فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷٬۸۰۱ تا ۷٬۸۲۰ مورد از کل ۳۵٬۵۲۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در خصوص کلان روایت هویت نسل فعلی نوجوانان ایرانی و ماهیت آن دانش ژرفی وجود ندارد. هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی و اعتباریابی الگوی کلان روایت هویت نوجوانان ایرانی انجام شد. روش: پژوهش حاضر یک پژوهش بنیادی با رویکرد آمیخته بود. در بخش کیفی، جامعه آماری پژوهش نوجوانان پسر ۱۵ تا ۲۰ ساله بعلاوه روانشناسان و جامعه شناسان شهر تهران در سال ۱۳۹۹ بود. ۱۹ نفر از نوجوانان با نمونه گیری در دسترس و ۶ نفر از متخصصان با نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. در بخش کمی، جامعه آماری پژوهش نوجوانان پسر ۱۵ تا ۲۰ ساله شهر تهران در سال ۱۳۹۹ بود که از بین آن ها ۲۱۸ نفر با نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. گردآوری داده ها در بخش کیفی از طریق مصاحبه داستان زندگی مک آدامز (۱۹۹۵) و در بخش کمی به وسیله پرسشنامه محقق ساخته صورت پذیرفت. جهت تحلیل داده ها در بخش کیفی از روش تحلیل محتوا و در بخش کمی از تحلیل عاملی تأییدی استفاده شد. یافته ها: نتایج تحلیل محتوا بعلاوه تحلیل عاملی مرتبه اول نشان داد که مدل کلان روایت نوجوانان شامل مؤلفه هایی چون تعلق به خانواده، پایبندی به ارزش های دینی و اطاعت از والدین است. نتایج تحلیل عاملی مرتبه دوم نیز نشان داد که اطاعت از والدین (۱/۳۲=Z) بیشترین سهم را در مدل دارد. نتیجه گیری: علیرغم رشد ارزش های مدرن در جامعه ایران، ارزش های سنتی کماکان نقش پررنگی در ساختار کلان روایت هویت نوجوانان پسر ایرانی ایفا می کند.
بررسی نقش میانجی خودآگاهی بدنی در پیش بینی خطای دست مصنوعی بر اساس خودآگاهی روانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انسان ها همواره علاقه داشتند تا درباره ماهیت خود اندیشیده و ابعاد آن را بشناسند. درواقع اطلاعات مختلف در طی فرایندهای شناختی، پردازش شده و بازنمایی های بدنی و روانی را شکل می دهند. نتیجه این بازنمایی ها تشکیل دو نوع حس ذهنی درباره خود است: خودآگاهی بدنی ، و خودآگاهی روانی. علاوه بر این بازنمایی های واقعی، گاهی نیز مرتکب خطا شده و تحت شرایطی خاص، یک دست مصنوعی به عنوان دست خود تجربه می شود. این پژوهش با هدف پیش بینی خطای دست مصنوعی بر اساس خودآگاهی روانی و خودآگاهی بدنی طراحی و انجام شد. جامعه آماری را کلیه دانشجویان زن و مرد ساکن شهر تهران تشکیل می داد که نمونه ای به حجم 167 نفر (96 زن و 71 مرد) با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه خودآگاهی بدنی (فنیگستاین و همکاران، 1975)، و پرسشنامه خوداگاهی بدنی شده (آسایی و همکاران، 2016) و همچنین اجرای آزمایش خطای دست مصنوعی بود. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و AMOS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج تحلیل مسیر نشان داد که ابعاد خودآگاهی روانی و بدنی با خطای دست مصنوعی رابطه منفی و معنادار مستقیم دارند. همچنین خودآگاهی خصوصی، با میانجی گری آگاهی از مالکیت و عاملیت بدنی؛ و خودآگاهی عمومی با میانجی گری آگاهی از مالکیت بدنی با خطای دست مصنوعی رابطه منفی و غیر مستقیم دارند. این نتایج نشان دهنده نقش ابعاد مختلف آگاهی در بازنمایی های بدنی بوده و بینش تازه ای را در مرزهای دانش مربوط به این مفاهیم ایجاد نموده است.
