فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۲۷٬۹۳۷ مورد.
منبع:
Sinus Persicus, Volume ۲, Issue ۴, July ۲۰۲۵
137 - 147
حوزههای تخصصی:
بندر بوشهر در خلیج فارس، گنجینه ای از تاریخ و تمدن است که در طول قرن ها شاهد رویدادهای مهمی بوده است. این مقاله به بررسی میراث باستانی این بندر و نقش آن در باستان شناسی می پردازد. کاوش های باستان شناسی در بوشهر، از اواخر قرن نوزدهم آغاز شد و توسط محققان آلمانی، فرانسوی و ایرانی رهبری شد. این تحقیقات، به کشف لوح ها و کتیبه های ایلامی منجر شد که نگاه جدیدی به تاریخ و تمدن ایلام ارائه داد. هیئت های باستان شناسی فرانسوی، به رهبری موریس پزار، با کاوش در این منطقه، بخش های ناشناخته ای از تاریخ ایلام را در ساحل شمالی خلیج فارس آشکار کردند. این اکتشافات، اهمیت بوشهر را به عنوان یک مرکز مهم فرهنگی و تاریخی در منطقه نشان می دهد. در ادامه، مطالعات باستان شناسان ایرانی پس از انقلاب اسلامی، به ویژه اسماعیل یغمایی در دشتستان بررسی شده است. کاوش های یغمایی در کاخ های هخامنشی سنگ سیاه و بردک سیاه، نقش مهمی در آشکارسازی زوایای پنهان تاریخ هخامنشیان و احیای هویت ملی ایرانیان در مناطق جنوبی و ساحلی خلیج فارس داشته است. درمجموع، این مقاله نشان می دهد که بندر بوشهر به دلیل موقعیت راهبردی خود همواره در طول تاریخ مورد توجه قدرت های منطقه بوده و کاوش های باستان شناختی در این استان ازجمله دشتستان، اطلاعات ارزشمندی را درباره تمدن های باستانی ایران در اختیار قرار داده است.
Sasanian Government Hall of Shushtar, Khuzestan, Iran
منبع:
Sinus Persicus, Volume ۲, Issue ۴, July ۲۰۲۵
161 - 170
حوزههای تخصصی:
An archaeological survey in 2004 in Mianab of Shushtar in Khuzestan, as well as excavations in 2005, led to the discovery of a Sasanian government hall and valuable stucco carvings. This article examines this hall and compares it with sites such as Damghan Hesar Hill and Hajiabad Lord’s House, as well as Chaltarkhan and columned halls of Bandian Dergaz Hill C. The result of this research shows that given the Sasanian columned halls that have so far been identified not older than the time of Bahram V (420-438 AD), the Dastova government hall probably dates back to the middle to the end of the Sasanian period.
میراث باستانی ایران در جنگ عراق
منبع:
Sinus Persicus, Volume ۲, Issue ۳, January ۲۰۲۵
125 - 130
حوزههای تخصصی:
با تمام کم وکاستی ها هنوز گوش های شنوایی برای شنیدن درد دل های رزمندگان جنگ عراق علیه ایران وجود دارد و مردم قدردان ایران ایثارگران را همیشه گرامی می دارند و سازمان های گوناگونی پشتیبان آنان هستند؛ اما آیا تنها چهره رویارویی و رودررویی و چشم در چشم شدن دشمن جنگ با اسلحه است؟هنگامی که انفجارهایی ناشناخته در غرب تهران ما را همچون هزاران جوان دیگر بی محابا به سوی خود خواند و ما باستان شناسان جوان مرکز باستان شناسی ایران در طبقه اول ساختمان کنونی پژوهشکده باستان شناسی در ساختمان پیشین مرکز باستان شناسی ایران (موزه ملی ایران) با موج جمعیت نگران از فرودگاه مهرآباد سر درآوردیم و از آن لحظه بود که جنگ با عراق به طور رسمی آغاز شد.
