نمایش ۲۸۱ تا ۳۰۰ مورد از کل ۱٬۸۲۰ مورد.
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ دی ۱۴۰۳ شماره ۱۰ (پیاپی ۱۰۳)
۱۷۰-۱۶۱
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین برازش مدل ساختاری افسردگی بر اساس فرایند و محتوای خانواده در زوجین بدون فرزند با نقش میانجی گری تمایزیافتگی خود انجام شد. روش پژوهش، توصیفی- همبستگی از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه آماری، شامل کلیه زوجین بدون فرزند ساکن شهرستان گنبدکاووس در سال ۱۴۰۲ بود که از بین آن ها ۱۳۰ زوج (۲۶۰ نفر) از طریق نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسش نامه های افسردگی بک (BDI-II، بک و همکاران، ۱۹۶۳)، فرایند و محتوای خانواده (FPC، سامانی، ۲۰۰۵) و تمایزیافتگی خود (DSI-R، اسکورن و فریدلندر، ۱۹۹۸) بود. داده ها به روش تحلیل معادلات ساختاری مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. نتایج بیانگر برازش مطلوب مدل پژوهش بود. نتایج نشان داد که در بین زوجین بدون فرزند فرایند و محتوای خانواده به صورت مثبت و معنادار بر تمایزیافتگی خود اثر دارد (001/0>P). در بین زوجین بدون فرزند تمایزیافتگی خود به صورت منفی و معنادار بر افسردگی اثر دارد (001/0>P). همچنین تمایزیافتگی خود در زوجین بدون فرزند اثر فرایند و محتوای خانواده بر افسردگی را به صورت منفی و معنادار میانجیگری می کند (001/0>P)؛ بنابراین می توان نتیجه گرفت، تمایزیافتگی خود با توجه به نقش فرایند و محتوای خانواده می توانند تبیین کننده افسردگی زوجین بدون فرزند باشد.
مقایسه فشار زمانی و اضطراب مربوط به شغل در کارکنان دارای فرسودگی شغلی بالا و فرسودگی شغلی پایین سازمان تامین اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ فروردین ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۹۴)
151 - 160
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر مقایسه فشار زمانی و اضطراب مربوط به شغل در کارکنان دارای فرسودگی شغلی بالا و فرسودگی شغلی پایین سازمان تأمین اجتماعی بود. پژوهش حاضر به لحاظ هدف کاربردی و از نظر روش علی- مقایسه ای بود. جامعه پژوهش را کلیه کارکنان مرد و زن شاغل در سازمان تأمین اجتماعی شهر تهران در سال 1400- 1399 تشکیل دادند که از بین آنها 50 کارمند دارای فرسودگی شغلی بالا و 50 کارمند دارای فرسودگی شغلی پایین به عنوان نمونه و به صورت هدفمند انتخاب شدند. ابزار پژوهش حاضر شامل پرسشنامه فرسودگی شغلی مسلش و همکاران (MBI، 1981) و استرس شغلی پارکر و همکاران (MPS، 1983) بود. داده های پژوهش، به روش تحلیل واریانس چند متغیره (MANOVA) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد بین مقایسه فشار زمانی و اضطراب مربوط به شغل در کارکنان دارای فرسودگی شغلی بالا و کارکنان دارای فرسودگی شغلی پایین تفاوت معناداری وجود دارد (05/0>P)؛ به طوری که اندازه اثر حاکی از آن است که حدود 7/58 درصد از تغییرات فشار زمانی و 57 درصد از تغییرات اضطراب مربوط به شغل در کارکنان سازمان تأمین اجتماعی تحت تأثیر «میزان فرسودگی شغلی» در آن ها است. از یافته های فوق می توان نتیجه گرفت که فرسودگی شغلی در افزایش فشار زمانی و اضطراب مربوط به شغل در کارکنان سازمان تأمین اجتماعی موثر است.
