ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰۱ تا ۱۲۰ مورد از کل ۳۴٬۹۸۱ مورد.
۱۰۱.

فراوالدگری و سلامت زیستی-روان شناختی-اجتماعی کودکان

کلیدواژه‌ها: فراوالدگری فرزند پروری هلیکوپتری محافظت بیش ازحد کنترل افراطی فرزند پروری مزاحم کودکان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳ تعداد دانلود : ۱
فراوالدگری سبکی نابهنجار از فرزند پروری است که با درگیری بیش ازحد، کنترل افراطی و محافظت بیش ازحد توصیف می شود و هم راستا با مفهوم فرزند پروری هلیکوپتری است. بر اساس اینکه سبک های فرزند پروری نابهنجار مخاطراتی را برای سلامت کودکان ایجاد می نمایند و ازآنجایی که ادبیات پژوهشی غنی در مورد این مفهوم در کشور وجود نداشت هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیرات منفی فراوالدگری بر سلامت زیستی-روان شناختی-اجتماعی کودکان است. با توجه به کلمات کلیدی تخصصی در پایگاه های مختلف اطلاعاتی، شامل گوگل اسکالر، سیج، وایلی، اشپرینگر، پابمد، اسکوپوس، ساینس دایرکت، تیلور و فرانسیس بین سال های ۲٠٠۶ تا ۲٠۲۳، ۷۹۲ مقاله با در نظر گرفتن معیارهای ورود و ارزیابی کیفیت و با استفاده از الگوی پریزما (PRISMA) بررسی شدند و بر اساس ارزیابی کیفی نهایی، ۷۹ مقاله انتخاب شدند. نتایج یافته های پژوهش های مختلف تأثیرات منفی فراوالدگری را بر ابعاد زیستی (تغذیه نامناسب، عدم تعادل هورمونی، مشکلات خواب)، روان شناختی (اختلال در غذا خوردن، اضطراب و افسردگی، اختلالات مرتبط با آسیب و عوامل استرس زا، بازداری رفتاری، مشکلات رفتاری و هیجانی، مهارت های زندگی ضعیف، مشکلات درونی سازی و برونی سازی، بیش فعالی و تکانش گری، مشکلات تحصیلی، رفتارهای مخرب و پرخطر، پریشانی، خودارزیابی منفی، وسواس فکری-عملی) و اجتماعی (مهارت های اجتماعی ضعیف، کاهش سطح یادگیری و کسب ارزش های اجتماعی، کاهش شایستگی اجتماعی و ارتباط بیانی، کاهش استقلال) سلامت کودک تائید کردند. نتایج این مطالعه برای والدین، مدیران مدارس، مسئولین سلامت و بهداشت و همچنین سیاست گذاران آموزشی کشور قابل توجه خواهد بود.
۱۰۲.

مدل توانمندسازی کارکنان آموزش و پرورش بر اساس رویکرد ارتقای عملکرد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: آموزش و پرورش ارتقای عملکرد توانمندسازی منابع انسانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰ تعداد دانلود : ۱۴
مقدمه: یکی از برجسته ترین کارکرد های مدیریت منابع انسانی، در نظام آموزش و پرورش، تربیت کارکنان توانمند، جهت؛ تغییر، تحول و توسعه سازمانی است. در این راستا، پژوهش حاضر با هدف معرفی مدل توانمندسازی کارکنان آموزش و پرورش، براساس رویکرد ارتقای عملکرد انجام شده است. روش ها: این پژوهش از نظرهدف، کار بردی با رویکردکیفی به روش داده بنیاد است که با روش نمونه گیری غیر تصادفی هدفمند، 20نفر از افراد خبره و متخصص آموزش و پرورش تا حد رسیدن به اشباع نظری داده ها، انتخاب و طی مصاحبه نیمه ساختارمند، داده ها جمع آوری و از طریق کدگذاری سه مرحله ی و مقایسه مداوم با روش گرند تئوری مورد تحلیل قرارگرفت. یافته ها: مدل پارادایمی شامل شش مقوله اصلی؛ سیس تم کنترل، توانمند سازی منابع انسانی، ارتقای فرهنگ سازمانی، پویایی سیستم، تعاملات سازمانی و ارتقای عملکرد با 26مقوله فرعی ازطریق تحلیل داده ها به دست آمد و اعتبار آنها تأئید شد. نتیجه گیری: پس ازتحلیل داده ها و تأئید نهایی مقوله ها توسط خبرگان، مدل پژوهش ترسیم و نتایج نشان دادکه از اعتبار لازم برای کاربرد، جهت توانمندسازی کارکنان و معلمین آموزش و پرورش به منظور ارتقای عملکرد برخورداراست.
۱۰۳.

ارائه الگوی مفهومی مهارتهای ارتباطی میان فردی مدیران و کارکنان آمورشی دانشگاه علوم پزشکی زنجان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: مهارتهای ارتباط میان فردی الگو کارکنان آموزشی دانشگاه علوم پزشکی زنجان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷ تعداد دانلود : ۱۳
مقدمه: ارتباطات میان فردی در سالهای اخیر بطور مداوم مورد توجه قرار گرفته و به عنوان یک الزام مهم برای انجام عملکرد شغلی موفق در سازمان ها مطرح بوده است. مطالعه حاضر با هدف ارائه الگوی مفهومی مهارتهای ارتباط میان فردی مدیران و کارکنان آموزشی دانشگاه علوم پزشکی زنجان انجام شد. روش ها: پژوهش با رویکرد ترکیبی انجام شد. در مرحله کیفی با رویکرد نظریه زمینه ای اشتراس کوربین(2008)، با بررسی متون و مصاحبه عمیق و نیمه ساختار یافته با 10 نفر از مدیران و کارکنان آموزشی خبره در زمینه موضوع مورد مطالعه، الگوی مهارتهای ارتباطی میان فردی طراحی و در بخش کمی، برازش الگو با تکمیل پرسشنامه توسط 200 نفر نمونه تحقیق، از طریق تحلیل عاملی تاییدی و با استفاده از نرم افزار لیزرل تعیین شد. یافته ها: در مرحله اول کدگذاری باز، 216 مفهوم به دست آمد. داده های مرحله دوم کدگذاری باز و محوری، در قالب 90 مفهوم و 16 مقوله عمده طبقه بندی شد. سپس برحسب ویژگیهای شرایطی، تعاملی/فرایندی و پیامدی طبقه بندی شدند. در مرحله کدگذاری انتخابی، مقوله ارتباط بر اساس کرامت انسانی، به عنوان مقوله مرکزی انتخاب شد. مدل مفهومی بر اساس 61 گویه و در 12 عامل تایید و شاخص ها نشان دهنده برازش مناسب مدل بود. نتیجه گیری: نتایج مطالعه نشان داد مدل مفهومی شامل مولفه های ویژگی های فردی، خصوصیات حرفه ای، بروز رفتارهای مدنی، تقویت روابط انسانی، اجتماعی، توجه به اصول اخلاقی و ایدئولوژیکی، بروز رفتارهای انحرافی و نابهنجار سازمانی، کیفیت زندگی کاری، عوامل ساختاری و مدیریتی، برقراری ارتباط بر اساس کرامت انسانی، بهبود نگرش های سازمانی و تعالی سازمانی، می تواند مهارت های ارتباطی میان فردی بر اساس کرامت انسانی را بطور مناسب تبیین نماید.
۱۰۴.

