فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۳۴۱ تا ۲٬۳۶۰ مورد از کل ۲۸٬۲۶۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
حوضه آب ریز سپیدرود در استان گیلان، در جنوب دریای مازندران واقع شده است. این حوضه جغرافیایی بنا به شرایط اقلیمی و زیست محیطی مناسب با بهره گیری ازمنابع طبیعی از دیرباز موردتوجه گروه های انسانی و زیستگاهی مناسب برای محل تجمع این مردمان بوده و در طی هزاران سال، سهم بسزایی در ایجاد فرهنگ های باستانی این حوزه فرهنگی داشته است. کاوش هایی که در پنج دهه اخیر در شمال ایران، به ویژه در حوضه آب ریز سپیدرود به انجام رسید، موجب کشف فرهنگ های ناشناخته ای از اواخر هزاره دوم و اول پیش ازمیلاد در محوطه های باستانی مارلیک، کلورز، نصفی، جوین، جمشیدآباد و دیگر محوطه ها در عصرآهن در این حوزه فرهنگی شده است. این مقاله، تحقیق مقدماتی است بر تعدادی مُهر بدل چینی مربوط به محوطه باستانی کلورز که در خلال سال های 1344 الی 1348 ه .ش.، در بررسی و کاوش های باستان شناسی توسط «علی حاکمی» و «عبدالحسین شهید زاده» به دست آمده است. این مهرها در طی سامان دهی اشیاء موزه ملی ایران در سال 1389 ه .ش.، در مجموعه مهرهایی از محوطه های باستانی گیلان به نام «کلورز» شناسایی و ثبت گردید. هدف از این پژوهش، شناخت جغرافیای این حوزه فرهنگی، بررسی گونه شناسی، شیوه ساخت مهرهای بدل چینی و مداراک تجسمی موجود در شناخت نقوش در این برهه زمانی است. پرسش های این پژوهش عبارتنداز: خاستگاه اصلی و بستر تاریخی و فرهنگی آن ها کجاست؟ آیا این مهرها دارای سبک محلی اند یا متأثر از دیگر حوزه های فرهنگی؟ مهرهای یافت شده در محوطه باستانی کلورز به کدام برهه تاریخی تعلق دارند؟ اساس این تحلیل ها متکی بر اطلاعات کاوش های انجام شده دراین حوزه فرهنگی، سپس برگرفته از نقوش و توصیف مفاهیم نمادهای این مهرها که تجلی گر جهان بینی مردمان این حوزه فرهنگی است. نتایج این پژوهش به یک نتیجه گیری کلی در روند گونه شناسی، سبک شناسی مهرها و مستند کردن این یافته ها و مقایسه با دیگر استقرار های مهم هزاره اول پیش ازمیلاد در افق های فرهنگی هم زمان چون: مارلیک، تول تالش، حسنلو و بین النهرین بوده است.
نسبت سیالیت واکنشی- تجدیدی علم در قرآن و جهان علم سنتی در تمدن اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وضعیت شناسی امروزین ما از مقوله علم، خصوصا در راستای سیاست گذاری های علم، نیازمند نسبت سنجی علم شناسی قرآنی با علم شناسی ِجهان علم های تمدن اسلامی به عنوان تجربه تاریخی مان در علم است. نوشتار حاضر با تمرکز بر سیالیت واکنشی تجدیدی علم به عنوان گونه ای از سیالیت علم، کوشیده است تا میان قرآن و جهان علم سنتی به عنوان یکی از ماندگارترین جهان علم های ِتمدن اسلامی، این نسبت سنجی را سامان دهد. فرآیند کلی پژوهش شامل اکتشاف، پردازش، تطبیق و مقایسه است و منطق پردازش، ترکیبی از استقراء نمودهای مسلّم و کاوش های منطقی است. یافته های پژوهش، گویای آن است که جهان علم سنتی، در این گونه از سیالیت علم، با قرآن، واگرایی دارد. قرآن هردو گونه علم ِظرف پذیر و ظرف ناپذیر را به رسمیت شناخته و بر دوگانه ماهیت ثابت و سیال علم تاکید دارد. درحالی که در جهان علم سنتی، علم ِظرف پذیر به رسمیت شناخته نشده و همواره تلقی ثابتی از ماهیت علم بر آن احاطه داشته است.
کارخانه اعتمادیه و تأثیر آن بر ساختار اقتصادی اجتماعی بوشهر در دوره پهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دوران پهلوی، صنعتی کردن کشور از اصلی ترین برنامه های دولت بود؛ بنابراین در این دوره به ساخت کارخانه های نوین، به ویژه کارخانه های نساجی به علت اشتغال زایی و ارزش افزوده آن، در زمره یکی از مهم ترین شاخه های صنعت توجه شد. شهر بوشهر یکی از شهرهایی بود که برای ایجاد کارخانه های نساجی مناسب تشخیص داده شد؛ پس در سال 1317ش/1938م، حسین ایگار کارخانه نساجی اعتمادیه را در این شهر به طور رسمی تأسیس کرد.هدف پژوهش حاضر بررسی و تبیین چگونگی تأسیس، روند فعالیت و اثرهای کارخانه ریسندگی وبافندگی اعتمادیه بر اوضاع اجتماعی و اقتصادی بوشهر است. پرسش اصلی نیز این است: چه علل و عواملی باعث تأسیس شرکت ریسندگی وبافندگی اعتمادیه در بوشهر شد و راه اندازی این شرکت بر اوضاع اقتصادی و اجتماعی این شهر چه تأثیراتی گذاشت؟ فرضیه اصلی این است که سیاست های صنعتی سازی دولت پهلوی موجب تأسیس شرکت ریسندگی وبافندگی اعتمادیه در بوشهر شد و این امر رونق اقتصادی اجتماعی بوشهر را به دنبال داشت. این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی و با تکیه بر داده های اسنادی آرشیو سازمان اسناد و کتابخانه ملی، اسناد نویافته محلی، نشریات، منابع کتابخانه ای و متون دست اول، موضوع را بررسی و تحلیل می کند.یافته های پژوهش نشان می دهد این شرکت بر ساختار اقتصادی و اجتماعی بوشهر تأثیرات چشمگیری گذاشت و علاوه بر افزایش اشتغال و مهاجرت، رشد آگاهی کارگران و شکل گیری طبقه کارگر شهری و صادرات کالاهای غیرنفتی را در این شهر موجب شد.
«رقم» و «ملفوفه رقم» در عصر قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گنجینه اسناد سال ۳۱ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۱۲۳)
120 - 145
حوزههای تخصصی:
هدف : هدف اصلی پژوهش حاضر، معرفی دو قسم از اسناد تاریخی دوره قاجار، یعنی «رقم» و «ملفوفه رقم» و تبیین اهمیت این دو در پژوهش های تاریخی عصر قاجار است. روش/ رویکرد پژوهش : این مقاله با روش توصیفی-تحلیلی و برمبنای داده های اسناد و متون و منابع کتاب خانه ای و آرشیوی انجام شده است. این داده ها به لحاظ ساختار و کارکرد و محتوا درجهت توصیف و تبیین و تحلیل «رقم» و «ملفوفه رقم» استفاده شده اند. یافته ها و نتیجه گیری :« رقم » نوعی از اسناد است کهدر ایالات و صرفاً توسط شاه زادگان حکمران و در چارچوب اداری-دیوانیِ ایالتی صادر می شده است.« ملفوفه رقم » نیزنوعیدیگراز رقماست که توسط شاه زادگان حکمران صادر می شده است و کارکردی خاص در عتاب وخطاب و سفارش ها و توصیه های گوناگون، و ارسال هدایا داشته و خارج از چارچوب قواعد دفتر و دیوان ایالتی صادر می شده وازنظر کارکرد با «رقم» تفاوت داشته است. با این توصیف، رقم و ملفوفه رقم از سرچشمه ها و منابع اصلی اسناد در ساختار اداری و سیاسی درنزد حکام بوده اندو شامل داده هایی مهمّ دربارهاوضاع تاریخی ایالات در عصر قاجارند.
سرگذشت امامه دختر حمزه پس از هجرت و شهادت پدرش در مدینه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سخن تاریخ سال پانزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۶
29 - 52
حوزههای تخصصی:
هجرت از ارزش های دینی است. رسول خدا(ص) در آغاز به مسلمانان دستور داد از مکه به حبشه و بعد به مدینه هجرت نمایند. جمعی از مسلمانان مجبور بودند خانواده های خود را رها کرده و به مدینه بروند. جمعی برای خود در مدینه ازدواج و زندگی جدیدی تشکیل دادند. حضرت حمزه از مسلمانان با سابقه در مکه بود که برای حمایت از پیامبر، اسلام آورد. او دارای دو همسر بود. همسر خود را- به نام سلمی- در مکه گذاشت و خود به مدینه هجرت کرد و در آنجا مجدداً ازدواج کرد. دخترش امامه هم در مکه ماند. طبق گزارش های مختلف چندین نام برای دختر حضرت حمزه یاد کرده اند که از مکه به مدینه برده شد. بنا بر تحقیق، وی یک دختر به نام امامه داشته که در مکه بود و در سال هفتم در عمره القضاء رسول خدا(ص) او را با خود به مدینه برد. این مقاله به بیان و تحلیل سرگذشت دختر حمزه امامه پرداخته و دیگر اسامی که به عنوان دختران حمزه ذکر شده مورد بررسی و نقد قرار داده است. این نوشتار در باره دختر حمزه با روشی توصیفی –تحلیلی، به واکاوی پرداخته و گزارش های مختلف را بررسی کرده است.
تاریخ نگاری ایرانی در حکومت های محلی دکن(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
تاریخ اسلام سال بیست و دوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۸۸)
257 - 288
حوزههای تخصصی:
تاریخ نگاری فارسی در دوره حکومت های محلی دکن، در قرن های دهم و یازدهم به اندازه ای رونق یافت که می توان آن را به نوعی تاریخ نگاری محلی و دودمانی ایرانی، اما در منطقه دکن به شمار آورد. پژوهش حاضر، ضمن جست وجوی علل گسترش ادبیات فارسی و تاریخ نگاری ایرانی در دکن، با بررسی تحلیلی منابع تاریخی، به این نتیجه رسیده است که مهاجرت گسترده ایرانیان به منطقه دکن و حمایت حکمرانان و دیوانسالاران از آنها، زمینه ساز گسترش ادبیات فارسی در این منطقه شد و این مهاجران، سنّت ها و شیوه های تاریخ نگاری ایرانی را در منطقه دکن گسترش دادند.
خودآرشیویِ اعضای هیئت علمی در مخازن سازمانی، صفحات شخصی و پلتفرم های اجتماعی: تحلیل گرایش ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گنجینه اسناد سال ۳۱ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۱۲۴)
125 - 150
حوزههای تخصصی:
هدف : شناسایی و تحلیلگرایش های خودآرشیویِ اعضای هیئت علمی دانش گاه شیراز در مخازن سازمانی، صفحات شخصی و پلتفرم های اجتماعی و تأثیر آگاهی آنها از سیاست های دسترسی آزاد ناشران بر این فرایند. روش/ رویکرد پژوهش :. جامعه این پیمایش 505 نفر از اعضای هیئت علمی گروه های آموزشی مهندسی، علوم پایه و علوم انسانی دانش گاه شیراز است. طبق جدول مورگان 160 نفر ازمیان آنها به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها دو پرسش نامه محقق ساخته به صورت طیف لیکرت پنج گزینه ای با ضریب پایایی 89/0 تا 91/0 است. متغیر «میزان آشنایی با سیاست های دسترسی آزاد ناشران» دارای 9 گویه و دو بُعد،و متغیر «الگوی رفتار خودآرشیوی» دارای 36 گویه و 9 بُعد بوده است. برای تحلیل داده ها از روش های توصیفی و آزمون رگرسیون تک متغیره، آزمون تی، آزمون تحلیل واریانس و آزمون کولموگروف-اسمیرنوف و نرم افزار SPSS ویرایش 22 استفاده شد. یافته ها و نتیجه گیری : میزان آشنایی اعضای هیئت علمی دانش گاه شیراز با سیاست های ناشران کمتر از متوسط است. طبق یافته ها الگوی رفتار خودآرشیوی استادان در ابعاد چندگانه ضعیف یافته شد. هرچه آگاهی پژوهش گران از سیاست های ناشران بیشتر، ، الگوی رفتار خودآرشیوی آن ها نیز مطلوب تر یافته شد. این متغیر 5/38 درصد از تغییرات رفتار خودآرشیوی را تبیین می کند. بین مرتبه علمی، گروه آموزشی و جنسیت با متغیرهای تحقیق رابطه معنی دار مشاهده شد. خودآرشیوی فرایند دسترسی آزاد را ازطریق رفع شکاف دیجیتال تسهیل می کند و موجب رؤیت پذیری آثار و افزایش ارتباطات علمی می شود. ناآگاهی از سیاست های ناشران و رفتار خودآرشیویِ نامطلوب چالش د آفرین الازم است سیاست گذاران به آن توجه کنند و زیرساخت های لازم برای تسهیل و ترویج این امر ایجاد شود.
Khajeh Nasir al-Din Tusi, the Guide of the Mongol Ilkhans towards Iranian and Islamic Civilization (Based on the Writings of Khajeh Nasir)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
From the time of the Mongol invasion of the Ismaili castles to the present day, one of the points of concern for many people has been the reason for Khajeh Nasir al-Din al-Tusi's collaboration with prominent Muslim scholars and non-Muslim Mongols. Many have accounted Khajeh’s political behavior during the rule of Ilkhanate as his hostility towards denominations and the Sunnis. Many others have known it as part of his opportunistic character and claimed that he has done so to achieve a certain political status. However, by carefully studying the works of Khajeh, one could find other logical and fundamental reasons for Khajeh’s behaviors that unfortunately have been mostly disregarded. By reading his works, many Islamic legal, historical, psychological, philosophical, and other kinds of reasons can be found that deserve paying attention. Khajeh’s prominent personality trait is related to philosophy and Kalaam (scholastic theology); hence, it only makes sense to seek the reason behind this collaboration in Khajeh’s frame of thought. Khajeh’s most important work in this area is Akhlaaq e Naasiri, in which the most important topic is Madina Faazila. From the time of the Mongol invasion of the Ismaili castles to the present day, one of the points of concern for many people has been the reason for Khajeh Nasir al-Din al-Tusi's collaboration with prominent Muslim scholars and non-Muslim Mongols. Many have accounted Khajeh’s political behavior during the rule of Ilkhanate as his hostility towards denominations and the Sunnis. Many others have known it as part of his opportunistic character and claimed that he has done so to achieve a certain political status. However, by carefully studying the works of Khajeh, one could find other logical and fundamental reasons for Khajeh’s behaviors that unfortunately have been mostly disregarded. By reading his works, many Islamic legal, historical, psychological, philosophical, and other kinds of reasons can be found that deserve paying attention. Khajeh’s prominent personality trait is related to philosophy and Kalaam (scholastic theology); hence, it only makes sense to seek the reason behind this collaboration in Khajeh’s frame of thought. Khajeh’s most important work in this area is Akhlaaq e Naasiri, in which the most important topic is Madina Faazila.
روابط شاه اسماعیل صفوی با سلطان قانصو غوری مملوکی به روایت ابن ایاس، مورخ ممالیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دوره صفویه از جهت روابط خارجی بدون شک از مهم ترین ادوار تاریخ ایران است. شاه اسماعیل بنیان گذار سلسله صفوی، به دنبال سرکوب ملوک الطوایف و بقایای آق قویونلوها درغرب ایران با دولت ممالیک هم مرز گردید. ممالیک دولتی بزرگ ولی رو به اضمحلال مستقر در سرزمین های مصر، شام و حجاز بود که حاکمیتش ابتدا از طرف پرتغالیان و سپس عثمانی ها و صفویه مورد تهدید بود. روابط صفوی با ممالیک به دلیل توسعه طلبی ارضی شاه اسماعیل در شام، ابتدا خصمانه و با درگیری های مرزی همراه بود، سپس به دلیل دشمنی دولت عثمانی با آن دو، روابط آن ها بهبود یافته و متحول گردیده است. این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از داده های کتابخانه ای، درصدد پاسخ به این سؤال است که روابط شاه اسماعیل صفوی با ممالیک چگونه، و به چه علت بوده است؟ در نتیجه مشخص شد که روابط شاه اسماعیل با ممالیک به مدت چهارده سال و در دو مرحله بوده است. روابط آنان ابتدا خصمانه آغاز شد ولی با به قدرت رسیدن سلطان سلیم در عثمانی و رویکرد تهاجمی او نسبت به آنان، روابطشان دوستانه و منجر به اتحاد نظامی بین طرفین گردیده است.
بررسی نقش رویکرد حدیث محوری در گسترش تیغ زنی و قمه زنی در دوران صفویه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ نامه ایران بعد از اسلام سال دوازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۲۸
243 - 263
حوزههای تخصصی:
رویکردهای مختلف علمی در مطالعات اسلامی مؤثر است؛ یکی از این رویکردها حدیث محوری است. حدیث محوری هنگام تعارض ادله، محوریت و اولویت را به حدیث می دهد. علمای اخباری به صورت آگاهانه این رویکرد را داشتند، اما برخی علمای دیگر نیز در مواردی تحت تأثیر برخی روایات قرار گرفته و به صورت ناآگاهانه آن ها را بر ادله قرآنی و عقلی مقدم کرده اند. این تحقیق حول محور این پرسش بود که رویکرد حدیث محوری در گسترش تیغ زنی و قمه زنی در دوران صفویه (907-1135ق) چه نقشی را ایفا کرده است؟ به نظر می رسید رویکرد حدیث محوری برخی علمای شیعه از مهم ترین عوامل و زمینه های گسترش تیغ زنی و قمه زنی در عزاداری عاشورا در دوران صفویه بوده است. این تحقیق در پی آن بود که پشتوانه مذهبی گسترش تیغ زنی و قمه زنی در دوران صفویه را که عبارت از رویکرد حدیث محوری است، به دست آورده، توجه جوامع علمی را به آن جلب کند و ریشه فکری گسترش بدعت های عزاداری را ارائه نماید. این کار، پژوهش بنیادی، توصیفی تحلیلى بود و با توجه به میان رشته ای (تاریخی حدیثی) بودن آن، در برخی موارد از روش های نقلی، تحلیل رجالی و تحلیل متن نیز استفاده شد. درنتیجه تحقیق به دست آمد که برخی علمای عصر صفوی تحت تأثیر برخی روایات قرار گرفته، در مقابل تیغ زنی و قمه زنی در عزاداری عاشورا سکوت اختیار کردند، برخی نیز آن را تأیید نمودند و درنتیجه، هر دو گروه موجب گسترش آن در میان شیعیان شدند. با توجه به وجود ادله عقلی و قرآنی درباره حرمت این کار، موضع علمای یادشده چیزی جز حدیث محوری نیست.
عُزّی، الهۀ سیاه در منابع اسلامی: واکاوی خاستگاه این انتساب با کمک منابع پیشااسلامی و باورهای سامیان باستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از زمینه های بحث دربارۀ خدابانوان عربی واکاوی ویژگی های ایشان در منابع اسلامی است. در این زمینه، به طور ویژه برخی گزارش های مرتبط با الهۀ عُزّی درخور توجه است که در روایت های مربوط به انهدامش به مثابۀ زنی سیاه روی معرفی شده است. در حالی که این خصلت در سایر صفت ها و نمادهای عُزّی ریشه ندارد. اکنون پرسش های اصلی این نوشتار عبارت است از: خاستگاه چنین خصلتی برای عُزّی چیست و او برچه اساسی و با چه معیاری در منابع اسلامی چنین صفتی، آن هم تنها در روایت های مربوط به انهدام، به خود گرفته است؟ گزارش های نویسنده های مذکور درصدد گفتن چه مطلبی است و این امر به درک ارزش گذاری الهه ها و خدابانوان مشرکان در فرهنگ اسلامی چه کمکی می کند؟ یافته های پژوهش نشان می دهد انتساب مذکور بیش از آنکه از امر واقع حکایت کند، نوعی اقتباس و الگوگیری مسلمانان از سنت های توحیدی رایج در منطقه است که در مواجهه با خدایان غیر داشتند. در این مقاله نشان خواهیم داد خاستگاه اصلی این سنت در بین النهرین باستان ریشه دارد که پس از تبعید یهودیان به بابل در میان سامیان هم وارد شد؛ سپس در فرآیندی تکاملی از راه کتاب مقدس و سنت اربابان کلیسا به مسلمانان سده های نخست هم به ارث رسید.
نقش سیاسی، اجتماعی حضرت حمزه(ع) در دفاع از پیامبر(ص) و تثبیت دین اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از طرق امداد الهی به پیامبران خویش، از طریق یارانی برجسته از درون همان جامعه و قومی می باشد که آن پیامبر در میان آنها برانگیخته شده است. در مورد پیامبر گرامی اسلام، حضرت محمد(ص) نیز تعدادی از بستگان و نزدیکان ایشان بودند که نقش برجسته ای در حمایت از آن حضرت در ابلاغ رسالت خویش و تثبیت دین مبین اسلام ایفا نمودند. از جمله این افراد شاخص می توان به حمزۀ سید الشهداء(ع) عموی گرامی رسول خدا6 اشاره نمود. این شخصیت برجسته، بویژه پس از اسلام آوردن، نقش مؤثری در دفاع از پیامبر اکرم و تثبیت و گسترش دین اسلام ایفا نمود. با توجه به جایگاه و منزلت اجتماعی و همچنین ویژگیها و توانمندیهای شخصی حضرت حمزه(ع) ، نقش ایشان در جنبه های سیاسی، اجتماعی، بویژه در عرصه جهاد و دفاع نظامی از پیامبر و مسلمانان بسیار برجسته است. این نوشتار درصدد است نگاهی اجمالی به این موضوع افکنده و گوشه ای از آن را مورد واکاوی قرار دهد.
شکل گیری مدارس فرانسوی در سنندج در اواخر عهد قاجار (1331-1310ق.)؛ کارکردها و واکنش ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ نامه ایران بعد از اسلام سال دوازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۹
153 - 184
حوزههای تخصصی:
در دوره قاجار، نهادهای مذهبی و غیرمذهبی فرانسه، با تمرکز بر آموزش اقلیت ها و ایجاد تأسیسات فرهنگی در مناطق مسیحی و یهودی نشین ایران، به تدریج وارد عرصه فرهنگی ایران شدند. در این روند، شهر سنندج مرکز اداری - سیاسی کردستان اردلان، به عنوان یکی از مراکز حضور اقلیت های مذهبی اعم از آشوری و کلدانی، در آن زمان مورد توجه این مبلغان و نهاد های فرهنگی قرار گرفت و از اواخر عهد ناصری، مدارسی در این شهر تأسیس شد که به لحاظ شیوه آموزش و مواد آموزشی با نظام آموزش رایج دوره قاجاری کاملاً متفاوت بودند. در این پژوهش تاریخی به شیوه توصیفی- تبیینی، این پرسش مورد بررسی قرار خواهد گرفت که مدارس فرانسوی در عهد قاجار در سنندج چرا و چگونه شکل گرفتند؟ این مقاله نشان می دهد که سنندج در دوره قاجار به سبب حضور اقلیت ها، مورد توجه نهادهای فرهنگی فرانسوی واقع شد و از رهگذر این توجه، مدارس لازاریست ها، آلیانس فرانسه و آلیانس اسرائیلی در آنجا شکل گرفت. این امر، نظام آموزشی اقلیت های دینی سنندج را وارد مرحله نوین نمود و در میان اقشار مختلف اجتماعی آن شهر، واکنش های متفاوت از اقبال به این مدارس تا انزجار و بدبینی در پی داشت.
تحلیل تاریخی عوامل موثر بر رشد موقعیت سمیرم علیا در نیمه دوم عصر صفوی (1135-1006 ه.ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهر سمیرم علیا با وجود نزدیکی به سومین پایتخت صفویان، اصفهان، کمتر مورد توجه محققان قرار گرفته است. این مساله معلول کم توجهی منابع آن دوره بوده است. با این حال، بررسی حیات سمیرم علیا در نیمه دوم عصر صفوی، رشد و ترقی آن شهر به نسبت نیمه نخست این عصر را نشان می دهد. به این ترتیب مسأله پژوهش پیش رو، بررسی عوامل موثر در ساخت، رشد و تقویت جایگاه آن شهر در نیمه دوم عصر صفوی است. مقاله حاضر به روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از داده های کتابخانه ای به بررسی مساله فوق پرداخته است. یافته های تحقیق نشان می دهد برآیند شرایط اقلیمی سمیرم علیا به همراه نزدیکی به اصفهان آن منطقه را بخصوص در نیمه دوم عصر صفوی واجد کارویژه اقتصادی برمحور دامداری و کشاورزی کرده بود. این کارویژه برای برطرف کردن نیازهای پایتخت ضروری به نظر می رسید. از این رو در کانون توجه حکام صفوی قرار گرفت. سمیرم علیا در راستای همین توجه و با کوچ اجباری خاندان چوله به آنجا به عنوان خاندانی حکومتگر از سوی صفویان، ضمن افزایش کارکردهای پیشین، به شهری نظامی بر سر راه پایتخت به کهگیلویه و لرستان، که کانون بحران هایی درازدامن در این دوره بود، نیز تبدیل شد. سرانجام، حضور همزمان افرادی از خاندان چوله در مناصب درباری نیز باعث رشد جایگاه این شهر در نیمه دوم عصر صفوی شد.
ساسانیان در دربار خاندان لیان (557 – 502 م.)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تاریخی ایران و اسلام پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۹
102 - 130
حوزههای تخصصی:
نیمه نخست سده ششم میلادی، شمال چین عرصه نزاع های درونی خاندان وِی بود و در جنوب، دوره ای از صلح و آرامش برقرار بود. خاندان لیان در طی سال های 502 – 557 بر بخش بزرگی از جنوب چین حکومت می کرد و پایتخت آن ها میزبان راهبان و بازرگانان خارجی شده بود. در این دوره منابع تاریخی لیان، اطلاعاتی مهمی از مناسبات چین و ایران در دوره ساسانی در اختیار ما می گذارند. علاوه بر لیان شو که گزارش هایی از ارسال سفیر توسط شاه پارس به دربار لیان در سال های 530، 533 و 535 ارائه می دهد، لیان جی گون تو(Liang Zhigongtu) حاوی پرتره از سفیر پارس و کتیبه ای در مورد پارس و سفیر آن است که بسیار جالب است. در این آثار برای نخستین بار اطلاعاتی از نام بنیانگذار سلسله ساسانی و شاهزاده-ای موسوم به کی تو آورده شده است که در نوع خود منحصر به فرد است. با توجه به اهمیت این منابع و ناشناخته ماندن آنها، مقاله حاضر سعی دارد تا به روش تحلیلی-توصیفی اطلاعات آنها را با یکدیگر مقایسه و بررسی کند. همچنین درحالیکه خسرو انوشیروان در واپسین سال های حکومت قباد ساسانی عملا اداره کننده کشور بود، تطبیق کتیبه فوق با متون پهلوی و اسلامی گویای این است که شاهزاده « کی تو » در کتیبه جی گون تو همان خسرو اول است.
دریاهای جهان از نگاه جغرافی دانان مسلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخ فرهنگی سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۹
79-105
حوزههای تخصصی:
دریاهای جهان از نگاه جغرافی دانان مسلمان علیرضا کچویی[1] یاسر قزوینی حائری[2] چکیده پژوهش حاضر، فهم دریا در تصوّر جغرافی دانانِ مسلمان را تا سده هشتم هجری قمری بررسی می کند. به همین منظور، به مطالعه پدیده های دریایی مانند جزرومد، جزیره، ترسگاه و معادن دریایی در متون جغرافیایی اسلامی می پردازد. همچنین مفاهیم مرتبط با دریا (البحر) مانند دریاچه (بحیره) و خلیج و تفاوت آنها را با تعاریف کنونی، واکاوی می کند. هدف از این بررسی، مشخص کردن موضوع های مرتبط با دریا همانند تقسیم بندی و شیوه نام گذاری دریاها از منظر جغرافی دانان مسلمان است. درباره دریاها، جزیره ها و دریانوردی در قرون میانه اسلامی، تاکنون تحقیقات متعددی انجام شده و وجوه مختلف دریا در تاریخ اسلام، مورد بررسی قرار گرفته، اما درباره تصوّر مسلمانان از دریاهای جهان، تحقیق درخوری صورت نگرفته است. آنچه این پژوهش را از دیگر پژوهش ها متمایز می کند، شناختِ تصوّر و دیدگاه جغرافی دانان به دریا و موضوع های مرتبط با آن، از منظر منابع جغرافیایی است. بررسی متون جغرافیایی نشان داد که تعریف خلیج و دریا نزد جغرافی دانان مسلمانِ قرون میانه، با تعاریف کنونی این مفاهیم تفاوت دارد. جغرافی دانان، تعداد دریاهای جهان را بر اساس آیه های قرآن و متأثر از علوم و تمدن یونانی، متفاوت ذکر کرده اند. همچنین در متون جغرافیایی، اسامی متعددی برای دریایی واحد به کار رفته است. واژه های کلیدی: متون جغرافیایی اسلامی، خلیج، دریای محیط، دریای روم، دریای فارس، دریای بنطس [1] . کارشناس ارشد رشته تاریخ گرایش خلیج فارس (نویسنده مسئول) Alireza. kachuei96@gmai.com [2]. استادیار رشته تاریخ دانشگاه تهران y.qazvini@ut.ac.ir تاریخ دریافت : 20/6/ 1400 – تاریخ تأیید 19/11/1400
بررسی علل استقرار نیروی متفقین در اصفهان و برخورد آنها با مردم در جنگ جهانی دوم(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
نیروهای متفقین، شامل نیروهای شوروی و انگلیس در شهریور 1320 ش/ سپتامبر 1941م ایران را اشغال کردند. بعد از مدتی نیروهای آمریکایی هم به آنان اضافه شدند. این نیروها پس از ورود به ایران و برای رسیدن به اهداف خود، در مناطق مختلف به خصوص بعضی از شهرها، از جمله اصفهان مستقر شدند و شروع به گشت زنی کردند. استقرار و گشت زنی نیروهای متفقین در اصفهان، خواه و ناخواه برخورد این نیروها با مردم اصفهان را در پی داشت. هدف پژوهش حاضر، بررسی علل استقرار و گشت زنی نیروهای متفقین در اصفهان و برخوردهای آنان با مردم اصفهان است. برای بررسی این موضوع، از رویکرد توصیفی-تحلیلی و با کمک اسناد منتشر نشده و جراید مربوط به موارد استقرار نیروهای متفقین در اصفهان در جنگ جهانی دوم و همچنین دادخواست های مردم اصفهان به مقامات شهر در اعتراض به رفتار این نیروها استفاده شده است. یافته پژوهش حاضر نشان داد اهمیت جغرافیایی و ارتباطی اصفهان، وجود عوامل و طرفداران آلمان در آن و همسایگی با محل زندگی ایلات بختیاری و قشقایی، متفقین را به استقرار و گشت زنی نیروهای خود در این شهر و مناطق اطراف ملزم کرد. همچنین حضور نیروهای متفقین در شهر اصفهان، علاوه بر آنکه به شکستن شخصیت حقوقی و حقیقی مقامات و مردم اصفهان و برخوردهای برتری جویانه آنان با مردم در این شهر انجامید، در رواج پدیده هایی چون ناامنی و اشاعه فساد در شهر نیز اثر گذاشت.
تحلیل انتخابات دوره پنجم مجلس شورای ملی در اصفهان (با تکیه بر اسناد منتشرنشده مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گنجینه اسناد سال ۳۱ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۱۲۱)
42 - 73
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با تکیه بر اسناد، انتخابات دوره پنجم مجلس شورای ملی در حوزه انتخابیه اصفهان را بررسی می کند و با تبیین نقش گروه های ذی نفوذ سیاسی در مبارزات انتخاباتی، تحلیلی آماری از روند شمارش آرا و نتیجه نهایی انتخابات به دست می دهد. روش/ رویکرد پژوهش: تحقیق حاضر با رویکرد توصیفی-تحلیلی و تلفیقی از دو روش کیفی و کمی مبتنی بر منابع اسنادی، مطبوعاتی و کتاب خانه ای انجام شده است. یافته ها و نتیجه گیری: انتخابات دوره پنجم مجلس شورای ملی در حوزه انتخابیه اصفهان بسیار رقابتی و تنگاتنگ بود. حضور رضاخان سردارسپه به عنوان داوطلب نمایندگی در چندین حوزه انتخابیه ازجمله در اصفهان -که بیشتر با هدف نمایش قدرت انجام می شد تا رسیدن به کرسی نمایندگی مجلس- به تنش سیاسی بین هواداران رضاخان و عوامل لشکر جنوب از یک سو و حلقه علمای اصفهان در سوی دیگر منجرشد. یافته های این تحقیق هم چنین مؤید نوعی تضاد تعیین کننده بین رأی توده های روستایی با جمعیت شهری است. رأی شهر اصفهان به کاندیداهای موردحمایت آقانورالله نجفی تمایل داشت و رأی روستاها -که در دست ملاکان بود- عمدتاً به سبد نامزدهای دیگری ریخته شد. درپایان، اگرچه نتیجه تجمیعی رأی شهر و توابع به شکست ائتلاف علما انجامید، ولی تحلیل نتایج این انتخابات نشان می دهد که روحانیون در صندوق شهر، نه تنها از سایر کاندیداها بلکه حتی از خود رضاخان نیز بیشتر رأی کسب کرده اند.
بازمانده آیین ها و جشن های دوران کهن در هورامان و کردستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخ فرهنگی سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵۰
77-102
حوزههای تخصصی:
بازمانده آیین ها و جشن های دوران کهن در هورامان و کردستان نجم الدین گیلانی[1]، بهرام دلپاک[2] چکیده هورامان، یکی از مراکز مهمِ تمدنی ایران با پیشینه ای کهن از نظر تاریخی و فرهنگی است که بسیاری از جنبه های فرهنگی آن هنوز برای پژوهشگران ناشناخته باقی مانده است؛ جنبه هایی که در ناخودآگاه و ذهن مردم هستند. بسیاری از آیین ها و سنت های مردم کرد به عنوان یکی از اقوام اصیل ایرانی در فرهنگ و تاریخ ایران باستان ریشه دارد. آیین ها، سنت ها و جشن ها و به طور کلی اساطیر هر قومی، نمود دیرینگی فرهنگ و هویت آن قوم است. هدف از این پژوهش پرداختن به بازمانده آیین های باستانی در هورامان در سه محور جشن عروسی پیر شالیار؛ مراسم بوکه بارانه (عروسی باران) و رسم بیل دانه است. این مقاله به روش توصیفی تحلیلی و بررسی میدانی می کوشد به این پرسش پاسخ دهد که بین آیین های رایج در هورامان با آیین های باستانی ایرانیان چه ارتباطی وجود دارد؟ نتایج حاکی از آن است که جشن پیرشالیار، نه یک مراسم عروسی به پاس بزرگداشت یک شخصیت مذهبی، بلکه بازمانده جشن سده است که بعدها رنگ و بوی اسلامی به خود گرفته است. مراسم و دعای بوکه بارانه با جشن پیروزی تیشتر بر دیو خشکسالی ارتباط دارد. رسم بیل دانه نیز با نمادها و عناصر موجود در آن، بازمانده جشن های روستایی کشاورزی ایرانیان باستان است. واژه های کلیدی: آئین ها، مردم کرد، پیرشالیار، هورامان، جشن سده، عروسی باران، بیل دانه [1]. استادیار گروه تاریخ، دانشگاه فردوسی مشهد (نویسنده مسئول) gilani@um.ac.ir [2]. کارشناس ارشد تاریخ عمومی، دانشگاه شهید بهشتی bahram.delpak60@gmail.com تاریخ دریافت : 11/12/1400-تاریخ تأیید 30/1/1401
گفتمان تمامیت ارضی ایران در منابع تاریخ نگاری دورۀ صفویه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حفظ تمامیت ارضی ازجمله آرمان های حیاتی هر حکومتی است. با روی کار آمدن خاندان صفویه در ایران، تمامیت ارضی کشور که تا پیش از آن مدعیان داخلی و خارجی به شدت آن را تهدید می کردند و در مخاطره بود، رنگ یکپارچگی به خود گرفت. حاکمان صفوی برای تقویت مبانی حاکمیتی خود نیازمند تعریف و قوام بخشی به عناصری بودند که ضمن تثبیت وحدت درونی، براساس داشتن ویژگی های مشترک، بر تمایزها و تفاوت های آنها با دیگر کشورها نیز تأکید کند. آنها نظام معنایی خود را با عناصری نظیر مذهب شیعه و ملیت ایرانی در خرده گفتمان های تابع خود القا کردند و در کنار آن، با برجسته سازی تفاوت ها در مذهب، ملیت، زبان، فرهنگ و... مفهوم «دیگری» را بازتعریف کردند و نحوۀ «بقا» و ماندگاری را با توجه به آن ارائه کردند.بر این اساس، پژوهش حاضر درصدد است با در پیش گرفتن چارچوب نظری تحلیل گفتمان از منظر روث وداک (Ruth Wodak) و تمرکز بر دو محور اساسی «گفتمان خود در تقابل با دیگری» و «بقا»، گفتمان تمامیت ارضی ایران را در این دوران تحلیل کند و ویژگی های این گفتمان را بررسی کند. در پرتو رویکرد وداکی به این نتیجه می رسیم گزاره های «برجسته سازی خود و اغراق و بزرگ نمایی» دربارۀ مؤلفه های گفتمان صفوی و نیز تحقیر و ممیزکردن عثمانی و ازبکان و گورکانیان به روشنی نشان دهندۀ آگاهی تاریخ نگاران عصر صفوی از تمایز با دیگران است تا این گونه گفتمان تمامیت خواهانۀ صفویه را قوام بخشند.