فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۹۴۱ تا ۲٬۹۶۰ مورد از کل ۳۶٬۲۵۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
سبک دلبستگی صفتی نسبتا پایدار در طول زندگی است که بر نحوه تعامل فرد با محیط تاثیرگذار است. تاکنون پژوهش های عصب شناختی متعددی برای شناخت زیربنای عصبی دلبستگی اجرا شده است. برای مقایسه نتایج این پژوهش ها با یکدیگر و به دست آوردن مناطق مشترکی که در پژوهش ها به آن اشاره شده باشد، پس از مرور مطالعات منتشر شده و انتخاب مقالاتی که لازم برای ورود به متاآنالیز را داشتند (11 مقاله از بین 564 مقاله حاصل از جستجوی اولیه)، نتایج منتشر شده در مطالعات اولیه دلبستگی با استفاده از تخمین احتمال فعال سازی (ALE) تجزیه و تحلیل شده است. در اضطراب دلبستگی، تجزیه و تحلیل ALE همبستگی مثبتی با فعالیت در اینسولا، شکنج تحتانی لوب پیشانی، شکنج فوقانی لوب گیجگاهی، هسته های پوتامن، هیپوکامپ و گلوبوس پالیدوس نشان داد. همچنین همبستگی منفی بین اضطراب دلبستگی و فعالیت در شکنج گیجگاهی میانی، شکنج گیجگاهی تحتانی، شکنج فوزیفورم مشاهده شد. در اجتناب، تجزیه و تحلیل ALE همبستگی منفی با فعالیت در اینسولا و شکنج گیجگاهی فوقانی نشان داد و از سوی دیگر همبستگی مثبت شکنج میانی پیشانی و شکنج تحتانی لوب پیشانی و شکنج سینگولیت مشاهده شد.
بهبود سازگاری اجتماعی و کاهش فرسودگی تحصیلی دانش آموزان با ناتوانی های یادگیری از راه آموزش بازآموزی اسنادی، تنظیم هیجانی و حل مسئله شناختی- اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی و مقایسه اثربخشی مداخله بازآموزی اسنادی، تنظیم هیجانی و حل مسئله شناختی- اجتماعی بر بهبود سازگاری اجتماعی و کاهش فرسودگی تحصیلی دانش آموزان با ناتوانی یادگیری ابتدایی شهر تهران انجام شد. روش: این مطالعه از نوع نیمه آزمایشی همراه با مراحل پیش آزمون، پس آزمون و دوره پیگیری بود. 40 دانش آموز با ناتوانی یادگیری 8 تا 12 ساله به روش تصادفی ساده انتخاب شدند و به صورت تصادفی در سه گروه آزمایش و یک گروه شاهد قرار گرفتند. آموزش های بازآموزی اسنادی، تنظیم هیجانی و حل مسئله شناختی- اجتماعی طی 8 جلسه یک ساعته، به سه گروه آزمایش ارایه گردید. از پرسشنامه فرسودگی تحصیلی برسو و همکاران(1997) و سازگاری اجتماعی ﺳیﻨﻬﺎ و ﺳیﻨﮓ(1993) در مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری استفاده شد. داده ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس تک متغیری و چندمتغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش های بازآموزی اسنادی، تنظیم هیجانی و حل مسئله شناختی- اجتماعی، باعث افزایش معنادار سازگاری اجتماعی و کاهش معنادار فرسودگی تحصیلی گردید، با این تفاوت که برنامه آموزشی بازآموزی اسنادی در کاهش فرسودگی تحصیلی موفق تر از برنامه های آموزشی تنظیم هیجانی و حل مسئله شناختی- اجتماعی بود. علاوه براین، برنامه های آموزشی تنظیم هیجانی و حل مسئله شناختی-اجتماعی با میزان تأثیر یکسان از برنامه بازآموزی اسنادی در افزایش میزان سازگاری اجتماعی، موثرتر است. نتیجه گیری: استفاده از نتایج پژوهش در طراحی برنامه های آموزشی پیشگیرانه و بهبود دستاوردهای آموزشی مؤثر می باشد.
نقش میانجی خودکارآمدی تدریس در رابطه استرس آموزشگاهی ادراک شده و فرسودگی شغلی
منبع:
نوآوری های اخیر در روان شناسی سال ۱ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱
40 - 51
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی خودکارآمدی تدریس در رابطه استرس آموزشگاهی ادراک شده با فرسودگی شغلی بود. در یک طرح همبستگی 300 نفر از آموزگاران شهر بجنورد با روش تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند. داده ها با مقیاس میزان، منابع و علایم استرس معلمان (TSS)، مقیاس خودکارآمدی معلمان (TSES) و مقیاس فرسودگی شغلی نسخه معلمان (MBI-ES) گردآوری شد. تجزیه و تحلیل داده ها با مدل سازی معادلات ساختاری انجام شد. نتایج نشان داد که استرس آموزشگاهی ادراک شده بیشترین اثر مستقیم را بر خستگی هیجانی (0/28=β) دارد. خودکارآمدی تدریس نیز بیشترین اثر مستقیم را بر نقصان تحقق شخصی(0/20-=β) داشت. اثرات غیر مستقیم استرس آموزشگاهی ادراک شده بر ابعاد فرسودگی شغلی با نقش میانجی خودکارآمدی تدریس مثبت و معنادار بودند. به نظر می رسد استرس های محیط آموزشگاه، بر کارآمدی معلمان در امر تدریس اثرگذار بوده و از این طریق به فرسودگی شغلی آنان منتهی می شوند. بر این اساس لازم بر کاهش منابع استرس زا در محیط مدرسه تمرکز بیشتری صورت گیرد.