بازشناسی تأثیر اندیشه های عرفانی-شیعی در پدیداری تزئینات کتیبه ای محراب های گچی دوره ایلخانی؛ مطالعه موردی: پنج محراب شاخص ایلخانی
منبع:
Caspian, Volume ۲, Issue ۴, July ۲۰۲۵
87 - 110
حوزههای تخصصی:
در طول دوره های تاریخی تغییرات اجتماعی، سیاسی و مذهبی به بهترین نحو در هنر و معماری آن دوره تجلی یافته است. این مسئله به وضوح در هنر دوره ایلخانی قابل پیگیری است. بعد از سقوط حکومت عباسی و آزادی اندیشه و مذهب، فرقه های عرفان، تصوف و تشیع نیروی تازه ای گرفتند. اصول و آموزه های جهان بینی جدید به خوبی در هنر و معماری این دوره نمود یافته است. هدف از این پژوهش بازشناسی اندیشه های عرفانی-شیعی در تزیینات کتیبه ای محراب های شاخص این دوره به عنوان مقدس ترین عناصر بناهای مذهبی است. تاکنون اکثر مطالعات در مورد محراب های گچی ایلخانی از منظر درونی و پیرامون زیبایی شناسی عناصر تزئینی و دسته بندی آنها بوده و کمتر از منظر بیرونی و به علت های پدیداری و ریشه ای این مضامین بر محرا ب ها پرداخته شده است. ازاین رو، این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی و تفسیری و گردآوری اطلاعات به شیوه مطالعات اسنادی و کتابخانه ای و میدانی-پیمایشی به دنبال نشان دادن نمود اندیشه های عرفانی-شیعی در محراب های دوره ایلخانی است. نتایج تحقیق نشان می دهد اندیشه های جدید این دوره در محراب ها که اوج جلوه گاه رمزی هنر معماران است ظهور و تبلور یافته است. کتیبه هایی با مضامین «توحید»، «ذکر و تسبیح خداوند»، «خداشناسی و انسان شناسی»، «تقرب» و امتزاج با عناوین و اسامی مبارکه «حضرت محمد (ص)» و «حضرت علی (ع)» و آیاتی که در شأن و منزلت «اهل بیت (ع)» است و اجرایشان درزمینه لاجوردی و فیرزوه ای و سبز که هم در عرفان و هم در تشیّع دارای جایگاه ویژه ای است و ترکیب با نقوش پرپیچ و خم و بی انتهای اسلیمی نشانگر تجلی اندیشه های عرفانی-شیعی در کتیبه های محراب ها پس از شکل گیری جهان بینی جدید عرفانی-شیعی در این دوره است. درواقع تزیینات کتیبه ای محراب های گچی ایلخانی پیش زمینه ای برای ظهور آرایه های پرحجم و سرتاسر معنویت محراب های کاشی کاری تیموری و صفوی است که اوج تفکر شیعی عرفانی است.
نقش گرجستان در امنیت مرزهای امپراتوری هخامنشیان
منبع:
Caspian, Volume ۲, Issue ۳, January ۲۰۲۵
17 - 28
حوزههای تخصصی:
امپراتوری هخامنشی گستره وسیعی را در بر می گرفت که از شرق به هند، از غرب به مصر، از جنوب به خلیج فارس محدود می شد. منطقه قفقاز که با حمله داریوش اول به سکاها در 513-512 پ م ضمیمه امپراتوری هخامنشی شد در سراسر دوره هخامنشی مرزهای شمالی این امپراتوری را شکل می داد. مناطق امروزی گرجستان، آذربایجان و ارمنستان که به طورکلی شامل کشورهای قفقاز جنوبی است بخشی از ملل تابعه هخامنشیان بوده است. اهمیت قفقاز برای هخامنشیان از این جهت بود که مسیر مورد سکاها برای حمله به سرزمین های شرقی بود. بنابراین آنان نیاز به قدرتی در قفقاز داشتند تا مانع ورود سکاها به این سوی شوند و از مرزهای شمالی گستره امپراتوری محافظت کند. هدف از این پژوهش بررسی اهمیت منطقه قفقاز امروزی در ساختار امپراتوری هخامنشی است و به دنبال پاسخ گویی به این پرسش است که گرجستان چه نقشی در تأمین امنیت مرزهای شمالی امپراتوری هخامنشی داشته است؟ نتایج حاکی از آن است که هخامنشیان برای حفظ مرزهای شمالی خود با دولت کلخیس در گرجستان مراودات سیاسی برقرار کرد که تضمینی برای متوقف کردن تهاجمات از شمال بود. مقاله حاضر گردآوری داده ها را از طریق مطالعات کتابخانه ای به سرانجام رسانده و نتایج را از طریق تحلیل توصیف تاریخی ارائه می کند.
تِربَه، زیارتگاه هایی از دوره اسلامی در گیلان، نمونه موردی: تربه های منطقه شفارود، رضوانشهر
منبع:
Caspian, Volume ۲, Issue ۴, July ۲۰۲۵
111 - 144
حوزههای تخصصی:
شهرستان رضوانشهر در شمال غربی استان گیلان از دو بخش جلگه ای و کوهستانی تشکیل شده است. یکی از بیشترین یافته های در بررسی باستان شناسی منطقه، تربه یا همان تربت است. تُربَت در فرهنگ لغات به معنای خاک آمده و معمولاً در مورد مرقد افراد خاص به کار رفته است. سؤال اصلی این است که این تربه ها چیستند؟ ما با روش تحقیق میدانی به اطلاعات باستان شناختی محوطه ها دست یافتیم تا با ساختار توصیفی-تحلیلی به پژوهش در این رابطه بپردازیم. آنچه مسلم است اینکه این نوع از محوطه ها نیایشگاه هستند. این نیایشگاه ها پیش از آنکه به دلیل تقدس، محلی برای گورستان اهالی در طی دوره های بعدی باشد، به نظر می رسد در یک دوره ای محل هایی برای پناهندگی افراد شیعی تحت تعقیب حاکمان اسلامی و در ادامه، زمانی دیگر مکانی برای حلقه صوفیان بوده اند؛ بدین ترتیب تربه ها با اهمیت مذهبی خاصی که داشتند به صورت مکان های مقدس باقی مانده و به دست ما رسیده اند. این طور به نظر می رسد که نوع پوشش جنگلی با تربه ها مرتبط باشد و درخت خاصی در آنها استفاده می شده است.