مقایسه اثربخشی آموزش هوش معنوی و تنظیم شناختی هیجان بر خودناتوان سازی تحصیلی دانش آموزان نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ شهریور ۱۴۰۳ شماره ۶ (پیاپی ۹۹)
۱۵۸-۱۴۹
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی آموزش هوش معنوی و تنظیم شناختی هیجان بر خودناتوان سازی تحصیلی دانش آموزان نوجوان بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون_پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان نوجوان دختر پایه دهم شهرستان بیرجند به تعداد 2195 نفر بود که در سال تحصیلی 1401-1400 مشغول به تحصیل بوده ند. نمونه پژوهش طبق جدول کوهن، برای هر گروه 25 نفر در نظر گرفته شد که با استفاده از نمونه گیری در دسترس 75 نفر انتخاب و سپس در دو گروه آزمایش (آموزش هوش معنوی و آموزش تنظیم شناختی هیجان) و کنترل به روش تصادفی ساده گمارده شدند. دو گروه آزمایش، مداخله مبتنی بر هوش معنوی و آموزش تنظیم شناختی هیجان را که هر دو در هشت جلسه 90دقیقه ای تنظیم شدند دریافت کردند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس خودناتوان سازی تحصیلی جونز و رودوالت (1982، SHS) استفاده شد. داده ها به وسیله تحلیل کوواریانس چندمتغیری تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون، بین میانگین پس آزمون خودناتوان سازی تحصیلی در سه گروه تفاوت معنی داری در سطح 05/0 وجود داشت. علاوه بر این بین میانگین دو گروه آزمایش در خودناتوان سازی تحصیلی، تفاوت معنی داری در سطح 05/0 وجود داشت. از یافته های فوق می توان نتیجه گرفت که برای کاهش خودناتوان سازی تحصیلی استفاده از آموزش هوش معنوی، از اثربخشی بیشتری برخوردار است.
مقایسه شادکامی و توانمندی های منش بر اساس جنسیت و نگرش به نقش جنسیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین مقایسه شادکامی و توانمندی های منش بر اساس جنسیت و نگرش به نقش جنسیتی انجام شد. این پژوهش توصیفی و از نوع علی مقایسه ای بود. جامعه آماری کل دانشجویان شهر تهران در نظر گرفته شد در سال 1401 بودند. حجم نمونه در این مطالعه 600 نفر (296 زن) و (304 مرد) در نظر گرفته شد. نمونه گیری به روش تصادفی خوشه ای انجام شد. جمع آوری داده ها با استفاده از پرسشنامه شادکامی آکسفورد (OHQ؛ ارگایل، 1989)، پرسشنامه ارزش های فعال در عمل (VIA-IS؛ پترسون و سلیگمن، 2004) و پرسشنامه نگرش به نقش جنسیتی (ATGRQ؛ کیانی و همکاران، 1387) انجام شد. تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل واریانس چند متغیره انجام شد. یافته ها نشان داد بین جنسیت و شادکامی و همچنین بین جنسیت و زیرمقیاس هاس شادکامی تفاوت معناداری وجود نداشت (05/0<P)؛ همچنین نتایج نشان داد که بین جنسیت و نمره کل توانمندی های منش و فضیلت های منش تفاوت معناداری وجود نداشت (05/0<P). نتایج دیگر نشان داد که بین نگرش های جنسیتی (سنتی/ برابرخواه) و نمره شادکامی تفاوت معنادار وجود داشت (05/0>P)؛ در واقع نمره شادکامی افراد سنتی به طور معنادار بیشتر از افراد برابرخواه بود. اما در زمینه توانمندی های منش و فضیلت های منش تفاوت معناداری بین دو نگرش جنسیتی (سنتی/ برابرخواه) وجود نداشت (05/0<P). بنابراین می توان نتیجه گرفت که جنسیت تاثیری بر شادکامی و توانمندی های منش ندارد؛ اما نگرش جنسیتی سنتی می توان موجب شادکامی بیشتر شود.
نقش واسطه ای مشکلات بین شخصی در رابطه بین ویژگی های شخصیت و اختلال عملکرد جنسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناخت متغیرهای تأثیرگذار بر پدیدآیی اختلال های جنسی اهمیت بسزایی دارد. آگاهی از شیوه عملکرد و رابطه این متغیرها با یکدیگر در حوزه پیشگیری و درمان اختلال های جنسی می تواند سلامت جنسی زوجین را بهبود بخشد و هزینه های تحمیل شده روان شناختی و جامعه شناختی آن را کاهش دهد. پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش واسطه ای مشکلات بین شخصی در رابطه بین ویژگی های شخصیت و اختلال عملکرد جنسی در بیماران مبتلا به اختلال عملکرد جنسی شهر تهران انجام شد. تعداد 101 بیمار مبتلا به اختلال عملکرد جنسی (49 زن، 52 مرد) در این پژوهش شرکت کردند. شرکت کنندگان مقیاس پنج عاملی شخصیت نئو (NEO-FFI)، مقیاس عملکرد جنسی (FSFI، IIEF) و مقیاس مشکلات بین شخصی (IIP) را تکمیل کردند. برای تحلیل داده های پژوهش از شاخص ها و روش های آماری شامل فراوانی، درصد، میانگین، انحراف استاندارد، ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که ویژگی های شخصیت با اختلال عملکرد جنسی و مشکلات بین شخصی و اختلال عملکرد جنسی با مشکلات بین شخصی رابطه داشت (01/0=p). نقش واسطه ای مشکلات بین شخصی در رابطه بین ویژگی های شخصیت و اختلال عملکرد جنسی تأیید شد (01/0p>، 47/0=β). بر اساس یافته های پژوهش می توان نقش ویژگی های شخصیت و تأثیر آن بر مشکلات بین شخصی و در نتیجه اختلال عملکرد جنسی را تأیید کرد. استفاده از این یافته ها در زمینه پیشگیری از اختلال های جنسی و درمان اختلال های جنسی از دستاوردهای عملی این پژوهش محسوب می شود.