تدوین بسته آموزش سرمایه های روان شناختی و ارزیابی اثربخشی آن بر ناگویی هیجانی دانش آموزان طلاق دارای اختلال رفتار برونی سازی شده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اختلال رفتار برونی سازی شده سرمایه های روان شناختی طلاق ناگویی هیجانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۰ تعداد دانلود : ۱۴۱
پژوهش حاضر با هدف تدوین بسته آموزشی سرمایه های روان شناختی و ارزیابی اثربخشی آن بر ناگویی هیجانی دانش آموزان طلاق دارای اختلال رفتار برونی سازی شده انجام گرفت. روش پژوهش حاضر در بخش کیفی، تحلیل مضمون به روش قیاسی و در قسمت کمی نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و دوره پیگیری دوماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانش آموزان طلاق دارای اختلال رفتار برونی سازی شده بود که در دوره اول متوسطه در سال تحصیلی 1400-1399 در شهر اصفهان مشغول به تحصیل بودند. در این پژوهش تعداد 34 دانش آموز طلاق دارای اختلال رفتار برونی سازی شده با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و با گمارش تصادفی در گروه های آزمایش و گواه گمارده شدند. گروه آزمایش آموزش سرمایه های روان شناختی را طی دو و نیم ماه در 10 جلسه 75 دقیقه ای دریافت نمودند. پرسشنامه های مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه ناگویی هیجانی (AQ) و سیاهه رفتاری کودکان و نوجوانان (CABI) بود. داده ها به شیوه تحلیل واریانس آمیخته تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که آموزش سرمایه های روان شناختی از نظر متخصصان دارای روایی محتوایی کافی است. همچنین این بسته بر ناگویی هیجانی (0001>P؛ 35/0=Eta؛ 02/17=F) دانش آموزان طلاق دارای اختلال رفتار برونی سازی شده تأثیر معنادار دارد (001/0p<). بر اساس یافته های پژوهش حاضر می توان چنین نتیجه گرفت که آموزش سرمایه های روان شناختی با بهره گیری از مبانی تاب آوری، خوش بینی، امید و خودکارآمدی می تواند به عنوان یک روش کارآمد جهت کاهش ناگویی هیجانی دانش آموزان طلاق دارای اختلال رفتار برونی سازی شده مورد استفاده گیرد.
۱۰۵.

مقایسه اثربخشی آموزش ذهن آگاهی نوجوان محور و مداخلات روان شناسی مثبت نگر بر عزت نفس و مشکلات خواب نوجوانان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ذهن آگاهی نوجوان محور روانشناسی مثبت نگر عزت نفس مشکلات خواب نوجوانان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۰ تعداد دانلود : ۱۰۱
هدف: از انجام پژوهش بررسی اثر بخشی آموزش ذهن آگاهی نوجوان محور و مداخلات روان شناسی مثبت نگر بر عزت نفس و مشکلات خواب نوجوانان دختر شهر آباده بود. روش: پژوهش حاضر از لحاظ روش توصیفی از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه نوجوانان دختر مشغول به تحصیل شهر آباده بودند که 45 نفر از آنها با نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه (آموزش ذهن آگاهی نوجوان محور؛ مداخلات روان شناسی مثبت نگر و کنترل) گماشته شدند. ابزار سنجش دو پرسشنامه عزت نفس کوپر اسمیت و کیفیت خواب پیتزبورگ بود. یافته ها: رابطه بین پیش آزمون با پس آزمون در نمرات عزت نفس و مشکلات خواب معنا دار شد (05/0>p). سایر یافته ها نشان داد اثر اصلی گروه معنا دار است که نشان می دهد عزت نفس و مشکلات خواب در مرحله پس آزمون در دو گروه آزمایش و کنترل تفاوت معنا داری دارند (001/0=P). نتیجه گیری: نتایج نشان داد آموزش ذهن آگاهی نوجوان محور و مداخلات روان شناسی مثبت نگر باعث افزایش عزت نفس و کاهش مشکلات خواب نوجوانان دختر می شوند. همچنین مداخله ذهن آگاهی نسبت به مداخله روان درمانی مثبت نگر تأثیر بیشتری بر افزایش عزت نفس و کاهش مشکلات خواب نوجوانان دختر داشت
۱۰۶.

بررسی رابطه جهانی شدن فرهنگی و فضاهای همسرگزینی: نقش میانجی گری هویت مدرن (مطالعه موردی دانشجویان دانشگاه الزهرا (س))(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: جهانی شدن فرهنگی هویت مدرن همسرگزینی فضا دانشگاه الزهرا (س)

