فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۹۲۱ تا ۲٬۹۴۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
منبع:
مطالعات روانشناسی تربیتی سال ۲۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۶
164 - 135
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی مدل یابی ساختاری تأثیر فرهنگ مدرسه بر بهزیستی روانشناختی با نقش میانجی خودشیفتگی و هیجانات پیشرفت دانش آموزان با روش پژوهش، همبستگی مدل معادلات ساختاری بوده است. جامعه آماری این پژوهش، دانش آموزان مدارس دولتی مقطع ابتدایی اهواز در سال تحصیلی 1402-1401 به تعداد 38300 بودند که 392 نفر با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از چهار پرسشنامه استاندارد بهزیستی روان شناختی ریف (1989)، فرهنگ مدرسه الکساندر و ساد (1998)، هیجان پیشرفت پکران و همکاران (2005) و خودشیفتگی آمز و همکاران(2007) استفاده شد. داده های به دست آمده با استفاده از نرم افزار spss23 و8.8 Lisrel مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج تحلیل داده ها بر اساس ضرایب رگرسیونی نشان می دهد فرهنگ مدرسه بر بهزیستی روانشناختی 58/0، فرهنگ مدرسه بر هیجانات پیشرفت 71/0، فرهنگ مدرسه بر خودشیفتگی 69/0، هیجانات پیشرفت بر بهزیستی روانشناختی 37/0 و خودشیفتگی بر بهزیستی روانشناختی 40/0 تأثیر معناداری داشته است (p<0/01). بنابر یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که فرهنگ مدرسه تأثیرات قابل توجه ی بر بهزیستی روانشناختی، هیجانات پیشرفت و خودشیفتگی دانش آموزان دارد لذا به مدیران مدارس توصیه می گردد جهت بهبود فرهنگ مدرسه به ارتباط دانش آموزان با هم، ارتباط دانش آموز با معلم و فرصت های آموزشی توجه نمایند.
اثربخشی توانبخشی شناختی بر هیجان های تحصیلی و اشتیاق تحصیلی دانش آموزان با ناتوانی یادگیری خاص(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناسی تربیتی سال ۲۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۶
237 - 210
حوزههای تخصصی:
دشواری در هیجان های تحصیلی مطلوب و اشتیاق تحصیلی کاهش یافته در دانش آموزان مبتلا به ناتوانی یادگیری خاص، چالش متداولی هستند که نیاز به توجه فزاینده ای دارند و پژوهش درباره راه حل های مؤثر، ضرورتی انکار ناپذیر است. هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی توانبخشی شناختی بر هیجان های تحصیلی و اشتیاق تحصیلی دانش آموزان با ناتوانی یادگیری خاص بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه ی آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان مقطع متوسطه (هفتم تا نهم) مراجعه کننده به مرکز تخصصی وابسته به آموزش و پرورش شهر رشت در سال تحصیلی 1403 تا 1402 بود. از بین جامعه ی آماری با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس تعداد 30 دانش آموزان با ناتوانی یادگیری خاص (15 نفر گروه آزمایش و 15 نفر گروه گواه) انتخاب و به عنوان پیش آزمون پرسشنامه های هیجان های تحصیلی (پکران و همکاران، 2005) و اشتیاق تحصیلی (فردریکز و همکاران، 2004) را تکمیل کردند. سپس گروه آزمایش طی 12 جلسه 60 دقیقه ای یک دو بار در هفته تحت توانبخشی شناختی (کاپیتان لاگ، 2020) قرار گرفتند درحالی که در مورد گروه گواه مداخله ای اجرا نشد؛ سپس هر دو گروه مورد پس آزمون قرار گرفتند. داده های به دست آمده با استفاده از تحلیل کوواریانس تک متغیری و چندمتغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته های پژوهش نشان داد توانبخشی شناختی بر بهبود هیجان های مثبت تحصیلی دانش آموزان با ناتوانی یادگیری خاص موثر است (01/0P<). همینطور، توانبخشی شناختی بر کاهش هیجان های منفی تحصیلی دانش آموزان با ناتوانی یادگیری خاص موثر است (01/0P<). همچنین، توانبخشی شناختی بر بهبود اشتیاق تحصیلی دانش آموزان با ناتوانی یادگیری خاص موثر است (01/0P<). این نتایج، کاربردهای بالینی مستقیم و ضمنی مهم مداخله توانبخشی شناختی در زمینه بهبود هیجان های تحصیلی و اشتیاق تحصیلی دانش آموزان با ناتوانی یادگیری خاص را نمایان می سازد.
