فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۱۶۱ تا ۵٬۱۸۰ مورد از کل ۳۵٬۵۲۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی درمان پذیرش و تعهد وجودنگر با درمان شفقت محور بر سرمایه روان-شناختی و شفقت به خود دختران نوجوان افسرده انجام شد. روش پژوهش، نیمه آزمایشی در سه مرحله پیش-آزمون، پس آزمون و پیگیری بود. در این مطالعه تعداد 45 دختر نوجوان 15 تا 19 سال از طریق نمونه گیری هدفمند انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل (هر گروه 15 نفر) جایدهی شدند. سپس گروه های آزمایش تحت ده جلسه درمان پذیرش و تعهد وجودنگر و درمان شفقت محور قرار گرفتند و گروه کنترل هیچ درمانی دریافت نکرد. هر سه گروه قبل، بعد و یک ماه پس از مداخله با پرسشنامه های سرمایه روان شناختی و شفقت به خود ارزیابی شدند. داده ها از طریق تحلیل کواریانس چندمتغیره تحلیل شدند. نتایج نشان داد در مرحله پس-آزمون، گروه های درمان پذیرش و تعهد وجودنگر و درمان شفقت محور نسبت به گروه کنترل در افزایش سرمایه روان شناختی تفاوت معناداری داشتند . البته در مرحله پیگیری تنها درمان پذیرش و تعهد وجودنگر نسبت به گروه کنترل تفاوت معناداری داشت. درباره متغیر شفقت به خود، هر دو درمان در هر دو مرحله پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل تفاوت معناداری داشتند. همچنین نتایج نشان داد تفاوت بین دو درمان، تنها در متغیر شفقت به خود در مرحله پس آزمون، معنادار بود. براساس یافته ها، هر دو درمان گزینه های مناسبی برای افزایش سرمایه روان شناختی و شفقت به خود در دختران نوجوان افسرده می باشند.
ارائه مدل علی ویژگی های شخصیتی بر رعایت پروتکل های مقابله با کرونا، نقش واسطه ای عمل به باورهای دینی و ارزیابی تهدید در دانش آموزان دختر متوسطه شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: بیماری کرونا در سال 2019 آغاز شد و مؤثرترین راه جلوگیری از شیوع آن، رعایت پروتکل های بهداشتی است. از این رو، پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل علی ویژگی های شخصیتی بر رعایت پروتکل های مقابله با کرونا، نقش واسطه ای عمل به باورهای دینی و ارزیابی تهدید انجام شده است . روش: در این مطالعه توصیفی- همبستگی، 353 نفر از دانش آموزان دختر متوسطه دوم ناحیه یک شهر شیراز با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. سپس با استفاده از پرسشنامه های شخصیت نئو، باورهای دینی معبد، رعایت پروتکل های بهداشتی و ارزیابی تهدید محقق ساخته، داده ها جمع آوری و با استفاده از نرم افزار AMOS نسخه 21 و روش تحلیل مسیر مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج، نشان دادند که متغیرهای ارزیابی تهدید، عمل به باورهای دینی و مؤلفه وجدان گرایی، اثر مستقیم و معناداری بر رعایت پروتکل های بهداشتی داشتند. همچنین باوجدان بودن و توافق جویی از طریق عمل به باورهای مذهبی، اثر مثبت و غیرمستقیم بر رعایت پروتکل ها داشته، ولیکن گشودگی به تجربه اثر منفی و غیرمستقیم (P≤0/01) . نتیجه گیری: مشخصه های مدل برازش شده پیش بینی رعایت پروتکل های بهداشتی ، بر اساس متغیرهای برون زای شخصیت باوجدان بودن، دین باوری و ادراک تهدید، دارای برازندگی مناسب بود. همچنین این برازش مدل، برای متغیرهای برون زای شخصیت باوجدان بودن، توافق پذیری و گشودگی به تجربه و متغیر واسطه ای عمل به باورهای دینی، تأیید شد.
نقش واسطه ای اضطراب زبان در رابطه بین خلاقیت و هوش هیجانی با یادگیری زبان انگلیسی در دانش آموزان دو زبانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: یادگیری زبان انگلیسی بمنظور برقراری ارتباط ملت ها با یکدیگر و نیز مبادله های فرهنگی، اقتصادی، سیاسی در قرن حاضر بیش از پیش در کانون توجه قرار گرفته است. بنابراین، این پژوهش نقش واسطه ای اضطراب زبان در رابطه بین خلاقیت و هوش هیجانی با یادگیری زبان انگلیسی در دانش آموزان دوزبانه را مورد بررسی قرار داد. مواد و روش ها: روش پژوهش از نوع همبستگی با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری تمامی دانش آموزان پسر دوزبانه ترکمن بودند که توجه به تعداد متغیرهای مشاهده شده و تخصیص ضریب 20 برای هر متغیر، 280 دانشآموز بهعنوان نمونه به روش نمونهگیری تصادفی خوشهای انتخاب شدند و به پرسش نامه های هوش هیجانی شاته و همکاران (1998)، خلاقیت عابدی (1372)، اضطراب زبان هورویتز و هورویتز (1985) پاسخ دادند. برای سنجش یادگیری زبان انگلیسی از نمره پایان ترم دانش آموزان استفاده شد. داده های بدست آمده با آزمون ضریب همبستگی پیرسون و مدل یابی معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار های 24SPSS و23Amos مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که مدل پژوهش از برازندگی خوبی برخوردار هستند. خلاقیت و هوش هیجانی افزون بر اثرات مستقیم مثبت می توانند با واسطه گری اضطراب زبان به طور غیرمستقیم بر یادگیری زبان انگلیسی اثر بگذارند. بحث و نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش می توان با تدوین برنامه هایی برای افزایش هوش هیجانی و خلاقیت اضطراب زبان را کاهش داده و به این ترتیب یادگیری زبان افزایش یابد.
ویژگی های روانسنجی نسخه فارسی مقیاس اضطراب سالمندان (GAS) در زنان و مردان سالمند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره سوم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۱۱)
306 - 316
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف مطالعه حاضر، بررسی ویژگی های روانسنجی نسخه فارسی مقیاس اضطراب سالمندان (GAS) بود. روش پژوهش: پژوهش از نوع توصیفی بود. جامعه آماری، شامل کلیه مردان و زنان سالمند ساکن در سرای سالمندان کهریزک شهر تهران بود. از بین آن ها تعداد 250 نفر (150 زن و 100 مرد) با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده مقیاس اضطراب سالمندان (GAS) بود. برای بررسی روایی سازه مقیاس از تحلیل عاملی تأییدی و پایایی آلفای کرونباخ و ضریب باز آزمایی استفاده شد. داده ها با استفاده از نرم افزار LISREL و SPSS تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که مقیاس اضطراب سالمندان (GAS) در ساختار عاملی مرتبه اول با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی مورد تأیید قرار گرفت. ضریب بازآزمایی حاصل از اجرای این آزمون در فاصله یک هفته ای برآورد شده است. ضریب آلفای کرونباخ کل مقیاس، 83/0 و ضریب باز آزمایی آن، 81/0 برآورد شده است. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت که نسخه فارسی مقیاس اضطراب سالمندان (GAS) از روایی و پایایی مناسبی برخوردار بوده و ابزار خودگزارش دهی کارآمدی برای اهداف پژوهشی در زمینه سالمندی می باشد.
The Role of Cognitive Emotion Regulation Strategies and Behavioral Activator-Inhibitor Systems in Depression of Female Students(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Aim: This study aimed to investigate the role of cognitive emotion regulation strategies and behavioral activator-inhibitor systems in depression. Methods: The research method was descriptive correlational with 240 female undergraduate and graduate students of Shahrekord University (Western province of Iran) selected through a random sampling method. They answered Beck Depression Inventory, Granovsky’s Cognitive Emotion Regulation Questionnaire, and Carver and White’s Brain Systems Scale. The data were analyzed using SPSS 22. Results: The mean and standard deviation of each variable were calculated as descriptive statistics, and Pearson correlation was employed to evaluate the relationships of variables. The results showed a significant negative correlation between behavioral activator systems and depression, and a significant positive correlation between behavioral inhibitor systems and depression. In general, the behavioral activator-inhibitor systems predicted 33% of depression variance. In addition, there was a significant positive relationship between maladaptive strategies of cognitive emotion regulation and depression and a significant negative relationship between adaptive strategies of cognitive emotion regulation and depression. Conclusion: The results showed that among the maladaptive strategies of cognitive emotion regulation, the catastrophic component predicted about 29% of depression variance, and among the adaptive strategies of cognitive emotion regulation, the acceptance component predicted about 39% of depression variance. In general, the results of this study indicated that brain-behavioral systems and emotional cognitive regulation strategies had chief roles in predicting depression. Relying on the findings of this study, we can present a practical framework to explain the symptoms of depression and its treatment.
اثربخشی برنامه تقویت ثبات بر ظرفیت نگهداری تلاش و علاقه برای اهداف بلندمدت، استحکام روانی و خودکارآمدی دانش آموزان: مطالعه ای مداخله ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: ثبات عامل هدایت گر موفقیت است و بدون ثبات، امکان شکوفایی استعداد وجود ندارد. در واقع، ثبات جزء ضروری موفقیت در مدرسه است که بهبود آن می تواند پیشرفت تحصیلی را به همراه آورد. بدین ترتیب، مطالعه حاضر در تلاش است که در قالب یک مطالعه مداخله ای با استفاده از برنامه ثبات به تقویت ظرفیت نگهداری تلاش و علاقه برای اهداف بلند مدت، استحکام روانی، و خودکارآمدی دانش آموزان بپردازد. روش: در این مطالعه شبه تجربی (پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه)، جامعه آماری پژوهش شامل دانش آموزان مدارس متوسطه یکم ناحیه یک شهر رشت در نیم سال تحصیلی 98-1397 بود. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، 82 دانش آموز (41 دانش آموز دختر و 41 دانش آموز پسر) با سن بین 13 تا 15 سال انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (تعداد=41) و گواه جایدهی (تعداد=41) گردیدند. برنامه توسعه و تقویت ثبات و قالب ذهنی شامل داستان ها، نقشه های انتخاب، راهنمایی هم کلاسی ، ارزیابی خود و خود-آموزش دهی کلامی (پولیرستک، 2017) برای گروه آزمایش در قالب 9 جلسه 90 دقیقه ای (سه روز در هفته) تدوین شده وبه صورت گروهی روی گروه آزمایش اجرا شد. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس کوتاه ثبات (داکورث و کیون، 2009)، پرسشنامه استحکام روانی-18 گویه ای (کلاف و همکاران، 2002) و مقیاس خودکارآمدی عمومی (شوارزر و جروسالم، 1995) بودند. تحلیل داده ها با نرم افزار SPSS نسخه 24 و با استفاده با روش تحلیل چندمتغیره کوواریانس انجام شد. یافته ها: بر اساس نتایج، برنامه تقویت ثبات منجر به بهبود نگهداری تلاش (0/46 = ηp2)، تداوم علاقه (0/61 = ηp2)، استحکام روانی (0/4646/0 = ηp2) و خودکارآمدی (0/50 = ηp2) در دانش آموزان شد. برنامه بر تداوم علاقه (0/61 = ηp2) بیش از همه موثر بود (0/001>P). نتیجه گیری: نتایج این مطالعه تاییدکننده کارآمدی برنامه ثبات بر ظرفیت نگهداری تلاش و علاقه برای اهداف بلند مدت، استحکام روانی و خودکارآمدی دانش آموزان بوده است و در نتیجه با توجه به نقش تسهیل گر ثبات در عملکرد تحصیلی دانش آموزان و موفقیت در مدرسه، ضروری است که مداخلاتی به منظور توسعه ثبات در دانش آموزان ارائه شود.
طرحواره درمان گری برای بیماران با نشانگان اختلال شخصیت وسواسی اجباری (OCPD): یک مطالعه تک آزمودنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۱ تابستان(تیر) ۱۴۰۱ شماره ۱۱۲
۶۹۲-۶۷۷
حوزههای تخصصی:
زمینه: اختلال شخصیت وسواسی اجباری با الگوی فراگیر اشتغال ذهنی با نظم و ترتیب، نهایی خواهی، و کنترل فردی و بین فردی مشخص می شود. این ویژگی ها منجر به از دست دادن انعطاف پذیری و باز بودن فرد می شود. پیشینه ی پژوهش نشان می دهد که درمان های غالب در درمان این اختلال بیشتر منجر به کاهش اضطراب و افسردگی شده است تا نشانگان اختلال شخصیت وسواسی اجباری. یکی از رویکردهایی نوین در تبیین و درمان مشکلات شخصیت از جمله OCPD طرحواره درمان گری است که با تفکیک بین طرحواره های ناسازگار اولیه از سبک های کنارآمدن به درمان مشکلات شخصیتی می پردازد. هدف: مطالعه ی حاضر این فرضیه را بررسی می کند که آیا درمان طرحواره های ناسازگار اولیه راهی مؤثر برای تغییر نشانگان اختلال شخصیت وسواسی اجباری است. روش: در مطالعه حاضر از طرح تجربی تک موردی از نوع خط پایه چندگانه ناهمزمان با آزمودنی های متفاوت استفاده شد. بدین منظور سه بیمار مبتلا به اختلال شخصیت وسواسی اجباری از مراجعین مرکز روانشناختی در سال 98-99 که بصورت هدفمند انتخاب شدند. برای جمع آوری داده های ابزارهای پژوهش از مصاحبه بالینی ساختار یافته برای اختلالات شخصیت (SCID-5-RV) (2016)، پرسشنامه بالینی چند محوری میلون (MCMI-III) (1990)، پرسشنامه طرحواره های ناسازگار اولیه (2006)، پرسشنامه سنجش اختلال شخصیت وسواسی اجباری (OCPDQ) (2004)، و پروتکل انفرادی طرحواره درمانگری یانگ (2003) استفاده شد. تأثیر مداخله انجام شده به کمک روش ترسیم دیداری، شاخص تغییر پایا (RCT)، فرمول درصد بهبودی، بهبود بالینی معنادار و سنجش عملیلاتی با پیگیری یک ماهه، سه ماهه و شش ماهه مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها: داده های به دست آمده نشان داد کاهش نشانگان بالینی و نیز کاهش طرحواره های ناسازگار اولیه در بیماران مبتلا به اختلال شخصیت وسواسی اجباری از لحاظ آماری (0/05>P)، بالینی و سنجش عملیاتی معنادار است. نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد طرحواره درمانگری با تأکید بر تکنیک های شناختی، تجربی، و همچنین ارتباط درمانی می تواند بر کاهش طرحواره های غالب مبتلایان به اختلال شخصیت وسواسی اجباری مؤثر باشد.