اثربخشی درمان تنظیم هیجان بر فرسودگی شغلی و خستگی ذهنی پرستاران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ آذر ۱۴۰۳ شماره ۹ (پیاپی ۱۰۲)
۱۰۰-۹۱
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان تنظیم هیجان بر فرسودگی شغلی و خستگی ذهنی پرستاران انجام شد. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل و دوره پیگیری دوماهه بود. جامعه آماری پژوهش متشکل از تمامی پرستاران بیمارستان شهید لواسانی شهر تهران در بهار سال 1402 بود که از بین آنان تعداد 30 نفر (15 نفر در گروه گواه و 15 در گروه آزمایش) از طریق روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه جایگذاری شدند. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه های فرسودگی شغلی مسلش و جکسون (1981، MBI) و خستگی ذهنی جانسون و همکاران (2010،MFS ) استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که بین میانگین پس آزمون فرسودگی شغلی و خستگی در دو گروه آزمایش و گواه تفاوت معناداری 01/0 وجود داشت. علاوه بر این نتایج نشان داد که این مداخله توانسته تأثیر خود را در طول زمان نیز به شکل معناداری حفظ نماید (۰۰۰۱/0>P). در نتیجه آموزش تنظیم هیجان با بهره گیری از فنونی همانند افکار هیجانات و رفتار آگاهانه می تواند به عنوان رویکردی مؤثر برای کاهش فرسودگی شغلی و خستگی ذهنی پرستاران مورد استفاده قرار گیرد.
مدل ساختاری بلوغ عاطفی بر اساس سبک های هویت با نقش میانجی گری معنای زندگی در نوجوانان متوسطه دوم شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای معنای زندگی در رابطه بین سبک های هویت با بلوغ عاطفی شده انجام شد. پژوهش حاضر توصیفی_همبستگی از نوع تحلیل مسیر بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه نوجوانان دختر مشغول به تحصیل در مقطع متوسطه دوم شهر تهران در سال تحصیلی 1401- 1400 بودند. به روش نمونه گیری در دسترس، نمونه ای تعداد 289 نفر انتخاب و در مطالعه شرکت کردند. ابزارهای این پژوهش شامل مقیاس بلوغ عاطفی (EMS، سینگ و بهارگاوا، 1990)، سیاهه سبک هویت (ISI، برزونسکی، 1992) و پرسشنامه معنای زندگی (MLQ، استگر و همکاران، 2006) بودند. داده ها با استفاده از روش تحلیل مسیر تجزیه و تحلیل شدند. نتایج تحلیل معادلات ساختاری حاکی از برازش مناسب مدل بود. یافته ها نشان داد که سبک های هویت اطلاعاتی و متعهد به صورت مستقیم قادر به پیش بینی بلوغ عاطفی بودند (۰01/۰p‹). همچنین سبک های هویتی سردرگم و هنجاری به صورت غیرمستقیم از طریق معنای زندگی توانستند بلوغ عاطفی را پیش بینی کند (۰01/۰p‹). این نتایج نشان می دهد که سبک های هویت با توجه به نقش مهم معنای زندگی می توانند تبیین کننده بلوغ عاطفی باشند و لزوم توجه به این عوامل در تعامل با یکدیگر ضروری است.
پیش بینی پذیرش خود بعد از عمل جراحی زیبایی براساس ویژگی های شخصیتی و طرحواره های هیجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ بهمن ۱۴۰۳ شماره ۱۱ (پیاپی ۱۰۴)
۱۴۴-۱۳۵
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی پذیرش خود بعد از عمل جراحی زیبایی براساس ویژگی های شخصیتی و طرحواره های هیجانی انجام شد. روش پژوهش حاضر توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمامی زنان و مردان با تجربه جراحی زیبایی مراجعه کننده به کلینیک های زیبایی شهر تهران در شش ماهه اول سال 1401 بود که به روش نمونه گیری در دسترس از بین افراد مراجعه کننده به این کلینیک ها تعداد 300 نفر انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه پذیرش بی قید و شرط خود (USAQ، چمبرلین و هاگا، 2001)، پرسشنامه شخصیتی نئو (NEO، کاستا و مک کری، 1989) و مقیاس طرحواره های هیجانی (ESC، لیهی، 2002) بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی چندگانه به روش همزمان استفاده شد. نتایج نشان داد بین روان رنجورخویی، برون گرایی و طرحواره های غیرانطباقی با پذیرش خود رابطه منفی و معنادار و بین تجربه گرایی، توافق پذیری، وظیفه شناسی و طرحواره های انطباقی با پذیرش خود رابطه مثبت و معنادار وجود دارد (01/0>p). همچنین نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که ویژگی های شخصیتی و طرحواره های هیجانی در مجموع 79/0 پذیرش خود را تبیین می کنند. بنابراین پیشنهاد می شود در اجرای برنامه های پیشگیری و درمانی به بررسی و ارزیابی پذیرش خود، ویژگی های شخصیتی و طرحواره های هیجانی پرداخته شود.
