فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۸۰ مورد از کل ۲٬۰۴۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، ساخت و اعتباریابی مقیاس شایستگی های گروه آموزشی به عنوان ارشادگر حرفه ای یادگیری معلمان بود. جهت ساخت و اعتباریابی مقیاس از روش توصیفی – پیمایشی از نوع روش شناختی(پایلت و هانگلر،1999) استفاده شد. در مرحله اول از رویکرد مرور نظام مند پژوهش استفاده شد. منبع گردآوری اطلاعات در بخش ساخت مقیاس، کلیه مقالات مرتبط که در محدوده سال های 2000 تا2021 به چاپ رسیده بودند. بر این اساس و با تحلیل مطالعات انجام شده، مقیاس اولیه با 3 زیر مقیاس، 19 بعد و 93 گویه، ساخته شد. در مرحله دوم برای اعتباریابی مقیاس؛ ابتدا اعتبار صوری آن با استفاده از نظر چند متخصص مرتبط سنجیده و سپس با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای بر حسب نواحی/ مناطق 260 نفر از سرگروه های آموزشی دوره متوسطه استان فارس انتخاب و مقیاس بین آنها توزیع شد. برای محاسبه روایی همگرا از ضریب همبستگی اسپیرمن، روایی سازه از تحلیل عامل تاییدی مرتبه اول و دوم و برای محاسبه پایایی نیز از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. 12گویه به دلیل ضریب همبستگی پایین فاقد روایی بوده و حذف شدند و 81گویه همبستگی بالا با نمره کل و زیرمقیاس های خود داشته و روایی آنان تایید شد. همچنین، با توجه به بار عاملی بالای زیرمقیاس های دانش(78/0)، نگرش(70/0) و مهارت(94/0)، اعتبار سازه مقیاس تایید و همچنین، ضرایب آلفای کرونباخ مقیاس شایستگی سرگروه ها (84/0) و زیرمقیاس های دانش (88/0)، نگرش (84/0) و مهارت(94/) ، پایایی مقیاس و زیرمقیاس های آن نیز مورد تأیید قرار گرفت. مقیاس نهایی با 3 زیرمقیاس دانش با ابعاد؛ دانش مربوط به ارزشیابی معلمان، ارزشیابی دانش آموزان، یادگیری دانش آموزان، بهسازی و توانمندسازی معلمان، نظارت و راهنمایی آموزشی، و دانش محتوایی؛ زیرمقیاس نگرش با ابعاد نگرش شخصی و جمعی؛ و زیرمقیاس مهارت با ابعاد ارتباط موثر با ذی نفعان، فناوری، پژوهشی، تصمیم گیری و حل مسئله و تعارضات، نظارت بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان، تدریس حرفه ای، مهارت توسعه فرهنگ یادگیری در کل مدرسه، ایجاد یادگیری فراگیر محور، هدایت و راهنمایی معلم برای مدیریت رفتار دانش آموزان، ایجاد انگیزه برای معلمان، و نظارت بر تجهیز و استفاده بهینه از وسایل آموزشی، و 81 گویه، ساخته شد.
Analyzing the Role Model of Principals in the Creation of the Hidden Curriculum of Secondary Schools: A Mixed-Method Study(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
School Administration, Volume ۱۱, Issue ۴, Winter ۲۰۲۳
156 - 180
حوزههای تخصصی:
The main goal of this research was to analyze the role of schools' principals in the formation of the hidden curriculum of secondary schools in Tabriz. The research was carried out through mixed method research (qualitative and quantitative) of exploratory type. The research community was formed by academic experts and professors in the field of education, curriculum development, and public education and principals of successful schools. In the qualitative phase, the opinions of various experts were collected through the grounded theory method (by using semi-structured interview) and analyzed and classified through coding steps. Based on the theoretical saturation criterion, 17 participants were selected in a purposive way in the qualitative phase and in the quantitative phase 356 experts, school principals and educational assistants of schools. Data was collected by semi-structured interview and analyzed by structural equation method with smartpls4 software. As a result, 103 indicators, 24 components and 6 dimensions were obtained, which were presented in the form of a paradigm model. In the quantitative phase, a survey research method and a researcher-made questionnaire tool were used. Also, in the quantitative section, using the structural equation method, it was determined that among the obtained components, the effort participation component with a coefficient of (0.912) is the first priority and the rules and regulations component with a coefficient of (0.619) is the last priority. The main result and suggestion of the research is that more and special attention should be given to the components that were placed in the first priorities.
برنامه درسی ارتباط ساز بستری نو در اقلیم آموزش عالی؛ اهداف و راهبردها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۱۷ بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۰
5 - 17
حوزههای تخصصی:
کارکرد آموزش در انتقال دانش و کارکرد پژوهش در تولید و گسترش دانش، آموزش عالی را در دستیابی به اهداف یاری می رسانند و برنامه درسی مهمترین عنصر تاثیرگذار بر این کارکردها به شمار می رود. از اینرو هدف این پژوهش تبیین اهداف و راهبردهای برنامه درسی ارتباط ساز به عنوان بستری نو در اقلیم آموزش عالی بوده است. طرح پژوهش از نوع کیفی و با روش داده بنیاد با جامعه آماری شامل متخصصان و صاحب نظران کلیدی برنامه درسی آموزش عالی دانشگاه های شهید بهشتی، علامه طباطبایی، امیرکبیر و الزهرا بوده که 13 نفر از آنها بر اساس اصل اشباع نظری با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه انتخاب شده و در سال 1401 به اجرا در آمده است. جهت گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده و سپس داده های جمع آوری شده با استفاده از رویکرد گلیزری و مقایسه مستمر در فرایند کدگذاری باز، انتخابی و نظری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و نتایج آن به ظهور اهداف و راهبردهای برنامه با 14 مقوله اصلی، 40 مقوله فرعی و110 مفهوم، پیرامون مقوله محوری با عنوان "پیوند آموزش و پژوهش" منجر شده است. یافته ها حاکی از آن است که اهداف برنامه درسی ارتباط ساز چشم اندازی خواهد بود تا این نوع از برنامه درسی با ایجاد پیوند بین آموزش و پژوهش و با عنایت به راهبردهای استخراج شده، در جهت نائل شدن به اهداف حرکت کند. نتیجه پژوهش نشان داد که ارتباط بین آموزش و پژوهش در برنامه درسی ارتباط ساز در نهایت به بالندگی دانشگاه، توسعه یافتگی کشور در ابعاد مختلف و تولید علم راه حل گرا منجر خواهد شد.