مقایسه اثربخشی قصه درمانی و موسیقی درمانی بر کارکردهای اجرایی دانش آموزان دختر پرخاشگر مقطع ابتدایی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: امروزه، پرخاشگری کودکان یکی از شایع ترین و یکی از دلایل مهم ارجاع آن ها به روان درمانگران است. هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی قصه درمانی و موسیقی درمانی بر کارکردهای اجرایی دانش آموزان دختر پرخاشگر بود. مواد و روش ها: در این مطالعه نیمه آزمایشی، ۴۵ دانش آموز پرخاشگر از بین دانش آموزان دختر مقطع ابتدایی شهر کرج در سال تحصیلی ۱۴۰۰- ۱۳۹۹ به صورت تصادفی خوشه ای انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل قرار گرفتند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه های پرخاشگری کودکان دبستانی، آزمون ویسکانسین، آزمون عملکرد مداوم و آزمون استروپ بود. گروه های آزمایش تحت درمان قصه درمانی در ۱۱ جلسه و موسیقی درمانی در ۸ جلسه قرار گرفتند. داده ها با روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری تحلیل شدند. یافته ها: بین اثربخشی قصه درمانی و موسیقی درمانی بر کارکردهای اجرایی (۰۰۱/۰p<) دانش آموزان دختر پرخاشگر، تفاوت معنی داری مشاهده شد. میانگین نمرات کارکردهای اجرایی در پس آزمون موسیقی درمانی، به طور معنی داری بیشتر از میانگین نمرات گروه قصه درمانی و گروه کنترل بود (۰۰۱/۰p<). نتیجه گیری: قصه درمانی و موسیقی درمانی بر بهبود کارکردهای اجرایی دانش آموزان دختر پرخاشگر نقش مؤثری دارد. همچنین موسیقی درمانی نسبت به قصه درمانی بر افزایش شاخص های کارکردهای اجرایی (انعطاف پذیری شناختی، توجه پایدار و بازداری) دانش آموزان دختر پرخاشگر، تأثیر بیشتری دارد؛ بنابراین پیشنهاد می شود این درمان ها برای کمک به دانش آموزان پرخاشگر در محیط های آموزشی و درمانی توسط متخصصان این حوزه ها اجرا گردد. نتایج این پژوهش می تواند تلویحات آموزشی زیادی داشته باشد.
طرحواره های ناسازگار اولیه و تنش شغلی؛ نقش واسطه ای سه گانه های تاریک شخصیت
منبع:
پژوهش های کاربردی در مشاوره سال چهارم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱۲
125 - 146
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه طرحواره های ناسازگار اولیه وتنش شغلی با نقش واسطه ای سه گانه سیاه انجام شد. طرح پژوهش، همبستگی از نوع مدل معادلات ساختاری بود. جامعه آماری کلیه پرستاران بخش های ICU و روانپزشکی دانشگاه های علوم پزشکی شهر تبریز بود (850=N)، که با استفاده از نمونه گیری خوشه ای تک مرحله ای از بین 12 بیمارستان دولتی در شهر تبریز بر اساس جدول کرجسی و مورگان تعداد 280 نفر انتخاب شد. داده ها با استفاده از پرسشنامه های طرحواره یانگ (فرم کوتاه) (1990)، مقیاس شخصیت تاریک جانسون و همکاران (2012)، و استرس شغلی فرنچ و کاپلان (2003) جمع آوری شد. مقدار ضریب مسیر بدست آمده برای ارتباط بین متغیر سه گانه سیاه با تنش شغلی برابر با (89/0) و برای متغیر طرحواره ناسازگار اولیه با تنش شغلی برابر با (37/0) است ومقدار سطح معناداری بدست آمده برای این ضرایب کمتر از مقداری خطای مورد نظر (05/0) است پس بین سه گانه سیاه و طرحواره ناسازگار اولیه با تنش شغلی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین با توجه به اینکه میزان بدست آمده بالاتر از 96/1 می باشد، نقش واسطه ای سه گانه سیاه در رابطه بین طرحواره ناسازگاری اولیه و تنش شغلی تایید می شود.
اثربخشی آموزش مهارت اجتماعی ارتباطی بر باورهای فراشناختی و ترس از ارزیابی مثبت و منفی دانش آموزان متوسطه اول(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۱۱ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۳
53 - 66
حوزههای تخصصی:
مقدمه: این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی آموزش مهارت های اجتماعی ارتباطی بر باورهای فراشناختی و ترس از ارزیابی مثبت و منفی دانش آموزان متوسطه اول انجام شد. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه پژوهش را دانش آموزان پسر دوره متوسطه اول شهرستان آران و بیدگل تشکیل دادند که به روش نمونه گیری هدفمند تعداد 30 دانش آموز پسر انتخاب و به صورت گمارش تصادفی در دو گروه 15 نفری آزمایش و گواه قرار گرفتند و به پرسشنامه های باورهای فراشناختی ولز و کاترایت – هاتن (2004)، پرسشنامه ترس از ارزیابی مثبت ویکز (2010) و پرسشنامه ترس از ارزیابی منفی لیری (1983) پاسخ دادند. گروه گواه در انتظار ماند و آموزش گروهی مهارت های اجتماعی ارتباطی برای گروه آزمایش در 8 جلسه یک ساعتی به اجرا گذاشته شد. پس از پایان مداخله، هر دو گروه مجدداً با پرسشنامه های پژوهش مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش مهارت اجتماعی- ارتباطی بر کاهش باور های فراشناختی (05/0p<)، کاهش ترس از ارزیابی منفی (05/0p<) و کاهش ترس از ارزیابی مثبت (05/0p<) مؤثر بوده است. نتیجه گیری: نتایج پژوهش اثربخشی کاربست آموزش گروهی مهارت های اجتماعی ارتباطی را بر کاهش باورهای فراشناختی و ترس از ارزیابی مثبت و منفی دانش آموزان تأیید کرد.