اثربخشی هنردرمانی متمرکز بر شفقت بر سرمایه روان شناختی و نشخوار خشم نوجوانان بدسرپرست و بی سرپرست(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی هنردرمانی متمرکز بر شفقت بر سرمایه روان شناختی و نشخوار خشم نوجوانان دختر بدسرپرست و بی سرپرست بود. پژوهش به روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل اجرا شد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه نوجوانان دختر بدسرپرست و بی سرپرست بوشهر در سال 1402 بود که به روش نمونه گیری در دسترس تعداد 30 نفر از آن ها انتخاب و به صورت تصادفی در گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 15 نفر) گمارده شدند. ابزار اندازه گیری شامل پرسش نامه سرمایه های روان شناختی (PCQ، لوتانز و آولیو، 2007) و مقیاس نشخوار خشم (ARS، سوخودولسکی و همکاران، 2001) بود. داده های پژوهش با استفاده از روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون تفاوت معناداری (۰۱/0>p)، میان پس آزمون گروه آزمایش و کنترل در سرمایه های روان شناختی (خودکارآمدی، امیدواری، تاب آوری، خوشبینی) و نشخوار خشم (پس فکرهای خشم، افکار انتقام، خاطره های خشم و شناختن علت ها) وجود داشت. بنابراین، می توان نتیجه گرفت که هنردرمانی متمرکز بر شفقت از روش های اثربخش در بهبود سرمایه های روان شناختی و نشخوار خشم نوجوانان بدسرپرست و بی سرپرست است.
رابطه بین شفقت بدنی و اضطراب اجتماعی با نقش میانجی شرم بدنی در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ آبان ۱۴۰۳ شماره ۸ (پیاپی ۱۰۱)
۲۴۰-۲۳۱
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تعیین نقش میانجی شرم بدنی در رابطه بین شفقت بدنی و اضطراب اجتماعی بود. این پژوهش توصیفی-همبستگی از نوع مدلیابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد لاهیجان در سال 1402 بودند؛ در این مطالعه 280 دانشجو به روش دردسترس انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها از مقیاس شفقت به بدن (BCS؛ آلتمن و همکاران، 2020)، پرسشنامه اضطراب اجتماعی بزرگسالان (SAQ-A30، کابالو و همکاران، 2010) و مقیاس شرم از تصویر بدنی (BISS، دوارت و همکاران، 2014) استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده از روش معادلات ساختاری انجام شد. نتایج نشان داد که مدل ارائه شده از برازش مطلوب برخوردار بود. نتایج ضرایب اثرات مستقیم نشان داد که شفقت بدنی به طور منفی بر اضطراب اجتماعی اثر مستقیم و معنادار داشت؛ شرم بدنی به طور مثبت بر اضطراب اجتماعی اثر مستقیم داشت؛ همچنین شفقت بدنی به طور منفی بر شرم بدنی اثر مستقیم داشت (05/0>P). نتایج آزمون بوت استرپ نشان داد که شرم بدنی بین شفقت به بدن و اضطراب اجتماعی نقش میانجی داشت (05/0>P). نتایج این مطالعه نشان داد که شفقت بدنی نقش موثری بر کاهش اضطراب اجتماعی داشت؛ همچنین این رابطه توسط شرم بدنی میانجی گری شد. در واقع می توان گفت که شفقت به واسطه کاهش شرم بدنی منجر به بهبود اضطراب اجتماعی شد.