بررسی تأثیر همزمان دلبستگی و اعتماد به عنوان میانجی بر رابطه بین فرهنگ سازمانی و رضایت شغلی کارکنان اداره آموزش و پرورش شهرستان شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: در دهه های اخیر دلبستگی شغلی و اعتماد یکی از محرک های بهره گیری از سرمایه های انسانی است که سبب پیشی گرفتن از رقبا و بهبود عملکرد سازمان می گردد، بنابراین به منظور ایجاد دلبستگی شغلی و اعتماد کارکنان می بایست به دنبال ارائه ی طرح و سیاست هایی بود که بتواند به وسیله آن استعدادها و مهارت ها را جذب و توانایی های مورد نیاز برای رشد و ثبات را در سازمان نگه دارد. هدف از تحقیق حاضر بررسی تأثیر همزمان دلبستگی و اعتماد به عنوان میانجی بر رابطه بین فرهنگ سازمانی و رضایت شغلی کارکنان اداره آموزش و پرورش شهرستان شیراز بود.روش شناسی پژوهش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل 1100 نفر از کارکنان آموزش و پرورش شهرستان شیراز بود که بر اساس جدول مورگان تعداد 280 نفر به عنوان نمونه آماری در نظر گرفته شدند. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه های اعتماد سازمانی کاناواتاناچی و یو (2002)، فرهنگ سازمانی دنیسون (2000)، رضایت شغلی مینه سوتا (1997) و دلبستگی شغلی شافلی (2015) بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها و آزمون فرضیه ها از روش تحلیل مسیر استفاده شد.یافته ها: یافته های تحقیق حاکی از آن است که فرهنگ سازمانی بر دلبستگی تأثیر مستقیم دارد، فرهنگ سازمانی بر اعتماد سازمانی تأثیری نداشته است، دلبستگی شغلی بر رضایت شغلی تأثیر مستقیم داشته و اعتماد بر رضایت شغلی تأثیر مستقیم داشته است همچنین فرهنگ سازمانی بر رضایت شغلی تأثیر مستقیم دارد، و در زمینه اثرات غیرمستقیم، فرهنگ سازمانی بر رضایت شغلی با نقش واسطه ای دلبستگی اثر غیرمستقیم و معنادار دارند، اما با نقش واسطه ای اعتماد رابطه معناداری مشاهده نشد.بحث و نتیجه گیری: به نظر می رسد جهت بهبود فرهنگ سازمانی و رضایت شغلی کارکنان می توان ازوجود همزمان دلبستگی و اعتماد به عنوان میانجی در بین کارکنان استفاده نمود.
اعتبار سنجی مدل شایستگی های دیجیتال مدیران (مورد مطالعه: سازمان سنجش آموزش کشور)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های رهبری آموزشی سال ۷ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۸
66 - 88
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف اعتبار سنجی مدل شایستگی های دیجیتال مدیران به روش آمیخته انجام شد. روش پژوهش بخش کیفی، تحلیل مضمون بر مبنای مدل کلارک و براون(2006) بود و ابزار گردآوری اطلاعات مصاحبه نیمه ساختاریافته و عمیق بود که به روش کدگذاری باز و محوری تحلیل شد. جامعه پژوهش بخش کیفی مدیران و خبرگان سازمان سنجش آموزش کشور بودند که از این میان با 15 نفر داده ها به سطح اشباع رسید. در بخش کمی از روش تحلیل عاملی تاییدی و نرم افزار Smart-Pls2 استفاده شد و جامعه آماری بخش کمّی شامل مدیران و سرپرستان شاغل در سازمان سنجش آموزش کشور به تعداد 250 نفر بودند. شایستگی های دیجیتال مدیران با هشت مضمون فراگیر مشتمل بر دانش و آگاهی، ویژگی های فردی، نگرش جدید به شیوه مدیریت، زیرساخت های دیجیتالی سازمان، توسعه فناورانه، محیط دیجیتال خلاق، تقویت منابع انسانی فناور و بروز رسانی سیستم سازمانی با 20 مضمون سازمان دهنده و 93 مولفه در قالب مضامین پایه شناسایی شد. تمامی ضرایب مدل فوق با سطح اطمینان 95 درصد در دامنه قابل قبول قرار گرفته است. مدل های متغیرهای پژوهش از دیدگاه هر سه دسته شاخص برازش در وضعیت مطلوبی قرار داشته است. درنتیجه با توجه به نتایج به دست آمده می توان گفت مدل مورد تایید است.
توانمندسازی تدریس معلمان در سایه ی سبک رهبری حمایتی مدیران با نقش میانجی تسهیل گری شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های رهبری آموزشی سال ۷ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۸
6 - 29
حوزههای تخصصی:
شناخت چگونگی حمایت مدیران مدارس از طریق تسهیلگری شغلی در راستای توانمند کردن معلمان در حیطه تدریس یکی از چالش های مهم نظام آموزش و پرورش کشور می باشد. بر این اساس محقق به بررسی سبک رهبری حمایتی در نقش تسهیلگر شغلی و چگونگی توانمند کردن معلمان مدارس استثنایی استان کردستان پرداخته است. در پژوهش از روش کمی از نوع همبستگی استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه مدارس استثنایی استان کردستان و نمونه آماری با روش تمام شماری شامل تمامی معلمان مدارس استثنایی سطح استان که تعداد آن ها 202 نفر است، می باشد. ابزار گردآوری شامل سه پرسشنامه (پرسشنامه رهبری حمایتی، پرسشنامه فاکتورهای توانمندی تدریس، پرسشنامه تسهیل گری ) که دربرگیرنده اهداف اصلی پژوهش است، می باشد. تجزیه وتحلیل داده ها در دو بخش آمار توصیفی و استنباطی انجام شده است. در بخش آمار توصیفی از میانگین، مد و میانه استفاده شده و در بخش آمار استنباطی نیز آزمون های همبستگی و مدل سازی معادلات ساختاری در نرم افزار Spss و Amos بهره گرفته شد. یافته ها نشان داد که سبک رهبری حمایتی به واسطه نقش میانجی تسهیلگری رابطه ی مثبت و معنی داری با توانمندی معلمان مدارس استثنایی دارد. نتایج تحقیقات مشابه با یافته های این تحقیق همخوان است. در تبیین آن می توان گفت که رهبر حمایتی با استفاده از نقش تسهیلگر می تواند توانایی های معلمان در زمینه تدریس را بهبود بخشد و در تقویت توانمندی تدریس در مدرسه استثنایی نقش مستقیمی ایفا کند.
مقایسه تحلیلی ساختار سازمانی و مدیریتی دانشگاه های ایرانی با سه دانشگاه برتر خارجی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های رهبری آموزشی سال ۷ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۶
6 - 42
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر ساختار سازمانی دانشگاه های تراز اول دنیا به سمت انعطاف پذیری و ساختارهای مسطح تر متحول شده است. هدف از پژوهش حاضر مقایسه تحلیلی ساختار سازمانی دانشگاه های ایرانی و غیر ایرانی ازنظر میزان متمرکز بودن چارت با بررسی سهم پست های مدیریتی، تعداد کارمندان اداری، تعداد دانشکده ها و گروه های تعریف شده است. مراحل پژوهش شامل گردآوری اطلاعات به روش مطالعه اسناد و مدارک و تحلیل داده های کیفی به روش تحلیل محتوای کیفی و انباشت نگاشتی از طریق سند کاوی و تجزیه وتحلیل آماری داده های کمی بود. تعداد رشته و گروه، پست های مدیریتی و کارمندان اداری و اعضای هیئت علمی 23 دانشکده از 3 دانشگاه غیر ایرانی منتخب و 95 دانشکده ایرانی بررسی شد. بر اساس نتایج پژوهش در دانشگاه های ایرانی تعداد پست های مدیریتی بیشتر و تعداد کارمندان اداری کمتری در مقایسه با دانشگاه های غیر ایرانی تعریف شده است. فردوسی مشهد هم در تعداد کارمندان اداری و هم در تعداد پست های مدیریتی بهترین وضعیت را در مقایسه با دیگر دانشگاه های ایرانی دارد. دانشگاه تهران دارای کمترین تعداد کارمند اداری و بیشترین پست های مدیریتی و دارای ساختار سازمانی سلسله مراتبی و متمرکزتری در مقایسه با دیگر دانشگاه های موردمطالعه است. در ساختار سازمانی دانشگاه مازندران بعد از دانشگاه تهران بیشترین تعداد پست های مدیریتی تعریف شده است. تعداد اعضای هیئت علمی در گروه ها و همچنین دانشکده ها در دانشگاه های غیر ایرانی نیز بسیار بیشتر از دانشگاه های ایرانی است. تعداد رشته/مقطع تحصیلی در تمامی دانشگاه های غیر ایرانی کمتر از دانشگاه های ایرانی است. آکسفورد ازنظر تعداد کارمندان اداری و تعداد پست های مدیریتی بالاترین رتبه در بین دانشگاه های موردمطالعه را دارد.