مدل ساختاری رابطه بین عوامل سازمانی و اقتصادی-اجتماعی با گرایش به خودکشی سربازان وظیفه فراجا: نقش واسطه ای شرایط عاطفی خانواده(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف گرایش به خودکشی در سربازان، عوامل متعددی را شامل می شود. ازجمله آ ن ها عوامل سازمانی، اقتصادی اجتماعی و شرایط عاطفی خانواده می تواند باشد، زیرا در بین آن ها روابط درهم تنیده و پیچیده ای وجود دارد. ازاین رو، پژوهش حاضر با هدف تدوین مدل ساختاری بین عوامل سازمانی و عوامل اقتصاد -اجتماعی با نقش واسطه ای شرایط عاطفی خانواده در گرایش به خودکشی سربازان انجام شد. مواد و روش ها این پژوهش ازنظر هدف کاربردی و ازنظر ماهیت و روش، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه هدف را کلیه سربازان مشغول به خدمت در نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران در سال 1400- 1401 تشکیل دادند که به شیوه نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای توأم با تصادفی ساده از طریق فرمول کوکران به حجم 1000 نفر انتخاب شدند. به این ترتیب که براساس تقسیمات سازمانی ابتدا 3 استان به صورت تصادفی ساده و از بین مراکز فرماندهی انتظامی شهرستان های تحت فرماندهی چند مرکز به صورت خوشه ای چندمرحله ای و در انتها سربازان هر فرماندهی به صورت تصادفی ساده انتخاب و به عنوان نمونه نهایی گزینش و در پژوهش حاضر شرکت کردند. برای جمع آوری داده های موردنیاز از پرسش نامه های تمایل به خودکشی براساس نظریه بین فردی خودکشی، عوامل سازمانی، پرسش نامه محقق ساخته عوامل اقتصادی اجتماعی و پرسش نامه استاندارد شرایط عاطفی خانواده هیل برن استفاده شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش مدل یابی معادلات ساختاری و نرم افزارهای Spss نسخه 22و Amos نسخه 24 استفاده شد. یافته ها نتایج نشان می دهد مدل پیشنهادی از برازش قابل قبولی برخوردار است، زیرا تصریح شد اثر عوامل سازمانی بر گرایش به خودکشی با میانجی گری شرایط عاطفی خانواده برابر با 0/252- با سطح معناداری (038/P=0) و اثر عوامل اقتصادی اجتماعی بر گرایش به خودکشی با میانجی گری شرایط عاطفی خانواده برابر با 0/267- با سطح معناداری (002/P=0) بود که هر دو رابطه معکوس معناداری را نشان می دهند. همچنین متغیرهای عوامل سازمانی، عوامل اقتصادی اجتماعی و شرایط عاطفی خانواده به طور هم زمان قادر به تبیین 32/6 درصد از واریانس گرایش به خودکشی و عوامل سازمانی و عوامل اقتصادی اجتماعی قادر به تبیین 23/1 درصد از شرایط عاطفی خانواده هستند. نتیجه گیری طبق نتایج به دست آمده عوامل سازمانی و اقتصادی اجتماعی تقویت شده با واسطه شرایط عاطفی مثبت خانواده به درک صحیح از شرایط خدمت منجر می شود و با کاهش گرایش به خودکشی بین سربازان همراه است.
نقش واسطه ای ارضاء نیازهای پایه روان شناختی در رابطه بین والدگری افراطی و خودشیفتگی دانشجویان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف والدگری افراطی یا والدگری هلیکوپتری با دخالت بیش از حد، نقش زیادی در تأمین نیازهای روان شناختی پایه کودکان دارد که از این طریق می تواند با خودشیفتگی در بزرگسالان مرتبط باشد. هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای ارضاء و ناکامی نیازهای پایه روان شناختی در رابطه بین والدگری افراطی و خودشیفتگی در دانشجویان بود. مواد و روش ها روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی بود و مدل پژوهش با استفاده از تکنیک مدل یابی معادلات ساختاری آزمون شد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد دانشگاه تهران در سال تحصیلی 1400-1401 بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، نمونه ای 278 نفری انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس نیازهای بنیادین روان شناختی گاردیا، دسی و رایان، پرسش نامه سبک والدگری هلیکوپتری لیموین و باچانان و پرسش نامه شخصیت خودشیفته آمز بود. روابط بین متغیرها با آزمون همبستگی پیرسون و آزمون مدل یابی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزارهای SPSS نسخه 27 و Amos نسخه 24 انجام شد. یافته ها نتایج این مطالعه نشان داد نیازهای پایه روان شناختی در رابطه بین والدگری افراطی و خودشیفتگی نقش واسطه ای دارد (0/05>P). آزمون همبستگی پیرسون نیز نشان داد که والدگری افراطی با خودشیفتگی رابطه مثبت و معنادار (0/05>P) و با ارضاء نیازهای پایه روان شناختی رابطه منفی معنادار دارد و بین ارضاء نیازهای پایه روان شناختی با خودشیفتگی همبستگی منفی معناداری وجود دارد (0/05>P). نتیجه گیری بنابراین پیشنهاد می شود متخصصان سلامت روان به نقش والدگری افراطی در کیفیت تأمین نیازهای روا ن شناختی پایه و به ایجاد ویژگی های خودشیفتگی جهت پیشگیری از شکل گیری شخصیت خودشیفته در افراد توجه ویژه ای کنند.
تجربه زیسته عوامل شناختی آسیب زا در روابط والد و نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۲ زمستان (دی) ۱۴۰۲ شماره ۱۳۰
۲۱۳۴-۲۱۱۷
حوزههای تخصصی:
زمینه: نوجوانی مرحله ای از چرخه زندگی فرد است که در طی آن یک جوان تغییرات و دگرگونی های همه جانبه جسمی، شناختی، اخلاقی، رفتاری و غیره را تجربه می کند. یکی از اصلی ترین عناصر مؤثر برای گذر از این دوران و کسب ویژگی های مطلوب در نتیجه این تغییرات، خانواده است. به همین دلیل ضرورت دارد تا عوامل شناختی آسیب زا در روابط والد و نوجوان را شناسایی کرد تا بتوان راهکارهایی به منظور بهبود روابط بین نوجوانان و والدین ارائه کرد. هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی تجربه زیسته عوامل شناختی آسیب زا در روابط والد و نوجوان بود. روش: روش پژوهش حاضر آمیخته از نوع اکتشافی بود. نمونه گیری در بخش کیفی به صورت هدفمند و با تکنیک شبکه متخصصان انجام شد که 20 نفر در مصاحبه شرکت کردند. جامعه آماری در بخش کمی تحقیق تمامی دانش آموزان متوسطه دوم در شهر شیراز بود که تعداد 332 نفر به روش نمونه تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در بخش کیفی و کمی مصاحبه و پرسشنامه ی محقق ساخته است. تحلیل داده های بخش کیفی بر اساس کدگذاری باز، انتخابی و نظری بود و داده های بخش کمی با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی مورد تحلیل قرار گرفت. در بخش کمی پژوهش، از تحلیل عاملی تأییدی و مدل معادلات ساختاری در نرم افزار Smart PLS 3 استفاده شد. یافته ها: نتایج نهایی پژوهش بر مبنای مصاحبه ها نشان داد که عوامل شناختی آسیب زا در روابط والد و نوجوان عبارتند از: 1) تفاوت نسلی؛ کمال گرا بودن والدین؛ عدم آگاهی والدین؛ عدم درک والدین؛ نظام ارزشی متفاوت؛ توقعات بیش از حد از همدیگر؛ فاصله ادراکی والدین و نوجوانان . نتایج مدل معادلات ساختاری نشان داد که عوال بر ارتباط والد و نوجوان تأثیر منفی و معکوسی دارد. اما سایر عوامل تأثیر معناداری نداشتند. نتیجه گیری: بر اساس یافته های این پژوهش می توان گفت که شناسایی هر یک از عوامل آسیب زا روابط والد و نوجوان باعث می شود که ریشه های مشکلات بین والدین و نوجوانان شناسایی شود و در نتیجه بهبود یابد.
مقایسه اثربخشی موسیقی درمانی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر احساس تنهایی اجتماعی - عاطفی سالمندان مبتلا به دیابت نوع دو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ دی ۱۴۰۲ شماره ۱۰ (پیاپی ۹۱)
۱۲۸-۱۱۹
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی موسیقی درمانی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر احساس تنهایی اجتماعی - عاطفی سالمندان مبتلا به دیابت نوع دو بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون و گروه کنترل با دوره پیگیری دو ماهه بود. جامعه پژوهش حاضر شامل کلیه سالمندان شهر تهران بود که در سال 1400 به مراکز بهداشتی و درمانی شرق تهران مراجعه نموده و مبتلا به بیماری دیابت از نوع 2 بودند. تعداد 45 نفر به شیوه هدفمند انتخاب و با گمارش تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه قرار گرفتند. ابزار پژوهش پرسشنامه احساس تنهایی اجتماعی - عاطفی بزرگسالان دی توماسو و همکاران (SELSA-S، 2004) بود. مداخله موسیقی درمانی زاده محمدی (1384) در 12 جلسه 90 دقیقه ای و درمان پذیرش و تعهد هیز و همکاران (2006)، در 8 جلسه 90 دقیقه ای به صورت گروهی برای گروه آزمایش اول و دوم اجرا شد. داده ها با بهره گیری از تحلیل واریانس آمیخته تجزیه وتحلیل شدند. نتایج نشان داد بین گروه ها در پس آزمون و پیگیری احساس تنهایی اجتماعی - عاطفی سالمندان تفاوت معناداری وجود دارد (05/0>P). همچنین درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر احساس تنهایی اجتماعی - عاطفی تأثیر معناداری داشته است (05/0>P)، اما موسیقی درمانی بر احساس تنهایی اجتماعی - عاطفی تأثیر معناداری نداشته است (05/0<P). بنابراین می توان گفت فقط درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر احساس تنهایی تاثیر معنادار داشته است.
ارتقای مشغولیت تحصیلی دانش آموزان در بستر مزوسیستم پوشه کار ابر - محور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش های متعدد نشان داده اند علی رغم گسترش فناوری های نوین ارتباطی، مدارس در پیاده کردن ایده رابطه بین خانه و مدرسه و راه های موثر درگیر کردن والدین در فعالیت های تحصیلی فرزندانشان و در نتیجه بهبود پیامد های تحصیلی آن ها موفق نبودند. مطالعه حاضر با هدف شناسایی تأثیر درگیر کردن والدین در رابطه بین خانه و مدرسه در بستر فناوری پوشه کار ابر محور بر مشغولیت تحصیلی فرزندانشان انجام شد. در یک طرح شبه آزمایشی از نوع پس آزمون با یک گروه کنترل و پیگیری یک ماهه 30 نفر از دانش آموزان دختر پایه سوم دبستان به صورت داوطلب در گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار گرفتند. در گروه آزمایش پوشه کار تعاملی و در گروه کنترل پوشه کار نمایشی طراحی شد. دانش آموزان گروه آزمایش به همراه والدین خود به مدت 2 ماه از طریق پوشه کار ابر محور با معلمان خود از طریق فرایند بازخورد و بازاندیشی در تعامل بودند. دانش آموزان مشارکت کننده بعد از اجرا و در مرحله پیگیری یک ماهه به پرسشنامه مشغولیت تحصیلی ریو و تسنگ (2011) پاسخ دادند. نتایج تحلیل واریانس اندازه های مکرر نشان داد که درگیرکردن والدین در رابطه بین خانه و مدرسه در فضای پوشه کار ابر محور در هر چهار عامل مشغولیت تحصیلی (شناختی، رفتاری، هیجانی و عاملی) فرزندانشان معنی دار بود. تحلیل لاگ کاربران به منظور بررسی میزان مشغولیت تحصیلی و تعامل دانش آموزان در فضای پوشه کار ابر محور نشان داد که دانش آموزان گروه آزمایش به لحاظ کمّی و کیفی بیشتر از گروه کنترل مشغول فعالیت های یادگیری شده بودند. به نظر می رسد پوشه کار ابر محور بستر نوآورانه ای برای درگیر کردن والدین در یادگیری فرزندانشان و پر کردن شکاف بین خانه و مدرسه عمل می کند.
رابطه بین والدگری هلیکوپتری و سرزندگی تحصیلی دانشجویان: نقش میانجی کمال گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه بین والدگری هلیکوپتری و سرزندگی تحصیلی دانشجویان: نقش میانجی کمال گرایی بود. روش پژوهش، توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامشهر در نیمسال دوم سال تحصیلی 1401-1400 تشکیل دادند که از بین آنها به صورت هدفمند 220 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای این پژوهش شامل پرسشنامه سرزندگی تحصیلی دهقانی زاده و حسین چاری (AB، دهقانی زاده و حسین چاری، 1391 )، پرسش نامه کمال گرائی فراست و همکاران(FMP، فراست و همکاران، 1990)، پرسش نامه والدگری هلیکوپتری لیموین و باچاتان (HP، لیموین و باچاتان، 2011) بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر استفاده شد. یافته ها نشان داد بین کمال گرایی و والدگری هلیکوپتری با سرزندگی تحصیلی رابطه منفی و معناداری وجود دارد (001/0>P). همچنین نتایج نشان داد والدگری هلیکوپتری با میانجیگری کمال گرایی بر سرزندگی تحصیلی دانشجویان اثر غیر مستقیم منفی و معناداری دارد (001/0>P). براساس نتایج، مدل از برازش مطلوبی برخوردار بود. با توجه به تاثیر والدگری هلیکوپتری و کمال گرایی در سرزندگی تحصیلی دانشجویان، تمرکز بر این دو متغیر و افزایش آگاهی والدین از تاثیر این متغیرها بر فرزندان از طریق برگزاری دوره ها و کارگاه هایی برای آن ها پیشنهاد می گردد.
تغییرات عو امل فردی، درون زوجی و برون زوجی مؤثر در ازدواج (1357 تا 1401) از نگاه متخصصین زوج درمانگر: مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۸۷
۸۵-۴۸
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش، شناسایی شاخص های تغییرات ازدواج قانونی و شرعی و رسمی، از سال 1357 تا سال 1401 است. روش: برای دستیابی به اهداف تعیین شده از روش کیفی (گراندد تئوری اشتراوس و کوربین) استفاده شد. 10 متخصص روان شناس حوزه ازدواج با میانگین 6/30 سال تجربه و فعالیت تخصصی در زمینه رابطه زوجی با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده و تا حد اشباع نظری مورد مصاحبه عمیق قرار گرفتند. داده ها ثبت، کدگذاری و سپس در قالب مفاهیم، مقولات فرعی و مقولات اصلی طبقه بندی شدند. یافته ها: تحلیل تجربه حرفه ای متخصصین در مورد ازدواج منجر به شناسایی 138 کد ثانویه، 27 مفهوم، 8 مقوله فرعی و 3 مقوله اصلی شد. تغییرات در عوامل برون زوجی، بین زوجی و فردی مقولات اصلی این پژوهش محسوب می شوند. تغییرات در عواملی نظیر، نقش ها، پدیده طلاق، میزان اثرگذاری جامعه، آموزه های اجتماعی، رسانه ها، افزایش آگاهی جامعه، ویژگی جمعیت شناختی، تجارب اجتماعی، سیاست گذاری ها، مسائل اقتصادی، نوگرایی، درآمیختگی فرهنگی، نگرش ها، مسائل مذهبی، نقش خانواده، میزان نفوذ اطرافیان، طبیعت رابطه، روابط بین دو جنس، بی وفایی، تعهد نسبت به مسئولیت ها، سوءمصرف مواد/ دارو / الکل، نیازها، انتخاب همسر، انگیزش، دانش زندگی، گشودگی به تجربه جدید، هویت فرد، مورد اشاره قرار گرفته است. نتیجه گیری: این پژوهش نشان داد ازدواج در طول سال های (1357-1401) متأثر از تغییرات در عوامل درون فردی، بین زوجی و برون زوجی بوده است. ازنقطه نظر اصلاح وضع نامطلوب ازدواج در زمان انجام پژوهش، سیاست گذاری های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی باثبات و سازنده، ضروری به نظر می رسد. همچنین درنظرگرفتن شرایط روز جامعه و جهان، پرداختن به آموزش های متناسب با تغییرات به وجود آمده، توجه به هویت فردی و نیازهای نسل جدید، نیز می تواند در سامان دادن به وضعیت ازدواج کمک کند.