ارزیابی میزان رضایتمندی زوجیت در حوزه های ده گانه زندگی مشترک والدین کودکان خودمانده و عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۱ تابستان(شهریور) ۱۴۰۱ شماره ۱۱۴
۱۰۷۸-۱۰۶۳
حوزههای تخصصی:
زمینه: مطالعات متعدد نشان داده اند والدین دارای کودک خودمانده رضایتمندی زوجیت پایین تر نسبت به والدین دارای کودک عادی و دیگر گروه های استثنایی دارند. بنابراین، لازم است رضایتمندی زوجیت آن ها در حوزه های مختلف بیشتر مورد بررسی قرار گیرد و عواملی که در کاهش این رضایت اثرگذار بوده اند بویژه در میان والدین با کودکان خودمانده با نگاه دقیق تری بررسی شوند. هدف: هدف پژوهش حاضر ارزیابی میزان رضایتمندی زوجیت در حوزه های ده گانه زندگی مشترک والدین کودکان خودمانده و عادی بود. روش: طرح پژوهش حاضر در این مطالعه از نوع علی مقایسه ای بود. جامعه پژوهش حاضر شامل؛ والدین کودکان خودمانده و عادی اعم از پدران و مادران در شهر تهران بود. جهت تکمیل پرسشنامه ها 80 نفر در نمونه بالینی و 80 نفر در نمونه عادی مورد آزمون قرار گرفتند. نمونه گیری پژوهش در والدین کودکان خودمانده نمونه گیری در دسترس و در والدین کودکان عادی نمونه گیری تصادفی بود. ابزار استفاده شده در این پژوهش مقیاس رضایتمندی زوجیت افروز (1394) بود که این مقیاس (از طریق ارسال پستی) توسط والدین کودکان خودمانده و والدین کودکان عادی تکمیل شد. داده های حاصل از پژوهش با استفاده از روش های آمار توصیفی و تحلیل کواریانس تک متغیری و تحلیل کواریانس چند متغیری با بهره گیری از نرم افزار SPSS-26 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: با توجه به آماره F، اثر اصلی گروه عضویت کودکان (خودمانده و عادی) بر رضایت مندی زناشویی با کنترل متغیرهای مخدوشگر معنادار بود (0/001 P<). بنابراین تفاوت معناداری بین میزان رضایتمندی زناشویی والدین کودکان خودمانده و عادی وجود دارد؛ و میزان تأثیر آن برابر0/915 است. نتیجه گیری: والدین دارای کودکان خودمانده در مقایسه با والدین کودکان عادی مشکلات بیشتری در تمامی حوزه های زناشویی دارند.
نقش کیفیت روابط بین فردی و باورهای ارتباطی در پیش بینی شکست عاطفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۱ پاییز(مهر) ۱۴۰۱ شماره ۱۱۵
۱۳۵۸-۱۳۳۹
حوزههای تخصصی:
زمینه: امروزه روابط عاطفی در زندگی روزمره افراد فراگیر و حائز اهمیت است.
هدف: دراین پژوهش به بررسی نقش کیفیت روابط بین فردی و باورهای ارتباطی در پیش بینی بروز نشانگان ضربه عشق ناشی ازشکست عاطفی پرداخته شد
روش: بدین منظور ابتدا پرسشنامه های کیفیت روابط بین فردی(پیرس وهمکاران1991)، باورهای ارتباطی(آیدلسون واپشتاین، 1982) و نشانگان ضربه عشق(راس، 1999) بااستفاده ازفرم نگار به صورت آنلاین تدوین گردید وسپس ازطریق لینک، ایمیل وشبکه های اجتماعی، برای افراددارای تجربه شکست عاطفی دربازه سنی 18تا38سال به صورت هدفمند درشهر اصفهان ارسال شد. پس ازبررسی داده ها، در نهایت 89 نفر از افراد واجد شرایط درتحلیل آورده شد. افراد با توجه به نمرات درپرسشنامه نشانگان ضربه عشق درسه گروه(کمتر از 9؛ فاقد شکست عاطفی(A)، بین9تا19؛ شکست عاطفی با قابلیت بهبود خودبخودی(B) و 20 و بالاتر؛ افراد باشکست عاطفی نیازمند مداخله درمانی(C))، کد گذاری شدند و نمرات آنان درنشانگان ضربه عشق به عنوان متغیرملاک و نمراتشان در کیفیت روابط بین فردی و باورهای ارتباطی به عنوان متغیر پیش بینی کننده عضویت گروهی در نظر گرفته شد که با روش تحلیل تشخیصی از طریق نرم افزارspss22 مورد تحلیل قرار گرفت
یافته ها: نتایج بدست آمده حاکی ازدستیابی به دوتابع تشخیصی بود که تابع تشخیصی اول(لامبداویلکز: 54/0 و خی دو: 66/47) به طور معناداری با میزان مقادیر ویژه 48/0 به میزان 683/0 توانست واریانس گروه های تشکیل شده راتبیین نماید(05/0>P). سازه های تفاوت های جنسیتی (53/0)، تعارض بین فردی بادوستان (44/0)، وعمق روابط بین فردی بادوستان (27/0-) به ترتیب بیشترین میزان ضریب ساختاری رادر پیش بینی بروز نشانگان ضربه عشق درافراد دارای تجربه شکست عاطفی داشتند. درانتها تابع تشخیصی توانست به درستی 5/87 درصد افراد را درگروه (A)و 2/58 ازافراد را در گروه(B) و 7/66 درصد ازافراد را نیز به درستی در گروه (C) جای دهی کند
نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که سازه های تفاوت های جنسیتی، تعارض بین فردی بادوستان و عمق روابط بین فردی (به طور معکوس) می تواند افراد گروه (C)(با نشانگان ضربه عشق) را ازافراد گروه (A)و (B) به طور مطلوبی تفکیک نماید.
