فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۸۸۱ تا ۳٬۹۰۰ مورد از کل ۲۸٬۲۶۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
دهه چهل خورشیدی در تاریخ اقتصادی معاصر ما به دهه طلایی رشد صنایع و خصوصی سازی مشهور است. یکی از صنایعی که در این دهه همگام با تکنولوژی جهانی پیش رفت صنعت شیشه بود. کارخانه آبگینه قزوین که از ۱۳۴۳ نخستین سنگ بنای آن نهاده شد، در پایان این دهه به یکی از سه کارخانه شیشه بزرگ ایران تبدیل شد که در تحولات اقتصادی نقش به سزایی داشت. این پژوهش استقرایی، با بررسی موردی کارخانه آبگینه قزوین از تأسیس تا بهره برداری از آن، تلاش می کند پاسخی به این پرسش باشد که چگونه بعد از بحران اقتصادی دهه سی، رابطه دولت و بخش خصوصی به حدی سامان یافت که این چنین پابه پای هم اقتصاد کشور را به اوج رساندند. به نظر می رسد سیاستگذاران جدید کشور دریافته بودند راه نجات در تدوین یک نقشه راه منسجم و استمداد از استعدادها و سرمایه های سرگردان فعالان اقتصادی است. بنابر این با اصلاح قوانین و استخدام افراد شایسته راه را برای رشد صنایع غیردولتی هموار کردند. در این میان افراد فرصت شناس و زبده به خوبی از شرایط استفاده کردند و نقش خود را به عنوان کارآفرین به خوبی ایفا کردند. در این پژوهش، با اتکا به اسناد و مصاحبه های تاریخ شفاهی و منابع مکتوب موجود، از روش تحلیلی توصیفی استفاده شده است.
مناصب و مشاغل آستان قدس رضوی و پراکندگی آنها در محله های شهر مشهد در دوره ناصرالدین شاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ساختار و تشکیلات اداری آستان قدس در دوره قاجار و به خصوص در روزگار حاکمیت ناصرالدین شاه همانند تشکیلات دوره صفویه و طبق دستورالعمل طومار علیشاهی در دوره افشاریه بود. این پژوهش در پی بررسی و شناخت پراکندگی مناصب و مشاغل آستان قدس در هر یک از محله های شش گانه شهر مشهد، با تکیه بر نسخه خطی کتابچه تعداد نفوس ارض اقدس و شهر مشهد مقدس است. نسخه خطی مذکور در دوره پادشاهی ناصرالدین شاه و به دستور محمدتقی میرزا رکن الدوله، حکمران ایالت خراسان و سیستان، به رشته تحریر درآمده است. این نسخه، نمونه ای جالب از اطلاعات و آمار نفوس و مشاغل شهر مشهد در زمان ناصرالدین شاه است و پراکندگی مناصب و مشاغل آستان قدس در محله های مختلف شهر مشهد را نشان می دهد. روش تحقیق در این پژوهش، روش تحلیل داده های موجود است که این داده ها با استفاده از نرم افزار Spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاکی از رابطه معنادار پراکندگی مناصب و مشاغل آستان قدس در محله های شش گانه شهر مشهد است. این پژوهش نشان می دهد که تعداد مناصب و مشاغل بالای هرم تشکیلات آستان قدس به نسبت جمعیت در محله بالا خیابان و سراب به دلیل اعیان نشینی، زیادتر است و در محله پایین خیابان که فقیرنشین تر بود، بسیار اندک تر است.
تبیین سبک رهبری معنوی شهید خرازی و ارتباط آن با سلامت سازمانی در لشکر 14 امام حسین(ع) در دوران دفاع مقدس (67-1359)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یک شیوه نوین از رهبری ، رهبری به سبک معنوی میباشد که بدنبال پایداری معنوی سازمان خود است و در این راه سلامت روانی کارکنان خود را پرورش میدهد. در این راستا فرماندهان دفاع مقدس با روش های راهبرد خود نقش موثری در پرورش انگیزه در رزمندگان و پیروزی های پی در پی در جنگ تحمیلی داشتند، این روش های مدیریت را می توان در چارچوب معنایی سبک رهبری معنوی مورد ارزیابی قرار داد.این مطالعه از طریق مصاحبه های متوالی و با پرسشنامه بررسی سبک رهبری فرمانده لشکر 14 امام حسین(ع) ، شهید حسین خرازی در میان 210 نفر از بسیجیان شهر کاشان که در ایام دفاع مقدس در لشکر 14 امام حسین (ع) حضور داشتند، مورد بررسی قرار گرفته است. این پژوهش صوری میباشد. روایی متغییرهای آن با آلفای کرونباخ ارزیابی گردید. این پژوهش با نرم افزار آماری SPSS مورد سنجش قرار گرفت. در یافته های این پژوهش مشهود است که بین سبک رهبری معنوی شهید خرازی در دفاع مقدس با سلامت سازمانی لشکر 14 امام حسین(ع) رابطه مثبت و معناداری وجود دارد و با افزایش رهبری معنوی ایشان سلامت سازمان افزایش یافته است. یافته های رگرسیون در این تحقیق بیان میکند که 7 بعد، رهبری معنوی توانسته اند 56 % از واریانس سازمان سالم را تبیین کنند.
نمودهای تعزیه بر روی نقاشی های دیواری بقعه های گیلان بر اساس دیدگاه پانوفسکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تعزیه، نمایشی برای بزرگداشت رشادت امام حسین (ع) و یارانش در واقعه کربلا و از مهم ترین آیین های مذهبی و کامل ترین گونه نمایش سنتی و مردمی ایران است. تعزیه از نظر لغوی به معنی اظهار همدردی، سوگواری و تسلیت است. شکل رسمی این سوگواری، برای نخستین بار در زمان آل بویه صورت گرفت و در حد فاصل زمانی قرن 11_13 ش عمومیت بیشتری یافت. در استان گیلان، بقعه هایی است که بر دیوار بسیاری از آنها نقاشی هایی بر روی گچ با موضوع شرح مصائب وارده بر امام حسین (ع) و اصحاب ایشان در روز عاشورا و نیز نقوش دیگری چون فرشتگان، معراج پیامبر همراه براق و ... باقی است. تمامی این نقوش با مضامینی که در تعزیه ها مطرح است مشترکند. علاوه بر این تعدادی از مضامین با آنچه در متون تاریخی آمده منطبق نیستند و تنها وجه اشتراک آنها با متون مربوط به تعزیه است. پرسش پژوهش حاضر بدین قرار است: بازتاب مراسم تعزیه در نقاشی های بقعه های منطقه چگونه است؟ عوامل اجتماعی حاکم بر دوره قاجار چه تاثیری در به وجود آمدن این نقوش داشته است؟ هدف از این تحقیق روشن ساختن میزان نمادهای تعزیه در نقاشی های بقعه های گیلان و شرایط اجتماعی حاکم در دوره قاجار است. رویکرد نظری این پژوهش، شمایل نگاری و شمایل شناسی بر اساس دیدگاه پانوفسکی است. با استفاده از این رویکرد، به تفسیر تصاویر موجود بر بقعه های گیلان و ارتباط آنها با یکدیگر می پردازیم. روش تحقیق بر مبنای گردآوری اطلاعات به صورت میدانی (مشاهده بقعه ها) و اسنادی (منابع کتابخانه ای) است.
خوانش هرمنوتیکی نام گزینی منابع تاریخ ایران اسلامی (قرن پنجم تا چهاردهم هجری قمری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در میان مؤلفه های هویتی یک متن تاریخی، عنوان اثر جایگاه ویژه ای به خود اختصاص داده است. نام هر اثر تاریخی، عامل تمایز و شناسایی آن از دیگر آثار و معیار معرفی مضامین مندرج در آن است. انجام مطالعات در حیطه نام پژوهی منابع تاریخی می تواند افق تازه ای را فراروی پژوهشگران این رشته بگشاید. مقاله حاضر، با خوانش هرمنوتیکی نام گزینی منابع تاریخ ایران اسلامی در نظر دارد که به تحلیل دلایل نام گذاری متون مذکور بپردازد. هدف اصلی در این خوانش نشان دادن عناصر و عواملی است که در فرایند تولید نام متن مؤثرند. دوره مطالعه شده در این نوشتار، متون سده پنجم تا چهاردهم هجری قمری است. دستاوردهای حاصل از این بررسی نشان می دهد که نام گزینی منابع تاریخ ایران بعد از اسلام تحت تأثیر برخی عوامل متنی و فرامتنی است که در میان آنها، بهره گیری از صنایع ادبی، تقلید از شیوه های نام گذاری در آثار پیشین، نقش ایدئولوژی حاکمیت و بینش مورخ بیشترین تأثیر را داشته اند.
نقد و بررسی شرح سودی بر دیوان حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقش برنامه های شبکه رادیویی و تلویزیونی جها نبین در استان چهارمحال و بختیاری در تقویت هویت بومی و محلی
منبع:
مطالعات ایران شناسی سال ۵ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۱۴
107 - 129
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش به بررسی نقش برنامه های شبکه رادیویی و تلویزیونی جها نبین در استان چهارمحال و بختیاری در تقویت هویت بومی و محلی پرداخته شده است. روش مطالعه پژوهش از نوع توصیفی- پیمایشی است که در آن اطلاعات با استفاده از ابزار پرسش نامه (محقق ساخته) جمع آوری شده است. جامعه آماری شامل کلیه افراد ۱۵ سال به بالای شهرستان های نُه گانه استان بود که تعداد آ نها ۶۷۴۱۹۰ نفر است. با استفاده از فرمول کوکران حجم نمونه تعیین و هر یک از نمونه ها با توجّه به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای (سیستماتیک) مشخص شدند. از نرم افزار آماری spss23 برای تجزیه و تحلیل داده ها در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی استفادهگردیده است. یافته ها نشان می دهد که با افزایش میزان استفاده از برنامه های شبکه استانی، سطح آشنایی مخاطبان با فرهنگ بومی- محلی و میزان رضایت از عملکرد صدا و سیما در پرداختن به مؤلفه های فرهنگ بومی- محلی افزایش می یابد. همچنین، هر چه رضایت از عملکرد صدا و سیما در پرداختن به هویت بومی- محلی افزایش یابد، میزان گرایش افراد به هویت بومی- محلی نیز افزایش می یابد. پیشنهاد می شود که مدیران و کارشناسان با تهیه برنامه های مناسب و جذاب، زمینه لازم را برای گرایش به فرهنگ بومی- محلی ایجاد نمایند.
کارکرد سلاح توپ در سرکوب شورش های محلی و استمرار دولت متمرکز عصر صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توپ، به عنوان سلاح سنگین، جمعی، گران قیمت، نیازمند آموزش در به کارگیری و صرف هزینه در ساخت، نگهداری و به کارگیری، فقط می توانست در انحصار و اختیار دولت مرکزی باشد. از دوره شاه تهماسب اول که نخستین تجربه های ساخت و به کارگیری سازمان یافته و مؤثر آن در قشون صفوی ثبت شده تا دوران شاه عباس اول که بیشترین ساخت و کاربرد توپ در نبردها روی داده است، شواهد تاریخی نشان می دهند به کارگیری این سلاح مدرن برای کنترل نیروهای گریز از مرکز، سرکوب حکام سرکش محلی و تثبیت و گسترش حاکمیت مرکزی، عاملی تعیین کننده و سرعت بخش بوده است. با ظهور نشانه های ضعف حکومت صفوی و آغاز شورش های پراکنده اقوام سرحدی، توپچیان همواره بخشی از قشون را تشکیل می دادند، هرچند ناتوانی آنها در کاربرد مفید توپخانه در جنگ صحرا (رو در رو) موجب شکست های قشون دولتی و سرانجام سقوط صفویان شد. در سرکوب حکمرانان محلی اگر «جنگ قلعه» روی می داد، قدرت ویرانگر گلوله و صدای غرّش توپ هر مقاومتی را در هم می شکست اما در «جنگ های صحرا و رو در رو»، در دوره صفوی مهارت کافی برای استفاده مؤثر و تعیین کننده از توپخانه حاصل نشد. روش پژوهش توصیفی تحلیلی و مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای است.
مناسبات قدرت در بدن شاه هخامنشی براساس بینش اساطیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در هر جامعه ای منابع مشروعیت باتوجه به سنت های حاکم بر آن جامعه توجیه می شود؛ شاه پس از رسیدن به مقام شاهی در ایران باستان به جای یک موجودیت عینی و مادی، به یک موقعیت مثالی و معنایی می رسد و در این تحول به منظور بازتاب مفاهیم لازم است تا بدن مادی او بازتابی از مفاهیم مثالی باشد که در این مقام قرار دارد. «فرّه ایزدی» به عنوان یکی از مفاهیم مثالی ، باعث شکل گیری یک گفتمان حول بدن شاه می گردد که در آن نوعی برتری درجهت افزایش قدرت و مشروعیت است. پرسش های این پژوهش عبارتنداز: چگونه بدن مادی در مناسبات قدرت به بدنی آرمانی بدل می شود که برای مردم باورپذیر است؟ 2- چگونه گفتمان بدن آرمانی شاه در ادبیات و هنر آن دوره بازتاب داشته است؟ مسألۀ اصلی این است که چه شاخصه هایی در مشروعیت شاه نقش داشت که باعث تمایز و برتری بدن مادی شاه در مناسبات قدرت به بدن آرمانی و مشروعیت آفرین می شد. به همین منظور در این مقاله به شیوۀ اکتشافی، جنبه های مختلفی از کارکردهای بدن شاه هخامنشی مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته و چگونگی روند شکل گیری گفتمان بدن آرمانی شاه بررسی، و شناختی هرچه عمیق تر به نوع نگرش قدرت درجهت کسب مشروعیت است. هدف از این پژوهش، واکاوی گفتمان بدن شاه هخامنشی در قالب رفتارهای کنش مند، ازطریق کندو کاو در منابع نوشتاری و تصویری است. فرضیۀ پژوهش بر این اصل استوار است که آنچه به عنوان گفتمان حول محور بدن شاه شکل گرفته، برگرفته از تاریخ اساطیر ایران در غالب مجموعه ای از کارکردهای نمادین در بدن آرمانی شاه هخامنشی بازتاب پیدا کرده است. یافته ها و نتایج نشان می دهد که همۀ این مجموعه ها وانموده هایی هستند که مفاهیم سه گانۀ بدن شاه فرهمند، جنگجو و برکت بخش را درجهت منافع قدرت افزایش داده است.
ریخت شناسی اجتماعی طریقت زاهدیه و جامعه پیروان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طریقت زاهدیه به نمایندگی از گرایش سهروردیه، با اهدافی مشخص و از پیش تدوین شده در شمال غربی ایران و گیلان، از زیست، معیشت، اقدام و عمل معینی برخوردار بوده و بر اساس اسلوب ها و روش های آموزشی مکتب صحو و در رعایت کامل با احکام دین اسلام و وفاداری بر اساس تصوف وحدت وجودی، کار خویش را آغاز و توفیقات بسیاری بدست آورده بود. از جمله توفیقات آن، پرورش مریدان متعددی بوده که برجسته ترین آنها شیخ صفی الدین اردبیلی بوده است. هدف اساسی پژوهش حاضر بررسی سازمان و ساختار انسانی، فکری و آموزشی معین طریقت زاهدیه و همچنین بررسی جامعه پیروان، خلفاء و دیگر رهبران میانی این گروه و تاثیری که از خود بر جای گذاشتند، می باشد. پژوهش با استفاده از داده های تاریخی و تحلیل آنها و بهره از برخی مؤلفه های «ریخت شناسی اجتماعی» سامان یافته و یافته های تحقیق نشان می دهد شیخ زاهد گیلانی، جامعه پیروان و طریقت او نه تنها تأثیرات شگرفی در زمانه خود بر جای گذاشته بلکه نفوذ این طریقت به وسیله جامعه پیروان، نیروهای رهبری کننده، به ویژه شیخ صفی الدین اردبیلی؛ مؤسس طریقت صفویه ادامه یافته است. «طریقت زاهدیه» به رغم ریخت شناسی روستایی؛ پیشگام منطقه ای شدن پیش از «طریقت صفویه» بوده که بعدها توانسته با برد «منطقه ای بزرگ» در سراسر جهان اسلام گسترش یابد.
منازعات جانشینی بویهیان و تأثیر آن بر افول فرهنگ و تمدن اسلامی با تأکید بر علوم عقلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در قرون چهارم و پنجم، حاکمیت بویهی با ماهیت خاندانی،بخش قابل توجهی از قلمرو اسلامی را زیر فرمان داشت. اگر چه در قرن چهارم، فرهنگ و تمدن اسلامی در اوج رونق و شکوفایی بود؛ ولی تحت تأثیر عوامل متعدد از قرن پنجم به بعد، روند افول و سیر نزولی به خود گرفت. تقارن زمانی این پدیده با دوران ضعف سیاسی ناشی از منازعات داخلی در حکومت بویهیان، مؤید این پندار است که بین دو پدیده، رابطه علّی- معلولی برقرار بوده است. این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی، ضمن تشریح این منازعات به بررسی و تبیین تأثیر آن ها در فرهنگ و تمدن اسلامی پرداخته، به این پرسش پاسخ می دهد که منازعات جانشینی بویهیان چگونه بر افول فرهنگ و تمدن اسلامی به ویژه علوم عقلی اثر گذاشت؟ یافته های پژوهش نشان می دهد که منازعات جانشینی بویهیان به کاهش قدرت سیاسی امیران این سلسله منجر شد و این امر نیز به نوبه خود ضعف نهاد وزارت، قدرت یابی رقیبان سیاسی سلطان، تضعیف رونق اقتصادی، تشدید ناامنی های اجتماعی، گسترش منازعات فرقه ای و شیوع جریان های فکری عقل ستیز را در پی داشت که این عوامل موجبات رکود علوم عقلی و در نتیجه افول و انحطاط فرهنگ و تمدن اسلامی را فراهم ساختند.
قابل یا تطابق دیدگاه کلامی بر اندیشه تاریخی؟ بررسی موردی دیدگاه تقی الدین علی مقریزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چگونگی کنش گری انسان در کنار قانون های فراگیر تاریخی از جمله موضوعاتی است که ذهن نظریه پردازان تاریخ را به خود مشغول داشته است. با توجه به مکتب های گوناگون کلامی و مذهب های مختلف فقهی در جهان اسلام، این موضوع شایسته بررسی است که مورخان مسلمان باورمند به سنت های الهی که اغلب به یکی از این مکتب ها و مذهب ها گرایش و یا انتساب داشته دیدگاه خود در باره مسأله جبر و اختیار را چگونه با تحلیل و تبیین رویدادهای تاریخی پیوند زده و کارگردانی خداوند در تاریخ را چگونه با بازیگری انسان همراه ساخته اند. این نوشتار می کوشد دیدگاه ابوالعباس تقی الدین مقریزی (845 ق.) مورخ پرآوازه شافعی مذهب و اشعری مسلکِ عصر ممالیک را در این زمینه با روشی وصفی تحلیلی و از طریق استخراج داده های مرتبط در آثار او و سنجش آنها با رویکرد کلامی وی مورد بررسی قرار دهد. یافته های این پژوهش ، حکایتگر آن است که مقریزی ، علیرغم تمایلات جبرگرایانه و اعتقاد به نظریه کسب اشعری در تاریخنگاری خود به متون دینی متمایل به اختیار و آزادی انسان و نقش فعال او در رویدادهای تاریخی استناد نموده است. کلیدواژه ها: مقریزی، تاریخنگاری اسلامی، سنت های الهی، قانون های فراگیر تاریخی، جبر تاریخی
نقد و بررسی روایت تهاجم نظامی تبابعه به ایران تا مرزهای تبت و چین در عصر قباد اول ساسانی؛ با تکیه بر روایت طبری و دیگر منابع اسلامی تا قرن هفتم هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخ اسلام سال یازدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۴۱
133-154
حوزههای تخصصی:
مطالعه ی آثار برجا مانده از تاریخ جنوب عربستان،گویای این واقعیت است که برخلاف برداشت های اسطوره ای برخی مورخّان،روایت طبری درباره ی پیشروی ملوک تبابعه به ایران تا مرزهای چین و تبّت،نه تنها با سنگ نبشته های یمنی پس از قرن چهارم میلادی تاحدودی هماهنگی دارد،بلکه باتوجه به نقلِ انبوهی از آن در منابع پیش از سده ی هفتم هجری قمری،به واقعیت های تاریخی نیز نزدیک است. این نوشتار با روشِ تحقیقِ علمی در تاریخ و به شیوه ی توصیفی تحلیلی درصدد یافتن پاسخ این پرسش می باشد که منظورِ راویانِ اخبار از طرح روایت مزبور، شامل چه مختصاتی از جغرافیای آن مناطق بوده و با چه ویژگی هایی صورت گرفته است؟ براین اساس می توان گفت: این پیشروی تنها با نشانه های بخشِ بسیارکوچکی از جغرافیای تاریخیِ تبّت ، یعنی تبّتِ أدنی یا عُلیا که به احتمال قوی همان تاجیکستان کنونی است،مطابقت دارد. دلایلِ متعددی همچون خراج گزار شدن ساسانیان توسط هپتالیان، ضعف ِ قباد ِ اوّلِ ساسانی متأثّر از مزدکیان و حمایت های نابه جایِ وی ازکندیانِ رقیبِ آلِ منذر سبب گردیده تا برخی از تبابعه دست به چنین پیشروی هایی زده باشند.
امکان سنجی ایجاد آرشیو شهری برای شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گنجینه اسناد سال بیست و نهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۱۱۶)
140 - 167
حوزههای تخصصی:
هدف : امکان سنجی ایجاد آرشیو شهری برای شهر تهران. روش/ رویکرد ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه محقق ساخته است. جامعه پژوهش شامل 65 نفر از اعضای شورای شهر تهران، کارشناسان شاغل در سازمان فرهنگی و هنری شهرداری تهران، و متخصصان آرشیو ملی ایران است. یافته ها و نتیجه گیری : امکان تأمین نیروی انسانی، ساختمان، منابع، تجهیزات فنی و امکانات لازم بیش از متوسط، و تأمین بودجه و امکانات مالی در حد متوسط ارزیابی دانسته شد. شهرداری می تواند در پروژه نقش مؤثر داشته باشد. پیشنهاد می شود شهرداری تهران با طلب یاری از مردم، ساختمانی متناسب با استانداردهای آرشیوی و مجهز به تجهیزات، منابع و نیروی انسانی متخصص به این پروژه اختصاص دهد.
جنبش مشروطه خواهی در تالش (1330-1324 ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پس از تجزیه خاک تالش به وسیله روس ها در زمان سلطنت فتحعلی شاه قاجار، بخش جنوبی آن که در ایالت گیلان باقی ماند، به پنج بلوک با نام های کرگان رود، اسالم، تالشدولا، شاندرمن و ماسال تقسیم گردید و «خمسه طوالش» خوانده شد و اداره آن بلوک ها به پنج خاندان از خوانین محلی واگذار گردید. در دوره مشروطیت حاکم کرگان رود، نصرت الله خان عمیدالسلطنه (سردار امجد) بود. دوره حکومت سردار امجد به سبب روا داشتن ستم های بی سابقه بر مردم، به عنوان یکی از سیاه ترین دوره ها در تاریخ تالش رقم خورده است. در چنان شرایطی دهقانان تالش و بخشی از اقشار متوسط تالش که از گزند خان حاکم در امان نبودند، آماده فرصتی برای خیزش بودند. اوج گرفتن جنبش سوسیال دمکراسی روسیه و پیوند آن با کانون های آزادی خواهی در گیلان و آغاز خیزش های ضد استبدادی در ایران که تدریجاً انقلاب مشروطیت نامیده شد، مردم تالش نیز به پا خاستند و مبارزات خود علیه خان حاکم و حامیان داخلی و روسی اش را با مشروطه خواهی پیوند زدند.
جریان شناسی حزب دموکرات ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نخستین سازمان ها و گروه های سوسیال دموکرات ایران دراواخر قرن سیزدهم ه.ش پا به عرصه سیاسی گذاشتند. یکی از عوامل مهم در شکل گیری و تأسیس این سازمان ها رشد تمایلات سوسیالیستی و گسترش آن در بین ایرانیان، تحت تأثیر مهاجرت به روسیه و قفقاز بود. در این راستا حزب دموکرات ایران به عنوان یکی از احزاب، متأثر از اندیشه سوسیال دموکراسی روسیه و نظریات کارل کاتسکی اقدام به تدوین مرامنامه خود نموده و فعالیت خود را رسماً از مجلس دوم شورای ملی آغاز کرد. از این روی ضرورت بررسی جریان شناسی سیاسی این حزب از اهمیت خاصی برخوردار است، لذا پژوهش حاضر سعی دارد تا بااستناد برمنابع و اسناد و با روش توصیفی- تحلیلی به این سؤالات پاسخ گوید: حزب دموکرات ایران تا چه حد توانسته در روند دموکراسی سازی جامعه ایران موفق عمل کند؟ یا چه عواملی باعث ناکارآمدی حزب در رسیدن به اهداف و برنامه های خود در جامعه شده است؟ نتایج به دست آمده در این پژوهش نشان می دهد؛ علل داخلی و خارجی مانند: عدم انطباق مرامنامه حزب دموکرات در بسیاری از موارد باشرایط اقتصادی، اجتماعی و سیاسی و فرهنگی ایران به عنوان علل داخلی، و دخالت های کشورهای مثل روسیه و انگلیس به عنوان علل خارجی که مانع از رسیدن حزب به اهداف اساسی خود شده است. با این اوصاف، تاکنون هیچ پژوهشی به جریان شناسی سیاسی حزب دموکرات ایران از این منظر نپرداخته است.
اسبان ورجاوند؛ تطوّر ارجمندی اسب نزد هندی ایرانیان، پیش و از پس مهاجرت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اسب جایگاهی بس ارزنده و نقش بسیار پررنگی در میان تیره های هندی ایرانی داشته است. این جایگاه ارزندۀ اسب در متن های دینی هندیان و ایرانیان یعنی وداها و اوستا بازتاب و نمود چشمگیری داشته است. این بازتاب را در متن های کهن همچون ریگ ودا و نیز یشت های کهن می توان دید. افزون بر این، در میان سکاها نیز اسب اهمیت فراوانی داشته چنانکه سکاها با خاکسپاری های پر زرق و برقِ درگذشتگان خود همراه با اسب های سپندشان چه در نزد مردمان دورۀ باستان و چه در نزد پژوهشگران امروزی نام و آوازه ای سخت پیدا کرده اند. این پژوهش به این پرسش و مسئله می پردازد که چه عامل هایی باعث شده است که اسب در متن های دینی هندی ایرانیان جایگاه سپندی پیدا کند؟ نتایج این پژوهش برپایۀ نظریۀ ماتریالیسم فرهنگی ماروین هریس نشان می دهد که اسب در آغاز به دلایل اقتصادی وجهی سپند پیدا کرده و در متن های آیینی مهم جلوه می کند چنانکه این ارجمندی در یافته های باستان شناسی محوطه های گوناگون نیز بازتاب یافته است. بااین حال اسب رفته رفته نقش آیینی خود را از دست می دهد چنانکه اشاره به اسب در متن های متأخر پهلوی رنگ می بازد و چندان جلوه گری نمی کند و صرفاً نقش جنگاورانۀ آن مهم جلوه می کند. داده های این پژوهش به روش اسنادی تهیه شده و با رویکردی تفسیرگرایانه به تحلیل این موضوع می پردازد.
بررسی مناسبات اجتماعی فرهنگی مهاجران لهستانی با ایرانیان؛ نمونه پژوهی شهر اصفهان (1321تا1324ش/1942تا1945م)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پی تهاجم آلمان و شوروی به لهستان، در جریان جنگ جهانی دوم، نیمی از خاک لهستان به اشغال اتحاد جماهیر شوروی در آمد و هزاران لهستانی به اردوگاه های کار در سیبری تبعید شدند؛ اما با ﺣﻤﻠﮥ غیر منتظرﮤ آلمان به شوروی، سرنوشت اسرای لهستانی تغییر کرد و در شورایی که میان دولت های متفق برگزار شد، دولت شوروی موافقت کرد تعدادی از اسرای لهستانی رواﻧﮥ ایران شوند. پناهندگان لهستانی بیش از سه سال در برخی از شهرهای ایران، ازجمله اصفهان، زندگی کردند. ورود غیر منتظرﮤ مهاجران به اصفهان، وضعیت معیشت و بهداشت ساکنان شهر را دشوار کرد؛ اما به تدریج، ارتباط دوسویه ای میان آنها بر قرار شد و مهاجران لهستانی موفق شدند بر پوشاک و پیرایش و تفریح مردم اصفهان تأثیر گذارند. آنها در معرفی و انتقال فرهنگ و هنر ایرانی به لهستان نیز نقش مهمی ایفا کردند. باتوجه به تعداد چشمگیر پناهندگان لهستانی در اصفهان و برقراری مناسبات اجتماعی فرهنگی مهاجران با مردم این شهر، پژوهش حاضر برآن است با رویکرد توصیفی تحلیلی و برپایﮥ منابع اسنادی، کتابخانه ای، مطبوعاتی و تاریخ شفاهی، این مناسبات را طی سال های 1321تا1324ش/1942تا1945م بررسی کند. با این رویکرد، پرسش هایی که مقاله حول آن تنظیم شده است عبارت اند از: تأثیر مهاجران لهستانی در گسترش روابط فرهنگی بین ایران و لهستان چه میزان بوده است؟ اسکان مهاجران لهستانی در اصفهان چه پیامدهای اجتماعی به دنبال داشته است؟
بررسی آماری بی ثباتی سیاسی حکومت های ایران در نیمه دوم قرن نهم هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سخن تاریخ سال سیزدهم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲۹
7 - 34
حوزههای تخصصی:
جامعه ایران، در نیمه دوم قرن نهم هجری، دوره بی ثباتی را در حوزه سیاست پشت سر گذاشت. ذهنیت ایلی و بدوی، در این زمان بر بدنه ساختار سیاسی سیطره داشت و آن را به شرایط پیوسته در حال تغییری دچار کرده بود. حکومت ها و حاکمان این زمان، تحت تأثیر بحران گسترده جانشینی و حضور رقبای متعدد، به نزاع بی وقفه ای بر سر قدرت پرداختند. این مقاله با تکیه بر روش کیلومتریک در نظر دارد به بررسی آماری بی ثباتی حکومت های ایران، در نیمه دوم قرن نهم بپردازد. تحلیل های آماری نشان می دهد که حکومت های این زمان، در شاخصه هایی چون: میزان عمر، میانگین سلطنت حاکمان، شیوه مرگ و میانگین سنّ عمر آنها، وضعیت بی ثباتی دارند. در ارتباط با میزان عمر حکومت، دو دودمان ترکمان قراقویونلو و آق قویونلو، به ترتیب 63 و 36 سال فرمانروایی داشته اند که برای یک حکومت، اعداد پایینی هستند. در زمینه میانگین سلطنت نیز میانگین 8 حاکم تیموری در نیمه دوم قرن نهم، 7 سال ونیم، و میانگین سلطنت فرمانروایان آق قویونلو، 4 سال ونیم بوده است. از لحاظ شیوه مرگ نیز باید گفت بیش از نیمی از حاکمان این حکومت ها، سر سالم به گور نبرده اند. از 8 حاکم تیموری در نیمه دوم قرن نهم، 4 تن، از 4 حاکم قراقویونلو، 3 تن و از 8 حاکم آق قویونلو، 6 تن، در منازعات داخلی به قتل رسیده اند. در یک رابطه همبسته با این شاخصه ها، میانگین سنّ عمر حاکمان این حکومت ها نیز پایین بوده است.
چگونگی انتقال مفاهیم هنرمعماری ایران به اتریش در عصر صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روابط هنری ایران و اروپا در قرن 11ه.ق/17م به دنبال برقراری روابط سیاسی و تجاری میان سلاطین صفویه به ویژه، شاه عباس اول و کشورهای اروپایی از جمله امپراتوری هابسبورگ به اوج خود رسید. از این رو هیأت های سیاسی و تجاری بین این دو امپراتوری به منظور عقد قراردادهای سیاسی و تجاری به آمد و شد پرداختند. از رویدادهای دیگر قرن11ه.ق/ 17م آمدن سیاحان اروپایی به ایران عصر صفوی بود که با نوشتن گزارش هایی در مورد ایران و آثار تاریخی آن نقش مهمی در شناساندن ایران به اروپاییان داشتند. انتشار سفرنامه های این سیاحان در اروپا یکی از مهمترین راههای انتقال مفاهیم هنرمعماری ایران به اروپا به ویژه در میان معماران اتریشی بوده است. بنابراین این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای به بررسی زمینه های تاریخی ای که منجر به دادوستدهای فرهنگی-تمدنی به ویژه در حوزه معماری بین ایران و اتریش در دوره ی صفوی شده است پرداخت و تأثیراتی را که این نفوذ هنری در معماری شهر وین (پایتخت اتریش) داشته است، مورد مطالعه قرار داد. یافته های پژوهش حاکی از آن است که در دوره ی صفویه تحت تأثیر راههای ارتباطی با اروپا؛ نقل و انتقالات هنری از طریق هیأت های سیاسی و انتشار سفرنامه های سیاحان در اروپا، مضامین هنری به ویژه هنرمعمای ایران به اروپا منتقل شد و تحت تأثیر این مضامین معماری، برخی از معماران اتریشی عماراتی مانند کاخ شون برون، کاخ بلودر، کاخ کلس هایم و کلیسای سنت کارل را متأثر از معماری اصفهان در اتریش ساختند.