زهره زهبری

زهره زهبری

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۴ مورد از کل ۴ مورد.
۱.

از سنگ سیاه تا دهقاید: میراث باستان شناسی اسماعیل یغمایی در دشت برازجان

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: دشتستان برازجان دهقاید هخامنشی ساسانی یغمایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰ تعداد دانلود : ۱۳
محوطه های باستان شناسی دشت برازجان شامل استقرارهایی از دوره مس سنگی، ایلامی و به ویژه دوره هخامنشی تا ساسانی و همچنین اسلامی است. اینکه در این دشت ما با تراکم محوطه های هخامنشی و ساسانی مواجه هستیم، مؤید این واقعیت است که پادشاهان این دو شاهنشاهی، موقعیت مهم این دشت را به خوبی درک کرده بوده اند. اسماعیل یغمایی فعالیت های خود در استان بوشهر را از دهه 50 خورشیدی با تمرکز بر دشت برازجان آغاز کرد. در نتیجه این پژوهش ها، وی دو بنای شاخص هخامنشیِ سنگ سیاه و بردک سیاه و چند ساختار معماری از سه تپه در شهر باستانی دهقاید را کاوش کرد. این مقاله، به ارزیابی این بناها و بیان نظرات جدیدتری می پردازد. سنگ سیاه را ابتدا علی اکبر سرفراز براساس گزارش بومیان منطقه شناسایی کرد و در زمستان 1356 تا نیمه بهار 1357، به مدت سه ماه اسماعیل یغمایی کاوش کرد. نتایج این کاوش در یک کتاب و چند مقاله منتشر شده است. بنای سنگ سیاه، بزرگ ترین بنای شاهی هخامنشی دشت برازجان است که در ناحیه شمالی خم رود دالکی قرار دارد. در همان سال 1357 براساس گزارش محلی های روستای درودگاه، یغمایی از وجود پایه ستون هایی در محوطه بردک سیاه آگاه شد و این بنا را به مدت پنج ماه کاوش کرد. دهقاید نیز نام اولیه و قدیمی روستایی امروزی در شمال شهر برازجان است. باوجود اینکه دهقاید از جنبه های گوناگون سکونت گاه مهمی بوده است، در مطالعات دوره تاریخی چندان و یا شاید بتوان گفت اصلاً به آن توجه نشده است. شهر باستانی دهقاید در مرحله اول به دلیل موقعیت راهبردی خود مهم است؛ این شهر در مسیر باستانی بیشاپور به بوشهر قرار داشته است که در شمال به دشت مرودشت و تخت جمشید نیز منتهی می شده است. همچنین، دهقاید در موقعیتی قرار دارد که سه بنای هخامنشی چرخاب، سنگ سیاه و بردک سیاه آن را احاطه کرده اند. در دوران باستان، دهقاید تأمین کننده مواد اولیه برای کرانه های ساحلی خلیج فارس میانی بوده است و علاوه برآن، واسطه اصلی انتقال محصولات وارداتی از بندر بوشهر به ارتفاعات فارس نیز بوده است. مطالعات اولیه سفالی نشان داده است که دهقاید اندکی پس از سقوط ساسانیان، در سده 8 میلادی رو به زوال رفته است. و در همین زمان، بوشهر نیز دوران افول خود را آغاز کرده است و سپس رونق تجاری از این منطقه به سوی شرق و سیراف منتقل شد.
۲.

معرفی آثار صخره ای نویافته با کاربری تدفینی از بویراحمد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کهگیلویه و بویراحمد الیمایی استودان ساختارهای صخره ای خرم راه پوله

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۰۴ تعداد دانلود : ۶۰۸
استان کهگیلویه و بویراحمد در ارتفاع 1880 متری از سطح دریا و در جنوب غرب ایران قرار دارد. نخستین بررسی باستان شناختی در بخش شمالی استان کهگیلویه و بویراحمد در تیر و مرداد 1390ه.ش صورت گرفت. بویراحمد به وسیله کوه های صعب العبور با دره هایی عمیقVشکل محصور شده است که از دیرباز تاکنون مسیر کوچ نشینان زاگرس بوده است. در طول این بررسی، شش ساختار صخره ای در نزدیکی روستاهای خرم راه و پوله موسوم به «استودان» از دوره الیمایی (؟) یافت شد. اطراف ناحیه مذکور، استقرار، معماری صخره ای و نقش برجسته های متعددی از دوره الیمایی وجود دارد. انواع معماری های صخره ای برای کاربری های گوناگونی، مانند پرستشگاه، مسکونی، آداب تدفین و... به وجود آمده است. آثار صخره ایِ نویافته که این نوشتار آن را بررسی کرده، شامل شش استودان در استان کهگیلویه و بویراحمد است. بر اساس شباهت میان پلان و مجاورت آثار نویافته با آثار صخره ای دوره الیمایی، با قید احتیاط آثار صخره ایِ نویافته را به دوره الیمایی نسبت می دهیم.
۳.

معرفی لیوان های بومی محوطه هخامنشی دهانه غلامان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: لیوان دهانه غلامان سفال دوره هخامنشی آمار کمّی ویژگی های ساختاری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۰ تعداد دانلود : ۱۴۴
شهر دهانه غلامان از مهمترین محوطه های کاوش شده از دوره هخامنشی در جنوب شرق ایران است. این محوطه در سال ۱۹۶۰ میلادی توسط امبرتو شراتو شناسایی شد. دهانه غلامان طی دو دوره مورد کاوش قرار گرفته است. دوره اول سالهای ۱۹۶۲-۱۹۶۵ میلادی توسط هیأت ایتالیایی به سرپرستی امبرتو شراتو، دوره دوم مربوط به سالهای ۱۳۷۹-۱۳۸۴ شمسی است که توسط هیأت ایرانی به سرپرستی سیدمنصور سیدسجادی مورد کاوش قرار گرفت. همچنین، مطالعات اخیر آرکئوژئوفیزیک توسط کوروش محمدخانی از دیگر فعالیت های باستان شناختی در این محوطه است. سفال تنها یافته منقول ارزشمند محوطه دهانه غلامان طی کاوش های یاد شده است. بنابراین، مطالعه این داده بسیار مهم در شناخت صنعت و سنت سفالگری دوره هخامنشی در منطقه جنوب شرق بسیار سودمند خواهد بود. یکی از گونه های گزارش شده در این محوطه لیوان های دهانه غلامان است. نوشتار حاضر بر مبنای نتایج بدست آمده از تحلیل های آماری و مطالعه متغیرهای کمی ۴۱۲ قطعه لیوان تدوین شده است. برای نیل به این مقصود تک تک لیوانها از جنبه متغیرهای گوناگون مطالعه و ثبت شده اند. تحلیل آماری ویژگی های فنی و تکنیکی آنها نشان می دهد که این ظروف با معیارهای مشخص و برای منظوری خاص در دهانه غلامان تولید می شدند.
۴.

برهم کنش های فرهنگی زرنکه با ساتراپی های شرقی امپراتوری هخامنشی با استناد به صنعت سفالگری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سیستان سفال شبه قاره ی هند دهانه ی غلامان دوره ی هخامنشی ساتراپ های شرقی هخامنشی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۷۷ تعداد دانلود : ۹۵۷
شهر دهانه ی غلامان سیستان، یکی از محوّطه­های شناخته شده و کلیدی در بخش شرقی امپراتوری هخامنشی به شمار می­رود. نمایندگان ساتراپ زرنکه (سیستان) بر پلکان­های شرقی آپادانای تخت جمشید در حال آوردن هدایایی مانند گاو و سپرهای بلند نقش گردیده­اند. علاوه بر این، نمایندگان سایر ساتراپی­های شرقی مانند هندیان، آراخوزیه و گنداریان نیز در حال حمل هدایای خود به بارگاه شاهی هستند. هم اکنون شرقی­ترین ایالات این امپراتوری ایرانی در خارج از مرزهای کنونی آن و در کشورهای افغانستان، پاکستان و هند واقع شده است. متون کتیبه­ها و نقش برجسته­های هخامنشی، آشکارا بیانگر اهمّیّت ایالت­های شرقی امپراتوری از جمله ساتراپ­های هنیدوش، آراخوزیایی و گنداریان است. تکرار اسامی آن­ها پس از مراکز حکومتی در فهرست­های ایالتی، همچنین عمل جسورانه مسلح بودن آن­ها در برخی نقوش و اخذ مالیات سنگین از ایالات شرقی جملگی بیانگر اهمّیّت سیاسی این بخش از امپراتوری است. کاوش­های صورت گرفته در سیستان، پاکستان و افغانستان بسیاری از زوایای گنگ و مبهم تاریخی این ایالات را نمایان ساخت و نشان داد که ساتراپی­های مذکور علاوه بر ارتباطات فرهنگی نزدیک با یکدیگر، در بسیاری از زمینه­های تمدّنی و سیاسی بر هم­ کنش­های فراوانی داشته­اند؛ به گونه­ای که با مشاهده­ی آثار هم­دوره در محوّطه­های باستانی این ساتراپی­ها، می­توان یگانگی فرهنگی را آشکارا در بین آن ها مشاهده نمود. برای این منظور، محوّطه­های باستانی بَلَمبَت، اکرا و چارسَدا در پاکستان که لایه­های هخامنشی دارند، با محوّطه­ی نادعلی (سرخ داغ) در افغانستان و محوّطه­ی هخامنشی دهانه ی غلامان در سیستان مورد مطالعه قرا گرفتند وسفالینه­های آن ها با یکدیگر از نظر تکنیک و ویژگی­های فنّی و شکلی، هدف مقایسه های گونه­شناختی قرار گرفت. نتایج حاصل از این مطالعات نشان داد که سیستان در دوره ی هخامنشی بیش از نواحی داخلی ایران، با مناطق شرقی ارتباط و پیوند داشته است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان