فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹٬۳۰۱ تا ۹٬۳۲۰ مورد از کل ۳۵٬۵۳۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: شن بازی درمانی روشی است غیرکلامی، نمادین، و بر اساس تجربه های خلاق افراد که در آن دانش آموز با ساختن دنیای خیالی خود در شن ها، تعارض ها، تمایل ها، و هیجان های خود را بیان می کند. بدین ترتیب پژوهش حاضر با هدف اثربخشی شن بازی درمانی بر اضطراب و انگیزه پیشرفت دانش آموزان پایه سوم ابتدایی انجام شد. روش: این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر روش نیمه تجربی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با دو گروه آزمایش و گواه بود. جامعه آماری، شامل تمامی دانش آموزان پایه سوم ابتدایی شهر کرمان در سال تحصیلی 99-98 بود. نمونه مورد مطالعه شامل 50 دانش آموز از جامعه آماری مذکور بود که به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شده و به تصادف در دو گروه آزمایش و گواه (25 دانش آموز در هر گروه) جایدهی شدند. برای جمع آوری داده ها در این مطالعه از دو مقیاس اضطراب بک (1990) و انگیزه پیشرفت هرمنس (1970) استفاده شد. در مرحله پیش آزمون، هر دو گروه با استفاده از ابزارهای ذکر شده مورد ارزیابی قرار گرفتند و سپس برنامه شن بازی درمانی به مدت سه هفته، طی 9 جلسه 45 دقیقه ای برای گروه آزمایش اجرا شد و گروه گواه مداخله ای دریافت نکردند. داده های جمع آوری شده با تحلیل کوواریانس توسط نرم افزار SPSS23 تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج تحلیل داده ها نشان داد میزان اضطراب گروه آزمایش بعد از انجام فعالیت های شن بازی، کاهش یافته (0/01>,P 8/235 F=) و میزان انگیزه پیشرفت این گروه، افزایش یافت (0/01 >865 ,P /3 F=). نتیجه گیری: بر اساس نتایج به دست آمده در این مطالعه می توان نتیجه گرفت که کودکان از طریق شن بازی می توانند رفتارهای مناسب تر و اجتماعی تری را ابراز کنند و از آن به عنوان معبری برای تخلیه احساسات و کاهش رفتارهای مضطرب خود، استفاده کنند. همچنین شن بازی درمانی باعث می شود دانش آموزانی که انگیزه و علاقه ای نسبت به یادگیری دروس ندارند، فرصت های آموزشی و یادگیری جدیدی را به دست آورند که همین موضوع موجب افزایش انگیزه پیشرفت در آنها می شود.
اثربخشی آموزش روش حل تعارض میلر بر دلزدگی زناشویی و شادکامی زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی روش حل تعارض میلر بر شادکامی و دلزدگی زوجین دارای مشکلات زناشویی بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون_پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش افراد مراجعه کننده به مرکز مشاوره فرهنگسرای قم بود که با استفاده از نمونه گیری در دسترس 20 زوج به عنوان نمونه انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (10 زوج) و کنترل (10 زوج) جایگزین شدند. پروتکل آموزشی میلر، برای گروه آزمایش در 7 جلسه به مدت 7 هفته اجرا شد و گروه کنترل در این مدت هیج درمان روان شناختی دریافت نکردند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس دلزدگی پاینز و پرسشنامه شادکامی آرجیل و لو استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش آماری تحلیل کواریانس انجام پذیرفت. یافته ها نشان داد که آموزش حل تعارض به روش میلر باعث افزایش شادکامی زوجین (01/0 P< ) و کاهش دلزدگی آنان (01/0 P< ) شد. با توجه به یافته های پژوهش می توان گفت که به کارگیری برنامه آموزش حل تعارض میلر در افزایش شادکامی و کاهش دلزدگی زوحین تاثیر دارد.
اثربخشی درمان هیجان مدار شناختی بر خودکارآمدی و تنظیم شناختی هیجانی در زنان مبتلا به چاقی
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان هیجان مدار شناختی بر خودکارآمدی و تنظیم شناختی هیجانی در زنان مبتلا به چاقی شهر تهران در سال 1399 انجام شد. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی است و برای جمع آوری داده ها از طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش را کلیه زنان مبتلا به چاقی مراجعه کننده به مراکز تغذیه و رژیم درمانی شهر تهران تشکیل دادند که از بین آن ها، 30 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به طور تصادفی در گروه آزمایش (هر گروه 15 نفر) و کنترل (15 نفر) گمارده شدند. گروه آزمایش درمان هیجان مدار شناختی 10 جلسه 90 دقیقه ای تحت آموزش قرار گرفتند و گروه کنترل در لیست انتظار ماندند. ابزارهای مورد استفاده در پژوهش حاضر شامل خودکارآمدی (شرر و مادوکس، 1982) و تنظیم شناختی هیجان ( گارنفسکی و همکاران، 2001 ) بودند که در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون مورد استفاده قرار گرفتند. تجزیه وتحلیل اطلاعات به دست آمده از اجرای پرسشنامه از طریق نرم افزار spss24 در دو بخش توصیفی و استنباطی (تحلیل کوواریانس) انجام گرفت. یافته ها نشان داد که درمان هیجان مدار شناختی باعث افزایش خودکارآمدی در زنان مبتلا به چاقی شده است. همچنین نتایج نشان داد که درمان هیجان مدار شناختی باعث افزایش تنظیم شناختی هیجانی در زنان مبتلا به چاقی شده است. بر اساس نتایج این پژوهش، درمان هیجان مدار، مداخله موثری در افزایش خودکارآمدی و تنظیم شناختی هیجانی در زنان مبتلا به چاقی است.