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۱ تعداد دانلود : ۶۲
هدف: هدف از نگارش مقاله ی حاضر، بررسی رابطه ی جهانی شدن فرهنگی و فضاهای همسرگزینی با تکیه بر نقش میانجی گری هویت مدرن بود. روش: نوع پژوهش توصیفی و روش نیز پیمایش بود. حجم نمونه نیز به صورت تمام شماری، تعداد 271 نفر از دانشجویان دانشگاه الزهرا(س) که طی سال های 1398 تا 1401 ازدواج کرده بودند، را تشکیل داد که این تعداد توانستند به سیاهه ی جهانی شدن فرهنگی و هویت مدرن پاسخ دهند. چنانچه داده های گردآوری شده با بهره بردن از نرم افزارهای SPSS و AMOS و آزمون های همبستگی پیرسون، رگرسیون و سوبل مورد تحلیل و تفسیر قرار گرفتند. یافته ها: از حیث تأثیرگذاری بر ابعاد متغیر وابسته (فضاهای همسرگزینی)، بیشترین میزان مربوط به رابطه ی میان فردگرایی و فضای نظارت گریز همسرگزینی بود(0.77)؛ بدین معنا که هرچه میزان فردگرایی بالاتر باشد، به همان میزان نیز میزان ازدواج های نظارت گریز افزایش پیدا می کند و بلعکس. کمترین میزان ارتباط نیز میان متغیرهای استفاده از موسیقی ایرانی و فضای نظارت منفعلانه ی همسرگزینی(0.16) دیده شد. همچنین با تکیه بر آزمون سوبل، مشخص گردید که میزان این آماره در همه ی متغیرها بزرگ تر از 96/1± است و این بدین معناست که متغیر هویت مدرن نقش ِمعناداری به عنوان میانجی در رابطه ی بین جهانی شدن فرهنگی و فضاهای همسرگزینی ایفا نموده است. نتیجه گیری: با توجّه به اینکه رفتار اجتماعی از لحظه ی تولد تا زمان مرگ در حال شدن و درونی شدن است، به منظور بهبود عملکرد افراد در موضوع همسرگزینی، متولیان امر باید در جهت هویت سازی و تقویت منابع هویت ساز سنتی و ایضاً شکل دادن به هویت مقاوم در مواجهه با هویت مدرن و جهانی شده تلاش کنند. همچنین نظارت توأمان والدین در کنار انتخاب آگاهانه فرزندان می تواند در عملکرد همسرگزینی مؤثر واقع شود.
۱۰۷.

بررسی مقدماتی اثر کوتاه مدت آموزش گروهی درمان متمرکز بر شفقت بر شرم و تحمل پریشانی مادران کودکان مبتلابه اختلال طیف اتیسم(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: درمان متمرکز بر شفقت شرم تحمل پریشانی اختلال طیف اتیسم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۳ تعداد دانلود : ۶۵
اهداف کودکان مبتلابه اختلال طیف اتیسم چالش عمده ای برای والدین به ویژه برای مادران به عنوان مراقب اصلی ایجاد می کنند. مادران شرم و پریشانی روانی زیادی را درارتباط با کودکان اتیسم تجربه می کنند. پژوهش حاضر باهدف بررسی تأثیر آموزش گروهی درمان متمرکز بر شفقت بر شرم و تحمل پریشانی مادران کودکان مبتلا به اختلال طیف اتیسم انجام شد. مواد و روش ها پژوهش حاضر، با روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل می باشد. جامعه آماری این پژوهش شامل تمام مادران دارای کودک اختلال طیق اتیسم شهر تهران تحت پوشش انجمن اتیسم ایران می باشد. نحوه انتخاب نمونه ها به صورت دردسترس و گلوله برفی است. 30 نفر از افراد به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفره آزمایش و کنترل قرار گرفتند و پرسش نامه های شرم درونی شده کوک (1993)، دیگران به عنوان شرمگین کننده گاس (1994) و تحمل پریشانی سیمونز و گاهر (2005) در هر دو گروه اجرا شد و سپس گروه آزمایش به مدت 8 جلسه 1 ساعته تحت آموزش گروهی درمان متمرکز بر شفقت قرار گرفتند. پس از پایان دوره آموزشی به منظور بررسی تأثیر آموزش، پس آزمون در هر دو گروه اجرا شد و آزمون پیگیری 1 ماه پس از آن انجام شد. به منظور آزمون فرضیه های پژوهش از روش تحلیل اندازه گیری مکرر استفاده شد و برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS نسخه 28 استفاده شده است یافته ها یافته های پژوهش نشان داد آموزش گروهی درمان متمرکز بر شفقت بر کاهش شرم درونی، کاهش شرم بیرونی و افزایش تحمل پریشانی تأثیر دارد (P<0/01). نتایج نشان داد مداخله بیشترین تأثیر را به ترتیب بر تحمل پریشانی با ضریب 0/571، شرم درونی با ضریب 0/419 و شرم بیرونی با ضریب 0/417 دارد. نتیجه گیری با استفاده از آموزش گروهی درمان متمرکز بر شفقت می توان در راستای ارتقای سلامت روان مادران دارای کودک اتیسم گام برداشت. ۸۲۰,۱
۱۰۸.

طراحی و اعتبارسنجی برنامه آموزشی کارکردهای اجرایی و تاثیر آن بر بازداری پاسخ کودکان پیش دبستانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کارکردهای اجرایی بازداری پاسخ کودکان پیش دبستان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷ تعداد دانلود : ۸
مقدمه: کارکرد های اجرایی، مجموعه ای از فرآیند های شناختی است که نقش بسزایی در تنظیم رفتار انسان ها دارند. از آنجایی که در دوران پیش دبستانی رشد این مهارت ها به حداکثر میزان خود می رسد، آموزش و تقویت آن می تواند تأثیر بسزایی در کنترل هیجانی کودکان داشته باشد. هدف از این پژوهش طراحی بسته آموزشی کارکردهای اجرایی و بررسی اثربخشی آن بازداری پاسخ کودکان پیش دبستان بود. روش کار: پژوهش حاضر با طرح پیش آزمون_پس آزمون با گروه کنترل و دوره پیگیری دو ماهه انجام شد. جامعه آماری شامل کودکان مراکز پیش دبستانی شهر تهران در سال تحصیلی 1402-1401 بود. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی، 38 کودک انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش 20 جلسه مداخله آموزشی دریافت کردند. شرکت کنندگان در پیش آزمون_پس آزمون و دو ماه پس از انجام مداخله به پرسشنامه رفتاری کارکردهای اجرایی (BRIEF) پاسخ دادند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس آمیخته و در فضای نرم افزارSPSS نسخه 25 انجام شد. یافته ها: بر اساس یافته های به دست آمده برنامه آموزشی طراحی شده به طور موثری سبب افزایش مهارت بازداری پاسخ کودکان پیش دبستانی شد (0/001P<). نتیجه گیری: نتایج نشان داد که ارائه آموزش های مبتنی بر کارکردهای اجرایی می تواند سبب بهبود عملکرد بازداری پاسخ در کودکان پیش دبستان گردد و اهمیت و نقش مداخله به هنگام در رشد شناختی کودکان را بیش از پیش نمایان می سازد.
۱۰۹.

تدوین مدل ساختاری بهزیستی روانشناختی مادران دارای کودک با کم توانی ذهنی بر اساس هسته ارزشیابی خود با میانجی گری احساس کهتری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بهزیستی روانشناختی هسته ارزشیابی خود احساس کهتری کودکان کم توان ذهنی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۹ تعداد دانلود : ۱۲۸
زمینه: تولد یک کودک دارای کم توانی ذهنی می تواند شرایط دشواری را برای والدین و دیگر اعضای خانواده به همراه بیاورد، چون والدین به طور غیرمنتظره ای در یک معمای دشوار عاطفی گرفتار می شوند که به خاطر طبیعت غیرمنتظره این مشکل و تمایلات ذاتی برای نگهداری از فرزندان شان، ناراحتی و نگرانی بیشتری را تحمل می کنند. در نتیجه توان عملکرد در شرایط ناگوار برایشان سخت تر می شود و نمی توانند در این شرایط هیجانات خود را به خوبی مدیریت کنند. همچنین این مادران به دلیل نداشتن بهزیستی روانشناختی بالا، دچار تنش های بیشتری می شوند. هدف: هدف از پژوهش حاضر، تدوین مدل ساختاری بهزیستی روانشناختی مادران دارای کودک با کم توانی ذهنی بر اساس هسته ارزشیابی خود با میانجی گری احساس کهتری بود. روش: روش پژوهش حاضر توصیفی، از نوع همبستگی و مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه والدین دارای کودک با کم توانی هوشی هستند که درشهر تهران در سال 1402-1401) تحت پوشش سازمان بهزیستی بودندو از سازمان بهزیستی خدمات دریافت می کنند. حجم نمونه در پژوهش حاضر نیز با در نظر گرفتن احتمال اُفت نمونه ها ۳۰۰ نفر از شهر تهران، در نظر گرفته شد. روش نمونه گیری مورد استفاده نیز به صورت در دسترس بود. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه های بهزیستی روانشناختی (ریف، 1989)، هسته ارزشیابی خود (جاج و همکاران، 2003) و شاخص مقایسه ای احساس کهتری (دیکسون و استرانو، 1990) استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون های همبستگی پیرسون با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 25 و مدل یابی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار Lisrel نسخه 8/8 تحلیل شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد ضریب مسیر کل (مجموع ضرایب مسیرهای مستقیم و غیرمستقیم) بین هسته ارزشیابی خود با بهزیستی روانشناختی معنادار بود (0/001=p، 0/481- =β ). براین اساس می توان گفت، بین بهزیستی روانشناختی مادران دارای کودک با کم توانی ذهنی بر اساس هسته ارزشیابی خود با میانجی گری احساس کهتری رابطه وجود دارد. نتیجه گیری: به نظر می رسد با توجه به این که والدین دارای کودکان با کم توانی ذهنی در قیاس با والدین کودکان عادی، تنیدگی بالاتری را تجربه می کنند، لذا بهتر است پژوهش های گسترده تری با نمونه های بیشتر در این خانواده ها انجام شود.
۱۱۰.

اثربخشی درمان هیجان مدار بر دلزدگی زناشویی، سردی عاطفی، ناگویی هیجانی و سرمایه روانشناختی در زنان آسیب دیده از خیانت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خیانت زناشویی درمان هیجانمدار دلزدگی زناشویی ناگویی هیجانی سرمایه روانشناختی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۳ تعداد دانلود : ۱۶۹
زمینه: پدیده خیانت زناشویی یک تجربه دردناکی برای شریک زندگی است که می تواند فرد را از لحاظ روا نشناختی دچار اختلال شدید کند. مرور پژوهش ها نشان می دهد که زنان آسیب دیده از خیانت از لحاظ دلزدگی زناشویی، سردی عاطفی، ناگویی هیجانی و سرمایه روانشناختی دچار مسأله و نیازمند توجه ویژه مداخلات روانشناختی هستند. هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان هیجان مدار بر دلزدگی زناشویی، سردی عاطفی، ناگویی هیجانی و سرمایه روانشناختی در زنان آسیب دیده از خیانت انجام شد. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه به همراه یک دوره آزمون پیگیری دو ماهه بود. از بین زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی شهر تهران در سال 1400 تعداد 30 نفر به عنوان نمونه های پژوهش به صورت در دسترس و با توجه به ملاک های ورود به مطالعه انتخاب شد و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی و گواه جایگزین شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه های دلزدگی زناشویی (پاینز، 1996)، سردی عاطفی (گاتمن، 2001)، ناگویی هیجانی (بگبی و همکاران، 1994) و سرمایه روانشناختی (لوتانز و همکاران، 2007) بود. داده ها با نرم افزار SPSS 23 و تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد که بین میانگین پیش آزمون و آزمون پیگیری گروه های آزمایش و گواه از نظر دلزدگی زناشویی، سردی عاطفی، ناگویی هیجانی و سرمایه روانشناختی تفاوت معنی داری وجود داشت. به عبارت دیگر درمان هیجان مدار باعث کاهش دلزدگی زناشویی و سردی عاطفی و ناگویی هیجانی و افزایش سرمایه روانشناختی زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی شد (001/0 >p). نتیجه گیری: براساس یافته ها می توان نتیجه گرفت که درمان هیجان مدار بر بهبود دلزدگی زناشویی، سردی عاطفی، ناگویی هیجانی و سرمایه روانشناختی اثربخش است و می توان از این درمان برای بهبود وضعیت روانشناختی زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی بهره جست
۱۱۱.