شناسایی و تحلیل ساختاری پیشران های مؤثر بر آینده نظام آموزش دانشگاهی در فضای انقلاب صنعتی چهارم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انقلاب صنعتی چهارم شرایط جوامع، سازمان ها و نهادهایی مانند دانشگاه را با تحولات بنیادینی روبرو نموده است و برای دانشگاه ها ضرورت دارد با رویکرد ناشی از مبانی نظری آن آینده نگری نمایند. بر این اساس، هدف از این پژوهش، شناسایی و تحلیل ساختاری پیشران های مؤثر بر آینده نظام آموزش دانشگاهی ایران در فضای انقلاب صنعتی چهارم است. پژوهش ازنظر هدف، توسعه ای-کاربردی و ازلحاظ ماهیت، توصیفی-اکتشافی است که از مدل آمیخته (کیفی-کمی) برای جمع آوری داده ها استفاده گردید. پس از طی مراحل انتخاب جامعه و نمونه آماری تعداد 59 سند علمی و 8 نفر خبره به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شد. در تجزیه وتحلیل داده ها، برای شناسایی پیشران ها از ابزار داده کاوی و برای تحلیل ساختاری پیشران های شناسایی شده از تکنیک دلفی و نرم افزار میک مک استفاده گردید. در مرحله اول یافته ها، تعداد 9 پیشران شناسایی گردید و در مرحله دوم نیز، نتایج تحلیل ساختاری نشان از 2 پیشران تأثیرگذار، 3 پیشران دووجهی، 3 پیشران وابسته و 1 پیشران قابل حذف داد. نتایج پژوهش نشان داد، متغیرهای «آموزش و یادگیری شخصی سازی شده»، «کلان داده»، «رویکرد آموزشی موک » و «ادغام دانش و مهارت» به عنوان عوامل کلیدی و شکل دهنده به آینده نظام آموزش دانشگاهی ایران هستند. انتظار می رود نتایج این پژوهش در ارائه تفسیری ساختارمند و سیستمی از متغیرهای اصلی اثرگذار بر آینده نظام آموزش دانشگاهی ایران و روابط بین آن ها گام اثربخشی باشد.
آسیب شناسی توسعه مدیریت دانش در دانشگاههای استان کرمان بر اساس مدل سه شاخگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در عصر حاضر که عصر دانش است، سازمان هایی می توانند به حیات خود ادامه دهند که به دانش و مدیریت اثربخش آن، به عنوان یک منبع سازمانی، توجه نمایند. چرا که مدیریت صحیح دانش باعث کسب مزیت رقابتی برای سازمان ها و در نهایت کسب موفقیت بیشتر و نهایتا تعالی سازمانی خواهد شد .ازاین رو، این پژوهش درصدد آسیب شناسی مدیریت دانش در مراکز آموزش عالی است تا مهم ترین آسیب های مدیریت دانش در این مراکز شناخته شده و از این طریق بتوان مدیریت دانش را در بهترین شکل ممکن مستقر نمود .جامعه آماری این پژوهش کلیه متخصصان حوزه ی مدیریت آموزش عالی، اساتید و کارشناسان ستادی در دانشگاههای استان کرمان می-باشند که بر اساس روش نمونه گیری هدفمند، 32 نفر نمونه پژوهش را تشکیل دادند. داده های پژوهش نیز از طریق مصاحبه های باز و نیمه ساخت یافته در بین گروه نمونه به دست آمدند. آسیب شناسی مدیریت دانش در این پژوهش با بهره مندی از مدل تاپسیس مورد بررسی قرار گرفت و رتبه بندی آسیب های مدیریت دانش در چهارچوب مدل سه شاخگی شامل ابعاد رفتاری، محیطی و ساختاری مشخص شد. بر این اساس در شاخه عوامل رفتاری به ترتیب "انگیزه و کار تیمی پایین و عدم رضایت شغلی کارکنان" و "کم توجهی به حفظ کرامت انسانی و نبود شایسته سالاری"، در شاخه عوامل محیطی "کم بها دادن به نظرات افراد در ایجاد تغییرات و منزوی کردن متخصصین و افراد علمی" و "عدم اطلاع و آشنایی عمومی با مدیریت دانش و عدم حرکت جامعه در مسیر دانشی" و در شاخه عوامل ساختاری "نامشخص بودن مأموریت و استراتژی ها در دانشگاهها و مراکز آموزش عالی" و "عدم توجه به برنامه ریزی لازم در زمینه پیاده سازی، ضعف در زمینه نظم و انضباط سازمانی، سلسه مراتب اداری پیچیده و تصمیم گیری مشارکتی" مهم ترین آسیب های پیاده سازی مدیریت دانش هستند.
طراحی و تدوین چارچوب آموزش کسب و کار به دانش آموزان مقطع متوسطه دوم آموزش و پرورش استان هرمزگان در وضعیت موجود و مطلوب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش، طراحی و تدوین چارچوب آموزش کسب و کار به دانش آموزان مقطع متوسطه دوم آموزش و پرورش استان هرمزگان در وضعیت موجود و مطلوب بود. پژوهش با استفاده از روش تحقیق ترکیبی (مطالعه موردی کیفی و کمّی) از نوع اکتشافی انجام شد. جامعه آماری شامل مشارکت کنندگان بالقوه اعضای هیات علمی دانشگاههای استان هرمزگان، دانشجویان دوره دکتری و معلمان مقطع متوسطه دوم آموزش و پرورش استان هرمزگان بودند؛ برای تجزیه و تحلیل داده ها از «رویکرد هدفمند» و با «روش انتخاب صاحبنظران کلیدی»، و معیار اشباع یافته ها « اشباع نظری » استفاده گردید؛ اشباع نظری نقطه ای در تحقیقات کیفی است که نشان دهنده کفایت داده های گردآوری شده جهت تحلیل و ارائه گزارش نهایی است.ابزار پژوهش، فرم مصاحبه باز پاسخ بود؛ داده های به دست آمده با استفاده از نرم افزار Nvivo از طریق فن تحلیل مضمون مورد تحلیل قرار گرفت؛ تعیین اعتبار داده ها با استفاده از تکنیک های تأییدپذیری و اعتماد پذیری انجام شد.
رابطه صفات شخصیتی هگزاکو با عدم تعهد به اخلاق مدنی: بررسی نقش میانجیگرانه عاملیت انسانی در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۱۷ بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۰
62 - 77
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی تحقیق حاضر رابطه صفات شخصیتی هگزاکو با عدم تعهد به اخلاق مدنی: بررسی نقش میانجیگرانه عاملیت انسانی بود. روش پژوهش توصیفی-همبستگی بود که در سال تحصیلی1400-1401 انجام شد. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان دانشکده علوم پزشکی دانشگاه آزاد اسلامی واحد مهاباد بود. از طریق قاعده کلاین۲۰۰نفر به عنوان نمونه در نظر گرفته شد. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه استاندارد صفات شخصیتی هگزاکو دی ورایز (2013)، پرسشنامه عدم تعهد به اخلاق مدنی کاپرارا و همکارن (2009) و پرسشنامه عاملیت انسانی کوته (1997) بود. نتایج تحلیل داده ها با استفاده از روش معادلات ساختاری در نرم افزار AMOS نشان داد که عاملیت انسانی در رابطه بین صفات شخصیتی صداقت-تواضع، برونگرایی، خوشایندی و گشودگی به تجربه با عدم تعهد به اخلاق مدنی دارای نقش میانجی است اما عاملیت انسانی در رابطه بین صفات شخصیتی تهییج پذیری و وطیفه شناسی با عدم تعهد به اخلاق مدنی دارای نقش میانجی نبود. همچنین مشخص شد که بین صفات شخصیتی صداقت-تواضع، برونگرایی، خوشایندی، وظیفه شناسی و گشودگی به تجربه با عدم تعهد اخلاق مدنی رابطه منفی و معنی داری وجود دارد اما تهییج پذیری با عدم تعهد به اخلاق مدنی رابطه ای نشان نداد ، از سویی دیگر بین صفات شخصیتی صداقت-تواضع، برونگرایی، خوشایندی و گشودگی به تجربه با عاملیت انسانی رابطه مثبتی وجود داشت ، در حالیکه رابطه بین صفات شخصیتی تهییج پذیری و وطیفه شناسی با عاملیت انسانی رابطه معنی داری یافت نشد. می توان نتیجه گرفت با افزایش عاملیت انسانی رابطه صفات شخصیتی صداقت-تواضع، برونگرایی، خوشایندی و گشودگی به تجربه با عدم تعهد به اخلاق مدنی در دانشجویان کاهش می یابد.
بررسی نقش میانجی تعهد سازمانی در رابطه بین وفاداری سازمانی و سایش اجتماعی مدیران مدارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۱۷ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۱
87 - 104
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف تعیین رابطه بین وفاداری سازمانی و سایش اجتماعی با میانجی گری تعهد سازمانی مدیران مدارس میاندوآب انجام شد. به لحاظ هدف کاربردی و ازنظر نحوه گردآوری اطلاعات توصیفی از نوع همبستگی با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری است. جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه مدیران مدارس شهرستان میاندوآب در همه مقاطع تحصیلی (ابتدائی، متوسطه اول، متوسطه دوم، کاردانش و فنی حرفه ای) در سال تحصیلی 1401-1400 تشکیل داد که از میان آن ها، تعداد 262 نفر با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای نسبتی انتخاب شدند. به منظور جمع آوری اطلاعات موردنیاز از پرسشنامه های وفاداری سازمانی (Kumar & Shekhar, 2012)، تعهد سازمانی (Balfour & Wechsler, 1996)، سایش اجتماعی (Duffy et al, 2002) استفاده گردید. جهت تجزیه وتحلیل داده ها و بررسی روابط علی بین متغیرها از روش مدل یابی معادلات ساختاری<sub> </sub>استفاده شد. نتایج نشان داد که وفاداری سازمانی بر سایش اجتماعی تأثیر منفی و معناداری (01/0 > p) و تعهد سازمانی بر سایش اجتماعی تأثیر منفی و معناداری (01/0 > p) دارد. همچنین تأثیر میانجی گری تعهد سازمانی در رابطه بین وفاداری سازمانی با سایش اجتماعی (01/0 > p) تائید شد؛ بنابراین می توان بیان کرد که برای کنترل و کاهش سایش اجتماعی مدیران مدارس و جهت جلوگیری از بروز رفتارهای مخرب، توجه به تعهد سازمانی و وفاداری سازمانی لازم و ضروری به نظر می رسد.
نقش رهبری دیجیتال در تصمیم گیری هوشمند با میانجی گری تیم پذیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۱۷ بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۰
18 - 32
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش رهبری دیجیتال در تصمیم گیری هوشمند با میانجیگری تیم پذیری بود. روش پژوهش توصیفی و از نوع مطالعات همبستگی بود. جامعه آماری، مدیران مدارس ابتدایی استان کرمانشاه در سال 1401 به تعداد 1902 نفر بودند، از این جامعه بر مبنای فرمول کوکران نمونه ای به حجم 320 نفر با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای با توجه به جامعه طبقات پژوهش مانند نوع منطقه (برخوردار، نیمه برخوردار و محروم)، شهرستان/بخش(24 مورد) و جنسیت (مرد و زن) انتخاب شد. جمع آوری داده ها از پرسشنامه های؛ رهبری دیجیتال و تصمیم گیری هوشمند محقق ساخته بعلاوه تیم پذیری(سلطانی، 1387) استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده از ضریب همبس تگی پیرسون و مدل سازی معادلات ساختاری انجام شد. یافته ها نشان داد که رهبری دیجیتال دارای اثر مستقیم و معنی دار بر تیم پذیری و تصمیم گیری هوشمند در مدیران مدارس ابتدایی بود. همچنین تیم پذیری دارای اثر مستقیم و معنی داری بر تصمیم گیری هوشمند در مدیران مدارس ابتدایی بود(p≤ 0/01). به علاوه، رهبری دیجیتال به واسطه تیم پذیری دارای اثر غیرمستقیم و معنی دار بر تصمیم گیری هوشمند در مدیران مدارس ابتدایی بود (p≤ 0/01). به نظر می رسد تیم پذیری در مدیران مدارس ابتدایی در رابطه ی رهبری دیجیتال و تصمیم گیری هوشمند نقش واسطه ای داشته باشد.
