مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
دلزدگی
حوزههای تخصصی:
مقدمه: با توجه به این که بهبود روابط و حل تعارضات در بستر خانواده یکی از عواملی بهبود بهزیستی اجتماعی افراد است هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر بهبود بهزیستی اجتماعی و روابط مادر-فرزندی دختران بی سرپرست بود. روش کار: روش پژوهش این مداخله بالینی، با پیش آزمون-پس آزمون و گروه شاهد بود. 28 دختر مادرسرپرست دارای تعارض با خانواده انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمون و شاهد گماشته شدند و پرسش نامه های مقیاس بهزیستی ذهنی و رابطه والد-فرزندی توسط افراد هر دو گروه تکمیل گردید. گروه آزمون 10جلسه 90 دقیقه ای هفتگی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد را دریافت کردند. تحلیل داده ها با آمار توصیفی و تحلیلی صورت گرفت. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که بین نمرات پرسش نامه های گروه آزمون و شاهد، تفاوت معنی دار وجود دارد(05/0>P). نتیجه گیری: بنا بر نتایج درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر بهبود بهزیستی اجتماعی افراد و همچنین روابط مادر-فرزندی موثر است.
بررسی اثربخشی گروه درمانی مبتنی بر تحلیل رفتار متقابل بر باورهاى ارتباطى و دلزدگی دانشجویان پسر متاهل(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: دل زدگی زناشویی یکی از عواملی است که به مرور زمان عشق و علاقه بین زوجین را کم رنگ ترکرده و گاهی به طور کامل محو می کند و موجبات مشکلات روانی، ادامه روابط سرد و بی تفاوت و در نهایت اتمام یک رابطه را فراهم می کند و ارتباط تنگاتنگی با باورهای ارتباطی افراد دارد که لزوم مداخلات زودهنگام را نشان می دهد. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی گروه درمانی مبتنی بر تحلیل رفتار متقابل بر باورهاى ارتباطى و دلزدگی دانشجویان پسر متاهل بود. روش کار: در این طرح بالینی با پیش آزمون و پس آزمون، از بین دانشجویان پسر متأهل دانشگاه آزاد اسلامی واحد قوچان در رشته های علوم انسانی، تعداد 24 نفر به روش نمونه گیری در دسترس و داوطلبانه انتخاب شدندکه طی مرداد لغایت مهر سال تحصیلی 95-1394 به دفتر مشاوره دانشگاه مراجعه کرده بودند. سپس به روش کاملا تصادفی در دو گروه آزمون و شاهد تقسیم شدند. از هر دو گروه پرسش نامه های باورهای ارتباطی آدیلسون و اپشتاین، دل زدگی زناشویی به عنوان پیش آزمون گرفته شد و سپس گروه آزمون ده جلسه در کارگاه گروه درمانی مبتنی بر تحلیل رفتار متقابل شرکت نموده و دو هفته پس از اتمام دوره، دوباره با همان پرسش نامه ها مورد ارزیابی قرار گرفتند. یافته ها: گروه درمانی مبتنی بر تحلیل رفتار متقابل بر خرده مقیاس های باور به مخرب بودن مخالفت (04/0=P)، باور به عدم تغییرپذیری همسر (04/0=P)، کمال گرایی جنسی (04/0=P) و باورهای ارتباطی غیرمنطقی (04/0=P)، مؤثر بوده و بر خرده مقیاس های باور به تفاوت های جنسیتی (48/0=P)، توقع ذهن خوانی (65/0=P) تأثیر معناداری نداشته است. همچنین گروه درمانی مبتنی بر تحلیل رفتار مقابل بر دل زدگی زناشویی (02/0=P) نیز مؤثر بوده است. نتیجه گیری: نتایج حاکی از این بود که گروه درمانی مبتنی بر تحلیل رفتار متقابل بر باورهای ارتباطی و دل زدگی دانشجویان پسر متأهل، مؤثر است.