ارائه مدلی برای پیش بینی تمایزیافتگی فرزندان براساس الگوهای ارتباطی و ساختار شخصیت با میانجیگری نگرش های ناکارآمد در والدین مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمایزیافتگی الگوهای ارتباطی ساختار شخصیت نگرش های ناکارآمد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۵ تعداد دانلود : ۱۴۱
زمینه و هدف: اکثر همسران در زندگی زناشویی با توجه به نوع ساختار شخصیتی که دارا می باشند از الگوهای ارتباطی مختلفی در تعامل با اعضا خانواده استفاده می کنند، وجود الگوهای ارتباطی ناکارآمد و عدم شخصیت رشد یافته موجب تاثیرات مخرب در روابط و عدم تمایزیافتگی در فرزندان را ایجاد نماید. این پژوهش با هدف ارائه مدلی برای پیش بینی تمایزیافتگی فرزندان براساس الگوهای ارتباطی و ساختار شخصیت با میانجی گری نگرش های ناکارآمد در والدین مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر تهران انجام شده است. مواد و روش: با توجه به شاخص ها و اهداف تحقیق، پژوهش انجام شده توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش، شامل کلیه والدین مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر تهران در سال 1400-1401 بود. در این پژوهش روش نمونه گیری بصورت تصادفی چند مرحله ای وحجم نمونه آماری بر اساس نرم افزارsample power  (350 نفر) در نظر گرفته شد.جمع آوری اطلاعات با استفاده از سیاهه تمایزیافتگی اسکورون و فریدلندر(1998)،پرسشنامه الگوهای ارتباطی زوجین کریستنسن و سولاوای(1991)، سیاهه ساختار شخصیت نئو مک کری و کاستا(1985)و مقیاس نگرش های ناکارآمد وایزمن و بک (1978) بر روی نمونه مورد نظر اجرا شد. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار spss و معادلات ساختاری smartpls انجام شد. یافته ها: یافته های به دست آمده در این پژوهش نشان داد که: مدل ارائه شده بمنظور پیش بینی تمایزیافتگی فرزندان براساس الگوهای ارتباطی و ساختار شخصیت با میانجی گری نگرش های ناکارآمد در والدین مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر تهران از برازش مطلوبی برخوردار بود، بررسی نتایج یافته ها براساس مسیر مستقیم نشان داد که بین مولفه های الگوهای ارتباطی، ساختار شخصیت و نگرش های ناکارآمد با تمایزیافتگی فرزندان رابطه معنادار وجود داشت. همچنین نتایج مسیرغیرمستقیم نیز نشان داد که بین مولفه های الگوهای ارتباطی، ساختار شخصیت با نقش میانجی گری جزئی نگرش های ناکارآمد با تمایزیافتگی فرزندان رابطه معناداری وجود داشت. نتیجه گیری: نتایج حاصل از یافته های بدست آمده نشان می دهد که شناخت الگوهای ارتباطی و ساختار شخصیت هر کدام از والدین بر مبنای درک متقابل نیازهای فرزندان می تواند پیش بینی کننده میزان تمایزیافتگی فرزندان براساس نگرش های ناکارآمد در بافت روابط خانوادگی و تعاملات بین فردی باشد.
۱۱۲.

نقش رفتارها و باورهای معنوی - دینی در کاهش میزان استرس، اضطراب و افزایش سلامت معنوی –روانی بین گروهی از زنان ایرانی در دوران پاندمی کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سلامت معنوی- دینی استرس سلامت عمومی - روانی زنان ایران پاندمی کرونا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۹ تعداد دانلود : ۱۳۱
زمینه و هدف: هدف مطالعه کنونی بررسی نقش سلامت معنوی - دینی در کاهش استرس و افزایش سلامت معنوی و روانی در زنان ایران در دوران پاندمی کرونا می باشد. روش و مواد: روش تحقیق توصیفی و نمونه شامل 384 زن ایرانی بود. شرکت کنندگان پس از ارائه رضایت خود، پرسشنامه های تحقیق را در فرم گوگل تکمیل کردند که شامل پرسشنامه سلامت مذهبی جورج، مقیاس افسردگی، استرس و اضطراب(DASS-21)  و پرسشنامه سلامت عمومی GHQ-28 بوده است. یافته ها: نتایج پژوهش با نرم افزار AMOS24 مورد تحلیل قرار گرفته است و نشان می دهد بین میزان سلامت معنوی - دینی و باورهای مذهبی و استرس در زنان در دوران پاندمی کرونا ارتباط دارد. به این علت که سطح معناداری پایین تر از (P<0.05) بود تأیید شد و استفاده از باورهای معنوی – دینی توانست 40.3% از استرس در زنان را تبیین و پیش بینی نماید. همچنین بین استفاده از ابزار سلامت معنوی – دینی و باورهای مذهبی و سلامت روانی عمومی زنان به علت سطح معناداری (P<0.05) تأیید شد. استفاده از باورهای دینی نیز 35.5% از واریانس متغیر سلامت عمومی زنان را در دوران پاندمی کرونا تبیین و پیش بینی کرد. نتیجه گیری: پاندمی کرونا جان میلیون ها نفر را در سراسر جهان تهدید می کند، باورهای دینی تاثیر معناداری بر کاهش استرس و اضطراب و افزایش سلامت روانی - عمومی در زنان ایران داشته است. نتایج مطالعه مسئولیتی سنگین بر دوش متخصصان این رشته به خصوص در کشور مسلمان ایران می گذارد که با ارتقاء جنبه های معنوی - دینی و تغییر سبک زندگی زنان گامی بلند در حیطه سلامت زنان بردارند.
۱۱۳.

مقایسه مرزهای خانوادگی درهم تنیده در دانشجویان داری طرحواره های ناسازگار اولیه و بدون طرحواره های ناسازگار اولیه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مرزهای خانوادگی درهم تنیده طرحواره های ناسازگار اولیه دانشجویان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳ تعداد دانلود : ۴۴
زمینه: مرزهای خانوادگی در شکل گیری طرحواره ها نقش دارند، این امر می تواند پیامدهای روانشناختی قابل توجهی برای اعضای خانواده در بر داشته باشد. با وجود پیوندهای نظری بین مرزهای خانوادگی درهم تنیده و طرحواره های ناسازگار اولیه، خلأ پژوهشی در مورد این رابطه، محسوس است. هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه مرزهای خانوادگی درهم تنیده در دانشجویان با و بدون طرحواره های ناسازگار اولیه انجام شد. روش: روش این پژوهش، توصیفی از نوع علّی-مقایسه ای بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی تهران در سال تحصیلی 1403-1402 بود. از بین افراد جامعه آماری، 204 نفر (152 زن، 52 مرد) با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای جمع آوری اطلاعات در این پژوهش شامل پرسشنامه طرحواره یانگ-فرم کوتاه (یانگ، 1998) و مقیاس انسجام و انطباق خانواده (اولسون و همکاران، 1985) بود. برای تحلیل و مقایسه داده ها نیز از آزمون تی مستقل، تعدیل بنفرونی و با نرم افزار SPSS-26 استفاده شد. یافته ها: نمرات مرزهای درهم تنیده در افراد با طرحواره خود درهم تنیده/گرفتار به طور معنادار بیشتر از افراد بدون طرحواره خود درهم تنیده/گرفتار بود (05/0 P<). مرزهای درهم تنیده خانوادگی در افراد با و بدون طرحواره های حوزه مختل طرد و بریدگی، طرحواره های حوزه مختل خودگردانی و عملکرد، طرحواره استحقاق/بزرگ منشی، طرحواره خویشتن داری ناکافی/خودانضباطی ناکافی، طرحواره های حوزه دیگر پیروی، طرحواره های مختل حوزه گوش به زنگی و بازداری بیش از حد تفاوت معنادار نداشتند (05/0 P>). نتیجه گیری: مرزهای درهم تنیده می تواند به شکل گیری طرحواره خود درهم تنیده منتهی شود. هر چند رشد سایر طرحواره های ناسازگار مستقیماً با درهم تنیدگی خانواده مرتبط نیستند. این طرحواره ها ممکن است از طریق مسیرهای مختلف، مانند تجربیات آسیب زا، روابط با همسالان، یا تأثیرات اجتماعی توسعه یابند.
۱۱۴.

