فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۵۰۱ تا ۲٬۵۲۰ مورد از کل ۳۵٬۵۲۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقدمه: مطالعات نشان می دهد که شدت تغییرات در عملکردهای شناختی در افراد مبتلا به اختلال دوقطبی به طور مستقیم با بدتر شدن عملکرد کلی و کیفیت زندگی آنان مرتبط است. هدف: پژوهش حاضر با هدف آزمون مدل عملکرد شناختی بیماران مبتلا به اختلال دوقطبی در رابطه با تجارب آسیب زای دوره کودکی با نقش میانجی بی ثباتی هیجانی و هیجان ابراز شده انجام شد. روش: روش پژوهش توصیفی- همبستگی از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل تمامی بیماران مبتلا به اختلال دوقطبی بستری شده در بیمارستان شهید یحیی نژاد بابل در بازه زمانی فروردین ۱۳۹۸ تا پایان شهریور ۱۳۹۹ بود، که تعداد ۳۷۹ نفر به روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. به منظور گردآوری اطلاعات از پرسشنامه ترومای کودکی برنشتاین و فینک (۱۹۹۸)، بی ثباتی هیجانی اولیور و سیمسون (۲۰۰۴)، سطح هیجان ابراز شده هال و همکاران (۲۰۰۷) و توانایی های شناختی نجاتی (۱۳۹۲) استفاده گردید. تحلیل داده ها با روش مدل یابی معادلات ساختاری با نرم افزارهای SPSS نسخه ۲۴ و LISREL نسخه ۸/۸ انجام شد. یافته ها: براساس یافته های تحقیق تجارب آسیب زای دوره کودکی بر بی ثباتی هیجانی (۰/۷۲=β) و هیجان ابراز شده (۰/۶۸=β)، اثر مستقیم و مثبت معنادار و بر روی عملکرد شناختی (۰/۱۰-=β) اثر مستقیم و منفی معنادار دارد (۰/۰۵>P). همچنین تجارب آسیب زای دوره کودکی از طریق متغیر میانجی بی ثباتی هیجانی و هیجان ابراز شده بر روی عملکرد با ضریب مسیر (۰/۴۷-=β) اثر منفی معنی داری دارد (۰/۰۵>P). نتیجه گیری: براساس نتایج بی ثباتی هیجانی و هیجان ابراز شده دارای نقش میانجی در رابطه بین تجارب آسیب زای دوران کودکی و عملکرد شناختی مبتلایان به اختلال دو قطبی هستند؛ لذا در جهت بهبود عملکرد شناختی افراد مبتلا به اختلال دوقطبی، متغیرهای ثباتی و هیجان ابزار شده باید مورد توجه قرار گیرد.
شناسایی عوامل موثر در بازگشت مجدد زنان بهبود یافته از اعتیاد به مواد مخدر: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال هفدهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۸
۶۸-۴۷
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش شناسایی عوامل موثر در بازگشت مجدد زنان بهبود یافته از اعتیاد به مواد مخدر در شهر خرم آباد بود. روش: پژوهش حاضر کیفی از نوع تحلیل محتوا بود. جامعه آماری شامل زنان دارای سوابق ترک و بازگشت مجدد به مواد مخدر در سال 1399 بود. با روش هدفمند و با راهبرد انتخاب مشارکت کنندگان با حداکثر تنوع 18 نفر با در نظر گرفتن شرایط ورود به عنوان مشارکت کننده انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها مصاحبه نیمه ساختار یافته بود و داده ها از طریق تحلیل محتوای کیفی تحلیل شدند. یافته ها: بر اساس تحلیل داده ها، در نهایت 4 مقوله نهایی از عوامل موثر در بازگشت مجدد زنان به مواد مخدر شامل عوامل روانی، عوامل اجتماعی، خانواده ناکارآمد و ترک ناموفق شناسایی شد. نتیجه گیری: با توجه به یافته های این پژوهش، در پدیده بازگشت مجدد زنان به مواد، تنها یک یا چند عامل محدود دخیل نیستند بلکه این پدیده حاصل عوامل متعددی است و به نظر می رسد با آگاهی از عوامل خطر بازگشت مجدد در زنان، می توان با تمرکز بر آنها اقدامات پیشگیرانه مناسبی را انجام داد.