تجربه زیسته افراد خبره از هوش اقتصادی: یک مطالعه پدیدار شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۱ پاییز(مهر) ۱۴۰۱ شماره ۱۱۵
۱۴۰۸-۱۳۹۱
حوزههای تخصصی:
زمینه: هوش اقتصادی نگرشی است در مورد توانایی و یادگیری و استفاده از پول که برای بقا و موفقیت در زندگی قرن بیست و یکم الزامی است . هوش اقتصادی منجر به افزایش حل مسأله و نقادی، سازگاری ، تجزیه و تحلیل اطلاعات و ک ارآفرینی می شود در حالی که خلاء آن منجر به مشکلات مالی و فشارهای اقتصادی، سر درگم بودن، ناامیدی و افسردگی و مشکلات اجتماعی - اقتصادی می گردد. با وجودی که کشف و فهم پدیدارشناسانه و تجربه زیسته افراد خبره موجب شناسایی عوامل بالقوه می شود اما در زمینه کاربرد این روش در جامعه هدف شکاف پژوهشی وجود دارد. هدف: پژوهش حاضر با هدف تجربه زیسته افراد خبره از هوش اقتصادی در قالب یک مطالعه پدیدار شناسی انجام شد. روش: روش پژوهش حاضر از نظر هدف بنیادی و از نوع ماهیت داده ها کیفی از نوع پدیدارشناسی توصیفی است. جامعه مورد مطالعه پژوهش حاضر شامل کلیه اساتید رشته روانشناسی صنعتی، مدیریت مالی، اقتصاد و روانشاسی تربیتی و روانسنجی در دانشگاه های آزاد و دولتی با بیش از 5 سال سابقه تدریس و همچنین چند تن از کارآفرینان برتر بود. 17 نفر (10 نفر از اساتید و 7 نفر از کارآفرینان برتر) براساس اصل اشباع و با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند (نمونه گیری نظری) و با توجه به ملاک های ورود انتخاب شدند. شرکت کنندگان، از طریق مصاحبه ﻧیﻤﻪ ﺳﺎﺧﺘﺎریﺎﻓﺘﻪ ﻣﻮرد ﻣﺼﺎﺣﺒﻪ ﻗﺮارﮔﺮﻓﺘﻨﺪ. به منظور تحلیل داده های مصاحبه ها از روش تحلیل مضمون استفاده شد. یافته ها: پس از استخراج موضوعی و طبقه بندی آن ها، یافته ها شامل ٥ مضمون اصلی (روحیه کارآفرین، نگرش مثبت، رفتار مالی مناسب، تجربه پذیری، الگو برداری) و 21 مضمون فرعی بود. ارتباط این مضامین اصلی و فرعی در اصل مقاله آورده شده است. نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش می توان گفت که مواردی مانند خودباوری، دانش اندوزی، مثبت اندیشی، نفکر کارآفرین، وقت شناسی، سرمایه گذاری مدبرانه، خلاقیت، مدیریت زمان، برنامه ریزی راهبردی، کسب تجربه و توجه به فرصت های پیشرفت و تعامل با کارآفرینان از مؤلفه های مهم هوش اقتصادی هستند و آگاهی افراد از این مؤلفه ها می تواند به موفقیت و پیشرفت اقتصادی آن ها کمک کند.
اثربخشی طرحوراه درمانی بر مهارت های فراشناختی و احساس تنهایی و تحمل ناکامی دانشجویان دانشگاه اسلامشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثر بخشی طرحوراه درمانی بر مهارت های فراشناختی و احساس تنهایی و تحمل ناکامی دانشجویان دانشگاه اسلامشهر انجام شد. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری را دانشجویان خوابگاهی دختر و پسر دانشگاه آزاد اسلامشهر در سال تحصیلی 98-1397 تشکیل دادند. نمونه پژوهش شامل 30 نفر بود که به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب و به طور تصادفی در گروه های آزمایش و گواه تقسیم شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل پرسشنامه ی حالت فراشناختی (MQ) انیل و عابدی (1996)، پرسشنامه احساس تنهایی (LQ) راسل (1996) و پرسشنامه تحمل ناکامی (FDQ) هارینگتون (2005) بود. گروه آزمایش 10 جلسه هفتگی به مدت 90 دقیقه تحت طرحوار درمانی قرار گرفت ولی گروه گواه هیچ گونه مداخله ای دریافت نکرد. داده ها با روش تحلیل کواریانس چند متغیره تحلیل شد. نتایج پژوهش نشان داد اثر بخشی طرحواره درمانی موجب افزایش مهارت های فراشناختی (001/0=p) و بهبود تحمل ناکامی (001/0=p) و کاهش حس تنهایی (001/0=p) در دانشجویان می شود. با توجه به نتایج تحقیق می توان نتیجه گرفت که طرحواره درمانی به عنوان یک مداخله در بهبود مهارت های شناختی، تحمل ناکامی و حس تنهایی در دانشجویان از اثر بخشی لازم برخوردار است.
