فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۳۰۱ تا ۲٬۳۲۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
منبع:
روانشناسی و دین سال ۱۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۶۷)
55 - 66
حوزههای تخصصی:
نظرات مبتنی بر نگرش های سه گانه درباره دلیل وجود شرور در جهان توسط متکلمان داده شده است. هدف اصلی این پژوهش بررسی کارآمدی یا تأثیر مثبت اعتقاد به هریک از این نوع نگرش ها در زندگی است. به این منظور هوش هیجانی افراد در گروه های اعتقادی سه گانه به مسئله شر اندازه گیری شده است. موضع گیری این افراد توسط مصاحبه سنجیده شده است. در این پژوهش از روش همبستگی در طرح علّی مقایسه ای استفاده شده است و نمونه پژوهش به روش غیراحتمالی و در دسترس به تعداد 72 نفر انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل مصاحبه نیمه ساختاریافته و پرسش نامه هوش هیجانی بار آن بودند. داده ها با روش تحلیل آماری کراسکال والیس تحلیل شدند و نتایج نشان داد تفاوت معناداری (01>,P 21/9 =(2) X2 ) بین هوش هیجانی سه گروه اعتقادی به مسئله شر وجود دارد. میانگین رتبه گروه اول 52/39 و گروه دوم با میانگین رتبه 89/39 و گروه سوم با میانگین رتبه 63/27 می باشد. نوع نگرش به شرور به عنوان یکی از علل مرتبط بر هوش هیجانی می باشد. پس نتایج این پژوهش می تواند زمینه و جهت پژوهش های بعدی را نشان دهد که پژوهش های گسترده تر برای شناسایی دقیق تر هر گروه معتقد به شر از نظر هوش هیجانی انجام شود، تا نگرشی مورد توجه و تأکید قرار گیرد که توانایی فرد در سازگاری با مقتضیات محیطی و فشار حاصله را افزایش می دهد.
تدوین مدل ساختاری درگیری تحصیلی بر اساس خودتنظیمی و خودکارآمدی تحصیلی با نقش میانجی ثبات قدم در بین دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارزیابی مدل ساختاری درگیری تحصیلی بر اساس خودتنظیمی و خودکارآمدی تحصیلی با نقش میانجی ثبات قدم در بین دانش آموزان انجام شد. روش پژوهش همبستگی بود که به شیوه مدل یابی معادلات ساختاری انجام شد . جامعه آماری شامل دانش آموزان دوره ی دوم متوسطه شهر تهران بود که در سال تحصیلی 1403-1402 مشغول به تحصیل بودند. 395 دانش آموز با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. پرسشنامه ثبات قدم - فرم کوتاه داکورث و کویین (2009)، پرسشنامه خود تنظیمی تحصیلی سواری و عرب زاده (1392)، خودکارآمدی تحصیلی غفور و اشرف (2006) و درگیری تحصیلی اترخت و همکاران (2006) جهت جمع آوری داده ها استفاده شد. بررسی و ارزیابی الگوی پیشنهادشده با روش معادلات ساختاری با نرم افزار Spss26 و Amoss 23 انجام گرفت. نتایج نشان داد ضریب استاندارد و مستقیم خودتظیمی تحصیلی(323/0=β) و ثبات قدم (433/0=β) بر درگیری تحصیلی اثر مستقیم و معنادار ) 001/0 (P< دارد. ضریب استاندارد و مستقیم خودکارآمدی تحصیلی (0632/0=β) و خودتنظیمی تحصیلی(501/0=β) بر ثبات قدم اثر مستقیم و معنادار) 001/0 (P< دارد. همچنین نتایج آزمون سوبل نشان داد که در رابطه بین خودتنظیمی و خودکارآمدی تحصیلی بر درگیری تحصیلی، ثبات قدم میانجیگری می کنند. یافته های این پژوهش نشان داد دانش آموزانی که خودتنظیمی و خودکارآمدی تحصیلی بالا دارند، از درگیری تحصیلی بهتری برخوردار بودند و ثبات قدم بیشتری را در تحصیل تجربه کرده اند.
اثربخشی آموزش تفکر انتقادی بر حافظه کاری، انعطاف پذیری شناختی و تنظیم شناختی هیجان در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی آموزش تفکرِ نقاد بر حافظه کاری، انعطاف پذیری شناختی و تنظیم شناختی هیجان در دانش آموزان انجام شد.