اثربخشی برنامه آموزشی مبتنی بر مؤلفه های تاب آوری برمیزان تاب آوری مادران و مهارت های ارتباطی کودکان مبتلا به اختلال طیف اتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره شانزدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
57 - 74
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر آموزش مؤلفه های تاب آوری بر میزان تاب آوری مادران و بهبود مهارت های ارتباطی فرزندان اتیسم آنان انجام گرفت. روش پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه مادران دارای کودکان مبتلا به اختلال اتیسم بود که در سال 1397 به یکی از مراکز مشاوره واقع در شهر تهران مراجعه کرده بودند که 30 نفر از آنها با روش نمونه گیری غیرتصادفی هدفمند انتخاب و با انتساب تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش مداخله آموزش مؤلفه های تاب آوری را طی 3 ماه در 12 جلسه 90 دقیقه ای دریافت نمودند. این در حالی بود که گروه کنترل در طول انجام پژوهش آموزشی دریافت نکردند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس تاب آوری کانر و دیویدسون و مقیاس نمره گذاری اتیسم گیلیام (گارز) بود. تحلیل داده ها به روش تحلیل کواریانس چند متغیره از نوع اندازه گیری های مکرر بود. نتایج نشان داد که آموزش مؤلفه های تاب آوری بر میزان تاب آوری مادران و مهارت های ارتباطی فرزندان اتیسم آن ها تأثیر معناداری داشته است. بر اساس یافته های پژوهش حاضر می توان چنین نتیجه گرفت که آموزش مؤلفه های تاب آوری می تواند به عنوان یک روش کارآمد جهت افزایش تاب آوری مادران و بهبود مهارت های ارتباطی فرزندان اتیسم آن ها مورد استفاده قرار گیرد.
طراحی و روایی سنجی بسته نرم افزاری مبتنی بر واقعیت مجازی با تصاویر حقیقی جهت بهبود نشانگان نقص توجه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: عدم تمرکز با وجود عوامل مزاحم یکی از نشانگان نقص توجه است و شبیه سازی آنها در محیط واقعیت مجازی می تواند در کاهش حساسیت نسبت به آنها و بهبود نقص توجه مؤثر باشد. هدف پژوهش حاضر، طراحی و روایی سنجی بسته نرم افزاری مبتنی بر واقعیت مجازی برای کاهش اثر عوامل حواس پرتی و بهبود نشانگان نقص توجه بود. روش کار: در این پژوهش یک بسته نرم افزاری واقعیت مجازی شامل 18 فیلم کوتاه پانورامیک با سناریوهای مشخص تدوین شد. برای سنجش اعتبار محتوایی از بین متخصصان نقص توجه و واقعیت مجازی، 10 نفر به صورت هدفمند انتخاب شده و نرم افزار در اختیار آنها قرار گرفت و ضریب توافق کاپا تحلیل شد. برای اجرای مقدماتی، از بین دانش آموزان دختر مبتلا به نقص توجه کلاس ششم ابتدایی اصفهان، یک نمونه 14 نفری به شیوه در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه مساوی آزمایش و کنترل گمارده شدند. مداخله به مدت 9 هفته و 18 جلسه برای گروه آزمایش انجام شد و گروه کنترل در لیست انتظار قرار گرفت. پرسشنامه SNAP-IV توسط والدین آزمودنی ها در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون تکمیل و نتایج با استفاده از آزمون من ویتنی در نرم افزار SPSS-23 تحلیل شد. یافته ها: ضریب کاپای 83/0 نشا ن دهنده اعتبار محتوایی روش مزبور است. نتایج آزمون من ویتنی بیانگر تأثیر نرم افزار فوق بر بهبود نشانگان نقص توجه دانش آموزان بود (232/3- = F و 001/0 P= ). نتیجه گیری: فناوری واقعیت مجازی با شبیه سازی عوامل مؤثر در بروز حواس پرتی در یک بستر مجازی و نیز با قابلیت شخصی سازی محیط بر اساس نیازهای بیمار می تواند در بهبود نشانگان نقص توجه در کودکان موثر باشد.