مدل سازی معادلات ساختاری رابطه توانمندی های منش با کیفیت روابط زناشویی: نقش میانجی گر خودشناسی انسجامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: توانمندی های منش خودشناسی انسجامی کیفیت روابط زناشویی معادلات ساختاری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲ تعداد دانلود : ۳۴
زمینه: ویژگی های شخصیتی یکی از مهمترین عوامل در حفظ و فروپاشی خانواده است. افرادی که رفتارهای سازگارانه دارند و می توانند هیجانات ناخوشایند و منفی خود را مدیریت کنند، روابط بهتری را تجربه می کنند. بنابراین لازم است نقش عوامل روانشناختی در کیفیت روابط زوجین مورد بررسی قرار گیرد. هدف: پژوهش حاضر با هدف مدل سازی معادلات ساختاری رابطه توانمندی های منش با کیفیت روابط زناشویی با میانجی گری خودشناسی انسجامی صورت پذیرفت. روش: پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی که به روش مدل سازی معادلات ساختاری انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش را تمامی زنان و مردان متأهل ساکن شهر تهران در سال 1402 تشکیل دادند. نمونه پزوهش 392 نفر بود که به صورت تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های کیفیت روابط زوجین کوندی و همکاران (2016)، توانمندی های منش پترسون و سیگلمن (2004)، خودشناسی انسجامی قربانی و همکاران (2008) استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد، مدل ساختاری رابطه توانمندی های منش با کیفیت روابط زناشویی با میانجی گری خودشناسی انسجامی با داده ها برازش دارد. همچنین توانمندی های منش و خودشناسی انسجامی بر کیفیت روابط زناشویی اثر مستقیم و مثبت دارند و توانمندی های منش با میانجی گری خودشناسی انسجامی بر کیفیت روابط زناشویی اثر غیرمستقیم دارد (001/0 ≥P، 174/0 =b). براساس نتایج به دست آمده، بهبود توانمندی های منش هم به صورت مستقیم و هم به صورت غیرمستقیم با اثرگذاری خودشناسی انسجامی، در افزایش کیفیت روابط زناشویی نقش مؤثری دارند. نتیجه گیری: در نتیجه ی یافته های مطالعه حاضر، درک مفهوم، ابعاد و عوامل مؤثر بر کیفیت زندگی زناشویی واضح تر و می تواند مبنایی در راستای تصمیم گیری های راهبردی برای تحکیم خانواده فراهم آورد. همچنبن قادر است به ایجاد درک عمیق از مفهوم کیفیت زندگی زناشویی منجر شده و نظریه های موجود در این زمینه را تکمیل نماید.
۱۱۵.

پیش بینی نشانه های اضطراب بیماری بر اساس نگرانی، ناگویی هیجانی، تحمل ناپذیری بلاتکلیفی و راهبردهای شناختی نظم جویی هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اضطراب بیماری نگرانی ناگویی هیجانی تحمل ناپذیری بلاتکلیفی نظم جویی هیجان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۹ تعداد دانلود : ۴۶
زمینه: اختلال اضطراب بیماری، نوعی نگرانی در مورد وجود یا بروز بیماری های پزشکی است. نگرانی، ناگویی هیجانی، تحمل ناپذیری بلاتکلیفی و راهبردهای شناختی نظم جویی هیجان می توانند جز عوامل مؤثر در ایجاد و تداوم اختلال اضطراب بیماری باشند. از آنجا که افراد دارای اختلال اضطراب بیماری دچار مشکلات بسیاری هستند، شناسایی عوامل اثرگذار و پیش بینی کننده این اختلال مهم شمرده می شوند. هدف: هدف از پژوهش حاضر پیش بینی نشانه های اضطراب بیماری بر اساس نگرانی، ناگویی هیجانی و تحمل ناپذیری بلاتکلیفی و راهبردهای شناختی نظم جویی هیجان بود. روش: طرح پژوهش حاضر، از نوع همبستگی و جامعه آماری شامل کلیه افراد ساکن در شهر تهران در بازه سنی 20 تا 60 سال در سال 1400 بود. تعداد 414 نفر (344 زن، 70 مرد) داوطلبانه در این پژوهش شرکت کردند. از شرکت کنندگان خواسته شد مقیاس اضطراب بیماری (بشارت، 1390)، مقیاس نگرانی ایالت پنسیلوانیا (می یر و همکاران، 1990)، مقیاس ناگویی هیجانی تورنتو (بگبی و همکاران، 1994)، مقیاس تحمل ناپذیری بلاتکلیفی (کارلتن و همکاران، 2007) و پرسشنامه نظم جویی شناختی هیجان (گارنفسکی و کرایج، 2007) را تکمیل کنند. داده ها با استفاده از همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام به وسیله نرم افزار SPSS نسخه 27 تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که نگرانی، ناگویی هیجانی، تحمل ناپذیری بلاتکلیفی و راهبردهای سازش نایافته نظم جویی هیجان با نشانه های اضطراب بیماری همبستگی مثبت و معناداری داشتند (05/0 P<). اما راهبردهای سازش یافته نظم جویی هیجان با نشانه های اضطراب بیماری همبستگی منفی و معناداری داشتند (05/0 P<). راهبردهای شناختی نظم جویی هیجان به علت عدم قدرت پیش بینی از مدل خارج شد، اما نگرانی، تحمل ناپذیری بلاتکلیفی و ناگویی هیجانی قابلیت پیش بینی نشانه های اضطراب بیماری را دارند. نتیجه گیری: براساس یافته های مطالعه حاضر می توان از متغییر های نگرانی، تحمل ناپذیری بلاتکلیفی و ناگویی هیجانی برای پیش بینی نشانه های اضطراب بیماری بهره جست و نتایج این پژوهش می تواند در زمینه پیشگیری و تشخیص گذاری مناسب و اتخاذ روش های درمانی هدفمند برای اختلال اضطراب بیماری مفید باشد.
۱۱۶.

