مطالب مرتبط با کلیدواژه

کورش بزرگ


۱.

بررسی تحلیلی محدوده های جغرافیایی واداری ساتراپی های هخامنشی در کتیبه بیستون

کلیدواژه‌ها: داریوش بزرگ کورش بزرگ سنگ نبشته های هخامنشی ساتراپی های هخامنشی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۲۲ تعداد دانلود : ۲۲۹۳
کورش بزرگ با غلبه بر ماد، لیدیه و بابل، شاهنشاهی هخامنشی را تاسیس کرد. جانشینان وی، مخصوصاً کمبوجیه و بعد داریوش توانستند آن را از شرق تا رود سند و در غرب تا مدیترانه و رود نیل گسترش دهند. برای اداره بهتر این شاهنشاهی داریوش کشور را به ساتراپی های متعدد تقسیم کرد که این تقسیمات درکتیبه داریوش در بیستون منعکس شده است. در این مقاله تلاش شده است با استناد به کتیبه بیستون ومقایسه آن ها با سایر کتیبه هاو منابع دیگر مانند منابع یونانی، عبری و نیز یافته های باستانشناسی و دانش زبانشناسی محدوده جغرافیایی هر یک از ساتراب های هخامنشی مشخص گردد. در پایان نیز سعی شده است تا علل بعضی از تغییرات در تعداد، محدوده جغرافیایی و جایگاه سیاسی ساتراپ ها در سایر کتیبه هابااستفاده ازروش تحقیقات تاریخی تحلیل گردد.
۲.

سیاست خارجی ایران در دوران هخامنشیان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اردشیر تسامح و مدارا جنگ خشایارشا داریوش بزرگ دیپلماسی سیاست خارجی کورش بزرگ هخامنشیان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۳۰ تعداد دانلود : ۶۵۳
حکومت هخامنشیان در سال 550 ق م با سقوط دولت ماد به دست کورُش بزرگ تأسیس شد. از همان نخستین نبردی که به سقوط مادها منجر شد، اساسی ترین اصل سیاست خارجی و داخلی کورُش یعنی تسامح و مدارا پایه گذاری شد. پادشاهان بعدی کمابیش این سیاست را ادامه دادند. کمبوجیه، سیاست توسعه ارضی پیش گرفت و پس از تسخیر مصر همان سیاست ملایم پدرش را دنبال کرد. داریوش بزرگ سیاست تسامح و مدارای سَلَف خویش را به یک دکترین سیاسی تبدیل و تلاش کرد با روش های مسالمت جویانه به اهداف خود برسد. در پی حملات خشایارشا به یونان اتحادیه دلُس به رهبری آتن شکل گرفت. اردشیر اول در قبال یونانی ها سیاست صبر و مماشات و داریوش دوم و اردشیر دوم سیاست تفرقه بینداز و حکومت کن پیش گرفتند. سرانجام با حملات مقدونی ها در زمان داریوش سوم، آفتاب عمر امپراتوری معظّم هخامنشی غروب کرد.
۳.

اسکندر مقدونی و خاطره تاریخی کورش بزرگ(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: هخامنشیان کورش بزرگ اسکندر مقدونی خاطره بنیان گذار

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۵ تعداد دانلود : ۲۸۸
مورخان اسکندر گزارش داده اند فاتح مقدونی هنگام گشودن سرزمین های ایرانی، به خاطره کورش بزرگ بنیان گذار شاهنشاهی هخامنشیان، ادای احترام می کرد. اینکه نابود کننده فرمانروایی هخامنشیان هواخواه بنیان گذار آن شاهنشاهی باشد، درخور تأمل است؛ هر چند پیشتر برخی مورخان اشاره کرده بودند که فاتح مقدونی همزمان با نبرد هایش، می کوشید شایستگی خود را برای جانشینی شاهان هخامنشی نشان دهد. مسئله این است که بررسی کارنامه اسکندر مقدونی در برخورد با خاطره بنیان گذار شاهنشاهی هخامنشیان، تا چه اندازه اجازه چنین برداشتی را که مورخانش ادعا کرده اند، به ما می دهد؟ آیا به راستی اسکندر دوست دار کورش بزرگ بود؟ نگارنده مقاله پیش رو با استفاده از منابع کهن و با تمرکز بر گزارش هایی که به گونه ای جهانگشای مقدونی را در پیوند با خاطره کورش بزرگ قرار داده اند، نشان داده است که فاتح مقدونی با توجه به تربیت یونانی اش و آگاهی گسترده ای که از ساختارهای قدرت و مشروعیت شاهان هخامنشی داشته، نسبت به موقعیت سیاسی خود، پیش و پس از مرگ داریوش سوم برخوردی کاملاً دوگانه و درواقع سیاسی، با خاطره بنیان گذار شاهنشاهی هخامنشیان کورش بزرگ داشته است.
۴.

هخامنشیان، خلیج فارس و نیروی دریایی پارس

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: خلیج فارس هخامنشیان کورش بزرگ نیروی دریایی پارس تموکن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵ تعداد دانلود : ۴۰
مردمان باستانی جنوب غرب ایران، شامل ایلامیان و سپس پارس ها، از دیرباز به اهمیت راه های ارتباطی و مواصلاتی جاده ای و دریایی میان شرق (شبه قاره هند) و غرب (میان رودان جنوبی، شبه جزیره عربستان و شام) پی برده و بهره بسیاری از بازرگانی در این مسیر برده بودند؛ اما خلیج فارس که بزرگ ترین مرز و پهنه آبی ایران و مسیر باستانی چنان ارتباطی بود، در چشم انداز سیاسی و نظامی و اقتصادی و ایدئولوژیک پادشاهی هخامنشی، مهم ترین و بزرگ ترین پادشاهی برآمده از جنوب غرب ایران، جایگاه ویژه ای داشت؛ زیراکه سیطره بر آن و عبور از آن به فتح سرزمین های دوردست و ناشناخته ای می انجامید که برای شهریاران فاتح پارسی، اعتباری ایدئولوژیک و نیز منابع سرشار انسانی و مادی به همراه می آورد. یادکرد برخی از مردمان ساکن در کرانه های خلیج فارس در کتیبه های سلطنتی و لوحه های باروی تخت جمشید و نیز نوشته های تاریخ نگاران و جغرافی نگاران یونانی نشان می دهد که آنان مردمانی گمنام و بی تأثیر در سرنوشت پادشاهی هخامنشی نبودند و چنان که مواد فرهنگی یافته شده از کرانه ها و جزیره های خلیج فارس آشکار می سازد، برهم کنش های پایدار و گسترده ای میان آنان و دولت مرکزی پارس وجود داشته است. از سوی دیگر، ایجاد و احداث مراکز سلطنتی-اداری در پس کرانه های خلیج فارس مانند تموکن/ تئوکه (منطقه برازجان کنونی)، نشان دهنده برنامه ریزی دقیق و حساب شده هخامنشیان نخستین برای بهره گیری از موقعیت راهبردی خلیج فارس و قابلیت های ویژه آن برای چیرگی بر دورترین نقاط شرق و غرب جهان آن روزگار به یاری نیروی دریایی مقتدری بود که فتح آتن و ممفیس را در دورترین مرزهای غربی ممکن ساخته و آشکار کرده بود که «نیزه پارسی» چه دریاها و صحراهایی را درنوردیده است تا بر جهان شناخته شده آن روزگار نظم و همبستگی و هماهنگی و رفاهی را که شهریاران هخامنشی بدان باور داشتند، برقرار و حاکم سازد.