بررسی ویژگی های روان سنجی مقیاس صفات نسبت داده شده ی خاص موقعیت در تعارضات زوجین ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۹۵)
79 - 88
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی ویژگی های روان سنجی مقیاس صفات نسبت داده شده خاص موقعیت در تعارضات زوجین ایرانی بود. جامعه آماری دانشجویان متأهل دانشگاه های شهر تهران در سال 1402 بود که از این بین ۲۴۹ دانشجوی متأهل بر اساس نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش مقیاس صفات نسبت داده شده خاص موقعیت در تعارضات زوجین) CSCS؛ باکر-فولگهام و همکاران،2016)، مقیاس شادکامی زناشویی(MHS؛ آرزین و همکاران، 1973) و پرسشنامه تعارضات زناشویی (MCQ؛ ثنایی،1379) بود. جهت بررسی روایی و پایایی مقیاس از روایی همگرا و واگرا از طریق محاسبه همبستگی پیرسون و آزمون آلفای کرونباخ و ضریب دونیمه سازی استفاده شد. نتایج نشان داد با توجه به میزان آلفای کرونباخ محاسبه شده (94/0) و ضریب دونیمه سازی (93/0)، مقیاس از پایایی مناسبی برخوردار است. بر اساس همبستگی بالایی که بین مقیاس صفات نسبت داده شده خاص موقعیت در تعارضات زوجین با مقیاس شادکامی زناشویی (491/0-r=) و پرسشنامه تعارضات زناشویی (532/0r=) وجود داشت می توان گفت این مقیاس روایی همگرا و واگرایی مطلوبی را داراست. جهت بررسی روایی سازه، تحلیل عامل تأییدی انجام و روایی مقیاس تائید گردید. ضریب همبستگی بازآزمایی مقیاس صفات نسبت داده شده خاص موقعیت در تعارضات زوجین معنی دار و برابر ۹۹۴/0 محاسبه شد. این نتایج نشان می دهد که نسخه فارسی مقیاس صفات نسبت داده شده خاص موقعیت در تعارضات زوجین روایی و پایایی مناسب را داشته و درنتیجه زوج درمانگران و روان درمانگران می توانند از آن به عنوان یک ابزار معتبر در کار با زوج های ایرانی استفاده کنند.
مقایسه کیفیت زندگی، تصویر بدنی و تاب آوری در دختران مبتلا و غیرمبتلا به سندروم پیش از قاعدگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ خرداد ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۹۶)
83 - 92
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه کیفیت زندگی، تصویر بدنی و تاب آوری در دختران مبتلا و غیر مبتلا به سندروم پیش از قاعدگی انجام شد. نوع پژوهش توصیفی و روش آن نیز علّی- مقایسه ای بود. جامعه آماری شامل تمامی دانشجویان دختر مجرد رشته روانشناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد رشت در سال تحصیلی 1402-1401 به تعداد 390 نفر بود که تعداد 120 نفر (60 نفر دارای سندروم پیش از قاعدگی و 60 نفر بدون سندروم پیش از قاعدگی) به روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های غربالگری علائم سندروم قبل از قاعدگی (PSST) برناستین (2007)، کیفیت زندگی (QLQ) سازمان بهداشت جهانی (1996)، تصویر بدنی (BIQ) کش و همکاران (1990) و تاب آوری (RQ) کانور و دیویدسون (2003) استفاده شد. برای تحلیل داده ها از روش آماری تحلیل واریانس چندمتغیری استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد بین کیفیت زندگی، تصویر بدنی و تاب آوری در دختران مبتلا و غیرمبتلا به سندروم پیش از قاعدگی تفاوت معناداری وجود داشت. نمرات میانگین گروه دختران بدون سندروم پیش از قاعدگی بالاتر از گروه دختران دارای سندروم پیش از قاعدگی بود (05/0>p). بر اساس یافته های پژوهش حاضر می توان نتیجه گرفت که کیفیت زندگی، تصویر بدنی و تاب آوری سازه هایی هستند که برای ارتقاء برنامه های زندگی در دختران دارای سندروم پیش از قاعدگی تأثیرگذار می باشند.
نقش واسطه ای خشونت زناشویی در رابطه بین صفات تاریک شخصیت با فرسودگی زناشویی در زنان متاهل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ خرداد ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۹۶)
205 - 214
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای خشونت زناشویی در رابطه بین صفات تاریک شخصیت با فرسودگی زناشویی در زنان متاهل انجام شد. این پژوهش توصیفی - همبستگی به روش مدلیابی معادلات ساختاری انجام شد. جامعه آماری پژوهش، تمامی زنان متاهل مراجعه کننده به مراکز بهزیستی و مشاوره شهر تنکابن در سال 1401 بودند. نمونه پژوهش 278 نفر از زنان متاهل بودند که به روش در دسترس انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها از سنجش فرسودگی زناشویی (CBM) پاینز (1996)، پرسش نامه های تاکتیک های حل تعارض (CTS-2) استراس و همکاران (1996) و سه گانه تاریک شخصیت (SD3) جونز و پالهوس (2014) استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد مدل پیشنهادی از برازش مطلوب برخوردار بوده است. همچنین نتایج نشان داد که اثر مستقیم صفات تاریک شخصیت بر خشونت زناشویی و فرسودگی زناشویی و خشونت زناشویی بر فرسودگی زناشویی معنادار بود (05/0>P). در نهایت نتایج نشان داد که نقش میانجی خشونت زناشویی بین صفات تاریک شخصیت و فرسودگی زناشویی معنادار بود (05/0>P). می توان نتیجه گرفت که صفات تاریک شخصیت به صورت مستقیم و به واسطه خشونت زناشویی می توانند بر فرسودگی زناشویی تاثیر داشته باشند.
