مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
عادل شاهیان
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین کتاب های فارسی درباره تاریخ سلسله بهمنیان و عادل شاهیان تذکره الملوک، نوشته رفیع الدین ابراهیم شیرازی، مورخ دربار عادلشاهیان است. نسخه هایی از این اثر در موزه و کتابخانه سالارجنگ، کتابخانه آصفیه، کتابخانه بریتانیا و کتابخانه ملی پاریس نگهداری می شود. در این مقاله تنها به معرفی نسخه موجود در کتابخانه ملی پاریس و ویژگیهای آن پرداخته شده است. در این نوشتار کوشیده ایم پس از بررسی شرح حال و آثار رفیع الدین ابرهیم شیرازی، اهمیّت و جایگاه کتاب تذکره الملوک در مطالعات تاریخ دکن و همچنین تأثیر وی بر مورخان بعدی را مطالعه کنیم. سپس به ویژگی های کتابتی و رسم الخطی نسخه یعنی شکل خط به کار رفته در آن، ویژگی های تزئینی اثر، نوع صامت های واژگان و ویژگی های نثر فارسی آن، اشاره شده است. همچنین این پژوهش می کوشد نشان دهد که آیا این نسخه به خط نویسنده است یا کاتب و اینکه درباری و با حامی یکی از اشراف کتابت شده یا انگیزه های شخصی در کتابت آن نقش داشته است.
پیامدهای مهاجرت شیعیان ایرانی به دربار حکومت های شیعی دکن (قطب شاهیان، عادل شاهیان، نظام شاهیان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مهاجرت شیعیان ایرانی به دکن از نیمه قرن هشتم هجری افزایش چشمگیری داشت و در قرن دهم و یازدهم به اوج خود رسید. به رغم قدرت یابی صفویان در 907 ق و رسمیت یافتن تشیع از سوی شاه اسماعیل اول (حک : 907 930ق) و افزایش قدرت و نفوذ علمای شیعی، شمار زیادی از عالمان، مردان سیاست، شاعران، اطبا و دیگر نخبگان ایرانیِ شیعی، در این دوره به دکن مهاجرت کردند. مهاجرت این افراد، پیامدهای بسیاری در زمینه های اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و مذهبی در دکن داشت. پژوهش حاضر، پیامدهای این مهاجرت ها را در دکن بررسی کرده است. یافته های پژوهش حاضر که با استفاده از منابع کتابخانه ای و با روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است نشان می دهد که این مهاجرت ها موجب گسترش مذهب تشیع و زبان فارسی، نفوذ سبک معماری ایرانی در هند، گسترش مناسبات سیاسی و در نهایت رواج فرهنگ و تمدن ایرانی اسلامی در دکن شد.
گسترش تشیع در دکن سده های دهم و یازدهم هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تشیع در درازنای تاریخ خود، همواره نقاط اوجی داشته که بر پایه آنها، به شیوه های گوناگون گسترش می یافته و پیروانش در سراسر جهان، فزونی می گرفته اند. سده های دهم و یازدهم هجری نیز نقطه اوجی در تاریخ تشیع به شمار می رود؛ زیرا حکومت صفویه در این قرن در ایران تأسیس شد و با حمایت رسمی اش از تشیع، زمینه را برای گسترش آن در ایران فراهم آورد. هم زمان با حکومت صفویان در ایران، در منطقه دکن (جنوب هند) نیز روی دادهایی پیش آمد که آنها را می توان نقطه اوج تاریخ تشیع در آن جا خواند؛ اوجی که به رغم اهمیت فراوانش، نزد پژوهش گران حوزه تاریخ تشیع، کم تر شناخته شده است. این پژوهش به دنبال پاسخ به این پرسش است که تأثیر برپایی حکومت های محلی شیعیان در دکن سده های یاد شده، در گسترش تشیع در آن مناطق چه بود؟ این تحقیق بر این فرضیه استوار است که به رغم کوشش های حاکمان این حکومت ها در پشتیبانی از مذهب تشیع، شمار فراوانی از مردم این منطقه، به این مذهب نگرویدند، بلکه این کارها تنها زمینه را برای آشنایی آنان با تشیع و گرایش به آن در دوره های بعدی فراهم کرد. این مقاله با استفاده از روش کتابخانه ای و بررسی تطبیقی و تحلیلی منابع، با اشاره ای کوتاه به پیشینه حضور شیعیان در منطقه دکن، کارهای حاکمان محلی آن جا را در زمینه حمایت از تشیع، سیر گسترش تشیع در این منطقه و میزان گرایش مردم به این مذهب در دوره یاد شده برمی رسد و فرضیه اش را تأیید می کند.
نقش عالمان شیعه مهاجر ایرانی در گسترش معارف شیعی دکن (مطالعه موردی دوره عادل شاهیان و نظام شاهیان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دولت های شیعه عادل شاهیان (895 – 1097 ه ق) و نظام شاهیان (895 – 1046 ه ق) مصادف با حاکمیت صفویان در ایران و به سبب ارتباط نزدیک با آنان، از دانشمندان شیعه مهاجر ایرانی برای گسترش معارف شیعی در مناطق تحت حاکمیت خود بهره بردند و با تلاش این دانشمندان هویت شیعی در بین ساکنان این مناطق نهادینه شد؛ به گونه ای که این هویت پس از قرن ها هنوز عامل تعیین کننده ای در اندیشه های مذهبی ساکنان منطقه دکن است. سؤال اصلی پژوهش این است که دانشمندان شیعه مهاجر ایرانی چه نقشی در گسترش معارف شیعی در بین ساکنان قلمرو دولت های عادل شاهیان و نظام -شاهیان داشته اند؟ فرضیه این است که دانشمندان شیعه مهاجر ایرانی با به کارگیری توان علمی و مذهبی خود ازجمله تربیت شیعی حکام، تشکیل کلاس های درس، برگزاری جلسات مناظره، تألیف کتب شیعی و برگزاری مراسم مذهبی در نهادینه شدن مذهب تشیع در بین ساکنان مناطق تحت حاکمیت دولت های عادل شاهی و نظام شاهی مؤثر بوده اند. دست آوردهای پژوهش حاکی از آن است که دانشمندان شیعه با فعالیت در زمینه های ذکرشده در مناطقی که پیش ازاین کمترین شناخت نسبت به تشیع وجود داشت، توانستند بیشترین اثرگذاری در بین ساکنان این مناطق جهت آشنایی با آموزه های مذهب تشیع را بر جای گذارند؛ به گونه ای که هرساله بر سیل جمعیت مشتاقان به فراگیری علوم شیعی و حضور در محافل علمی و مذهبی که توسط آنان تأسیس شده بود افزوده می شد. نظر به اهمیت موضوع این پژوهش به روش توصیفی – تحلیلی و مبتنی بر منابع کتابخانه ای صورت گرفته است.
بررسی منازعات آفاقی ها- دکنی ها در حکومت بهمنیان و حکومت های محلی شیعه دکن(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
تاریخ اسلام سال بیست و یکم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۸۴)
225 - 260
حوزه های تخصصی:
مسلمانان از زمان ورود به منطقه دکن به دو گروه اجتماعی آفاقی و دکنی تقسیم شدند. آفاقی ها که از ایران و عراق به دکن رهسپار شده بودند به دلیل برخورداری از علم، ادب و رفاه کامل یا نسبی اقتصادی به سرعت در لایه های اجتماعی شهری دکن نفوذ کردند و حتی در دربار حکومتی، مناصب حساسی را در اختیار گرفتند. این امر، زمینه ساز رقابت پیوسته با مسلمانان بومی و محلی شد که به دکنی معروف بودند. با تأسیس حکومت بهمنیان و حکومت های شیعی پس از بهمنیان، منازعات آفاقی ها و دکنی ها رو به افزایش نهاد. مقاله پیش رو بر آن است به روش وصفی تحلیلی، عوامل مؤثر بر مناسبات آفاقی ها و دکنی ها در حکومت بهمنیان و حکومت های محلی شیعه مانند قطب شاهیان، عادل شاهیان و نظام شاهیان را در قرن های نهم تا یازدهم هجری در محدوده دکن هند بررسی کند. یافته های پژوهش نشان می دهد که علاوه بر سیاست سلاطین نخستین بهمنی، پیشینه علمی و ادبی آفاقی ها و به رسمیت شناخته شدن مذهب تشیع در حکومت های محلی دکن موجب قدرت گیری آفاقی ها و برانگیخته شدن دکنی ها و در نهایت قتل عام و سرکوب آفاقی ها شد.
بررسی نقش ظهوری ترشیزی در گسترش فرهنگ و زبان فارسی در دکن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات فارسی (دانشگاه خوارزمی) سال بیست و نهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۶(پیاپی ۹۱)
۲۸۳-۲۶۱
حوزه های تخصصی:
در قرن های هفتم تا یازدهم، حاکمان مسلمانی در شبه قاره هند به قدرت رسیدند که به فرهنگ و زبان فارسی علاقه مند بودند. درپی این تغییر، ایرانیان به دلایل گوناگون به هندوستان مهاجرت کردند و در دربار فرمانروایان محلی به انواع قدرت های سیاسی، نظامی، و اقتصادی دست یافتند و زمینه رشد و گسترش فرهنگ و ادب فارسی را در شبه قاره هند فراهم کردند. مولانا نورالدین محمد ظهوری ترشیزی (994-1025 ه .ق) از شاعران ایرانی اهل خراسان بود که در قرن دهم به هند مهاجرت کرد و به خدمت حکومت نظام شاهیان و عادل شاهیان درآمد و در دکن به مقام ملک الشعرائی رسید. ظهوری، طی چهاردهه حضور در دکن (جنوب هند)، در راه گسترش زبان و فرهنگ ایرانی بسیار کوشش کرد. در مقاله حاضر، با روش توصیفی -تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای، کوششی برای تبیین این نکته صورت گرفته است که ظهوری ترشیزی در گسترش فرهنگ و زبان فارسی در شبه قاره هند چه نقشی ایفا کرده است. یافته ها نشان می دهد که ظهوری، باوجود موانع بسیار، به ویژه سعایت دشمنان ایران و به خصوص شیعیان در دکن، در سایه حمایت و تشویق حاکمان آن سامان، توانست با خلق آثار ادبی ارزنده، فرهنگ و زبان فارسی را در شبه قاره هند گسترش دهد. ارائه تصویری واقع بینانه از تأثیر ظهوری ترشیزی و آثار ادبی او و چگونگی حمایت و تشویق حاکمان نظام شاهی و عادل شاهی در گسترش فرهنگ و زبان فارسی از نتایج مقاله حاضر است.
تاریخ نگاری ایرانی در حکومت های محلی دکن(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
تاریخ اسلام سال بیست و دوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۸۸)
257 - 288
حوزه های تخصصی:
تاریخ نگاری فارسی در دوره حکومت های محلی دکن، در قرن های دهم و یازدهم به اندازه ای رونق یافت که می توان آن را به نوعی تاریخ نگاری محلی و دودمانی ایرانی، اما در منطقه دکن به شمار آورد. پژوهش حاضر، ضمن جست وجوی علل گسترش ادبیات فارسی و تاریخ نگاری ایرانی در دکن، با بررسی تحلیلی منابع تاریخی، به این نتیجه رسیده است که مهاجرت گسترده ایرانیان به منطقه دکن و حمایت حکمرانان و دیوانسالاران از آنها، زمینه ساز گسترش ادبیات فارسی در این منطقه شد و این مهاجران، سنّت ها و شیوه های تاریخ نگاری ایرانی را در منطقه دکن گسترش دادند.
فراز و فرود سیاست مذهبی حکام عادل شاهی بیجاپور دکن در قبال مذهب تشیع(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شبه قاره سال چهاردهم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۳
125 - 140
گسترش اندیشه های شیعی و حتی تأسیس حکومت های شیعه مذهب در مناطق مختلف هند، ازجمله دکن، همزمان با اوج گیری اندیشه های شیعی و تأسیس حکومت شیعه مذهب صفوی در ایران بوده است. در این میان، یوسف عادل شاه که در سال 895 هجری، حکومت عادل شاهیان را تأسیس کرد، در سال 908 هجری، بنا به تمایلات شخصی و نیز تحت تأثیر نفوذ گروه های شیعی (آفاقی ها)، مذهب شیعه را در بیجاپور رسمیت بخشید که اکثر جانشینان وی نیز سیاست مذهبی او را در پیش گرفتند. از آنجا که بررسی عوامل مؤثر بر سیاست مذهبی حاکمان عادل شاهی به عنوان نخستین حکومت شیعی و تبیین فراز و فرود سیاست های مذهبی آن ها از اهمیت خاصی برخوردار است، در این پژوهش که به شیوه توصیفی-تحلیلی صورت گرفته، به این پرسش اساسی پاسخ داده شده که حکام عادل شاهی بیجاپور دکن در قبال مذهب تشیع چه سیاست هایی اتخاذ کردند؟ درحقیقت اکثر حکام عادل شاهی، سیاست حمایت از مذهب شیعه را در پیش گرفتند و تعداد اندکی نیز تحت تأثیر مسائل داخلی و خارجی سعی کردند از مذهب اهل سنت حمایت کنند.
مواجهات آفاقیان شیعی و دکنی ها و تأثیر سیاسی و اجتماعی آن در دولت عادل شاهیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آفاقیان گروهی از نیروهای خارجی به ویژه نیروهای شیعه مهاجرایرانی و فارسی زبان در جنوب هند (دکن) بودند. این نیروهای مهاجر - به عنوان قدرتمندترین گروه در برابر نیروهای بومی دکن - به ویژه در دوره حاکمیت عادل شاهیان (1097 – 895 ق/ 1686 – 1489 م) دارای موقعیت سیاسی و اجتماعی تاثیرگذاری بودند. مقاله حاضر با رویکرد توصیفی – تحلیلی و برپایه مطالعات منابع کتابخانه ای درجه اول تاریخی درصدد پاسخگویی به این سؤال است که رویارویی گروه های آفاقی در مواجهه با گروه های دکنی چه تأثیری در اوضاع سیاسی و اجتماعی مناطق تحت حاکمیت دولت عادل شاهیان داشته است؟ هم چنین دلایل حمایت حکام عادل شاهی از آفاقیان چه بوده است؟ دست آورد پژوهش حاکی از آن است که در دوران عادل شاهیان تقابل بر سر قدرت بین آفاقیان شیعه و دکنی ها به ویژه در دوران حکام سنی مذهب عادل شاهی وجود داشته است. دکنی ها در دوران سلطنت حکام شیعه از درگیری شدید با آفاقیان که مورد توجه این حکام بودند خودداری کردند؛ اما با آغاز سلطنت حکام سنی مذهب؛ دکنی ها با جلب نظر آنان فشار بر آفاقیان را افزایش داده؛ به گونه ای که آفاقیان گاهی در برابر گروه های دکنی تاب مقاومت نیاورده و مهاجرت به دربار دیگر دولت های شیعه دکن را برمی گزیدند.