خاستگاه مادها و بافت فرهنگی مادستان در نیمه نخست هزاره اول پیش از میلاد
منبع:
Caspian, Volume ۲, Issue ۳, January ۲۰۲۵
3 - 15
حوزههای تخصصی:
مادها مردمانی ایران زبان بودند که نامشان برای نخستین بار در سده نهم پیش ازمیلاد در لبه غربی فلات ایران آشکار می شود. اگرچه یافته های باستان شناختی خاستگاه و مسیر مهاجرت این مردمان نوآمده به فلات ایران را هنوز با دقت و اطمینان نشان نمی دهد، به واسطه داده های زبان شناختی و انسان شناختی موجود می توان خاستگاه این مردمان و ویژگی های فرهنگی اولیه آنان را با احتمالی بیشتر بازشناخت. آن بخش از فلات ایران که مادهای آغازین در هزاره نخست پیش ازمیلاد بدان گام نهادند، سکونتگاه گروه های قومی و زبانی پرشمار و گوناگونی بود. اگرچه از این مردمان بومی اغلب به جز چند نام و واژه، داده های زبان شناختی دیگری در دست نیست، به نظر می رسد که کاسی زبانان در شرق این گستره و اورارتو حوری زبانان در غرب آن دست بالا را داشته اند که هرکدام خانواده زبانی مستقلی را تشکیل می دادند. توانایی بالای مادها در همزیستی و همکاری با این مردمان بومی و درنهایت دست یابی به قدرت و برتری سیاسی منجر به آن شد که سراسر این منطقه به تدریج فرمان بردار سرکردگان ایرانی زبان ماد شود. این موقعیت جدید طی سده های بعد به فرایند ایرانی سازی این بخش از فلات ایران چنان شتاب و شدتی بخشید که دست کم آن گاه که هخامنشیان پارسی در سده ششم پیش ازمیلاد بر سراسر ایران فرمانروا شدند، از مرکز ایران زمین تا شمال غرب آن (برابر عراق عجم و آذربایجان در ایران سده های میانه) نامی جز «ماد» نداشت و در آنجا به جز زبان ایرانی، اثری از زبان های ناایرانی و پیشاایرانی برجا نمانده بود. آشکار است که مادها در ایرانی سازی بخش بزرگی از فلات ایران و شکل دادن به هویت ایرانی، نقشی ویژه، قاطع و مؤثر داشته اند.
از شیروان تا که لان: فراز و فرود یک شهر در پرتو منابع تاریخی و باستان شناختی
منبع:
Sinus Persicus, Volume ۲, Issue ۴, July ۲۰۲۵
79 - 136
حوزههای تخصصی:
شهر شیروان یا سیروان از شهرهای مهم خوربران-جبال در دوره ساسانی است که تخت نشین استان ماسبذان (ماه سبدان) بوده است. ماسبدان، همان ماساباتیکه دوران های هخامنشی، سلوکی و اشکانی است که مردمان آن در معادلات منطقه ای و فرامنطقه ای نقش بارزی داشته و دارای حکومت مستقلی بوده اند و به گمان قلمرویی بزرگ تر را دربر می گرفته و با تحولات کم یا زیاد می شده است. از وضعیت این استان در این دوران آگاهی ما اندک است. به گمان این پیشینه در کنار موقعیت راهبردی آن سبب شد که در دوره ساسانی همچنان کانون توجه قرار گیرد و شهرهای آن ازجمله شیروان به عنوان تخت نشین این استان به زیست خود ادامه دهند. چنانکه شهر شیروان در دوره ساسانی و سه قرن اول بعد از سقوط آن از نظر سیاسی و اقتصادی و اجتماعی اهمیت خود را همچنان حفظ کرده و نقش مهمی در تحولات این دوران و دوره های بعدی داشته است. به طوری که بیشتر جغرافی دانان، مورخان مسلمان و سیاحان و باستان شناسان غربی از این شهر دیدن کرده اند، مطالبی چند درباره مردمان، معماری و شهر آن نگاشته اند. در این نوشتار تلاش کرده ام، ضمن بررسی اوضاع این شهر به جغرافیای تاریخی، شهرسازی و معماری و نقش تاریخی آن در تحولات اجتماعی و سیاسی و اقتصادی براساس منابع تاریخی و باستان شناسی بپردازم.
نیروی نظامی ایلات کرد و الگوی موازنه قدرت در عصر صفوی؛ مطالعه موردی ایل زنگنه و کلهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخی جنگ سال ۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۲۸)
26 - 42
حوزههای تخصصی:
در دوره صفوی، یکی از چالش های اصلی نظم اجتماعی در ایران، تحت کنترل درآوردن ایلات و عشایر به ویژه ایلات کرد توسط حکومت مرکزی بود. در این زمان، ایلات کرد، به ویژه ایل کلهر و زنگنه، به صورت مستقل عمل می کردند و از حکومت مرکزی تبعیت نمی کردند. ایل زنگنه و کلهر به عنوان دو ایل مهم کرد در غرب ایران، رویکردهای متفاوتی در تعامل با دولت صفوی داشتند. پژوهش حاضر به بررسی نقش این دو ایل در سیاست موازنه قدرت حکومت صفوی می پردازد و سعی دارد توضیح دهد که چگونه این موازنه برقرار شده و چه پیامدهایی برای هر یک از این ایلات داشته است؟ فرضیه این تحقیق بیان می کند که در دوران اولیه حکومت صفوی، کلهرها بیشتر به صورت مستقل عمل می کردند، در حالی که حکومت صفوی بیشتر بر روی ایل زنگنه تکیه داشت .یافته ها نشان می دهند که نزدیکی ایل زنگنه به مرکز قدرت موجب افزایش نفوذ سیاسی آن ها شده و توانسته اند ایل کلهر را تحت کنترل خود درآورند. در زمان شاه اسماعیل، توجه بیشتری به ایل کلهر معطوف بود، اما با طغیان این ایل و تشکیل کلهرستان در بغداد و فاصله گرفتن آن ها از مرکز قدرت، موازنه به نفع ایل زنگنه تغییر یافت.
تأثیر اسارت و کوچ دادن مردم در فرهنگ و هنر اورارتو
منبع:
Caspian, Volume ۱, Issue ۲, July ۲۰۲۴
105 - 117
حوزههای تخصصی:
اورارتوها در حدود سده های نهم تا هفتم پ م در حوالی دریاچه وان، سوان و ارومیه حکومت می کردند. از آنها شواهد باستان شناختی و اسناد مکتوب همچون کتیبه های شاهی بر سنگ، لوح، گوی و فلز و همچنین کتیبه های روزمره و فرمان ها، نامه ها یا نبشته هایی از سوی افرادی به جز شاه هستند بر لوح، گوی و سفال به دست آمده است. هنر، فرهنگ، باور، سیاست و زندگی در زمان اورارتوها را با توجه به اسناد مذکور می توان تا حدودی شناسایی و پژوهش کرد. هنر اورارتوها را نیز می توان از روی اشیایی که از محوطه های اورارتویی به دست آمده مطالعه کرد. هنر اورارتو هم تحت تأثیر اقوام دیگر بود و هم بر آنها تأثیر گذاشته است. این تأثیرها حاصل نبرد، سفر، ازدواج، استخدام، و مهاجرت یا کوچ مردم میان اورارتوها و سایر اقوام و مناطق هستند. براساس کتیبه های شاهی اورارتویی می دانیم که مردم مناطقی که شاهان اورارتو بر آن غلبه می کردند همگی کشته نمی شدند بلکه تعداد بسیاری از آن مردم به اسارت گرفته شده و به ویژه به شهرهای تازه تأسیس اورارتوها برده می شدند تا به عنوان نیروی کار در آن شهرها خدمت کنند. این کوچ دادن اجباری مردم موجب می شد هنر و فرهنگ مردم از جایی به جایی انتقال یابد و این یکی از دلایلی است که فرهنگ و هنر اورارتو از مناطق دیگر تأثیر پذیرفته است. اسارت و کوچ دادن مردم در میان کتیبه های بسیاری از شاهان اورارتویی با ذکر اعداد و ارقام نیز قابل مشاهده است که البته گمان می رود این اعداد بیشتر به بزرگ نمایی شاهان می مانند تا واقعیتی که رخ داده است. در کتیبه های شاهی اورارتویی ذکر شده که هزاران تن زن، مرد و کودک و همچنین تعداد کمتری سرباز به اسارت گرفته شده اند و از منطقه ای که به دست اورارتوها به تازگی فتح شده بود به شهری که شاه فرمان می داده منتقل می شدند. این اعداد بزرگ به نظر می رسد به منظور تکریم شاه بیش از حدی نگارش شده اند که واقعاً اسیر گرفته شده بودند. اما استفاده از این نیروی کار در ساخت وسازها و تولید اشیاء و آثار انکارناپذیر است. در این نوشته تلاش شده تا اسارت و کوچ داده شدن تعداد فراوان مردم مناطق تازه فتح شده از سوی اورارتوها آورده و تأثیرگذاری و تأثیرپذیری آن ها بر ساخت وساز، هنر و اقتصاد اورارتوها بررسی شود.