مقایسه اثر القای آزمایشی طرد اجتماعی با پذیرش اجتماعی بر انعطاف پذیری شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انعطاف پذیری شناختی یکی از مؤلفه های اساسی کارکردهای اجرایی است که نه تنها بر بهبود کیفیت روابط اجتماعی و سازگاری افراد اثر می گذارد بلکه از کیفیت روابط اجتماعی (طرد، پذیرش) اثر می پذیرد با این حال چگونگی تأثیر کیفیت روابط اجتماعی بر انعطاف پذیری شناختی مشخص نیست، از این رو لازم بود تا پژوهشی در این باره انجام شود، بنابراین پژوهش حاضر با هدف مقایسه ی اثر طرد اجتماعی با پذیرش اجتماعی بر انعطاف پذیری شناختی انجام شد. روش این پژوهش نیمه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه ی آماری این پژوهش تمام افراد بزرگسال با میانگین سنی 25.74 و تحصیلات کارشناسی بودند که از میان آن ها 60 نفر که ملاک های ورود به نمونه را داشتند به شیوه در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه پذیرش اجتماعی، طرد اجتماعی و کنترل قرار گرفتند. ابتدا آزمودنی ها به آزمون ویسکانسین (شاهقلیان و همکاران، 1390) پاسخ دادند؛ سپس با انجام بازی پرتاب توپ مجازی (ویلیامز، چانگ ، چویی،2000)، طرد اجتماعی و پذیرش اجتماعی به دو گروه آزمایش القا شد. پس از آن، جهت بررسی اثر القای آزمایشی، گروه های آزمایشی به پرسشنامه ی تهدید نیازهای بنیادین ویلیامز (2001) و عاطفه ی مثبت و منفی واتسن، کلارک و تلگن (1988) پاسخ دادند. در نهایت، آزمون ویسکانسین مجدداً بر روی سه گروه اجرا شد. داده های پژوهش، با استفاده از آزمون های واریانس یک راهه و تحلیل کواریانس چند متغیری و آزمون تعقیبی بونفرونی تحلیل شد. یافته های این پژوهش نشان داد که طرد اجتماعی باعث کاهش انعطاف پذیری شناختی در افراد می شود (01/0= P) و پذیرش اجتماعی تاحدودی سبب افزایش انعطاف پذیری شناختی شد (01/0= p). با توجه به اثر منفی طرد اجتماعی بر انعطاف پذیری شناختی و اهمیت این مؤلفه در کارکردهای شناختی سطح بالا، ضرورت دارد که جهت ارتقای انعطاف پذیری شناختی به بهبود کیفیت روابط اجتماعی افراد نیز توجه کرد.
نقش خودکارآمدی، تاب آوری و تنظیم شناختی هیجان در پیش بینی علائم وسواس فکری - عملی در جمعیت عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره بیستم زمستان (بهمن) ۱۴۰۰ شماره ۱۰۷
۲۱۰۶-۲۰۹۵
حوزههای تخصصی:
زمینه: تحقیقات نشان داده است که در بروز علائم وسواس فکری - عملی، کیفیت نظم جویی هیجان، خودکارآمدی و تاب آوری به عنوان تشدیدکننده های مهم دخالت دارند و این علائم در جمعیت عمومی نیز تجربه می شود، اما در این زمینه تحقیقات کمی صورت گرفته است. هدف: پژوهش حاضر با هدف پیش بینی علائم وسواس فکری - عملی در جمعیت عمومی بر اساس خودکارآمدی، تاب آوری و نظم جویی شناختی هیجان انجام گرفت. روش: در این پژوهش از طرح توصیفی - همبستگی استفاده شد. جامعه پژوهش افراد 17 تا 70 شهر تهران بودند (بهار و تابستان 1398)، که 636 نفر از آنان به شیوه در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه وسواس فکری – عملی بیل براون (1989)، پرسشنامه نظم جویی شناختی هیجان گارنفسکی و کرایج (2001)، پرسشنامه تاب آوری کونور و دیویدسون (2003) و پرسشنامه خود کارآمدی شرر و مادوکس (1982) گردآوری شد. برای تحلیل داده ها از آزمون های پیرسون و رگرسیون گام به گام استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که سرزنش دیگری، نشخوار فکری و فاجعه سازی با علائم وسواس فکری - عملی رابطه مثبت معناداری دارند (0/01 >P). متغیرهای پذیرش (0/05 >P)، تمرکز مجدد بر برنامه ریزی، ارزیابی مجدد، دیدگاه گیری، تاب آوری و خودکارآمدی با علائم وسواس فکری - عملی رابطه منفی معناداری دارند (0/01 >P). همچنین، سرزنش دیگری، نشخوار فکری و فاجعه سازی به صورت مثبت، ولی تاب آوری و خودکارآمدی به صورت منفی علائم وسواس فکری - عملی را پیش بینی کردند (0/01 >P). نتیجه گیری: بنابر یافته ها می توان نتیجه گرفت که کاهش استفاده از تنظیم شناختی هیجان سازش نایافته و ارتقای خودکارآمدی ، تاب آوری و تنظیم شناختی هیجان سازگارانه می تواند موجب کاهش علائم وسواس فکری - عملی در میان جمعیت عمومی شود.