طراحی الگوی هویت یابی اجتماعی مبتنی بر تجربه زیسته دختران نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ تیر ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۹۷)
41 - 52
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف طراحی الگوی هویت یابی اجتماعی مبتنی بر تجربه زیسته دختران نوجوان صورت گرفت. روش پژوهش کیفی از نوع داده بنیاد بود. جامعه آماری پژوهش دربرگیرنده آموزش دیدگان مرکز ندا (نهضت دختران امام) بود که در سال 1402به صورت نمونه گیری هدفمند از شهر اراک انتخاب شدند. سپس مقیاس هویت اجتماعی بر روی آنان اجرا و افرادی که نمره ی بسیار خوب را کسب نمودند و با در نظر گرفتن نقطه ی اشباع نظری تعداد 7 نفر، تحت مصاحبه نیمه ساختار یافته قرار گرفتند. بر اساس یافته ها الگوی هویت یابی اجتماعی شامل: شرایط علی رشد یافتگی و هدفمندی، شرایط زمینه ای دوری از واقعیت، عدم مهارت ارتباط میان فردی، ضعف شخصیت، بی هویتی، راهبردهای تقویت کنشگری اجتماعی، راهبری، پرورش استعداد، مهارت افزایی، نقش پذیری انقلابی، تربیت دینی و بینش افزایی به دست آمد. همچنین عوامل مداخله گر شامل عدم مهارت کار با نوجوان در مراکز و نهادها و تقابل خانواده با نوجوان و پیامدها شامل نقش آفرینی دینی و انقلابی، کنشگری اجتماعی، تربیت اجتماعی و هویت یکپارچه حاصل گردید. این مطالعه، می تواند به گونه ی کاربردی مورد توجه و کاربست ارگان ها و نهاد های دولتی و غیر دولتی، فعالان عرصه ی تعلیم و تربیت، روان شناسان و مشاوران فعال در عرصه ی سلامت روان و سیاست گذاران قرار گیرد.
پیش بینی رفتارهای پرخطر جنسی دانش آموزان دختر متوسطه بر اساس کارکردهای اجرایی و تنظیم هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ تیر ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۹۷)
175 - 182
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی رفتارهای پرخطر جنسی دانش آموزان دختر متوسطه بر اساس کارکردهای اجرایی و تنظیم هیجان انجام شد. روش پژوهش حاضر توصیفی - همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر متوسطه دوم شهر بابل در سال تحصیلی 1402-1401 بود که از بین آنها 200 نفر با استفاده از روش نمونه گیری دردسترس و غیرتصادفی به عنوان نمونه انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه رفتارهای پرخطر جنسی زارعی و همکاران (1389، RSBQ)، فهرست رتبه بندی رفتاری کارکردهای اجرایی جیویا و همکاران (2000، BRIEF) و پرسشنامه تنظیم شناختی گارنفسکی و کرایج (2006،CERQ ) جمع آوری گردید. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل رگرسیون چندگانه استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد کارکردهای اجرایی و تنظیم هیجان قادر به پیش بینی رفتارهای پرخطر جنسی بوده اند (05/0>p) و در مجموع 49 درصد از واریانس رفتارهای پرخطر جنسی را تبیین می کنند. بنابراین می توان نتیجه گرفت که کارکردهای اجرایی و تنظیم هیجان نقش معنی داری در پیش بینی رفتارهای پرخطر جنسی دارند و لزوم توجه به این عوامل برای کاهش رفتارهای پرخطر جنسی در دانش آموزان ضروری به نظر می رسد.