پیش بینی دلزدگی زناشویی زنان بر مبنای نگرش جنسی آنها و گرایش همسرانشان به شخصیت تاریک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۳ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۵۱)
371-389
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش تعیین میزان رابطه دلزدگی زناشویی زنان بر مبنای نگرش جنسی آن ها و گرایش همسرانشان به شخصیت تاریک بود. روش: روش پژوهش همبستگی و جامعه آماری شامل زوج های منطقه ۸ شهر تهران در سال ۱۳۹۶ به تعداد ۲۹۱۱۰۶۵ خانوار بود که از میان آن ها با استفاده از فرمول گرین 1991، «تعداد متغیرها* 8 +50» و با توجه به احتمال ریزش حجم نمونه تعیین و به صورت نمونه برداری دو مرحله ای تصادفی ۱۶۰ زوج انتخاب شد. در مرحله اول نواحی 2 و 3 از منطقه ۸ و در مرحله دوم از هر ناحیه 4 خیابان و 2 پارک و بوستان به صورت تصادفی و در نهایت زوج های داوطلب انتخاب شد. مقیاس دلزدگی زناشویی پاینز ۲۰۰۴ و پرسشنامه نگرش جنسي ازگلی، ترک زهرانی، خوشابی و والایی (1379) توسط زنان و مقیاس شخصیت تاریک جانسون و وبستر (2010) توسط شوهرانشان تکمیل شد. پس از کنار گذاشتن 4 پرسشنامه مخدوش و 2 داده پرت، داده ها با استفاده از تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که ضریب رگرسیون دلزدگی زناشویی زنان با جامعه ستیزی (۱۹۲/۰ =β، ۰۰۱/۰ =P) و فریبگری (۲۹۹/۰ =β، ۰۰۱/۰ =P) شوهرانشان مثبت و با نگرش جنسی خودشان (۲۹۱/۰- =β، ۰۰۱/۰ =P) منفی است. نتیجه گیری: با توجه به اهميت كيفيت زندگي زناشویی زوج ها در انسجام خانواده و نقش تعیین کننده نگرش جنسي و صفات شخصيت آن ها در پيش بيني دلزدگی زناشویی، لازم است که دورهها و کارگاههای آموزشی برای آگاه كردن زوج ها در رابطه با دانش و نگرش جنسي و نیز ایجاد و پرورش صفات شخصيتي مطلوب در زوج ها برگزار شود.
اثربخشی درمان متمرکز بر شفقت به خود بر خودتنظیمی زناشویی، دلزدگی زناشویی و خود انتقادی زنان نابارور(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: ناتوانی در داشتن فرزند استرس آور بوده و موجب آشفتگی روانی می شود. همچنین به عنوان یک عامل قوی علیه روابط بین زوج ها و استحکام خانواده عمل می کند. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان متمرکز بر شفقت به خود بر خودتنظیمی زناشویی، دلزدگی زناشویی و خود انتقادی زنان نابارور بود. مواد و روش ها: پژوهش حاضر ازنظر هدف کاربردی و ازنظر روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری زنان نابارور شهرهای چالوس و نوشهر بودند که بین ماه های خرداد تا شهریور ۱۳۹۷ به مراکز ناباروری مراجعه کرده بودند. از میان آن ها تعداد ۳۰ نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش تحت درمان متمرکز بر شفقت به خود (۱۰ جلسه ۶۰ دقیقه ای) قرار گرفتند، اما گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکردند. از پرسشنامه های خودتنظیمی زناشویی، دلزدگی زناشویی و خود انتقادی به منظور گردآوری اطلاعات استفاده شد. تجزیه وتحلیل اطلاعات به دست آمده از طریق نرم افزار SPSS نسخه ۲۴ در دو بخش توصیفی و استنباطی (تحلیل کوواریانس چند متغیره) انجام پذیرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که مداخله متمرکز بر شفقت به خود بر خودتنظیمی زناشویی (۱۷/۸=F، ۰۰۱/۰> p )، دلزدگی زناشویی (۵۲/۵۲=F، ۰۰۱/۰> p ) و خود انتقادی (۹۹/۶۴=F، ۰۰۱/۰> p ) زنان نابارور تأثیر دارد. نتیجه گیری: بر اساس نتایج این پژوهش، درمان متمرکز بر شفقت به خود مداخله مؤثری در بهبود خودتنظیمی زناشویی، دلزدگی زناشویی و خود انتقادی زنان نابارور بود.