رابطه جهت گیری انگیزشی و خودمهارگری اسلامی با توجه به سبک دلبستگی به خدا(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی رابطه جهت گیری انگیزشی و خودمهارگری اسلامی با توجه به سبک دلبستگی به خدا در میان دانشجویان دانشگاه های شهر قم بود. روش پژوهش از نوع همبستگی بود و جهت تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی، همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون و رگرسیون سلسله مراتبی استفاده شد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانشجویان شهر قم بود که از میان آن ها 212 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای استفاده شده در این پژوهش، پرسش نامه های خودمهارگری اسلامی، انگیزش درونی و دلبستگی به خدا بود. نتایج نشان داد میان جهت گیری انگیزشی و خودمهارگری اسلامی با توجه به سبک دلبستگی به خدا رابطه معنادار وجود دارد. همچنین، متغیرهای جهت گیری انگیزشی و سبک دلبستگی به خدا، توانایی پیش بینی خودمهارگری اسلامی را دارند. افزون بر این، در متغیر خودمهارگری کلی و از بین تمامی خرده مقیاس های خودمهارگری اسلامی، سبک دلبستگی به خدا فقط بر خرده مقیاس خودنظارت گری و مهار رفتاری اثر تعدیل کنندگی دارد و این فرضیه درباره متغیر خودمهارگری کلی و باقی خرده مقیاس ها، به اثبات نرسید.
اثربخشی مدیریت استرس به شیوه شناختی رفتاری بر باورهای خودکارآمدی و سازگاری تحصیلی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش تعیین اثربخشی مدیریت استرس به شیوه شناختی-رفتاری بر باورهای خودکارآمدی و سازگاری تحصیلی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه شهر ایلام بود.روش پژوهش آزمایشی و از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه دانش آموزان دختر دبیرستانی مقطع متوسطه شهر ایلام در سال 97-1396 بود که با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای، 30 نفر انتخاب، و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه گمارده شدند که هر گروه را 15 نفر تشکیل دادند. ابزارهای مورد استفاده مقیاس خودکارآمدی شرر و مقیاس سازگاری تحصیلی بود. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS-20 و با شاخص های توصیفی و روش تحلیل کوواریانس تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد تفاوت معنی داری بین میانگین نمرات پس آزمون دو گروه آزمایش و کنترل در خودکارآمدی و سازگاری تحصیلی وجود داشت. در واقع، مدیریت استرس به شیوه شناختی رفتاری باعث افزایش خودکارآمدی و سازگاری تحصیلی دانش آموزان می شود. می توان گفت که در برنامه مدیریت استرس، مهارت های آرمیدگی، ابرازگری و... آموزش داده می شود که باعث افزایش احساس کنترل، خودکارآمدی و سازگاری و حمایت اجتماعی می شود.
اثربخشی درمان خانواده محور بر نگرش به مصرف مواد در دانش آموزان دختر با اختلال مصرف مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال چهاردهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۵۷
171-186
حوزههای تخصصی:
هدف: سوءمصرف مواد و اعتیاد از مشکلات جدی دنیای امروز هستند و گرایش زیاد به مصرف مواد در نوجوانان توجه پژوهشگران و درمانگران را به خود جلب کرده است. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان خانواده محور بر نگرش به مصرف مواد دانش آموزان دختر با اختلال مصرف مواد بود. روش : در این پژوهش از طرح آزمایشی تک موردی از نوع خط پایه چندگانه استفاده شد. بر این اساس، چهار خانواده و دختران نوجوان آن ها که اختلال مصرف مواد داشتند، به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. درمان خانواده محور در سه مرحله خط پایه، مداخله و پیگیری انجام شد و نوجوانان به پرسش نامه نگرش سنج مواد مخدر پاسخ دادند. داده ها به روش ترسیم دیداری، شاخص تغییر پایا (RCI) و فرمول درصد بهبودی تحلیل شدند. یافته ها : نتایج نشان داد که درمان خانواده محور باعث کاهش معنی دار نگرش مثبت به مواد مخدر 30/93 بهبودی) شد. نتیجه گیری : نتایج این پژوهش نشان داد که درمان خانواده محور می تواند برای تغییر چرخه ناکارآمد سیستم خانواده و کاهش نگرش مثبت به مصرف مواد در نوجوانان مؤثر باشد و درمانگران می توانند از این روش درمانی برای بهبود اختلال مصرف مواد استفاده کنند.
بررسی رابطه تفاوت های معنایی نقش جنسی و طرحواره های جنسی در دختران مجرد با تجربه تعرض جنسی در کودکی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
روان شناسی تحلیلی شناختی سال یازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۳
81 - 90
حوزههای تخصصی:
هدف: بررسی رابطه طرحواره های جنسی منفی دختران مجرد با سابقه تعرض جنسی در کودکی بود. روش: از نوع همبستگی-توصیفی بود. نمونه شامل 35 نفر دختران مجرد و با سابقه تعرض جنسی بودند که به روش نمونه گیری در دسترس از میان سه کلینیک روان شناسی شهر تهران انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها شامل آزمون تفاوت های معنایی نقش جنسی (1984) و مقیاس طرح واره های جنسی زنان (1994) بود. یافته ها: بین تجربه تعرض جنسی در کودکی با طرحواره های جنسی منفی و خرده مقیاس های طرحواره های جنسی منفی (پرشور- رمانتیک) رابطه معناداری دیده شد. بین تعرض جنسی با خرده مقیاس های طرحواره های جنسی منفی( خجالتی-محتاط) و خرده مقیاس های طرحواره های جنسی منفی(صریح-راحت) رابطه معناداری مشاهده نشد. نتیجه گیری: تجربه تعرض جنسی در کودکی موجب تفاوت های معنایی نقش جنسی و شکل گیری برخی از طرحواره های جنسی در دختران می شود. وقتی عناصر تجاوز کلیشه ای خاصی وجود داشته باشند احتمالاً قربانیان تجاوز مورد سرزنش واقع می شوند
مقایسه نظم بخشی هیجانی در افراد مبتلا به اعتیاد اینترنتی، غذایی، مواد افیونی و گروه کنترل(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف: دشواری در نظم بخشی هیجانی، مؤلفه مهمی در آسیب شناسی انواع اعتیاد است که مقایسه و بررسی آن به عنوان مؤلفه مشترک آن ها می تواند در فهم و درمان این اختلالات کمک کننده باشد. پژوهش حاضر با هدف مقایسه نظم بخشی هیجانی بین افراد وابسته به مواد افیونی (هروئین و تریاک)، افراد مبتلا به اعتیاد غذایی، اینترنتی با گروه کنترل انجام شد. مواد و روش ها: طرح کلی پژوهش در چارچوب یک مطالعه علّی مقایسه ای انجام شد. جامعه آماری شامل مراکز اقامتی شهرداری تهران، دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی تهران و کلینیک های درمان چاقی شهر تهران بود که 120 نفر در هر گروه تعداد سی نفر ( افراد وابسته به اعتیاد غذایی، مواد افیونی، اینترنتی و گروه کنترل)، به روش نمونه گیری در دسترس مبتنی بر هدف انتخاب شدند. همه افراد نمونه مورد مطالعه، مرد بودند. برای تشخیص گذاری اختلالات از مصاحبه بالینی نیمه ساختاریافته برای اختلالات محور یک SCID-I، پرسش نامه اعتیاد غذایی یال (YFAS)، پرسش نامه اعتیاد اینترنتی یانگ (IAT) استفاده شد. بعد از انتخاب آزمودنی ها همه آن ها پرسش نامه آزمودنی ها و پرسش نامه تنظیم هیجانی گراتز (DERS) را پر کردند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل واریانس چندمتغیره (مانوا) در نرم افزار SPSS نسخه 16 استفاده شد. یافته ها: شاخص کلی دشواری در نظم بخشی هیجانی و تمام زیر مقیاس های آن در هر سه گروه افراد وابسته به مواد افیونی، افراد مبتلا به اعتیاد غذایی و افراد مبتلا به اعتیاد اینترنتی بیشتر از افراد گروه کنترل بود و این تفاوت از نظر آماری معنادار بود (05/P<0). بین سه گروه اعتیاد غذایی، افراد وابسته به مواد افیونی و افراد مبتلا به اعتیاد غذایی از نظر متغیر نپذیرفتن پاسخ هیجانی، دشواری های دست زدن به رفتار هدفمند تفاوت معناداری مشاهده نشد. اما از نظر متغیرهای دشواری در کنترل تکانه، فقدان آگاهی هیجانی، دسترسی محدود به راهبردها، ابهام هیجانی و شاخص کلی بین گروه ها تفاوت معناداری مشاهده شد (05/P<0). نتیجه گیری: این پژوهش نقص هایی را در نظم بخشی هیجانی در افراد وابسته به مواد افیونی، افراد مبتلا به اعتیاد اینترنتی و افراد مبتلا به اعتیاد غذایی نسبت به گروه کنترل نشان می دهد. این پژوهش نشان داد که کنترل تکانه و نظم بخشی هیجانی افراد مبتلا به اعتیاد اینترنتی نسبت به افراد مبتلا به اعتیاد غذایی و همچنین نسبت به افراد وابسته به مواد افیونی بهتر بود.
پیش بینی سازش یافتگی بر اساس مثلث شناختی و باورهای غیر منطقی در بین زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی بالینی سال دوازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۴۷)
89 - 101
حوزههای تخصصی:
مقدمه : هدف از پژوهش حاضر پیش بینی سازش یافتگی بر اساس مثلث شناختی و باورهای غیر منطقی در بین زوجین بود روش: پژوهش حاضر از نوع توصیفی - همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمام زوج های جوان در شهر سمنان در سال 1399 بود که از آن میان به روش نمونه برداری تصادفی دو مرحله ای و داوطلبانه 382 نفر انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه سازگاری زن و شوهر گراهام بی اسپنیر، پرسشنامه مثلث شناختی بکهام و همکاران و پرسشنامه باورهای غیر منطقی اهواز بود. تحلیل داده ها به روش تحلیل مسیر از نوع مدل یابی معادلات ساختاری انجام شد. یافته ها: مدل یابی روابط ساختاری میان متغیرهای مثلث شناختی و باورهای غیرمنطقی با سازش یافتگی زناشویی به صورت مستقیم برازندگی خوبی نشان داد. ضریب مسیر مستقیم بین مثلث شناختی و سازش یافتگی زناشویی منفی و معنادار بود (001/0 =P). همچنین ضریب مسیر مستقیم بین باورهای غیر منطقی و سازش یافتگی زناشویی منفی و معنادار بود (001/0 =P). نتیجه گیری: باورهای غیر منطقی درباره رابطه زوجی که از الگوهای فکری منفی و تحریف شده ناشی می شود و خطاهای کلی در تفکر که حاصل ادراکات تحریف شده هستند، موجب خشم، افسردگی، جر و بحث مداوم و ناسازگاری با همسر می گردد. از این منظر شناسایی و پرداختن به عوامل مذکور، درک عمیق تری از سازش یافتگی زناشویی ارائه می نماید. پیشنهاد می گردد متخصصین در یک بستر درمانی مؤثر به متغیرهای مذکور در قالب پروتکل های درمانی بپردازند.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر اضطراب و تنیدگی مادران داری کودک با اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: نارسایی توجه/ فزون کنشی یکی از شایع ترین اختلال ها در بین کودکان است که با نشانه هایی مانند فزون کنشی،بیش برانگیختگی، حواس پرتی، و نارسایی توجه همراه است. به دلیل مشکلاتی که این کودکان در خانواده ایجاد می کنند، والدین آنها به خصوص مادران از هیجان های منفی بسیاری مانند اضطراب و تنیدگی رنج می برند. بنابراین، هدف این پژوهش بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد برکاهش تنیدگی و اضطراب مادران دارای فرزند با اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی بود. روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری این مطالعه شامل تمامی مادران کودکان با اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر اصفهان در سال تحصیلی 1396 بود که نمونه ای به حجم 30 مادر بر اساس ملاک های ورود و خروج از پژوهش و با روش نمونه گیری در دسترس، انتخاب شده و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گروه گواه جایدهی شدند (15 مادر در هر گروه). هر دو گروه در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون با استفاده از فرم کوتاه پرسشنامه اضطراب و تنیدگی (لوی باند، 1995) مورد ارزیابی قرار گرفتند. افراد گروه آزمایش طی 8 جلسه 90 دقیقه ای، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد دریافت کردند؛ این در حالی بود که گروه گواه هیچ گونه مداخله ای را دریافت نکردند. داده های به دست آمده با آزمون تحلیل کواریانس مورد وارسی قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد که پس از مداخله، میانگین نمرات اضطراب (0/01P< ، 22/13F=) و تنیدگی گروه آزمایش (0/01P< ، 18/17F=) به طور معناداری کمتر از گروه گواه بود. نتیجه گیری: نتایج حاصل از پژوهش حاضر نشان دهنده سودمندی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تنیدگی و اضطراب مادران دارای کودک با اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی بود. این درمان به مادران آموزش داد تا بتوانند از افکار آزاردهنده رهایی یابند و به جای فاصله گرفتن، رویدادها را بپذیرند. پذیرش در مادران هنگامی رخ می دهد که هیجانات در حیطه آگاهی باشند و به همان صورت که هستند، تجربه شوند؛ بدون آنکه تلاشی برای تغییر فراوانی یا شکل آنها انجام شود.
اثربخشی آموزش خانواده درمانی ساختاری به شیوه گروهی بر عملکرد خانواده و رضایت زناشویی زنان دارای همسر جانباز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۱ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۳
61 - 73
حوزههای تخصصی:
مقدمه: خانواده، قدیمی ترین نهاد اجتماعی است که از زمان پیدایش بشر وجود داشته و اساس تشکیل جامعه است. لذا پژوهش حاضر به اثربخشی آموزش خانواده درمانی ساختاری به شیوه گروهی بر عملکرد خانواده و رضایت زناشویی زنان دارای همسر جانباز می پردازد. روش: این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی و با استفاده از طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه گواه در سال 1397 انجام گرفت. ﺟﺎﻣﻌﻪ آﻣﺎری اﯾﻦ ﭘﮋوﻫﺶ زﻧﺎن ﻫﻤﺴﺮ ﺟﺎﻧﺒﺎزان 25 ﺗﺎ 40 درﺻﺪ شهر زاهدان ﺑﻮدﻧﺪ که پس از بررسی ویژگی های دموگرافیک بیماران و انجام مصاحبه بالینی، تعداد 50 نفر از مراجعان دارای شرایط لازم برای پژوهش موردنظر مشخص شدند که ﭘﺲ از ﭘﺎﺳﺦ دادن ﺑﻪ ﭘﺮﺳﺸﻨﺎﻣﻪ عملکرد خانواده اپستاین، بالدوین و بیشاب (1983) و رضایت زناشویی السون و فورز (1989) و مصاحبه بالینی ساختاریافته برای اختلالات محور I و II و DSM- IV، درنهایت از ﻣﯿﺎن آنها 48 ﻧﻔﺮ ﮐﻪ در آزﻣﻮن عملکرد خانواده و رضایت زناشویی کم ترین نمره را ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺑﻮدﻧﺪ، انتخاب شده و به صورت ﺗﺼﺎدﻓﯽ در دو ﮔﺮوه آزﻣﺎﯾﺶ و گواه (ﻫﺮ ﮔﺮوه 24 ﻧﻔﺮ) ﻗﺮار ﮔﺮﻓﺘﻨﺪ. ﺟﻠﺴﺎت آﻣﻮزش ﻃﯽ نه ﺟﻠﺴﻪ ﻫﻔﺘﮕﯽ (ﻫﺮ ﺟﻠﺴﻪ 90 دﻗﯿﻘﻪ) ﺑﺮای ﮔﺮوه آزﻣﺎﯾﺶ اﻧﺠﺎم ﺷﺪ. ﮔﺮوه گواه ﺗﺤﺖ ﻫﯿﭻ آﻣﻮزﺷﯽ ﻗﺮار ﻧﮕﺮﻓﺘﻨﺪ و در ﺟﻠﺴﻪ آﺧﺮ ﻫﻢ پس آزمون ﺑﺮای ﻫﺮ دو ﮔﺮوه اﺟﺮا شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها آزمون شاپیرو ویلک، آزمون لوین، آزمون باکس، لامبدای ویلکز و تحلیل کواریانس با استفاده از نرم افزار SPSS-20 استفاده شد. نتایج: یافته ها نشان داد که آموزش خانواده درمانی ساختاری به شیوه گروهی موجب بهبود و ارتقای عملکرد خانواده و رضایت زناشویی زنان دارای ﻫﻤﺴﺮ ﺟﺎﻧﺒﺎز شده است و نیز تفاوت نمره حاصله در گروه آزمایش و کنترل معنی دار بود (05/0< p). بحث: در خانواده درمانی ساختاری به شیوه گروهی به زنان کمک شد تا هم زمان با آشکار ساختن تعارضات موجود، امکان حل وفصل تضادها و تعارض های موجود فراهم شود و عملاً روش درست حل آنها را آموخته و آن را در زندگی واقعی به کار ببرند که این امر باعث ارتقا و بهبود عملکرد خانواده و رضایت زناشویی در آنها شد.
اثربخشی آموزش گروهی مبتنی بر نظریه امید اسنایدر بر میزان ثبات قدم و خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان
حوزههای تخصصی:
مقدمه: امید یکی از موضوعات مهم در ارتباط با زندگی افراد و عامل کلیدی انگیزه بخش در رشد و پیشرفت سرمایه های انسانی آن جامعه است و رابطه مستقیمی با پیشرفت تحصیلی و سلامت روانی دانش آموزان دارد. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش گروهی مبتنی بر نظریه امید اسنایدر بر میزان ثبات قدم و خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان انجام شد. روش: پژوهش حاضر یک مطالعه شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش، شامل کلیه دانش آموزان پسر مقطع ابتدایی مشغول به تحصیل در سال تحصیلی ۹۹-۱۳۹۸ در مدارس دولتی ناحیه ۳ شهر کرمانشاه بود. ۳۰ نفر از دانش آموزان پسر سال ششم ابتدایی به عنوان نمونه آماری با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب و در دو گروه آزمایش (۱۵ نفر) و کنترل (۱۵ نفر) جایگزین شدند. آزمودنی های گروه آزمایش به مدت ۸ جلسه تحت آموزش گروهی مبتنی بر نظریه امید اسنایدر قرار گرفتند اما گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های ثبات قدم داکورث و خودکارآمدی تحصیلی جینکز و مورگان استفاده شد. اطلاعات به دست آمده از پرسشنامه ها براساس روش آماری کواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: یافته ها نشان داد که آموزش گروهی مبتنی بر نظریه امید اسنایدر بر میزان ثبات قدم (۰/۴۳=F) و خودکارآمدی تحصیلی (۰/۵۶=F) گروه آزمایش تأثیر معناداری داشته است (۰/۰۵>P). نتیجه گیری: بر اساس این یافته ها می توان گفت که آموزش امید به روش گروهی بر افزایش میزان ثبات قدم و خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان اثرگذار است و به دنبال آموزش امید می توان موفقیت تحصیلی دانش آموزان را انتظار داشت.
تبیین تجربیات متخصصین تعلیم و تربیت از موانع موجود در سطوح برنامه ریزی آموزش زبان انگلیسی در مدارس ایران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: تلاش برای شناسایی موانع موجود در لایه های برنامه ریزی آموزش زبان انگلیسی در مدارس ایران به عنوان یک ضرورت آموزش و پرورش مطرح است. لذا هدف از پژوهش حاضر بررسی موانع و راهکارهای موجود در لایه های برنامه ریزی آموزش زبان انگلیسی با استفاده از تجربه ی متخصصین تعلیم و تربیت در مدارس ایران است روش ها: مطالعه کیفی حاضر با رویکرد پدیدارشناسی در پاییز 1397 بر روی 21 متخصص تعلیم و تربیت در حوزه آموزش زبان انگلیسی انجام شد. این مطالعه به روش نمونه گیری هدفمند و تا اشباع داده ها، با رعایت محرمانه بودن اطلاعات و امکان ترک مطالعه در هر زمان که مایل بودند، ادامه یافت. روش جمع آوری داده ها از طریق مصاحبه عمیق باز و نیمه ساختاریافته انجام گرفت. یافته ها: با تحلیل داده های به دست آمده، 3 مولفه اصلی و 46 مولفه فرعی استخراج شد. مولفه های اصلی موانع در لایه برنامه ریزی شامل زبان انگلیسی به عنوان زبان خارجی، زمان کم آموزش و حجم زیاد مطالب بود. مولفه های اصلی موانع در لایه اجرا شامل شروع آموزش از پایه هفتم، تمرین و تکرار کم، عدم ارزشیابی درست بود. نتیجه گیری: نتایج به دست آمده نشان داد که از میان مولفه های فرعی به دست آمده از تحلیل پاسخ های متخصصین تعلیم و تربیت در حوزه آموزش زبان انگلیسی، باید معلمان متخصص و آشنا با روشها و متدهای جدید تدریس در مدارس ایران به کار گرفته شود. واژگان کلیدی: آموزش زبان انگلیسی، تجربیات متخصصین، سطوح برنامه ریزی، مدارس ایران
اثربخشی آموزش شادکامی فوردایس بر میزان احساس انسجام روانی و ادراک خستگی بیماران مبتلا به دیابت نوع 2(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مشکلات روانشناختی بیماریهای مزمن از جمله دیابت که اغلب نادیده گرفته می شوند، لزوم توجه بیشتر به درمان مناسب را روشن می سازد. هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر برنامه آموزش شادکامی به شیوه شناختی - رفتاری فوردایس بر احساس انسجام روانی و ادراک خستگی بیماران دیابتی نوع دو بود. طرح پژوهش نیمه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون همراه با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمام بیماران دیابتی نوع 2 مراجعه کننده به مرکز انجمن دیابت استان آذربایجان غربی بود که از میان آنها 30 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گواه (15نفر) گمارده شدند. گروه آزمایش تحت آموزش مهارتهای ارتقاء شادکامی به روش شناختی- رفتاری فوردایس قرار گرفت و گروه گواه هیچ گونه آموزشی در این زمینه دریافت نکرد. به منظور جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های حس انسجام آنتونوسکی (1993) و ادراک خستگی اسمتس (1995) در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون استفاده شد. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که بین میانگین نمرات پس آزمون گروه آزمایش و گروه کنترل در متغیرهای احساس انسجام روانی و ادراک خستگی، تفاوت معناداری وجود دارد (05/0 p< ). در نتیجه آموزش برنامه شادکامی فوردایس بر کاهش ادراک خستگی و افزایش احساس انسجام روانی بیماران دیابتی مؤثر است.
مدل ساختاری پیشبینی خودشکوفایی بر اساس بخشودگی با میانجیگری تنظیم هیجانی در زوجین
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر، مدل ساختاری پیش بینی خودشکوفایی بر اساس بخشودگی با میانجیگری تنظیم هیجانی در زوجین مراجعه کننده به مراکز شورای حل اختلاف شهر تهران بود. روش تحقیق همبستگی با استفاده از مدلسازی معادلات ساختاری است. جامعه آماری این پژوهش را کلیه زوج های با روابط آشفته مراجعه کننده به مراکز شورای حل اختلاف شهر تهران در سال 1397 تشکیل دادند، که از میان آن ها، تعداد 410 نفر با روش نمونه گیری خوشه ای تک مرحله ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش عبارت بودند از: بخشودگی (رای و همکاران، 2001)، خودشکوفایی (جونز و کراندال، 1968) و تنظیم هیجانی (گراتز و رومر، 2004) که همگی از اعتبار و پایایی قابل قبولی برخوردار بودند. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS-V23 و Lisrel-V8.8 استفاده گردید. به طور کلی نتایج پژوهش حاکی از آن بود که تنظیم هیجانی در رابطه بین بخشودگی با خودشکوفایی در زوجین مراجعه کننده به مراکز شورای حل اختلاف شهر تهران، نقش میانجی دارد.
تأثیر اهداف آسان و دشوار بر عملکرد و انتظارات خودکارآمدی حافظه در جوانان و سالمندان: چالشی بر فرضیه تلاش شناختی
حوزههای تخصصی:
مقدمه: تلاش شناختی می تواند اجرای طیف گسترده ای از تکالیف را تحت تأثیر قرار دهد و اساساً در تنظیم کنترل شناختی در زمان اجرای تکلیف و رسیدن به هدف انتخابی دخالت دارد. هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر اهداف آسان و دشوار بر عملکرد و انتظارات خودکارآمدی حافظه در جوانان و سالمندان با چالشی بر فرضیه تلاش شناختی بود. روش: پژوهش حاضر از نوع مطالعات نیمه تجربی است. جامعه آماری این پژوهش جوانان و سالمندان منطقه شش تهران بودند و نمونه آماری آن شامل ۸۰ آزمودنی جوان و سالمند بود که در سال ۱۳۹۷ انتخاب و به طور تصادفی در هشت گروه آزمایشی قرار گرفتند. برای اندازه گیری انتظارات خودکارآمدی از پرسشنامه انتظارات خودکارآمدی حافظه و برای ارزیابی تکلیف شناختی از تکلیف استروپ استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون های تحلیل کوواریانس مرکب با اندازه های تکراری، تحلیل کوواریانس دو راهه و آزمون تعقیبی بونفرونی تحلیل شد. تحلیل های آماری با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه ۲۰ انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد در تکلیف با بار شناختی بالا و پایین، گروه جوانان با نوع هدف گزینی دشوار به طور معنادار دارای عملکرد بهتری نسبت به سایر گروه های آزمایشی داشتند (۰/۰۰۱>P). میانگین انتظارات خودکارآمدی گروه جوانان با نوع هدف گزینی آسان در آزمون یادداری بهتر از سایر گروه ها بود (۰/۰۵>P). نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش حاضر استفاده از هدف گزینی جهت ارتقاء عملکرد و انتظارات خودکارآمدی حافظه در امر آموزش به مربیان توصیه می شود.
رابطه سلامت خانواده و صفات شخصیت با نگرش به رفتارهای بزهکارانه در دانش آموزان
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارتباط بین سلامت خانواده و صفات شخصیت با نگرش به رفتارهای بزهکارانه در نمونه ای از دانش-آموزان شهرستان رشت انجام شد. پژوهش از نوع توصیفی- مقطعی از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر و پسر شهرستان رشت در فاصله سنی 15 تا 18 سال در سال 1395 بودند. نمونه ای به حجم 375 نفر از دانش آموزان بر اساس جدول کرجسی و مورگان (1970) در سال تحصیلی 95-1394 به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها از مقیاس پنج عاملی نئو (NEO-FFI-R)، مقیاس خانواده اصلی و پرسشنامه نگرش به رفتارهای بزهکارانه (1389) استفاده شد. به منظور تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS-18 استفاده شد و نتایج در قالب آمار توصیفی و استنباطی گزارش شد. یافته ها نشان داد که نگرش به رفتارهای بزهکارانه با سلامت خانواده (01/0 P<)، برون-گرایی (01/0 P<)، توافق پذیری (01/0 P<)، انعطاف پذیری (05/0 P<) و وجدانی بودن (01/0 P<) همبستگی منفی و معنادار دارد. در مقابل نگرش به رفتارهای بزهکارانه با متغیر روان رنجورخویی همبستگی مثبت دارد (01/0 P<). همچنین نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که متغیرهای پیش بین در دو گام رگرسیون 27/۰ از واریانس نگرش به رفتارهای بزهکارانه در دانش آموزان را به طور معنادار در سطح معناداری(01/0 P<) پیش بینی می کنند.
Effectiveness of the Growth Mindset Intervention on Learning Behaviors in the Middle School Gifted Underachievers(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Studies have shown that self-beliefs about intelligence and abilities play an important role in learning and academic achievement at school. A growth mindset is of particular importance for gifted students for the reason that they are at risk of both perfectionism and underachievement, which might deter them from actualizing their potential. This study considers the impact of using a growth mindset intervention during an eight-week course for gifted underachieving students. Learning behaviors were measured pre-course, post-course and three months post-course with LBS (Learning Behaviors Scale by McDermott, 1999). It was hypothesized that the experimental group who took part in the growth mindset workshop would improve their learning behaviors. The results of ANCOVA and repeated measures ANOVA showed that the mean difference between the dimensions of learning behaviors including competency motivation, attention/persistence, attitude toward learning and strategy/flexibility in the three stages of the research (pre-test, post-test, and follow-up) was significant (P <0.05). Based on this finding, the growth mindset intervention can be utilized as an appropriate method to improve the learning behaviors of underachieving gifted students.