فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۱۶۱ تا ۵٬۱۸۰ مورد از کل ۳۶٬۲۵۰ مورد.
منبع:
مطالعات روانشناسی تربیتی سال نوزدهم بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۹
105 - 91
حوزههای تخصصی:
امروزه به دلیل پیچیدگی جوامع، عوامل زیادی موجب زمینه سازی استرس به خصوص زمانی که دانش آموزان از دوران مدرسه به دوران دانشجویی انتقال می یابند، به جهت قرار گرفتن در یک محیط جدید در برابر استرس آسیب زا هستند. بنابراین هدف مطالعه حاضر بررسی ویژگی های روانسنجی پرسشنامه منابع استرس دوره دانشجویی(PSSI)، یعنی پایایی، روایی، تایید ساختارعاملی آن در جمعیت دانشجویی دانشگاه بود. پرسشنامه منابع استرس دوره دانشجویی، یک پرسشنامه خودسنجی43 ماده ای است و دارای پنج خرده مقیاس: تحصیلی، محیط یادگیری، فرهنگ محیط دانشگاهی، بین فردی و شخصی است. 345 دانشجو به روش نمونه گیری در دسترس و طبق فرمول تعیین حجم نمونه کوکران کوکران شدند و مقیاس استرس زندگی دانشجویی را تکمیل کردند. به منظور تعیین اعتبار سازه از روش تحلیل عاملی، برای تعیین همسانی درونی از ضرایب آلفای کرونباخ استفاده شد. به منظور تحلیل داده ها، پایایی از طریق ضریب آلفای کرونباخ برای پنج مقیاس: تحصیلی، محیط یادگیری، فرهنگ محیط دانشگاهی، ارتباط بین فردی و شخصی به ترتیب 80/0، 82/0، 80/0، 78/0 و 88/0 به دست آمد. روایی همگرا از طریق همبستگی PSSI با نمره حاصل از پرسشنامه استرس دوران دانشجویی گادزلا برآورد شد که همبستگی بین نمره کل دو آزمون64/0 به دست آمد که از لحاظ آماری معنادار است( 05/0>P ). روایی سازه PSSI نیز از طریق تحلیل عاملی تایید بررسی و اصلاح شدمجموع می توان نتیجه گرفت مقیاس استرس دانشجویی ابزاری روا و پایا برای سنجش استرس دوران دانشجویی است.
مقایسه اثربخشی حساسیت زدایی با حرکت چشم و بازپردازش، رهاسازی هیجانی و شناختی-رفتاری در استرس پس از سانحه کووید19(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۸ بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۹
17 - 24
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی سه روش درمانی حساسیت زدایی با حرکت چشم و پردازش مجدد، فن رهاسازی هیجانی و درمان شناختی-رفتاری در درمان اختلال استرس پس از سانحه بهبودیافتگان بیماری کووید19شهر تبریز در سال 1400 بود. روش پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه بیماران بهبودیافته زن کووید-19 بود که بصورت هدفمند (افراد دارای نمره بالاتر از میانگین در پرسشناه استرس پس از سانحه)تعداد 48 بیمار زن بهبود یافته کووید19 با تشخیص PTSD انتخاب و در چهار گروه، گروه آزمایش1(12 نفر)،گروه آزمایش2 (12نفر)، گروه آزمایش3 (12نفر) و گروه کنترل(12 نفر) به صورت تصادفی جایگزین شدند. شرکت کنندگان در جلسات EMDR و EFT بصورت فردی و CBT به صورت گروهی در 6 جلسه چهل و پنج دقیقه ای تحت درمان قرار گرفتند. گروه کنترل برنامه عادی روزانه خود را گذراند. همه آزمودنی ها در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون به وسیله پرسشنامه اختلال استرس پس از سانحه مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده های پژوهشی با تحلیل کوواریانس با استفاده از نرم افزارSPSS نسخه 22 تحلیل شد. نتایج نشان داد که علائم استرس پس از سانحه در هر سه گروه آزمایشی به طور معناداری کاهش یافته است ( 05/0P<). در نتیجه هر سه روش درمانی EMDR ، CBT و EFT باعث کاهش علائم استرس پس از سانحه می شود و همچنین روش درمانی EMDR نسبت به CBT و EFT تاثیر بیشتری بر PTSD داشته است. نتایج حاصله بر استفاده بیشتر از مداخله EMDR برای علائم PTSD اشاره دارد.
نقش انعطاف پذیری روان شناختی بر اضطراب کرونا با میانجی گری تنظیم شناختی هیجان در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی تأثیر انعطاف پذیری روان شناختی بر اضطراب کرونا با میانجی گری تنظیم شناختی هیجان در دانشجویان مقطع کارشناسی مرکز آموزش عالی پلدختر صورت پذیرفت. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی بود. نمونه شامل 230 نفر از دانشجویان مقطع کارشناسی مرکز آموزش عالی پلدختر در سال تحصیلی 400-1399 بود که بر اساس قاعده سرانگشتی کلاین و به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش مقیاس اضطراب کرونا ویروس، سیاهه انعطاف پذیری شناختی و پرسش نامه تنظیم شناختی هیجان بود. تحلیل داده ها به روش آماری تحلیل مسیر انجام شد و برای بررسی نقش واسطه ای متغیرها از آزمون بوت استراپ استفاده شد. یافته ها نشان داد که پس از حذف مسیر مستقیم از راهبردهای سازش یافته تنظیم هیجان به اضطراب کرونا، مدل علّی انعطاف پذیری روان شناختی به اضطراب کرونا دانشجویان از طریق نقش واسطه ای راهبردهای سازش نایافته تنظیم هیجان مورد تأیید قرار گرفت. به طور کلی راهبرد سازش نایافته تنظیم هیجان نقش میانجی در رابطه ی بین انعطاف پذیری روان شناختی و اضطراب کرونا ایفا کرد؛ لذا انجام دادن اقدامات مناسب برای کاهش راهبرد سازش نایافته تنظیم هیجان و افزایش انعطاف پذیری روان شناختی در دانشجویان پیشنهاد می شود.