The Role of Quality of Life in Predicting Substance Abuse(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Objective: Addiction is a physical-mental illness that, due to its progressive nature in all aspects of life, endangers the health of the individual, family and society. In order to prevent and resolve this destructive phenomenon, it is necessary to provide and implement comprehensive and appropriate programs in the rural area. Therefore, the aim of the present study is to determine the predictors of substance abuse of rural immigrant. Method: The statistical population included all addicted prisoners who migrated from rural to urban areas. Using cluster sampling method, 360 people were selected as the study sample. Descriptive statistics and logistic regression were used to analyze data. Result:The results showed that only the quality of life component can predict the drug abuse of migrant rural men and women, while the components of access to facilities, rural management performance, and individual participation, as well as marital status, age and education cannot predict their substance abuse (p <0.05). Conclusions: According to the results of the present study, since the quality of life is a predictor of substance abuse in migrant villagers, and this problem, in fact, indicates the basic infrastructural problems in preventing the migration of villagers and their substances abuse, related planning and policies in the field of social health are suggested in this regard.
بررسی نگرش دانشجویان دختر نسبت به نوع پوشش و ارتباط آن با اعتقادات دینی در دانشگاه علوم پزشکی شهرکرد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۷ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
103-113
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: دین بخش مهمی از فرهنگ و مهم ترین عامل مؤثر در رفتار و کنش افراد است. امروزه با پدیده جهانی شدن، رشد فناوری و عقلانیت، شیوه تفکر بشر نسبت به دنیا، دین و ارزش های مربوط به آنها متحول شده و عقلانیت زمینه را برای تفاوت دیدگاه های مختلف فراهم کرده است. حجاب از احکام ضروری دین است که در ادیان الهی دیگر ازجمله آیین زرتشت، یهود و مسیحیت نیز با تفاوت هایی وجود دارد. در دنیای غرب و شرق حجاب چالش های زیادی ایجاد کرده است که موافقان و مخالفان متعددی دارد. ازاین رو، این پژوهش با هدف بررسی نگرش دانشجویان دختر نسبت به نوع پوشش و ارتباط آن با اعتقادات دینی در دانشگاه علوم پزشکی شهرکرد در سال 1398 اجرا شده است. روش کار: پژوهش حاضر توصیفی-تحلیلی از نوع مقطعی و جامعه آماری آن دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی شهرکرد است. در این مطالعه 360 نفر از دانشجویان دانشکده های مختلف دانشگاه به روش تصادفی ساده انتخاب و با استفاده از پرسش نامه های نگرش به نوع پوشش دانشجویان، سنجش اعتقادات دینی و ویژگی های جمعیت شناختی بررسی شدند. به منظور تجزیه وتحلیل اطلاعات از آمار توصیفی و استنباطی استفاده شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج نشان داد که از 360 دانشجوی شرکت کننده در پژوهش، 313 نفر مجرد و 47 نفر متأهل بودند. علاوه براین، میانگین و انحراف معیار مشارکت دینی دانشجویان 72/0±49/3، پایبندی به اعتقادات 74/0±8۹/3، رعایت مسائل شرعی 86/0±16/4 و اعتقادات دینی کل 58/0±85/3 بوده است. همچنین بین رعایت مسائل شرعی و وضعیت پوشش دانشجویان با افزایش نیم سال های تحصیلی (05/0P<) و بین نگرش به نوع پوشش و سطح اعتقادات دینی دانشجویان دختر با نوع رشته تحصیلی آنان همبستگی معنی دار وجود داشت (05/0P<). نتیجه گیری: با توجه به یافته ها می توان گفت که دانشگاه علاوه بر ارتقای سطح علمی دانشجویان نقش خود را نیز به عنوان نهادی علمی، فرهنگی و اجتماعی با تکیه بر اعتقادات و رفتار دینی مسئولان و استادان به خوبی ایفا کرده است.
اثربخشی طرح واره درمانی گروهی بر میزان پرخاشگری و امید به زندگی افراد اقلیت جنسی دچار اختلال دوقطبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره دوم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۷)
320 - 336
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش اثر بخشی طرح واره درمانی گروهی بر میزان پرخاشگری و امید به زندگی افراد اقلیت جنسی دچار اختلال دوقطبی بود. روش: روش پژوهش شبه آزمایشی با گروه آزمایش و گروه گواه، طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری دو ماهه و جامعه آماری 62 فرد مراجعه کننده به مرکز مشاوره اقلیت های جنسی در سال 1397 بود. از این جامعه 30 فرد به شیوه هدفمند انتخاب و به شکل تصادفی 15 نفر در هر یک از دو گروه آزمایش و گواه گمارش شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه پرخاشگری باس و پری (1992) و امید به زندگی اشنایدر (1991) و نیز برنامه مداخله طرحواره درمانی یانگ، کلوسکو و ویشار (2003) بود که در 8 جلسه 90 دقیقه ای گروهی به گروه آزمایش ارائه و داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس مختلط تحلیل شد. یافته ها: نتایج حاکی ازتأثیر مداخله طرحواره درمانی بر پرخاشگری (33/5 =F، 028/0 =P) و امید به زندگی (62/4 =F، 040/0 =P) و پایداری این تأثیر در مرحله پیگیری بود. نتیجه گیری: نتایج پژوهش شواهدی را پیشنهاد می کند که مداخله طرحواره درمانی برای کاهش پرخاشگری و بهبود امید به زندگی روش مناسبی است؛ بنابراین می توان از آن در جهت بهبود وضعیت روانی افراد با اقلیت جنسی استفاده کرد.
اثربخشی سبک فرزند پروری ذهن آگاهانه برکاهش استرس، اضطراب و افسردگی درزنان تک والد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره دوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۸)
332 - 350
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی سبک فرزندپروری ذهن آگاهانه بر کاهش استرس، اضطراب و افسردگی در زنان تک والد بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر، نیمه آزمایشی با گروه آزمایش و گواه و طرح پیش آزمون- پس آزمون با پیگیری دوماهه بود. جامعه آماری 1730 نفر از زنان تک والد شهر اصفهان در سال 1396 بودند. نمونه های تحقیق به صورت تصادفی ساده و پس از رعایت ملاک های ورود و خروج انتخاب شدند و به طور تصادفی 30 نفر از آنان در گروه گواه و گروه آزمایش جایگزین شدند؛ گروه آزمایش، مطابق برنامه آموزش فرزندپروری ذهن آگاهانه بوگلز و رستیو (2014) در هشت جلسه 90 دقیقه ای تحت آموزش قرار گرفتند و گروه گواه هیچ گونه آموزشی دریافت نکرد. سپس پرسشنامه داس-42 لویباند و لویباند (1995) در هر دو گروه و در سه مرحله، اجرا شد و نتایج از طریق واریانس اندازه های تکراری تحلیل شدند. یافته ها: نتایج حاکی از تأثیر آموزش فرزندپروری ذهن آگاهانه بر کاهش استرس (0.010= F=7.60، P)، اضطراب (0004=F=9.72، P) و افسردگی (0.015=F=6.75,P) در مرحله پس آزمون و پایداری این تأثیر در مرحله پیگیری بود. نتیجه گیری: از آنجا که آموزش فرزندپروری ذهن آگاهانانه استرس، اضطراب و افسردگی زنان تک والد را کاهش می دهد استفاده از نتایج این تحقیق برای مدرسان فرزندپروری، محققین و نیز برای استفاده مربیان و زنان تک والد پیشنهاد می شود.
فراتحلیل روابط بین مهارت های حل مسئله و اضطراب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شناخت اجتماعی سال دهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۲۰)
139 - 164
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اضطراب یکی از شایع ترین مشکلات در جوامع است. اضطراب باعث اختلال در درک، تفکر و عملکرد بهینه در افراد می شود. مهارت حل مسأله به عنوان یک روش روان درمانی کوتاه مدت برای مدیریت اضطراب و افسردگی حمایت فزاینده ای را دریافت کرده است. پژوهش حاضر با روش فراتحلیل و باهدف ترکیب پژوهش های انجام شده درزمینه رابطه مهارت حل مسأله و اضطراب انجام شده است. روش: جامعه آماری فر اتحلیل حاضر پژوهش های در دسترس در رابطه با مهارت های حل مسأله و اضطراب است که در بین سال های 1386 تا 1400 و 2000 تا 2021 منتشرشده اند. بر اساس ملاک های تعریف شده ورود و خروج برای پژوهش های اولیه و نیز تحلیل حساسیت 69 اندازه اثر از 47 مطالعه اولیه توسط نرم افزار CMA مورد بررسی و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد که اندازه اثر خلاصه مدل تصادفی برابر با 678/0- بود که ازنظر آماری معنی دار بوده و بیانگر اثر مثبت آموزش مهارت حل مسأله و به کار بستن آن بر کاهش انواع اضطراب ازجمله اضطراب صفت، اضطراب حالت، اضطراب ریاضی، اضطراب امتحان و اضطراب اجتماعی است. همچنین نتایج نشان داد، بین دو جنس در اثربخشی آموزش حل مسأله و به کاربستن آن، تفاوت معنی داری مشاهده نشد. درحالی که بین انواع اضطراب، نوع روش پژوهش و سن آزمودنی ها تفاوت معنی داری وجود دارد. نتیجه گیری: درنتیجه ارائه برنامه هایی در راستای آموزش، رشد و ارتقاء مهارت حل مسأله به افراد جامعه، ضرورتی است که باید بیش ازپیش مورد ملاحظه قرار گیرد.