نقش میانجی ترس از ارزیابی منفی در رابطه بین شفقت به خود و احساس تنهایی در نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف تعیین نقش میانجی ترس از ارزیابی منفی در رابطه بین شفقت به خود و احساس تنهایی در نوجوانان انجام شد. این مطالعه توصیفی - همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این مطالعه نوجوانان دختر مقطع متوسطه اول منطقه ۱۵ تهران در سال ۱۴۰۲ بودند. در این مطالعه ۲۶۰ نفر به روش در دسترس انتخاب و به صورت آنلاین به مقیاس ترس از ارزیابی منفی (BFNES؛ لری، ۱۹۸۳)، مقیاس شفقت به خود (SCS؛ نف، ۲۰۰۳) و مقیاس احساس تنهایی راسل (UCLA؛ راسل و کارولین، ۱۹۸۰) پاسخ دادند. تحلیل داده ها با استفاده از روش تحیل معادللات ساختاری انجام شد. یافته ها نشان داد که مدل پیشنهادی در مجموع ۴۹% از واریانس احساس تنهایی را در نوجوانان پیش بینی می کند و از برازش مطلوب برخوردار است. یافته ها نشان داد که شفقت به خود به طور منفی بر احساس تنهایی اثر مستقیم داشت (01/0=P). ترس از ارزیابی منفی به طور مثبت بر احساس تنهایی (01/0=P) اثر مستقیم داشت. همچنین شفقت به خود به طور منفی بر ترس از ارزیابی منفی (01/0=P) اثر مستقیم داشت (05/0> P). نتایج آزمون بوت استرپ نشان داد که ترس از ارزیابی منفی بین شفقت به خود و احساس تنهایی (01/0=P) نقش میانجی داشت (05/0> P). نتایج نشانگر آن است که شفقت به خود به طور مستقیم و با نقش میانجی ترس از ارزیابی منفی بر احساس تنهایی اثرگذار بود.
نقش میانجی ترس از ارزیابی منفی در رابطه بین والدگری هلیکوپتری و اضطراب اجتماعی در نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ مهر ۱۴۰۳ شماره ۷ (پیاپی ۱۰۰)
۲۱۰-۲۰۱
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش میانجی ترس از ارزیابی منفی در رابطه بین والدگری هلیکوپتری و اضطراب اجتماعی در نوجوانان انجام شد. روش پژوهش حاضر توصیفی- همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این مطالعه دانش آموزان مقطع متوسطه اول و دوم شهرستان جم در سال 1403-1402 بود. در این پژوهش 270 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه هراس اجتماعی (SPIN؛ کانر و همکاران، 2000)، مقیاس والدگری هلیکوپتری (HPS؛ لیمون و باچمن، 2014) و مقیاس ترس از ارزیابی منفی (BFNES؛ لری، 1983) استفاده شد. یافته ها نشان داد مدل پیشنهادی از برازش مطلوب برخوردار است و والدگری هلیکوپتری و ترس از ارزیابی منفی به طور مستقیم بر اضطراب اجتماعی تاثیر داشتند؛ همچنین والدگری هلیکوپتری به صورت مستقیم بر ترس از ارزیابی منفی اثر داشت (05/0>P). نتایج آزمون بوت استرپ نشان داد که ترس از ارزیابی منفی بین والدگری هلیکوپتری و اضطراب اجتماعی نقش میانجی داشت (05/0>P). نتایج این مطالعه دلالت بر این دارد که سبک والدگری هلیکوپتری یک عامل مهم در افزایش اضطراب اجتماعی دانش آموزان است، همچنین این رابطه به وسیله ترس از رزیابی منفی میانجی گری شد؛ در واقع والدگری هلیکوپتری به واسطه ترس از ارزیابی منفی می تواند به افزایش سطح اضطراب اجتماعی دانش آموزان منجر شود و بین این متغییر ها رابطه همسو وجود دارد.
رهیافتی پدیدارشناسانه از تجارب تعارضات خانوادگی دانش آموزان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر واکاوی تجارب زیسته دانش آموزان دختر از تعارضات میان آنان و والدین بود. روش پژوهش کیفی و با استفاده از رویکرد پدیدارشناسی در سال تحصیلی 1402-1401 انجام شد. مشارکت کنندگان در این پژوهش با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند تعداد 10 نفر از دانش آموزان دختر مقطع متوسطه اول و دوم شهرستان های قاین و نهبندان خراسان جنوبی بودند. در واقع داده های پژوهش، پس از مصاحبه با این 10 نفر، به اشباع نظری رسید. داده های استخراج شده از مصاحبه ها به روش هفت مرحله ای کلایزی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. جهت اعتباربخشی به یافته ها از ملاک چهارگانه گوبا و لینکلن استفاده شد. تجارب دانش آموزان دختر در دو طبقه اصلی، شش طبقه فرعی و بیست کد طبقه بندی شد که طبقات اصلی آن شامل علل تعارضات و پیامدهای تعارض و طبقات فرعی شامل استقلال، شکاف بین نسلی، تعصبات فرهنگی و مذهبی و تبعیض های جنسیتی، پیامدهای عاطفی روانی، پیامدهای تحصیلی، از داده ها استخراج شد. از یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که علل تعارضات والد-فرزندی ناشی ازدو مقوله ویژگی های نوجوانی از قبیل استقلال طلبی و رشد هویت فردی ارتباط زیاد با رسانه هاست که منجر به شکاف نسلی گشته و همچنین تعصبات فرهنگی و مذهبی علاوه بر موارد مذکور موجب تفاوت دیدگاه فرزندان با والدین و تعارض می گردد که تعارض و عاطفی-روانی پیامدهای تحصیلی را به دنبال دارد.
تدوین مدل رضایت جنسی بر اساس سبک دلبستگی و ابرازگری هیجان با نقش میانجی گری بخشش زناشویی در زوجین شاغل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ اسفند ۱۴۰۳ شماره ۱۲ (پیاپی ۱۰۵)
۱۵۶-۱۴۷
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی بخشش زناشویی در رابطه سبک دلبستگی و ابرازگری هیجانی با رضایت جنسی در زوجین شاغل بود. روش پژوهش توصیفی- همبستگی از نوع تحلیل مسیر بود. جامعه پژوهش شامل تمامی زوجین شاغل در شهر تهران در سال 1402 بود. نمونه ای متشکل از 434 نفر (217 زوج) به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های رضایت جنسی (SSQ) لارسون (1988)، سبک های دلبستگی (AAI) هازن و شاور (1987)، ابرازگری هیجانی (EEQ) کینگ و امونز (1990)، و بخشش زناشویی (FFS) پولارد و همکاران (1998) استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد مدل پژوهش از برازش مطلوبی برخوردار است و هر یک از متغیرهای سبک های دلبستگی، ابرازگری هیجان و بخشش زناشویی بر رضایت جنسی زوجین شاغل تأثیرات مستقیم و غیرمستقیم دارد (05/0>P). در نهایت نتایج این پژوهش نشان داد سبک های دلبستگی و ابرازگری هیجانی با نقش میانجی بخشش زناشویی بر رضایت جنسی زوجین شاغل اثر معنی داری داشته و لذا استفاده از این یافته ها برای روان شناسان، مشاوران، درمانگران حوزه خانواده و زوج و سایر متخصصان جهت آگاهی از همبسته های رضایت جنسی در زوجین شاغل و ارتقای آن می تواند کمک کننده باشد.
مقایسه اثربخشی درمان فراتشخیصی یکپارچه نگر و درمان ذهن آگاهی نوجوان محور بر شایستگی اجتماعی نوجوانان مبتلا به اختلال رفتاری- هیجانی برونی سازی شده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ آبان ۱۴۰۳ شماره ۸ (پیاپی ۱۰۱)
۱۶۲-۱۵۱
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان فراتشخیصی یکپارچه نگر و درمان ذهن آگاهی نوجوان محور بر شایستگی اجتماعی نوجوانان مبتلا به اختلال رفتاری- هیجانی برونی سازی شده انجام شد. پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل و دوره پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری شامل دانش آموزان دارای مشکلات رفتاری- هیجانی برونی سازی شده بود که در دوره اول متوسطه در سال تحصیلی 1402-1401 در شهر اصفهان مشغول به تحصیل بودند. 53 دانش آموز با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و با شیوه تصادفی در گروه های آزمایش و گواه جایدهی شدند (هر گروه 18 نفر). دانش آموزان گروه های آزمایش درمان فراتشخیصی یکپارچه نگر و درمان ذهن آگاهی نوجوان محور را طی ده هفته در ده جلسه 90 دقیقه ای به صورت جداگانه دریافت نمودند. در این پژوهش از سیاهه رفتاری- هیجانی کودکان و نوجوانان (CABEI؛ آخنباخ و رسکورلا، 2001) و پرسشنامه شایستگی اجتماعی (SCQ؛ فلنر و همکاران، 1990) استفاده شد. داده ها با تحلیل واریانس آمیخته تحلیل شد. یافته ها نشان داد که درمان فراتشخیصی یکپارچه نگر و درمان ذهن آگاهی نوجوان محور بر شایستگی اجتماعی نوجوانان مبتلا به اختلال رفتاری- هیجانی برونی سازی شده تأثیر معنادار دارد (0001/0>P). همچنین نتایج آزمون تعقیبی بیانگر آن بود که بین اثربخشی این دو مداخله بر شایستگی اجتماعی تفاوت معنادار وجود نداشت (05/0≤p). بر اساس یافته های پژوهش حاضر، جهت بهبود شایستگی اجتماعی نوجوانان مبتلا به اختلال رفتاری- هیجانی برونی سازی شده می توان از دو روش مداخله ای درمان فراتشخیصی یکپارچه نگر و درمان ذهن آگاهی نوجوان محور استفاده کرد.