روابط ساختاری ترومای دوران کودکی و مشکلات مصرف مواد در افراد مصرف کننده مت آمفتامین: نقش میانجی علائم پانیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال هفدهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۸
۱۸۰-۱۵۹
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش بررسی نقش میانجی علائم پانیک در رابطه بین ترومای دوران کودکی و مشکلات مصرف مواد در افراد مصرف کننده مت آمفتامین بود. روش: پژوهش حاضر توصیفی-همبستگی از نوع مدل معادلات ساختاری بود. از میان افراد مصرف کننده مت آمفتامین مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد استان مازندران، 250 نفر به شیوه نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه مشکلات مصرف مواد، پرسشنامه ترومای دوران کودکی و مقیاس علائم پانیک بود. داده ها با استفاده از روش مدل معادلات ساختاری تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بین ترومای دوران کودکی و مشکلات مصرف مواد رابطه مثبت و معناداری وجود داشت و علائم پانیک در این رابطه دارای نقش واسطه ای بود. در مجموع، نتایج نشان داد که مدل از برازش مطلوبی برخوردار بود. نتیجه گیری: طبق نتایج به دست آمده می توان گفت که هر دو متغیر ترومای دوران کودکی و علائم پانیک نقش مهمی در مشکلات مصرف مواد دارند. با توجه به دوره حساس کودکی و تاثیرات ماندگار تجاربِ آسیب زا و عواقب متعاقب با آن همچون افسردگی، اضطراب و غیره در بزرگسالی، نتایج این پژوهش می تواند رهنمودی در جهت آگاه سازی والدین در مورد نقش حساس خود از طریق برنامه های آموزشی در مدارس و یا رسانه ها باشد. بنابراین، توجه به این متغیرها در کاهش مشکلات مصرف مواد از اهمیت ویژه برخوردار است.
اثربخشی طرحواره درمانی بر تحریک پذیری و خودکارآمدی در روابط با همسالان در کودکان دارای اختلال بی نظمی خلق اخلالگر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۸ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۲
171 - 180
حوزههای تخصصی:
اختلال بی نظمی خلق اخلالگر با ویژگی هایی مانند خشم و تحریک پذیری شدید و مداوم، علاوه بر ایجاد مشکلات عملکردی در کودکی منجر به کاهش سلامت روان در بزرگسالی می شود. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی طرحواره درمانی بر تحریک پذیری و خودکارآمدی در روابط با همسالان در کودکان دارای اختلال بی نظمی خلق اخلالگر بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل پسران ۸ تا 11 سال دارای اختلال بی نظمی خلق اخلالگر شهر اصفهان به همراه مادرانشان بودند که به مراکز تخصصی مشاوره کودک شهر اصفهان مراجعه کردند. از میان آن ها 30 کودک به همراه مادرشان به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب شده و سپس در هر گروه (آزمایش و کنترل) 15 نفر به صورت تصادفی قرار گرفتند.گروه آزمایش تحت مداخله طرحواره درمانی طی 10 جلسه 60 دقیقه ای با کودکان و 30 دقیقه ای با مادران و به صورت هفته ای یکبار قرار گرفتند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس اختلال کژتنظیمی خلقی ایذایی(شاه محمدی قهساره و همکاران، ۱۴۰۰)، شاخص واکنش پذیری عاطفی(استرینگرز و همکاران، 2012) و مقیاس خودکارآمدی در تعامل با همسالان(ویلر و لد،۱۹۸2) بود. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس اندازه های تکراری مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفت و نتایج نشان داد طرحواره درمانی بر بهبود تحریک پذیری و خودکارآمدی در روابط باهمسالان در کودکان با اختلال بی نظمی خلقی اخلالگر تأثیر معناداری دارد(01/0>p). بنابراین می توان از طرحواره درمانی به عنوان مداخله ای موثر بر تحریک پذیری و افزایش خودکارآمدی در روابط کودکان دارای اختلال بی نظمی خلق اخلاگر بهره گرفت.
The effectiveness of schema therapy on modifying attitude toward marriage in girl victims of sexual abuse(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Aim: the aim of this study was to evaluate the effectiveness of schema therapy on modifying the attitude towards marriage of girls who were victims of sexual abuse.Method: In this research, a. Quasi- experimental single-case study design was used. As of 2020/9/12, the statistical population included all Girls who experienced sexual abuse in childhood in Tehran. Three participants were selected through purposive sampling and participated in the individual counseling schema therapy sessions lasting 16 sessions of 60 minutes each. The participants completed the pretreatment (3 baseline) Young Schema Questionnaire-Short Form (Young, 1998) and Marrital Attitude Scale (Braaten and Rosén, 1998). Also, at the beginning of the fifth, ninth, and thirteenth sessions, as well as at the end of the sixteenth session and the follow-up periods of three weeks, six weeks, and nine weeks, they completed the questionnaire. SPSS 25 software was used for data analysis, descriptive and inferential statistics (effect size) were used to determine significance. The analysis of data was done using visual analysis charts, Statistical significance, and clinical significance (P ≤ 0.05).Results: The findings, showed that schema therapy was effective in reducing the intensity of initial maladaptive schemas and modifying the attitude towards marriage of victims of sexual abuse.Conclusion: Considering the application of schema therapy in reducing the intensity of initial maladaptive schemas and modifying the attitude towards marriage of victims of sexual abuse, the present approach can be used as a therapeutic program to help people who have been sexually abused, especially children.