کشف و توضیح روند دلزدگی زناشویی در بین زنان متأهل: یک نمونه نظریه زمینه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۴ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۵۵)
290-269
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از مطالعه حاضر،کشف و توضیح روند دلزدگی زناشویی از طریق نظریه زمینه ای در بین زنان متأهل بود. این مطالعه با توجه به دیدگاه ساختارگرایی اجتماعی که از سوی چارمز (2014) مطرح گردید، انجام شد. روش: جامعه پژوهش شامل زنان متأهل دلزده بود که به شکل هدف مند از نوع متجانس انتخاب شدند. ابزار پژوهش مصاحبه نیمه ساختاریافته بود که با زنان مبتلا به دلزدگی انجام شد. مدت زمان هر مصاحبه بین 60 الی 120 دقیقه بود. یافته ها: داده های گردآوری شده به روش چارمز (2014) در سه مرحله کدبندی اولیه، کدبندی محوری، و طبقه بندی نهایی تحلیل شدند و سپس دو طبقه از یافته ها آشکار شد که عبارت بودند از: (1) چرایی دلزدگی که شامل علل قبل از ازدواج، حین ازدواج، و پس از ازدواج می شد و (2) چگونگی کنار آمدن با دلزدگی که سازوکارهای سازگارانه و سازوکارهای سازشکارانه را در برمی گرفت. نتیجه گیری: با توجه به نتایج این پژوهش، این نظریه زمینه ای در یکپارچگی روند تجربه دلزدگی مؤثر است و می تواند در بازتعریف این واژه، پیشگیری، و اصلاح این آسیب خانوادگی کمک کند.
اثر کیفیت ادراک شده، دلزدگی و رضایت بر قصد تغییر برند (مطالعه موردی: رستوران های ایتالیایی شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۸ پاییز ۱۳۹۵ شماره ۳
549 - 568
حوزههای تخصصی:
حفظ علاقه مشتری به مراجعه مجدد، در شرایط رقابت تنگاتنگ رستوران های ایتالیایی، مسئله مهمی محسوب می شود. شناسایی دلایلی که سبب ایجاد قصد تغییر در مشتریان می شود، می تواند برنامه های بازاریابی رستوران را هدایت کند. بدین منظور اهداف پژوهش حاضر، بررسی اثر کیفیت ادراک شده، دلزدگی و رضایت بر قصد تغییر برند و بررسی اثر تعدیل کنندگی سطح درگیری در رابطه رضایت و قصد تغییر برند در نظر گرفته شده است. روش تحقیق، توصیفی پیمایشی است. تحقیق روی مشتریانی که در ماه گذشته بیش از یک بار به رستوران ایتالیایی خاصی مراجعه کرده بودند، انجام شده است. نمونه گیری به روش خوشه ای بوده و 391 پرسشنامه تکمیل شده است. فرضیات مستقیم از طریق آزمون معادلات ساختاری و فرضیه تعدیلگر از طریق ساخت متغیر تعاملی بررسی شدند. نتایج نشان داد کیفیت ادراک شده بر قصد تغییر برند اثر ندارد؛ اما اثری منفی بر دلزدگی و اثری مثبت بر رضایت می گذارد. دلزدگی و رضایت به ترتیب اثر مثبت و منفی معنادار بر قصد تغییر برند دارند. سطح درگیری نیز، اثر رضایت روی قصد تغییر برند را به صورت منفی تعدیل می کند.
تاثیر آموزش قدردانی بر احساس مثبت نسبت به همسر و دلزدگی در زنان دارای ناسازگاری زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۱
253 - 279
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش قدردانی بر احساس مثبت نسبت به همسر و دلزدگی در زنان دارای ناسازگاری زناشویی بود. طرح پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه ی آماری پژوهش شامل تمامی زنان دارای ناسازگاری زناشویی مراجعه کننده به مرکز مشاوره ناحیه 4 شهر کرج به تعداد 700 نفر در سال1398 بود. که با انجام فراخوانی در مرکز مشاوره از آن ها خواسته شد که تمایل خود را در شرکت در پژوهش اعلام کنند. در نهایت از بین تعداد اعضای داوطلب 30 نفر از این زنان به روش نمونه گیری داوطلبانه انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (15) و کنترل (15) جایگزین شدند. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه دلزدگی زوجین پینز (1996) و پرسشنامه احساس های مثبت (1975) استفاده شد. گروه آزمایش به مدت 9 جلسه تحت آموزش قدردانی قرار گرفتند، در حالی که گروه کنترل مداخله ای دریافت نکردند. به منظور تحلیل داده ها از روش آمار توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد ) و آمار استنباطی ( تحلیل کواریانس تک متغیره و چند متغیره ) استفاده شد. تحلیل یافته های به دست آمده پس از تعدیل اثر گروه کنترل تاثیر مثبت و معناداری (001/0>(P این آموزش را بر روی متغیرهای پژوهش نشان داد. بر این اساس می-توان نتیجه گرفت که استفاده از رفتارهای مثبت مانند قدردانی توانسته است به شکل گیری و گسترش رفتارها و هیجاناتی مانند احساس مثبت نسبت به همسر و کاهش احساسات منفی مانند دلزدگی زناشویی کمک کند.
اثربخشی زوج درمانی بومی سازی شده مبتنی بر واقعیت درمانی بر دلزدگی زناشویی زوجین متعارض(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: امروزه یکی از دستاوردهای تحولات نهاد خانواده و از عوامل تهدید کننده بنیان و کانون خانواده تعارضاتی است که در روابط بین زوجین بروز پیدا می کند. بنابراین؛ هدف از این مطالعه بررسی تعیین اثربخشی زوج درمانی بومی سازی شده مبتنی بر دلزدگی زناشویی زوجین متعارض شهر کرمانشاه بود. مواد و روش ها: روش تحقیق نیمه تجربی با طرح پیش آزمون پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه زوجین مراجعه کننده به مرکز مشاوره پیوند شهر کرمانشاه بود. نمونه آماری شامل20 زوج متعارض پیوند که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش وگواه جایگزین شدند. ابزار تحقیق پرسشنامه 21 سوالی دلزدگی زناشویی (CBM) پاینز بود. از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر با نرم افزار SPSS نسخه 25 جهت تجزیه و تحلیل داده ها استتفاد گردید. یافته ها: نتایج داد ه ها نشان داد که که بین مراحل پیش آزمون-پس آزمون و پیش آزمون- پیگیری تفاوت معناداری وجود دارد که بیانگر اثربخشی آموزش مبتنی بر واقعیت درمانی بر دلزدگی زناشویی زوجین متعارض است (05/0P<). نتیجه گیری: به نظر می رسد که زوج درمانی بومی سازی شده مبتنی بر واقعیت درمانی بر دلزدگی زناشویی اثرگذار می باشد. توصیه می گردد جهت بالا بردن اعتبار بیرونی تحقیق تحقیقات مشابهی با تعداد نمونه بیشتر صورت گیرد.
زیبایی شناسی ملال و دلزدگی در سینما از منظر اندیشه های گئورگ زیمل و والتر بنیامین: مطالعه ی موردی فیلم گاوخونی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سینمای ایران فیلم های مختلفی را می توان یافت که ساختار خود را بر ترسیمِ ملال و دلزدگی قهرمان های خویش بنا نهاده اند. در این آثار، شخصیت هایی منفعل، برآمده از وضعیت مدرن حضور دارند که با شخصیت-های کنش گرِ سینمای کلاسیک قرابتی ندارند. نکته ی مهم در اینجا است که علی رغم وجودِ فیلم هایی که بر ملال متمرکز بوده اند تا کنون کمتر پژوهشی در سینمای ایران انجام شده که بر چگونگی نمایشِ ملال و دلزدگی تمرکز کرده باشد. این مقاله تلاش دارد با تمرکز بر فیلم گاوخونی (بهروز افخمی،1381) چگونگی ظهورِ ملال و دلزدگی را در این فیلم، براساس اندیشه های متفکرانی چون والتر بنیامین و گئورگ زیمل مورد واکاوی قرار دهد. برای نیل به این هدف در ابتدا مفاهیم مذکور از منظر متفکرانی چون بنیامین و زیمل مورد واکاوی قرار می گیرد تا وجوه مختلفِ آن ها نمایان شود. در ادامه با تمرکز بر فیلم گاوخونی چگونگی نمایشِ ملال و دلزدگی در این اثر بررسی می شود تا مشخص گردد که فیلمساز به چه طریقی توانسته معادل های سینمایی مورد نظرش را برای ملالِ مدرن گزینش کند. یافته های این پژوهش آشکار می سازد که فیلم گاوخونی به شیوه های مختلف به ترسیمِ کرختی شخصیت اصلی اش پرداخته و موفق شده این حس را توسط عناصر مختلفِ سینمایی بازنمایی کند.
رابطه بین اسنادهای و دلزدگی زناشویی با نقش واسطه ای بخشش زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ فروردین ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۸۲)
۱۹۶-۱۸۷
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارزیابی نقش واسطه ای بخشش زناشویی در رابطه بین اسنادهای و دلزدگی زناشویی انجام شد. روش پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی افراد متأهل (زن و مرد) دارای مشکلات زناشویی مراجعه کننده به مراکز مشاوره خانواده شهر تهران در سال 1399 بود که از بین آنها 300 نفر (150 زن و 150 مرد) به روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های دلزدگی زناشویی پاینز (1996) (CBM-Q)، اسناد زناشویی فینچام و برادبوری (1992) (RAQ) و بخشش زناشویی پولارد و همکاران (1998) (FFS)، استفاده شد. از آزمون معادله یابی ساختاری برای تحلیل داده ها استفاده شد. یافته های حاصل از پژوهش نشان داد که بی ن کلیشه های جنسیتی و دلزدگی زناشویی رابطه مثبت و معنی دار، بین دلزدگی زناشویی، اسنادهای زناشویی و بخشش زناشویی، رابطه منفی و معناداری وجود داشت (01/0=p). همچنین، اسنادهای زناشویی از طریق بخشش زناشویی، نقش غیرمستقیم بر دلزدگی زناشویی داشت (01/0=p). در مجموع، مدل مفروض پژوهش برازش مناسبی داشت. با توجه به نتایج حاصل از پژوهش می توان گفت که بخشش زناشویی در رابطه بین دلزدگی زناشویی و اسنادهای زناشویی، نقش واسطه ای ایفا می کند.
اثربخشی توانبخشی شناختی مبتنی بر آموزش رفتاری و حرکتی بر ارتقای کارکردهای عملی و کاهش دلزدگی کودکان مبتلا به اختلال هماهنگی رشدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۸ بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۹
161 - 166
حوزههای تخصصی:
کودکان دارای اختلال هماهنگی رشدی به واسطه مشکل در مهارت های حرکتی و رفتاری با دلزدگی با فعالیت های سازمان یافته مواجه می شوند. از این رو پژوهش حاضر با هدف اثر بخشی توانبخشی شناختی مبتنی بر آموزش رفتاری و حرکتی بر ارتقای کارکردهای عملی و کاهش دلزدگی کودکان مبتلا به اختلال هماهنگی رشدی انجام شد.در قالب طرح نیمه آزمایشی پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل، با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای سی نفر از دانش آموزان دختر پایه اول تا چهارم مقطع ابتدایی شهر تهران در سال تحصیلی 1401- 1400انتخاب شده و به صورت تصادفی در گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه غربالگری اختلال هماهنگی رشدی2007و انگیزش ورزشی پلی تیر و همکاران (2013) بود که در دومرحله پیش آزمون و پس آزمون در اختیار والدین قرار گرفت.گروه آزمایش تحت مداخله در 10 جلسه و هر جلسه به مدت 60 دقیقه قرار گرفت. برای سنجش میزان اثر بخشی مداخله از آزمون تحلیل کوواریانس در سطح معنا داری01/0 و از نرم افزار SPSS26 بهره برداری شد. در مرحله پس آزمون تفاوت میانگین نمرات کارکردهای عملی و دلزدگی در دوگروه آزمایش و کنترل معنادار است (01/0>p ) و توانبخشی شناختی مبتنی بر آموزش رفتاری و حرکتی منجر به ارتقای کارکردهای عملی و کاهش دلزدگی در کودکان مبتلا به اختلال هماهنگی رشدی شده است. بر اساس نتایج این پژوهش، استفاده از توانبخشی شناختی به عنوان روشی موثر در مراکز توانبخشی و مدارس ابتدایی برای کودکان کاربردی می باشد
اثربخشی زوج درمانی هیجان مدار بر دل زدگی و تعارض زناشویی زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره سوم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۱۰)
672 - 686
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش تعیین اثربخشی زوج درمانی هیجان مدار بر دلزدگی و تعارض زناشویی زوجین در سال1401 بوده است. روش پژوهش: روش پژوهش، نیمه تجربی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود و جامعه آماری نیز زوجین مراجعه کننده به کلینیک روان شناسی آذرشهر کرمانشاه در سال 1401 بود. نمونه به صورت نمونه گیری تصادفی به تعداد 20 نفر انتخاب و در گروه آزمایشی و گروه گواه به صورت تصادفی جایگزین شدند. ابزار سنجش، پرسشنامه تعارض زناشویی (MCQ-R) براتی و ثنایی (1373) و مقیاس دل زدگی زناشویی پاینز (2001) بود. برنامه زوج درمانی هیجان مدار جانسن و گریمن (2006) در یازده جلسه و هر جلسه به مدت 70 دقیقه برای گروه آزمایشی اجرا و گروه گواه مورد مشاهده قرار گرفت. جهت تجزیه و تحلیل آماری داده ها از نرم افزار SPSS-26 و روش تحلیل واریانس مختلط با اندازه های مکرر سه مرحله ای استفاده شد. یافته ها: بر اساس یافته ها زوج درمانی هیجان مدار در کاهش تعارضات زناشویی (34/6=F، 031=P) و دلزدگی زناشویی (61/5=F، 048/0=P) موثر بود و این تاثیر در مرحله پیگیری نیز پایدار گزارش شد (05/0=P). نتیجه گیری: نتایج این پژوهش، علاوه بر منتفع کردن زوجین شرکت کننده در این پژوهش، در تصمیم گیری های درمانی روانشناسان، آموزش پروتکل های درمانی در دانشگاه ها، تهیه و تدوین برنامه های رسانه ای و فرهنگی جهت ارتقای سلامت روان در رسانه ها قابل استفاده است.
نقش میانجی هیجان خواهی و تکانشگری در ارتباط بین اعتیاد به اینترنت با دلزدگی زناشویی و نگرش به خیانت زناشویی
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اعتیاد به اینترنت سبب ارتباطات بیش از اندازه و بدون مرز افراد در فضای مجازی شده که در نهایت مشکلاتی مانند دلزدگی و خیانت زناشویی را ایجاد می کند. هدف: نقش میانجی هیجان خواهی و تکانشگری بین اعتیاد به اینترنت با دلزدگی زناشویی و نگرش به خیانت زناشویی روش: توصیفی از نوع همبستگی با استفاده از معادلات ساختاری بود. جامعه آماری کلیه کارمندان متاهل شرکت توسعه فناوری اطلاعات گردشگری شهر تهران در سال 1401 بودند که 106 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش، پرسشنامه های اعتیاد به اینترنت (1998)، دلزدگی زناشویی (1996)، نگرش به خیانت زناشویی (2006)، هیجان خواهی (1978) و تکانشگری (1995) بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و الگویابی معادلات ساختاری با نرم افزارهای SPSS نسخه 25 و SmartPLS نسخه 3 انجام شد. یافته ها: اثر مستقیم اعتیاد به اینترنت بر دلزدگی، هیجان خواهی، تکانشگری و نگرش به خیانت مثبت و معنادار بود (05/0P<). اثر مستقیم هیجان خواهی و تکانشگری بر دلزدگی و نگرش به خیانت معنادار بود (05/0P<). نتایج آزمون بوت استرپ نیز نشان داد که اثر غیرمستقیم اعتیاد به اینترنت بر دلزدگی و نگرش به خیانت با واسطه نقش هیجان خواهی و تکانشگری معنادار بود (05/0P<). نتیجه گیری: استفاده از اینترنت به تدریج باعث وابستگی و تغییر شکل روابط بین زوجین می شود و با ایجاد تعارضات، منجر به تکانشگری بین آن ها و جستجوی راهی برای رفع هیجان ها در فضای مجازی و در نهایت منجر به دلزدگی و زمینه سازی خیانت خواهد شد. شناخت تاثیرات مخرب اعتیاد به اینترنت یاری گر زوجین در ارتقاء سطح رضایت از زندگی است.
الگویابی ساختاری دلزدگی زناشویی و کلیشه های جنسیتی با واسطه گری بخشش زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دست آوردهای روان شناختی سال ۳۱ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
411 - 432
حوزههای تخصصی:
هدف: یکی از تهدیدات رشد و بالندگی در زندگی زناشویی زوجین، ناسازگاری و دلزدگی در زندگی زناشویی است، پژوهش حاضر با هدف الگویابی ساختاری دلزدگی زناشویی و کلیشه های جنسیتی با واسطه گری بخشش زناشویی انجام شد. روش: روش پژوهش توصیفی- از نوع همبستگی و مبتنی بر معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی افراد متأهل (زن و مرد) دارای مشکلات زناشویی مراجعه کننده به مراکز مشاوره خانواده شهر تهران در سال (1399) بود. از بین آن ها 300 زوج (150 زن و 150 مرد) به روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های دلزدگی زناشوییPines ، کلیشه های جنسیتی Bem و بخشش زناشویی Pollard et al.، استفاده شد. از آزمون های همبستگی پیرسون و تحلیل معادله یابی ساختاری برای تحلیل داده ها استفاده شد. یافته ها: نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که بین کلیشه های جنسیتی و دلزدگی زناشویی رابطه مثبت و معنی دار، بین بخشش زناشویی و دلزدگی زناشویی و کلیشه های جنسیتی و بخشش زناشویی، رابطه منفی و معنی داری وجود داشت (p< 0.01). هم چنین، کلیشه های جنسیتی از طریق بخشش زناشویی، تأثیر غیرمستقیم بر دلزدگی زناشویی داشت. نتیجه گیری: درمجموع، مدل فرض شده پژوهش برازش مناسبی داشت؛ بنابراین، لازم است تا در ساخت بسته های آموزشی و مشاوره ای در راستای کاهش دلزدگی زناشویی زوجین، به نقش متغیرهای کلیشه های جنسیتی و بخشش زناشویی توجه شود.
مقایسه اثربخشی طرحواره درمانی و درمان هیجان مدار بر دلزدگی زناشویی زوجین
حوزههای تخصصی:
مقدمه: یکی از مهم ترین مشکلات در زندگی زوجین دلزدگی زناشویی است. به کارگیری مداخلات آموزشی و درمانی متعددی برای بهتر کردن زندگی زناشویی پیشنهاد شده که از آن جمله می توان به درمان هیجان مدار و طرحواره درمانی اشاره کرد. هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین تفاوت اثربخشی درمان هیجان مدار و طرحواره درمانی بر دلزدگی زناشویی در زوجین بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون- پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمام زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره و رواندرمانی شهر تهران با شکایت تعارض های زناشویی در تابستان و پاییز سال 1402 بودند که از میان آنها 16 زوج (32 نفر) به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی و با همگن سازی در دو گروه به صورت تصادفی در گروه های آزمایش و گواه قرار گرفتند. جهت پیش آزمون، پس آزمون- پیگیری شرکت کننده ها به مقیاس دلزدگی زناشویی کایزر (1996) پاسخ دادند. پس از 12 جلسه طرحواره درمانی و 12 جلسه درمان هیجان مدار، در پژوهش حاضر جهت تحلیل داده ها از روش آماری "تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر" و نرم افزار SPSS-22 استفاده شد. یافته ها: نتایج حاکی از اثربخشی که طرحواره درمانی و درمان هیجان مدار بر دلزدگی زناشویی در گروه های مداخله و تداوم این اثرات در مرحله پیگیری بود (05/0>P). نتیجه گیری: نتایج نشان داد درمان هیجان مدار و طرحواره درمانی هر دو به یک اندازه بر دلزدگی زناشویی در زوجین مؤثر بودند. پیشنهاد می شود طرحواره درمانی و درمان هیجان مدار در برنامه های آموزشی زوج ها و خانواده درمانی گنجانده شود.