فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۱۶۱ تا ۶٬۱۸۰ مورد از کل ۳۵٬۵۲۳ مورد.
منبع:
رویش روان شناسی سال یازدهم تیر ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۷۳)
۱۴۴-۱۳۳
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه والدگری مستبدانه و اختلال سلوک با میانجی گری عزت نفس در نوجوانان پسر مقیم کانون اصلاح و تربیت انجام شد. پژوهش حاضر توصیفی-مقطعی از نوع تحلیل مسیر است. جامعه آماری شامل تما می نوجوانان پسر کانون های اصلاح و تربیت استان های کرمان، یزد و هرمزگان و یکی از والدین آن ها در سال 1400 بودند، در این پژوهش 180 نمونه به روش در دسترس مشارکت داشتند. جمع آوری داده ها با استفاده از پرسشنامه اطلاعات جمعیت شناختی، پرسشنامه توانایی ها و مشکلات (SDQ) (گودمن، 1997)، پرسشنامه سبک های فرزندپروری بامریند (BPSQ) (بامریند، 1971) و پرسشنامه عزت نفس کوپراسمیت (CSEI) (کوپراسمیت، 1967) انجام شد. تحلیل داده ها به روش تحلیل مسیر بود. نتایج بوت استرپ نشان داد که اثرات مستقیم والدگری مستبدانه بر عزت نفس (216/0-=β)، والدگری مستبدانه بر اختلال سلوک (424/0=β)، عزت نفس بر اختلال سلوک (747/0-=β) معنادار است (05/0>P). همچنین نتایج نشان داد اثر غیرمستقیم والدگری مستبدانه با میانجی گری عزت نفس بر اختلال سلوک (161/0=β) نیز معنادار است و نقش میانجی جزئی دارد (05/0>P). نتایج دیگر نشان داد که مدل پیشنهادی از برازش مطلوب برخوردار است. والدگری مستبدانه یک عامل منفی بر عزت نفس نوجوانان است که می تواند نقش موثری بر مشکلات سلوک نوجوانان داشته باشد، بنابراین جهت پیشیگیری از مشکلات سلوک در نوجوانان می بایست به بهبود مهارت های فرزندپروری والدین توجه شود.
اثربخشی روایت درمانی گروهی بر سرزندگی تحصیلی و بهبود روابط والد- فرزندی در دانش آموزان مقطع متوسطه اول
منبع:
پژوهش های کاربردی در مشاوره سال پنجم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱۶
51 - 69
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی روایت درمانی گروهی بر بهبود روابط والد- فرزندی و سرزندگی تحصیلی در دانش آموزان دختر مقطع متوسطه اول انجام شد. پژوهش حاضر از نوع مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل بود. نمونه پژوهش به حجم 40 نفر از بین کلیه دانش آموزان مقطع متوسطه اول منطقه 12 استان تهران به روش نمونه گیری هدفمند، انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (20نفر) و کنترل (20نفر) جایگزین شدند. شرکت کنندگان در مراحل پیش آزمون و پس آزمون مقیاس ارزیابی روابط والد- فرزند (فاین، مورلند و اسچووبل، 1983) و سرزندگی تحصیلی (دهقانی زاده و حسین چاری، 1391) را تکمیل کردند و آزمودنی های گروه آزمایش در معرض 8 جلسه 120 دقیقه ای روایت درمانی گروهی قرار گرفتند. تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس انجام شد. نتایج نشان دادند روایت درمانی گروهی به بهبود روابط والد- فرزندی و افزایش سرزندگی تحصیلی دانش آموزان در مرحله پس آزمون منجر می شود. با توجه به نتایج، روایت درمانی گروهی بر بهبود روابط والد- فرزندی و سرزندگی تحصیلی دانش آموزان مقطع متوسطه اول مؤثر است.
مدل یابی پرخاشگری در مدرسه براساس عملکرد خانواده، روان رنجورخویی و جو مدرسه: نقش واسطه ای باوربه پرخاشگری، همدلی و دلبستگی به مدرسه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۱۲ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۷
77 - 98
حوزههای تخصصی:
مقدمه: رفتار پرخاشگرانه یکی از معضلاتی است که بر نوجوانان به ویژه روند رشد و عملکرد تحصیلی آن ها تأثیر منفی می گذارد. هدف پژوهش حاضر مدل یابی پرخاشگری در مدرسه بر اساس عملکرد خانواده، روان رنجورخویی و جو مدرسه با نقش واسطه ای باور به پرخاشگری، همدلی و دلبستگی به مدرسه در دانش آموزان بود. روش: روش پژوهش، همبستگی از نوع مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان پسر متوسطه (دوره دوم) شهرستان هرسین در سال تحصیلی 1401-1400 به تعداد 1918 بود که به صورت تصادفی خوشه ای تعداد 450 نفر از آن ها به عنوان نمونه انتخاب شد. داده های پژوهش به کمک پرسش نامه های شیوه سنجش خانواده مک مستر (بالدوین و بیشاب،1983)، پرسش نامه جو و هویت مدرسه (لی و همکاران، 2017)، پرسش نامه شخصیتی نئو (مک کری و کاستا، 1985)، مقیاس تجدید نظر شده باور به پرخاشگری (کمپبل، مونسر، مک منیوس و وودهاوس، 1999)، پرسش نامه همدلی و همدردی در نوجوانان (ووزن و همکاران، 2015)، پرسش نامه دلبستگی به مدرسه (موتون، دی وایا و گلازیر، 1993)، مقیاس پرخاشگری (اورپیناس و فرانکوسکی، 2001) گردآوری گردید. داده ها با استفاده از روش معادلات ساختاری در قالب نرم افزارهای SPSS27 و 27AMOS مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که مدل تدوین شده پرخاشگری در مدرسه از برازش مناسبی برخوردار است و عملکرد خانواده، روان رنجورخویی، جو مدرسه، باور به پرخاشگری، همدلی، دلبستگی به مدرسه اثر مستقیم بر پرخاشگری دانش آموزان در مدرسه دارند. نتیجه گیری: باتوجه به یافته های پژوهش، عملکرد خانواده، روان رنجورخویی، جو مدرسه، باور به پرخاشگری، همدلی و دلبستگی به مدرسه نقش مهمی در پرخاشگری دانش آموزان در مدرسه دارند.
ویژگی های روان سنجی آزمون شبکه توجه در کودکان و بزرگسالان ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: سیستم توجه را می توان به شبکه های هشدار، جهت گیری و کنترل اجرایی تقسیم کرد. رواسازی ابزارهای اندازه گیری توجه حائز اهمیت است. هدف از پژوهش حاضر بررسی ویژگی های روان سنجی آزمون شبکه توجه بزرگسالان و کودکان بود. روش کار: شرکت کنندگان در مطالعه حاضر شامل 184 کودک (9-6) سال و 184 بزرگسال (44-20) سال بودند که با استفاده از روش تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و آزمون شبکه توجه را تکمیل کردند. برای تحلیل اعتبار از آلفای کرونباخ و برای مقایسه گروه ها از آزمون های تی م ستقل، یومن ویتنی و تحلیل واریانس یک راهه به وسیله نرم افزار SPSS-24 استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که ضریب آلفای کرونباخ برای آزمون شبکه توجه کل بزرگسالان (88/0) و ابعاد آن یعنی بعد هشدار (80/0)، بعد جهت گیری (79/0) و بعد کنترل اجرایی (84/0) بود. همچنین آلفای کرونباخ برای کل آزمون کودکان (82/0) و برای هر کدام از خرده مقیاس ها شامل هشدار (70/0)، جهت گیری (70/0) و کنترل اجرایی (76/0) به دست آمد. تفاوت معناداری در نمرات آزمون توجه کودکان در سه بعد هشدار، جهت یابی و کنترل اجرایی بین دختران و پسران و مردان و زنان مشاهده نشد. بین نمرات آزمون شبکه توجه کودکان در بعد جهت یابی و کنترل اجرایی در گروه های سنی مختلف تفاوت معنا داری وجود نداشت؛ اما در بعد هشدار و آزمون شبکه توجه کل بین گروه های سنی مختلف تفاوت معنا داری وجود داشت. نتیجه گیری: بر اساس این یافته ها می توان چنین عنوان کرد که آزمون شبکه توجه بزرگسالان و کودکان در جامعه ایرانی از اعتبار قابل قبولی برخوردار است و می توان از آن به عنوان ابزاری در جهت اهداف تشخیصی، بالینی و پژوهشی استفاده کرد.
تأثیر ایمان به معارف سوره حمد در مواجهه با ویروس کرونا(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۸ ویژه نامه ۱۴۰۱
148-161
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: وظیفه دستگاه ایمنی مبارزه با ویروس ها، سرطان ها، عفونت ها و بیماری کرونا است. عوامل بسیاری مانند وراثت، تغذیه، آلودگی هوا، گازهای سمی، بیماری های قلبی و عروقی، دیابت، سرطان و فشار خون در تقویت و تضعیف دستگاه ایمنی بدن تأثیر گذار است. یکی از عوامل تأثیر گذار در دستگاه ایمنی بدن آرامش و فشار های روانی، مغزی و عصبی مانند ترس، غم، افسردگی، اضطراب و خشم است. ایمان، اعتقادات و رفتارهای آرام بخش و شادی آفرین از عوامل مؤثر در تقویت دستگاه ایمنی در مواجهه با سرطان ها، عفونت ها و کرونا است و یکی از راه های تقویت دستگاه ایمنی در مقابل ویروس کرونا، ایمان به معارف سوره حمد است. البته، انسان ها حتی با ایمان قوی، اگر شیوه های بهداشتی دستگاه ایمنی را رعایت نکنند، بدنشان در مقابل ویروس ها ضعیف می شود و احتمالاً به مرگ آنان منجر شود. ازآنجایی که تاکنون پژوهشی درباره تأثیر ایمان به معارف سوره حمد در مواجهه با کرونا، صورت نگرفته است، هدف این پژوهش بیان و اثبات چگونگی تأثیر ایمان به معارف سوره حمد در تقویت دستگاه ایمنی در مواجهه با ویروس کرونا بود.
اثربخشی مداخله شناختی بر عود اعتیاد و سلامت عمومی افراد وابسته به مواد مراجعه کننده به کنگره 60 شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال یازدهم مهر ۱۴۰۱ شماره ۷ (پیاپی ۷۶)
۱۸۸-۱۷۷
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی مداخله شناختی بر عود اعتیاد و سلامت عمومی افراد وابسته به مواد مراجعه کننده به کنگره 60 شهر تهران انجام گرفت. طرح پژوهش، نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه بیماران مرد با سوء مصرف مواد مراجعه کننده به کنگره 60 شهر تهران در سال 1399 بود. از جامعه فوق 30 نفر با توجه به معیارهای ورود و خروج از طریق نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه گمارده شدند. گروه آزمایش طی هشت جلسه 90 دقیقه ای (هر هفته یک جلسه) آموزش مداخله شناختی را دریافت کردند و در این فاصله گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکرد. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس پیش بینی بازگشت (PRC) رایت (1993) و پرسشنامه سلامت عمومی (GHQ) گلدبرگ (1972) بود. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیری تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد که مداخله شناختی بر عود اعتیاد و سلامت عمومی افراد وابسته به مواد تاثیر معناداری دارد (05/0>p). بنابراین مداخله شناختی روشی کارآمد برای کاهش عود اعتیاد و افزایش سلامت عمومی افراد وابسته به مواد کنگره 60 است.
تحلیل و تفسیر جامعه شناختی عوامل و موانع تحکیم بنیان خانواده (از منظر کارشناسان و مراجعه کنندگان به دادگاه خانواده شهر زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره سوم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۱۰)
402 - 425
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر تحلیل و تفسیر جامعه شناختی عوامل و موانع تحکیم بنیان خانواده از منظر کارشناسان و مراجعه کنندگان به دادگاه خانواده شهرستان زنجان بود: روش پژوهش: پژوهش حاضر پیماشی بود که از طریق پرسشنامه با تکنیک دلفی و مصاحبه عمیق با نمونه گیری نیمه ساختاریافته، و روش پیمایشی با نمونه گیری احتمالی تصادفی ساده و نیز با جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای و میدانی انجام گرفت. یافته ها: نتایج یافته ها حاکی از آن است که: از نظر کارشناسان به ترتیب عوامل عاطفی، عوامل اعتقادی، عوامل فرهنگی، عوامل اقتصادی، عوامل اجتماعی، و همچنین به ترتیب موانع اعتقادی، موانع عاطفی، موانع اجتماعی، موانع اقتصادی و موانع فرهنگی در تحکیم بنیان خانواده مؤثرند. همچنین بین جنس، نحوه انتخاب همسر، رضایت زوجین، تشریک مساعی در امور خانواده، همبستگی اعضای خانواده، میزان اعتماد بین اعضای خانواده و میزان مهارت های زندگی در خانواده و تحکیم بنیان خانواده رابطه مستقیم و معنی داری وجود دارد. نتیجه گیری: نظر به اینکه خانواده یکی از مهم ترین ارکان جامعه اجتماعی ایران محسوب می شود، در چند دهه اخیر دستخوش چالش ها و تحولات مختلفی شده است که آسیب های جدیدی را به همراه دارند و بنیان خانواده را با بحران مواجه می سازند. تلاش برای استحکام خانواده ها یکی از مهم ترین مسائل در جهانِ در حال تغییر می باشد. تعادل و استحکام خانواده مستلزم آن است که اعضای تشکیل دهنده آن نقش ها، وظایف و کارکردهای خود را به طور صحیح و کامل انجام دهند و لازم است سیاست ها و خط مشی-های مناسبی برای تحکیم بنیان خانواده ها تدوین و اجرا گردد.
پیش بینی افکار خودکشی بر اساس ناگویی هیجانی و تروماهای دوران کودکی زنان مطلقه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: زنان از روز طلاق به بعد احساسات جدید منفی یا مثبتی را تجربه خواهند کرد. این احساسات آنقدر دارای نوسان هستند که گاهی اوقات از متضاد بودن این احساسات، سردرگم و مبهوت می شوند. بنابراین، هدف از پژوهش حاضر پیش بینی افکار خودکشی بر اساس تروماهای دوران کودکی و ناگویی هیجانی زنان مطلقه بود.روش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش، پژوهشی توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه زنان مطلقه مراجعه کننده به مراکز مشاوره و کلینیک های روانشناسی منطقه 5 تهران بودند. از این رو، حجم نمونه پژوهش بر اساس دیدگاه کلاین 250 نفر تعیین شد. به منظور نمونه گیری با شیوه نمونه گیری هدفمند و در دسترس با مراجعه یا ارسال فرم پرسشنامه به مراکز مشاوره و کلینیک های روانشناسی منطقه 5 تهران، نمونه آماری پژوهش انتخاب گردید. ابزار استفاده شده برای گردآوری اطلاعات شامل پرسشنامه ترومای دوران کودکی (CTQ)، پرسشنامه افکار خودکشی بک (BSSI) و مقیاس ناگویی هیجانی تورنتو (TAS-20) بود. در پژوهش حاضر داده های گردآوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS و ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندمتغیری مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت.یافته ها: نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد متغیرهای مستقل (تروماهای دوران کودکی و ناگویی هیجانی) 12 درصد توانایی پیش بینی افکار خودکشی را دارند. همچنین از بین متغیرهای مستقل، ناگویی هیجانی با ضریب بتای 16/0 و تروماهای دوران کودکی با ضریب بتا 19/0 می توانند افکار خودکشی آزمودنی ها را به صورت مثبت پیش بینی کنند (01/0> p).نتیجه گیری: بنابراین می توان نتیجه گرفت که می توان از طریق متغیرهای تروماهای دوران کودکی و ناگویی هیجانی افکار خودکشی زنان مطلقه را پیش بینی نمود.
بررسی نقش خودکارآمدی دیجیتال در باورهای غیرمنطقی نوجوانان دوره دوم متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش خودکارآمدی دیجیتال در باورهای غیرمنطقی نوجوانان دوره دوم متوسطه بود.روش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش، پژوهشی توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه نوجوانان دوره دوم مقطع متوسطه مشغول به تحصیل در سال تحصیلی 1401-1402 در منطقه 3 تهران بودند. از این رو، حجم نمونه پژوهش بر اساس جدول مورگان و با در نظر گرفتن احتمال ریزش 250 نفر تعیین شد. به منظور نمونه گیری با شیوه نمونه گیری هدفمند و در دسترس با مراجعه به مدارس پسرانه و دخترانه منطقه 3 تهران، نمونه آماری پژوهش انتخاب گردید. ابزار استفاده شده برای گردآوری اطلاعات شامل مقیاس خودکارآمدی دیجیتال اولفرت و اشمیت (DSES) (2022) و پرسشنامه باورهای غیرمنطقی جونز (IBQ-40) (1968) بود. در پژوهش حاضر داده های گردآوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS و ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون تک متغیری مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت.یافته ها: نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد خودکارآمدی دیجیتال می تواند 19 درصد از باورهای غیرمنطقی نمونه آماری پژوهش پیش بینی کند. همچنین نتایج نشان داد خودکارآمدی دیجیتال با ضریب بتای 20/0- می تواند باورهای غیرمنطقی آزمودنی ها را به صورت منفی پیش بینی کنند (01/0> p).نتیجه گیری: بنابراین می توان نتیجه گرفت که می توان از طریق خودکارآمدی دیجیتال، باورهای غیرمنطقی نوجوانان را پیش بینی نمود.
تعیین رابطه میان اهداف پیشرفت با اضطراب دانشجویان در درس آمار با توجه به نقش واسطه ای درگیری تحصیلی
منبع:
مطالعات روانشناختی نوجوان و جوان سال سوم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۶ ویزه نامه تحصیلی)
۴۱۸-۴۰۷
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: در پژوهش حاضر رابطه میان اهداف پیشرفت با اضطراب دانشجویان در درس آمار با توجه به نقش واسطه ای درگیری مورد بررسی قرار گرفت. پژوهش حاضر از نوع طرح های رابطه ای و به عبارت دقیق تر طرح همبستگی از نوع الگویابی معادلات ساختاری است روش: از بین دانشجویان سال اول، دوم، سوم و چهارم، به صورت تصادفی دانشجویان سال دوم و چهارم انتخاب شدند که تعداد 324 نفر دانشجو پرسشنامه های پژوهش حاضر را تکمیل کردند. در نهایت بعد از حذف پرسشنامه های ناقص، تعداد 312 پرسشنامه تحلیل شد. در تحقیق حاضر به منظور گردآوری داده ها، از مقیاس اهداف پیشرفت میدلتن و میگلی (1997)، مقیاس درگیری تحصیلی پینتریچ و دی گروت (1994) و مقیاس اضطراب آمار کرویس و همکاران (1985) به عنوان ابزار پژوهش استفاده گردید. در پژوهش حاضر برای ثبت داده ها و تحلیل اولیه از نرم افزار SPSS19، و جهت تحلیل داده ها از نرم افزار AMOS استفاده گردید و برای تمام فرضیه ها سطح معنی داری 05/0 >p در نظر گرفته شد. یافته ها: مدل برازش شده پیش بینی اضطراب آمار را نشان می دهد. اعداد روی مسیرها پارامترهای استاندارد شده اند. تمامی مسیرها در سطح 001/0 معنادار هستند. از بین متغیرهای برونزا (اهداف تبحری، اهداف عملکردی و اهداف اجتنابی)، متغیر اهداف تبحری بیشترین اثر مستقیم بر اضطراب آمار دارد. نتیجه گیری: یافته های این تحقیق حاکی از آن بود که اهداف پیشرفت اثر مستقیم معنی داری بر اضطراب آمار دارد، که اثر اهداف تبحری و اهداف عملکردی بر اضطراب آمار، منفی و اثر اهداف اجتنابی بر اضطراب آمار، مثبت بود
پیش بینی کارکرد خانواده براساس ادراک زوجین از حضور خدا در زندگی با واسطه گری تاب آوری فردی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
خانواده، یکی از مهم ترین نهادهای جامعه و شکل دهنده ی شخصیت آدم ی اس ت. کارکرد بهینه ی خانواده، عامل بسیار تاثیرگذاری در ش کوفایی، رش د و پیش رفت اعضای خانواده است . هدف این پژوهش پیش بینی کارکرد خانواده براساس ادراک زوجین از حضور خدا در زندگی با واسطه گری تاب آوری فردی بود. پژوهش حاضر، یک مطالعه توصیفی از نوع همبستگی است که طبق مراحل پیشنهادی بارون و کنی (1986) و از روش رگرسیون استفاده شده است. بدین منظور 170 معلم از معلمان شهرستان بیرجند استان خراسان جنوبی با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه تصور از خدا (لارنس، 1997)، مقیاس تاب آوری (کانر و دیویدسون، 2003) و مقیاس کارکرد خانواده مک مستر(1983) استفاده شد. نتایج تحلیل های آماری نشان داد که بین ادراک حضور خدا در زندگی با تاب آوری رابطه معنادار مثبت 437 = R و با کارکرد ناسالم خانواده رابطه معنادارمنفی476 = R وجود دارد. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد ادراک حضور خدا 22.1درصد از کارکرد خانواده را تبیین می کند. نتایج حاصل از بررسی فرضیه اصلی پژوهش طبق روش بارون و کنی (1986) نیز نشان داد که تاب آوری رابطه ادراک زوجین از خدا در زندگی با کارکرد خانواده را واسطه گری جزئی (0.304- = ) می کند.
اثر طرد اجتماعی بر عزت نفس آشکار و ضمنی حالتی و نقش تعدیل گری عزت نفس صفتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شناخت اجتماعی سال ۱۱ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۲۱)
131 - 145
حوزههای تخصصی:
مقدمه: این پژوهش با هدف بررسی اثر طرد اجتماعی بر عزت نفس آشکار و ضمنی حالتی، و نقش تعدیلگری عزت نفس آشکار و ضمنی صفتی در این رابطه انجام شد. روش: پژوهش از نوع آزمایشی با یک عامل برون آزمودنی دوسطحی (پذیرش/ طرد) بود. شرکت کنندگان 110 نفر (80% زن) با میانگین سن 4/27 سال بودند که به طور داوطلبانه و آنلاین در پاییز 1400 در مطالعه شرکت نمودند. شرکت کنندگان ابتدا به سنجه های عزت نفس آشکار و ضمنی صفتی پاسخ دادند، سپس تحت القای طرد اجتماعی با روش «نوشتن از تجربه گذشته» قرار گرفتند و در نهایت به سنجه های عزت نفس آشکار و ضمنی حالتی پاسخ دادند. برای سنجش عزت نفس آشکار از مقیاس عزت نفس روزنبرگ (1965) و عزت نفس تک سئوالی (دانلان و همکاران، 2015) و برای سنجش عزت نفس ضمنی از آزمون تداعی ضمنی (گرینوالد و فارنام، 2000) و آزمون حرف-نام (کیتایاما و کاراساوا، 1997) استفاده شد. یافته ها: همسو با نظریه عقربه اجتماعی (لیری، 2012)، عزت نفس ضمنی حالتی در گروه طرد پایین تر از گروه پذیرش بود. در مقابل، عزت نفس آشکار حالتی در گروه طرد تفاوتی با گروه پذیرش نداشت. تبیین احتمالی این یافته می تواند فعال شدن مکانیزم های دفاعی آگاهانه برای محافظت از عزت نفس به دنبال طرد اجتماعی باشد. اثر طرد اجتماعی بر عزت نفس ضمنی حالتی توسط هیچ کدام از دو عزت نفس صفتی ضمنی و آشکار تعدیلگری نشد. در مقابل، اثر طرد اجتماعی بر عزت نفس آشکار حالتی، توسط هر دو نوع عزت نفس آشکار و ضمنی صفتی تعدیلگری شد. نتیجه گیری: عزت نفس آشکار حالتیِ کسانی که عزت نفس ضمنی صفتی بالاتر یا عزت نفس آشکار صفتی پایین تر داشتند کمتر در مقابل طرد آسیب پذیر بود. تفاوت عزت نفس آشکار و ضمنی حالتی در اثرپذیری از طرد اجتماعی در سطوح مختلف عزت نفس آشکار و ضمنی صفتی نیازمند بررسی بیشتر به نظر می رسد.
تجربه زیسته زنان متأهل دارای ازدواج بدون رضایت والدین: یک مطالعه پدیدارشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۰
225 - 252
حوزههای تخصصی:
چکیده چکیده زمینه: ازدواج به عنوان مسیری جهت کسب آرامش و تامین نیازهای انسان همواره پیش روی او بوده است و افراد همیشه سعی می کنند بهترین انتخاب را برای شریک زندگی خود داشته باشند تا زندگی سرشار از رضایت داشته باشند. هدف پژوهش حاضر بررسی تجربه زیسته در زنانی است که بدون رضایت والدین ازدواج کرده اند. روش : پژوهش با رویکرد کیفی و الگوی پدیدارشناسی انجام شد. جامعه مورد مطالعه 15 نفر از زنانی که بدون رضایت خانواده خود ازدواج کرده و به همین دلیل با خانواده مبداء خود ارتباط ندارند، با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و نمونه گیری تا زمان اشباع داده ها و عدم دستیابی به داده های جدید ادامه یافت. روش تحقیق کیفی مورد استفاده مصاحبه نیمه ساختار یافته بود. تمام مصاحبه ها ضبط و کلمه به کلمه پیاده شد و با استفاده از روش کولیزی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: در این مطالعه 4 درون مایه اصلی و چندین درون مایه فرعی بررسی و استخراج شد. درون مایه های اصلی که شامل: رضایت زناشویی، احساس تنهایی، تحمل پریشانی و حمایت متقابل بود. نتیجه گیری: با توجه به فرهنگ ایرانی و تاثیر عمیق خانواده، مسئله رضایت خانواده و والدین موردی هست که زوجین در حین انتخاب و تصمیم خود برای ازدواج، باید مورد توجه ویژه قرار دهند. نتایج پژوهش حاضر حاکی از رضایت زناشویی پایین، احساس تنهایی بالا، و حمایت متقابل پایین در زنان مورد پژوهش بود. همچنین تحمل پریشانی به نسبت بالا از نتایج به دست آمده است. کلیدواژگان: تجربه زیسته، زنان، ازدواج، بدون رضایت والدین، مطالعه پدیدارشناسی
بررسی حافظه کاری و انعطاف پذیری شناختی بر اساس نگرانی و عدم تحمل ابهام بالا و پایین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۱ تابستان(مرداد) ۱۴۰۱ شماره ۱۱۳
۹۵۲-۹۳۹
حوزههای تخصصی:
زمینه: دیدگاه های اخیر عصب شناختی مطرح می کنند که حافظه کاری و انعطاف پذیری شناختی به عنوان دو هسته اساسی کارکردهای اجرایی، تحت تأثیر نگرانی و عدم تحمل ابهام قرار می گیرند. با توجه به این که در تحقیقات انجام گرفته نقش کارکردهای شناختی در فهم و درمان اختلالات هیجانی کمتر مورد توجه قرار گرفته است، به نظر می رسد شکاف تحقیقاتی عمده ای برای تمرکز روی این جنبه های نوین وجود دارد. هدف: هدف این مطالعه مقایسه حافظه کاری و انعطاف پذیری شناختی در افراد با نگرانی و عدم تحمل ابهام بالا و پایین بود. روش: روش پژوهش حاضر، علّی – مقایسه ای بود که در آن نمونه ای به حجم 500 نفر به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و با استفاده از پرسشنامه مقیاس عدم تحمل ابهام (IUS) (فرستون و همکاران، 1994) و پرسشنامه نگرانی پنسیلوانیا (PSWQ) (میر و همکاران، 1990)، این نمونه 500 نفری مورد غربالگری قرار گرفته و 50 نفر به صورت هدفمند به عنوان افراد دارای نگرانی و عدم تحمل ابهام بالا و نیز 50 نفر به عنوان گروه دارای نگرانی و عدم تحمل بلاتکلیفی پایین در پژوهش شرکت داده شد و درنهایت هر دو گروه آزمون رایانه ای استروپ (ریدلی، 1935) و حافظه کاری ان بک (کرچنر، 1958) را تکمیل کردند. یافته ها: نتایج تحلیل واریانس چندمتغیری، تفاوت معناداری را بین حافظه کاری با آماره 417/49 F= و انعطاف پذیری شناختی با آماره 30/27 F= در بین دو گروه در سطح معناداری 0/0001 P= نشان داد. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که حافظه کاری و انعطاف پذیری شناختی در افراد با نگرانی و عدم تحمل ابهام بالا نسبت به افراد با نگرانی و عدم تحمل پایین دچار افت معناداری شده است. بنابراین توجه به این تفاوت می تواند در روند درمانی این افراد مؤثر باشد.
Modeling Quality of Life Based on Perceived Stress and Distress Tolerance of the Elderly in Ilam: The Mediating Role of Hardiness(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Iranian Journal of Health Psychology, Volume ۵, Issue ۲ - Serial Number ۱۲, Spring ۲۰۲۲
71 - 80
حوزههای تخصصی:
Objective: This study aimed to model quality of life based on perceived stress and distress tolerance of the elderly in Ilam: The mediating role of hardiness. This applicable study conducted through descriptive-structural equation modeling. Method: The statistical population was elderly people of Ilam city (N=9496) during 2020. The sample size calculated using Power-G software (2007) as 384 cases. The sample selected by aim oriented sampling method based on inclusion criteria in public places of Ilam city. Participants completed the standard questionnaires of the quality of life World Health Organization (1996), Cohen Perceived Stress (1994), Distress Tolerance Scale of Simmons and Gohar (2005), and the Kobasa hardiness Questionnaire (1982). Data analyzed in SPSS25 and Amos -25 software. Results: The results showed that there is a significant relationship between perceived stress, distress tolerance, and hardiness with the quality of life of the elderly in Ilam city. Similarly, there is a significant relationship between perceived stress and distress tolerance with Hardiness. Conclusion: The results of the structural equation model showed hardiness has a mediating role in the relationship between quality of life with distress tolerance and perceived stress. They have a total, direct, and indirect effect on variables
بررسی ویژگی های روان سنجی نسخه فارسی مقیاس حساسیت پردازش حسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تازه های علوم شناختی سال ۲۴ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۹۳)
۱۲۶-۱۱۳
حوزههای تخصصی:
مقدمه: حساسیت پردازش حسی صفت ذاتی است که در حدود 25 درصد افراد جامعه دیده می شود و با اختلال پردازش حسی متفاوت است. افزون بر مصاحبه بالینی، یکی از راه های ارزیابی این ویژگی استفاده از پرسشنامه ۲۷ پرسشی حساسیت پردازش حسی است. از این رو، پژوهش حاضر با هدف بررسی ویژگی های روان سنجی نسخه کامل این پرسشنامه به زبان فارسی انجام شد. روش کار: شرکت کنندگان شامل 484 نفر (86/70 درصد زن) در رده سنی 18 تا 78 سال بودند که به پرسشنامه حساسیت پردازش حسی همراه با پرسشنامه افسردگی و اضطراب با استفاده از گوگل فرم پاسخ دادند تا اثرپذیری پرسشنامه مذکور بررسی شود. برای بررسی پایایی بازآزمایی پرسشنامه، پس از دو هفته 168 نفر (80/73 درصد زن) دوباره پرسشنامه حساسیت پردازش حسی را تکمیل کردند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آماری آلفای کرونباخ، همبستگی پیرسون، تحلیل عاملی اکتشافی یافته ها با نرم افزارهای MATLAB، Excel و SPSS-26 استفاده شد. یافته ها: همسانی درونی ترجمه فارسی پرسشنامه حساسیت پردازش حسی با استفاده از آلفای کرونباخ 81/0 به دست آمده است. پایایی بازآزمایی این مقیاس 78/0 و پایایی دو نیمه کردن آزمون نیز در این پژوهش 66/0 به دست آمده است. تحلیل عاملی اکتشافی پرسشنامه، سه مولفه را نشان می دهد که خرده مقیاس های آن دارای روایی همگرایی خوبی هستند. ارتباط مثبت و معنا دار حساسیت پردازش حسی با افسردگی و اضطراب تایید شده و نتایج در حالت کنترل این دو نیز یکی بوده است. نتیجه گیری: نسخه فارسی پرسشنامه حساسیت پردازش حسی با ۲۷ پرسش، از ویژگی های روان سنجی مناسبی برخوردار است و قابل مقایسه با نسخه اصلی و پژوهش های دیگر به زبان های مختلف است و می تواند در موقعیت های بالینی و پژوهشی، ابزار قابل اعتمادی باشد.
بررسی مقدماتی درمان اختلالات روانی از منظر قرآن مجید با تأملی بر سوره مبارکه «ق»
منبع:
قرآن و روانشناسی دوره ۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱
127 - 139
حوزههای تخصصی:
ماهیت زندگی انسان به دلیل وجود مشکلات و ناگواری های اجتناب ناپذیر، از دردهای جسمانی و روانی جدا نیست. هدف روان درمانی کمک به انسان ها برای مواجهه با مسائل زندگی بدون رنج و عذاب است. بر این اساس هدف از این پژوهش آن است که با استفاده از آموزه های قرآن مجید به عنوان منبعی وحیانی برای شناخت انسان و مسائل پیرامون او، گامی در جهت کشف مؤلفه های مؤثر در درمان آسیب ها و اختلالات روانی برداشته شود. ازجمله مفاهیم نزدیک به این هدف در آیات قرآن، ذکر است که به وجهی از «خود» اشاره دارد که به پروردگارش متصل است. بنابراین برای مطالعه و استخراج الگوی تغییر، برای مواجهه با آسیب های روانی به مطالعه این مفهوم و نقش آن در ایجاد احساسات مطلوب در انسان نیاز است. برای دستیابی به این هدف پژوهش حاضر با روش کیفی و به شیوه تدبر سوره ای با محوریت سوره مبارکه «ق» انجام شد. یافته ها نشان داد عمده ترین اشکالی که در حوزه انسان وجود دارد، عدم توجه او به سیر تحول و رشد خودش است؛ یعنی فراموش می کند قرار است مسیری را طی کند تا در دنیا در مقامی استقرار پیدا کند و در آخرت نیز در آن مقام به فعلیت برسد و بر اساس آن زندگی دائمی اش را ادامه دهد؛ بنابراین مقصد اصلی درمان، قراردادن انسان در وضعیت هوشیارانه نسبت به آنچه در درون خود و روابط و پیرامونش اتفاق می افتد و خروج از غفلت و بی خبری نسبت به حقایق جاری در این ها است که با عنوان ذکر از آن یاد می شود. بر اساس نتایج به دست آمده از سوره ق، عوامل تقویت کننده این ذکر در انسان عبارت بودند از: انابه و توجه دائم به مقاصد الهی، خوف از وعید و قانون گرا بودن، داشتن خشیت و درک عظمت و موانع تحقق این ذکر نیز عبارتند از: سرگردانی و آشفتگی (در امر مریج بودن)، گیرندگی در جهت سوء و آسیب و ظهور صفات منفی (اثر فعال نشدن ذکر). همچنین این سوره اصلی ترین و مهم ترین فرآیند تحقق ذکر را توان شهادت معرفی می کند و از آن جایی که این توان، هم لازمه و هم نتیجه تحقق ذکر است، به نظر می رسد تقویت آن یکی از مهم ترین مسیرهای درمان اختلالات روانی و خروج انسان از رنج و عذاب به حساب بیاید.
اثربخشی برنامه توانمندسازی زنان پناهنده سرپرست خانوار بر عزت نفس، خودکارآمدی، امید و سبک های اسنادی آنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۱ بهار (خرداد) ۱۴۰۱ شماره ۱۱۱
۵۲۴-۵۰۹
حوزههای تخصصی:
زمینه: تحقیقات نشان داده اند که پناهندگان در معرض عوامل استرس زای مختلفی قرار می گیرند که این استرس زاها برای زنان پررنگ تر هستند. از طرف دیگر، برنامه های توانمندسازی روانشناختی می توانند باعث بهبود عملکرد انسان ها می شود. ازاین رو، برنامه های توانمندسازی بر روی زنان پناهنده سرپرست خانوار می تواند بسیار مفید باشد. هدف: این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی برنامه توانمندسازی زنان پناهنده سرپرست خانوار بر عزت نفس، خودکارآمدی، امید و سبک های اسنادی آنان انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه تجربی با دوگروه آزمایش و گواه بود. در این پژوهش تعداد 50 نفر از زنان پناهنده سرپرست خانوار که به حضور در پژوهش تمایل داشتند، انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو دسته آزمایش و گواه قرار گرفتند. ابزارهای پژوهش عبارت بودند از پرسشنامه خودپنداره راجرز (1975-1938)، پرسشنامه سبک های اسنادی پیترسون، سمل، وون بایر و همکاران (1982)، مقیاس عزت نفس روزنبرگ (1965)، پرسشنامه خودکارآمدی عمومی توسط شرر و همکاران (1982) و پرسشنامه امید به زندگی اشنایدر (1991). پیش آزمون در هر دو گروه انجام شد و گروه آزمایش 8 جلسه 90 دقیقه ای برنامه توانمندسازی زنان پناهنده سرپرست خانوار که توسط طوسی (1399) با مطالعات کیفی تنظیم شده است را دریافت کردند. جهت تجزیه و تحلیل یافته ها از آزمون تحلیل واریانس مختلط استفاده شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که آموزش برنامه توانمندسازی بر اعتماد به خود، خودپنداره، خودکارآمدی، امید و سبک های اسنادی زنان سرپرست خانوار پناهنده تأثیر معناداری داشته است (0/05 >p). به نحوی که نمرات عزت نفس، خودپنداره، خودکارآمدی، امیدواری و سبک های اسنادی درونی مثبت افزایش و سبک های اسناد درونی منفی کاهش معناداری در مرحله پس آزمون داشته و تغییر نمرات در مرحله پیگیری پایدار بود. نتیجه گیری: به نظر می رسد این برنامه توانمندسازی بر اعتماد به خود، خودپنداره، خودکارآمدی، امید و سبک های اسنادی زنان سرپرست خانوار پناهنده تأثیر داشته است. تحقیق در نمونه های بزرگ تر میدانی مورد نیاز است.
بررسی اثربخشی تئاتر درمانی (سایکودراما) بر بهبود علائم وسواسی – جبری و خشم در بیماران مبتلا به اختلال وسواس – اجبار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۱ بهار (خرداد) ۱۴۰۱ شماره ۱۱۱
592-575
حوزههای تخصصی:
زمینه: مطالعات قبلی نشان دهنده اثربخشی تئاتر درمانی بر التیام سوگ، خشم، اختلالات اضطرابی و خلقی و اختلال کندن پوست به عنوان یکی از اختلالات مرتبط با وسواس بوده اند با این حال تحقیقات اندکی در زمینه کاربرد تئاتر درمانی برای بیماران مبتلا به اختلال وسواس -اجبار وجود دارد. هدف: بررسی اثربخشی تئاتر درمانی بر بهبود علائم وسواسی – جبری و خشم در بیماران مبتلا به اختلال وسواس – اجبار بود. روش: تحقیق حاضر با طرح شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه انجام شد. جامعه آماری بیماران مبتلا به اختلال وسواس - اجبار مراجعه کننده به کلینیک روانشناسی و مشاوره نیک آوین شهر اصفهان در طی ماه های خرداد ماه 1399 تا تیرماه 1399 و شرکت کنندگان 24 نفر بیمار مبتلا به وسواس (16 زن و 8 مرد) بودند که به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جای داده شدند. در طول انجام تحقیق هر دو گروه تحت رژیم دارویی برای معالجه وسواس بودند با این تفاوت که گروه آزمایش به مدت 4 هفته، هر هفته 3 جلسه تئاتردرمانی را به صورت یک درمان گروهی دریافت کردند. بسته آموزشی تئاتردرمانی مورد استفاده در پژوهش حاضر توسط نویسنده اول مقاله (شیرانی) در سال 1399 ایجاد و طراحی شده و به نگارش درآمده است. قبل و بعد از انجام مداخله از پرسشنامه وسواس مادزلی (1977) و فرم کوتاه مقیاس خشم نواکو (1994) استفاده شد. تجزیه و تحلیل یافته ها نیز با استفاده از روش آماری" تحلیل کوواریانس چند متغیری و SPSS-23 انجام شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که تئاتر درمانی بر بهبود علائم وسواسی – جبری و کاهش خشم در بیماران مبتلا به اختلال وسواس - اجبار به صورت معناداری اثربخش است (0/05 P<). نتیجه گیری: بیماران مبتلا به وسواس که در جلسات گروهی تئاتردرمانی شرکت کردند بهبودی علائم اختلال وسواس - اجبار و کاهش خشم را نشان دادند. با توجه به نتایج این پژوهش تئاتردرمانی به عنوان یک درمان مؤثر برای بهبود علائم اختلال وسواس - اجبار پیشنهاد می شود.
رابطه علی جو مدرسه و رفتارهای تسهیل کننده سبک زندگی تحصیلی سلامت محور با میانجی درگیری تحصیلی در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر رابطه علّی جو مدرسه و رفتارهای تسهیل کننده سبک زندگی تحصیلی سلامت محور با میانجی گری درگیری تحصیلی در دانش آموزان بود. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی و از نوع مدل معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان ابتدایی (دوره دوم) شهرستان بروجرد در سال تحصیلی 400- 1399 به تعداد 16000 بود که به صورت تصادفی خوشه ای تعداد 450 نفر به عنوان نمونه انتخاب شد. داده های پژوهش با استفاده از پرسشنامه های رفتارهای تسهیل کننده سبک زندگی تحصیلی سلامت محور (HC-ALFB) صالح زاده و همکاران (1396)، جو مدرسه (SC) لی و همکاران (2017) و درگیری تحصیلی (AC) زرنگ (1391) گردآوری گردید. داده ها با استفاده از روش معادلات ساختاری مورد تحلیل قرارگرفت. نتایج مدل یابی معادلات ساختاری نشان داد که جو مدرسه نقش مستقیم معناداری بر رفتارهای تسهیل کننده سبک زندگی تحصیلی سلامت محور دانش آموزان دارد (0.01p<). همچنین جو مدرسه به طور غیر مستقیم و از طریق درگیری تحصیلی اثر معناداری بر رفتارهای تسهیل کننده سبک زندگی تحصیلی سلامت محور دارد (0.01p<). در نهایت، نتایج مربوط به شاخص های برازندگی مدل نشان داد که مدل پیشنهادی اصلاح شده با داده ها برازش نسبتاً خوبی دارد و می تواند واریانس رفتارهای تسهیل کننده سبک زندگی تحصیلی سلامت محور را تبیین کند نتایج نشان می دهد با توجه داشتن به متغیرهای جو مدرسه و درگیری تحصیلی می توان افزایش رفتارهای تسهیل کننده سبک زندگی تحصیلی سلامت محور دانش آموزان را انتظار داشت.