مدل یابی آزار عاطفی بر اساس بلوغ عاطفی و تمایزیافتگی خود با نقش میانجی صمیمیت زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آزار عاطفی بلوغ عاطفی تمایزیافتگی خود صمیمیت زناشویی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۳ تعداد دانلود : ۱۱۶
زمینه: آزار عاطفی نوعی خشونت بین فردی است که سبب از بین رفتن صمیمیت و جدایی زوجین را در پی دارد. فقدان صمیمت زناشویی همراه با بلوغ عاطفی پایین میل به آزار عاطفی در بین زوجین را افزایش خواهد داد. در مطالعات پیشین عوامل مؤثر بر آزار عاطفی مورد بررسی قرار گرفته است، اما مطالعه ای که آزار عاطفی بر اساس بلوغ عاطفی و تمایزیافتگی خود با نقش میانجی گری صمیمیت زناشویی را در جامعه مورد پژوهش بررسی کند، یافت نشد. هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین الگوی روابط ساختاری آزار عاطفی بر اساس بلوغ عاطفی و تمایزیافتگی خود با نقش میانجی گری صمیمیت زناشویی بود. روش: روش پژوهش حاضر توصیفی، از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر سنندج در سال 1401 بود که از میان آن ها 222 نفر از طریق روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در پژوهش شامل پرسشنامه آزار عاطفی (براهیمی، 2008)، پرسشنامه بلوغ عاطفی (سینگ و بهارگاوا،1991)، پرسشنامه تمایز یافتگی خود (اسکورن و فریدلندر، 1998) و پرسشنامه صمیمیت زناشویی (آسوده و تیموری،1387) بود. تحلیل داده ها با استفاده از روش همبستگی پیرسون، مدل سازی معادلات ساختاری و الگوریتم حداقل مربعات جزئی 3-SMARTPLS و SPSS 23 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج حاکی از برازش مدل کلی پژوهش با داده های تجربی بود. یافته ها نشان داد بلوغ عاطفی، تمایزیافتگی خود و صمیمیت زناشویی به صورت مستقیم قادر به پیش بینی آزار عاطفی هستند (0/001P<). هم چنین، اثر غیرمستقیم بلوغ عاطفی (0/001P<) و تمایزیافتگی خود (0/001P<) با میانجی گری صمیمیت زناشویی بر آزار عاطفی معنادار بود. نتیجه گیری: با توجه به یافته های بدست آمده در پژوهش حاضر که بلوغ عاطفی پایین و تمایز یافتگی خود در بلند مدت سبب کاهش صمیمیت زناشویی می شود و این امر به مرور باعث ایجاد آزار عاطفی و بروز تعارض زناشویی در بین زوجین می شود؛ لذا پیشنهاد می شود برای کاهش آزار عاطفی از روش های آموزش بلوغ عاطفی و صمیمت زناشویی استفاده کرد و توجه بیشتر مراکز مشاوره و روان درمانی به این متغیر ها در پیش بینی آزار عاطفی زوجین ضروری به نظر می رسد.
۱۱۷.

اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر بدریخت انگاری بدن در زنان مبتلا به سرطان سینه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد زنان بدریخت انگاری بدن سرطان سینه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۹ تعداد دانلود : ۱۱۹
زمینه: اختلال بدریخت انگاری بدن یکی از شایع ترین اختلالات در بین زنان مبتلا به سرطان سینه است که علاوه بر ایجاد مشکلات برای این بیماران، چالش هایی را برای خانواده و اطرافیان آنان ایجاد کرده است. پژوهش ها نشان داده است که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد می تواند در زمینه این اختلال، تأثیرگذار باشد. بنابر این پژوهش هایی که این موضوع را هدف قرار داده؛ کمتر مورد توجه قرار گرفته اند. هدف: این مقاله، با هدف اثر بخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر بدریخت انگاری بدن زنان مبتلا به سرطان سینه انجام شد. روش: پژوهش حاضر، یک طرح نیمه آزمایشی با پیش آزمون، پس آزمون، گروه گواه و پیگیری 3 ماهه بود. جامعه آماری این پژوهش، زنان 30 تا 50 ساله مبتلا به سرطان سینه بود که در ادامه روند درمان خود، طی چهار ماه نخست سال 1401 به کلینیک های سرطان سینه شهر شیراز مراجعه کرده بودند. از میان آن ها 50 نفر به روش نمونه گیری در دسترس در دوگروه 25 نفره آزمایش و گواه، گمارش شدند. مداخلات درمان ACT با توجه به بسته آموزشی هیز و استروساهل (2010) طی 8 جلسه گروهی به صورت هفتگی 90 دقیقه ای بر روی گروه آزمایش اجرا شد و گروه گواه، مداخله ای دریافت نکردند. داده ها با استفاده از پرسشنامه استاندارد ارزیابی فراشناخت بدریختی بدن (ربیعی و همکاران، 1390) گردآوری شد. داده های این پژوهش با روش آماری تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر، در نرم افزار SPSS نسخه 24 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: یافته ها نشان داد که که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، در گروه آزمایش، برای اختلال بدریخت انگاری بدن زنان مبتلا به سرطان سینه، تفاوت معنی داری ایجاد کرده است (0/05P<). نتیجه گیری: با توجه به یافته های این پژوهش، می توان نتیجه گرفت که مداخلات درمان پذیرش و تعهد، برای بهب ود کیفی ت زندگ ی زنان مبتلا به سرطان سینه، مؤثر بوده است.
۱۱۸.

پیش بینی کیفیت خواب بر اساس جهت گیری مذهبی با نقش میانجی گری تاب آوری و مثبت اندیشی در سربازان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کیفیت خواب جهت گیری مذهبی تاب آوری مثبت اندیشی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۴ تعداد دانلود : ۱۳۸
هدف: هدف پژوهش حاضر پیش بینی کیفیت خواب بر اساس جهت گیری مذهبی با نقش میانجی گری تاب آوری و مثبت اندیشی در سربازان بود. روش: روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی با استفاده ازمدلیابی روابط ساختاری بود که تعداد 237 سرباز وظیفه به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه کیفیت خواب پترزبورگ، پرسشنامه تابآوری کانر و دیویدسون، پرسشنامه اینگرام و وینسکی و پرسشنامه جهت گیری مذهبی آلپورت بود. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS نسخه 26 و نرم افزار ایموس نسخه 20 استفاده شد و آزمون فرضیه ها به روش معادلات ساختاری انجام گرفت. یافته: با توجه به آماره های آزمون و معنی داری بدست آمده (0.05>P)، نتایج پژوهش حاضر نشان داد که ضریب تاثیر کل جهت گیری مذهبی درونی بر کیفیت خواب برابر 307/ 0 است که به صورت تاثیرهای مستقیم و غیرمستقیم با نقش میانجی تاب آوری و مثبت اندیشی می باشد و ضریب تاثیر کل جهت گیری مذهبی بیرونی بر کیفیت خواب برابر 138/ 0 است که به صورت غیرمستقیم با نقش میانجی تاب آوری و مثبت اندیشی می باشد. نتیجهگیری: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که جهت گیری مذهبی درونی بر کیفیت خواب تاثیر مستقیم مثبت معنی دار دارد و نقش میانجی تاب آوری و مثبت اندیشی باعث افزایش میزان تاثیر جهت گیری مذهبی درونی بر متغیر کیفیت خواب شده است و جهت گیری مذهبی بیرونی با نقش میانجی تاب-آوری و مثبت اندیشی فقط به طور غیر مستقیم بر متغیر کیفیت خواب تاثیر مثبت معنی دار دارد و بنابراین در جهت افزایش کیفیت خواب سربازان باید به تقویت متغیرهای تاب آوری و مثبت اندیشی پرداخت.
۱۱۹.

شیوه های مدیریت افراد وابسته به مواد متجاهر در دنیا: ترسیم نقشه مفهومی و مطالعه مروری نظام مند، گامی به سوی طراحی و مداخله در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اعتیاد افراد وابسته به مواد متجاهر مطالعه مروری نظام مند

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۶ تعداد دانلود : ۱۱۷
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی شیوه های مدیریت افراد وابسته به مواد متجاهر در دنیا به منظور طراحی برنامه های مداخله ای برای ایران بود. روش: طرح پژوهش از نوع مطالعه نظام مند تحلیلی بود. در این راستا، برای یافتن مستندات مربوط به شیوه های مدیریت افراد وابسته به مواد متجاهر در دنیا، جستجوی یکپارچه و تجزیه وتحلیل مقالات منتشر شده تا سال 2023 در پایگاه های اطلاعاتی Pubmed، Springer، Scopus، ProQuest، Elsevier، Science direct، National Institutes of Health، Google Scholar ، انجام شد. یافته ها: یافته ها حاکی از تمرکز بیشتر متون بر روی موضوعات مدیریت درد، خود-مدیریتی، مصاحبه انگیزشی، مراقبت های اولیه، موانع خدمات بهداشتی، آموزش، مراقبت بیمار-محور، کیفیت زندگی و سلامت روانی بود. نتیجه گیری: مطابق با یافته های شواهد-محور، مداخلات جامع رفتاری و دارویی، مداخلات مبتنی بر اقامت یا اسکان، مداخلات کاهش آسیب، برنامه های راهنمایی همتایان، درمان های جایگزین، برنامه های اشتغال و آموزش حرفه ای، مداخلات مبتنی بر ایمان و مداخلات مبتنی بر عدالت کیفری برای افراد وابسته به مواد متجاهر ایران پیشنهاد می شود.
۱۲۰.

ذهنیت کودکان در دبستان؛ رشدیافتگی یا ثابت؟ تحلیل محتوای کتاب های درس فارسی دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ذهنیت ذهنیت رشدیافتگی ذهنیت ثابت تحلیل محتوا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱ تعداد دانلود : ۱۳
زمینه و هدف: ذهنیت ها، پیش فرض های هر فرد درباره انعطاف پذیری یا ثابت بودن ویژگی های آدمی هستند. هدف از انجام این پژوهش، تحلیل محتوای کتاب های درس فارسی دوره ابتدایی بر اساس نظریه دئوک از ذهنیت بود تا تعیین شود که ذهنیت ها را تا چه اندازه و چگونه به دانش آموزان معرفی می کنند. روش: این پژوهش توصیفی با روش تحلیل محتوای کیفی انجام شد. جامعه آماری شامل 6 جلد کتاب درس فارسی دوره ابتدایی، چاپ سال تحصیلی 1403-1402، بود. نمونه گیری به صورت تمام شمار و حجم نمونه برابر با جامعه بود. برای جمع آوری داده ها از فهرست وارسی سنجش چهار مؤلفه ذهنیت استفاده شد که روایی محتوایی آن از نظر متخصصان با روش ضریب توافق کدگذاری تأیید شد. پایایی نتایج ارزیابی با شاخص هولستی 96/0 به دست آمد. داده ها با نرم افزار SPSS27 و آزمون x 2 تحلیل شد. یافته ها: تحلیل کتاب های فارسی دوره ابتدایی براساس نظریه دئوک نشان داد که تأکید بر ذهنیت ها و مؤلفه های آن یکسان نیست و تأکید بر ذهنیت رشدیافتگی به طور معناداری بیشتر از ذهنیت ثابت است (001/0 p=). در مؤلفه ها، بیشترین تأکید به ترتیب بر باور به فایده تلاش، راهبرد بعد از شکست، هدف های پیشرفت، و اسناد شکست است. سیر توجه به مفهوم ذهنیت ها در کتاب های فارسی از پایه یکم تا ششم ، برخلاف روند تحولی آن در نظریه دئوک، غیرخطی است. نتیجه گیری: کتاب های فارسی دوره ابتدایی بیشتر بر ذهنیت رشدیافتگی تأکید دارند تا ذهنیت ثابت؛ با وجود این، سیر آن از پایه یکم تا ششم با روند تحولی ذهنیت در تناسب کامل نیست و در پایه های چهارم تا ششم، نیاز بیشتری به محتوای مشوق ذهنیت رشدیافتگی وجود دارد. x

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان