهش حاضر از نوع توصیفی و همبستگی بود. جامعه ی پژوهش حاضر کلیه دانشجویان مشغول به تحصیل در دانشگاه غیرانتفاعی اشرفی اصفهانی در سال ۱401 بودند. از بین دانشجویان این دانشگاه ها، ۳۴۶ دانشجو بر اساس نمونه گیری در دسترس، اطلاعات مورد نیاز پرسشنامه ی شخصیت گری ویلسون (1989)، پرسشنامه ی سرشت و منش کلونینجر (1994) و پرسشنامه ی اعتیاد به اینترنت یانگ (1998) را تکمیل نمودند. تجزیه و تحلیل آماری با استفاده از الگویابی معادله ساختاری انجام شد. یافته ها نشان داد پشتکار و نوجویی به صورت مثبت و آسیب پرهیزی به صورت منفی بر اعتیاد به اینترنت اثر دارند. رابطه بین پاداش وابستگی بر اعتیاد به اینترنت معنا دار نشد. اثر مستقیم سیستم های بازداری رفتاری با اعتیاد به اینترنت 371/0 و اثر مستقیم سیستم های فعال ساز رفتاری با اعتیاد به اینترنت 382/0- و هر دو در سطح 01/0 درصد معنادار است. همچنین اثر غیر مستقیم سیستم های بازداری رفتاری و فعال ساز رفتاری از طریق ابعاد شخصیتی سرشت هر دو معنا دار بود . رابطه غیر مستقیم فعال ساز رفتاری بر اعتیاد به اینترنت 146/0- و رابطه غیر مستقیم بازداری رفتاری بر اعتیاد به اینترنت 137/0+به دست آمد . در بین ابعاد شخصیتی سرشت نقش میانجی گری جزیی پشتکار تایید شد.
رابطه بین راهبردهای فراشناختی و پایستگی تحصیلی در دانشجویان : نقش واسطه ای انعطاف پذیری شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ خرداد ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۹۶)
55 - 64
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای انعطاف پذیری شناختی در رابطه بین راهبردهای فراشناختی و پایستگی تحصیلی دانشجویان بود. روش پژوهش توصیفی-همبستگی و از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه آزاد خمین در سال تحصیلی 1401-1402 بود که از بین آن ها 325 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه پایستگی تحصیلی (ABQ، مارتین و مارش، 2008) انعطاف پذیری شناختی (CFI، دنیس و وندروال، 2010) و راهبردهای فراشناختی (MSQ، مک اینری و داوسون، 2004) استفاده شد. نتایج نشان داد مدل پیشنهادی از برازش مطلوبی برخوردار بود. همچنین اثر مستقیم راهبردهای فراشناختی بر پایستگی تحصیلی و انعطاف پذیری شناختی معنادار بود (001/0>p) و اثر مستقیم انعطاف پذیری شناختی بر پایستگی تحصیلی نیز معنادار بود (01/0>p). همچنین نتایج دیگر نشان داد که انعطاف پذیری شناختی بین راهبردهای فراشناختی و پایستگی تحصیلی نقش میانجی داشت (01/0>p). در مجموع می توان نتیجه گرفت که راهبردهای فراشناختی به طور مستقیم و غیرمستقیم با نقش واسطه ای انعطاف پذیری شناختی بر میزان پایستگی تحصیلی دانشجویان اثر دارد.
مقایسه اثربخشی طرح واره درمانی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر افزایش پردازش هیجانی و خودکارآمدی افراد مبتلا به آرتریت روماتوئید(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ تیر ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۹۷)
105 - 114
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی طرح واره درمانی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر افزایش پردازش هیجانی و خودکارآمدی افراد مبتلا به آرتریت روماتوئید انجام شد. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون و گروه کنترل با دوره پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه افراد مبتلا به بیماری آرتریت روماتوئید در سال 1402-1401 از بیمارستان لقمان شهر تهران بودند. 60 نفر به عنوان نمونه با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب به صورت تصادفی در 3 گروه 20 نفری (دو گروه آزمایش و گواه) جایگذاری شدند. از مقیاس پردازش اطلاعات هیجانی (EPS، باکر و همکاران، 2007) و مقیاس خودکارآمدی عمومی (GSE، شرر و همکاران، 1982) برای گردآوری داده ها استفاده شد و همچنین پروتکل 12 جلسه ای طرح واره درمانی و پروتکل 11 جلسه ای درمان پذیرش و تعهد برای مداخله استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی توکی تجزیه وتحلیل شدند. یافته ها نشان دادند که گروه های طرح واره درمانی و پذیرش و تعهد به شکل معناداری نسبت به گروه کنترل سبب افزایش پردازش هیجانی و خودکارآمدی شده اند (001>p)، همچنین گروه طرح واره درمانی به شکل معناداری در دو متغیر وابسته نسبت به گروه پذیرش و تعهد بهتر عمل کرده بود (001>p). بنابراین با استفاده از طرح واره درمانی و درمان پذیرش و تعهد می توان به افزایش پردازش هیجانی و خودکارآمدی افراد مبتلا به آرتریت روماتوئید کمک شایانی کرد.
اثربخشی آموزش راهبردهای فراشناختی بر سرعت پردازش و برنامه ریزی سازماندهی در پسران دارای اختلال ریاضی مقطع ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: اختلال ریاضی می تواند باعث افت سرعت پردازش و برنامه ریزی سازماندهی در دانش آموزان مقطع ابتدایی شود. بنابراین، هدف این مطالعه، تعیین اثربخشی آموزش راهبردهای فراشناختی بر سرعت پردازش و برنامه ریزی سازماندهی در پسران دارای اختلال ریاضی مقطع ابتدایی بود. مواد و روش: این پژوهش از نظر هدف جزء پژوهش های کاربردی و از نظر شیوه اجرا جزء پژوهش های نیمه آزمایشی با گروه های آزمایش و کنترل و با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری دو ماهه بود. جامعه مطالعه پسران دارای اختلال ریاضی مقطع ابتدایی شهر تهران بودند که تعداد 30 نفر از آن ها با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه مساوی جایگزین شدند. گروه آزمایش 8 جلسه 60 دقیقه ای تحت آموزش راهبردهای فراشناختی قرار گرفت و در این مدت گروه کنترل آموزشی دریافت نکرد. ابزارهای پژوهش شامل آزمون سرعت پردازش (Oswald and Roth, 1978) و آزمون برج لندن (Shallice, 1982) بودند. داده های این مطالعه با روش های تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی در نرم افزار SPSS تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد که بین گروه های آزمایش و کنترل از نظر سرعت پردازش و برنامه ریزی سازماندهی در پسران دارای اختلال ریاضی مقطع ابتدایی تفاوت معنی داری وجود داشت (001/0P>). به عبارت دیگر، آموزش راهبردهای فراشناختی باعث افزایش سرعت پردازش و برنامه ریزی سازماندهی در پسران دارای اختلال ریاضی مقطع ابتدایی شد و نتایج در مرحله پیگیری نیز حفظ شد (001/0P<). نتیجه گیری: با توجه به یافته های این مطالعه، می توان از روش آموزش راهبردهای فراشناختی برای بهبود سرعت پردازش و برنامه ریزی سازماندهی در مبتلایان به اختلال ریاضی استفاده کرد.
فراتحلیلی بر پژوهش های مربوط به رویکرد معنا درمانی بر امید به زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۹۲
۴۷-۳۲
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش، تعیین میزان اثربخشی رویکرد معنادرمانی بر امید به زندگی بود. روش: این پژوهش با استفاده از تکنیک فراتحلیل و با یکپارچه کردن نتایج پژوهش ها مختلف، اندازه اثر رویکرد معنادرمانی را مشخص کرد. جامعه آماری شامل تمامی مقالات در حیطه اثربخشی رویکرد معنادرمانی بر امید به زندگی بود که تعداد انها 15 مورد بود که در مجموع 12پژوهش قابل قبول از لحاظ روش شناختی انتخاب شدند و فراتحلیل بر روی آن ها انجام شد. منابع جستجوی داده ها، پایگاه اطلاعات علمی، پایگاه مجلات تخصصی نور، بانک اطلاعات نشریات ایران و پرتال جامع علوم انسانی بود. تجزیه و تحلیل داده ها و محاسبه اندازه اثر با استفاده از نرم افزار CMA3 و شاخص gهجز انجام شد. یافته ها: یافته های حاصل از این فراتحلیل نشان داد که میزان تأثیر رویکرد معنادرمانی بر امید به زندگی (76/1) است (001/0>P) که مطابق جدول کوهن اندازه ی اثر بزرگ ارزیابی می شود. نتیجه گیری: به نظر می رسد که رویکرد معنادرمانی می تواند به عنوان روشی مناسب برای بر ارتقا امید به زندگی در مراکز درمانی و آموزشی استفاده شود. شماره ی مقاله: ۲