Structural analysis of the role of health literacy, organizational support and school climate on academic buoyancy with the mediation of performance in health promoting schools(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
School Administration, Volume ۱۱, Issue ۲, Summer ۲۰۲۳
159 - 181
حوزههای تخصصی:
Improving students' academic buoyancy is a priority of education and health systems. The main purpose of this study was structural analysis of the relationship between health literacy, organizational support, school climate with students' academic buoyancy by teachers’ and school nurses’ job performance mediation in health promoting schools.
The method of this correlation research is based on structural equation model. 160 health promoting schools were selected by stratified random sampling and two teachers, one health nurse and two students were randomly selected from each school. In total, 160 health nurses, 320 teachers and 960 students were studied. Annual teachers’ and school nurses’ job performance score, health literacy, organizational support, school climate and academic buoyancy questionnaires were used to collect data. Smart-PLS structural equation model has been used to analyze the data.
The path coefficient of direct effect of organizational support on the performance of teachers and school nurses was 0.48, the correlation between performance with academic buoyancy was 0.74, the correlation between school climate and performance was 0.33 (P <0.05). The path coefficient of indirect effects of organizational support on academic buoyancy mediated by the performance was 0.36 and also the indirect correlation between school climate and academic buoyancy mediated by the performance was 0.24 (P <0.05). The direct effect of school climate, organizational support and health literacy on academic buoyancy is not significant (P> 0.05).
Attention to improving the performance and organizational support of teachers leads to improving the academic buoyancy of students.
شناسایی و اولویت بندی مولفه ها و شاخص های نابرابری آموزشی در مدارس دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های رهبری آموزشی سال ۷ بهار ۱۴۰۲ شماره ۲۵
47 - 76
حوزههای تخصصی:
این تحقیق با هدف شناسایی و اولویت بندی شاخص های نابرابری آموزشی در مدارس ابتدایی شهر تهران انجام شده و از نوع پژوهش های ترکیبی از نوع اکتشافی است. جامعه آماری مورد بررسی کلیه مدارس ابتدایی دولتی شهر تهران می باشد. نمونه آماری در بخش کیفی شامل 14 نفر از خبرگان و صاحب نظران حوزه آموزش عمومی که به شیوه نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند. ابزارهای جمع آوری اطلاعات شامل مصاحبه نیمه ساختاریافته، چک لیست محقق ساخته است. نتایج نشان داد که نابرابری آموزشی در سطح مدارس ابتدایی شهر تهران شامل 7 مضمون فراگیر، 28 مضمون سازماندهنده می باشد که عبارتند از: مولفه درونداد شامل 4 شاخص، مولفه فرایند مدرسه شامل 6 شاخص، مولفه زمینه خانوادگی شامل 6 شاخص، مولفه برونداد شامل 8 شاخص، زمینه فردی نابرابری شامل 4 شاخص، تاثیرات اجتماعی و سیاسی نابرابری ها در آموزش و پرورش شامل 4 شاخص، شاخص های جفرافیایی. همچنین از نظر میزان تاثیرگذاری مولفه ها و شاخص ها بر افزایش نابرابری اولویت یکم شرایط اقتصادی خانواده ها، اولویت دوم امکانات و فضای آموزشی، اولویت سوم وضعیت اجتماعی خانواده ها، اولویت چهارم شاخص های جغرافیایی، اولویت پنجم میزان دسترسی و میزان بهره مندی از آموزش، و اولویت های بعدی به ترتیب منابع انسانی(معلمان خوب)، سرمایه فرهنگی خانواده، آرزوی تحصیلی دانش آموزان، جمعیت کم خانواده، مدیریت مدرسه، انتظارات و آرزوهای والدین، وضعیت تحصیلی والدین، پیشرفت تحصیلی، وضعیت قبولی دانش آموزان در مدارس نمونه، مقام های ورزشی، فرهنگی و علمی، رسیدگی متولیان آموزشی، آموزش تبارگرایی، میزان توجه معلم به دانش آموزان، توجه به کیفیت آموزشی می باشند.
تدوین استراتژی جذب اعضای هیأت علمی به صورت الکترونیکی با استفاده از تئوری درام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های رهبری آموزشی سال ۷ بهار ۱۴۰۲ شماره ۲۵
101 - 121
حوزههای تخصصی:
مدلسازی و تحلیل تعارض از منظر رشته های گوناگونی صورت گرفته است. روشهای مبتنی بر تئوری بازی از جامعترین مدلهایی است که برای مدلسازی و تحلیل تعارض مورد استفاده قرار گرفته است. یکی از چالشهای دستگاهها عدم یکپارچگی اطلاعات بین آنهااست که منجر به عدم ایجاد بانک اطلاعاتی جامع شده است. هدف تحقیق تحلیل تعارضات و تدوین استراتژی جذب اعضای هیأت علمی با استفاده از تئوری درام بود. تحقیق حاضر از نوع هدف کاربردی، از لحاظ نوع داده ها کیفی به شمار بود .ماهیت پژوهش نیز اکتشافی بوده است. روش پژوهش به کارگیری تئوری درام برای تدوین استراتژی جذب هیأت علمی بوده است. جامعه آماری حاضر مدیران فناوری اطلاعات سازمانها و اعضای هیأت علمی دانشگاهها در حوزه فناوری اطلاعات بوده اند. در این تحقیق برای جمع آوری اطلاعات از مصاحبه با خبرگان، بررسی اسناد و مدارک بهره گرفته شده است. ابزار به کارگرفته شده جداول مطلوبیت و نمودار تحلیل تعارض بود. از بین استراتژیهای جذب هیأت علمی به صورت الکترونیکی، پیاده سازی سامانه یکپارچه جذب با مدیریت هیأت عالی جذب یک گزینه، پیاده سازی سامانه وزارت علوم و وزارت بهداشت به تنهایی و پیاده سازی سامانه های وزارتین در وزارتخانه های فوق به صورت جداگانه با نظارت هیأت عالی جذب و تدوین ویژگیهای عملیاتی و گزارشات روتین ابلاغی از گزینه های دیگر بوده اند. یافته تحقیق پیدا کردن بهترین استراتژی مورد تأیید همه ذینفعان، پیاده سازی سامانه های وزارتین در وزارتخانه های فوق به صورت جداگانه با نظارت هیأت عالی جذب و تدوین ویژگیهای عملیاتی و گزارشات روتین بوده است.
طراحی الگوی شایستگی های مدیران آموزشی سازمان تأمین اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: هدف از این پژوهش طراحی الگوی شایستگی های مدیران آموزشی سازمان تأمین اجتماعی بود.روش شناسی پژوهش: این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ روش گردآوری در زمره پژوهش-های کیفی است و با استفاده از روش نظریه داده بنیاد انجام شد. جامعه آماری این پژوهش را صاحب نظران (مدیران ارشد آموزشی سازمان تأمین اجتماعی) در سال 1400 تشکیل می دادند. جهت نمونه گیری از روش نمونه گیری هدفمند استفاده شد و نمونه گیری تا رسیدن به حد اشباع نظری ادامه پیدا کرد، براین مبنا تعداد 15 مصاحبه انجام گرفت. برای جمع آوری اطلاعات، از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد. جهت اعتباربخشی از معیارهای اعتبار، انتقال، قابلیت اعتماد و تأییدپذیری استفاده شد.یافته ها: با اقتباس از متن در مرحله کدگذاری باز تعداد 103 مفهوم در مرحله کدگذاری محوری با در نظر گرفتن قرابت معنایی مفاهیم شناسایی شده 12 مقوله فرعی و سرانجام 4 مقوله اصلی شامل شایستگی های محوری، شایستگی های مدیریتی، شایستگی های حرفه ای و شایستگی های استراتژیک حاصل شد.بحث و نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش به مدیران سازمان تأمین اجتماعی توصیه می شود در انتخاب و بکارگیری مدیران آموزشی به شاخص های شناسایی شده در این تحقیق که منعکس کننده نظرات خبرگان است توجه نمایند.
تأثیر رهبری مشترک بر رفتارهای نوآوری پیش دستانه با توجه به ادراک از پیچیدگی شغلی و خودکارآمدی خلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های رهبری آموزشی سال ۷ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۲۷
32 - 57
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق بررسی تأثیر رهبری مشترک بر رفتارهای نوآوری پیش دستانه با توجه به نقش تعدیل کننده ادراک از پیچیدگی شغلی و نقش میانجی خودکارآمدی خلاق است. پژوهش از حیث هدف کاربردی و از نوع توصیفی است. جامعه آماری همه اعضای هیئت علمی دانشگاه های آزاد اسلامی استان آذربایجان غربی به تعداد 847 نفر در سال 1401 بوده به شیوه نمونه گیری خوشه ای و مبتنی بر فرمول کوکران تعداد 186 نفر انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه رهبری مشترک Hoch و Kozlowski (2014)، پرسشنامه خودکارآمدی خلاق Tierney و Farmer (1991)، پرسشنامه ادراک از پیچیدگی شغلی Dean و Snell(1991) و پرسشنامه رفتار نوآوری پیش دستانه Zhao و همکاران (2014) و برای تجزیه وتحلیل داده ها و آزمون فرضیه ها از مدل سازی معادلات ساختاری مبتنی بر رویکرد حداقل مربعات جزئی (SEM-PLS) استفاده شد. یافته های تحقیق نشان می دهد که رهبری مشترک و خودکارآمدی خلاق بر رفتارهای نوآوری پیش دستانه تأثیر مثبت و معناداری دارند. خودکارآمدی خلاق در تأثیرگذاری رهبری مشترک بر رفتارهای نوآوری پیش دستانه نقش میانجی دارد. ادراک از پیچیدگی شغلی در رابطه بین رهبری مشترک و رفتارهای نوآوری پیش دستانه نقش تعدیل گر دارد؛ اما اثر تعدیل گری ادراک از پیچیدگی شغلی در رابطه بین خودکارآمدی خلاق و رفتارهای نوآوری پیش دستانه به لحاظ آماری معنادار نیست. درنتیجه رهبری مشترک نه تنها موجب خودکارآمدی خلاق اعضای هیئت علمی شده، بلکه آن ها را به سمت رفتارهای نوآوری پیش دستانه نیز سوق می دهد. دراین بین طراحی مشاغل پیچیده و پر چالش، موجب انگیزه بیشتر اعضای هیئت علمی شده و اثرگذاری رهبر مشترک بر رفتارهای نوآورانه را تقویت می کند.