روش: در این پژوهش از طرحِ تمام آزمایشی پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل و همراه با پیگیری استفاده شد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمامی دانش آموزان پسر پایه دوازدهمِ مدرسه نیکان در منطقه یک آموزش و پرورش شهر تهران در سال تحصیلی ۱۴۰۰-۱۴۰۱ بودند که تعداد ۳۰ نفر از آن ها با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، انتخاب و به صورت کاملاً تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (هر کدام شامل ۱۵ نفر) قرار گرفتند. بسته آموزشی تفکر نقاد، پس از طراحی، به مدت ۱۰ جلسه سی دقیقه ای برای گروه آزمایش اجرا شد. مشارکت کنندگان به پرسشنامه حافظه کاری (دانیمن و همکاران، ۱۹۸۰)، انعطاف پذیری شناختی (دنیس و همکاران، ۲۰۱۰) و تنظیم شناختی هیجان (گارنفسکی و همکاران، ۲۰۰۶)، در سه مقطع پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری یک ماهه، پاسخ دادند.
یافته ها: نتایج طرح تحلیل واریانس عاملی آمیخته ساده نشان داد که آموزش تفکر نقاد بر افزایش حافظه کاری، انعطاف پذیری شناختی و راهبرد های انطباقی تنظیم شناختی هیجان و کاهشِ راهبرد های ناانطباقی تنظیم شناختی هیجان مؤثر بود (۰۵/۰≥p).
نتیجه گیری: نتایج نشان داد که آموزش مهارت های تفکر نقاد از طریقِ تقویتِ سرمایه روانی و منابعِ مقابله ای مشارکت کنندگان، کُنش وری آن ها را در دو قلمرو شناختی و هیجانی، ارتقا می بخشد.
مقایسه اثربخشی بسته فراتشخیصی یکپارچه و درمان شناختی رفتاری بر کارکردهای اجرایی کودکان اضطرابی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ آذر ۱۴۰۳ شماره ۹ (پیاپی ۱۰۲)
۱۵۰-۱۴۱
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی بسته فراتشخیصی یکپارچه و درمان شناختی رفتاری بر کارکردهای اجرایی کودکان اضطرابی انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل و پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دختران 10 تا 12ساله مضطرب مراجعه کننده به مراکز مشاوره آموزش و پرورش شهر یزد در سال تحصیلی 1402 بود که 45 نفر به صورت هدفمند و بر اساس پرسشنامه اضطراب آشکار و مصاحبه بالینی انتخاب و بصورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه (هر گروه 15 نفر) قرار گرفتند. گروه آزمایش اول و دوم هر یک به ترتیب طی 16 جلسه بصورت دو بار در هفته تحت مداخله فراتشخیصی یکپارچه و مداخله شناختی رفتاری قرار گرفتند. شرکت کنندگان پژوهش قبل و بعد مداخله و همچنین در دوره ی پیگیری توسط پرسشنامه کارکردهای اجرایی (EFQ، کولیج، 2002) ارزیابی شدند. تحلیل داده ها با روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون بونفرونی انجام شد. نتایج بدست آمده نشان داد که نمرات کارکردهای اجرایی در هر دو گروه مداخله در مقایسه با گروه گواه به طور معناداری افزایش یافته است 05/0>P تأثیر هر دو روش مداخله تا مرحله پیگیری دارای ماندگاری اثر بود. همچنین بین میزان اثربخشی دو روش تفاوت معناداری وجود نداشت (05/0<p). بطور کلی هر دو مداخله برای بهبود کارکردهای اجرایی کودکان اضطرابی مناسب است.
نقش میانجی عشق ورزی متعهدانه در رابطه بین نیازهای روانشناختی و رضایتمندی زناشویی در دانشجویان متاهل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش میانجی عشق ورزی متعهدانه در رابطه بین نیازهای روانشناختی و رضایتمندی زناشویی در دانشجویان متاهل پرداخته شد. پژوهش حاضر توصیفی- همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری در این پژوهش شامل کلیه دانشجویان متاهل دانشگاه آزاد اسلامی واحد رشت در سال 1403 بودند که از بین آن ها به روش نمونه گیری در دسترس 210 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها از مقیاس مثلت عشق استرنبرگ (STLS؛ استرنبرگ، 1997)، پرسشنامه ارضاء نیازهای روانشناختی پایه (PNSS؛ دسی و رایان، ۲۰۰۰) و مقیاس رضایت زناشویی انریچ (EMS؛ اولسون، 1989) استفاده شد. تحلیل داده ها به روش مدل یابی معادلات ساختاری انجام شد. نتایج نشان داد که مدل پیشنهادی از برازش مطلوب برخودار است. همچنین نتایج نشان داد اثرات مستقیم نیازهای روانشناختی و عشق ورزی متعهدانه بر رضایت مندی زناشویی معنادار بود؛ همچنین اثر مستقیم نیازهای روانشناختی بر عشق ورزی متعهدانه معنادار بود (05/0>P). علاوه براین، نتیجه آزمون بوت استرپ نشان داد که عشق ورزی متعهدانه در رابطه بین نیازهای روانشناختی و رضایتمندی زناشویی نقش میانجی داشت (05/0>P). در مجموع می توان نتیجه گرفت که نیازهای روانشناختی (خودمختاری، ارتباط و شایستگی) به صورت مستقیم و با نقش میانجی عشق ورزی متعهدانه بر رضایت مندی زناشویی اثر دارند.
