مطالب مرتبط با کلیدواژه

متون جغرافیایی اسلامی


۱.

دریاهای جهان از نگاه جغرافی دانان مسلمان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: متون جغرافیایی اسلامی بحر خلیج بحر محیط جغرافیای ذهنی منظر دریایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۱ تعداد دانلود : ۲۱۴
دریاهای جهان از نگاه جغرافی دانان مسلمان علیرضا کچویی[1] یاسر قزوینی حائری[2] چکیده پژوهش حاضر، فهم دریا در تصوّر جغرافی دانانِ مسلمان را تا سده هشتم هجری قمری بررسی می کند. به همین منظور، به مطالعه پدیده های دریایی مانند جزرومد، جزیره، ترسگاه و معادن دریایی در متون جغرافیایی اسلامی می پردازد. همچنین مفاهیم مرتبط با دریا (البحر) مانند دریاچه (بحیره) و خلیج و تفاوت آنها را با تعاریف کنونی، واکاوی می کند. هدف از این بررسی، مشخص کردن موضوع های مرتبط با دریا همانند تقسیم بندی و شیوه نام گذاری دریاها از منظر جغرافی دانان مسلمان است. درباره دریاها، جزیره ها و دریانوردی در قرون میانه اسلامی، تاکنون تحقیقات متعددی انجام شده و وجوه مختلف دریا در تاریخ اسلام، مورد بررسی قرار گرفته، اما درباره تصوّر مسلمانان از دریاهای جهان، تحقیق درخوری صورت نگرفته است. آنچه این پژوهش را از دیگر پژوهش ها متمایز می کند، شناختِ تصوّر و دیدگاه جغرافی دانان به دریا و موضوع های مرتبط با آن، از منظر منابع جغرافیایی است. بررسی متون جغرافیایی نشان داد که تعریف خلیج و دریا نزد جغرافی دانان مسلمانِ قرون میانه، با تعاریف کنونی این مفاهیم تفاوت دارد. جغرافی دانان، تعداد دریاهای جهان را بر اساس آیه های قرآن و متأثر از علوم و تمدن یونانی، متفاوت ذکر کرده اند. همچنین در متون جغرافیایی، اسامی متعددی برای دریایی واحد به کار رفته است. واژه های کلیدی: متون جغرافیایی اسلامی، خلیج، دریای محیط، دریای روم، دریای فارس، دریای بنطس [1] . کارشناس ارشد رشته تاریخ گرایش خلیج فارس (نویسنده مسئول) Alireza. kachuei96@gmai.com [2]. استادیار رشته تاریخ دانشگاه تهران y.qazvini@ut.ac.ir تاریخ دریافت : 20/6/ 1400 – تاریخ تأیید 19/11/1400
۲.

بررسی و نقد آرا و استدلال های پژوهشگران عرب و ایرانی پیرامون نام خلیج فارس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خلیج فارس خلیج عربی تاریخ متون جغرافیایی اسلامی دوره اسلامی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۹ تعداد دانلود : ۱۳۹
براساس نقشه های تاریخی و معاصر و متون تاریخی و جغرافیاییِ یونانی، لاتین، عربی و فارسی، نام «فارس» در طول تاریخ به دریای جنوب ایران اطلاق شده است؛ بااین حال، در اوایل دهه شصت قرن بیستم میلادی نام «عربی» ازسوی سیاست مداران عرب جایگزین نام «فارس» شد. در پی این اقدام، مورخان عرب به منظور اصیل جلوه دادن و مستندساختن این نام، شواهد و استدلال های تاریخی، جغرافیایی، زبانی و قومی ارائه دادند. در برابر این جریان، مورخان ایرانی شواهد تاریخی بی شماری از اطلاق نام فارس به این دریا را در منابع یونانی، لاتین، فارسی، اروپایی و به ویژه عربی فهرست کردند. نظر به استفاده از مراجع و گزاره های تاریخی در این تحقیقات، در پژوهش حاضر کوشش می شود ضمن بررسی و طبقه بندی استدلال های مورخان ایرانی و عرب پیرامون نام اصیل و درست این دریا، آرا و استدلال های ایشان از گذر قیاس با گزاره های تاریخی اعتبارسنجی شود. یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد غرض پژوهشگران ایرانی و عرب از رجوع به منابع تاریخی، نه شناسایی و بررسی نام (های) این دریا در طول تاریخ، بلکه اثباتِ صحت و اصالت نام مدنظر خود و نشان دادن نادرستی نام مدنظر طرف دیگر بوده است؛ ازاین رو، در صورت مشاهده شواهد و گزاره های تاریخیِ متضاد با ادعاهای خود به تحریف، بهانه تراشی و نادیده گرفتن آن روی آورده و تحقیقاتشان جنبه ایدئولوژیک پیدا کرده است.