فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۴۱ تا ۲۶۰ مورد از کل ۳۵٬۵۳۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقدمه کیفیت آموزش پزشکی علاوه بر پاسخ به نیازهای سلامت جامعه، می تواند بر رتبه بندی بین المللی دانشگاه ها تأثیرگذار باشد. بنابراین این مطالعه باهدف شناسایی چالش ها و راهکارهای بهبود کیفیت آموزش پزشکی در جهت ارتقای رتبه بندی بین المللی دانشگاه های علوم پزشکی ایران انجام گرفت. روش کار پژوهش کیفی حاضر در سال 1401 در دانشگاه های علوم پزشکی ایران انجام گرفت. مصاحبه های نیمه ساختاریافته هدفمند با 35 نفر از مدیران، معاونین، اعضای هیئت علمی و کارشناس های خبره شاغل در معاونت های مختلف انجام گرفت و تا مرحله اشباع ادامه یافت. تحلیل داده ها به روش تحلیل محتوای قراردادی گرانهایم و لاندمن انجام گرفت. یافته ها در مطالعه حاضر، تعداد ۴۳ چالش در پنج حیطه اصلی شامل ضعف در آموزش و پژوهش، ضعف در تعاملات، بودجه ناکافی، برنامه ریزی نامناسب و ضعف در نیروی انسانی تقسیم شدند. همچنین تعداد ۷۱ راهکار در هفت گروه اصلی شامل بهبود در آموزش، توسعه تحقیقات، ارتقاء همکاری های درون بخشی و بین بخشی، سرمایه گذاری در زیرساخت ها، ارزشیابی، استخدام و حفظ نیروی انسانی متخصص و حمایت مالی شناسایی شدند. نتیجه گیری در راستای نتایج مطالعه حاضر، به مدیران و سیاست گذاران پیشنهاد می گردد در جهت رفع موانع و چالش های موجود با فراهم سازی امکانات و تکنولوژی های آموزشی جدید، جذب اساتید باکیفیت، نظارت بر عملکرد اساتید، افزایش تعاملات بین المللی و حمایت مالی کافی اقدام کنند.
ضرورت تشکیل کمیته تعاملی دانشجویی برای ارزیابی کیفیت تدریس اعضای هیئت علمی (مطالعه موردی: دانشکده پیراپزشکی دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: یکی از رسالت های اصلی مراکز مطالعه و توسعه آموزش پزشکی در دانشگاه های علوم پزشکی کشور، ارتقاء کیفیت تدریس است. کمیته های تعاملی دانشجویی یکی از روش های ارزیابی کیفیت تدریس استاد در طول ترم تحصیلی است. هدف از مطالعه حاضر بررسی تاثیر تشکیل کمیته های تعاملی دانشجویی بر کیفیت تدریس در دانشکده پیراپزشکی دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز بود. روش ها: مطالعه حاضر یک پژوهش توصیفی-مقطعی بود که در سال 1400، در دانشکده پیراپزشکی دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز انجام شد. جامعه پژوهش را دانشجویان مقطع کارشناسی ورودی 1399، 1398 و 1397 در دانشکده پیراپزشکی، مشارکت کننده در کمیته های تعاملی دانشجویی تشکیل می دادند. ابزار مطالعه پرسش نامه چهار بخشی محقق ساخته بود که از طریق ایمیل و پیام رسان ها برای جامعه هدف ارسال گردید. داده های گردآوری شده با استفاده از روش های آمار توصیفی و استنباطی در نرم افزار SPSS (نسخه 24) تحلیل شدند. یافته ها: در مجموع 57 درصد از پرسش نامه ها توسط شرکت کنندگان تکمیل و ارجاع گردید. نتایج حاصل از تحلیل نمودارهای جعبه ای مربوط به پاسخ های دانشجویان در زمینه تأثیر ارائه گزارش های هفتگی بر کیفیت تدریس با توجه به توزیع نرمال و متوازان آن و پراکندگی بیشتر نمرات بالاتر از میانه نشان دهنده ارتباط مثبت و معنادار بود. این موضوع می تواند بیانگر آن باشد که وجود کمیته های تعاملی دانشجویی با توجه به بازخوردهای ارائه شده مفید و مؤثر می باشد. همچنین اکثر شرکت کنندگان گزینه های زیاد یا خیلی زیاد را در پاسخ به سؤالات وجود مشکلات آموزش مجازی انتخاب نموده اند و معتقد به وجود مشکلاتی در آموزش مجازی بودند. نتیجه گیری: در مجموع، یافته های مطالعه نشان داد که تشکیل کمیته های تعاملی دانشجویی می تواند در بهبود و ارتقاء کیفیت تدریس ارائه شده توسط اساتید مفید و مؤثر باشد.
پیش بینی رضایت از زندگی براساس خودمهارگری و تاب آوری(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش خودمهارگری و تاب آوری در پیش بینی رضایت از زندگی انجام شد. این مطالعه به روش توصیفی و از نوع همبستگی طراحی گردید و جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانشجویان دانشگاه تهران تشکیل دادند. نمونه ای شامل ۳۸۱ دانشجو (۱۰۹ مرد و ۲۷۲ زن) به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. تجزیه و تحلیل داده ها با روش های ضریب همبستگی گشتاوری پیرسون و رگرسیون خطی انجام پذیرفت. داده ها با استفاده از پرسشنامه های استاندارد رضایت از زندگی، مقیاس تاب آوری و مقیاس خودمهارگری جمع آوری شد. نتایج یافته های تحقیق، همبستگی مثبت و معناداری بین هر دو متغیر پیش بین (خودمهارگری و تاب آوری) با رضایت از زندگی نشان داد. تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که این دو متغیر در مجموع ۳۱ درصد از واریانس رضایت از زندگی را تبیین می کنند. این یافته ها بیانگر آن است که تقویت خودمهارگری و تاب آوری می تواند به عنوان راهبردی مؤثر در افزایش رضایت از زندگی مورد توجه قرار گیرد.
هویت شغلی دانشجویان دکتری: بازیگر اجتماعی یا عامل با انگیزه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مشاوره شغلی و سازمانی دوره ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۵۸)
145 - 172
حوزههای تخصصی:
هدف: در این پژوهش هویت دکتری دانشجویان دانشگاه اصفهان مورد بررسی قرار گرفت تا کشف شود که دانشجویان دکتری در تعریف خود به دنبال چیستند و چه عواملی در شکل گیری هویت شغلی آنها نقش داشته است. روش: پژوهش بر اساس رویکرد کیفی، نظریه زمینه ای و روش چارمز انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانشجویان دکتری دانشگاه اصفهان است. از روش نمونه گیری نظری و هدفمند برای انتخاب نمونه پژوهش استفاده شد. داده ها از طریق مصاحبه عمیق نیمه ساختار یافته با 17 دانشجوی در حال تحصیل و فارغ التحصیل دوره دکتری دانشگاه اصفهان به دست آمد. برای تحلیل داده ها از نرم افزار MAXQDA نسخه 20 استفاده شد. یافته ها: بر اساس تحلیل داده های حاصل از مصاحبه، مدل مفهومی هویت دکتری دانشجویان استخراج شد که فرایند ساخت هویت دکتری دانشجویان را نشان می دهد. نتیجه گیری: هویت دکتری نتیجه بافت فرهنگی و اجتماعی است که دانشجویان در آن مشغول به تحصیل هستند. در بافت جامعه ایران، دانشجویان هویت دکتری خود را به عنوان «بازیگر اجتماعی» تعریف نمودند. به منظور رشد هویت دکتری دانشجویان به سوی عامل باانگیزه، نیاز به فضایی تأملی (به صورت دوره های رسمی یا غیررسمی) در سیستم آموزشی دوره دکتری است.
بررسی نقش واسطه ای احساس تنهایی و سبک های دلبستگی در رابطه اعتیاد به اینترنت با صفات چهارگانه تاریک شخصیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره ۲۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
77 - 90
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای احساس تنهایی و سبک های دلبستگی در رابطه اعتیاد به اینترنت با صفات چهارگانه تاریک شخصیت انجام شد. روش پژوهش نوع توصیفی_ همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانشجویان دانشگاه تبریز در سال تحصیلی 1403-1402 بودند که به روش نمونه گیری در دسترس تعداد 395 نفر انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه صفات چهارگانه تاریک شخصیت، پرسشنامه اعتیاد به اینترنت، پرسشنامه سبک های دلبستگی و پرسشنامه احساس تنهایی بود. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل مسیر انجام شد. شاخص های برازندگی نشان دادند که مدل طراحی شده از برازش مناسبی برخوردار است. یافته ها نشان داد بین صفات تاریک شخصیت با اعتیاد به اینترنت رابطه مستقیم و معنا داری وجود دارد. همچنین اثر غیرمستقیم صفات تاریک دیگرآزاری و جامعه ستیزی به واسطه احساس تنهایی و اثر غیرمستقیم ماکیاولیسم به واسطه دلبستگی ناایمن اضطرابی بر اعتیاد به اینترنت مثبت و معنادار بود. درنتیجه احساس تنهایی و سبک های دلبستگی رابطه بین اعتیاد به اینترنت با صفات چهارگانه تاریک شخصیت را میانجی گری می کنند. نتایج پژوهش حاضر می تواند درمانگران را جهت طراحی درمان های مناسب و پیشگیری از اعتیاد به اینترنت یاری رساند.