اثربخشی آموزش فرزندپروری به والدین بر کاهش مشکلات اجتماعی و کمبود توجه نوجوانان دارای مشکلات عاطفی و رفتاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال یازدهم تیر ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۷۳)
۲۴۰-۲۲۹
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی بسته آموزشی فرزند پروری بر کاهش مشکلات اجتماعی و کمبود توجه نوجوانان دارای مشکلات عاطفی و رفتاری انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی نوجوانان دارای مشکلات عاطفی و رفتاری در شهر اهواز در سال 1400-1399 بود. نمونه پژوهش شامل 34 نفر که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و در دو گروه (آزمایش 17 نفر و گروه گواه 17 نفر) به صورت تصادفی جایگزین شدند. گروه آزمایش به مدت 8 جلسه 75 دقیقه ای هر هفته دو جلسه تحت آموزش بسته تدوین شده فرزند پروری قرار گرفتند. به منظور گردآوری داده ها در پیش آزمون و پس آزمون از سیاهه مشکلات رفتاری نوجوان CBCL(2001)، استفاده شد. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از کوواریانس چندمتغیری (MANCOVA) صورت گرفت. یافته ها نشان داد که بسته آموزشی تدوین شده تأثیر معناداری بر نمره مشکلات اجتماعی (01/0>P، 240/17=F) داشته، ولی این تغییر بر کمبود توجه نوجوانان (05/0<p،923/2 =F) معنی دار نبود. با توجه به نتایج به دست آمده، می توان بیان نمود؛ بسته تدوین شده فرزند پروری می تواند به عنوان یک مداخله مؤثر به منظور توانمندسازی والدین در حل مشکلات اجتماعی نوجوانان دارای مشکلات عاطفی و رفتاری مورداستفاده قرار گیرد.
اثربخشی بسته بومی مبتنی بر ادبیات کهن فارسی بخشش بر ناگویی هیجانی و ایمنی هیجانی نوجوانان اقدام کننده به خودکشی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
روان شناسی تحلیلی شناختی سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۰
97 - 108
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر به بررسی اثربخشی بسته بومی مبتنی بر ادبیات کهن فارسی بخشش بر ناگویی هیجانی و ایمنی هیجانی نوجوانان اقدام کننده به خودکشی پرداخته است. روش : روش پژوهش نیمه تجربی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه نوجوانان گروه سنی 16 تا 18 سال اقدام کننده به خودکشی شهر اصفهان و حجم نمونه شامل 30 نفر که بطور تصادفی 15 نفر در گروه آزمایش و 15 نفر در گروه کنترل جایگیری و به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. بسته بومی مبتنی بر ادبیات کهن فارسی بخشش(مبتنی بر اشعار فردوسی، نظامی، خیام، مولوی، سعدی و رودکی) برای نوجوانان اقدام کننده به خودکشی گروه آزمایش(در 8 جلسه) اجراء شد. ابزارهای اندازه گیری شامل پرسشنامه 13 سوالی ایمنی هیجانی مرکز خدمات خانواده کیسی(2007) و پرسشنامه 20 سوالی ناگویی هیجانی بگبی، پارکر و تیلور (1994) بود. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کواریانس با اندازه گیریهای مکرر استفاده شد. یافته ها : نتایج نشان داد که تفاوت معناداری بین میانگین نمرات پس آزمون ناگویی هیجانی و ایمنی هیجانی نوجوانان اقدام کننده به خودکشی گروه آزمایش و کنترل وجود داشت. نتیجه گیری : با توجه به کاهش ناگویی هیجانی و بهبود ایمنی هیجانی، برای بهبود وضعیت روانی و شخصیتی افراد اقدام کننده به خودکشی، از بسته بومی مبتنی بر ادبیات کهن فارسی بخشش استفاده کنند.
ارائه مدل ساختاری پیش بینی بهزیستی روان شناختی بر اساس عملکرد خانواده، خوش بینی و تاب آوری با میانجیگری کفایت اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره سوم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۱۰)
89 - 109
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش، ارائه مدل ساختاری پیش بینی بهزیستی روان شناختی بر اساس عملکرد خانواده، خوش بینی و تاب آوری با میانجیگری کفایت اجتماعی بود. روش پژوهش: این پژوهش توصیفی با روش همبستگی با مدل معادلات ساختاری بود که از جامعه دانشجویان پردیس علامه طباطبایی ارومیه (ویژه خواهران) و پردیس شهید رجایی ارومیه (ویژه برادران) با روش نمونه گیری در دسترس، 250 نفر انتخاب شدند. در این پژوهش از پرسشنامه های بهزیستی روان شناختی ریف، 1989، عملکرد خانواده مک مستر اپستاین و همکاران، 1950؛ خوش بینی (جهت گیری زندگی) شی یر و کارور 1985؛ تاب آوری کونور و دیویدسون (2003) و کفایت اجتماعی فلنر (1990) استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد بین تاب آوری و بهزیستی روان شناختی مثبت (01/0>p، 240/0=β). ضریب مسیر کل بین خوش بینی و بهزیستی روان شناختی مثبت و در سطح 01/0 معنادار است (01/0>p، 317/0=β). همچنین ضریب مسیر کل عملکرد خانواده و بهزیستی روان شناختی منفی (01/0>p، 225/0-=β). ضریب مسیر بین کفایت اجتماعی و بهزیستی روان شناختی مثبت و در سطح 01/0 معنادار است (01/0>p، 225/0=β). ضریب مسیر غیرمستقیم بین تاب آوری (01/0>p، 089/0=β) و خوش بینی (01/0>p، 094/0=β) و بهزیستی روان شناختی مثبت و ضریب مسیر غیرمستقیم بین عملکرد خانواده و بهزیستی روان شناختی (01/0>p، 110/0-=β) منفی و در سطح 01/0 معنادار است. نتایج: نتایج نشان داد تاب آوری و خوش بینی به صورت مثبت و معنادار و عملکرد خانواده به صورت منفی و معنادار بهزیستی روان شناختی را پیش بینی می کند و کفایت اجتماعی به صورت مثبت و معنادار رابطه بین تاب آوری و خوش بینی و به صورت منفی و معنادار رابطه بین عملکرد خانواده و بهزیستی روان شناختی را میانجیگری می کند.
