فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۰۱ تا ۴۲۰ مورد از کل ۲۸٬۰۲۲ مورد.
منبع:
تاریخ ایران بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۶)
211 - 232
حوزههای تخصصی:
سید علی محمد باب پس از آغاز دعوی نسخ دیانت اسلام و بنیان گذاری آیین بیان، برای دیانت خود موعود و ناسخی با لقب «من یظهره الله» مشخص کرد. پس از اعدام او و آغاز رهبری جانشینش، میرزا یحیی صبح ازل، برخی از بابیان خود را در مقام من یظهره الله معرفی کردند، اما به جز میرزا حسینعلی بهاءالله هیچ یک نتوانستند در گسترش آن دعوی پیشرفت کنند. با آغاز دعوت بهاءالله در نسخ تعالیم باب در آیین بیان و تأسیس آیین بهایی به سال 1283ق، برخی از بزرگان بابیان بهایی نشده که به اصالت ریاست صبح ازل و استمرار آیین بیان معتقد بودند، به نگارش کتاب ها و رساله هایی در نقد دعوت بهاءالله روی آوردند و کوشیدند به پیروان باب نشان دهند او نمی تواند موعود باب و ناسخ آیین او باشد. این مقاله بر آن است به این پرسش پاسخ دهد که با مبنا گرفتن تعالیم و آموزه های باب که برای بابیان بهایی شده و بابیان بهایی نشده وحی الهی و آیات خداوند به شمار می آمد، مخالفان بابی بهاءالله تا چه اندازه در چینش استدلال های خود در رد دعوت او به درستی عمل کردند؟ بررسی و تحلیل آثار مخالفان نشان می دهد آنها در مجموع از آموزه های باب به خوبی استفاده و نادرستی دعوت بهاءالله را به صورتی مستدل مشخص کردند. در این پژوهش، بررسی استدلال های ایشان با روش توصیفی تحلیلی و با تکیه بر منابع، ضمن تمرکز بر محتوای ردیه سید محمد اصفهانی که از ردیه های موجز اما مهم ایشان است و نیز با آوردن استدلال های مشابه برخی دیگر از مخالفان بابی و برجسته بهاءالله انجام شده است.
اقتدار دولت و چالش های حقوقی – اجتماعی قانون رسمی شدن ساعت در ایران دوره پهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تغییر زمان بندی سنتی با تعیین ساعت رسمی به عنوان زمان رسمی کشور ایران برای هماهنگی با زمان معیار بین المللی دوران مدرن از مهم ترین مسائل سیاست مدرنیزاسیون دوره پهلوی بود. دولت پس از تصویب قواعد و قوانین ساعت رسمی ایران به افق تهران در سال 1307 و 1314 و اجرای مدل 24 ساعته زمان بندی مدرن، برنامه هایی را در سازمان دولت و روابط اجتماعی و فعالیت های اقتصادی جامعه ایران برای اجرای آن در پیش گرفت که همراه با چالش هایی بود. چیستی این چالش ها و چگونگی مواجهه دولت با آنها مساله مقاله حاضر است بنابراین می توان پرسید چالش های رسمی شدن ساعت در ایران دوره پهلوی و برنامه های دولت در مواجهه با این چالش ها و واکنش های مردم به آن چه بوده است؟ فرضیه مقاله این است که چرخش مفهوم زمان سنتی به زمان بندی مدرن در فرایند مدرنیسم دوره پهلوی و رسمی شدن ساعت مسائلی بی سابقه را برای دولت پدید آورد که با استفاده از اقتدار دولت مدرن و ظرفیت حقوقی – قضایی آن، امکان سازگاری فرهنگی و اجتماعی با آن در جامعه ایران شکل گرفت.بررسی اسناد و تبیین رخدادهای آن دوران به روش تاریخی نشان می دهد که دولت در نهایت با توسل به شیوه های سازش، فرهنگ سازی تشویقی تنبیهی در کنار بهره گیری از اختیارات حقوقی قضایی، در نهادینه شدن ساعت رسمی در جامعه ایران معاصر موفق گردید.
نخستین استقرارهای دوره نوسنگی بی سفال در منطقه کُهگیلویه: شواهدی از تپهل بی بی زلیخایی
حوزههای تخصصی:
منطقه زاگرس و کوه پایه های آن، به ویژه بخش های مرکزی و در مناطقی مانند کرمانشاه، لرستان و ایلام، بیشترین شواهد مربوط به دوره نوسنگی و گذار از سیستم معیشتی مبتنی بر شکار و گردآوری خوراک به یکجانشینی و اهلی کردن گیاهان و حیوانات را به دست داده است. در مقایسه با زاگرس مرکزی، بخش های جنوبی زاگرس کمتر موردتوجه پژوهشگران بوده و دانسته های ما اندک. تپه بی بی زلیخایی نخستین محوطه کاوش شده دوره نوسنگی در منطقه کُهگیلویه در بخش های جنوبی زاگرس است که آگاهی های جدیدی را به دست می دهد. پی بردن به جوانب گوناگون زندگی دوره نوسنگی بی سفال در محوطه، به دست آوردن بقایای گیاهی و جانوری برای بازسازی معیشت اقتصادی مردمان دوره نوسنگی و از طرفی بازسازی زیست بوم باستانی منطقه در اوایل دوره هُولوسِن و به دست آوردن نمونه هایی برای تاریخ گذاری مطلق جهت تعیین قدمت محوطه از مهم ترین اهداف این پژوهش است. مهم ترین پرسش های پژوهش شامل: آیا استقرار در تپه بی بی زلیخایی فقط مربوط به نوسنگی بی سفال است؟ نوع استقرار و طول مدت آن در این محوطه چقدر است؟ و معیشت اقتصادی مردمان بی بی زلیخایی تا چه اندازه براساس گردآوری و شکار و چه اندازه براساس کِشت آگاهانه و پرورش و نگه داری حیوانات بوده است؟ مهم ترین فرضیات این پژوهش عبارتند از: براساس مجموعه دست ابزارهای سنگی گردآوری شده و یافت نشدن سفال های قدیمیِ هم زمان، فرض ما این است که این تپه متعلق به دوره نوسنگی بی سفال بوده و با توجه به ویژگی های بوم شناختی محوطه فرض دیگر ما این است که نظام معیشتی ساکنان بی بی زلیخایی ترکیبی از دامداری، گردآوری دانه های گیاهی و غلات وحشی، شکار پستانداران کوچک جثه و در مقیاس کوچک ماهیگیری بوده است. روش پژوهش در این نوشتار توصیفی- تحلیلی است؛ به این معنا بخشی هایی که مرتبط با یافته های کاوشِ محوطه است را تا حد امکان توصیف نموده و سپس آن ها را در بستر مناسب خود ارزیابی و تحلیل می کنیم. نتایج آزمایش های کربن 14 نشان می دهد که محوطه بی بی زلیخایی و منطقه کُهگیلویه دست کم از نیمه اول هزاره هشتم پیش ازمیلاد مورد سکونت قرار گرفته است.
گاهنگاری محوطه قلعه مدریشِ سیستان بر اساس مطالعه سفال های به دست آمده از بررسی روشمند(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس دوره ۱۶ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۰
119 - 135
حوزههای تخصصی:
پهن دشت سیستان در شمال استان سیستان و بلوچستان در جنوب شرق ایران، با داشتن شرایط مناسب زیستی، از جمله خاک حاصلخیز، مجموعه ای از رودخانه های دائمی و فصلی و موقعیت ارتباطی و تجاری به عنوان یکی از مهم ترین کانون های جوامع انسانی در دوران باستان شناخته می شده است. بر این اساس و با وجود انجام فعالیت های باستان شناختی محدود در این حوزه و فقر اطلاعات باستان-شناختی جامع از ادوار تاریخی منطقه، انجام یک مطالعه و بررسی روشمند بر روی یکی از مهمترین قلاع اسلامی این دشت ضروری می نماید. بدین منظور، حین پروژه بررسی و گمانه زنی به منظور تعیین عرصه و پیشنهاد حریم سلسله تپه های بی بی دوست در تیر ماه سال 1395، بررسی روشمند قلعه مدریش که در بخشی از عرصه شمالی محوطه ی بی بی دوست واقع شده، با استفاده از روش نمونه برداری روشمند طبقه بندی شده شاخص ها، به انجام رسید. در این نمونه برداری تعداد 218 یافته ی باستانی مانند: قطعات شکسته سفال، ظروف سنگی، منگنیک (النگو شیشه ای) و قطعات شکسته ظروف شیشه ای برداشت شد. در راستای اهداف پژوهش تعداد 77 قطعه سفال شاخص انتخاب و مورد مقایسات گونه شناختی قرار گرفت. در این پژوهش سوال بنیادی عبارت است از این که: قدمت قلعه مدریش از طریق طبقه بندی، گونه شناسی و مطالعات مقایسه ای سفال مربوط به چه دوره یا دورانی است؟ روش گردآوری داده ها در این پژوهش به دو شیوه ی میدانی و اسنادی، و روش پژوهش توصیفی - تطبیقی است و نتایج براساس مطالعات مقایسه ای مورد تحلیل قرار گرفته است. نتایج حاصل از مطالعات انجام شده در این محوطه به وضوح تاریخ استقرار سده های میانی 5 تا 9 ه.ق. و ارتباط فرهنگی این منطقه را با مناطق همجوار مانند خراسان بزرگ، افغانستان، کرمان و بلوچستان نشان می دهد. هم چنین گونه ی شاخص و پر تعداد سفالی این محوطه سفال های بدون لعاب با نقش کنده با نقوش هندسی است.
بازتاب ساختار و واژه های «سرود مروارید» در دیوان حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ایرانی سال ۲۳ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۵
135 - 159
حوزههای تخصصی:
بن مایه های تبعید روح، هبوط، اسارت، فراموشی، بیداری، رهایی و بازگشت به اصل نخستین، مضامینی نوظهور و مربوط به عرفان اسلامی نیستند، بلکه بسیار کهن تراند. «سرود مروارید» یکی از کهن ترین داستان های رمزی در جهان است؛ که مضامین یاد شده در آن به کم ترین لفظ و معنی بسیار، به زیبایی و با زبانی رمزی بیان شده، در عرفان جهان تأثیر گذاشته است. جوهر اندیشه سرود مروارید، گنوسی است، که در آرای مانوییان، بوداییان و مسیحیان به فراوانی دیده می-شود. در این مقاله تلاش شده تا جلوه ها و بازتاب ریخت شناسانه و واژگانی سرود مروارید، در اندیشه و اشعار حافظ بررسی شود. بررسی ها نشان می دهد حافظ همراه و هم دل با بن مایه های سرود مروارید، در یک سیر و سفر روحانی، که از ازل آغاز شده، روح را تنبیه و تربیت می کند تا مانند شاهزاده سرود مروارید، سرانجام از پیراهن تن جدا شود و به وطن مألوف بازگردد و بار امانت را به معشوق ازلی تقدیم دارد. این پژوهش به روش توصیفی ، تطبیقی، تحلیلی و مطالعه کتاب خانه ای، انجام شده است.
بررسی جایگاه و نقش کشیشان مسیحی در شروع جنگ های صلیبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخی جنگ سال ۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۲۷)
77 - 89
حوزههای تخصصی:
در اروپا کلیسا طی قرون متمادی نهادی بود که بیشتر به امور معنوی مسیحیان می پرداخت و کمتر در امور سیاسی آنان دخالت می نمود. اما با شروع جنگ های صلیبی، پاپ اوربانوس دوم و دیگر اسقف ها به عنوان رهبران مسیحیان، آنان را به سوی مشرقزمین و نبرد با مسلمانان گسیل کردند و آتش جنگ های صلیبی را بر افروختند.پژوهش حاضر با بهره گیری از روش توصیفی-تحلیلی درصدد پاسخ گویی به این پرسش است که کشیشان مسیحی و در رأس آنها پاپ اوربانوس دوم در اروپا چه جایگاهی داشتند و در بروز این جنگها چه نقشی ایفا نمودند؟هدف از انجام این پژوهش، واکاوی اقدامات این پاپ و دیگر اسقف های کلیسا در شکل گیری این جنگ ها و چگونگی تأثیر پذیری مسیحیان از گفتار و عملکرد آنان می باشد.یافته های پژوهش حکایت از آن دارد که پاپ اوربانوس دوم و اسقف های معاصر با او قدرت کلیسا را در آن زمان به اعلی درجه خود رسانیدند و از این موقعیت برای تهییج اروپاییان مسیحی علیه مسلمانان بهره گرفتند. به نظر می رسد که این مسئله مهمترین عامل در شعله ور شدن آتش جنگ های صلیبی بوده است. این کشیشان به بهانه های مختلف از جمله استمداد آلکسیوس کومنن امپراتور بیزانس از پاپ، بدرفتاری مسلمانان با زائران مسیحی اورشلیم و یاداوری خطری که از جانب مسلمانان مسیحیان را تهدید می کرد، این جنگ ها را شروع کردند. آنان با ادامه ی تبلیغات خود منازعه ای دینی علیه مسلمانان به راه انداختند که شعله های آن حدود دو سده زبانه کشید و جماعت کثیری از طرفین را در کام خود فرو برد. چه هدف از جنگ های صلیبی را تسلط کلیسای غربی یا همان کاتولیک بر کلیسای شرقی یا همان ارتودکس، فتح بیت المقدس به انگیزه های دینی یا به دست آوردن مواهب مادی مشرق زمین توسط مسیحیان اروپایی بدانیم، در هر صورت روحانیون مسیحی نقش تعیین کننده ای در شروع و تداوم این جنگ ها داشتند.
جای نام های نیمه غربی ایران در نگارش های تاریخی سده های سوم تا نهم قمری (جبال و قهستان و عراق عجم)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ اسلام و ایران سال ۳۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۱ (پیاپی ۱۵۱)
81 - 110
حوزههای تخصصی:
جای نام هایی که برای نامیدن گستره وسیعی از نیمه غربی ایران به کار می رفتند، از سقوط ساسانی تا برآمدن صفویان، در عرصه اجتماعی و سیاسی اداری تغییرات فراوانی یافتند و در نوشته هایی که در این مقطع تألیف شدند، به گونه های مختلفی به کار رفتند. در تاریخ نگاری اسلامی این جای نام ها نیز به تناوب استفاده می شدند و مورخان از آن ها برای پرداختن به گستره جغرافیایی مدنظرشان بهره می بردند. پرسش اصلی جستار پیش رو این است که جای نام های جبال، قهستان و عراق عجم چگونه در نوشته های گوناگون مورخان ظاهر شدند و کاربرد آن ها چگونه بود. رویکرد پژوهشی این نوشتار مبتنی بر توصیف عمیق و گسترده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که در اندیشه مورخان اسلامی، جبال (تقریباً) در سده سوم به عنوان جای نام رایج گستره وسیعی از نیمه غربی ایران به کار می رفت. به تدریج و بدون آن که تعریف و تحدید مشخصی داشته باشد در انواع نوشته های تاریخی رواج یافت و جایگزین جای نام های باستانی منطقه از قبیل ماه و پهله شد، اما در سده بعد به سبب تحولات سیاسی منطقه و مهم شدن برخی شهرها نظیر ری و اصفهان، شهرمحوری بر نگرش بسیاری از مورخان غالب شد و اجازه نداد جبال به عنوان یک جای نام رایج، اشاعه پیدا کند. همچنین جای نام قهستان که ترجمه فارسی جبال بود، در این مقطع در نوشته های فارسی رواج یافت و بر آشفتگی ها افزود. در سده ششم جای نام عراق عجم به تدریج در نوشته های مورخان جای باز کرد؛ اما به سبب رونق یافتن تاریخ نگاری عمومی در سده های هشتم و نهم هجری که با تکیه بر منابع سده سوم تا ششم هجری فراهم آمدند، جای نام های جبال و قهستان درحالی که در عرصه اجتماعی و سیاسی-اداری تقریباً فراموش شده بودند، نیز در نوشته های مورخان فارسی نویس به حیات خود ادامه دادند، البته مورخان مصر و شام تا حد زیادی از این آشفتگی بر کنار بودند.