اثربخشی فرزندپروری مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تعامل والد- فرزندی و تکانشگری دانش آموزان با مشکلات رفتاری- هیجانی برونی سازی شده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۵
72 - 86
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی فرزندپروری مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تعامل والد-فرزندی و تکانشگری دانش آموزان با مشکلات رفتاری- هیجانی برونی سازی شده انجام شد. پژوهش حاضر کاربردی، از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و دوره پیگیری دوماهه بود. جامعه آماری شامل دانش آموزان دارای مشکلات رفتاری- هیجانی برونی سازی شده بود که در دوره اول متوسطه در سال تحصیلی 1402-1401 در شهرستان اسلام شهر مشغول به تحصیل بودند. در این پژوهش تعداد 35 دانش آموزان دارای مشکلات رفتاری- هیجانی برونی سازی شده با روش نمونه گیری هدفمند (با توجه به ملاک های ورود به پژوهش) انتخاب و با شیوه تصادفی در گروه های آزمایش و گواه جای دهی شدند (18 دانش آموز در گروه آزمایش و 17 دانش آموز در گروه گواه). والدین دانش آموزان گروه آزمایش مداخله فرزندپروری مبتنی بر پذیرش و تعهد را طی هشت هفته در هشت جلسه 90 دقیقه ای دریافت نمودند. در این پژوهش از سیاهه رفتاری- هیجانی کودکان و نوجوانان (CABEI)، پرسشنامه تعامل والد- فرزندی (PCIQ) و پرسشنامه تکانشگری (IQ) استفاده شد. داده های با تحلیل واریانس آمیخته با استفاده از نرم افزار آماری SPSS23 تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که فرزندپروری مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تعامل والد-فرزندی (0/0001>P؛ 0/53=Eta؛ 37/42=F) و تکانشگری (0/0001>P؛ 0/66=Eta؛ 64/20=F) دانش آموزان با مشکلات رفتاری- هیجانی برونی سازی شده تأثیر معنادار دارد. بر اساس یافته های حاصل از پژوهش حاضر، فرزندپروری مبتنی بر پذیرش و تعهد با بهره گیری از انعطاف پذیری شناختی و آشنایی والدین با حریم روان شناختی و مرزبندی بین والد و فرزند، شیوه های کنترل نامناسب و باورها و اصول ناکارآمد و غیرمنطقی می تواند به عنوان روشی کارآمد در جهت بهبود تعامل والد-فرزندی و کاهش تکانشگری دانش آموزان با مشکلات رفتاری- هیجانی برونی سازی شده مورد استفاده قرار داد.
The 3* 2 Achievement Goals Model and University Students' Agentic Engagement: The Mediating Role of an Epistemic Emotion(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Previous studies generally showed that achievement goals are linked with academic engagement. However, the association between the newly-developed model of achievement goals (i.e. the 3*2 model) and agentic engagement has received relatively little attention. Furthermore, the underlying mechanism of this relationship is unclear, more specifically, among university students. Guided by the assumptions of the control-value theory of emotions, epistemic curiosity could be a potential mediator. The current study aimed to explore the mediating role of epistemic curiosity in the relationship between achievement goals and agentic engagement among 350 university students from Ferdowsi University of Mashhad in the academic year of 2019-2020. Participants completed the measures of the Achievement Goals Questionnaire, Epistemic Curiosity Scale, and Agentic Engagement Scale. Data analysis was performed using SPSS version 24.0 and AMOS software. The findings showed that epistemic curiosity significantly mediated the association between approach goals and avoidance goals with agentic engagement (P<0.001). Overall, the findings offer new evidence on the association between variables of the present study and shed light on the underlying processes. Theoretical and practical implications are also discussed.
اثربخشی روان درمانی مبتنی بر توانمندی ها بر کاهش میزان حساسیّت اضطرابی و حملات پانیک نوجوانان مبتلا به اختلال افسردگی اساسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۹۲
۱۳۷-۱۱۰
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف اصلی این پژوهش بررسی اثربخشی روان درمانی مبتنی بر توانمندی ها بر کاهش میزان حساسیّت اضطرابی و حملات پانیک نوجوانان مبتلا به اختلال افسردگی اساسی بود. روش: روش مطالعه حاضر آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش حاضر تمامی نوجوانان دختر مبتلا به اختلال افسردگی اساسی بودند که از فروردین ماه تا خردادماه سال 1403 به مرکز مشاوره تحصیلی شهر اردبیل مراجعه کرده بودند. در این پژوهش 30 بیمار واجد شرایط به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب و به طور تصادفی در گروه آزمایش (15 نفر) و گروه کنترل (15 نفر) جایگزین شدند. اطلاعات به وسیله پرسشنامه افسردگی بک (1996)، حساسیّت اضطرابی تیلور و کوکس (۱۹98) نشانه های پانیک لیبوتیز و همکاران (1984) گردآوری شدند.گروه آزمایش به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای هر هفته یک جلسه تحت روان درمانی مبتنی بر توانمندی ها قرار گرفتند برای ارزیابی تأثیر آموزش از هر دو گروه آزمایش و کنترل پس آزمون اخذ گردید. داده ها با استفاده از تجزیه و تحلیل کوواریانس چندمتغیره در نرم افزار آماری SPSS-24 انجام گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد، میانگین نمرات گروه آزمایش برای متغیرهای حساسّیت اضطرابی (54/90=F، 001/0≥P) و حملات پانیک (90/11=F، 05/0 ≥P) به طور معنی داری پایین تر از گروه کنترل بود. نتیجه گیری: مطابق با یافته های حاضر روان درمانی مبتنی بر توانمندی ها می تواند به عنوان یک روش جدید و مؤثر در جهت کاهش میزان حساسیّت اضطرابی و حملات پانیک در نوجوانان مبتلا به اختلال افسردگی اساسی استفاده گردد.
اثربخشی درمان شناختی رفتاری مبتنی بر مدیریت خشم بر بازداری پاسخ، اضطرار منفی و شفافیت عاطفی نوجوانان دختر دارای اختلال بدتنظیمی خلق مخرب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان شناختی رفتاری مبتنی بر مدیریت خشم بر بازداری پاسخ، اضطرار منفی و شفافیت عاطفی نوجوانان دختر دارای اختلال بدتنظیمی خلق مخرب انجام گرفت. روش پژوهش آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل (با پیگیری یک ماهه) بود. جامعه ی آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دختر دارای اختلال بدتنظیمی خلق مخرب دوره ی متوسطه ی دوّم شهر سیرجان در سال 1403-1402 بود که از میان آن ها به روش نمونه گیری هدفمند 40 دانش آموز انتخاب و به صورت تصادفی در گروه آزمایش (20 نفر) و گروه کنترل (20 نفر) گمارده شدند. گروه آزمایش 12 جلسه ی 90 دقیقه ای درمان شناختی رفتاری مبتنی بر مدیریت خشم (پاتریک ریلی و مایکل شاپ شایر، 2003) را به مدت 12 هفته دریافت کردند گروه کنترل هیچ آموزشی دریافت نکرد. برای جمع آوری داده ها از شاخص واکنش پذیری عاطفی استرینگرز (2012)، مقیاس پنج عاملی رفتار تکانشی لاینام (2006)، مقیاس رگه فراخلقی سالووی (1995) و آزمون نرم افزاری برو- نرو استفاده شد. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد تفاوت معنی داری در اختلاف زمانها برای بازداری پاسخ ، اضطرار منفی و شفافیت عاطفی وجود دارد. اختلاف بین گروه های آزمایش و کنترل نیز برای همه متغیرها معنی دار بود. می توان نتیجه گرفت که درمان شناختی رفتاری مبتنی بر مدیریت خشم بر بهبود بازداری پاسخ، اضطرار منفی و شفافیت عاطفی دانش آموزان دارای اختلال بدتنظیمی خلق مخرب اثربخش است.
الگوی ساختاری افسردگی شناختی بر اساس طرحواره های ناسازگار اولیه با میانجی گری ویژگی های شخصیت در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی شناختی دوره ۱۱ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۴۰)
۱۱۲-۱۰۱
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین الگوی ساختاری افسردگی شناختی بر اساس طرحواره های ناسازگار اولیه با میانجی گری پردازش شناختی ویژگی های شخصیت در دانشجویان انجام شد. روش پژوهش از نوع همبستگی و مبتنی بر مدل یابی روابط ساختاری بود. نمونه ای متشکل از ۳۰۰ دانشجوی دانشگاه های تهران به صورت خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شد و به پرسشنامه های افسردگی بک (۱۹۶۱)، طرحواره های ناسازگار اولیه یانگ (۱۹۹۸)، پرسشنامه پردازش شناختی و پرسشنامه پنج عاملی شخصیت پاسخ دادند. داده ها با استفاده از روش های آمار توصیفی و مدل یابی معادلات ساختاری در نرم افزار SPSS نسخه ۲۵ و AMOS نسخه ۲۲ تحلیل شد. نتایج نشان داد مدل پیشنهادی از برازش مطلوبی برخوردار نیست. تحلیل اثرات مستقیم نشان داد که طرحواره های ناسازگار اولیه تأثیر مثبت و معناداری بر افسردگی شناختی و ویژگی های شخصیت دارند. با این حال، بررسی اثرات غیرمستقیم نشان داد که طرحواره های ناسازگار اولیه از طریق پردازش شناختی ویژگی های شخصیت نقش میانجی نداشته و تأثیر غیرمستقیم معناداری بر افسردگی شناختی دانشجویان ندارند. به طور کلی، یافته ها نشان دادند که مؤلفه های طرحواره های ناسازگار اولیه می توانند افسردگی شناختی دانشجویان را به طور مستقیم تحت تأثیر قرار دهند، اما این تأثیر از طریق پردازش شناختی ویژگی های شخصیت به صورت غیرمستقیم معنادار نیست.
مقایسه تأثیر تحریک شناختی مبتنی بر تکالیف رایانه ای با و بدون تحریک فراجمجمه ای از طریق جریان الکتریکی مستقیم (tDCS) بر کیفیت زندگی بیماران بهبودیافته از کووید-19(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ زمستان (اسفند) ۱۴۰۳ شماره ۱۴۴
۲۵۵-۲۳۷
حوزههای تخصصی:
زمینه: آسیب عصبی ناشی از کووید-19 می تواند تأثیر منفی طولانی مدت بر عملکردهای شناختی و کیفیت زندگی بهبودیافته گان از بیماری کووید-19 داشته باشد. تحریک شناختی مبتنی بر تکالیف رایانه ای همراه با تحریک الکتریکی فراجمجمه ای از طریق جریان الکتریکی مستقیم (tDCS) یک رویکرد امیدوارکننده برای مقابله با اختلالات شناختی و به تبع آن کیفیت زندگی این افراد است. ازطرفی، بررسی ها حاکی از آن است که ادبیات پژوهشی درخصوص اثربخشی این روش ترکیبی شکاف تحقیقاتی دارد؛ فاصله ای که نیازمند توجه پژوهشی است. هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه تأثیر تحریک شناختی مبتنی بر تکالیف رایانه ای با و بدون تحریک فراجمجمه ای از طریق جریان الکتریکی مستقیم (tDCS) بر کیفیت زندگی مرتبط با سلامت در بیماران بهبود یافته ازکووید-19 انجام شد. روش: این پژوهش در قالب طرح نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون – پس آزمون همراه با گروه گواه با پیگیری یک ماهه انجام شد. حجم نمونه پژوهش متشکل از 45 بیمار بهبود یافته از کووید-19 در شهر مشهد بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و بطور تصادفی در 3 گروه 15 نفری شامل گروه تحریک شناختی رایانه ای، تحریک شناختی رایانه ای همراه با اعمال تحریک الکتریکی (tDCS) با تحریک آنودال به شیوه تک موضعی و تحریک شناختی رایانه ای همراه با تحریک الکتریکی تصنّعی (شَم) جایگزین شدند. شرکت کنندگان قبل و بعد از مداخله فرم کوتاه 36 سؤالی کیفیت زندگی مبتنی بر سلامت SF-36 (ویر و شربورن، 1992) را تکمیل کردند. برای تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر و نرم افزار 24SPSS استفاده شد. یافته ها: هر دو روش تحریک شناختی مبتنی بر تکالیف رایانه ای به تنهایی و در ترکیب با (tDCS) موجب افزایش میانگین نمرات کیفیت زندگی و زیرمقیاس های آن در بهبودیافتگان از مرحله حاد کووید-19 شدند (05/0 =p) و این افزایش در مرحله پیگیری یک ماهه نیز پایدار بود. همچنین میان اثربخشی دو درمان در بهبود کیفیت زندگی تفاوت معناداری وجود نداشت. نتیجه گیری: توانمند سازی شناختی رایانه ای به تنهایی و همراه با تحریک فراجمجمه ای مغز می توانند منجر به ارتقاء کیفیت زندگی وابسته به سلامت در بهبودیافته گان از بیماری کووید-19 شوند. این امر ما را قادر می سازد تا برنامه های توانبخشی فعلی را ارتقاء دهیم و مطابق با نیازهای بیماران بروزرسانی کنیم.
مقایسه آگاهی بدنی، دشواری در نظم جویی هیجان و خودمدیریتی در بیماران مبتلا به پانیک، افسردگی و افراد غیرمبتلا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ پاییز (آبان) ۱۴۰۳ شماره ۱۴۰
۱۲۲-۱۰۷
حوزههای تخصصی:
زمینه: مرور مطالعات پیشین نشان می دهد، از جمله متغیرهایی که بر سازوکارهای زیربنایی اختلالات پانیک و افسردگی تأثیر دارند، آگاهی بدنی، دشواری نظم جویی هیجان و خودمدیریتی بیماران است. با توجه به عدم پیشینه پژوهشی در مورد مقایسه مؤلفه های سه گانه فوق در بیماران مبتلا به اختلالات پانیک و افسردگی، مطالعه حاضر به دنبال پاسخگویی به این سؤال است که آیا این مؤلفه های سه گانه در بیماران مبتلا به پانیک، افسردگی و افراد غیرمبتلا متفاوت است؟ هدف: هدف از انجام پژوهش حاضر، مقایسه آگاهی بدنی، دشواری در نظم جویی هیجان و خودمدیریتی در بین افراد مبتلا به اختلالات پانیک، افسردگی و افراد غیرمبتلا بود. روش: طرح پژوهش حاضر توصیفی و از نوع علّی-مقایسه ای بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی افراد مبتلا به اختلالات پانیک، افسردگی و افراد غیرمبتلا شهر بابل در پاییز سال 1401 بود. روش نمونه گیری به صورت در دسترس و حجم نمونه برای هر گروه، 30 نفر در نظر گرفته شد. ابزارهای گردآوری داده ها در این مطالعه، شامل سه پرسشنامه آگاهی بدنی شیدلز (1989)، پرسشنامه دشواری در تنظیم هیجان گرتز و رومر (2004) و پرسشنامه خودمدیریتی هاوثون و نک (2000) بود. داده های جمع آوری شده با روش تحلیل واریانس چند متغیره و آزمون تعقیبی بنفرونی و با استفاده از نرم افزار SPSS22 تحلیل شدند. یافته ها: نتایج به دست آمده نشان داد که بین افراد مبتلا به اختلالات پانیک، افسردگی و افراد غیرمبتلا در آگاهی بدنی هیچ تفاوت معناداری وجود ندارد. در سایر متغیرها شامل دشواری در تنظیم هیجان و خودمدیریتی بین دو گروه پانیک و افسرده تفاوت معناداری نبود، اما هر دو گروه در مقایسه با گروه افراد غیرمبتلا، تفاوت معناداری داشتند. همچنین مشخص شد سه گروه افراد مبتلا به پانیک، افسردگی و غیرمبتلا در راهبردهای سه گانه خودمدیریتی، شامل راهبردهای رفتاری، پاداش طبیعی و الگوی فکری سازنده و دشواری در تنظیم هیجان تفاوت معناداری با هم دارند (05/0 P<). نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده می توان نتیجه گرفت افراد مبتلا به اختلالات پانیک و افسردگی در مقایسه با افراد غیرمبتلا در نظم جویی هیجان و خودمدیریتی دچار مشکل هستند. ازاین رو پیشنهاد می شود که روانپزشکان و روان درمانگران در مداخلات درمانی بیماران مبتلا به پانیک و افسردگی به متغیرهای سه گانه پژوهش حاضر توجه کرده تا بدین وسیله از پیشرفت و تشدید علائم بیماری پیشگیری کنند.
اثربخشی بازی درمانی شناختی رفتاری بر حافظه فعال، توجه پایدار، کنترل تکانه و پرخاشگری در نوجوانان بیش فعال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ بهمن ۱۴۰۳ شماره ۱۱ (پیاپی ۱۰۴)
۱۳۴-۱۲۵
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر تعیین اثربخشی بازی درمانی شناختی رفتاری بر حافظه فعال، توجه پایدار، کنترل تکانه و پرخاشگری در نوجوانان بیش فعال بود. پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون _پس آزمون و گروه کنترل با مرحله پیگیری دوماه بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه نوجوانان بیش فعال مراجعه کننده به مشاوره در شهر تنکابن در سال تحصیلی 1402-1403 بود. نمونه پژوهش شامل 30 نفر بود که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه 15 نفر) گمارده شدند. برای جمع آوری داده ها آزمون رایانه ای عملکرد پیوسته (CPT رازولد (1956)، آزمون حافظه فعّال دانیمن و کارپنتر (DCAMT)(1980)، پرسشنامه تکانشگری ویلکاکسون (WIQ) (1970)، پرسشنامه پرخاشگری باس و پری (AQ، 1992) بود. داده ها با استفاده از روش تحلیل وواریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بن فرونی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد که تفاوت میانگین پیش آزمون با پس آزمون (اثر مداخله آموزشی) و تفاوت میانگین پیش آزمون با پیگیری (اثر زمان) در تمامی مؤلفه ها معنادار بود (001/0>P) و تفاوت میان گروه مداخله و گروه کنترل از نظر میانگین نمرات متغیرهای حافظه فعال، توجه پایدار، کنترل تکانه و پرخاشگری در کل مراحل مطالعه معنادار است (001/0>P). بنابراین می توان گفت روش بازی شناختی-رفتاری یکی از روش های مؤثر در ارتقای حافظه فعال و توجه پایدار و کاهش تکانشگری و پرخاشگری نوجوانان بیش فعال است.
اثربخشی آموزش گروهی مبتنی بر تحلیل رفتار متقابل بر ایجاد تفاوت میان خود و جنین و ارائه احساس مادر در زنان باردار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش گروهی مبتنی بر تحلیل رفتار متقابل بر ایجاد تفاوت میان خود و جنین و ارائه احساس مادر در زنان باردار بود. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و گروه کنترل با دوره پیگیری 3 ماهه بود. جامعه آماری پژوهش کلیه ی زنان با بارداری اول مراجعه کننده به مراکز منتخب بهداشت و درمان شهر تهران در سال 1402 بود که از بین آنها با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند تعداد 30 نفر انتخاب شدند. این تعداد در دو گروه آموزش گروهی مبتنی بر تحلیل رفتار متقابل و گروه گواه به طور تصادفی جایگزین شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه دلبستگی مادر به جنین (MFAS، کرانلی، 1981) جمع آوری شد. مداخله آموزش گروهی مبتنی بر تحلیل رفتار متقابل در 8 جلسه 90 دقیقه و هفته ای یک بار برگزار شد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها نشان داد تفاوت بین مرحله پیش آزمون و پس آزمون ایجاد تفاوت میان خود و جنین، معنادار بوده است (05/0>P). همچنین تفاوت بین مرحله پیش آزمون و پس آزمون ارائه احساس مادر و پیش آزمون پیگیری ارائه احساس مادر نیز معنادار بوده است (05/0>P). از یافته های فوق می توان نتیجه گرفت آموزش گروهی مبتنی بر تحلیل رفتار متقابل بر بهبود ایجاد تفاوت میان خود و جنین و ارائه احساس مادر در زنان باردار موثر و ماندگار است.
اثربخشی آموزش چشم انداز زمان بر تعهد و مشغولیت تحصیلی در دانش آموزان پسر با عملکرد تحصیلی پایین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ اسفند ۱۴۰۳ شماره ۱۲ (پیاپی ۱۰۵)
۱۲۶-۱۱۹
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش چشم انداز زمان بر تعهد و مشغولیت تحصیلی در دانش آموزان پسر با عملکرد تحصیلی پایین انجام شد. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان پسر با عملکرد تحصیلی پایین در پایه ی نهم شهرستان بهار در سال تحصیلی ۱۴۰3-۱۴۰2 بود. حجم نمونه مورد نیاز برای هر گروه 15 نفر و مجموعاً 30 نفر دانش آموز تعیین شد (30=n)؛ ابتدا به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب و پس از غربال گری به شیوه تصادفی ساده در گروه های کنترل و آزمایش جای دهی شدند. جهت جمع آوری داده ها از مقیاس تعهد تحصیلی (ACS؛ وگل و هیومن-وگل، 2016) و پرسشنامه مشغولیت تحصیلی (SEI؛ سالملا آرو و آپادایا، 2012) استفاده شد. گروه آزمایش به مدت ده جلسه 60 دقیقه ای یک بار در هفته آموزش چشم انداز زمان را به صورت گروهی دریافت کردند و گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکرد. تحلیل داده ها با آزمون آماری تحلیل کوواریانس چندمتغیره انجام شد. نتایج نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون بین میانگین نمرات پس آزمون تعهد و مشغولیت تحصیلی در دو گروه آزمایش و کنترل تفاوت معناداری در سطح 05/0 وجود داشت. در مجموع می توان نتیجه گرفت که آموزش چشم انداز زمان نقش موثری بر تعهد و مشغولیت تحصیلی در دانش آموزان با عملکرد تحصیلی پایین داشته است.
مقایسه اثربخشی خانواده درمانی نظام عاطفی بوئن و درمان راه حل محور بر طلاق عاطفی، دلزدگی زناشویی و تمایزیافتگی عاطفی زوجین متقاضی طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ آبان ۱۴۰۳ شماره ۸ (پیاپی ۱۰۱)
۱۲۰-۱۱۱
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش مقایسه اثربخشی خانواده درمانی بوئن و درمان راه حل محور بر طلاق عاطفی، دلزدگی زناشویی و تمایزیافتگی عاطفی زوجین متقاضی طلاق بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون–پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل تمام زوجین متقاضی طلاق مراجعه کننده به دادگاه های شهر ساری در سال 1400 بود. انتخاب نمونه از مراکز خدمات روانشناختی شهر ساری به روش هدفمند بود. حجم نمونه 42 نفر تعیین شد که به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی خانواده درمانی بوئن و درمان راه حل محور و کنترل، هر گروه 14 نفر (7 زوج) گمارش شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش طلاق عاطفی گاتمن (2010، GED)، دلزدگی زناشویی کایزر (1993، MDS) و تمایزیافتگی عاطفی (1988، DSI) بود. گروه های آزمایشی در طی 8 جلسه 60 دقیقه ای خانواده درمانی بوئن و درمان راه حل محور را دریافت کردند. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیری در سطح معناداری 05/0 تحلیل گردید. نتایج نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون بین میانگین پس آزمون طلاق عاطفی ودلزدگی زناشویی و تمایزیافتگی عاطفی در سه گروه تفاوت معناداری در سطح 05/0 وجود داشت. همچنین نتایج آزمون تعقیبی نشان داد که بین دو گروه آزمایش تفاوت معناداری در سطح 05/0 وجود نداشت. با توجه به اثربخشی خانواده درمانی بوئن و درمان راه حل محور در زوجین متقاضی طلاق، استفاده از این مداخلات در مراکز مشاوره پیشنهاد می گردد.
پیش بینی نگرانی از تصویر بدنی بر اساس حساسیت طرد، مکانیسم های دفاعی و عزت نفس جنسی در مردان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ آذر ۱۴۰۳ شماره ۹ (پیاپی ۱۰۲)
۱۴۰-۱۳۱
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی نگرانی از تصویر بدنی بر اساس حساسیت طرد، مکانیسم های دفاعی و عزت نفس جنسی در افراد مراجعه کننده به باشگاه های بدن سازی زنجان انجام شد. مطالعه از نوع توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری تمامی مردان مراجعه کننده به باشگاه های بدن سازی شهر زنجان در سال 1402 بودند. از این جامعه تعداد 384 نفر بر اساس فرمول کوکران به روش انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده های پژوهش پرسشنامه نگرانی از تصویر بدن (BICQ) لیتلتون و همکاران (2005)، پرسشنامه حساسیت طرد(RSQ) داونی و فلدمن (1996)، پرسشنامه مکانیسم های دفاعی(DMQ) اندروز و همکاران (1993) و پرسشنامه عزت نفس جنسی(SSEQ) بازل و رزتال (1996) بود. برای تحلیل داده ها از رگسیون چند متغیره استفاده شد. نتایج نشان داد که حساسیت طرد ، مکانیسم های دفاعی و عزت نفس جنسی توانستند در سه گام، 24 درصد از واریانس نگرانی از تصویر بدنی مردان را تبیین نمایند (05/0>p). باتوجه به یافته ها می توان مداخلاتی را با هدف بهبود حساسیت به طرد، مکانیزم های دفاعی و عزت نفس جنسی به منظور کاهش نگرانی از تصویر بدنی در مردان طراحی و اجرا نمود.
رابطه بین خوش بینی با تاب آوری از طریق نقش میانجی گری خودکارآمدی در دوره نوجوانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دست آوردهای روان شناختی سال ۳۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
185 - 210
حوزههای تخصصی:
تاب آوری به عنوان توانایی و مهارتی است که فرد را قادر می سازد خود را با مشکلات و چالش ها سازگار کند و این عامل کمک کننده فرآیند تحول مثبت نوجوانی است. هدف از پژوهش حاضر تعیین رابطه خوش بینی با تاب آوری از طریق نقش میانجی گری خودکارآمدی در دوره نوجوانی هست. این پژوهش به روش تحقیق توصیفی و از نوع همبستگی در قالب مدل معادلات ساختاری انجام شد. جامعه آماری شامل دانش آموزان دختر و پسر پایه های ششم ابتدایی، متوسطه اول و دوم بوشهر در سال 1401- 1400 بودند که از بین جامعه تعداد 600 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. پرسشنامه ها از طریق شبکه های اجتماعی مانند شاد، تلگرام و واتس آپ در اختیار دانش آموزان قرار داده شد که در نهایت ۵۰۳ پرسشنامه قابل تحلیل بود. از مقیاس های خودکارآمدی Muris، پرسش نامه تاب آوری De Caroli and John Sagon و پرسش نامه خوش بینی Scheier and Carver استفاده شده است. تحلیل داده ها با روش آمار توصیفی و مدل معادلات ساختاری از نرم افزارهای SPSS-24 و AMOS-24 استفاده شد. نتایج تجزیه وتحلیل داده ها در مدل معادلات ساختاری نشان داد که مدل کلی تحقیق و شاخص های برازش مدل اصلاح شده از برازش بهتری برخوردارند. این مدل در نمونه دختران و پسران از برازش مطلوبی برخوردار بود. مسیرهای خوش بینی و خودکارآمدی به تاب آوری در دوره نوجوانی معنی دار بودند. همچنین، مسیر خوش بینی به صورت غیرمستقیم از طریق خودکارآمدی با تاب آوری معنی دار است. با توجه به یافته های این تحقیق، می توان نتیجه گرفت که هر چه به اواخر نوجوانی نزدیک می شویم تأثیر خوش بینی کمتر شده و همچنین بین خوش بین با تاب آوری از طریق میانجی گری خودکارآمدی رابطه مثبت و معنی داری هست.
اثر اجتناب تجربی بر علائم اختلال استرس پس از سانحه با میانجی گری نشخوار ذهنی و آسیب پذیری ادراک شده نسبت به بیماری مسری در کادر درمان بیماران مبتلا به کووید-19(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دست آوردهای روان شناختی سال ۳۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
279 - 310
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف بررسی اثر اجتناب تجربی بر علائم اختلال استرس پس از سانحه با میانجی گری نشخوار ذهنی و آسیب پذیری ادراک شده نسبت به بیماری مسری در کادر درمان بیماران مبتلا به کووید-19 بود. روش پژوهش توصیفی و طرح پژوهش از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش را کادر درمان بیماران مبتلا به کووید-19 شاغل در بیمارستان های شهر تهران در ماه های خرداد و تیر سال 1400 تشکیل می دادند که از بین آنها به صورت در دسترس 458 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس شهروندی اختلال استرس پس از سانحه می سی سی پی Keane et al.، پرسشنامه آسیب پذیری ادراک شده نسبت به بیماری مسری Duncan et al.، مقیاس نشخوار فکری Nolen-Hoeksema و پرسشنامه پذیرش و عمل Bond et al.، به صورت آنلاین توسط کادر درمان تکمیل شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری به وسیله نرم افزارهای Amos و SPSS انجام شد. یافته های پژوهش نشان داد که اجتناب تجربی هم به طور مستقیم (65/0=β و 01/0>p) و هم به طور غیرمستقیم از طریق نشخوار ذهنی (21/0=β و 01/0>p) بر تجربه علائم اختلال استرس پس از سانحه تأثیر دارد. بنابراین، یافته های پژوهش علاوه بر تلویحات کاربردی و نظری می تواند به عنوان الگویی مفید برای ارائه خدمات روان شناختی به پرستاران جهت پیشگیری از ابتلا به اختلال پس از سانحه به کار گرفته شود.
بررسی مقدماتی اثر کوتاه مدت آموزش گروهی درمان متمرکز بر شفقت بر شرم و تحمل پریشانی مادران کودکان مبتلابه اختلال طیف اتیسم(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف کودکان مبتلابه اختلال طیف اتیسم چالش عمده ای برای والدین به ویژه برای مادران به عنوان مراقب اصلی ایجاد می کنند. مادران شرم و پریشانی روانی زیادی را درارتباط با کودکان اتیسم تجربه می کنند. پژوهش حاضر باهدف بررسی تأثیر آموزش گروهی درمان متمرکز بر شفقت بر شرم و تحمل پریشانی مادران کودکان مبتلا به اختلال طیف اتیسم انجام شد. مواد و روش ها پژوهش حاضر، با روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل می باشد. جامعه آماری این پژوهش شامل تمام مادران دارای کودک اختلال طیق اتیسم شهر تهران تحت پوشش انجمن اتیسم ایران می باشد. نحوه انتخاب نمونه ها به صورت دردسترس و گلوله برفی است. 30 نفر از افراد به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفره آزمایش و کنترل قرار گرفتند و پرسش نامه های شرم درونی شده کوک (1993)، دیگران به عنوان شرمگین کننده گاس (1994) و تحمل پریشانی سیمونز و گاهر (2005) در هر دو گروه اجرا شد و سپس گروه آزمایش به مدت 8 جلسه 1 ساعته تحت آموزش گروهی درمان متمرکز بر شفقت قرار گرفتند. پس از پایان دوره آموزشی به منظور بررسی تأثیر آموزش، پس آزمون در هر دو گروه اجرا شد و آزمون پیگیری 1 ماه پس از آن انجام شد. به منظور آزمون فرضیه های پژوهش از روش تحلیل اندازه گیری مکرر استفاده شد و برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS نسخه 28 استفاده شده است یافته ها یافته های پژوهش نشان داد آموزش گروهی درمان متمرکز بر شفقت بر کاهش شرم درونی، کاهش شرم بیرونی و افزایش تحمل پریشانی تأثیر دارد (P<0/01). نتایج نشان داد مداخله بیشترین تأثیر را به ترتیب بر تحمل پریشانی با ضریب 0/571، شرم درونی با ضریب 0/419 و شرم بیرونی با ضریب 0/417 دارد. نتیجه گیری با استفاده از آموزش گروهی درمان متمرکز بر شفقت می توان در راستای ارتقای سلامت روان مادران دارای کودک اتیسم گام برداشت. ۸۲۰,۱