ارائه مدل ساختاری رابطه سبک های دفاعی در اختلالات شخصیت خوشه B با نقش میانجی تنظیم شناختی هیجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره سوم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۱۰)
339 - 362
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف، ارائه مدل ساختاری رابطه سبک های دفاعی در اختلالات شخصیت خوشه B با نقش میانجی تنظیم شناختی هیجانی انجام شد. روش پژوهش: این پژوهش مقطعی از نوع همبستگی و جامعه آماری این پژوهش را دختران و پسران جوان دانشجوی دانشگاه های آزاد شهر تهران در سال 1399 تشکیل دادند، که از میان آن ها، تعداد 395 نفر با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. در این پژوهش از ابزارهای چند محوری بالینی میلون (1994)، تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی و کرایج (2006) و سبک های دفاعی اندرز و همکاران (1993) استفاده شد که همگی از اعتبار و پایایی قابل قبولی برخوردار بودند. به منظور پاسخگویی به فرضیه های پژوهش از مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که مدل از برازش مناسبی برخوردار است. همچنین نتایج نشان داد که سبک های دفاعی رشد یافته اثر مستقیم منفی معنادار بر اختلالات شخصیت خوشه b داشته است. سبک های دفاعی رشد یافته اثر مستقیم مثبت بر تنظیم شناختی هیجان مثبت و اثر مستقیم منفی بر تنظیم شناختی هیجان منفی داشته است. تنظیم شناختی هیجان مثبت اثر مستقیم منفی بر اختلالات شخصیت خوشه b داشته است. همچنین تنظیم شناختی هیجان منفی اثر مستقیم مثبت بر اختلالات شخصیت خوشه b داشته است. سبک های دفاعی رشد یافته اثر غیر مستقیم بر اختلالات شخصیت خوشه b به واسطه تنظیم هیجان مثبت و منفی داشته است. نتیجه گیری: توجه به متغیرهای مذکور در پیشگیری و طراحی درمان های مناسب تر به پژوهشگران و درمانگران یاری می رساند.
اثربخشی درمان شناختی بر تعارض سبک برتر یادگیری دیداری و سبک پردازش اطلاعات مغزی در دانش آموزان مبتلا به نارساخوانی شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عصب روانشناسی سال هشتم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۲۸)
89 - 96
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف این پژوهش بررسی اثربخشی درمان شناختی بر تعارض سبک برتر یادگیری دیداری و سبک پردازش اطلاعات مغزی در دانش آموزان نارساخوانی شناختی است. روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی و طرح پیش آزمون- پس آزمون - پیگیری وگروه کنترل بود. پس از اخذ کد اخلاق از بین دانش آموزان دختر و پسر در سه پایه اول، دوم و سوم ابتدائی شهر قم و مراجع کننده به مراکز اختلالات دولتی و غیر دولتی در سال تحصیلی 98-97، از راه نمونه گیری هدفمند، 102نفر که ملاک ورود به پژوهش را دارا بودند، انتخاب و به شکل تصادفی در دو گروه آزمایش(51نفر)وگروه کنترل (51نفر) جایگزین شدند. جلسات درمانی در16 جلسه 45 دقیقه ای و (هفته ای دو جلسه) با استفاده از مدل ایشینر و سبک یادگیری واک در گروه آزمایش اجرا گردید. به منظور جمع آوری داده ها از مقیاس هوش وکسلر کودکان ویرایش چهارم، چک لیست ارزیابی برتر طرفی مغزی، پرسش نامه سبک های یادگیری واک، پرسشنامه ارزیابی برتری دست چاپمن و ادینبرگ، جدول رشدعصبی مغزی دلاکاتو و تحلیل محتوای کتاب فارسی دوره ی اول ابتدایی با شاخص دیداری (مبنای محتوای کتاب های درسی براساس سه سبک دیداری، شنیداری و حرکتی است) استفاده شد. داده ها با استفاده ازنرم افزار spss 23 و روش آماری تحلیل کواریانس و GEE (برآورد معادلات تعمیم یافته) و tزوجی تجزیه و تحلیل شد. یافته ها نشان داد بین نمرات پس آزمون دو گروه تفاوت معناداری وجود دارد (05/0<p) پیگیری دو ماهه نتایج نشان دهنده ثبات نتایج بود. نتیجه گیری: درمان شناختی یک روش مداخله اثر بخش بر تعارض سبک برتر یادگیری دیداری و سبک پردازش اطلاعات مغزی در نارسا خوانی شناختی است.