مدل مفهومی رشد پس از ضربه با تأکید بر مفهوم ضربه روانی بر اساس قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مواجه شدن با ضربه های روانی و پیامدهای حاصل از آن افراد زیادی را در زندگی درگیر می کند. در چند دهه اخیر، پژوهش ها در زمینه مطالعات تروما، بر نتایج مثبت و رشد متمرکز شده اند. این موضوع از نگاه دین اسلام نیز مغفول نمانده است و شواهدی در رابطه با رشد پس از ضربه در آیات قرآن کریم یافت می شود؛ لذا این پژوهش توصیفی تحلیلی و با استفاده از ترکیب روش معناشناسی و تحلیل شبکه مضامین در بخش کیفی و روش توصیفی زمینه یابی در بخش کمی، به تدوین مدل مفهومی رشد پس از ضربه با تمرکز بر مفهوم ضربه بر اساس قرآن کریم پرداخته است. در یافته های پژوهش سه مضمون عوامل زمینه ای، رشد فرایندی و رشد عمیق برای مفهوم رشد پس از ضربه شناسایی شده است. عوامل زمینه ای از سه مضمون سازمان دهنده ارتباط سالم با خداوند، ارتباط سالم با خود و ارتباط سالم با واقعیت اخذ شده اند. مضمون رشد فرایندی نیز از سه مضمون شناخت واقع بینانه، عاطفه مثبت و رفتار فعالانه انتزاع می شود. در نهایت مضمون رشد عمیق شامل چهار خرده مضمون رشد معنوی، رشد شناختی، رشد عاطفی و رشد رفتاری می گردد. همچنین شاخص روایی محتوا برای مضامین به دست آمد و روایی آن مورد تأیید قرار گرفت. در نهایت تعریف رشد پس از ضربه با تأکید بر مفهوم ضربه روانی بر اساس قرآن کریم بدین شکل به دست آمد: رشد پس از ضربه در دو سطح فرایندی و عمیق در مواجهه با یک ضربه روانی پدید می آید؛ در سطح فرایندی مجموعه ای از ویژگی های شناختی واقع بینانه، عاطفی مثبت و رفتاری فعالانه در فرد اتفاق می افتد و در سطح عمیق، رشد معنوی، رشد شناختی، رشد عاطفی و رشد رفتاری صورت می گیرد، همچنین عوامل ارتباط سالم با خداوند، ارتباط سالم با خود و ارتباط سالم با واقعیت زمینه ایجاد آن را فراهم می نمایند.
ساختار عاملی مقیاس ابعاد دین داری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بازشناسی ساختار عاملی و ویژگی های روان سنجی مقیاس ابعاد دین داری انجام شده است. این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری آن، دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد قم، دانشگاه قم و مراجعین مشاوره پیش از ازدواج با پروتکل شروع خوب بود، که با روش نمونه برداری در دسترس، 1429 نفر از میان این جامعه انتخاب شدند و به مقیاس های جهت گیری مذهبی (نسخه سوم) و ابعاد دین داری پاسخ دادند. به منظور تعیین روایی و اعتبار مقیاس، داده های به دست آمده با روش های همبستگی پیرسون، آزمون دونیمه سازی، تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی تجزیه وتحلیل شدند. تحلیل یافته ها نشانگر آن بود که مقیاس ابعاد دین داری دارای هفت عامل (مقابله رفتاری دینی، مقابله شناختی - هیجانی دینی، انگیزه دینی، محوریت دینی، تجربه و ارتباط معنوی، کشمکش درون فردی و کشمکش الهی) بوده است. آلفای کرونباخ 96/0 و برازش مناسب مدل، نشانگر اعتبار مناسب و همبستگی 8/0 این مقیاس با مقیاس جهت گیری مذهبی گویای روایی مناسب این مقیاس است. بر اساس یافته های پژوهش، می توان گفت این مقیاس از اعتبار و روایی بالایی برخوردار بوده و عوامل منسجمی از آن به دست می آید که می توان با کاربرد آن، ابعاد دین داری افراد را بررسی، و در فعالیت های بالینی و پژوهشی از آن استفاده کرد.
سبک های نگرش به فرزند و فرزندآوری بر اساس منابع اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه روان شناسی اسلامی سال ۱۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۱
131 - 154
حوزههای تخصصی:
در هر جامعه ای نگرش افراد به مقوله فرزند و فرزندآوری نقش تعیین کننده ای در میزان زادوولد و فرزندآوری دارد. بر این اساس این پژوهش به بررسی نگرش منابع اسلامی به فرزندآوری و سایر نگرش های بازتاب یافته در قرآن کریم به فرزند و فرزندآوری اختصاص یافته، تا از طریق این بررسی مدل مفهومی نگرش منابع اسلامی به فرزندآوری استخراج گردد. روش به کاررفته در این پژوهش، تحلیل کیفی محتوای متون دینی است که برای فهم و استنباط آموزه های روان شناختی از منابع اسلامی کاربرد دارد. در بررسی های صورت گرفته، در مجموع سه نگرش اصلی در مورد فرزند و فرزندآوری در منابع اسلامی یافت شد، که از این سه نگرش، 21 مؤلفه کلی و 61 استنباط از آیات و روایات منتخب به دست آمد: 1. نگرش مثبت به مطلق فرزند، اعم از پسر و دختر، با مؤلفه های؛ فرزند عامل بقا و استمرار والدین، فرزندآوری یکی از ملاک های انتخاب همسر، فرزند مایه اقتدار و افزایش نفوذ والدین، فرزند مایه آرامش خانواده، فرزند موجب استحکام روابط والدین، فرزند زمینه ساز رضایتمندی والدین، فرزند هدیه الهی و فرزند نیرویی در خدمت دین؛ 2. نگرش منفی به مطلق فرزند اعم از پسر و دختر، با مؤلفه های؛ فرزند عامل تهیدستی خانواده، فرزند موجب رنج و سختی والدین و خطرات معنوی فرزند برای پدر و مادر؛ 3. نگرش تفکیکی به فرزند که خود مشتمل بر سه نگرش فرعی است: یکم، نگرش منفی به دختر؛ دوم، نگرش مثبت به پسر؛ سوم، نگرش مثبت به دختر با مؤلفه های؛ دختر موجب گشایش رزق و توسعه بیشتر در زندگی، جلب رحمت و مغفرت الهی پس از مرگ والدین، استعداد دختر برای ایجاد نسل برتر. روایی سنجی محتواهای استنباطی و مؤلفه ها بر اساس نظر یازده کارشناس و دو شاخص روایی محتوا (CVI) و نسبت روایی محتوا (CVR) به دست آمد. در پایان برای روایی سنجی نگرش های سه گانه درباره فرزند و فرزندآوری از نظر سه کارشناس به صورت مشارکتی استفاده شد.