تحلیل روان سنجی نسخه فارسی مقیاس غرور تحصیلی در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۷ تابستان ۱۴۰۲شماره ۲ (پیاپی ۶۶)
216 - 193
حوزههای تخصصی:
هدف : غرور به مثابه یک هیجان پیشرفتِ خودآگاه، در بافتِ پیشرفت، یک تجربه هیجانی متداول، تلقی می شود و برای فهم انگیزشِ پیشرفت و کنش وری تحصیلی یادگیرندگان از نقش بااهمیتی برخوردار است. براین اساس، مطالعه حاضر با هدف تحلیل روان سنجی نسخه فارسی مقیاس غرور تحصیلی در بین دانشجویان ایرانی انجام شد. روش : در این پژوهش همبستگی، 250 دانشجو (140 دختر و 110 پسر) که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند به نسخه تجدیدنظرشده پرسش نامه هدف پیشرفت (الیوت و مورایاما، 2008)، نسخه تجدیدنظرشده مقیاس ارزیابی تنیدگی (رویلی، رویسچ، جاریکا و واگن، 2005) و مقیاس غرور تحصیلی (باچنر، پکران و لیچتنفیلد، 2018) پاسخ دادند. یافته ها : نتایج تحلیل عاملی تأییدی با تکرار ساختار دوعاملی مقیاس غرور تحصیلی شامل غرور خودمحور و غرور دگرمحور از روایی درونی مقیاس غرور تحصیلی، حمایت کرد. علاوه بر این، نتایج مربوط به روابط بین وجوه غرور تحصیلی با جهت گیری های هدفی و فرایندهای ارزیابی شناختی، شواهد مضاعفی را در دفاع از روایی بیرونی مقیاس غرور تحصیلی فراهم آورد. نتیجه گیری : در مجموع، نتایج پژوهش حاضر موافق با مواضع نظریه کنترل ارزش هیجانات پیشرفت، با تأکید بر ضرورتِ تحلیل و فهم مشخصه های کُنشی سازه غرور تحصیلی، در قلمرو هیجانات پیشرفت مثبت و منفی، شواهد مضاعف و قابل دفاعی را در دفاع از مطالعه هیجانات پیشرفت در دو قالب هیجانات منفرد و معطوف بر یک تجربه واحد و البته، در ساحتِ هیجانات چندگانه مثبت و منفی، فراهم آورد.
بررسی ذهنی سازی بر اساس سبک های دلبستگی، توانمندی ایگو، روابط موضوعی و الگوی تجلی اضطراب در دانشجویان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
تحقیقات علوم رفتاری دوره ۲۰ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۷۱)
۱۸۹-۱۷۶
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: ظرفیت ذهنی سازی برای توانمندسازی دانشجویان در تعاملات بین فردی و به تبع اخذ موفقیت های آینده لازم است و به همین دلیل شناخت همبسته های آن ضروری است. هدف از پژوهش حاضر ارائه بررسی ذهنی سازی بر اساس سبک های دلبستگی، توانمندی ایگو، روابط موضوعی و الگوی تجلی اضطراب در دانشجویان بود. مواد و روش ها: پژوهش حاضر از نوع توصیفی-همبستگی است. جامعه پژوهش را دانشجویان دانشگاه سراسری اصفهان و دانشگاه آزاد شهر اصفهان (خوراسگان) در نیمه اول سال ۱۴۰۱ تشکیل دادند که بر اساس آخرین گزارش ها، تعداد آنها ۳۵۱۶۱ نفر اعلام شده است. بر اساس فرمول کوکران، ۳۸۰ دانشجو به صورت در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه سبک های دلبستگی (ASQ)، پرسشنامه توانمندی ایگو (PIES)، مقیاس روابط موضوعی بل (BORI)، پرسشنامه الگوهای تجلی اضطراب و پرسشنامه ظرفیت ذهنی سازی (RFQ) بود که به صورت انفرادی توسط دانشجویان تکمیل شدند. بررسی داده ها به روش تحلیل رگرسیون چندگانه و با استفاده از نسخه بیست و ششم نرم افزار SPSS انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد که سبک های دلبستگی ایمن و دوسوگرا و همچنین توانمندی ایگو قادر به پیش بینی معنادار ظرفیت ذهنی سازی دانشجویان هستند (۰۵/۰>P). نتیجه گیری: لازم است جهت بهبود ذهنی سازی دانشجویان، اقداماتی جهت تقویت سبک های دلبستگی ایمن و کاهش سبک دلبستگی دوسوگرا و همچنین افزایش توانمندی ایگو اعمال شود. تازه های تحقیق اکرم دهقانی: Google Scholar, Pubmed
مقایسه اثربخشی درمان فراتشخیصی یکپارچه و امید درمانی بر فعالیت های خودمراقبتی و اجتناب شناختی-رفتاری در بیماران مبتلا به دیابت نوع 2(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: مقایسه رویکردهای مختلف روان شناختی درزمینه میزان اثرگذاری آن ها بر متغیرهای روان شناختی موردعلاقه بسیاری از محققان می باشد؛ در این راستا پژوهش حاضر باهدف مقایسه اثربخشی درمان فراتشخیصی یکپارچه و امید درمانی بر فعالیت های خودمراقبتی و اجتناب شناختی-رفتاری در بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 انجام گردید. مواد و روش ها: طرح پژوهش آزمایشی و از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل می باشد. جامعه آماری شامل کلیه زنان و مردان متأهل مبتلا به دیابت نوع 2 و عضو انجمن دیابت شهر اهواز در سال 1400 بودند. 