چشم اندازهای شغلی افراد وابسته به مواد بهبودیافته پس از بازگشت به شغل: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال ۱۸ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۷۴
۱۵۶-۱۳۱
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی چشم اندازهای شغلی افراد وابسته به مواد بهبودیافته پس از بازگشت به شغل انجام شد. روش: پژوهش حاضر کیفی و مبتنی بر رویکرد پدیدارشناسی بود. جامعه هدف شامل همه افراد وابسته به مواد یک سال پس از بازتوانی اعتیاد شهرستان شهرکرد در سال 1400 بود که 15 نفر از آن ها به شیوه نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی انتخاب شدند. جمع آوری داده ها با روش مصاحبه نیمه ساختاریافته و برای تحلیل داده ها از تحلیل مضمون استفاده شد. یافته ها: از مجموع داده ها،3 مقوله اصلی تحت عنوان دستاوردها، شغل عامل تداوم بهبودی و چشم انداز آینده استخراج گردید. دستاوردهای شغلی افراد وابسته به مواد شامل استقلال، خودپنداره، برنامه ریزی، مشورت، سخت کوشی، معنویت، ارتقاء درآمد و کسب دانش و تخصص بود. شغل عامل تداوم بهبودی دربرگیرنده ی زیر مقوله های شغل مانع از افکار بیمارگونه بود و چشم اندازآینده شامل زیر مقوله های ارتقاء جایگاه شغلی در آینده، حمایت دیگران و تغییر محیط زندگی بود. نتیجه گیری: براساس یافته های این پژوهش، افراد بهبودیافته از اعتیاد در مسیر پیشرفت شغلی توانایی چشم انداز آینده شغلی را کسب کرده اند. افراد بهبودیافته با بهره گیری از حمایت شغلی دیگران، برنامه ریزی های مالی و تغییرات محیطی قادر خواهند بود که موجبات پیشرفت و رشد خود را فراهم آورند.
طراحی برنامه رایانه ای آموزش اختصاصی کردن حافظه و بررسی اثربخشی آن در ارتقاء حافظه خودزندگی نامه ای و ویژگی های هیجانی مراقبان افراد مبتلاء به سرطان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: با توجه به محدودیت های ناشی از همه گیری COVID-19 جهت مراجعه حضوری برای دریافت درمان های روان شناختی، پژوهش حاضر، با هدف طراحی برنامه رایانه ای آموزش اختصاصی کردن حافظه (MeST) جهت ارتقاء حافظه خودزندگی نامه ای و وضعیت عاطفی مراقبان افراد مبتلاء به سرطان صورت گرفت. روش کار: مطالعه حاضر یک طرح پیش آزمون پس آزمون با پیگیری یک ماهه بود که در درمانگاه تخصصی داخلی جهاد دانشگاهی خراسان رضوی (واحد شیمی درمانی) طی بازه زمانی 1401 صورت گرفت. این مطالعه در دو مرحله اصلی ارزیابی اعتبار ابزار طراحی شده و بررسی اثربخشی آن، انجام شد. یافته ها: بررسی روایی محتوایی نسخه فارسی نرم افزار MeST حاکی از آن بود که مقدار CVI برای بیشتر موارد برابر یا بیش از 0/8 است که نشان دهنده اهمیت و ضرورت محتوای موجود در نرم افزار طراحی شده می باشد. همچنین، ضرورت محتوای جلسات حاکی از آن بود که میزان شاخص CVR برای همه موارد 0/99 بود. پس از مداخله، مقایسه میانگین افسردگی (2/06=t ،0/04=P) و حافظه خودزندگی نامه ای (2/25=Z ،0/02=P) در دو گروه حاکی از کاهش نمرات این دو مقیاس در گروه مداخله نسبت به گروه کنترل بود. نتیجه گیری: با توجه به این که مداخله مبتنی بر MeST بر خط، دارای اثربخشی، آسان و ارزان می باشد، می تواند در کنار مداخلات سنتی یا برخط دیگر ارائه شود.
امکان سنجی اجرای مدل پیشگیری رشدمدار از گرایش به مصرف مواد مخدر و داروهای روانگردان کودکان کشور انگلستان در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۲
۲۱۰-۱۸۹
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر امکان سنجی اجرای مدل پیشگیری رشدمدار از گرایش به مصرف مواد مخدر و داروهای روان گردان کودکان کشور انگلستان در ایران بود. روش: روش این پژوهش ترکیبی بود: بخش مروری و تحلیل دلفی. جامعه آماری پژوهش شامل 16 نفر از کارشناسان و خبرگان جرم شناسی بودند. در این مطالعه، تحلیل کیفی با استفاده از تحلیل مضمون و تحلیل کمی با استفاده از شاخص های آماری تمایل مرکزی انجام شد. یافته ها: تحلیل داده ها از طریق تحلیل گویه ها، چهار حوزه پیشگیری رشدمدار در سطوح فردی، خانوادگی، اجتماعی و مدارس را آشکار کرد که این چهار حوزه نیز با 42 زیر معیار تعریف شده ند. نتایج تحلیل نظرات خبرگان نشان داد که پیشگیری رشدمدار در سطح خانوادگی در ایران بسیار مهم تر از سایر سطوح است. همچنین، پیشگیری رشدمدار در سطح مدارس در جایگاه دوم و پیشگیری رشدمدار در سطح اجتماعی در جایگاه سوم قرار داشت و پیشگیری رشدمدار در سطح فردی در جایگاه چهارم قرار داشت. نتیجه گیری: تجارب موفق کشورهای توسعه یافته در زمینه پیشگیری و مبارزه با جرایم همیشه می تواند با اصلاحات جزئی به عنوان راهبردی آزمون شده در کشورهایی مانند ایران مورد استفاده قرار گیرد.
نگرش به ازدواج؛ نقش قدرت من، انسجام خانواده و دینداری(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش قدرت من، انسجام خانواده و دینداری در پیش بینی نگرش به ازدواج دانشجویان انجام شد. روش: روش پژوهش توصیفی- همبستگی بود. جامعه آرمای این پژوهش شامل کلیه دانشجویان دختر و پسر شاغل به تحصیل شهر قم در سال تحصیلی 1402-1401 بود که از روش نمونه گیری در دسترس استفاده گردید. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های استاندارد نگرش نسبت به ازدواج، نیرومندی من (ایگو)، انسجام خانواده و جهت گیری مذهبی استفاده شد. داده های به دست آمده در سطح آمار توصیفی محاسبه میانگین و انحراف استاندارد و در سطح آمار استنباطی با استفاده از همبستگی پیرسون و رگرسیون، به وسیله نرم افزارspss نسخه 26 تجزیه و تحلیل شد.یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد قدرت من و دینداری، نگرش به ازدواج را پیش بینی می کنند و بین قدرت من، انسجام خانواده و دینداری با نگرش به ازدواج رابطه مثبت و مستقیم وجود دارد(01/0 P<). نتیجه گیری: با توجه به نتایج حاصل از این پژوهش پیشنهاد می گردد: دانشگاه ها و مراکز آموزشی با اجرای آموزش هایی در راستای تقویت قدرت من (شخصیت مؤثر، با عزت نفس و واقع بین)، استحکام و انسجام خانواده و دینداری جوانان، در جهت نگرش مثبت آنان به ازدواج اقدام نمایند.
نقش میانجی گر ویژگی های شخصیتی در رابطه بین میزان پذیرش واکسن کرونا با اضطراب، افسردگی و استرس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۵۰)
131 - 148
حوزههای تخصصی:
مقدمه: ویروس کووید-19 در طول زمان تغییر شکل می دهد و همچنان در جهان موجود است. بنابراین میزان پذیرش واکسن و عوامل اثر گذار بر آن باید بررسی شود. هدف از پژوهش حاضر تعیین نقش میانجی گر ویژگی های شخصیتی در رابطه میان میزان پذیرش واکسن کرونا با اضطراب، افسردگی و استرس در دوران همه گیری کووید-19 بود.
روش: پژوهش حاضر توصیفی-همبستگی و به روش مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل کلیه بزرگسالان 18 تا 60 سال شهر تهران بود، که 388 نفر (۸۱ مرد و ۲۵۷ زن) از آن ها به روش تصادفی ساده انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه کوتاه هگزاکو، پرسشنامه افسردگی، اضطراب و استرس و پرسشنامه دانش، نگرش، کاربست و نگرانی ها واکسن کووید-19 استفاده شد. سپس داده ها با نرم افزار SPSS (نسخه 24) و AMOSE (نسخه 24) تحلیل شدند.
یافته ها: نتایج نشان داد که اضطراب، افسردگی، استرس بر ویژگی های شخصیتی (۴۱/۰=β و ۰۰۱/۰>P) اثر مثبت و بر مقاومت یا پذیرش واکسن (۱۵/۰-=β و ۰۱۳/۰=P) اثر معکوس معنی دار و همچنین ویژگی های شخصیتی بر مقاومت یا پذیرش واکسن (۱۳/۰-=β و ۰۲۱/۰=P) اثر معکوس و معنی داری دارد.
نتیجه گیری: نتایج حاکی از آن است که متغیر ویژگی های شخصیتی می تواند نقش میانجی (۰۳۸/۰=P) را در رابطه اضطراب، افسردگی، استرس بر مقاومت یا پذیرش واکسن داشته باشد.
اثربخشی مداخله بخشودگی بر تمایل به جبران و انگیزه های بین فردی مرتبط با خطاکاری زنان درگیر طلاق عاطفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی مداخله بخشودگی بر تمایل به جبران و انگیزه های بین فردی مرتبط با خطاکاری زنان درگیر طلاق عاطفی انجام شد. روش : روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمام زنان درگیر طلاق عاطفی بود که در سال 1400-1399 جهت دریافت خدمات مشاوره خانواده به کلینیک های دارای مجوز از سازمان بهزیستی شهر اصفهان مراجعه کردند. با روش نمونه گیری هدفمند در دسترس 40 زن به عنوان نمونه انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش مداخله بخشودگی را در هشت جلسه طی دو ماه دریافت کرد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه طلاق عاطفی گاتمن و انگیزه های بین فردی مرتبط با خطاکاری مک کالو و همکاران استفاده شد. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد مداخله بخشودگی بر تمایل به جبران، انتقام جویی و دوری گزینی زنان درگیر طلاق عاطفی، مؤثر است. همچنین مداخله بخشودگی بر مؤلفه انتقام جویی مؤثر تر بود. بحث و نتیجه گیری: براساس نتایج حاصل از این پژوهش می توان از مداخله بخشودگی به عنوان راهکاری مؤثر برای بهبود عملکرد روانی زوجین درگیر طلاق عاطفی در مراکز مشاوره خانواده، کلینک های تخصصی و مراکز آموزشی پیش از ازدواج بهره برد.
تدوین و اعتباریابی زوج درمانی خردمدار و مقایسه اثربخشی آن با زوج درمانی هیجان مدار بر همدلی شناختی-عاطفی در زوجین با تعارضات زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۷۶
48 - 62
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تدوین و اعتباریابی زوج درمانی خرد مدار و مقایسه اثربخشی آن با زوج درمانی هیجان مدار بر همدلی شناختی-عاطفی در زوجین با تعارضات زناشویی بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل نابرابر و همراه با پیگیری 2 ماهه بود. جامعه آماری کلیه زوجین با تعارضات زناشویی مراجعه کننده به مراکز مشاوره مکث، به روزان و بهسا راز شهر تهران در تابستان و پاییز سال 1402 بودند. در مرحله اول به روش نمونه گیری هدفمند تعداد 24 زوج با نمره 115 و بالاتر در پرسشنامه تعارضات زناشویی ثنایی ذاکر و همکاران (1387) انتخاب و سپس به شیوه تصادفی ساده در 2 گروه آزمایش (هر گروه 8 زوج) و یک گروه کنترل (8 زوج) جایگزین شدند. سپس زوجین گروه های آزمایش تحت زوج درمانی خردمدار و زوج درمانی هیجان مدار قرار گرفتند؛ اما گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکرد و در لیست انتظار باقی ماند. از پرسشنامه تعارضات زناشویی (MCQ) ثنایی ذاکر و همکاران (1387) و مقیاس همدلی اساسی (BES) جولیف و فارینگتون (2006) به منظور گردآوری اطلاعات استفاده شد. تحلیل داده ها از طریق نرم افزار SPSS نسخه 28 با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر انجام شد. نتایج نشان داد هر دو مداخله مذکور تاثیر معناداری بر همدلی شناختی-عاطفی زوجین با تعارضات زناشویی داشته اند (0/05>P). نتایج آزمون تعقیبی بن فرونی نشان داد که زوج درمانی هیجان مدار تاثیر بیشتری نسبت به زوج درمانی خردمدار دارد (0/05>P). می توان نتیجه گیری کرد که علاوه بر اثربخش بودن هر دو زوج درمانی، تقدم استفاده در کاهش مشکلات زوجین با تعارضات زناشویی با زوج درمانی هیجان مدار است.
اثربخشی توانبخشی شناختی بر توجه و حافظه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۸ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۱۱۲)
427 - 436
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین تأثیر توانبخشی شناختی بر سطوح مختلف توجه و مؤلفه های حافظه در کارکنان ادارات شهر شیراز بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی و طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را کارکنان سه اداره شهر شیراز در سال 1401 تشکیل دادند، که با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و تعداد 30 نفر از کارکنانی که نمره مطلوبی در مصاحبه سلامت روانی و شناختی داشتند انتخاب و به شکل تصادفی در یکی از گروه های پژوهش گمارش شدند. برای اجرای مداخلات از پروتکل توانبخشی شناختی نجاتی (1396) و برای جمع آوری داده ها از آزمون های عملکرد مداوم (لزاک، 1995)، استروپ (بروزشده توسط داویدسون و همکاران، 2003)، توجه تقسیم شده (مؤسسه سینا، 1390)، N-BACK (کرکنر، 1958) و حافظه وکسلر بزرگسالان (وکسلر، 1981) استفاده شد که نتایج روایی و اعتبار ابزار حاکی از مطلوب بودن آنها بود. برای تحلیل داده ها از آزمون MANOVA استفاده شد و یافته ها نشان داد، مداخله توانبخشی شناختی تأثیر معناداری بر افزایش سطوح توجه پایدار و توجه انتخابی داشت اما بر توجه تقسیم شده تأثیر معناداری نداشت. همچنین تأثیر معناداری بر هر سه مؤلفه حافظه (کلامی، دیداری و فعال) داشت. با توجه به یافته های پژوهش می توان از توانبخشی شناختی به عنوان روشی مطلوب برای افزایش کارکردهای شناختی توجه و حافظه استفاده کرد.
Marital Satisfaction Based on Father Involvement in Parenting, Problem-Solving Skills, and Cognitive Emotion Regulation through Emotional Empathy in Mothers of Children with Cerebral Palsy(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Objective: This study aimed to investigate marital satisfaction based on father involvement in parenting, problem-solving skills, and cognitive emotion regulation through emotional empathy in mothers of children with cerebral palsy. Methods: The research design was descriptive-survey and used a structural equations approach. The statistical population included 148 mothers of children with cerebral palsy in the city of Rasht in 2022. Using a census and purposive sampling method, all 148 individuals were selected as the sample. Data were collected using the ENRICH Marital Satisfaction Questionnaire, Alabama Parenting Test (Parent Form), Family Problem-Solving Questionnaire, Emotion Regulation Questionnaire, and Emotional Empathy Questionnaire. Data analysis was performed using SPSS (version 28) and Lisrel (version 10). Findings: The findings showed a direct relationship between father involvement in parenting, problem-solving skills, cognitive emotion regulation, and emotional empathy with marital satisfaction (p ≤ .01). An indirect relationship was also found between father involvement in parenting, problem-solving skills, and cognitive emotion regulation through the mediation of emotional empathy with marital satisfaction (p ≤ .01). Conclusion: To alleviate or reduce the burden on mothers of children with cerebral palsy, fathers must actively participate in parenting. This collaboration enables both parents to solve problems and control negative emotions while supporting each other with a high level of emotional empathy, thereby fostering and enhancing marital satisfaction.
نقش القای هیجان بر حافظه کاذب با نقش میانجی سوگیری توجه در بیماران مبتلا به اختلال خلقی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: خلق فرد بر توجه انتخابی و حافظه کاذب تاثیر دارد؛ اما پاسخ به این پرسش که کدام نوع خلق (منفی یا مثبت) و در کدام موقعیت هیجانی (منفی یا مثبت) بیشترین حافظه کاذب را ایجاد می کند، پژوهش های بیشتری می طلبد. پژوهش حاضر با هدف مشخص کردن نقش القای هیجان بر حافظه کاذب با نقش میانجی سوگیری توجه در بیماران مبتلا به اختلال خلقی انجام شد. مواد و روشها: روش پژوهش نیمه آزمایشی و جامعه آماری شامل کلیه زنان و مردان مبتلا به اختلال افسردگی اساسی و اختلال دوقطبی I(دوره مانیا) مراجعهکننده به بیمارستان روانپزشکی رازی بودند. 54 نفر زن و 54 نفر مرد به روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. درهر گروه، 9 مرد و 9 زن گنجانده شد. به 36 نفر از آزمودنیها خلق مثبت و 36 نفر دیگر خلق منفی القا شد و به 36 نفر گروه کنترل هیچ خلقی القا نشد. پرسشنامه حافظه کاذب(DRM) به عنوان پیش آزمون برای سنجش میزان حافظه کاذب آزمودنی ها اجرا شد. و سپس تکلیف حافظه کاذب مبتنی بر پارادایم DRM (پس آزمون) با روش القای خلق برای سنجش میزان حافظه کاذب با محتوای هیجانی مختلف شامل مثبت، منفی و خنثی از طریق نمایش فیلم استفاده شد. پس از آن آزمون استروپ (سوءگیری توجه) نیز برای بررسی میزان حالات هیجانی و تاثیر آن بر سوءگیری توجه اجرا شد. از آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره و تحلیل کواریانس با استفاده از نرم افزار آماری 29 وpls3 , SPSS جهت تجزیه و تحلیل داده ها استفاه گردید. یافتهها: القای خلق به واسطه سوگیری توجه بر حافظه کاذب تأثیر غیرمستقیم دارد. (P>0/001) نتیجهگیری: نتایج نشان داد که سوگیری توجه در رابطه بین القای خلق و حافظه کاذب نقش میانجی دارد.
مقایسه اثربخشی تمرینات نوروفیدبک و تحریک الکتریکی فراجمجمه ای در ترکیب با تمرینات تعادلی بر تعادل بیماران ام اس
حوزههای تخصصی:
مقدمه: مولتیپل اسکلروزیس یک بیماری است که باعث از بین رفتن پوشش محافظ اعصاب می شود، همچینین می تواند باعث بی حسی، ضعف، مشکل در راه رفتن، تغییرات بینایی و سایر علائم شود.. هدف: هدف پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی تمرینات نوروفیدبک و تحریک الکتریکی فراجمجمه ای در ترکیب با تمرینات تعادلی بر تعادل بیماران ام اس است. روش: طرح این پژوهش شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون– پس آزمون با دو گروه بود. جامعه آماری شامل بیماران مبتلابه ام اس شهرستان ارومیه در سال 1402 بودند. تعداد 34 بیمار به صورت هدفمند انتخاب شدند و پس از تحریک فراجمجمه ای مغز برای هشت جلسه 20 دقیقه ای و تمرینات نوروفیدبک هاموند برای 8 جلسه 30 دقیقه ای همراه با تمرینات فرانکل با آزمون های برگ و آزمون نشستن و برخاستن مورد ارزیابی قرار گرفتند. برای تحلیل داده ها ازروش تحلیل کوواریانس با نرم افزار SPSS نسخه 26 استفاده شد یافته:یافته ها نشان داد که نوروفیدبک و تحریک الکتریکی فراجمجمه ای بر تعادل ایستا و پویا تأثیر داشته و باعث بهبود آن می شوند (p<0/01) و این دو روش درمانی در بهبود تعادل ایستا و پویا تفاوت معناداری دارند عملکرد گروه نوروفیدبک بهتر ازگروه تحریک الکتریکی فراجمجمه ای بود نتیجه گیری: با توجه به تأثیر بیشتر تمرینات نوروفیدبک همراه با تمرینات فرانکل بر تعادل ایستا و پویا بیماران ام اس می توان عنوان کرد که انجام تمرین نوروفیدبک همراه با تمرینات تعادلی می تواند راهبرد موثرتری برای بهبود تعادل ایستا و پویا باشد.
بررسی اثربخشی درمان فراتشخیصی یکپارچه بر تمایل مجدد به خودکشی در بیماران دارای سابقه اقدام به خودکشی
حوزههای تخصصی:
پیش زمینه و هدف: خودکشی، اقدام به رفتاری خود آسیب رسان است که باهدف مرگ انجام می شود و همواره تبعات بسیاری برای جوامع داشته است. این مطالعه باهدف بررسی اثربخشی درمان فراتشخیصی یکپارچه بر تمایل مجدد به خودکشی در بیماران دارای سابقه اقدام به خودکشی مراجعه کننده به بیمارستان های اعصاب و روان تهران انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی و دارای طرح پیش آزمون- پس آزمون، همراه با گروه کنترل می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل بیماران طیف سنی 18 تا 40 سال، مراجعه کننده به بیمارستان های اعصاب و روان شهر تهران باسابقه حداقل یک بار اقدام به خودکشی در سال 1402 بود، حجم نمونه این پژوهش برابر با 44 نفر با گمارش تصادفی در 2 گروه 22 نفری کنترل و آزمایش بود که به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. یافته ها: یافته های این پژوهش نشان داد که درمان فراتشخیصی یکپارچه بر تمایل به خودکشی مجدّد بیماران دارای سابقه اقدام به خودکشی مراجعه کننده به بیمارستان های اعصاب و روان تأثیر معناداری داشته است ( 05/0 P=). نتیجه: نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که درمان فراتشخیصی یکپارچه با استفاده از آموزش آگاهی هیجانی، بازشناسی هیجان ها، شناسایی الگوهای اجتناب از هیجان و ارزیابی مجدد شناختی منجر به کاهش تمایل به خودکشی در بیماران باسابقه اقدام به خودکشی مراجعه کننده به بیمارستان های اعصاب و روان می شود.
مطالعه موردی فوبیای پرندگان و روش درمان آن
حوزههای تخصصی:
هدف از نگارش مقاله حاضر، مطالعه موردی فوبیای پرندگان و روش درمان آن می باشد. فوبیا به پرندگان، یک نوع اختلال اضطراب اجتماعی است که باوجود ترس و اضطراب شدید در مواجهه با پرندگان همراه است. افرادی که از این فوبیا رنج می برند، ممکن است در حضور یا حتی فکر به پرندگان علائم اضطراب شدیدی نشان دهند. این اختلال ممکن است به دلیل تجربه های ناخوشایند یا ترسناک درگذشته در مورد پرندگان شکل گیرد. علل دیگر می توانند شامل شاهد بودن یا شنیدن درباره حوادث ترسناک مربوط به پرندگان، ترس از تماس ناگهانی با پرندگان یا خطری که در ذهن فرد ایجاد می کنند، و همچنین تأثیرات محیطی و فرهنگی باشند. افراد مبتلابه فوبیای پرندگان ممکن است علائمی مانند ترس نسبتاً بزرگ از نزدیکی با پرندگان، اضطراب شدید، آرامش نداشتن در حضور پرندگان، تنش عصبی، علائم فیزیکی ناخوشایند مانند تپش قلب، تنگی نفس، عرق زایی، لرزش و احساس مرگ ومیر تجربه کنند. برای درمان این نوع فوبیا روش های متفاوتی وجود دارد که با توجه به اهمیت موضوع به آن پرداخته شد. در انتهای مقاله نیز پیشنهادهایی در رابطه با فوبیای پرندگان و روش درمان آن ارائه شد.
رابطه هوش معنوی و تنظیم شناختی هیجان با تاب آوری زنان سرپرست خانوار
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه هوش معنوی و تنظیم شناختی هیجان با تاب آوری زنان سرپرست خانوار بود. روش پژوهش کمی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه زنان سرپرست خانوار تحت پوشش سازمان بهزیستی شهر تهران در سال 1398 بودند. حجم نمونه در این تحقیق بر اساس فرمول کوکران 368 نفر در نظر گرفته شد. به منظور گردآوری داده های پژوهش از پرسشنامه تاب آوری (کانر و دیویدسون، 1992)، هوش معنوی (کینگ، 2008) و تنظیم شناختی هیجان (گارنفسکی و همکاران، 2001) استفاده شد. در این پژوهش از ضریب همسبتگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه از طریق نرم افزار Spss-19 برای تحلیل داده ها استفاده گردید. بر اساس نتایج به دست آمده، تفکر وجودی انتقادی، تولید معنای شخصی، بسط حالت هوشیاری و آگاهی متعالی به ترتیب توانستند 17%، 6%، 18% و 13% از تغییرات تاب آوری را تبیین نمایند. همچنین نتایج نشان داد مؤلفه های پذیرش، تمرکز مجدد مثبت، تمرکز مجدد برنامه ریزی و ارزیابی مجدد توانستند به میزان 24%، 15%، 20% و 12% از تغییرات تاب آوری با را به صورت مثبت و معنادار پیش بینی نمایند و فاجعه انگاری 11% به صورت منفی و معنادار قادر به پیش بینی تاب آوری در زنان سرپرست خانوار است و در انتها بر اساس نتایج به دست آمده هوش معنوی توانست 22% تاب آوری در زنان سرپرست خانوار را پیش بینی نماید. همچنین تنظیم شناختی هیجانی نیز 37% از تاب آوری زنان سرپرست خانوار را پیش بینی نمود. بنابراین هوش معنوی و تنظیم شناختی هیجان بر تاب آوری نقش پیش بینی کنندگی دارد و با ارتقاء آن ها می توان سطح تاب آوری را در زنان سرپرست خانوار بالا برد.
رابطه تعارض با والدین و اعتیاد به اینترنت در نوجوان: نقش تعدیل کننده سبک های مقابله و جنسیت
حوزههای تخصصی:
پیش زمینه و هدف: اعتیاد به اینترنت یک نگرانی فزاینده در میان نوجوانان است که پیامدهای منفی بالقوه ای برای عملکرد تحصیلی، رشد اجتماعی و سلامت روان به دنبال دارد. پژوهش حاضر باهدف بررسی رابطه تعارض با والدین با اعتیاد به اینترنت با نقش تعدیل کنندگی سبک های مقابله و جنسیت انجام در نوجوانان شهرستان کاشان صورت گرفت. مواد و روش کار: روش پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر و پسر مقطع متوسطه اول و دوم شهرستان کاشان در سال تحصیلی 1400-1401 بودند که از این میان، تعداد 400 نفر به روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. جهت گردآوری داده ها از پرسش نامه های اعتیاد به اینترنت یانگ (1996)، راهبردهای تعارض اشتراوس (1979)، شاخص استراتژی مقابله امیر خان (1990) استفاده شد. یافته ها: تحلیل داده ها با استفاده از روش رگرسیون سلسله مراتبی انجام شد و نتایج نشان داد که تعارض با والدین، به طور مستقیم 40/0 اعتیاد به اینترنت را پیش بینی می کند. هم چنین نقش تعدیل کنندگی سبک های مقابله ای، هر سه سبک حمایت اجتماعی، حل مسئله و اجتناب تائید شد. اما در خصوص نقش تعدیل کنندگی متغیر جنسیت، نتایج نشان داد رابطه بین تعارض با والدین با استفاده مفرط از اینترنت در بین نوجوانان دختر و پسر، تفاوت معناداری ندارد. بحث و نتیجه گیری: با توجه به نتایج فوق، لازم است جهت آشنایی والدین و فرزندان با تفاوت های نسلی، نوع برخورد سازنده با یکدیگر، ایجاد و حفظ رابطه مثبت در بین اعضای خانواده و همچنین فرهنگ استفاده صحیح و مناسب از اینترنت، برنامه هایی مناسب طراحی و اجرا شود.