پیش بینی سازگاری اجتماعی در سالمندان براساس تحمل پریشانی، تنظیم هیجان و حمایت اجتماعی ادراک شده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دست آوردهای روان شناختی سال ۳۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
161 - 184
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی سازگاری اجتماعی در سالمندان براساس تحمل پریشانی، تنظیم هیجان و حمایت اجتماعی ادراک شده انجام شد. جامعه آماری پژوهش حاضرکلیه سالمندان شهر اهواز در بازه زمانی آبان ماه 1400 تا آذرماه 1400 در محدوده سنی 57 تا 74 سال بودند. نمونه پژوهش حاضر شامل 296 نفر از سالمندان شهر اهواز بودند. اطلاعات به وسیله پرسشنامه سازگاری اجتماعی (Bell)، تحمل پریشانی (Simon & Gahr)، تنظیم هیجان (Gross & John) و حمایت اجتماعی (Zimet et al.) گردآوری شد. داده ها با استفاده از روش های آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و استنباطی (ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه) تحلیل شدند. نتایج نشان داد که بین تحمل پریشانی، تنظیم هیجان و حمایت اجتماعی ادراک شده با سازگاری اجتماعی ارتباط مستقیم وجود دارد (05/0>p). راهبردهای تنظیم هیجان، تحمل پریشانی و حمایت اجتماعی ادراک شده در سالمندان می تواند ظرفیت سازگاری اجتماعی را در آنها تغییر داده و بدین ترتیب سلامت روان آنها را تحت تأثیر قرار دهد.
رابطه بین شفقت بدنی و اضطراب اجتماعی با نقش میانجی شرم بدنی در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ آبان ۱۴۰۳ شماره ۸ (پیاپی ۱۰۱)
۲۴۰-۲۳۱
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تعیین نقش میانجی شرم بدنی در رابطه بین شفقت بدنی و اضطراب اجتماعی بود. این پژوهش توصیفی-همبستگی از نوع مدلیابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد لاهیجان در سال 1402 بودند؛ در این مطالعه 280 دانشجو به روش دردسترس انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها از مقیاس شفقت به بدن (BCS؛ آلتمن و همکاران، 2020)، پرسشنامه اضطراب اجتماعی بزرگسالان (SAQ-A30، کابالو و همکاران، 2010) و مقیاس شرم از تصویر بدنی (BISS، دوارت و همکاران، 2014) استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده از روش معادلات ساختاری انجام شد. نتایج نشان داد که مدل ارائه شده از برازش مطلوب برخوردار بود. نتایج ضرایب اثرات مستقیم نشان داد که شفقت بدنی به طور منفی بر اضطراب اجتماعی اثر مستقیم و معنادار داشت؛ شرم بدنی به طور مثبت بر اضطراب اجتماعی اثر مستقیم داشت؛ همچنین شفقت بدنی به طور منفی بر شرم بدنی اثر مستقیم داشت (05/0>P). نتایج آزمون بوت استرپ نشان داد که شرم بدنی بین شفقت به بدن و اضطراب اجتماعی نقش میانجی داشت (05/0>P). نتایج این مطالعه نشان داد که شفقت بدنی نقش موثری بر کاهش اضطراب اجتماعی داشت؛ همچنین این رابطه توسط شرم بدنی میانجی گری شد. در واقع می توان گفت که شفقت به واسطه کاهش شرم بدنی منجر به بهبود اضطراب اجتماعی شد.
اثربخشی آموزش شناختی رفتاری بر ارتقای عزت نفس و بهبود کیفیت زندگی در زنان مطلقه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ آذر ۱۴۰۳ شماره ۹ (پیاپی ۱۰۲)
۲۳۰-۲۲۱
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان شناختی رفتاری بر ارتقای عزت نفس و بهبود کیفیت زندگی در زنان مطلقه بود. پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون_ پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل زنان مطلقه مراکز مشاوره وابسته به اداره بهزیستی شهر تنکابن در سال1402 بود. تعداد ۳0 نفر از جامعه آماری با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده و با روش تخصیص تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 1۵ نفر) قرار گرفتند. گروه آزماش 8 جلسه 90 دقیقه ای مداخله شناختی رفتاری دریافت کردند. ابزار پژوهش شامل فرم کوتاه پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان جهانی بهداشت (WHO-QOL-BREF، 1989) و پرسشنامه عزت نفس (RSE) روزنبرگ (١٩٦٥) بود. نتایج آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیری نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون، بین میانگین ارتقای عزت نفس و بهبود کیفیت زندگی در دو گروه آزمایش و کنترل تفاوت معناداری در سطح 001/0 وجود داشت. براساس یافته های این پژوهش، آموزش شناختی رفتاری می تواند راهکار موثری برای ارتقای عزت نفس و بهبود کیفیت زندگی در زنان مطلقه باشد.
اثربخشی آموزش گروهی معنادرمانی بر انعطاف پذیری روان شناختی و احساس انسجام مادران کودکان مبتلا به نارسایی توجه/ فزون کنشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ آبان ۱۴۰۳ شماره ۸ (پیاپی ۱۰۱)
۱۳۰-۱۲۱
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش معنادرمانی گروهی بر انعطاف پذیری روان شناختی و احساس انسجام مادران کودکان مبتلا به نارسایی توجه/ فزون کنشی بود. پژوهش حاضر نیمه آزمایشی، با طرح پیش آزمون_ پس آزمون و گروه کنترل با پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه مادران کودکان مبتلا به نارسایی توجه/ فزون کنشی شهر رشت تشکیل دادند که در سال 1401 به مراکز روانشناسی و مشاوره شهر رشت مراجعه نموده بودند. از این جامعه، 32 نفر داوطلب واجد شرایط، به روش هدفمند انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه مداخله و کنترل تخصیص یافتند. آموزش معنادرمانی به مدت 10 جلسه 90 دقیقه ای (هفته ای یک بار) در مورد گروه آزمایش اجرا شد. ابزار مورد استفاده در این مطالعه، پرسشنامه انعطاف پذیری شناختی (CFI) (دنیس و وندروال، 2010) و پرسشنامه احساس انسجام (COC) (آنتونووسکی، 1993) بود. نتایج نشان داد که در گروه آزمایش، میانگین نمرات انعطاف پذیری روان شناختی و احساس انسجام در پس آزمون به طور معنی داری کمتر از پیش آزمون است (01/0P<)، که نشان دهنده اثربخشی درمان بر متغیرهای ذکرشده است. همچنین بین میانگین نمرات انعطاف پذیری روان شناختی و احساس انسجام در مرحله پس آزمون و پیگیری تفاوت معنی داری وجود نداشت (01/0P<)، که نشان دهنده ماندگاری درمان بود. بنابراین، آموزش معنادرمانی گروهی ممکن است جهت بهبود انعطاف پذیری روان شناختی و احساس انسجام مادران کودکان مبتلا به نارسایی توجه/ فزون کنشی مؤثر باشد.
اثربخشی آموزش تنظیم هیجان بر سازگاری، انگیزش تحصیلی و خود ادراکی دانش آموزان دارای اختلال یادگیری شهر شهرکرد
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش اثربخشی آموزش تنظیم هیجان بر سازگاری، انگیزش تحصیلی و خود ادراکی دانش آموزان دارای اختلال یادگیری شهر شهرکرد بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون دوگروهی (آزمایش- گواه) بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه دانش آموزان دارای اختلال یادگیری شهر شهرکرد تشکیل دادند. در این پژوهش از روش نمونه گیری هدفمند استفاده گردید و جمعاً 30 نفر به طور تصادفی انتخاب و در دو گروه (آزمایش و گواه) قرار گرفتند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه سازگاری تحصیلی بیکر و سیریک (1984)، پرسشنامه انگیزش تحصیلی هارتر (1981) و خود ادراکی هارتر (1989) بود. مداخله آموزش تنظیم هیجان، طی 8جلسه 90دقیقه ای در مورد گروه آزمایش اجرا شد و داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره تحلیل شد. نتایج نشان داد که آموزش تنظیم هیجان برای متغیرهای سازگاری، انگیزش تحصیلی و خود ادراکی معنا دار بوده است(01/0P<). و می توان گفت آموزش تنظیم هیجان بر سازگاری(530/۰)، ، انگیزش تحصیلی (491/0) و خود ادراکی (376/۰) دانش آموزان اثربخش بوده است. نتایج نشان داد که آموزش تنظیم هیجان بر ابعاد سازگاری (تحصیلی، اجتماعی، شخصی-هیجانی و دل بستگی به موسسه) معنا دار بوده است(01/0P<) و می توان گفت آموزش تنظیم هیجان بر بعد تحصیلی (458/۰)،بعد اجتماعی (368/0)، بعد شخصی-هیجانی (301/0) و بعد دل بستگی به مدرسه (289/۰) اثربخش بوده است.نتایج نشان داد که آموزش تنظیم هیجان بر ابعاد انگیزش درونی معنا دار بوده است(01/0P<) و می توان گفت آموزش تنظیم هیجان بر بعد انگیزش درونی(164/0) و بعد انگیزش درونی (141/۰) اثربخش بوده است. بنابراین از آموزش تنظیم هیجان می توان برای افزایش سازگاری، انگیزش تحصیلی و خود ادراکی دانش آموزان مبتلابه اختلالات یادگیری استفاده نمود.
اثربخشی معنویت درمانی گروهی بر بهزیستی روان شناختی و خود شفقت ورزی افراد وابسته به مواد تحت درمان نگهدارنده
حوزههای تخصصی:
پیش زمینه و هدف: اختلال سوءمصرف مواد می تواند بسیاری از بیماران وابسته به مواد را به اختلالات روان شناختی ازجمله اضطراب و افسردگی مبتلا گرداند و باعث کاهش بهزیستی روان شناختی گردد. پژوهش حاضر باهدف اثربخشی معنویت درمانی گروهی بر بهزیستی روان شناختی و خود شفقت ورزی افراد وابسته به مواد تحت درمان نگهدارنده صورت پذیرفت. مواد و روش کار: طرح پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه مراجعه کنندگان به مراکز درمان اعتیاد شهر تبریز در سال 1402 بود. از میان جامعه آماری تعداد 30 نفر به صورت نمونه گیری هدفمند با در نظر داشتند ملاک های ورود و خروج انتخاب و به تصادف در دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 15 نفر) جایگزین شدند. گروه آزمایش تحت 12 جلسه 90 دقیقه معنویت درمانی گروهی به قرار گرفت. ابزار جمع آوری داده ها عبارت بود از پرسشنامه بهزیستی روان شناختی ریف (1989) و شفقت خود ریس و همکاران (2011). داده ها از طریق آزمون تحلیل کوواریانس تک متغیری و چند متغیری تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که معنویت درمانی گروهی بر بهزیستی روان شناختی و خود شفقت ورزی افراد وابسته به مواد تحت درمان نگه دارنده اثربخش است (50/0>p). بحث و نتیجه گیری: بنابراین در حیطه سلامت مربوط به افراد وابسته به مواد می توان مداخلات مبتنی بر معنویت را به منظور ارتقای سلامت روان این افراد مورداستفاده قرارداد، چراکه معنویت درمانی در این افراد می تواند برافزایش بهزیستی روان شناختی و خود شفقت ورزی مؤثر باشد.
مدل معادلات ساختاری اثر خودکارآمدی تحصیلی بر خودراهبری یادگیری نوجوانان در دوران قرنطینه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ بهار (خرداد) ۱۴۰۳ شماره ۱۳۵
625 - 640
حوزههای تخصصی:
زمینه: با بررسی های انجام شده مشخص شد که تاکنون مطالعه ای با رویکرد مدل سازی معادلات ساختاری اثر خودکارآمدی تحصیلی بر خودراهبری یادگیری نوجوانان در دوران قرنطینه را مورد بررسی قرار نداده است.
هدف: پژوهش حاضر با هدف طراحی مدل معادلات ساختاری اثر خودکارآمدی تحصیلی بر خودراهبری یادگیری نوجوانان در دوران قرنطینه می باشد.
روش: روش پژوهش کمی توصیفی از نوع پیمایشی می باشد. در پژوهش حاضر نمونه آماری با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی در نظر گرفته شده اند، که تعداد 300 نفر از نوجوانان (دختر) نیمه اول متوسطه، پایه نهم شهر تهران به عنوان نمونه نهایی انتخاب شدند، که از این تعداد افراد در نظر گرفته شده تعداد 284 پرسشنامه قابل تجزیه و تحلیل و عاری از هرگونه اخلال به مرحله بررسی تجزیه و تحلیل آماری رسیده اند، همچنین از پرسشنامه های خودکارآمدی تحصیلی توسط مک ایلروی و بانتینگ (۲۰۰۱)، پرسشنامه خودراهبری یادگیری توسط فیشر، کینگ و تاگو (2001) جهت جمع آوری داده ها استفاده شد.
یافته ها: در نهایت بر اساس یافته های تحقیق مشاهده شد که خودکارآمدی تحصیلی بر خودراهبری یادگیری نوجوانان در دوران قرنطینه با مقدار (0001/0 =Sig، 346/12 =t) و ضریب تأثیر (793/0 =β) اثر مثبت معناداری دارد، همچنین مدل ارتباطی تحقیق دارای برازش لازم می باشد.
نتیجه گیری: پیشنهاد می شود؛ با شرکت فعال دانش آموزان در یادگیری، روبه رو شدن با تجارب چالش انگیز در یادگیری، جبران سریع اشتباهات، انگیزش بیشتر برای یادگیری، استفاده از راهبردهای مختلف در یادگیری توسط معلمین باعث افزایش خودراهبری یادگیری در دانش آموزان شوند.
بررسی اثربخشی آموزش مهارت های زندگی به مادران برکاهش مشکلات هیجانی-رفتاری کودکان 8- 6 ساله(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ تابستان (شهریور) ۱۴۰۳ شماره ۱۳۸
1417 - 1434
حوزههای تخصصی:
زمینه: مشکلات هیجانی-رفتاری کودکان مشکلاتی هستند که آنان را دچار درماندگی کرده و می تواند آنان را در برابر مسائل و مشکلات ناتوان کرده و علاوه بر ایجاد مشکلات فراوان برای خود کودک، برای اطرافیان، معلمان و خانواده نیز مشکلاتی پدید می آورند. علی رغم انجام مطالعات متعدد جهت کاهش مشکلات هیجانی-رفتاری کودکان، تاکنون کمتر به بررسی اثربخشی بسته های آموزشی محقق ساخته مبتنی بر روایت های زندگی مادران بر کاهش مشکلات هیجانی-رفتاری فرزندان 8-6 ساله آنان پرداخته شده است.