60 نفر از این بیماران بر اساس ملاک های ورود و خروج، غربال گری و به صورت هدفمند انتخاب شدند و بعد از همسان سازی، به صورت گمارش تصادفی در 3 گروه 20 نفره گمارده شدند. ابزارهای تحقیق شامل مقیاس فعالیت های خودمراقبتی دیابت (توبرت و همکاران، 2000) و مقیاس اجتناب شناختی-رفتاری (اتنبرگ و دابسون، 2004) بود. داده ها از طریق تحلیل کوواریانس چندمتغیری(MANCOVA) و تک متغیری (ANCOVA) با استفاده از نرم افزارSPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که درمان فراتشخیصی یکپارچه و امید درمانی بر فعالیت های خودمراقبتی و اجتناب شناختی-رفتاری در بیماران مبتلا به دیابت مؤثر بوده اند (05/0>P)؛ به علاوه، نتایج نشان داد که بین اثربخشی دو نوع مداخله در بیماران مبتلابه دیابت تفاوت معنا داری وجود ندارد. نتیجه گیری: به نظر می رسد هر دو رویکرد به یک اندازه بر فعالیت های خودمراقبتی و اجتناب شناختی-رفتاری در بیماران مبتلا به دیابت اثرگذار است. تازه های تحقیق کبری کاظمیان مقدم: Google Scholar, Pubmed
ارزیابی دستور داستان در گفتمان روایتی فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تازه های علوم شناختی سال ۲۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۹۸)
۱۳۶-۱۲۳
حوزههای تخصصی:
مقدمه: آزمون گفتمان روایتی فارسی که ابزاری برای بررسی بالینی گفتمان کودکان و بزرگسالان فارسی زبان با و بدون نیازهای ویژه به شمار می رود، مقیاسی برای ارزیابی دستور داستان ارائه نکرده است. پژوهش حاضر به منظور استانداردسازی آزمون دستور داستان در گفتمان روایتی فارسی زبانان مبتلا به اختلالات ارتباطی جهت ارزیابی بالینی انجام شد. روش کار: با استفاده از مقیاس لیکرت برای ارزیابی روایت، از پرسشنامه پنج سطحی برای سنجش وضوح عناصر چهار بخش روایت در مدل سلسله مراتبی ثرندایک استفاده شد. برای تعیین این که آیا سؤالات پیشنهادی، دامنه رفتاری مشاهده شده (دستور داستان) را پوشش می دهد، و برای همه آزمون گران ساده و ملموس است، و به طور کلی پرسشنامه دارای شاخص اعتبار محتوای بالایی بر اساس نظر متخصصان می باشد یا خیر، با شش زبان شناس و شش آسیب شناس گفتار و زبان مشاوره شد. برای تعیین روایی افتراقی، بررسی دستور داستان در رابطه با دو تکلیف بازگویی داستان و خلق بداهه روایت توسط دو گروه از دانش آموزان دبستانی با و بدون اختلال شنوایی در مدارس ابتدایی عادی انجام شد. پایایی به صورت درون ارزیاب و برون ارزیاب مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها: در بخش های صحنه و موضوع، بین میانگین نمرات گروه های شنوا و دچار آسیب شنوایی در خلق روایت یا بازگویی داستان تفاوت معنا داری وجود نداشت اما در بخش های اپیزودها (001/0>P) و گره گشایی (001/0>P)، نمرات گروه شنوا به طور قابل توجهی بالاتر از گروه آسیب دیده شنوایی بود. نتیجه گیری: روایی و پایایی آزمون مبتنی بر مدل ثرندایک مشخص کرد که برای ارزیابی بالینی دستور داستان موثر است.
اثربخشی توان بخشی شناختی بر حافظه فعال و دیداری دانش آموزان نارسانویس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تازه های علوم شناختی سال ۲۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۹۸)
۱۷۷-۱۶۱
حوزههای تخصصی:
مقدمه: با توجه به تأثیرات نارسانویسی در بعد روان شناختی دانش آموزان مبتلا و مشکلات شدید یادگیری تحصیلی، مطالعه حاضر با هدف تعیین اثربخشی توان بخشی شناختی بر حافظه فعال و دیداری دانش آموزان نارسانویسی انجام شد. روش کار: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با دوره پیگیری همراه با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دختر پایه دوم و سوم ابتدایی مبتلا به اختلال نارسانویسی شهر تهران در سال تحصیلی 1401-1400 بودند که از مدارس عادی به مراکز آموزشی و توان بخشی مشکلات ویژه یادگیری ارجاع داده شده بودند؛ که از بین آنها 28 نفر انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جای دهی شدند. دانش آموزان به مقیاس تشخیصی نارسانویسی یعقوبی و همکاران (1400)، آزمون حافظه فعال N-BACK (2001) و آزمون حافظه دیداریKim Karad (1945) پاسخ دادند. سپس گروه آزمایش برنامه آموزش توان بخشی شناختی را دریافت کردند، ولی برای گروه کنترل فقط آموزش های مدرسه ارائه شد. برای تحلیل داده ها از آزمون اندازه گیری مکرر با نرم افزار SPSS نسخه 24 در سطح معنا داری 05/0 استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که برنامه توان بخشی شناختی بر بهبود حافظه فعال و دیداری دانش آموزان نارسانویس مؤثر بود و نتایج در دوره پیگیری، پایدار بود (01/0>P). نتیجه گیری: پیشنهاد می شود جهت بهبود حافظه فعال و دیداری دانش آموزان نارسانویس، رویکرد توان بخشی شناختی در مراکز آموزشی و تربیتی مورد استفاده قرار گیرد.
بررسی ویژگی های روانسنجی پرسشنامه خودنظم بخشی در دانش آموزان مقطع دوم متوسطه شهر تهران
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین شاخص های روان سنجی پرسشنامه خود نظم بخشی تحصیلی رایان و کانل (1989) انجام گرفت. جامعه آماری در این تحقیق شامل دانش آموزان مقطع دوم متوسطه شهر تهران در سال تحصیلی 1402-1401 بودند. نمونه پژوهش شامل 373 دانش آموز بود که به روش خوشه ای انتخاب شدند. در این پژوهش برای بررسی اعتبار سازه (تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی) و برای بررسی پایایی روش آلفای کرونباخ بکار گرفته شد. بر اساس تحلیل داده ها پژوهش حاضر 4 عامل را شناسایی کرد که درمجموع 90/50 درصد متغیر خود نظم بخشی تحصیلی را تبیین می کنند. نتایج تحلیل عاملی تأییدی نشان داد شاخص های برازش مدل در وضعیت مطلوبی قرار دارند. بعلاوه، ضریب آلفای کرونباخ برای خرده مقیاس ها بین 78/0 تا 89/0 محاسبه شد. با توجه به ضرایب روایی و پایایی مطلوب، سهولت اجرا، نمره گذاری و تعبیر و تفسیر و هم چنین زمان اندک برای پاسخگویی می توان گفت پرسشنامه خود نظم بخشی تحصیلی (SRQ-A) واجد شرایط لازم برای استفاده در پژوهش های روان شناختی به منظور اندازه گیری خود نظم بخشی تحصیلی است.
نقش واسطه ای ادراک سربار بودن و ایده پردازی خودکشی در رابطه بین تعارض والد– نوجوان با جرح خویشتن غیر خودکشی گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ فروردین ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۸۲)
۱۲۰-۱۰۹
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین نقش واسطه ای ادراک سربار بودن و ایده پردازی خودکشی در رابطه بین تعارض والد - نوجوان با جرح خویشتن غیرخودکشی گرا اجرا شد. جامعه آماری پژوهش دانش آموزان دوره متوسطه دوم شهر تهران در سال تحصیلی 98-99 به تعداد 224400 نفر بود. 420 نفر به شیوه نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب و به مقیاس ایده پردازی خودکشی بک (BSSI، بک و همکاران، 1979)، سیاهه آسیب به خود (SHI، سانسون و همکاران، 1998)، پرسشنامه رفتار متعارض (CBQ، رابین و فاستر، 1989) و پرسشنامه نیازهای بین فردی (INQ، ون آردن و همکاران، 2012) پاسخ دادند. تحلیل داده ها با روش تحلیل مسیر نشان داد، تعارض والد – نوجوان با ادراک سربار بودن، ایده پردازی خودکشی و جرح خویشتن غیرخودکشی گرا ارتباط مستقیم معنادار (01/0>P) و ایده پردازی خودکشی و ادراک سربار بودن با جرح خویشتن غیرخودکشی گرا ارتباط مستقیم معنادار (01/0>P) و تعارض والد – نوجوان با جرح خویشتن غیرخودکشی گرا از طریق ادراک سربار بودن و ایده پردازی خودکشی ارتباط غیرمستقیم و معناداری (01/0>P) بودند. نتایج این پژوهش نشان داد تعارض والد – نوجوان با واسطه گری ادراک سربار بودن و ایده پردازی خودکشی جرح خویشتن غیرخودکشی گرا را تبیین می کند و اینکه مدل از برازش مطلوبی برخوردار بوده است. براساس یافته های فوق می توان نتیجه گرفت ادراک سربار بودن و ایده پردازی خودکشی نقش واسطه ای را در رابطه بین تعارض والد – نوجوان و جرح خویشتن غیرخودکشی گرا ایفا می کنند.
مقایسۀ اثربخشی درمان امیدمحور و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر افسردگی و اضطراب مرگ مردان و زنان مبتلا به دیابت نوع دو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره ۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۶)
324 - 339
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثر بخشی درمان امید محور و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر افسردگی و اضطراب مرگ بیماران مبتلا به دیابت نوع دو بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر یک طرح نیمه آزمایشی پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه و پیگیری بود که تعداد ۴۵ نفر از بیماران مبتلا به دیابت نوع دو مراجعه کننده به انجمن دیابت ایران که واجد ملاک های ورود به پژوهش بودند با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایش قرار گرفتند، برای گروه آزمایش، درمان امید محور و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد اجرا شد اما گروه کنترل هیچ نوع درمانی دریافت نکرد. هر دو گروه پیش از انجام مداخله و پس از آن پرسش نامه افسردگی (بک و همکاران، 1996) و اضطراب مرگ (تمپلر، 1970) را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس آمیخته مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد اثربخشی درمان امید محور و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد باعث کاهش افسردگی و اضطراب مرگ بیماران مبتلا به دیابت نوع دو شده است و در تفاوت اثر بخشی بین دو درمان، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد نسبت به درمان امید محور موجب کاهش افسردگی بهتر با اثربخشی بالاتر نسبت به درمان امید محور در بیماران مبتلا به دیابت نوع دو شد (05/0=p). نتیجه گیری: نتایج این پژوهش پیشنهاد می کند در کنار پیروی از درمان های دارویی از درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان امید محور جهت بهبود افسردگی و اضطراب مرگ در بیماران مبتلا به دیابت نوع دو می توان استفاده کرد تا به این وسیله از عوارض بیماری، پیشگیری به عمل آید.
بررسی اثر بخشی برنامه آموزش توجه مشترک بر مهارت های گفتاری و مولفه های زبان بیانی، دریافتی و گفتاری کودکان با اختلال طیف اتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره ۴ ویژه نامه ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۷) مجموعه مقالات حوزه خانواده و فرزند
215 - 233
حوزههای تخصصی:
هدف: تعیین اثربخشی برنامه توجه مشترک بر مولفه های زبان بیانی، دریافتی و گفتاری کودکان با اختلال طیف اتیسم 3 تا 5 سال اجرا شده است. روش پژوهش: جامعه آماری شامل تمامی کودکان با اختلال طیف اتیسم 3 تا 5 سال که به مدارس پیش دبستانی ویژه کودکان با احتلال طیف اتیسم و کلینیک ها شهر تهران مراجعه کرده بودند. نمونه پژوهش به صورت در دسترس بود، که شامل 5 کودک که به صورت تصادفی انتخاب شدند. جهت بررسی اثر بخشی برنامه ابزارهای آزمون سنجش رشد نیوشا، مقیاس نمره گذاره اختلال طیف اتیسم گیلیام (گارس3) و مجموعه تکالیف باور کاذب استفاده گردید. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از روشهای آمار توصیفی، تحلیل مشاهده ای، اندازه اثر و درصد بهبودی استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش ها پس از تحلیل همچنین میانگین نمرات در مولفه های زبان بیانی و دریافتی پس از اجرای برنامه آموزش توجه مشترک نسبت به خط پایه، روند رشد نسبی و بهبود کلی را نشان داد. نتیجه گیری : نتایج این پژوهش حاکی از اثربخشی برنامه آموزش توجه مشترک بر بهبود مولفه های زبان زبان بیانی، دریافتی و گفتاری کودکان با اختلال طیف اتیسم است. بنابراین پیشنهاد می شود از این برنامه آموزشی به منظور بهبود مهارت های زبانی این کودکان استفاده شود.
طراحی و تدوین برنامه ترکیبی مبتنی بر روش نظریه ذهن و روش فلورتایم و اثربخشی آن بر مهارت اجتماعی- ارتباطی و رفتارهای کلیشه ای کودکان مبتلا به اختلال طیف اتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره ۴ ویژه نامه ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۷) مجموعه مقالات حوزه خانواده و فرزند
410 - 424
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف طراحی و تدوین برنامه ترکیبی مبتنی بر روش نظریه ذهن و روش فلورتایم و اثربخشی آن بر مهارت اجتماعی-ارتباطی و رفتارهای کلیشه ای کودکان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم انجام شد. روش پژوهش: روش پژوهش حاضر آمیخته (کیفی-کمی) از نوع اکتشافی متوالی می باشد. در بخش کیفی با رویکرد تحلیل محتوای استقرایی، جامعه آماری عبارت از کلیه منابع و مقالات معتبر علمی نمایه شده و مرتبط در پایگاه های اطلاعاتی بودند و نمونه گیری نظری و قاعده اشباع بکار گرفته شد. در بخش کمی، جامعه پژوهش حاضر تمامی کودکان 2 تا 5 سال مبتلا به اختلال طیف اتیسم مراجعه کننده به مرکز اوتیسم عاطفه های رفسنجان بودند که از طرف خود و خانواده هایشان حاضر به همکاری و شرکت در جلسات بودند. نمونه شامل 5 نفر ازکودکان 2 تا 5 سال مبتلا به اختلال طیف اتیسم بودند. این افراد به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب و در یک مطالعه تک گروهی با طرح تک آزمودنی مورد بررسی قرار گرفتند. ابزار پژوهش پرسشنامه گیلیام گازر (1994) بود. یافته ها: نتایج بخش کیفی پژوهش منجر به تدوین بسته درمانی ترکیبی 12 جلسه ای بسته برنامه ترکیبی مبتنی بر روش نظریه ذهن و روش فلورتایم شد. نتایج بخش کمی نشان داد روش آموزش برنامه ترکیبی مبتنی بر روش نظریه ذهن و روش فلورتایم بر مؤلفه های مهارت اجتماعی–ارتباطی با درصد بهبودی بین 25 تا 55 درصد، تأثیر داشته است. همچین روش نظریه ذهن و روش فلورتایم بر نمرات رفتارهای کلیشه ای با درصد بهبودی بین 14 تا 46 درصد، تأثیر داشته است. نتیجه گیری: مدل مفهومی برنامه ترکیبی مبتنی بر روش نظریه ذهن و روش فلورتایم بر اساس بعد مهارت های ارتباطی، بعد مهارت های گفتاری حرکتی، بعد مهارت های بین فردی و تعامل اجتماعی و بعد بازشناسی هیجان تدوین شد. نتایج نشان داد که روش آموزش برنامه ترکیبی مبتنی بر روش نظریه ذهن و روش فلورتایم بر مهارت اجتماعی-ارتباطی و رفتارهای کلیشه ای تأثیر داشته است
مدل پیش بینی کیفیت زندگی بر اساس دلبستگی مادر به جنین با میانجی گری اضطراب بارداری در زنان باردار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۷۰
251 - 259
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل پیش بینی کیفیت زندگی بر اساس دلبستگی مادر به جنین با میانجی گری اضطراب بارداری در زنان باردار صورت پذیرفت. روش پژوهش، توصیفی- همبستگی و تحلیل مسیر بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل زنان باردار مراجعه کننده به مراکز بهداشتی و مطب متخصصین زنان شهر اهواز در شش ماهه دوم سال 1398 بود. نمونه آماری شامل 400 زن باردار بود که با استفاده از روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده شامل پرسشنامه کیفیت زندگی (وار و شربوم، 1992) (QLQ)، پرسشنامه اضطراب بارداری (وندنبرگ، 1990) (PAQ) و پرسشنامه دلبستگی مادر به جنین (کرانلی، 1981) (MAFQ) بود. تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل مسیر و آزمون بوت استراپ صورت گرفت. نتایج نشان داد دلبستگی مادر به جنین و اضطراب بارداری با کیفیت زندگی دارای رابطه معنادار است (01/0>p). همچنین دلبستگی مادر به جنین و اضطراب بارداری بر کیفیت زندگی دارای اثر مستقیم معنادار است (01/0>p). علاوه بر این نتایج بوت استراپ نشان داد که اضطراب بارداری در رابطه دلبستگی مادر به جنین با کیفیت زندگی زنان باردار دارای نقش میانجی گری معنادار است (01/0>p). در نهایت مدل از برازش مناسبی برخوردار بود. با توجه به نقش میانجی معنادار اضطراب بارداری لازم است که درمانگران بالینی با بکارگیری روش های درمانی روان شناختی کارآمد، اضطراب بارداری زنان باردار را کاهش دهند.
بررسی تأثیر ساختار قدرت درخانواده بر میزان ابراز عشق و محبت در بین زوجین (مورد مطالعه: خانواده های شهر جهرم )(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات اسلامی ایرانی خانواده سال ۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
102 - 123
حوزههای تخصصی:
مقدمه : ابراز عشق و محبت به عنوان یکی از مهم ترین عوامل در تعیین ثبات و دوام زندگی زناشویی مطرح است. یکی از عوامل موثر بر ابراز عشق و محبت ، ساختار قدرت است. روش پژوهش، پیمایش است. جامعه آماری شامل تمامی خانواده های معمولی شهر جهرم می باشند که 351 زوج به عنوان نمونه تعیین و با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای (مرحله ای) انتخاب شده اند. ابزار تحقیق، پرسشنامه است. برای تعیین اعتبار متغیر ساختار قدرت از روش اعتبار سازه به روش تحلیل عاملی ، برای متغیر ابراز عشق و محبت روش اعتبار صوری، و برای تعیین پایایی، از شیوه هماهنگ درونی به روش آلفای کرونباخ استفاده شده است. یافته ها: نتایج توصیفی پژوهش نشان می دهد که میانگین نمره ابراز عشق و محبت در بین زوجین کمی بالاتر از حد متوسط می باشد.یافته های تحلیلی پژوهش نشان می دهد رابطه ابراز عشق و محبت با ابعاد ساختار قدرت مثبت، قوی و معنادار است. در بین متغیرهای جمعیتی رابطه سن، تحصیلات، شغل مردان، مدت ازدواج، تعداد فرزند، طبقات مختلف با ابراز عشق و محبت بین زوجین معنادار، مثبت و قوی است. نتیجه گیری: تبیین متغیر وابسته برحسب مجموع متغیرهای مستقل، بیانگر آن است که متغیرهای حوزه ها و قلمرو قدرت، تحصیلات مردان، سن، ساختار قدرت (کل) و تحصیلات زنان به ترتیب قویترین پیش بینی کننده ابراز عشق و محبت هستند و قادرند 29 درصد از تغییرات واریانس ابراز عشق و محبت را تبیین کنند.
سرمایه اجتماعی برخط به عنوان پیش بینی کننده شدت استفاده از شبکه های اجتماعی: بررسی تغییرناپذیری جنسیتی
منبع:
نوآوری های اخیر در روان شناسی سال ۱ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱
52 - 63
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی تغییرناپذیری جنسیتی رابطه سرمایه اجتماعی برخط با شدت استفاده از شبکه های اجتماعی انجام شد. یک نمونه شامل 117 نفر (62 زن و 55 مرد) از کاربران ایرانی فیس بوک با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و مقیاس سرمایه اجتماعی اینترنتی (ISCS) را تکمیل کردند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل چندگروهی با رویکرد حداقل مربعات جزئی (PLS-MGA) استفاده شد. میان پیوندسازی، پل بندی و نمره کل سرمایه اجتماعی برخط با شدت استفاده از شبکه اجتماعی رابطه مثبت و معناداری وجود داشت (0/01>P). در کل نمونه و گروه مردان پل بندی اثر بیشتری بر شدت استفاده از شبکه اجتماعی داشت. اما در گروه زنان پیوندسازی نقش بیشتری داشت. مقایسه بین گروهی نیز نشان داد که ضرایب مسیر در میان گروه ها تفاوت معناداری ندارند (0/05<P). به نظر می رسد سرمایه اجتماعی برخط و شدت استفاده از شبکه اجتماعی رابطه دوسویه دارند و کاربرانی که از سرمایه اجتماعی برخط بالاتری برخوردارند بیشتر از شبکه اجتماعی استفاده می کنند و در این زمینه تفاوت جنسیتی وجود ندارد.
تأثیر درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش بر حافظه خودزندگی نامه ای، تفکر آینده نگر رویدادی و افسردگی بیماران مبتلا به اختلال افسردگی اساسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اختلال افسردگی اساسی علاوه بر مشکلات خلقی به همراه نقایص شناختی متعددی از جمله ضعف در حافظه خودزندگی نامه ای و تفکر آینده نگر رویدادی است که روش های درمانی متعددی برای بهبود آنها به کار گرفته شده است. پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش برحافظه خودزندگی نامه ای، تفکرآینده نگر رویدادی و افسردگی در بیماران دارای اختلال افسردگی اساسی است. روش کار: این پژوهش یک طرح شبه آزمایشی تصادفی از نوع پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با فاصله سه ماهه بود. تعداد 30 نفر با دامنه سنی 18 تا 60 سال (22 زن و 8 مرد) با روش نمونه گیری در دسترس از میان مراجعان درمانگاه روان پزشکی انیستیتو تهران در سال های 1400 و 1401، با رعایت معیارهای ورود و خروج انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) جایگزین شدند. ابزار مطالعه شامل مصاحبه ساختاریافته SCID برای تشخیص افسردگی، آزمون حافظه خودزندگی نامه ای، آزمون تفکرآینده نگر رویدادی و پرسشنامه افسردگی، اضطراب و استرس (DASS-21) بود. گروه آزمایش درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش برای 8 جلسه دریافت کرد که جلسات به صورت فردی هفته ای یک نوبت 30 دقیقه ای برگزار شد و گروه کنترل هیچ آموزشی دریافت نکرد. برای تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس درون گروهی_بین گروهی مختلط توسط نرم افزار SPSS-26 استفاده شد. یافته ها: نتایج تحلیل واریانس درون گروهی_بین گروهی مختلط نشان داد، درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش تأثیر معناداری بر ارتقای حافظه خودزندگی نامه ای و تفکرآینده نگر رویدادی و کاهش علائم افسردگی در مرحله پس آزمون و پیگیری در گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل داشته است (0/05>P). نتیجه گیری: بر اساس نتایج این مطالعه با توجه به اثربخش بودن درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش و ماندگاری اثر آن در پیگیری سه ماهه، این روش درمانی برای بهبود نقایص شناختی مانند بیش کلی گرایی حافظه خودزندگی نامه ای و تفکرآینده نگر رویدادی و کاهش علایم افسردگی اساسی توصیه می شود.
تدوین مدل یادگیری مادام العمر معلمان بر اساس خستگی هیجانی، کار گروهی و مشکلات اقتصادی – اجتماعی با میانجی گری توانمندسازی روانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۲ پاییز (آذر) ۱۴۰۲ شماره ۱۲۹
۱۸۲۰-۱۸۰۱
حوزههای تخصصی:
زمینه: گرایش به یادگیری یک ویژگی اساسی در میان انسان های توانمند است و در این میان، وجود این گرایش در بین معلمان می تواند سرچشمه شکل گیری توانایی ها و مهارت های گسترده شود. تاکنون مطالعات متعددی به مدل های یادگیری معلمان پرداخته اند، اما در مورد تدوین مدل یادگیری مادام العمر معلمان بر اساس خستگی هیجانی، کار گروهی و مشکلات اقتصادی – اجتماعی با میانجی گری توانمندسازی روانی شکاف پژوهشی وجود دارد. هدف: پژوهش حاضر با هدف تدوین مدل یادگیری مادام العمر بر اساس خستگی هیجانی، کار گروهی و مشکلات اقتصادی - اجتماعی با میانجی گری توانمندسازی روانی در معلمان شهر کرمانشاه انجام شد. روش: پژوهش حاضر بر اساس هدف، کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی - همبستگی بود. جامعه آماری شامل تمام معلمان دوره های تحصیلی مختلف شهر کرمانشاه در سال تحصیلی 1402 – 1401 بود. روش نمونه گیری نیز به صورت تصادفی چند مرحله ای بود که در نهایت 395 نفر معلم انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه یادگیری مادام العمر معلمان (هرسن، 2016)، توانمندسازی روانشناختی (اسپریتزر و میشرا، 1995)، خستگی هیجانی (مسلش، 1986)، کار تیمی (لنچیونی، 2004) و پرسش نامه پژوهشگر ساخته مشکلات اقتصادی - اجتماعی معلمان بود. تجزیه و تحلیل داده های پژوهش با روش مدل سازی معادلات ساختاری و کمک نرم افزارهای SPSS-26 و LISREL-8.8 انجام شد. یافته ها: ضریب تأثیر استاندارد خستگی هیجانی بر یادگیری مادام العمر برابر با 0/75- (با مقدار t برابر با 14/69-)، بر توانمندسازی روانی برابر با 0/27- (با مقدار t برابر با 3/71-) و توانمندسازی روانی بر یادگیری مادام العمر برابر با 0/23 (مقدار t برابر با 4/94) بود که نشان دهنده معناداری نقش میانجی توانمندسازی روانی در رابطه خستگی هیجانی و یادگیری مادام العمر بود. ضریب تأثیر مشکلات اقتصادی - اجتماعی بر یادگیری مادام العمر برابر با 0/15- (مقدار t برابر با 4/36-)، بر توانمندسازی روانی برابر با 0/19- (با مقدار t برابر با 2/71-) و به سبب رابطه مثبت توانمندسازی روانی و یادگیری مادام العمر، معناداری نقش میانجی توانمندسازی روانی در رابطه مشکلات اقتصادی - اجتماعی و یادگیری مادام العمر در سطح 0/001 تأیید شد. نتیجه گیری: با توجه به با توجه به نتایج پیشنهاد می شود که مسئولان در سطوح مختلف ساختاری کشور و به ویژه آموزش و پرورش، جهت فراهم ساختن زمینه گرایش معلمان به یادگیری پایدار بر حل مشکلات معیشتی معلمان تمرکز کنند و به زمینه های شکل گیری هیجانات در معلمان توجه داشته باشند، تا بدین ترتیب به سبب توانمندسازی روانی معلمان، جامعه از وجود معلمان رشدگرا برخوردار شود.