مطالعات باستان شناختی حوضه سد کانی شینکا، شهرستان پیرانشهر(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس دوره ۱۶ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۰
49 - 76
حوزههای تخصصی:
مطالعات باستان شناختی حوضه سد کانی شینکا در شهرستان پیرانشهر تاکنون، طی دو مرحله شامل؛ بررسی های باستان شناختی حوضه آبگیر سد در پاییز سال ۱۳۹۶ و همچنین کاوش به منظور گمانه زنی و خوانش وضعیت لایه های تاریخی - فرهنگی محوطه های شناسایی شده تابستان سال ۱۳۹۹ هجری شمسی انجام گرفته است. در بررسی های باستان شناختی حوضه سد کانی شینکا تعداد ۲۷ محوطه شامل غار، استقرارگاه، قبرستان و قلعه مورد شناسایی قرار گرفت که باتوجه به محدوده حوضه آبگیر سد و همچنین میزان مخاطرات ناشی از احداث و آبگیری سد، در نهایت تعداد ۵ محوطه جهت گمانه زنی و خوانش لایه های تاریخی - فرهنگی انتخاب شدند. مطالعات باستان شناختی حوضه سد کانی شینکا، نشانگر استقرارهایی از دوران پیش از تاریخ (مس - سنگی، مفرغ و آهن)، دوران تاریخی (اشکانی و ساسانی) و دوران اسلامی است. هدف اصلی این نوشتار معرفی و مطالعه محوطه های تاریخی حوضه سد کانی شینکا است تا ضمن معرفی این محوطه ها به مهم ترین عوامل شکل گیری و نحوه پراکنش محوطه ها پرداخته شود. مهم ترین محوطه استقراری حوضه آبگیر سد، به لحاظ میزان گستردگی و همچنین حجم لایه های تاریخی - فرهنگی محوطه گرد شیطان است که دارای شواهدی از دوران مس - سنگی (دالما)، مفرغ و دوران تاریخی است و محوطه گرد موروان با یک برجستگی کوچک دارای شواهدی از دوران مفرغ قدیم است. بخش عمده ای از گستره و لایه های محوطه باوله در اثر فعالیت های کشاورزی در طی سالیان اخیر نابود شده و هم اکنون شواهدی به صورت ضعیف از دوران تاریخی از آن برجای مانده است. محوطه های قلات شختان و قلات مره نیز دارای شواهدی از دوران تاریخی و اسلامی هستند. سایر محوطه ها به صورت تک دوره ای و با حجم کم یافته های فرهنگی قابل مستندنگاری و مطالعه هستند. وضعیت زمین سیمای منطقه و همچنین محل قرارگیری ساختمان و حوضه آبگیر سد کانی شینکا، از جمله مهم ترین دلایل کمییت، کیفیت و همچنین نوع پراکنش محوطه ها به شمار می روند.
طبیعت در آثار وارثانِ کلک بهزاد، تا طبیعت بی جان در آثار میرزابابا
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال ۸ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳۰
۳۰۸-۲۸۹
حوزههای تخصصی:
دوره صفویه در ایران، مصادف است با اواخر سده 16م. در اروپا؛ دورانی که نقاشی طبیعت بی جان در هلند و به تبع آن در غرب ظهور کرد و بسیار موردتوجه هنرمندان آن مقطع اروپا قرار گرفت؛ اما باوجود حضور نقاشان هلندی در دربار صفویان، آشنا شدن ایرانیان با آثار اروپاییان، تأثیرپذیری هنرمندان ایرانی از عناصر نقاشی غربی، استقلال نسبی هنرمندان از دربار، رواج تک نگاری و ظهور طبقه متوسط و...، نقاشان ایرانی به طبیعت بی جان هیج توجهی نکردند. برای اولین بار «میرزا بابای اصفهانی» با پرده «شب یلدا» در دوره قاجار به طبیعت بی جان توجه نشان داد. در این دوره تحت تأثیر شرایط سیاسی، فرهنگی و اجتماعی و متأثر از عواملی چون: تأسیس چاپخانه و پایان عصر کتاب نگاری، آشنایی با افکار عصر روشنگری، درباریانی به شدت شیفته و مرعوب تمدن غرب، آشنایی با عکاسی و... رسالت و کارکرد هنر دستخوش تحولات ماهوی شد و عناصر هنر غربی بر سنت نگارگری ایرانی فایق آمد؛ به طوری که به چالشی جالب برمی خوریم: اولین پرده طبیعت بی جان که سبکی کاملاً غربی است، به آخرین سنگر مقاومت عناصر نگارگری ایرانی بدل شد. در این نوشتار براساس روش تاریخی، توصیفی-تحلیلی و با پرداختن به شرایط فرهنگی و سیاسی دو دوره صفویه و قاجاریه بررسی می شود؛ بر این اساس پرسش های پژوهش عبارتنداز: چرا نقاشان ایرانی باوجود آشنایی با آثار غربی و تأثیرپذیری فراوان از هنر آن ها، هیچ توجهی به سبک طبیعت بی جان نکردند؟ دلایل ظهور این سبک در آثار میرزا بابا با تأخیر دو سده ای چه بود؟ با این هدف که، خط ربط میان رواج واقع گرایی و موردتوجه قرار دادن طبیعت در آثار وارثان «کلک بهزاد» در دوره صفویه که نقطه عطفی در تاریخ نگارگری ایرانی محسوب می شود، تا خلق اولین پرده طبیعت بی جان در دو سده بعد از این تحولات به دست آید.
احساس تسلط اقتصادی یا پرخاشگری ناشی از دشمنی اقتصادی نسبت به یک کشور و تاثیر آن در تجارت بین الملل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
علیرغم پیشرفت های جوامع، درگیری های سرزمینی، فشارهای اقتصادی، تحریم و تنش های مذهبی بین کشورها و ملت ها تشدید شده و باعث بحرانی شدن روابط بین کشورها می گردد، به گونه ایی که، اگر این اختلافات، توهین آمیز یا ناعادلانه تلقی شوند می توانند موجب بروز خشم، احساس دشمنی و افزایش ملیت گرایی شده و نهایتا احساسات خود را در بازار بروز خواهند داد. بنابراین تحقیق حاضر با هدف بررسی احساس تسلط اقتصادی یا پرخاشگری ناشی از دشمنی اقتصادی نسبت به یک کشور و تاثیر آن در تجارت بین الملل در نظر گرفته شد. در این راستا نمونه ای 338 تایی از جامعه 2800 نفری دانشجویان فارغ التحصیل رشته اقتصاد و بازرگانی به روش نمونه گیری دردسترس و هدفمند انتخاب و پرسشنامه ها توزیع و از تکنیک معادلات ساختاری و آزمون سوبل داده ها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد: احساس تسلط اقتصادی یا پرخاشگری ناشی از دشمنی اقتصادی نسبت به یک کشور، از طریق ملیت گرایی، اعتقاد به محصول و تصویرکلی کشور بر پذیرش محصول تاثیر معنی داری داشته و از این طریق تجارت و سطح تعاملات اقتصادی بین کشورها را تحت تاثیر قرار می دهد. در نتیجه، مصرف کنندگان با سطح بالاتری از دشمنی اقتصادی معمولا از واردات بیشتر از کشورهایی که دشمن تلقی می شوند استقبال نمی کنند، سطح غرور کمتری را نشان می دهند و کمتر کلام مثبتی دربارهء آن کشور می گویند. همچنین دشمنی اقتصادی نسبت به یک کشور خارجی احساسات ملیت گرایی را برانگیخته و از طریق تحت تاثیر قرار دادن اعتقاد به محصول و تصویرکلی کشور، سطح پذیرش محصول را به صورت وارون تغییر و ترجیح محصولات/ خدمات داخلی را برای ابراز»میهن پرستی« بیشتر می کند.
پیامدهای اشغال ایران در جنگ جهانی دوم بر پست و تلگراف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ایران بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۶)
1 - 20
حوزههای تخصصی:
هجوم نیروی انگلیس، شوروی و آمریکا در شهریور 1320ش (آگوست 1941م) به ایران و استعفای رضاشاه موجب شد ایران وارد جنگ ناخواسته ای گردد، جنگی که تبعات مختلفی در زمینه های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی داشت و اثر عملی خود را به سرعت در وجوه مختلف جامعه نشان داد. در این تحقیق، تسلط دول خارجی بر پست و تلگراف به عنوان نمونه ای از این تبعات ارزیابی و بررسی شده است. مقاله حاضر با روش توصیفی تحلیلی و با به کارگیری اسناد آرشیوی، در پی پاسخ به این پرسش است که حضور متفقین بر این وجه از سیستم ارتباطی کشور چه تأثیراتی داشت؟ براساس یافته های پژوهش، متفقین با انعقاد پیمان سه جانبه زمینه دخالت مستقیم خود را در امور مربوط به پست و تلگراف فراهم نمودند و این مداخله موجب اخلال در روند کار تاجران و بازرگانان، کاهش سطح خدمات وزارتخانه ها، ادارات و سازمان های مرتبط با امور اقتصادی و مالی، کاهش درآمد دولت ایران از بابت پرداخت های مردم برای هزینه های پستی و تلگرافی و در نهایت کاهش درآمد دولت از این منبع مهم اقتصادی گردید.
نگاهی به موضوع گرگ در آذربایجان
منبع:
مطالعات تاریخ آذربایجان و ترک سال ۱ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵
131 - 149
حوزههای تخصصی:
باور تقدس و توتمی برای گرگ درنزد ترکان امری است که از دیرباز مطرح بوده و درواقع این سنت در بین تمام ملل رایج است، چنانچه میرچا الیاده اسطوره پژوه نامی معتقد است؛ بعد از یک نابودی نژادی، این یک حیوان مرتبط با ماه است که در نقش " نیای اعظم قوم " ظاهر شده و آن را دوباره احیا می کند که این امر برای گرگ ماده " آسنا : آشینا " در نزد ترکان اتفاق افتاده است و در واقع این نام به عنوان یکی از اسامی مرتبط با گرگ و ماه در اسطوره ترکان وارد شده است. پرداختن به موضوع دیرینگی گرگ در آذربایجان امری است که از چند دریچه کشفیات باستانشناسی، جاینام ها، اسامی خاص، آثار ادبیو فولکلور قابل بررسی می باشد که در ادامه به آن ها خواهیم پرداخت.
انواع باشلیق ها یا کلاه های مردانه در آذربایجان
منبع:
مطالعات تاریخ آذربایجان و ترک سال ۱ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵
207 - 224
حوزههای تخصصی:
از زمانهای قدیم پوشش سر یا کلاه در اغلب نقاط دنیا از اهمیت بالایی برخوردار بوده و یکی از اجزای اصلی لباس مردان را تشکیل می داده است. در خطه آذربایجان نیز فرهنگ استفاده از کلاه در ادوار مختلف تاریخی بصورت جدی رواج داشت و تا نیمه قرن بیستم، جزء جدایی ناپذیر از لباس مردان را شکل می داد تا آنجا که نداشتن کلاه نوعی برهنگی تلقی شده و برداشتن کلاه از سر افراد نیز توهین بزرگی محسوب می گردید. بی شک بررسی جایگاه اجتماعی و فولکلوریک کلاه در ادوار مختلف تاریخی در آذربایجان می تواند موضوع تحقیقات مفصلی باشد که در این راستا قصد داریم به تنوع کلاههای مردانه در آذربایجان بپردازیم و انواع رایج و معروف آن را معرفی نماییم.شایان ذکر است؛ کلاه و پوشش سر در زبان ترکی آذربایجانی، باشلیق (Başlıq) نامیده می شود که انواع باشلیقهای مردانه را می توان در چهار دسته کلی بؤرک (Börk)، آراخچین (Araxçın)، ساریق (Sarıq) و پاپاق (Papaq) تقسیم بندی نمود.
تحلیل فضاییِ شهر کثه در روزگار باستان تا سده های نخست هجری و پیوستگی آن با شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ایران باستان دوره ۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۹
71 - 90
حوزههای تخصصی:
از شهر کثه تنها روایت هایی تاریخی در کتاب های جغرافیای تاریخی سده های چهارم پنجم هجری باقی مانده است. درباره ماهیت تاریخی، وضعیت شهر در دوره های بعد و انطباق آن با شواهد امروزین ابهام باقی است. در یک سده اخیر نظرات گوناگونی در این باره ارائه شده است. برخی به اشاره یا به تفصیل شهر کثه را در پیرامون شهر یزد و برخی منطبق با آن دانسته اند. از ساختار و سازمان فضایی شهر هم آگاهی درخوری در دست نیست. این پژوهش با این طرح پرسش که «شهر کثه از چه ساختار فضایی برخوردار بوده و انطباق مکان گزینی آن با شهر یزد چه نتیجه ای خواهد داشت؟» شکل گرفته است، با این هدف که ماهیت تاریخی شهر کثه در حدفاصل دوره انتقال از روزگار باستان به دوران پس از اسلام شناخته شود. تحقیق با روش «تاریخی تحلیلی» پیش رفته است. با توجه به راه های قدیم و منزلگاه ها و شهرها و هم چنین نشانه هایی از قبیل مسجد جامع کثه و اشارات سربسته برخی مورخان محلی و غیرمحلی در سده های بعد، جانمایی کثه در محدوده کهن شهر یزد محتمل است. ساختار فضایی شهر با وجود شارستان محصور در حصار و باروی مستحکم و دو دروازه و ربضی در بیرون دروازه جنوبی که مسجد جامع، بازار و بافت مسکونی در آن گسترده بود، تکامل یافت. در پیرامون نیز باغات و مزارع قرار داشت که با آب قنات هایی مشروب می شد. شارستان قلعه مانند به گمان بازمانده ساختارهای فضایی دوره ساسانی است و ربض توسعه شهرِ پس از اسلام کثه محسوب می شود. این دو پهنه سکونتی در ابتدای فرمانروایی کاکوییان (سده پنجم هجری)، داخل حصار با چهار دروازه ساماندهی شد.
بررسی تطبیقی مفهوم قناعت در مثنوی و نظریه های اقتصاد متعارف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ایرانی سال ۲۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۶
245 - 263
حوزههای تخصصی:
زمینه/ هدف: یکی از موضوعات علم اقتصاد نظریه معمای خسّت یا معمای صرفه جویی است. آن چه در اقتصاد متعارف درخصوص این نظریه مطرح می شود، آموزه های اقتصادی قناعت را در مثنوی معنوی به چالش می کشد؛ برمبنای این نظریات، توصیه مولانا به قناعت عملاً جامعه را از رشد اقتصادی بازمی دارد.
روش/رویکرد: این مقاله قصد دارد با روش کتابخانه ای و توصیفی به این سؤال که"تفاوت نظریات اقتصاد متعارف و قناعت در مثنوی چیست؟" پاسخ دهد.
یافته ها/نتایج: یافته های این پژوهش نشان می دهد که برخلاف آنچه در خصوص مثنوی به وسیله نظریات یاد شده مطرح گردیده است، دعوت مولانا به قناعت در سطح فردی موجب کاهش مصرف در سطح کلان نمی شود. مفهوم قناعت در مثنوی علاوه بر این که بر آسایش و رفاه در زندگی دنیوی و آرامش دلالت دارد، در مواردی مشوّق افزایش میل نهایی به مصرف است؛ مثلاً مولانا در مثنوی به انفاق، بخشش، زکات و غیره اشاره کرده است که موجب افزایش مصرف دیگران و گردش مالی می شود.
گفتگوی دینی مسلمانان و مسیحیان در دربار گورکانی: زمینه، کیفیت و دستاوردها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تاریخی ایران و اسلام بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۴
284 - 311
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر مقطعی از گفتگوهای دینی مسلمانان و مسیحیان بررسی می شود که در هند دوره گورکانی صورت پذیرفته است. مسئله پژوهش ناظر بر واکاوی زمینه، کیفیت و نتایج این گفتگوی دینی در چهارچوب سنت مجادلات اسلامی-مسیحی و تأثیری است که دو عامل زمینه ای بر روند و جهت گیری گفتمانی آن داشته است؛ نخست، نگرش فرهنگی شاهان گورکانی، به ویژه جهانگیر شاه و دوم، شرایط ویژه زمانه که ظهور استعمار پرتغال و بازوی فرهنگی آن یعنی تبشیر مسیحی محور آن بود. مبنای استنادی بررسی، گزارش ها و روایاتی است که به قلم افراد حاضر در متن گفتگوها نگاشته شده است. این گزارش ها در مرتبه نخست، شامل یک ردیه حجیم فارسی با نام آیینه حق نما، نوشته ژروم گزاویه، مبشر یسوعی پرتغالی و نیز، تقریری از مناظره ها و مجادلات دینی است که زیر عنوان مجالس جهانگیری توسط عبدالستار لاهوری گردآوری شده است. محتوای این منابع در کنار دیگر مطالب و شواهد مرتبط، با یک رهیافت تحلیلی-استنباطی، ارزیابی و در جهت پاسخ به پرسش محوریِ پژوهش استفاده شده است. تمرکز اصلی پژوهش بر ترسیم نمایی از کیفیت این گفتگوها در دربار جهانگیر کورگانی و تبیین سهم وی در شکل گیری فضای این مناظرات است. همزمان، چندوچون حضور نمایندگان ادیان در متن گفتگوها، محتوا و سرشت آن، منطق مجادله و دستاوردهای آن نیز واکاوی می شود. نتیجه بررسی نشان می دهد که سرشت و چهارچوب گفتگوی دینی میان مسلمانان و مسیحیان در دوره گورکانی، در عین اینکه آن را می توان تداومی از سنت جدل اسلامی-مسیحی قلمداد کرد، آشکارا از عوامل و مؤلفه های زمانه تأثیر پذیرفته بود. این عوامل عبارت بودند از نگرش فرهنگی و دینی شاهان گورکانی، نفوذ و رسمیت زبان فارسی به مثابه زبان رسمی دربار و دیوان حکومت گورکانی و نیز، ظهور و گسترش استعمار پرتغال که تبشیر مسیحی با محوریت یسوعیان گفتمان فرهنگی آن را نمایندگی می کرد.
ئه سیران خاک، بررسی باستان شناسی گورستان و محوطه سِیَل خَسرو بانکول آسمان آباد ایلام، در غرب زاگرس مرکزی
منبع:
Caspian, Volume ۱, Issue ۲, July ۲۰۲۴
55 - 104
حوزههای تخصصی:
گورستان و محوطه سیل خسرو در 6 کیلومتری جنوب روستای گدمه در حدود 5/4 کیلومتری شمال غرب روستای مرشدوند و در نزدیکی راه موسوم به کاروانه در ارتفاعات جنگلی بانکول واقع است و چشم انداز کاملی بر دشت کوچک کارزان دارد. این محوطه به دو بخش گورستان و مسکونی تقسیم می شود. داده های سطحی به دست آمده از بررسی نشان دهنده همزمانی این آثار باهم است و نشان می دهد که این محوطه گورستان متعلق به عصر آهن III-I است براساس آثار و داده های معماری به گمان این محوطه در عصر مفرغ پایانی و همچنین دوره های بعد یعنی عصر آهن IV تا حال حاضر با توجه به شرایط زیستی مناسب مورد توجه بوده است. در این مقاله کوشیده ام ضمن ارائه درآمدی کوتاه درباره گاهنگاری گورستان ها، گاهنگاری عصر آهن زاگرس مرکزی و سپس به پیشینه پژوهش های باستان شناسی و همچنین وضعیت جغرافیای بانکول (ازجمله ناهمواری ها، شرایط اقلیمی) که در شکل گیری و مکان یابی و جهت گورها مؤثر بوده و در ادامه بررسی گورستان سیل خسرو، معماری و ساختار گورها و داده های سطحی به دست آمده از کناره گورهای تخریب شده و تحلیل و مقایسه آنها بپردازم و در پایان نیز جمع بندی از کلیه مطلب ارائه داده ام.
Revisiting The Darreh-e Gaz (Dargaz) Plain: Cultural Contacts between Northeastern Iran and Southern Turkmenistan(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Journal of Archaeology and Archaeometry, Volume ۳, Issue ۲ - Serial Number ۱۰, August ۲۰۲۴
77 - 105
حوزههای تخصصی:
Central Asia is a key unit of archaeological studies of the Ancient Near East and an issue for important questions such as primary states, Aryan people immigration has a unique role in archaeological activities. Considering the geographical location of Dargaz (Dargaz) Plain at the periphery of Central Asia, it is a vital area in the archaeology of the northeastern part of the Iranian Central Plateau and Central Asia. The region is ideally situated to research regional relationships and inter-regional interactions between those cultural-geographical regions due to its ecological potential and geographic location. Archaeologically, to comprehend Cultural Similarities in Dargaz Plain, many studies and surveys have been done since the beginning of the 20th Century. However, because of the lack of more detailed excavation in this area, the quality of cultural material of Central Asia and the Iranian Central Plateau is reassessing continuously. The first archaeological survey by Kohl and Heskel in 1978 reveals the similarities between Central Asia and this area. The Following works were done for the sake of making known the prehistoric Sites, their interaction with neighboring regions, and their ecosystem but it remains incomplete. Twenty-one prehistoric settlements have remained in the area, dating from the Neolithic to the Iron Age I/III, according to archaeological studies carried out during these years. The majority of the locations that have been found are the ruins of dispersed villages and seasonal camps that were scattered throughout the plain, as well as at inaccessible heights and other locations. With an emphasis on the material culture, particularly the local ceramic traditions and the settlement patterns of the prehistoric site, this current work investigates the connection and interconnectedness of the Dargaz Plain and proposes novel prospects for future works. A study of the Dargaz Plain may shed new light on the social and cultural history of a larger region.
نحوه مواجهه فرصت الدوله شیرازی با مشروطیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرصت الدوله شیرازی(1271-1339ق.) چهره ای آشنا در میان نخبگان فارس در دوره مشروطیت بود. آثار قلمی متعدد و از جمله روزنامه نگاری و حضور در عرصه مدیریت نهادهای نوپایی چون معارف و عدلیه فارس، امکان بازشناسی نظام اندیشه ای او را فراهم می کند. دو مولفه مهم نظام اندیشه ای فرصت، سنت(tradition) و مدرنیته(modernity) است. در اینجا سنت بمفهوم روش ها و شیوه های عامه پذیر تکراری مد نظر است که نهادینه شده و مدرنیته ناظر به رهیافتها و دستاوردهای تمدن بورژوازی غرب است که با مشروطیت در عرصه های گوناگون مستقر می شود. از آنجا که ایجاد توازن یا گزینش یکی از این دو مورد، اختلاف شدید جامعه نخبگان بوده است، این پژوهش در صدد است که چگونگی آن را در اندیشه های فرصت شیرازی بررسی نماید. بدین منظور مفهوم شناسی این دو مقوله و نسبت این دو در اندیشه و عمل فرصت در خلال نوشتار پیگیریی می شود. یافته ها حکایت از شیوه ای متعادل در رویکرد فرصت به این دو حوزه است. در اندیشه و عمل همراهی با مدرنیته را ضرورت تاریخی می داند؛ اما این رویکرد راه به ستیز با سنت نمی گشاید؛ ساختار سیاسی قاجار پس از مشروطه را می پذیرد و نقش دین را بعنوان مهمترین عنصر دوره سنت در حیات شخصی خود تا پایان زندگی حفظ می کند .
واکاوی روابط میرزا یحیی صبح ازل از قبرس با پیروانش در ایران (جستاری اسنادی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پس از اعدام سید علی محمد باب، میرزا حسینعلی نوری (بهاءالله) در سال 1283 ق. خود را صاحب دین پس از آیین او خواند و با مخالفت جانشین او، میرزا یحیی صبح ازل، که بر استمرار آیین باب تأکید می کرد مواجه شد. این دو سرانجام به عکا در فلسطین و فاماگوستا در قبرس تبعید شدند و تا پایان حیات در آنجا بودند. بهائیان با دستورهایی که از بهاءالله می گرفتند، به تبلیغ آشکار آموزه های بهائی می پرداختند اما ازلیان، به سبب برخورداری از ظاهر مسلمانی، کوشش های خود را به گونه ای دیگر ادامه می دادند و گذشته از تبلیغات مخفی، بیشتر به حوزه فعالیت های سیاسی برای مبارزه با حکومت قاجار روی آوردند و به دستاوردهایی نیز دست یافتند. این مقاله، با روش توصیفی تحلیلی متکی بر اسناد و منابع، قصد دارد تا به این پرسش پاسخ دهد که صبح ازل تا چه اندازه توانست از قبرس با پیروان خود در ایران ارتباط برقرار کرده و رهبری خود بر آنها را ادامه دهد؟ در پاسخ به این پرسش می توان گفت که بر خلاف آنچه شهرت یافته، صبح ازل که روحیه ای آرام و متمایل به گوشه گیری داشت با وجود دوری از ایران، با نگاشتن نامه های فراوان با پیروان خود در تماسی پیوسته بود و از سوی ایشان از رخدادهای ایران آگاه می شد و به آنها دستور می داد. گذشته از این، برخی از پیروان او با مسافرت به قبرس، با او دیدار می کردند، مسافرت هایی که به سبب ظاهر مسلمانی ایشان، گاه در ظاهر سفر حج اسلامی انجام می شد.