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی بسته آموزشی مهارت های زندگی به مادران برکاهش مشکلات هیجانی-رفتاری کودکان 6-8 ساله انجام شد.
روش: طرح پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه و پیگیری یک ماهه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمامی مادران کودکان 8-6 ساله مراکز پیش دبستانی و مدارس ابتدایی (پایه های اول و دوم) شهرهای خرم آباد و بروجرد در سال تحصیلی 1400-1399 بود. به منظور انتخاب نمونه آماری پژوهش (مادران کودکان دارای مشکلات هیجانی-رفتاری)، ابتدا فرم والد پرسشنامه آخنباخ روی 100 کودک 6 تا 8 ساله اجرا شد و در مجموع 26 مادر با نمونه گیری هدفمند انتخاب شده و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه گمارش شدند. برای سنجش اختلالات هیجانی-رفتاری کودکان در مطالعه حاضر از فرم والد پرسشنامه آخنباخ (آخنباخ و رسکورلا، 2001) استفاده شد. در این پژوهش گروه آزمایش، تحت 8 جلسه 60 دقیقه ای آموزش مهارت های زندگی قرار گرفتند. همچنین جهت تحلیل داده ها در مطالعه حاضر از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و نرم افزار SPSS-26 استفاده شد.
یافته ها: یافته های این پژوهش بیانگر آن بود که اجرای بسته آموزشی مهارت های زندگی برای مادران، مشکلات هیجانی-رفتاری کودکان را به صورت معنادار کاهش داده است (01/0 p<) و نتایج بعد از یک ماه پیگیری، دوام داشته است.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده مبنی بر اثربخشی بسته آموزشی مهارت های زندگی در مطالعه حاضر پیشنهاد می شود، مشاوران و روانشناسان کودک برای کاهش مشکلات هیجانی-رفتاری کودکان 8-6 ساله از محتوی این بسته آموزشی و تکالیف آن جهت آموزش مادران این دسته از کودکان استفاده کنند.
مقایسه اثربخشی درمان گروهی وجودی و درمان گروهی ذهن آگاهی بر تاب آوری و کیفیت زندگی در بیماران مبتلا به پرفشاری خون
حوزههای تخصصی:
مقدمه: استفاده از درمان گروهی وجودی و درمان گروهی ذهن آگاهی در ارتقای تاب آوری و کیفیت زندگی بیماران مبتلا به پرفشاری خون سودمند به نظر می رسد.
هدف: هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان گروهی وجودی و درمان گروهی ذهن آگاهی بر تاب آوری و کیفیت زندگی در بیماران مبتلا به پرفشاری خون بود.
روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش، شامل بیماران مبتلا به بیماری پرفشاری خون مراجعه کننده به بیمارستان آتیه تهران در شش ماهه دوم سال 1401 بودند که از میان آن ها 45 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و با گمارش تصادفی در 2 گروه مداخله و 1 گروه کنترل قرار گرفتند. ابزار پژوهش شامل مقیاس تاب آوری کانر دیویدسون (2003) و پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان جهانی بهداشت (1989) بود. پس از اجرای 10 جلسه درمان گروهی وجودی و 10 جلسه درمان گروهی ذهن آگاهی برای گروه های مداخله، داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و در نرم افزار اس پی اس اس نسخه 24 تحلیل شد.
یافته ها: نتایج آزمون تعقیبی بن فرونی حاکی از تفاوت معنادار میانگین های گروه های آزمایش و گواه با یکدیگر و نشان دهنده اثربخشی درمان های وجودی و ذهن آگاهی بر متغیرهای تاب آوری و کیفیت زندگی در گروه های آزمایش بود (01/0>P).
نتیجه گیری: پیشنهاد می شود که در جهت افزایش تاب آوری و کیفیت زندگی بیماران مبتلا به پرفشاری خون دوره های درمان وجودی و درمان ذهن آگاهی برای این بیماران در کنار درمان های دارویی برگزار شود
پیامدهای طلاق عاطفی از دیدگاه مردان: مطالعه ای پدیدار شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ فروردین ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۹۴)
41 - 52
حوزههای تخصصی:
طلاق عاطفی و اثرات آن بر خانواده موضوعی است که مورد توجه پژوهشگران زیادی قرار گرفته است. در این پژوهش با استفاده از روش کیفی از نوع پدیدارشناسی به بررسی دیدگاه مردان از این پدیده پرداخته شد. جامعه آماری شامل کلیه مردان مراجعه کننده به کلینیک آلفا در شهر زنجان و رشد در تهران در سال 1400 بود. از این جامعه آماری با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند تعداد 18 نفر انتخاب شدند و با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختاریافته و اکتشافی موردمطالعه قرار گرفتند. لازم به ذکر است که نمونه گیری تا زمان اشباع نظری داده ها ادامه یافته است. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها، ابتدا داده ها ثبت و کدگذاری شده و سپس با استفاده از روش تحلیل مضمون (تماتیک) مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. پیامدهای طلاق عاطفی از دیدگاه مردان چهار مضمون پیامدهای ارتباطی والد-فرزندی، پیامدهای ارتباطی خویشاوندی، تأثیر بر عملکرد فرزندان و پیامدهای شغلی را شامل گردید. بدین لحاظ، این پدیده می تواند در ابعاد مختلفی روابط اعضای خانواده و عملکرد آن ها را تحت تأثیر قرار دهد. بنابراین توجه به نتایج این پژوهش در راستای فهم بیشتر طلاق عاطفی و طراحی مداخلاتی برای حل آن دارای اهمیت است.