شناسایی چالش ها و مسائل پیش روی مدیران مدارس ایران در مقایسه با تجارب جهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، شناسایی و تحلیل چالش های پیش روی مدیران مدارس در پیشبرد رهبری مدرسه با نظر به تجارب نظام مند محققان ملی و بین المللی و ارائه راهکارهای برون رفت از آن چالش ها برای مدیران مدارس ایران می باشد. روش شناسی پژوهش: برای دستیابی به این هدف از روش پژوهش اسنادی از نوع مرور نظام مند استفاده شد. درنتیجه جستجو، شناسایی و پالایش داده های به دست آمده درمجموع، 188 مقاله علمی پژوهشی منتشرشده در پایگاه های معتبر علمی داخلی (ایرانداک، مگ ایران، نورمگز، پرتال جامع علوم انسانی، بانک نشریات فارسی، سیویلیکا، کتابخانه مرکزی دانشگاه فردوسی مشهد) و خارجی (اسکوپس، وب ساینس، اریک) مورد تحلیل قرارگرفتند. براساس نتایج به دست آمده، 829 چالش و مسئله برای مدیران مدارس در سراسر جهان شناسایی و استخراج شد که در چهار حوزه اصلی زمینه و پیشایندهای شخصی (زمینه سازمانی، فرهنگی اجتماعی، ذینفعان و والدین)، نقش های مدیریت و رهبری مدرسه، ویژگی های سازمان مدرسه (کارکنان و معلمان) و یادگیری دانش آموزان به ترتیب طبقه بندی شدند. مهم ترین چالش های مدیران مدارس ایران و سایر کشورهای دارای نظام آموزشی متمرکز شامل بوروکراسی و اختیارات محدود، ابهام در خط مشی ها و رویه های آموزشی، حمایت های دولتی ضعیف، تنش ها و تضادهای فکری، بی انگیزگی و مشارکت پایین والدین و اجتماعات محلی، حجم کاری بالای مدیران و معلمان، و ضعف در یادگیری و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان بود. همچنین مهم ترین چالش های مدیران مدارس ایران بعنوان کشوری در حال توسعه و کشورهای توسعه یافته مشترکا شامل تدوین مداوم برنامه ها و سیاست های جدید آموزشی، تفاوت های بین فرهنگ بومی و ملی، توسعه حرفه ای ضعیف مدیران، معلمان، وکارکنان آموزشی، عملکرد پایین و روابط کاری ضعیف آنان، و انتظارات عملکرد بالا از دانش آموزان شناسایی شد. به طورکلی، بیشترین چالش ها مربوط به ضعف در توسعه حرفه ای مدیران در ایران و سایر کشورهای در حال توسعه بعلاوه کشورهای توسعه یافته در حوزه نقش های مدیریت و رهبری مدرسه بود که از مجموع راه حل های مقابله با مسائل شناسایی شده در این حوزه، به نظر می رسد هدف و محتوای برنامه های توسعه حرفه ای مدیران مدارس می بایست در جهت توسعه ظرفیت های شناختی و مهارتی مدیران مانند هدفگذاری، حل مسئله و نظارت بر یادگیری دانش آموزان هدایت شود.
ارائه الگو برای افزایش اثربخشی یادگیری در سیستمهای آموزش مجازی دانشگاه های بجنورد در سال 1399(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: هدف پژوهش حاضر ارائه مدلی برای افزایش اثربخشی یادگیری در سیستم های آموزش مجازی دانشگاه های بجنورد در سال 1399است.
روش شناسی پژوهش: پژوهش حاضر از نوع پژوهش های کمی- کیفی است که به لحاظ شیوه گردآوری داده ها در زمره پژوهش های ترکیبی است. جامعه ی آماری در بخش کیفی شامل 20 نفر از اعضای هیات علمی دانشگاه های آزاد اسلامی ،دولتی، علوم قرانی، اشراق، حکیمان، علوم پزشکی شهر بجنورد به طور تصادفی بود و در بخش کمی نیز ۲۰۰نفر اعضای هیات علمی دانشگاه های بجنورد شامل آزاد اسلامی واحد بجنورد دولتی، علوم قرانی، اشراق، حکیمان، علوم پزشکی بود. ابزار گردآوری اطلاعات در بخش کیفی مصاحبه نیمه ساختار یافته و در بخش کمی به صورت پرسشنامه محقق ساخته بود که روایی همگرا و واگرا و هم چنین پایایی سوالات با استفاده از بارعاملی و آلفای کرونباخ مورد تایید قرار گرفت و جهت که برای تجزیه وتحلیل اطلاعات قسمت کیفی با استفاده از نرم افزار تحلیل مضمون (مکس کیودی) و در قسمت کمی از نرم افزار SPSS نسخه 22 و pls استفاده شد..
یافته ها: طبق یافته های حاصل از پژوهش، مؤلفه های اصلی آموزش اثربخش یادگیری در سیستم های آموزش مجازی در دانشگاه های بجنورد شامل مولفه های فعالیت های یاددهی- یادگیری، انعطاف پذیری، محتوای اموزشی و سازماندهی ان،تعامل و بازخورد، پشتیبانی کاربران، میزان حجم کاری، سامانه آموزش مجازی، آموزشگاهی، تربیتی، مدیریت و ارزشیابی شناسایی شدند.
بحث و نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت یادگیری در سیستمهای آموزش مجازی برگرفته از عوامل متعددی جهت اثربخشی در دانشگاه های بجنورد می باشد و نیاز است درجهت اثربخشی از ابعاد گوناگون در این زمینه استفاده کرد.