اثربخشی موسیقی درمانی بر خودکارآمدی و احساس تنهایی سالمندان
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف بررسی اثربخشی موسیقی درمانی بر خودکارآمدی و احساس تنهایی سالمندان انجام شد. این پژوهش یک مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه ی آماری پژوهش شامل کلیه سالمندان ساکن در خانه ی سالمندان شهر تهران در سال 1403 بود. نمونه پژوهش شامل 30 نفر (15 نفر آزمایش و 15 نفر گواه) از این سالمندان بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به شکل تصادفی به دو گروه آزمایش و گواه تقسیم شدند. گروه آزمایش 8 جلسه تحت موسیقی درمانی قرار گرفتند و گروه کنترل در طول این مدت در انتظار درمان ماندند. جمع آوری داده ها بر اساس پرسشنامه خودکارآمدی شرر و همکاران (1982) و پرسشنامه احساس تنهایی اجتماعی-عاطفی بزرگ سالان دی توماسو و همکاران (2004) صورت گرفت. تجزیه وتحلیل اطلاعات به دست آمده از اجرای پرسشنامه از طریق نرم افزار SPSS 24 در بخش استنباطی (تحلیل کوواریانس) انجام پذیرفت. یافته های پژوهش نشان داد که موسیقی درمانی بر خودکارآمدی و احساس تنهایی سالمندان اثربخش است، بدین معنا که موسیقی درمانی منجر به افزایش خودکارآمدی و کاهش احساس تنهایی آنان می گردد.
اهداف توسعه هزاره سوم: سلامت مادران بر اساس آموزه های دین اسلام(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
159-178
حوزههای تخصصی:
سازمان ملل سلامت مادران را پنجمین آرمان اهداف توسعه هزاره سوم بیان نموده است. ازاین رو مطالعه حاضر با هدف بررسی آموزه های دین اسلام در جهت نایل شدن به آرمان پنجم توسعه هزاره سوم یعنی حفظ سلامت مادران صورت گرفته است. روش کار: مطالعه حاضر از نوع مروری است که طی آن مروری جامع بر مقالات فارسی و انگلیسی زبان با استفاده از بانک های اطلاعاتی بین المللی وب آو ساینس، ساینس دایرکت، پاب مد، گوگل اسکولار و با استفاده از کلیدواژه های انگلیسی Women ,Islamic Health ,Millenium goals ,Maternal Health به صورت تکی و ترکیبی و همچنین معادل کلیدواژه های فارسی در بانک های اطلاعات فارسی شامل اس. آی. دی، ایرانداک و مگیران جست وجو صورت گرفت. مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: از جمله آموزه های دین اسلام درباره حفظ سلامت مادران عبارت است از توجه به حقوق زنان در ابعاد مختلف فردی، خانوادگی و اجتماعی؛ توجه به ابعاد سلامت جسمی، روحی و اجتماعی زنان؛ دسترسی عادلانه به مراقبت های سلامتی؛ پرهیز از خشونت علیه زنان؛ توجه به منزلت اجتماعی زنان؛ توصیه به بارداری سالم؛ پرهیز از سقط های غیرموجه تهدیدکننده سلامت زنان و پرهیز از غذاهای ناسالم در دوران حساس بارداری که بسیاری از آنها مشابه دستورالعمل های سازمان جهانی بهداشت در حفظ سلامت مادران کاربرد عملی دارد. نتیجه گیری: آموزه های دین اسلام چون بر مبنای فطرت بشر ارائه شده، بهترین راهنما در جهت داشتن زندگی سالم است؛ بنابراین می توان از توصیه های دین اسلام درباره حفظ سلامت مادران استفاده کرد و به عنوان یکی از راهبردهای اساسی برای نایل شدن به اهداف توسعه هزاره سوم به جهانیان عرضه کرد.
مدل یابی روابط بین هیجانات، سرمایۀ روان شناختی و بهزیستی عاطفی وابسته به شغل در معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۷ پاییز ۱۴۰۲شماره ۳ (پیاپی ۶۷)
189 - 169
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف مدل یابی روابط علّی بین هیجانات، سرمایه روان شناختی و بهزیستی عاطفی وابسته به شغل در معلمان انجام شد. روش : در این پژوهش همبستگی، 381 معلم (158 مرد و 223 زن) از مناطق 1 و 6 آموزش و پرورش شهر تهران با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به پرسشنامه سرمایه روان شناختی (لوتانز، آولیو، آوی و نورمن، 2007)، سیاهه هیجان معلم (چن، 2016) و مقیاس بهزیستی عاطفی وابسته به شغل (ونکاتویک، فاکس، اسپکتور و کیلووای، 2000) پاسخ دادند. به منظور آزمون روابط ساختاری در مدل مفروضِ واسطه مندی نسبی از روش آماری مدل یابی معادله ساختاری، استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که مدل مفروض واسطه مندی نسبی سرمایه روان شناختی در رابطه هیجانات معلم با بهزیستی عاطفی وابسته به شغل در معلمان با داده ها برازش مطلوبی داشت. علاوه بر این، نتایج نشان داد که در مدل مفروض، تمامی وزن های رگرسیونی از لحاظ آماری معنادار بودند و در این مدل برای معلمان به ترتیب 54 و 49 درصد از پراکندگی نمرات عاطفه مثبت و منفی وابسته به شغل از طریق هیجانات معلم و سرمایه روان شناختی تبیین شد. نتیجه گیری: در مجموع، نتایج پژوهش حاضر موافق با آموزه های مفهومی نظریه کنترل ارزش هیجانات پیشرفت و نظریه بسط و ساخت هیجانات مثبت نشان داد که تجارب هیجانی معلمان به مثابه یک منبع اطلاعاتی غنی از طریق تحدید و یا تقویت در مولفه های چندگانه شکل دهنده به سرمایه روانی آنها در شکل دهی به وضعیت بهزیستی معلمان و تلاش های پیشرفت مدارانه معلمان، تاثیرگذار واقع شدند.
بررسی اثر بخشی آموزش قدردانی ایمونز بر سرمایه روانشناختی و استقلال عاطفی دانش آموزان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر بررسی اثر بخشی آموزش قدردانی بر سرمایه روانشناختی و استقلال عاطفی نوجوانان بود. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس 40 نفر از دانش آموزان مقطع دبیرستان دوره دوم از شهر بیرجند انتخاب شدند. تحقیق حاضر از نوع تحقیقات نیمه آزمایشی با گروه کنترل و آزمایش بود که با استفاده از پرسشنامه سرمایه روانشناختی لوتانز (2007) و استقلال عاطفی استنبرگ و سیلوربرگ انجام شد. بسته آموزشی قدردانی در این پژوهش برگرفته از مطالعات قمرانی (1389) بود که با هدف پژوهش حاضر همسو شد. گروه آزمایش بسته آموزشی قدردانی ایمونز را به مدت 9 جلسه دریافت کردند ولی گروه کنترل آموزشی دریافت نکردند. داده های پژوهش با استفاده از آزمون تحلیل واریانس در نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل گردید. تحلیل یافته های به دست آمده نشان داد پس از تعدیل پیش آزمون، تفاوت میانگین نمرات سرمایه روانشناختی و استقلال عاطفی در گروه کنترل و آزمایش معنا دار بود (0.05p<) و گروه آزمایش پس از دریافت بسته آموزشی قدردانی سرمایه روانشناختی بالاتر و استقلال بیشتری را تجربه نمودند. شکل گیری و گسترش یکی از هیجانات مثبت همانند قدردانی می تواند به شکل گیری و توسعه دیگر هیجانات و سازه های مثبت مانند سرمایه روانشناختی و استقلال عاطفی در نوجوانان کمک نماید. آموزش قدردانی بر افزایش هیجانات مثبت تاثیرگذار است.
الگوی نظری «مقابله با تنیدگی بر اساس منابع اسلامی» و اعتبارسنجی آن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، تدوین الگوی نظری «مقابله با تنیدگی براساس منابع اسلامی» و اعتبارسنجی آن است. برای دستیابی به این هدف، در آغاز به منابع دست اول اسلامی، از جمله قرآن کریم (به صورت بررسی تمام متن)، نهج البلاغه، میزان الحکمه، تفسیرهای مرتبط و برخی منابع دست دوم مراجعه شد. مفاهیم مرتبط با مقابله با تنیدگی به روش «داده بنیاد» استخراج گردید و بر پایه آن مؤلفه های اولیه الگو تدوین شد. سپس به منظور اعتباریابی الگو، مؤلفه ها در اختیار نُه کارشناس اسلامی و همچنین صاحب نظر در روان شناسی برای اظهارنظر درباره مطابقت مؤلفه ها و نحوه ارتباط آنها با مستندات قرار گرفت. یافته های کمّی نشان داد میزان شاخص CVI در دامنه 88/0 تا 1 و میزان شاخص CVR در دامنه 78/0 تا 1 قرار دارد. با توجه به مقدار به دست آمده برای این دو شاخص، معلوم شد الگوی پیشنهادی برای مقابله با تنیدگی براساس منابع اسلامی، از روایی محتوایی مناسبی برخوردار است. بنابراین ساختار مؤلفه ای و فرایندی آن تأیید گردید. در نهایت، چهار مقوله شامل شرایط زمینه ای (پذیرش مبانی خداشناختی، هستی شناختی و انسان شناختی اسلام)، عوامل علّی (اصلاح اسناد و شناخت ویژگی های دنیا و آخرت)، راهبردها (راهبردهای استحکام بخشی درونی، راهبردهای ایجاد تغییر در عامل تنش زا)، و پیامد ها (معنادهی درست به حوادث تنش زا، کاستن از تنش ها) استخراج شد و نحوه هریک از مؤلفه ها به شکل فرایندی تبیین گردید و بر پایه آن الگوی «مقابله با تنیدگی براساس منابع اسلامی» به شکل نموداری ترسیم شد.