تدوین و اعتباریابی پرسشنامه پیشایندهای اختلال علائم جسمانی شکل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۲ زمستان (بهمن) ۱۴۰۲ شماره ۱۳۱
۲۱۸۶-۲۱۶۹
حوزههای تخصصی:
زمینه: اختلال علائم جسمانی شکل یک اختلال وابسته به فرهنگ است و ابزارهای سازگار با فرهنگ جامعه هدف، برای ارزیابی، تشخیص و درمان آن ضروری است. با این که مطالعات مختلف بر تأثیر فرهنگ بر عوامل و زمینه های مؤثر در شکل گیری اختلال علائم جسمانی شکل تأکید دارند، اما مطالعات اندکی به تدوین آزمون مناسب برای ارزیابی عوامل و زمینه های اختلال علائم جسمانی شکل در فرهنگ ایرانی پرداخته اند. هدف: پژوهش حاضر با هدف تدوین و اعتباریابی پرسشنامه پیشایندهای اختلال علائم جسمانی شکل (علّی و زمینه ای) در جامعه ایرانی انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف، بنیادی-کاربردی و از حیث گردآوری اطلاعات، پیمایشی-پرسشنامه ای و از نظر روش شناسی در زمره مطالعات آزمون سازی به حساب می آید که در قالب یک طرح پژوهشی همبستگی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی افراد بالای 18 سال شهر تهران در سال 1402 بود. حجم نمونه آماری 915 نفر افراد بررگسال بودند که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته پیشایندهای اختلال علائم جسمانی شکل که از یک پژوهش کیفی برآمده بود، استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی نوع اول و دوم برای بررسی روایی سازه و با روش تحلیل مؤلفه های اصلی با استفاده از نرم افزار SPSS و AMOS انجام شد. یافته ها: یافته های این پژوهش نشان داد پرسشنامه پیشایندهای اختلال علائم جسمانی شکل در جامعه ایرانی، مشخصات روان سنجی مطلوبی دارد. نتایج تحلیل عاملی نشان داد که این پرسشنامه دارای 4 خرده مقیاس والدگری دیکتاتورمآبانه، روابط ناکارآمد زوجی، ویژگی های احساسی و شناختی دوران کودکی است. مقادیر ضریب همسانی درونی با استفاده از آلفای کرونباخ در متغیر مکنون والدگری دیکتاتورمآبانه برابر با 0/922، روابط ناکارآمد زوجی 0/929، متغیر احساسات کودک برابر با 0/842، و در متغیر افکار کودک برابر 846/، به دست آمد. نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده پیشنهاد می شود که متخصصان در مراکز درمانی از پرسشنامه پیشایندهای اختلال علائم جسمانی شکل، برای ارزیابی، تشخیص و تهیه طرح درمان اختلال علائم جسمانی شکل در جامعه ایرانی استفاده کنند.
اثربخشی طرح واره درمانی مبتنی بر مدل ذهنیت مدار بر بدتنظیمی هیجانی و خودشناسی انسجامی در نوجوانان بزهکار خود آسیب رسان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ مهر ۱۴۰۲ شماره ۷ (پیاپی ۸۸)
۱۰۲-۹۳
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی طرح واره درمانی مبتنی بر مدل ذهنیت مدار بر بدتنظیمی هیجانی و خودشناسی انسجامی در نوجوانان خودآسیب رسان بود. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و گروه کنترل با دوره پیگیری 3 ماهه بود. جامعه آماری پژوهش کلیه نوجوانان پسر بزهکار دارای تجربه خودآسیب رسانی کانون اصلاح و تربیت شهر تهران در سال 1401 بود که از بین آنها با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند تعداد 36 نفر انتخاب شدند. این تعداد در بین گروه طرح واره درمانی مبتنی بر ذهنیت مدار و گروه گواه به طور تصادفی جایگزین شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه خودشناسی انسجامی قربانی و همکاران (۲۰۰۸، ISK) و بدتنظیمی هیجانی گراتز و همکاران (2004، DERS) جمع آوری شد. مداخله طرح واره درمانی مبتنی بر مدل ذهنیت مدار در 20 جلسه 90 دقیقه و هفته ای یک بار برگزار شد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد تفاوت بین مرحله پیش آزمون و پس آزمون بدتنظیمی هیجانی (05/0>p، 89/9-=d) و پیش آزمون پیگیری بدتنظیمی هیجانی (05/0>p، 8/12-=d)، معنادار بود. همچنین تفاوت بین مرحله پیش آزمون و پس آزمون خودشناسی انسجامی (05/0>p، 63/8-=d) و پیش آزمون پیگیری خودشناسی و انسجام (05/0>p، 71/3-=d) نیز معنادار بوده است. نتیجه گیری می شود طرح واره درمانی مبتنی بر مدل ذهنیت مدار بر بدتنظیمی هیجانی و خودشناسی انسجامی موثر و ماندگار است.