سند ی محرمانه از بورس تحصیلی قشقا یی ها توسط دولت عثمانی
منبع:
مطالعات تاریخ آذربایجان و ترک سال ۱ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵
150 - 166
حوزههای تخصصی:
حاج محمد کریم خان کشکولی از 24 آبان 1۲۸۸ خورشیدی تا 3 دی 1۲۹0 نمای نده ایل قشقایی در دومین دوره مجلس شورای ملی ایران )دومین دوره مجلس بعد از انقالب مشروطه( بود وی به سفارت دولت عثمانی برای پذیرش ۲0 دانش آموز قشقایی جهت تحصیل در مدارس عثمانی مراجعه می کند. متعاقبا سفارت خانه عثمانی در نامه ای درخواست نما ینده قشقا یی ها را به اطلاع وزارت امور خارجه می رساند. وزارت خارجه پیرو نامه مذکور ضمن اشاره به ترک بودن قشقاییها درخواست محمد کر یم خان را با تقلیل تعداد دانش آموزان به 10 تن قبول می کند.در ا ین مقاله نامه های رد و بدل شده فی مابین سفارت خانه عثمانی در تهران و وزارت امورخارجه عثمانی به پیوست ارائه می شود. اصل نامه ها به شیوه عثمانی با الفبای عربی می باشد که بدون دخل و تصرف به الفبای لاتین برگردانده شده است.
بازخوانی گزارش مسیو کُله در خصوص کارگزاری های ایران در مملکت عثمانی در 1328 ق (2)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه فرهنگستان دوره ۲۳ مرداد و شهریور ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۹۱) ویژه نامه مطالعات آسیای صغیر
87 - 99
حوزههای تخصصی:
در بازشناسی رویدادها و تحولات تاریخی، نقش اَسناد بسیار برجسته است و بدون بررسی آنها بخش عمده ای از واقعیات گذشته از نگاه پژوهشگران مکتوم می ماند. هدف این اثر بازخوانی و بازشناسی گزارش مفصّل و بسیار ارزشمند مسیو کُله، مفتش کل وزارت امور خارجه ایران، در باب کنسولگری های ایران در مملکت عثمانی است. این گزارش حاوی اطلاعات گران بهایی است در باب روزگار و شرایط ایرانیان مسلمان و ارمنی در خاک عثمانی، عملکرد نامناسب کارگزاران ایرانی و عثمانی نسبت به اتباع ایرانی در آن دیار، تقلب و فساد در میان مأموران این دو مملکت، تأثیر مشروطیت و تحولات پس از آن بر ایرانیان عثمانی و سوءاستفاده های مأموران آن کشور از نابسامانی های ایران با تضییع حقوق ایرانیان در خاک عثمانی و نحوه ساماندهی تذکره و عایدات شانسلری در کنسولگری های ایران.
خُرّادِ بُرزین: چهره ای رازآلود و ناشناخته در تاریخ ساسانیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ایران پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۳۷)
179 - 222
حوزههای تخصصی:
در دهه های پایانی تاریخ ساسانیان، گذشته از نام پادشاهان و شاهزاده ها و شهبانوها، نام مردان جنگاوری چون بهرام چوبین، بندویه، بستام، شهروراز و رستم فرخ هرمزد در رخدادهای بزرگ این دوره به چشم می آید و اکنون آگاهی های درباره سرگذشت آن ها در دست داریم، اما یکی از چهره های رازآلود و ناشناخته این روزگار، با سرگذشت و کارهایی شگفت آور، خُرّادِ بُرزین است. خُرّادِ بُرزین از بلندپایگان و نام آوران دوره پادشاهی هرمزد چهارم (579-590 م.) و خسرو دوّم پرویز (590-628 م.) بود. در روزگار قباد دوّم/ شیرویه (628 م.) نیز، او مردی سالخورده، اما همچون گذشته از درباریان و در چشم ایرانیان بسیار ارجمند بود. در منابع تاریخی اسلامی، تنها اشاره هایی کوتاه درباره خُرّادِ بُرزین وجود دارد، اما در شاهنامه فردوسی گزارش گسترده تری درباره سرگذشت و چندوچون کارهای شگفت انگیز او آمده است. در این منابع، همواره از او چنان دبیری فرهیخته و سیاستمداری ورزیده، خردمند، زبان آور و نیرنگ باز و یکی از ارجمندترین درباریان روزگار هرمزد چهارم و خسرو دوّم و قباد دوّم یاد می شود. در این پژوهش، با رویکردی توصیفی تحلیلی به سرگذشت و کارهای خُرّادِ بُرزین به عنوان یکی از سیاستمداران رازآلود و ناشناخته دهه های پایانی تاریخ ساسانیان و کاردانی و بازیگری او در رخدادهای این دوره پرداخته خواهد شد. در این پژوهش، با رویکردی توصیفی تحلیلی به سرگذشت و کارهای خُرّادِ بُرزین به عنوان یکی از سیاستمداران رازآلود و ناشناخته دهه های پایانی تاریخ ساسانیان و کاردانی و بازیگری او در رخدادهای این دوره پرداخته خواهد شد.
بررسی اسناد تجاری کمپانی محمدابراهیم ملک التجار اصفهانی (1316_1341ق.)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تاریخی دوره جدید سال ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۶۱)
125 - 157
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی شبکه گسترده تجاری محمدابراهیم ملک التجار، یکی از برجسته ترین تجار ایرانی در اواخر دوره قاجار، انجام شده است. و، با بهره گیری از روش توصیفی - تحلیلی و بررسی اسناد و مدارک موجود در آرشیو خصوصی محمدابراهیم ملک التجار، در پی پاسخ به این پرسش است که مهم ترین شرکای تجاری وی چه کسانی بوده اند و چه کالاهایی بین آنها مبادله می شده است؟ اسناد موجود در انگورستان، که به عنوان محل سکونت و کار ملک التجار شناخته می شود، طیف گسترده ای از موضوعات را پوشش می دهند؛ ازجمله نامه های اداری، مکاتبات شخصی، روزنامه ها و اسناد تجاری. این اسناد افزون بر مطالب ارزشمند اقتصادی، حاوی داده های غنی در زمینه های سیاسی، فرهنگی و زبانی نیز هستند. پژوهش حاضر به بررسی محتوای اسناد مرتبط با تجارت خارجی این تاجر پرداخته است. اسناد به دست آمده نشان می دهند که محمدابراهیم ملک التجار روابط تجاری گسترده ای با شرکت های خارجی و تاجران داخلی برقرار کرده بود. وی با کمپانی هایی همچون ساسون[1]، لینچ[2]، لیونگستن میور[3]، دیکسن[4]، رابرت ونکهاوس[5] و هاتس و پسر[6] در اروپا و تاجرانی مانند میرزا محمدشفیع اصفهانی در عثمانی، میرزا علی محمد موسوی و میرزا مهدی اصفهانی در هند همکاری می کرد. بااین حال، باتوجه به احتمال کشف اسناد جدید، این یافته ها ممکن است در مطالعات آتی تکمیل و یا اصلاح شوند.
موضع مأمون عباسی نسبت به امام علی (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ و فرهنگ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۱۲
41 - 69
حوزههای تخصصی:
عباسیان به مانند نیای خود عباس، عموی پیامبر، تا پیش از پیروزی نهضتشان، شیعه و جزء موالیان اهل بیت بودند، اما پس از دستیابی به قدرت با کنار زدن علویان و در نتیجه مواجه شدن با شورش های آنان موضع پیشین خود را ترک گفتند و هم نوا با اکثریت، علی (ع) و خاندانش را در مقامی فروتر از خلفای نخستین نشاندند و به تسنن گرویدند. تقریباً مواضع خلفای عصر اول عباسی دراین باره یکسان است و تنها استثنا در این میان مأمون (حک. 198- 218ق) است. ازاین رو این پژوهش در پی پاسخ بدین سؤال است که مأمون چه موضعی نسبت به علی (ع) گرفت و دلایل اتخاذ این موضع چه بود؟بر اساس یافته های این پژوهش مأمون معتقد به حقانیت امام علی (ع) برای خلافت پس از پیامبر بود و او را بر دیگر صحابه برتری می بخشید و اعتقاد به وصایت ایشان داشت، اما شیعیان به سبب مسئولیت او در شهادت امام رضا (ع) کمتر به این موضوع علاقه نشان داده اند و یا درصدد انکار آن برآمده اند. مأمون تلاش گسترده ای برای اعتلای نام و یاد امام علی (ع) صورت داد؛ ازاین رو می توان مأمون را معتقد و محب اهل بیت و شخص علی (ع) دانست؛ هرچند که او برای بقای حکومت خود در موقع لزوم دست به اقدامات متفاوتی نسبت به علویان می زد؛ ازجمله ولیعهد کردن امام رضا (ع) و سپس به شهادت رساندن ایشان. به نظر می رسد معتزلی بودن مأمون در کنار تأثیر اطرافیانش ازجمله معلم شیعی او کسایی نقش اصلی را در بروز این علایق شیعی داشته اند.
ریخت شناسی روایت جنگ بدر در قرآن کریم بر اساس الگوی ولادمیر پراپ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخی جنگ سال ۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۲۸)
13 - 25
حوزههای تخصصی:
بازخوانی راویت جنگ بدر در قرآن بر مبنای الگوهای ساختارگرایانه سبب آشنایی با عناصر ساختاری روایت و زوایای تازه ای از آن می شود. این نوشتار با هدف ریخت شناسی روایت جنگ بدر در صدد پاسخ به این پرسش است که بر اساس الگوی ولادمیر پراپ[1] کدام یک از خویشکاری ها و شخصیت ها در ساختار این روایت از اهمیت بیشتری برخوردار است؟ فرضیه این پژوهش آن است که ضمن برخی تفاوت های ماهوی خویش کاری های الگوی پراپ با گفتمان روایی در قرآن می توان نکات انطباقی را شناسایی نمود. نتایج این پژوهشِ توصیفی- تحلیلی روشن کرد جنگ بدر روایتی تک حرکتی است که با خویشکاریِ نیاز (نیاز مسلمانان به خنثی کردن تهدید) و خویشکاریِ شرارت (لشکرکشی سپاه قریش) شکل می گیرد. وعده فتح نیز عامل انگیزشی است که این حرکت را به پیش می برد. از طریق جفت خویش کاری های سپردن مأموریت دشوار و انجام آن، که منجر به خویشکاریِ پیروزی قهرمان در کشمکش با شریر می شود، نوع سوم از بسط داستان، رقم می خورد. از میان شخصیت های هفت گانه پراپ، پنج شخصیت در این روایت مطرح هستند. در این بین شخصیت بخشنده (خداوند)، بیشترین بسامد خویش کاری را داراست که عمده این خویش کاری ها همان تدارک و یا اعطای شیء (نصرت و امداد الهی) است. [1]. Vladimir Propp
تحلیل رهبری نظامی پیامبر (ص) بر اساس هنر جنگ سون تزو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخی جنگ سال ۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۲۸)
56 - 72
حوزههای تخصصی:
استراتژی (راهبرد) و تاکتیک (فنون) به همراه مدیریت و رهبری شامل برنامه ریزی و هدایت جنگ، سازمان و سازمان دهی، جنگ روانی و دیپلماسی جنگ در حیطه ی هنر جنگ قرار می گیرند. نخستین کسی که به بحث در باب هنر جنگ پرداخت سون تزو متفکر چینی سده ششم پیش از میلاد بود. در این پژوهش بر آنیم تا ضمن بررسی نظرات وی در این باب به تحلیل عملکرد نظامی رسول خدا (ص) بر اساس آن بپرداریم. هدف از تحقیق حاضر بیان جایگاه و بینش نظامی عمیق آن حضرت به مثابه یک فرمانده موفق است که بدون آنکه در آموزشگاه های نظامی آموزش دیده و یا از نظریات اندیشمندان نظامی و آثار آنان بهره مند گشته باشد، به مقوله هنر جنگ عنایت کافی داشته است. سؤال پژوهش این است که عملکرد رسول خدا (ص) در عرصه جنگ تا چه میزان با اندیشه های سون تزو در باب هنر جنگ همخوانی دارد. نتیجه تحقیق که به روش تاریخی و تحلیلی و بر اساس داده های منابع کهن تاریخی و بررسی کتاب هنر جنگ سون تزو صورت گرفته، نشان می دهد که عملکرد موفقیت آمیز آن حضرت در جنگ ها مرهون اجرای موفقیت آمیز اصول و مبانی هنر جنگ بوده و تشابه فراوانی با نظرات این اندیشمند برجسته نظامی دارد.
Reading Architectural Spaces Based on Historical Dialectical Models (Case study: Bernard Tschumi's architecture)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Journal of Archaeology and Archaeometry, Volume ۳, Issue ۱ - Serial Number ۹, June ۲۰۲۴
71 - 89
حوزههای تخصصی:
This research focuses on the role of dialectics in architectural design and the interpretation of text and architectural spaces based on this approach. In today's constantly changing post-modern life, the issue of meaningful and identity-based design in architecture is a topic of discussion. Dialectics necessitates the creation of spaces derived from fundamental concepts of existence for human interaction with the environment and the continuous creation of events. As one of the acts of existence, dialectics can serve as a concept in phenomena and explain the method in categories. The research is conducted using descriptive, analytical, and phenomenological methods, and the various layers of conceptual existence are analyzed through analogical and inductive approaches. The concepts are then reviewed using the dialectical method, and the different modes of interaction between component layers are analyzed. The Swiss architect Bernard Tschoumi's works are examined and interpreted as a case study, and the three-level component concepts are explored. The case study is analyzed, and the results are extracted hermeneutically. The components of architectural design derived from dialectics are then read, and an effective dialectical model for text reading is developed, which has the ability to adapt and visualize the conceptual components that are influential in design. This process has the potential to provide identity to architectural spaces in today's continuously evolving life.
مناسک رازورانه مرگ در آیین زرتشتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ایرانی سال ۲۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۶
81 - 105
حوزههای تخصصی:
زمینه/ هدف: «مرگ» اندیشه ای است که همواره ذهن آدمی را به خود مشغول داشته و برای چاره جویی در برابر این پدیده ناگزیر انبوهی از آداب و باورها شکل گرفته و تبدیل به یکی از مهم ترین آیین های تشرّف در تاریخ زندگی بشریت گردیده است. اصطلاح رازآموزی یا تشرف بر مجموعه ای از مناسک و آموزش هایی گفته می شود که تکرار کهن الگوهای ذهنی هر جامعه ای است و در نهایت موجب ایجاد تغییر و تحولی بنیادی در وضعیت جسمانی، فرهنگی، دینی و اجتماعی فرد مشرف یا رازآموخته می شود. گرچه مناسک مربوط به تشرف در گذر زمان دست خوش دگرگونی شده، ولی کماکان تا به امروز به حیات خود ادامه داده است و در تمامی لحظات برجسته و حساس زندگی آدمی از زمان تولد، بلوغ، ازدواج تا مرگ اجرا می گردد.
روش/رویکرد:این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی بر پایه داده های گرد آمده از کند و کاو در لابه لای متون و اسناد برجای مانده و مصور در بین زرتشتیان معاصر و شرکت در آیین های ویژه پرسه و سوگواری آنان، به روش استقرایی، بر پایه مشاهده جرییات و ارتباط آن ها با یکدیگر جهت رسیدن به قوانین کلی انجام شده است.
یافته ها/نتایج: این مقاله برای نخستین بار با نگاهی تحلیلی به بررسی آیین های تشرفی مرگ در باور زرتشتی پرداخته است و مشخص نموده است که مراحل سه گانه «گسست، گذار و پیوست» که در تمامی آیین های تشرفی قابل تشخیص است، در مناسک زرتشتی مربوط به مرگ تفاوت اندکی به خود گرفته که البته می تواند ناشی از اندیشه دوگانه باور ایرانی باشد: بنابر پژوهش حاضر می توان هر یک از مراحل گسست، گذار و پیوست را در آداب زرتشتیان به دو بخش «گسست نخستین وگسست نهایی، گذار دووجهی، پیوست نخستین و پیوست نهایی» دسته بندی نمود.
مفهوم شورش[ی] در کتیبه بیستون؛ واژگان و عبارات رسمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کتیبه بیستون داستان پادشاهی داریوش بزرگ و نبردهای پیروزمندانه او بر شورشیان را از زبان خود وی گزارش می کند. بیستون، باتوجه به موضوع خود به گونه ای کلیدی و پرکاربرد مفهوم شورش[ی] را به کار می گیرد؛ اما این مفهوم در درازای تاریخ اجتماعی - سیاسی ایران دچار دگرگونی شده و همواره به یک معنی فهم نمی شده است. ازاین رو، مسئله اصلی پژوهش پیش رو چیستیِ مفهوم شورش[ی] در اندیشه سیاسی شاهنشاهی هخامنشی در متن کتیبه بیستون است. این پژوهش برای پاسخ به این پرسش، با بهره گیری از روش تاریخ مفهومی بر پایه تحلیل متن پارسی باستان کتیبه بیستون، بر واژگان و یا عباراتی که برای اشاره به مفهوم شورش[ی] به کار رفته اند تمرکز می کند. همچنین، چگونگی کارکرد آنان را در کتیبه در نظر گرفته و آنها را با معادل های خود، به ویژه در نسخه اکدی و برای نشان دادن بستر تاریخی و دامنه های معناشناختی، با برخی نمونه های مشابه در اسناد شاهان میان رودان می سنجد. یافته های پژوهش نشان می دهد، بیستون برای مفهوم شورش[ی] از واژگان و عباراتی استفاده می کند که درک معنا و مفهوم پاره ای از آنها بدون توجه به پیشینه استفاده از آنان در سنت شاهان میان رودان به ویژه آشور نو، آسان نیست؛ اما، حذف برخی از این موارد و هم زمان استفاده از عباراتی نو در ستون پنجم، گونه ای تحول را در اندیشه سیاسی هخامنشیان نسبت به چگونگی بازنمایی مفهوم شورش[ی] نشان می دهد. بااین وجود، همه واژگان و عبارات بازنمایی کننده مفهوم شورش[ی] در بیستون، یک ویژگی مشترک از چیستیِ این مفهوم در اندیشه سیاسی هخامنشیان را بازنمایی می کنند و آن، مسئله شکسته شدن پیمان وفاداری نسبت به شاه هخامنشی است؛ «پیمان شکن[ی]».