مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
نگرش به مصرف مواد
حوزه های تخصصی:
هدف: مصرف مواد و اعتیاد به آن به عنوان یکی از مهم ترین آسیب های روانی- اجتماعی قرن حاضر، اقشار مختلف خصوصاً جوانان و دانشجویان را همواره در معرض تهدید قرار می دهد. هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه بین سبک های دلبستگی و تاب آوری با گرایش به مصرف مواد در دانشجویان پسر دانشگاه تبریز بود. روش: پژوهش حاضر از نوع توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانشجویان پسر دانشگاه تبریز در سال تحصیلی 90- 1389 بودند که از این جامعه آماری 200 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس دلبستگی بزرگسال هازن و شیور، پرسشنامه تاب آوری دیویدسون و مقیاس گرایش به مصرف مواد وید استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که بین گرایش مثبت به مصرف مواد مخدر با سبک دلبستگی ایمن رابطه منفی و با سبک های دلبستگی دوسوگرا و اجتنابی رابطه مثبت وجود دارد. از سویی گرایش مثبت به مصرف مواد با تاب آوری رابطه منفی دارد. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که متغیرهای سبک های دلبستگی و تاب آوری می توانند گرایش به مصرف مواد در دانشجویان را پیش بینی کنند. نتیجه گیری: با توجه به یافته های به دست آمده با افزایش دلبستگی ایمن خانواده ها با فرزندان و نیز با به کارگیری برنامه های مربوط به تاب آوری می توان گرایش به مصرف مواد را در دانشجویان کاهش داد.
اثربخشی آموزش تاب آوری و مدیریت استرس (SMART) بر کاهش استرس ادراک شده و تغییر نگرش به مصرف مواد در بین زندانیان مرد وابسته به مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استرس ادراک شده در زندانیان می تواند باعث مشکلات جسمی، روانی و همچنین نگرش مثبت و گرایش به مصرف مواد در آن ها شود. این پژوهش به منظور کاهش استرس ادراک شده و همچنین تغییر نگرش به مصرف مواد در میان زندانیان وابسته به مواد انجام شده است. ایﻦ ﭘﮋوﻫﺶ ﺑﻪ ﺻﻮرت نیمه آزﻣﺎیﺸی ﺑﺎ ﭘیﺶآزﻣﻮن، ﭘﺲآزﻣ ﻮن و ﭘ ی ﮔی ﺮی ﻫﻤ ﺮاه ﺑ ﺎ ﮔﺮوه کنترل اﻧﺠﺎم ﺷﺪه اﺳﺖ. جامعه آماری این پژوهش، زندانیان مرد معتاد شهرستان رفسنجان بود که تحت درمان نگه دارنده متادون بودند. 30 نفر از آن ها به صورت تصادفی انتخاب شدند و مجددا به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه استرس ادراک شده کوهن و همکاران (1983) و نگرش به مصرف مواد نظری (1378) استفاده شد. برنامه آموزش طی 10 جلسه و هر جلسه به مدت 90 دقیقه بر روی آزمودنیهای گروه آزمایش انجام شد. بعد از اتمام جلسات، پس آزمون گرفته شد و 2ماه بعد نیز آزمون پیگیری اجرا شد. میانگین نمرات دو مقیاس هم در دوره پس آزمون و هم پیگیری کاهش معنی داری در گروه آزمایش نشان داد، اما در گروه کنترل چنین نبود.با توجه به یافته ها می توان گفت مداخله اخیر هم در کوتاه مدت و هم در طولانی مدت، تاثیر معنی داری در کاهش استرس ادراک شده داشته و همچنین موجب تقویت نگرش منفی به مصرف مواد شده است.
اثربخشی آموزش تنظیم هیجان و مقابله درمانگری بر خلق و نگرش به مواد مخدر نوجوانان در معرض خطر سوءمصرف مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف : مطالعه حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش تنظیم هیجان و مقابله درمانگری بر خلق و نگرش به مواد مخدر نوجوانان در معرض خطر سوءمصرف مواد انجام گرفت. روش: پژوهش حاضر از نوع پژوهش های شبه آزمایشی با دو گروه آزمایش ویک گروه گواه بود. جامعه آماری در این پژوهش را دانش آموزان پسر مقطع متوسطه دوم در جزیره کیش در سال تحصیلی 97-96 تشکیل می دادند که 577 نفر بودند. در این بین 45 نفر از دانش آموزان بر اساس ملاک ورود انتخاب، به صورت انتساب تصادفی به 3 گروه (گروه آموزش تنظیم هیجان، گروه مقابله درمانگری و گروه گواه) تقسیم شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسش نامه عوامل خطرساز و حفاظت کننده مصرف الکل، سیگار و سایر مواد و پرسش نامه عاطفه مثبت و منفی می شد. یافته ها: نتایج نشان داد برنامه های آموزش تنظیم هیجان و مقابله درمانگری بر عواطف مثبت و نگرش به مصرف مواد تاثیر مثبت داشته و این تغییرات در مرحله پیگیری پایدار بوده است. ولی این برنامه ها تاثیری بر عواطف منفی شرکت کنندگان نداشته است. نتیجه گیری: جهت افزایش عاطفه مثبت و تصحیح نگرش به مصرف مواد در نوجوانان می توان از برنامه های آموزش تنظیم هیجان و مقابله درمانگری استفاده کرد.
اثربخشی آموزش سبک زندگی سالم بر نگرش به مصرف مواد اعتیادآور کارگران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال هشتم مهر ۱۳۹۸ شماره ۷ (پیاپی ۴۰)
231-238
حوزه های تخصصی:
با توجه به اینکه کارگران نیروی مولد جامعه بوده و در شرایطی که توسعه همه جانبه، اولویت کشور است تامین سلامت آنها ضرورت دو چندان پیدا می کند. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش سبک زندگی سالم بر نگرش به مصرف مواد اعتیاد آور کارگران رسمی و غیررسمی شاغل در شرکت مهندسی و ساختمان صنایع نفت منطقه عسلویه در سال 1396 انجام شد. که از 60 نفر داوطلب تکمیل پرسشنامه نگرش به مصرف مواد اعتیاد آور (نظری، 1380) ، تعداد 30 نفر که نمرات بالاتری را گرفتند و ملاک های ورود به پژوهش را داشتند به صورت هدفمند انتخاب شده و با روش نمونه گیری تصادفی ساده در دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 15 نفر) جایگزین شدند. سپس به گروه آزمایشی پنج بسته آموزش سبک زندگی سالم (شامل:1. سلامت و زندگی، ایمنی در زندگی؛ 2. اصول تغذیه سالم، فعالیت جسمانی؛ 3. دوری جستن از سیگار و قلیان، دوری جستن از مصرف مواد مخدر و الکل؛ 4. سلامت روان، سلامت معنوی؛ 5. سلامت اجتماعی و مولفه های اجتماعی سلامت) طی ده جلسه دو ساعته آموزش داده شد. طی این مدت، گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد . تحلیل داده ها بیانگر این است که آموزش دو ماهه برنامه سبک زندگی سالم، در کاهش ابعاد سه گانه باور های شناختی، هیجانات و آمادگی برای عملکرد اعتیادی و همچنین نگرش کلی به اعتیاد در گروه آزمایش مؤثر است (05/ 0 p < ). لذا جهت کاهش شیوع و آسیب های اعتیاد در محیط های کاری اجرای مداخلات جامع و یکپارچه ای از جمله برنامه ارتقای سلامت در محل کار و برنامه همیار کارکنان توصیه می گردد.
بررسی اثر بخشی آموزش گروهی عوارض سوءمصرف مواد مخدر بر میزان سیستم های بازداری-فعال سازی رفتاری و نگرش به مصرف مواد در نوجوانان در معرض خطر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال چهاردهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۵۵
99-113
حوزه های تخصصی:
هدف : هدف تعیین اثربخشی آموزش گروهی عوارض سوءمصرف مواد بر میزان سیستم های بازداری-فعال سازی رفتاری و نگرش به مصرف مواد در بین نوجوانان پسر در معرض خطر بود. روش: روش تحقیق از نوع شبه آزمایشی بود. جامعه آماری را دانش آموزان پسر دوره متوسطه دوم شهرستان مشکین شهر به تعداد 3062 نفر تشکیل می دادند. از بین 25 کلاس به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی، 42 نفر انتخاب شدند و در گروه های گواه و آزمایش قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها، از مقیاس های سیستم های بازداری- فعال سازی رفتاری کارور و وایت، آمادگی به اعتیاد و نگرش به مصرف مواد استفاده شد. یافته ها : نتایج نشان داد آموزش عوارض سوءمصرف مواد بر افزایش سیستم بازداری رفتاری و کاهش نگرش مثبت به اعتیاد تاثیر داشت. نتیجه گیری : آموزش عوارض سوءمصرف مواد، می تواند بر سیستم بازداری رفتاری و نگرش به مصرف مواد تاثیر گذاشته و گرایش افراد را به مواد مخدر کاهش دهد. بنابراین می تواند به عنوان روش پیشگیری مورد استفاده قرار گیرد.
اثربخشی درمان خانواده محور بر نگرش به مصرف مواد در دانش آموزان دختر با اختلال مصرف مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال چهاردهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۵۷
171-186
حوزه های تخصصی:
هدف: سوءمصرف مواد و اعتیاد از مشکلات جدی دنیای امروز هستند و گرایش زیاد به مصرف مواد در نوجوانان توجه پژوهشگران و درمانگران را به خود جلب کرده است. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان خانواده محور بر نگرش به مصرف مواد دانش آموزان دختر با اختلال مصرف مواد بود. روش : در این پژوهش از طرح آزمایشی تک موردی از نوع خط پایه چندگانه استفاده شد. بر این اساس، چهار خانواده و دختران نوجوان آن ها که اختلال مصرف مواد داشتند، به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. درمان خانواده محور در سه مرحله خط پایه، مداخله و پیگیری انجام شد و نوجوانان به پرسش نامه نگرش سنج مواد مخدر پاسخ دادند. داده ها به روش ترسیم دیداری، شاخص تغییر پایا (RCI) و فرمول درصد بهبودی تحلیل شدند. یافته ها : نتایج نشان داد که درمان خانواده محور باعث کاهش معنی دار نگرش مثبت به مواد مخدر 30/93 بهبودی) شد. نتیجه گیری : نتایج این پژوهش نشان داد که درمان خانواده محور می تواند برای تغییر چرخه ناکارآمد سیستم خانواده و کاهش نگرش مثبت به مصرف مواد در نوجوانان مؤثر باشد و درمانگران می توانند از این روش درمانی برای بهبود اختلال مصرف مواد استفاده کنند.
اثربخشی آموزش توانمندسازی روانی- اجتماعی بر نگرش شناختی و عاطفی نوجوانان به مصرف موادمخدر(نیروی انتظامی بخش مبارزه با مواد مخ)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۶ پاییز ۱۳۹۴ شماره ۲۳
17 - 26
حوزه های تخصصی:
مقدمه: مصرف مواد مخدر در نوجوانان یکی از مهمترین چالش های بهداشت روانی در سراسر دنیاست. پژوهش حاضر با هدف مطالعه نقش آموزش توانمندسازی روانی اجتماعی بر نگرش دانش آموزان نسبت به مصرف مواد مخدر انجام شد. روش: جامعه آماری پژوهش، شامل کلیه دانش آموزان سال اول دبیرستان های شهرستان ملارد، در سال تحصیلی90- 1389 بودند. نمونه آماری 380 نفر بود که با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. گروه آزمایش طی 8 جلسه مورد آموزش قرار گرفتند. نگرش دانش آموزان توسط ابزار "نگرش سنج دانش آموزان نسبت به مواد مخدر" مورد استفاده قرار گرفت و داده های آماری با روش تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفتند. نتایج: نتایج به دست آمده نشان داد که آموزش توانمند سازی روانی اجتماعی توانسته است نگرش دانش آموزان گروه آزمایش را به طور معناداری تحت تأثیر قرار دهد. از طرف دیگر میزان اثربخشی این آموزش بر دانش آموزان دختر و پسر متفاوت نبود. بحث: آموزش توانمند سازی روانی اجتماعی بر افزایش نگرش منفی دانش آموزان نسبت به مصرف موادمخدر موثر است. با توجه به اثربخشی عامل جنسیت در نگرش به مصرف مواد مخدر، لازم است در اجرای مداخلات به تفاوت های اولیه دو جنس در نگرش به مواد توجه داشت.