رابطه اضطراب کرونا و نگرانی سلامتی با کیفیت زندگی: نقش میانجی گر تاب آوری در پرستاران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه اضطراب کرونا و نگرانی سلامتی با کیفیت زندگی پرستاران با میانجی گری تاب آوری بود. جامعه آماری شامل تمامی پرستاران زن شاغل در بیمارستان های دولتی کرونایی شهر اهواز در شش ماه اول سال 1400 بود (320N=). تعداد 250 پرستار با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و با استفاده از شبکه مجازی واتس آپ، پرسشنامه های آنلاین در اختیار آنان قرار گرفت. به منظور گردآوری داده ها از پرسش نامه کیفیت زندگی (سازمان بهداشت جهانی، 2006)، مقیاس اضطراب کرونا علیزاده و همکاران (1399)، مقیاس نگرانی سلامتی ولز و دیویس (1994)، و پرسش نامه تاب آوری کانر و دیویدسون (2003) استفاده شد. داده ها با استفاده از الگویابی معادلات ساختاری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. هم چنین، اثرات غیرمستقیم از طریق روش بوت استراپ مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که مسیرهای مستقیم اضطراب کرونا بر تاب آوری (35/0-=β، 01/0>p)، نگرانی سلامتی بر تاب آوری (20/0=β، 05/0>p)، اضطراب کرونا بر کیفیت زندگی (11/0-=β، 05/0>p) و تاب آوری بر کیفیت زندگی (58/0=β، 01/0>p) معنی دار هستند. با این حال، مسیر مستقیم نگرانی سلامتی بر کیفیت زندگی (03/0=β، 05/0<p) معنی دار نبود. هم چنین، اثر غیرمستقیم اضطراب کرونا بر کیفیت زندگی از طریق تاب آوری و نیز اثر غیرمستقیم نگرانی سلامتی بر کیفیت زندگی از طریق تاب آوری معنی دار بوده(01/0>p)،. با توجه به تأثیر نامطلوب اضطراب و نگرانی نسبت به سلامتی بر تاب آوری و کیفیت زندگی پرستاران، پیشنهاد می شود که آموزش هایی در جهت مدیریت اضطراب و نگرانی در حوزه سلامتی انجام شود.
Effectiveness of Acceptance and Commitment Therapy on Improving Symptoms and Increasing Quality of Life in Patients with Obsessive-compulsive Disorder in Interacting with OCD Family History
حوزههای تخصصی:
The present study aimed to investigate the effectiveness of Acceptance and Commitment Therapy (ACT) on improving symptoms and increasing quality of life among the patients with obsessive-compulsive disorder (OCD) in interacting with OCD Family History: This is a quasi-experimental and pretest-posttest study with control and follow-up groups. The study population entirely consisted of over-18-years of age OCD patients referred to private consultation centers, and rural and urban healthcare centers in Rasht city during2014. The sample selected through purposive sampling consisted of 60 OCD patients who were randomly included in two experimental(ACT with and without OCD Family History) and two control (control with and without OCD Family History) groups. The experimental groups received eight ACT 45-minute sessions of Yale-Brown Obsessive Compulsive Scale was used to determine the severity of OCD. In addition, the brief version of WHO Quality of Life Scale was used to measure life quality and the clinical interview was used to investigate OCD family history. Multivariate analysis of variance test with repeated measures was used to examine the differences in pretest-posttest and follow-up scores. The results show that ACT caused a significant decrease in OCD symptoms and a significant increase in patients' quality of life while OCD family history had no impact on the effectiveness of ACT. Therefore, all patients can benefit from this therapy regardless of their OCD Family History.
مقایسه اثربخشی درمان ارتباطی والد-کودک با درمان تعامل والد-کودک بر مهارت های ارتباطی و سازگاری اجتماعی کودکان مبتلا به نقص توجه/ بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ضعف در مهارت های ارتباطی و سازگاری اجتماعی از مشکلات ثانویه نقص توجه/ بیش فعالی است که توجه به این مشکلات برای بهبود زندگی اجتماعی کودکان مبتلا حائز اهمیت است؛این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی درمان ارتباطی والد-کودک و درمان تعامل والد-کودک بر مهارت های ارتباطی و سازگاری اجتماعی کودکان مبتلا به نقص توجه/ بیش فعالی ۶ تا ۱۲ سال، به روش نیمه تجربی با طرح تک آزمودنی انجام شد. در این پژوهش12 بار اندازه گیری (4 بار به عنوان خط پایه، 4 بار طی درمان و 4 بار در مرحله ی پیگیری) به عمل آمد. از مادران دارای کودک 6 تا 12 سال مبتلا به به نقص توجه/بیش فعالی شهر اصفهان به همراه کودکانشان، 6 مادر-کودک (12 نفر) شیوه هدفمند انتخاب و تصادفاً در دو گروه درمان ارتباطی والد-کودک و درمان تعاملی والد-کودک جایگزین شدند. سپس 11 جلسه درمان ارتباطی والد-کودک برای گروه اول و 12 جلسه درمان تعامل والد-کودک برای گروه دوم اجرا شد. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه مهارت های ارتباطی جرابک (2004) و مقیاس سازگاری اجتماعی واینلند (1935) بود. نتایج نشان داد درمان ارتباطی والد-کودک و درمان تعامل والد-کودک بر مهارت های ارتباطی کودکان مبتلا به نقص توجه/بیش فعالی تاثیر داشته اند (05/0>p)؛ لیکن تنها درمان ارتباطی والد-کودک بر سازگاری اجتماعی کودکان مبتلا به نقص توجه/ بیش فعالی تاثیرات پایدار داشته است. بنابراین درمان ارتباطی والد-کودک نسبت به درمان تعامل والد-کودک نقش موثرتری در بهبود مهارت های ارتباطی و سازگاری اجتماعی کودکان مبتلا به نقص توجه/ بیش فعالی ایفا کند.
A Corpus-driven Study on Identity Option Depicted in the Academic Essays Written by University Students: A Transformative Mixed-Method Design(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Authorial identity is a notion refers to the way an author expresses their sense of self, employs their agency, and develops their academic discourse. Following a transformative mixed-method design, and by adopting Fairclough's (1992) Discourse as Text, Interaction, and Context framework, authorial identity option was investigated among university students. To this end, 540 essays written by university students were examined in terms of identity-related factors, i.e. social factors", "agency", "knowledge & discourses", "gender", "group", "education", as well as "disciplinary group" and "presentation or non-presentation of authorial identity". The results of the study showed that authorial identity is a complex process restructured through the process of negotiation with various individual, discoursal, sociocultural, and demographic characteristics. It was concluded that those identity-related factors may develop individuals to consider self-legitimacy in employing authorial identity, though it is also rooted in epistemological preferences of their disciplines.
مدل علّی انگیزه تحصیلی بر اساس خودشکوفایی و خودتنظیمی با میانجیگری معنای تحصیلی در شرایط پاندمی کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره دوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵ (پیاپی ۹) مجموعه مقالات کووید- ۱۹
354 - 372
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف، ارائه مدل علّی انگیزه تحصیلی براساس خودشکوفایی تحصیلی، خودتنظیمی با میانجیگری معنای تحصیلی در دانش آموزان مدارس مقطع متوسطه در شرایط پاندمی کرونا انجام شد. روش پژوهش: روش این مطالعه مقطعی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانش آموزان مقطع متوسطه شهر تهران در سال 1398 تشکیل می دادند که از میان آن ها، تعداد 485 نفر (در مدل یابی معادلات ساختاری تعیین حجم نمونه می تواند بین ۵ تا ۱۵ مشاهده به ازای هر متغیر اندازه گیری شده تعیین شود) با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش عبارت بودند از: پرسشنامه انگیزه تحصیلی هارتر (1981)، خودشکوفایی تحصیلی جونز و کراندال (1968)، پرسشنامه خودتنظیمی پینتریچ و همکاران (1991) و پرسشنامه معنای تحصیلی هندرسون-کینگ و اسمیت (2006). به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل معادلات ساختاری و نرم افزار SPSS-V23 و Lisrel-V8.8 استفاده گردید. یافته ها: نتایج نشان داد که خودشکوفایی تحصیلی بر انگیزه تحصیلی دانش آموزان تاثیر مثبت و معناداری دارد (58/0=β، 001/0>P) و بین معنای تحصیلی و انگیزش تحصیلی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد (86/0=β، 001/0>P). همچنین بین هیجان های پیشرفت با انگیزش تحصیلی در دانش آموزان رابطه وجود دارد (54/0=r، 001/0>P) و خودشکوفایی تحصیلی، خودتنظیمی بر انگیزه تحصیلی با میانجیگری معنای تحصیلی در دانش آموزان مقطع متوسطه تاثیر دارد (001/0>P). نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت که خودشکوفایی تحصیلی، خودتنظیمی بر انگیزه تحصیلی با میانجیگری هیجان های پیشرفت در دانش آموزان مقطع متوسطه تاثیر دارد.
مقایسه اثربخشی نقاشی درمانی و قصه درمانی بر کاهش نشانه های اختلال اضطراب جدایی کودکان پیش دبستانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
روان شناسی تحلیلی شناختی سال دوزادهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۵
135 - 149
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی نقاشی درمانی و قصه درمانی بر کاهش نشانه های اختلال اضطراب جدایی کودکان پیش دبستانی انجام شد. روش : روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه ی پژوهش شامل کودکان 5 تا 6 ساله حاضر در مهدهای کودک و مراکز پیش دبستانی منطقه ی 2 شهر تهران در سال تحصیلی 97-1396 بودند. 215 نفر ازمادران کودکان حاضر در این مراکز به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و از طریق آنها، اضطراب جدایی فرزندشان از طریق پرسشنامه علائم مرضی کودکان گادو و اسپرافکین (1994) و مقیاس درجه بندی رفتاری کانرز (1991) ارزیابی شد. به روش نمونه گیری در دسترس، 45 نفر از کودکان انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک کنترل به نسبت یکسان گمارده شدند. گروه آزمایش اول (روش نقاشی درمانی) و گروه آزمایش دوم (روش قصه درمانی) را طی 8 جلسه 60 دقیقه ای در هر هفته دو جلسه دریافت کردند؛ گروه کنترل در لیست انتظار قرار گرفت. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس تک متغیری و t مستقل به کمک نرم افزار SPSS نسخه 22 تحلیل شد. یافته ها: نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون، بین میانگین نمرات پس آزمون هر دو گروه آزمایش نقاشی درمانی و قصه درمانی نسبت به گروه کنترل، در متغیر اضطراب جدایی تفاوت معناداری وجود داشت (01/0 > p ). همچنین، نتایج نشان داد که بین اثربخشی دو روش درمانی تفاوت معناداری وجود داشت (01/0 > p ). نتیجه گیری : قصه ها کودکان را به سمت وسویی هدایت می کنند که با اضطراب و ترس های خود روبرو شوند و به جای گریز از این موقعیت ها آنها را به عنوان بخشی از احساسات و افکار که فقط مربوط به آنها نیست، درک کنند و بتوانند به برون ریزی بیشتر احساسات خود بپردازند. از این رو، درمانگر می تواند با شناخت کامل تری از محتوای افکار آنها، به کاهش اضطراب جدایی آنها کمک کند.