مقایسه اثربخشی معنادرمانی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر احساس تنهایی سالمندان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۲ پاییز (آبان) ۱۴۰۲ شماره ۱۲۸
۱۶۷۸-۱۶۶۳
حوزههای تخصصی:
زمینه: سالمندی به عنوان پدیده طبیعی تحول، دارای جنبه های مثبت و منفی است و تغییرات جدیدی در وضعیت اجتماعی و روانی فرد ایجاد می کند. بنابراین مداخلات روانشناختی می تواند کمک شایانی به آسیب های فردی، اجتماعی و اقتصادی در سالمندان کند. در همین راستا شناسایی مداخلات کارآمدتر ضروری به نظر می رسد. هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی معنادرمانی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر احساس تنهایی سالمندان انجام شد. روش: طرح پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون و گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمامی سالمندان شهر تهران در سال 1400 بود که 45 نفر از میان سالمندان به شیوه در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در 2 گروه آزمایش و یک گروه گواه گمارش شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس احساس تنهایی (دی توماسو و همکاران، 2004) استفاده شد. در پژوهش حاضر از روش های مداخله معنادرمانی (فرانکل، 1963) و روش درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (هیز، 2004) استفاده شد و درحالی که گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکردند. در نهایت داده های جمع آوری شده با استفاده از روش تحلیل کوواریانس تک و چندمتغیری تجزیه وتحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که بین گروه های معنادرمانی، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و گواه از لحاظ احساس تنهایی در مرحله پس آزمون با تعدیل نمرات پیش آزمون تفاوت معناداری وجود دارد (05/0 P<) و دو گروه مداخله نسبت به گروه گواه، بر متغیر احساس تنهایی و مؤلفه های آن تأثیرگذار بوده اند اما اثربخشی دو گروه مداخله با هم تفاوت معناداری نداشت (05/0 P<). نتیجه گیری: درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و معنادرمانی با وجود استفاده از تکنیک های منحصربه فرد خاستگاه و ویژگی های مشنرک کارآمد و کاربردی دارند که احساس تنهایی را در سالمندان به یک اندازه کاهش می دهند.
کشف، طراحی، تدوین و روایی یابی بسته نوین مثبت گرا در تکمیل و گسترش نظریه بهزیستی: یک مطالعه کیفی
منبع:
پیشرفت های نوین در علوم رفتاری دوره هشتم ۱۴۰۲ شماره ۵۶
169 - 181
حوزههای تخصصی:
روانشناسی مثبت گرا به دنبال بهزیستی و شادمانی است و مؤلفه ارزشمندی می باشد که زندگی را رضایت بخش می کند و نقاط قوت انسانی و عملکرد افراد را بهبود می بخشد. مطالعه حاضر با هدف کشف مؤلفه های روانشناسی مثبت گرا و سپس تدوین و روایی یابی بسته نوین آموزشی مثبت گرا در جهت تکمیل و گسترش نظریه بهزیستی، در دو مرحله اجرا شد. بسته آموزشی نوین روانشناسی مثبت گرا به کشف مؤلفه هایی اعم از ذهن آگاهی، کنجکاوی، شجاعت، تاب آوری، اخلاق، کنترل و سلامت روان، و سلامت جسمانی، هیجان مثبت، روابط مثبت، مجذوبیت، هدف و معنای زندگی، دستاوردها و موفقیت ها، بر مبنای نظریه سلیگمن پرداخته و سعی در بسط و گسترش نظریه بهزیستی (پرما) دارد. مطابق نظر متخصصان تمام موضوعات بسته دارای ضریب نسبی محتوا (CVI) و شاخص روایی محتوا (CVR) قابل قبولی هستند و می تواند جزء مداخلات آموزشی مثبت گرایی قرار بگیرد.