اثربخشی برنامه آموزش تاب آوری و سرسختی روانشناختی بر رضایت شغلی و انگیزه پیشرفت (مورد مطالعه: کارکنان شرکت گاز البرز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ فروردین ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۹۴)
211 - 222
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی برنامه آموزش تاب آوری و سرسختی روانشناختی بر رضایت شغلی و انگیزه پیشرفت کارکنان شرکت گاز البرز در سال 1401 انجام گرفت. روش پژوهش، نیمه آزمایشی و به لحاظ هدف کاربردی می باشد. جامعه آماری این پژوهش را کلیه کارکنان شرکت گاز البرز تشکیل می دهدکه از بین 187 نفری که به روش نمونه گیری تصادفی ساده بررسی شدند، تعداد بیست نفر که نمرات پایین تر از حد متوسط را در متغیرهای تحقیق کسب کرده بودند به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و در تحقیق آزمایشی شرکت کردند. در این تحقیق نمونه های انتخاب شده در دوازده ساعت دوره آموزشی در زمینه تقویت تاب آوری و سرسختی روان شناختی شرکت داده شدند و مجدداً سطح هر چهار متغیر وابسته و مستقل در آنان مورد سنجش قرار گرفت. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های سرسختی کوباسا، تاب آوری کانر و دیویدسون، ارزیابی مسیر پیشرفت شغلی دلانگ و رضایت شغلی اسپکتور(JSS) بهره گرفته شد. داده ها با استفاده از از نرم افزار های SPSS 24 و PLS 2 تحلیل شدند. پس از اطمینان از نرمال بودن داده های تحقیق از آزمون تی جفت شده استفاده شد. تحلیل داده های حاصل از قیاس میانگین نمرات قبل و بعد از مداخله در هر چهار متغیر حاکی از آن است که تفاوت معنی داری در رضایت شغلی، سرسختی روانشناختی، تاب آوری و انگیزه پیشرفت گروه آزمایش قبل و بعد از مداخله وجود دارد، که نشان از تأثیر مداخله آموزشی دارد.
تأثیر درمان شناختی رفتاری مبتنی بر ذهن آگاهی بر اضطراب اجتماعی، خودکارآمدی و کیفیت زندگی بزرگسالان دارای لکنت زبان با رویکرد روان شناسی زبان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
تحقیقات علوم رفتاری دوره ۲۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۷۵)
15 - 27
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: تحقیقات نشان داده است که لکنت تأثیر منفی بر سرزندگی کلی و سلامت عاطفی، اجتماعی و روانی فرد دارد و به طور بالقوه منجر به کاهش کیفیت زندگی بزرگسالانی که لکنت دارند می شود؛ بنابراین پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر درمان شناختی رفتاری مبتنی بر ذهن آگاهی بر اضطراب اجتماعی، خودکارآمدی و کیفیت زندگی بزرگسالان دارای لکنت زبان با رویکرد روان شناسی زبان انجام شد. مواد و روش ها: روش پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه مردان بزرگسال دارای لکنت مراجعه کننده به کلینیک های روان شناسی شهر مشهد در سال 1402 بود. از بین این افراد تعداد 30 نفر به روش نمونه گیری در دس ترس و با توجه به ملاک های ورود و خروج انتخاب شدند؛ و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گروه کنترل (هر گروه 15 نفر) قرار گرفتند. شرکت کنندگان در مراحل پیش آزمون و پس آزمون مقیاس های اضطراب اجتماعی؛کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی فرم کوتاه؛ پرسشنامه خودکارآمدی را تکمیل کردند. گروه آزمایشی برنامه درمان شناختی رفتاری مبتنی بر ذهن آگاهی را در 8 جلسه 90 دقیقه ای دریافت کرد و گروه کنترل تحت آموزش معمول روزانه قرار گرفت. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS-24 و آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیره با رعایت مفروضه های آماری انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد آموزش مبتنی بر درمان شناختی رفتاری مبتنی بر ذهن آگاهی بر اضطراب اجتماعی، خودکارآمدی و کیفیت زندگی بزرگسالان دارای لکنت زبان به طور معناداری اثربخش است (05/0p<). نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش می توان به بهبود اضطراب اجتماعی، خودکارآمدی و کیفیت زندگی بزرگسالان دارای لکنت زبان از طریق درمان شناختی رفتاری مبتنی بر ذهن آگاهی کمک کرد.
جایگاه استدلال در قضاوت اخلاقی بر اساس اندیشه آیت الله مصباح یزدی(ره) *(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی و دین سال ۱۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۶۶)
43 - 60
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین سؤالات روان شناسی اخلاق شیوه شکل گیری قضاوت های اخلاقی و نقش استدلال به مثابه رقیب احساسات در این موضوع است. این تحقیق با روش «توصیفی - تحلیلی» جایگاه استدلال در قضاوت اخلاقی بر اساس اندیشه آیت الله مصباح یزدی را بررسی کرده است. یافته ها حاکی از آن است که قضاوت اخلاقی به منزله یک تصدیق اخلاقی، همواره نیازمند استدلال و در نتیجه، یک تصدیق نظری است. بنابراین قضاوت هایی که به نظر می رسد صرفاً پشتوانه احساسی دارند نیز خالی از استدلال نیستند. همچنین بر اساس طرح هرم سه بعدی نفس که از ابتکارات خاص آیت الله مصباح یزدی است، بینش و گرایش و در نتیجه، استدلال و احساس هر دو در شکل گیری قضاوت اخلاقی به عنوان یک فعل اختیاری نقش دارند و برخلاف بسیاری از نظریات که بر نقش یکی از دو عامل استدلال یا احساس تأکید می کنند، نمی توان آنها را رقیب یکدیگر به حساب آورد و یکی را غالب بر دیگری معرفی نمود، بلکه هر دو در اعماق نفس وحدت داشته، تنها در مقام تفصیل، ظاهر متفاوتی دارند. ازاین رو روابط پیچیده و آمیخته ای بین شناخت ها و تمایلات و در نتیجه استدلال ها و احساسات وجود دارد.
مقایسه آنتی ساکاد، کنترل مهاری و توجه پایدار در دانشجویان مبتلا به اختلال نقص توجه/ بیش فعالی و همتایان عادی
منبع:
نوآوری های اخیر در روان شناسی سال ۲ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱
13 - 25
حوزههای تخصصی:
اگرچه نسخه پنجم راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (DSM-5) توضیح می دهد که علائم اختلال نقص توجه و بیش فعالی برای بزرگسالان و کودکان یکسان است، مشاهدات بالینی نشان می دهد که بزرگسالان در عملکردهای اجرایی سطح بالاتر نسبت به کودکان دارای نقایص متنوع تری هستند. پژوهش حاضر با هدف مقایسه آنتی ساکاد، کنترل مهاری و توجه پایدار در دانشجویان مبتلا به اختلال نقص توجه و بیش فعالی و همتایان عادی انجام شد. در یک طرح علی- مقایسه ای و پس از غربال کردن با مقیاس خودگزارش دهی ADHD بزرگس الان (ASRS)، تعداد 30 دانشجو با اختلال نقص توجه و بیش فعالی و 30 دانشجوی عادی به روش نمونه گیری هدفمند از بین دانشجویان یکی از موسسات آموزش عالی شهر تبریز انتخاب شدند. گردآوری داده ها با تکلیف آنتی ساکاد (AST) و ویرایش دوم آزمون عملکرد پیوسته (CPT-II) انجام شد. تحلیل واریانس چندمتغیره نشان داد که در آنتی ساکاد، کنترل مهاری و توجه پایدار بین گروه مبتلا به ADHD بزرگسالی و گروه عادی تفاوت معناداری وجود دارد (0.001 >P). طبق یافته های پژوهش، دانشجویان مبتلا به اختلال نقص توجه و بیش فعالی در آنتی ساکاد، کنترل مهاری و توجه پایدار نقص دارند که این نقایص می تواند منجر به کاهش عملکرد تحصیلی و شغلی شود.
مدل ساختاری سلامت روان بر اساس طرحواره های ناسازگار با میانجی گری احساس تنهایی در جوانان در غربت ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ مرداد ۱۴۰۳ شماره ۵ (پیاپی ۹۸)
۱۰۰-۹۱
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مدل یابی ساختاری پیش بینی سلامت روان بر اساس طرحواره های ناسازگار با میانجی گری احساس تنهایی در بین جوانان در غربت ایرانی بود. روش پژوهش، توصیفی-همبستگی از نوع تحلیل مسیر بود. جامعه آماری در این پژوهش را جوانان ایرانی تشکیل دادند که در سال 1402 در کشورهای خارج از ایران به سر می برند. بنابراین با استفاده از روش نمونه گیری دردسترس تعداد 200 جوان در خارج از ایران انتخاب شد. ابزارهای اندازه گیری در این پژوهش پرسشنامه های وضعیت سلامت روانی (GHQ، گلدبرگ و میلر، 1972)، طرحواره های ناسازگار اولیه (YSQ، یانگ، 1998) و احساس تنهایی راسل (UCLQ، راسل، 1993) بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر استفاده شد. یافته ها نشان داد که مدل پژوهش از برازش مطلوبی برخوردار بود. همچنین یافته ها نشان داد که طرحواره های ناسازگار بریدگی و طرد، خودگردانی و عملکرد مختل، جهت مندی به سلامت روان، گوش بزنگی بیش از حد و بازداری و محدودیت های مختل به ترتیب از طریق احساس تنهایی بر سلامت روان جوانان ایرانی ساکن خارج از ایران اثر غیرمستقیم مثبت دارند (01/0>P). در نتیجه یکی از عوامل تاثیرگذار بر احساس تنهایی جوانان مهاجر، رفتارهای اولیه والدین در دوران کودکی و طرحواره هایی است که به صورت عمیق و بنیادی در ذهن فرد شکل گرفته اند و بر همه رفتارها، افکار و احساسات و در نتیجه سلامت روان آن ها تاثیرگذار هستند.