آینده پژوهی انتقادی مدارس ایران با توجه به نسل نوجوان و جوان در افق 1420
منبع:
مطالعات روانشناختی نوجوان و جوان سال سوم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۶ ویزه نامه تحصیلی)
۲۶۳-۲۴۸
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: آینده پژوهی انتقادی یکی از رویکردهای آینده پژوهی است که در واقع از آینده پرسش می کند که با تحلیل و آزاد سازی و عمق بخشی آینده، به درک ما از آن کمک می کند. پژوهش حاضر باهدف بررسی آینده مدارس ایران با رویکرد انتقادی، وضعیت حال حاضر مدارس را با پرسش هایی از آینده مدارس به چالش می کشد تا دیگر مثل امروز که با روش های گذشته نسل آینده نوجوان و جوان را تربیت می کنیم! پیش نرویم. شاید آینده پژوهی انتقادی به ما مسیر آینده را روشن و شفاف نشان ندهد اما با ترسیم آینده های نامطلوب و محتمل ما را نسبت دفع خطرهای احتمالی هشیار می سازد تا بتوانیم در برنامه های بلند مدت از مضامین محوری آن استفاده کنیم. روش پژوهش: مطالعه حاضر از نوع کیفی"تحلیل مضمون" است. به کمک مطالعات کتابخانه ای و مشخص شدن حوزه های مرتبط با آینده مدارس به روش" به گزینی" مصاحبه های نیمه ساختارمند با وزرای سابق آموزش و پرورش، جامعه شناسان و روشنفکران تاثیرگذار جامعه، مدیران و معلمان مدارس علاقه مند به آینده مدارس و آینده پژوهان علاقه مند به آموزش انجام شد. محقق فرآیند تحلیل مضمون را با پیاده سازی داده ها و درگیری با آغاز کرد، سپس اقدام به مقوله بندی و کدسازی کرده است. در ادامه کار نیز به جستجو برای یافتن مضمون ها و نمایش دیداری مضمون ها پرداخته است. در مراحل بعدی نیز مرور مضمون ها به قصد پالایش، مفهوم سازی مضمون ها و نهایتاً تحلیل، تفسیر و نتیجه گیری انجام شده است. یافته ها: 8 عامل کلیدی با عناوینِ سلطه ایدئولوژی، دغدغه آموزش و پرورش برای حاکمیت، مدیریت اداری آموزش و پرورش، بی اعتمادی خانواده ها به مدرسه، توسعه نیافتگی معلمان، پایان مدارس، بی عدالتی آموزشی و غلبه فضای مجازی، شناسایی شده و به تحلیل تک تک عوامل پرداخته است. نتیجه گیری: ارتباط بین مضمون ها بسیار به هم پیوسته و در هم تنیده است. بعضی از این مضامین نقش تاثیرگذاری بیشتری دارند و بعضی از آن ها نیز بیشتر تاثیر پذیر هستند که این وابستگی نشان از پیچیدگی تغییر دارد.