ویژگی های روان سنجی نسخۀ فارسی پرسشنامۀ اضطراب جدایی بزرگسالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تحولی: روانشناسان ایرانی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۸
235 - 244
حوزههای تخصصی:
هــدف ایــن پژوهــش تعییــن ویژگی هــای روان ســنجی پرسشــنامۀ اضطــراب جــدایی بزرگســالی بــود. در ایــن پژوهــش 293 نفــر از مراجعه کننــدگان بــه درمانــگاه روان پزشــکی بیمارســتان طالقــانی تهــران در ســال 1397 بــا روش نمونه بــرداری در دســترس انتخــاب شــدند. ارزیــابی بــا اســتفادۀ از مصاحبــۀ بالیـنی سـاختاریافته بـرای علائـم اضطـراب جـدایی، پرسشـنامۀ اضطـراب جـدایی در بزرگسـالی (مانیکاواسـاگار، سیلـو، واگنـر و دربـنی، 2003) و نسـخۀ کوتــاه فهرســت نشــانگان روان شــناختی (نجاریــان و داوودی، 2001) انجــام شــد. نتایــج تحلیــل عامــل تأییــدی ســاختار تک عامــلی پرسشــنامه را تأییــد کــرد. هم چنیــن همســانی درونی و اعتبــار بازآزمــایی پرسشــنامه قابــل قبــول بــود. ضرایــب همســبتگی نمــرۀ ایــن پرسشــنامه بــا مصاحبــۀ بالیــنی ســاختاریافته و فهرســت نشــانگان روان شــناختی بیانگــر روایی همگــرای مناســب و ضریــب همبســتگی مصاحبــۀ بالیــنی اضطــراب جــدایی کــودکی، مصاحبــۀ اضطــراب جــدایی بزرگســالی و فهرســت نشــانگان روان شــناختی به ترتیــب 0/52، 0/63 و 0/55 بــود. هم چنیــن نمــرۀ 33 بــا حســاسیت 95/5 و ویـژگی 84/2 به عنـوان بهتریـن نمـرۀ بـرش معـرفی شـد. یافته هـای ایـن پژوهـش نشـان می دهـد کـه پرسشـنامۀ اضطـراب جـدایی بزرگسـالی دارای ویژگی ــ های روان ــ سنجی مناــ سب اــ ست و می تواــ ند ــ به عــ نوان اــ بزاری معتــ بر در راــ ستای اــ هداف بالــ ینی و پژوــ هشی اــ ستفاده
تدوین و اعتباریابی الگوی رضایت زناشویی درپاندمی ها و ارزیابی اثر بخشی آن بر بهزیستی روان شناختی در دوره کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۸۵
۱۲۷-۸۸
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف تدوین و اعتبار یابی الگوی رضایت زناشویی در پاندمی ها و بررسی اثربخشی آن بر بهزیستی روان شناختی در دوره کرونا اجرا شد. روش: در این پژوهش از روش تحقیق آمیخته (در بخش کیفی، از روش نظام مند نظریه داده بنیاد و در بخش کمّی، از روش نیمه آزمایشی و طرح تک آزمودنی از نوع AB) استفاده شد. مشارکت کنندگان پژوهش در بخش کیفی، 24 نفر از زنان متاهل25- 55 سال (12 نفر دارای رضایت زناشویی و 12 نفر فاقد رضایت زناشویی) بودند که با رعایت معیارهای لازم و روش نمونه گیری هدفمند تا مرز اشباع داده ها، انتخاب شدند. جامعه هدف در بخش کمّی، زنان متاهل 25 تا 55 ساله دارای فرزند 6 تا 13 ساله شهر تهران بودند که تعداد 3 نفر از آنان با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و در مداخله شرکت کردند. ابزار گردآوری داده ها در بخش کیفی، مصاحبه نیمه ساختار یافته و در بخش کمّی، مقیاس رضایت زناشویی اینریچ (1993) و مقیاس بهزیستی روان شناختی ریف (1988) بود. داده ها در بخش کیفی، با استفاده از روش تحلیل مقایسه مداوم استراوس و کُربین (در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی) و در بخش کمّی، بر اساس شاخص های تحلیل دیداری مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. یافته ها: تحلیل داده ها در بخش کیفی منجر به شناسایی 79 کد باز و 26 کد محوری و 4 کد انتخابی شامل «نیازهای ارتباطی؛ ویژگی های شخصیتی؛ عوامل اجتماعی و راهبردهای رفتاری» شد. پس از تلفیق مقوله ها، الگوی رضایت زناشویی در ایام کرونا، تدوین و روایی محتوای آن تائید شد. نتایج تحقیق در بخش کمّی، اثربخشی مداخله مبتنی بر الگو بر بهزیستی روان شناختی را نشان داد. نتیجه گیری: بر اساس نتیجه پژوهش حاضر می توان از الگوی استخراج شده، جهت انجام مداخلات مشاوره ای در حوزه های زوج و خانواده برای تسهیل انطباق پذیری با بحران های مشابه استفاده کرد.
خود شفقت ورزی و انعطاف پذیری شناختی در افراد دارای نشانگان اختلال بد شکلی بدن
حوزههای تخصصی:
مقدمه: تصویر بدنی منفی و پیامدهای رفتاری نامطلوب آن از نگرانی های مهم سلامت عمومی است و بررسی عوامل روانشناختی مؤثر در شکل گیری آن از اهمیت بسزایی برخوردار است. هدف: این پژوهش با هدف مقایسه خود شفقت ورزی و انعطاف پذیری شناختی در افراد با و بدون نشانگان اختلال بدشکلی بدن انجام شد. روش : طرح پژوهش حاضر توصیفی و از نوع علی مقایسه ای بود. جامعه پژوهش شامل تمامی زنان و مردان ۱۸ تا ۴۰ ساله شهر تهران در سال ۱۴۰۰ بود که از این جامعه ۳۱ نفر به عنوان گروه نمونه دارای نشانگان اختلال بدشکلی بدن و ۳۱ نفر به عنوان گروه نمونه بدون نشانگان اختلال بدشکلی بدن به روش نمونه گیری در دسترس و به صورت هدفمند انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها از مقیاس اصلاح شده وسواس فکری- عملی ییل براون- اختلال بدشکلی بدن (۱۹۹۷)، مقیاس خود شفقت ورزی (۲۰۱۱) و سیاهه انعطاف پذیری شناختی (۲۰۱۰) استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس چندمتغیری به کمک نرم افزار SPSS نسخه ۲۵ تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد میانگین نمرات خود شفقت ورزی (Eta=۰/۳۴، P=۰/۰۰۱، F=۳۱/۱۶) و انعطاف پذیری شناختی (Eta=۰/۱۸، P=۰/۰۰۱، F=۳۱/۲۴) به طور معناداری در گروه دارای نشانگان اختلال بدشکلی بدن پایین تر از گروه بدون نشانگان اختلال بدشکلی بدن بود و بین دو گروه از لحاظ آماری تفاوت معناداری وجود دارد (۰/۰۱>P). نتیجه گیری: نتایج مطالعه حاضر بر اهمیت مکانیسم های روانشناختی در علائم اختلال بدشکلی بدن تأکید دارد. این یافته ها نشان داد که روان درمانگران باید در زمان پیشگیری و درمان به ویژگی های روانشناختی خاص افراد دارای علائم اختلال بدشکلی بدن توجه اساسی داشته باشند.
نقش میانجی نظارت زناشویی آنلاین در رابطه بین رفتارهای دلبستگی با رضایت زناشویی زنان متأهل(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
تحقیقات علوم رفتاری دوره ۲۰ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۷۳)
527 - 539
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: رضایت زناشویی با برخی متغیرهای روان شناختی ازجمله رفتارهای دلبستگی مرتبط است؛ بنابراین، هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر رفتارهای دلبستگی بر رضایت زناشویی زنان با نقش میانجی نظارت آنلاین بود.
مواد و روش ها: طرح پژوهش حاضر، طرح همبستگی از نوع الگویابی معادلات ساختاری است که یک روش همبستگی چند متغیری بود. جامعه آماری در این پژوهش کلیه ی زنان متأهل استان خوزستان بودند که همسران آن ها از شبکه های اجتماعی استفاده می کردند. با استفاده از روش نمونه گیری روش گلوله برفی بدون تبعیض 350 نفر از زنان متأهل باسواد الکترونیکی و مسلط به استفاده از شبکه های اجتماعی، انتخاب شدند. آزمودنی ها به مقیاس نسخه اصلاح شده مقیاس رفتارهای دلبستگی ساندبرگ و همکاران 2012، مقیاس نظارت آنلاین نسخه اصلاح شده الیسون 2007 و مقیاس رضایت زناشویی پاسخ دادند. از نرم افزار آماری SPSS نسخه 27 و الگویابی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار Amos نسخه 24 برای ارزیابی مدل پیشنهادی استفاده گردید.
یافته ها: نتایج یافته ها نشان داد که اثر مستقیم رفتارهای دلبستگی بر نظارت آنلاین و اثر مستقیم نظارت آنلاین بر رضایت زناشویی معنی دار است 05/0>p. همچنین اثر مستقیم رفتارهای دلبستگی بر رضایت زناشویی معنی دار است 05/0>p. اثر غیرمستقیم رفتارهای دلبستگی بر رضایت زناشویی به واسطه ی نظارت آنلاین نیز معنی دار است 05/0>p. با توجه به معنادار بودن اثر رفتارهای دلبستگی بر رضایت زناشویی در مدل، باید گفت نظارت آنلاین نقش میانجی گری جزئی در رابطه بین رفتارهای دلبستگی با رضایت زناشویی ایفا می کند.
نتیجه گیری: با توجه به یافته های به دست آمده از پژوهش حاضر، می توان گفت که رفتارهای دلبستگی از طریق نظارت آنلاین بر رضایت زناشویی زنان متأهل اثرگذار است.
اثربخشی مداخله کیفیت زندگی درمانی بر هیجان خواهی، رفتارهای پرخطر و روابط با همسالان در نوجوانان با اعتیاد به اینترنت(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
تحقیقات علوم رفتاری دوره ۲۰ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۷۳)
586 - 600
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: اعتیاد به اینترنت یک اعتیاد رفتاری است که در آن فرد به استفاده از اینترنت یا سایر وسایل آنلاین به عنوان روشی ناسازگار برای مقابله با استرس های زندگی وابسته می شود که عواقب زیادی را برای فرد به همراه دارد. بنابراین هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی کیفیت زندگی درمانی بر هیجان خواهی، رفتارهای پرخطر و روابط با همسالان در نوجوانان با اعتیاد به اینترنت بود.
مواد و روش ها: روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. 30 نوجوان با اعتیاد به اینترنت شهر اصفهان به روش هدفمند با توجه به ملاک های ورودی از بین نوجوانانی که دارای اعتیاد به اینترنت بودند؛ انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و گواه تقسیم شدند. گروه آزمایش مداخله کیفیت زندگی درمانی دریافت نمودند. و گروه گواه هیچ درمانی را دریافت نکردند. پرسشنامه ها شامل اعتیاد به اینترنت کیمبرلی یانگ (1998)، هیجان خواهی زاکرمن (1978)، رفتارهای پرخطر زاده محمدی (1389) و روابط با همسالان رزاقی و همکاران (1396) بود. داده ها از طریق تحلیلی واریانس با اندازه گیری مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها: یافته ها نشان دادند که مداخله کیفیت زندگی درمانی هیجانی خواهی، رفتارهای پرخطر و روابط با همسالان گروه آزمایش در مرحله پس آزمون و پیگیری تأثیر معناداری داشته است (001/0>P).
نتیجه گیری: می توان گفت مداخله کیفیت زندگی درمانی با بهره گیری از اصول و تکنیک های تغییر شرایط با تغییر کیفیت زندگی می تواند به عنوان یک مداخله مؤثر جهت بهبود هیجانی خواهی، رفتارهای پرخطر و روابط با همسالان نوجوانان با اعتیاد به اینترنت مورد استفاده گیرد
Effectiveness of Cognitive Behavioral Therapy for Quality of Life among Women Living with HIV(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Iranian Journal of Health Psychology, Volume ۶, Issue ۱ - Serial Number ۱۵, Winter ۲۰۲۳
69 - 79
حوزههای تخصصی:
Background: Women living with HIV (WLWH) experience various psychosocial challenges, which negatively affect their quality of life (QOL). The current study examines the outcomes of women living with HIV (WLWH), who receive cognitive behavioral group therapy (CBGT) for improving quality of life in Tehran, Iran. Methods: The design of the study is a randomized clinical trial (RCT). Sixty women living with HIV were randomly assigned into a control and an intervention groups, 30 participants for each group. A 10-session cognitive behavioral group therapy was provided only to the intervention group. The control group participated in 3 sessions without special training. To assess the effectiveness of the intervention, quality of life was measured using Multidimensional Quality of Life Questionnaire for HIV/AIDS (MQoL-HIV) before and one month after intervention delivery. Pre-test and post-tests were compared using t-test analysis. Results: After 10 weeks training, the Mean±SD QOL score significantly increased in the intervention group. Based on covariance analysis, the intervention group had significantly higher QOL score than the control group after the intervention P<0.05. Conclusion: Due to the low quality of life among WLWH, CBGT can be helpful in providing psychological rehabilitation to improve the quality of life of this group.
ارتباط بین باورهای مذهبی و رضایت از زندگی در بازنشستگان دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: به موازات افزایش جمعیت سالمندان پرداختن به عوامل مؤثر بر سلامت جسمانی و روانی آنان ازجمله دین و جهت گیری مذهبی اهمیت ویژه ای یافته است. این مطالعه با هدف بررسی تعیین همبستگی بین رضایت از زندگی و باورهای مذهبی انجام شد. روش کار: پژوهش حاضر از نوع توصیفی-تحلیلی و مقطعی است. جامعه آماری تمامی کارمندان بازنشسته دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان بود که از میان آنان 158 نفر به صورت سرشماری وارد مطالعه شدند. جمع آوری داده ها با استفاده از پرسش نامه های رضایت از زندگی داینر و همکاران و جهت گیری مذهبی آلپورت انجام شد. به منظور تحلیل داده ها نیز از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: میانگین سنی شرکت کنندگان در مطالعه 24/8±78/59 بود و بیش از نیمی از شرکت کنندگان زن و بیشتر آنان متأهل؛ با مدرک تحصیلی دیپلم و از نظر اقتصادی نیز متوسط بودند. نتایج نشان داد بین نمره رضایت از زندگی با باورهای مذهبی و مؤلفه جهت گیری بیرونی همبستگی مثبتی وجود داشت. همچنین بین رضایت از زندگی شرکت کنندگان بالای 60 سال، متأهل، بازنشستگان مرد، افراد با تحصیلات بالای دیپلم و با وضعیت اقتصادی متوسط با باورهای مذهبی همبستگی مثبتی مشاهده شد. نتیجه گیری: با توجه به کاهش یافتن رضایت از زندگی در دوران بازنشستگی و سالمندی به دلیل مشکلات جسمانی و روانی، باورهای مذهبی می تواند جبران کننده محدودیت های ناشی از مشکلات جسمانی و روانی باشد و رضایت از زندگی را افزایش دهد.
بررسی اثربخشی روان درمانی معنوی چندبُعدی بر تجربه سوگ و شدت سوگ در بازماندگان متوفیان ناشی از کووید 19(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
134-149
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: با توجه به همه گیری بیماری کووید 19 و آمار بالای مرگ ومیر ناشی از آن، یکی از مسائل روان شناختی که بعد از همه گیری کووید 19 افراد با آن دست و پنجه نرم می کنند، سوگ و داغ دیدگی است. ازاین رو، نیاز به بررسی اثربخشی شیوه نامه های مشاوره سوگ برای ارائه خدمات مناسب به افراد سوگوار در دوران همه گیری وجود دارد. بنابراین، هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی روان درمانی معنوی چندبُعدی بر تجربه سوگ و شدت سوگ در بازماندگان متوفیان ناشی از کووید 19 بود. روش کار: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل و مرحله پیگیری است. جامعه آماری پژوهش تمام افراد سوگواری بود که یکی از اعضای خانواده شان را به دلیل بیماری کووید 19 در سال 1401-1400 از دست داده بودند. از میان این افراد 34 نفر به صورت هدفمند نمونه پژوهش در نظر گرفته شدند و به صورت تصادفی به دو گروه 17 نفره (آزمایش و کنترل) تقسیم شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسش نامه تجربه سوگ و مقیاس شدت سوگ بود. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج تحلیل آماری به روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر نشان داد که روان درمانی معنوی چندبُعدی در بهبود تجربه سوگ و کاهش شدت سوگ در بازماندگان متوفیان ناشی از کووید 19 اثربخش بود. همچنین اثر تعاملی گروه × زمان برای مؤلفه های احساس گناه، تلاش برای توجیه، واکنش های بدنی، قضاوت شخص با دیگران و خجالت و شرمندگی تجربه سوگ در مقدار 01/0؛ برای مؤلفه احساس ترک شدن در مقدار 05/0 و همچنین برای متغیّر شدت سوگ در مقدار 01/0 معنادار بود. نتیجه گیری: بر اساس یافته های به دست آمده، پژوهش حاضر از اثربخشی مشاوره معنوی در بهبود تجربه سوگ و کاهش شدت سوگ قویاً حمایت کرده است. یافته ها نشان می دهد که توجه به ویژگی های زمینه ای افراد همانند مذهب و دین می تواند در کاربست مشاوره مفید و مؤثر واقع شود.