مقایسه ساختاری و عملکردی مغز در سه گروه افراد با سطوح مختلف خلاقیت(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
روان شناسی تحلیلی شناختی سال دوزادهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۶
19 - 26
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش با هدف مقایسه عصب شناختی مغز در سه گروه افراد با سطوح مختلف خلاقیت انجام شد . روش تحقیق علی- مقایسه ای بود. روش: جامعه پژوهش شامل کلیه مراجعه کنندگان به بخش ام آر آی بیمارستان میلاد در سال 93 بودند. نمونه پژوهش افرادی دارای تحصیلات دیپلم تا دکترا، هر دو جنس و سن بین 25 تا 55 سال که بصورت تصادفی غیرهدفمند انتخاب شدند. ابزار پژوهش نیز عبارتند از پرسشنامه خلاقیت تورنس (MMPT-TORRANCE)، MRI ، آزمون برج لندن TOWER OF LONDON )) .روش تجزیه و تحلیل داده ها نیز با استفاده از تحلیل کوواریانس مقایسه اندازه و رنگ هر یک از خرده مولفه های عصب شناختی مورد تحلیل قرار گرفت . یافته ها : نتایج نشان دادند که بین عصب شناختی مغز در سه گروه افراد با سطوح مختلف خلاقیت تفاوت وجود دارد . بین حجم مغز ، حجم فرونتال راست، حجم پری فرونتال چپ، حجم پری فرونتال راست، حجم برودمن 46 و حجم هیپوکامپ در سه سطح خلاقیت تفاوت وجود دارد و بین حجم فرونتال چپ و حجم برودمن 10 در سه گروه از افراد با سطوح مختلف خلاقیت تفاوت وجود ندارد (p<0/05) و بین جمع امتیاز و زمان کل در برج لندن در سه گروه از افراد با سطوح مختلف خلاقیت تفاوت وجود دارد (p>0/05) و بین تعداد خطا در برج لندن در سه گروه از افراد با سطوح مختلف خلاقیت تفاوت وجود ندارد . (p<0/05) نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت که عصب شناختی مغز با خلاقیت ارتباط دارد آثار جانبی خاصی به نام حمایت کننده ها وجود دارند که ممکن است سازگاری معینی را همراهی نمایند و برای مثال ،گنجایش فراوان مغز انسان بسیاری فوائد سازگارانه را به وجودآورده است.این فوائد در مهارت های پیشرفته حل مسئله ،ابزار سازی عالی و حافظه موثر است که همه این موارد با خلاقیت مرتبط هستند.. آثار جانبی مغز بزرگ میتواند دربرگیرنده توانای هایی مانند تولید موسیقی ، زبان نوشتاری و قواعد پیجیده اجتماعی باشد که نشان دهنده خلاق بودن انسان است.
پیش بینی نشانه های اضطراب و افسردگی بر اساس ارضای نیازهای بنیادین روانشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از رایج ترین اختلال های روانی، اختلال های اضطرابی و افسردگی هستند. بنابراین شناخت عوامل موثر در شکل گیری و تداوم آنها دارای اهمیت به سزایی است. هدف پژوهش حاضر پیش بینی نشانه های اضطراب و افسردگی بر اساس ارضای نیازهای بنیادین روانشناختی بود. بدین منظور، تعداد 362 نفر (220 مرد، 142 زن) از دانشجویان دانشگاه تهران به صورت نمونه گیری در دسترس، از رشته های مختلف تحصیلی در این پژوهش انتخاب شدند. از شرکت کنندگان خواسته شد مقیاس ارضای نیازهای بنیادین روانشناختی ( BNSG-S ، گنیه، 2003) و مقیاس اضطراب افسردگی استرس ( DASS ، لاویباند و لاویباند، 1995) را تکمیل کنند. نتایج پژوهش نشان داد که بین ارضای نیازهای بنیادین روانشناختی و نشانه های اضطراب و افسردگی همبستگی منفی و معنادار وجود دارد ( 01/0 < P ). همچنین، نتایج تحلیل رگرسیون خطی نشان داد ارضای نیازهای بنیادین روانشناختی در کل 16% واریانس مربوط به متغیرهای پژوهش را تبیین می کند. بر اساس یافته های پژوهش، می توان ارضای نیازهای بنیادین روانشناختی را یکی از تعیین کننده های سلامت روانی و در عین حال از عوامل پیشگیری کننده اختلال روانی دانست.