تدوین بسته آموزشی رفتار والدینی بر اساس تجارب زیسته والدین دارای فرزند پیش دبستانی تیزهوش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۶ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۱۰۳)
212 - 221
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت پرورش هوش، سنین حساس رشد، خاصیت انعطاف پذیری مغز و تغییر رویکردهای هوشی هدف از این پژوهش تدوین بسته آموزشی رفتار والدینی بر اساس تجارب زیسته والدین دارای فرزند پیش دبستانی تیزهوش بود. با کمک مقیاس هوشی تهران- استنفورد بینه هوش کودکان زیادی (46 نفر از 497 کودک) در طی دو سال سنجیده و در نهایت 20 کودک تیزهوش با بهره هوشی بالای 130 انتخاب شدند. با خانواده های این کودکان مصاحبه شد، مصاحبه ها ضبط شده و با کمک روش کلایزی تحلیل شدند و مضامین اصلی و فرعی پرورش هوش مشخص شد. سپس با مطالعه منابع متعدد و نتایج حاصل از پژوهش، بسته فرزندپروری برای داشتن فرزند تیزهوش آماده و جهت بررسی روایی محتوایی، صوری و روایی محتوایی کمی در اختیار 7 متخصص حوزه هوش و کودک قرار گرفت. نتایج پایانی دلالت بر 13 مضمون اصلی و 32 مضمون فرعی همراه با شواهد و مثال را داشت و 13 جلسه برای بسته آموزش رفتار والدین طراحی و تأیید شد. با توجه به تأیید این بسته توسط متخصصان، محتوای تهیه شده می تواند راهنمای جامعی برای تربیت هوشی فرزندان برای والدین دارای فرزند زیر شش سال باشد. امیدواریم که این نتایج ارمغان خوبی برای آینده فرزندان ایران باشد.
The Effectiveness of Group Logotherapy on Psychological Distress and Belief in a Just World in MS Patients(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Iranian Journal of Health Psychology, Volume ۵, Issue ۴ - Serial Number ۱۴, Autumn ۲۰۲۲
59 - 68
حوزههای تخصصی:
Objective: The present study aims to investigate the effectiveness of group logotherapy on psychological distress and belief in a just world in M.S patients. Method: This is a quasi-Experimental study with both control and experimental group. The statistical population of this study was 583 MS patients in Ilam city in 1400. According to the quasi-Experimental research method with the control and experimental group, the number of samples was estimated to be 30 (15 in the control group and 15 in the Experimental group) who were selected by the Iranian MS Society through the introduction of the members of the association. sampling was done as a convenient method. To measure the variables, Kessler's Psychological Distress Assessment Questionnaire (K10), and the Fair World Belief Questionnaire were used by Sutton & Douglas (2005), Dalbert (1999), and Dalbert et al. (2001). The therapeutic intervention in this study was a group logotherapy package for MS patients, and treatment sessions (based on Mohammadi, E-Fard, and Heidari's dual therapy package, 2019). Spss24 software and Covariance or ANCOVA test were used to analyze the data. Results: This study showed a noteworthy contrast between the Experimental and control groups in terms of psychological distress and belief in a just world with a 95% certainty level. Subsequently, two primary theories of affirmation and zero suspicion were rejected. Conclusion: It was found that group logotherapy is compelling to mental trouble and belief in a just world in MS patients.
پیش بینی طلاق عاطفی براساس سبک های اسنادی و ابرازگری هیجانی در زنان متاهل
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی طلاق عاطفی براساس سبک های اسنادی و ابرازگری هیجانی در زنان متاهل انجام شد. روش پژوهش حاضر توصیفی- همبستگی بود. جامعه شامل، کلیه زنان متأهل مراجعه کننده به مراکز مشاوره منطقه 8 شهر تهران در سال 1401 بود که تعداد 210 نفر به عنوان نمونه تعیین و با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل، سه پرسشنامه طلاق عاطفی گاتمن (1994)، سبک های اسنادی سلیگمن و سینگ (1982) و ابرازگری هیجانی کینگ و امونز (۱۹۹۰) بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل رگرسیون چندگانه استفاده شد. یافته ها نشان داد، طلاق عاطفی بر اساس سبک های اسنادی و ابرازگری هیجانی در زنان متاهل قابل پیش بینی است و سبک اسنادی منفی با طلاق عاطفی همبستگی مثبت و معنادار و سبک اسنادی مثبت و ابرازگری هیجانی با طلاق عاطفی همبستگی منفی و معنادار دارد.
مقایسه عملکرد تحصیلی و پرخاشگری بر اساس گرایش به بازی های رایانه ای
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر مقایسه عملکرد تحصیلی و پرخاشگری بر اساس گرایش به بازی های رایانه ای بود. روش پژوهش توصیفی از نوع علی مقایسه ای و جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان متوسطه دوم کیش بود. نمونه آماری بر اساس جدول مورگان 230 نفر از این افراد بودند که به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند و به پرسشنامه پرخاشگری باس و پری (1992 )و پرسشنامه عملکرد تحصیلی فام و تیلور (1999 )پاسخ دادند. اطلاعات به دست آمده با استفاده از تحلیل واریانس یک راهه مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که بین میانگین نمرات پرخاشگری دانش آموزان بر اساس گرایش به بازی های رایانه ای تفاوت معناداری وجود دارد. در ادامه نتایج آزمون تعقیبی LSD مشخص کرد که تفاوت میانگین ها در دو گروه هرگز با دو ساعت یا بیشتر معنادار است. همچنین تفاوت میانگین ها در دو گروه نیم ساعت با دو ساعت یا بیشتر معنادار است و سرانجام اینکه تفاوت میانگین ها در دو گروه یک ساعت با دو ساعت معنادار است. همچنین نتایج نشان داد که بین میانگین نمرات عملکرد تحصیلی دانش آموزان بر اساس گرایش به بازی هیای رایانه ای تفاوت معناداری وجود ندارد. بر اساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گیری کرد که گرایش به بازی های رایانه ای بر پرخاشیگری دانش آموزان تاثیر دارد ولی بر عملکرد تحصیلی تاثیر معناداری ندارد.