اثر ترکیب آموزش حافظه کاری و کنترل توجه به ولع مصرف کنترل تکانه وحافظه کاری معتادان به اپیوئید ها: کارآزمایی بالینی تصادفی سازی شده و کنترل شده(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف پژوهش حاضر باهدف پاسخگویی به این پرسش انجام شد که آیا مداخله ترکیب آموزش حافظه کاری با آموزش کنترل توجه بر کاهش ولع مصرف،کاهش تکانش گری و افزایش حافظه کاری بیماران مبتلابه مصرف اپیوئید تحت درمان نگهدارنده با متادون مؤثر است؟
مواد و روش ها این پژوهش یک کارآزمایی بالینی تصادفی سازی شده و کنترل شده بود. از مراجعین کلینیک های ترک اعتیاد سطح شهر مشهد، تعداد 50 نفر که واجد معیارهای ورود بودند به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. روش و اهداف مطالعه قبل از امضای فرم رضایت آگاهانه به طور کامل برای آن ها توضیح داده شد. شرکت کنندگان به طور تصادفی تعداد 25 نفر در گروه آزمایش و تعداد 25 نفر در گروه کنترل جایگذاری شدند. برای گروه آزمایش نحوه استفاده از مداخله توضیح داده شد و اپلیکیشن موبایل در اختیار آن ها قرار گرفت. برای ارزیابی این افراد پیش از مداخله و پس از پایان مداخله از ابزارهای اندازه گیری برای سنجش ولع مصرف از پرسش نامه سنجش وسوسه مصرف مواد پس از ترک، برای سنجش تکانش گری از مقیاس تکانش گری بارات و برای سنجش حافظه کاری از خرده مقیاس فراخنای ارقام از حافظه کاری وکسلر استفاده شد. از درصد و توزیع فراوانی، میانگین و انحراف معیار برای پردازش اطلاعات توصیفی و از آزمون پارامتریک تحلیل کوواریانس چندمتغیره برای تحلیل های استنباطی استفاده شد.
یافته ها ترکیب آموزش حافظه کاری با آموزش کنترل توجه تأثیر معناداری بر کاهش ولع مصرف و تکانش گری بیماران در گروه آزمایش نسبت گروه کنترل داشته است و تأثیر معناداری بر افزایش حافظه کاری گروه آزمایش نسبت گروه کنترل نداشته است (0/05>P).
نتیجه گیری یافته های پژوهش حاضر حاکی از این است که مداخله ترکیب آموزش حافظه کاری با آموزش کنترل توجه می تواند مداخله کمکی مؤثری در افراد تحت درمان نگهدارنده با متادون باشد. کاهش تکانش گری و ولع مصرف را در بازه زمانی 4 هفته و صرف زمانی کوتاه برای این تمرین جدید شناختی نیز می توان مشاهده کرد. باتوجه به اینکه در این نوع درمان کمکی درمانگر یا پژوهشگر در کنار شرکت کنندگان هنگام انجام تمرین، حضور فیزیکی ندارد، لازم است به ایجاد ویژگی هایی که باعث جذابیت بیشتر اپلیکیشن های بازتوانی شناختی و کاربری آسان تر برای افراد می شود توجه بیشتری کرد. می توان در پژوهش های آینده اپلیکیشن بازتوانی عصبی را در اختیار جوامع پژوهشی غیرمبتلا به اعتیاد که دارای نقص شناختی می باشند، قرار داد تا تأثیر آن مورد سنجش قرار گیرد.
مقایسه اثربخشی زوج درمانی هیجان مدار و زوج درمانی شناختی-رفتاری بر کاهش دلزدگی زناشویی و افسردگی زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۸ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷۱
129 - 137
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی کفایت روان سنجی پرسشنامه خشونت در روابط پیش از ازدواج در جامعه ایرانی بود. در این مطالعه توصیفی-تحلیلی، تعداد 240 نفر (171 زن و 69 مرد) از دانشجویان دانشگاه تبریز به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و به پرسشنامه خشونت در روابط پیش از ازدواج (DVQ+)، پرسشنامه جنسیت زدگی (ASI) و مقیاس ارزیابی رابطه (RAS) پاسخ دادند. تجزیه وتحلیل داده ها با تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی، محاسبه ضریب آلفای کرونباخ، ضریب همبستگی پیرسون و بررسی روایی سازه و روایی ملاکی پرسشنامه در نرم افزارهای Spss-24 و Amos-24 انجام شد. نتایج حاصل از تحلیل عاملی اکتشافی و تائیدی مدل 8 عاملی این پرسشنامه را (با اندکی تغییر) تائید کرد. ضریب آلفای کرونباخ برای کل پرسشنامه 94/0 محاسبه شد و برای عامل های 8 گانه بین 86/0 (برای تحقیر در جمع) تا 93/0 (برای تحقیر) در نوسان بود. از طرفی روایی ملاکی پرسشنامه از طریق همبسته کردن آن با پرسشنامه جنسیت زدگی (20 /0r=، 01/0p<) و با مقیاس ارزیابی رابطه (46 /0-r=، 01/0p<) مطلوب ارزیابی شده و روایی سازه آن با استفاده از روایی همگرا و واگرا مورد تائید قرار گرفت. بر اساس یافته های به دست آمده می توان گفت پرسشنامه خشونت در روابط پیش از ازدواج از ویژگی های روان سنجی مطلوب و انطباق خوبی در جامعه ایرانی برخوردار است. از این رو این پرسشنامه می تواند برای اهداف پژوهشی و بالینی در زمینه روابط پیش از ازدواج و خشونت جنسی مورد استفاده قرار گیرد.
بررسی مقایسه ای راهبردهای تنظیم هیجان و طرحواره های ناسازگار اولیه در افراد مبتلا و غیر مبتلا به اختلال وحشتزدگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی بالینی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۵۷)
69 - 78
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اختلال وحشتزدگی یکی از اختلالات اضطرابی با مشخصه حملات غیرمنتظره عودکننده است که ظرف چند دقیقه به اوج می رسد و با نشانه های جسمانی و شناختی مختلفی از جمله، مشکلات در پردازش هیجانی و پردازش اطلاعات همراه است. مطالعه حاضر به منظور بررسی مقایسه ای راهبردهای تنظیم هیجان و طرحواره های ناسازگار اولیه در افراد مبتلا و غیر مبتلا به اختلال وحشتزدگی اجرا گردید. روش: به منظور اجرای ﭘﮋوﻫﺶ علی–مقایسه ای ﺣﺎﺿﺮ، تعداد 30 نفر از افرد دارای اختلال وحشت زدگی مراجعه کننده به مراکز روا ن درمانی شهر گرگان، و همچنین 30 نفر از همتایان عادی آنها، با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و همگی پرسشنامه های نشانه های اختلال پانیک لیبوویتز، پرسشنامه تنظیم هیجان گروس و جان و پرسشنامه طرحواره های ناسازگار اولیه یانگ را تکمیل نمودند. داده ها با روش تحلیل واریانس چند متغیری با استفاده از نرم افزار SPSS تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد که افراد مبتلا به اختلال وحشتزدگی در مقایسه با همتایان عادی نمرات کمتری در راهبرد باز ارزیابی شناختی (p<0.05)، و نمرات بالاتری در راهبرد سرکوبی هیجانی (p<0.05) و نیز در همه حوزه های طرحواره های ناسازگار اولیه (p<0.05) کسب نمودند. نتیجه گیری: با توجه به یافته های تحقیق حاضر، آموزش شیوه های تنظیم هیجانی به عموم مردم و همچنین مداخلات معطوف به درمان طرحواره های ناسازگار اولیه می تواند نقش موثری در پیشگیری از اختلالات اضطرابی، بویژه اختلالا وحشت زدگی داشته باشد.
تحلیل محتوای کمی کتاب های درسی از منظر تحریک کنجکاوی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۸
46 - 70
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف آگاهی از میزان توجه کتاب های درسی دوره دوم ابتدایی به قوه کنجکاوی دانش آموزان انجام شد. روش پژوهش، تحلیل محتوای کمی بود. قلمرو پژوهش، همه کتاب های درسی دوره دوم ابتدایی بوده است. برای گردآوری داده ها، از چک لیست محقق ساخته استفاده شد. روایی محتوایی چک لیست با استفاده از شاخص CVI (والتز و باسل) محاسبه و مورد تأیید قرار گرفت. برای اطمینان از پایایی نیز ضریب پایایی مرکب محاسبه شد که 89/0 بود و نشان داد ابزار پایایی بالایی دارد. واحد تحلیل، مضمون انتخاب شد و برای تحلیل داده ها از آمار توصیفی نظیر فراوانی و درصد و همچنین جدول و نمودار استفاده شد. یافته های پژوهش بیانگر آن بود که محتوای کتب درسی دوره دوم ابتدایی توجه یکسان و متوازنی به مؤلفه های کنجکاوی نداشته است. از میان مؤلفه های کنجکاوی به مؤلفه های «فعالیت مستقل» و «پرسشگری» بیشتر؛ و به مؤلفه های «شگفت زدگی» و «تازگی» کمتر از سایر مؤلفه های کنجکاوی توجه شده است. بررسی سه پایه نیز نشان داد در پایه چهارم و پنجم تا حدودی یکسان به کنجکاوی توجه شده است ولی در پایه ششم این مقدار بیشتر است. مقایسه دروس مختلف نیز نشان داد در دروس ریاضی و علوم تجربی به قوه کنجکاوی دانش آموزان بیشتر از سایر دروس توجه شده است. با توجه به این که حس کنجکاوی کودکان می تواند عامل مهمی برای یادگیری و ایجاد انگیزه درونی برای آن باشد، بنابراین پیشنهاد می شود برنامه ریزان درسی و مؤلفین کتب درسی در طراحی کتاب های درسی دوره ابتدایی به آن توجه بیشتری داشته باشند.
اثربخشی تمرینات ذهن آگاهی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر اضطراب شناختی ، جسمانی و انعطاف پذیری روانشناختی زنان ورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی تمرینات ذهن آگاهی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر اضطراب شناختی، جسمانی و انعطاف پذیری روانشناختی زنان ورزشکار بود. پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون_ پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری زنان ورزشکار رشته آمادگی جسمانی شهر قم بودند که در سال 1401 مشغول فعالیت بودند. که از میان آنها 50 نفر با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی دو گروه آزمایش و گواه گمارده شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های سنجش اضطراب (SAS) اسمیت (1990) و انعطاف پذیری روانشناختی(CFI) دنای و ونادروال (2010) استفاده شد. داده های حاصل از این پژوهش با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغیره تحلیل شدند. یافته ها نشان داد با کنترل اثر پیش آزمون تفاوت معناداری بین پس آزمون گروه آزمایش و گواه در اضطراب شناختی و جسمانی و انعطاف پذیری روانشناختی بود (001/0 P<). بنابراین می توان نتیجه گرفت تمرینات ذهن آگاهی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر اضطراب شناختی، جسمانی و انعطاف پذیری روانشناختی زنان ورزشکار موثر بود.
الزامات تحقق ازدواج آسان از نگاه نخبگان و دانشجویان دختر؛ یک مطالعه کیفی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
مقدمه : ازدواج و سهولت در اقدام به آن یکی از نیازهای انسان است که این پژوهش با هدف شناسایی الزامات تحقق ازدواج آسان انجام شده است. روش: روش مطالعه کیفی و براساس رویکرد تحلیل مضمون است. جامعه مورد مطالعه بانوان نخبه و دانشجویان دختر تحصیلات تکمیلی استان کرمانشاه در سال 1402 بودند که به شیوه نمونه گیری نظری و هدفمند، با توجه به اصل اشباع نظری 12 نفر از آنان مورد مصاحبه قرار گرفتند. جمع آوری اطلاعات مورد نیاز با مصاحبه های عمیق نیمه ساخت-یافته و تجزیه و تحلیل آن ها با الگوی کلایزی انجام شد. یافته ها: تجزیه و تحلیل اطلاعات منجر به پیدایش سه عنوان کلی مقدمات، بسترها و شرایط لازم (با 4 مقوله فرعی اهداف ازدواج، ارزش های دینی و انسانی، منابع و امکانات و عوامل و شرایط اقتصادی و اجتماعی )، عوامل فنی و اجرایی (با 4 مقوله فرعی حمایت از جوانان، ضمانت ها، طرفین ازدواج و برگزاری مراسم) و آثار و نتایج ازدواج آسان (با 2 مقوله فرعی آثار و نتایج اولیه و آثار و نتایج ثانویه) همراه با 90 مضمون فرعی و 218 مفهوم کلی گردید. نتیجه گیری: بررسی الزامات و راهکارهای تحقق ازدواج آسان نشان می دهد که تحقق این امر نیازمند همکاری همه-جانبه و یک حرکت جهادی توسط عموم نهادها و مردم است که زمینه ساز افزایش میزان ازدواج از یک سو و تقویت بنیان خانواده از سوی دیگر است و می تواند به عنوان الگویی کاربردی در جوانب مختلف زندگی یاریگر جوانان و خانواده ها باشد.
رابطه خستگی عاطفی با نگرش به خیانت دانشجویان متاهل دانشگاه پیام نور نوشهر: نقش واسطه ای تعهد زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ اسفند ۱۴۰۲ شماره ۱۲ (پیاپی ۹۳)
189 - 198
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه خستگی عاطفی با نگرش به خیانت دانشجویان متاهل با نقش واسطه ای تعهد زناشویی بود. پژوهش حاضر توصیفی- همبستگی به روش تحلیل مسیر بود. جامعه پژوهش را کلیه دانشجویان متاهل دانشگاه پیام نور نوشهر در سال تحصیلی 02-1401 تشکیل دادند که از بین آنها به صورت نمونه گیری در دسترس 300 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای این پژوهش شامل مقیاس نگرش به خیانت زناشویی وایتلی (1995، ATIS)، پرسشنامه خستگی عاطفی جانگ (2006، JEEQ) و پرسشنامه تعهد زناشویی آدامز و جونز (1997، CPQ) بود. داده ها با استفاده از تحلیل مسیر بررسی شدند. تحلیل داده ها نشان دادند که رابطه مثبت و معناداری بین خستگی عاطفی و نگرش به خیانت زناشویی و رابطه منفی معنادار بین خستگی عاطفی و تعهد زناشویی در سطح 01/0 وجود دارد. به علاوه، میان تعهد زناشویی با نگرش به خیانت زناشویی رابطه معکوس معناداری به دست آمد (۰۱/۰>P). همچنین خستگی عاطفی از طریق تعهد زناشویی بر نگرش به خیانت زناشویی دانشجویان دارای اثر غیرمستقیم بوده و این اثر به میزان (071/0) است. بر مبنای نتایج فوق، مدل تعهد عاطفی در رابطه بین خستگی عاطفی و نگرش به خیانت زناشویی از برازندگی مطلوبی برخوردار بود. در نتیجه می توان گفت خستگی عاطفی در دانشجویان متاهل می تواند باعث نگرش به خیانت زناشویی و کاهش تعهد زناشویی آنها شود.
مقایسه اثربخشی شفقت درمانی و درمان حساسیت زدایی از طریق حرکت چشم و بازپردازش آن بر عدم تحمل بلاتکلیفی در بیماران بهبودیافته از ویروس کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۸۳)
۱۸۲-۱۷۳
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی شفقت درمانی و درمان حساسیت زدایی از طریق حرکت چشم و بازپردازش آن بر عدم تحمل بلاتکلیفی بیماران بهبودیافته از بیماری کووید-19 انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل با دوره پیگیری دوماهه بود. جامعه آماری پژوهش را تمامی بیماران بهبود یافته از کووید-19 شهر خرم آباد در سال 1399 تشکیل دادند. نمونه پژوهش 45 نفر بیمار بهبود یافته واجد شرایط و داوطلب شرکت در مطالعه بودند که بصورت هدفمند در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه (هرگروه 20 نفر) جایگزین شدند. گروه آزمایش اول، مداخله ی شفقت درمانی طی 8 جلسه و گروه آزمایش دوم درمان حساسیت زدایی با حرکت چشم را طی 5 جلسه دریافت کردند. ابزار پژوهش مقیاس عدم تحمل بلاتکلیفی (IUS) (فریستون و همکاران، 1994) بود. تحلیل داده ها با روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی انجام شد. یافته ها نشان داد بین گروه ها در پس آزمون و پیگیری عدم تحمل بلاتکلیفی تفاوت معنی داری وجود دارد (01/0>P). هر دو مداخله در عدم تحمل بلاتکلیفی تأثیر داشتند اما بین دو مداخله تفاوت معنی داری مشاهده نشد (1=P). بر اساس نتایج حاصل از این پژوهش می توان گفت هر دو درمان شفقت درمانی و درمان حساسیت زدایی از طریق حرکت چشم و بازپردازش آن بر عدم تحمل بلاتکلیفی بیماران بهبودیافته از بیماری کووید-19مؤثر بودند.
الگوی تحلیل راهبردی مبارزه با مواد مخدر بر محور اندیشه مقام معظم رهبری (مد ظله العالی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال هفدهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۸
۲۶-۷
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش، ارائه الگوی تحلیل راهبردی مبارزه با مواد مخدر بر محور اندیشه مقام معظم رهبری (مدظله العالی) بود. روش: پژوهش حاضر کاربردی و در زمره پژوهش های کیفی بود. روش مطالعه تحلیل گفتمان و تحلیل محتوا بود و روش گردآوری داده ها اسنادی بود. در این پژوهش از مجموعه بیانات و سخنرانی های مقام معظم رهبری (مدظله العالی) با تمرکز بر سخنرانی های موضوعی و ویژه در مناسبات استفاده شد و برای طراحی الگوی تحلیل راهبردی، با نظر خبرگان و صاحب نظران، از روش دلفی استفاده شد. یافته ها: الگوی تحلیل راهبردی مبتنی بر اندیشه مقام معظم رهبری (مدظله العالی) در پنج مؤلفه تحلیل واقعیت، اهداف راهبردی، اصول و ارزش ها، سیاست ها و راهبردهای کلی و عمومی و همچنین دو زیرمؤلفه شایستگی های کلیدی و چالش ها ذیل مؤلفه تحلیل واقعیت ارائه شد. همچنین، راهبردهای حوزه مبارزه با مواد مخدر برگرفته از راهبردهای استخراجی از بیانات معظم له را می توان در هفت حوزه فرهنگی-اجتماعی؛ علمی، فناوری و آموزشی؛ اقتصادی؛ سیاسی و سیاست خارجی؛ حقوقی، اداری و قضایی؛ دفاعی-امنیتی و امور زیربنایی دسته بندی نمود. نتیجه گیری: الگوی تحلیل راهبردی ارائه شده می تواند مورداستفاده همه سازمان ها برای طراحی راهبردها برگرفته از بیانات مقام معظم رهبری (مدظله العالی) قرار گیرد.
رابطه میزان کمال گرایی والدین با ایجاد اضطراب نوجوانان (مطالعه موردی: دبیرستان ستوده شهر تهران)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر، تعیین رابطه میزان کمال گرایی والدین با ایجاد اضطراب نوجوانان می باشد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان مقطع متوسطه 14 تا 16 ساله دبیرستان ستوده شهر تهران که در سال تحصیلی 1402-1401 مشغول به تحصیل هستند، می باشد که در مجموع 120 نفر بودند. تعداد اعضای نمونه 100 نفر در نظر گرفته شده که به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. اطلاعات اصلی این پژوهش با استفاده از مقیاس کمال گرایی هویت و فلویت (1991) و پرسشنامه ی اضطراب بک (1988) بدست آمد. در تجزیه و تحلیل اطلاعات از آمار توصیفی (شاخص های مرکزی، پراکندگی) و آمار استنباطی ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه استفاده شد. نتایج پژوهش از طریق آزمون همبستگی و رگرسیون، حاکی از آن بود که کمال گرایی والدین، پیش بینی کننده ی اضطراب نوجوانان است.