فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۰۱ تا ۵۲۰ مورد از کل ۲٬۰۴۲ مورد.
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هشتم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
40 - 21
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر امکان سنجی استقرار مدیریت دانش در مدارس آموزش وپرورش شهرستان دورود با استفاده از تکنیک های داده کاوی است. روش پژوهش حاضر ازنظر هدف، کاربردی و به لحاظ شیوه از نوع توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری مشتمل بر مدیران مدارس اداره آموزش وپرورش دورود که تعداد آن ها 116 نفر بود و از میان آن ها تعداد 89 نفر به عنوان نمونه آماری از طریق جدول مورگان انتخاب شد. ابزار گردآوری داده های پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته است که روایی آن به روش صوری مورد تائید قرار گرفت و ضریب پایایی پرسشنامه مورداستفاده از طریق آلفای کرون باخ 93/. و از روش دونیمه کردن 70/. به دست آمد که در هر دو روش مورد تأیید بود. برای تحلیل داده ها از روش های داده کاوی و از نرم افزارهای Matlab، Weka، Rosetta،Excel استفاده شد. نتایج حاصل با استفاده از شبکه های عصبی، رافست، ژنتیک، درخت تصمیم گیری و تئوری بیز مورد تحلیل و بررسی قرار گرفت، به این صورت که معیار دقت با استفاده از رافست 88/0، درخت تصمیم گیری 94/0، تئوری بیز 1، شبکه های عصبی مصنوعی 1 بود. درنهایت 6 قانون نهایی توسط الگوریتم ژنتیک، جانسون، هولتس و درخت تصمیم گیری ارائه گردید. بر اساس یافته های نهایی این پژوهش، عوامل تسهیم دانش، حفظ کارکنان دانش گر، استفاده از نظرات و پیشنهاد ات کارکنان نقش بسزا و عمده ای در استقرار مدیریت دانش ایفا می نمایند.
رابطه ی بین فرهنگ و انسجام مدرسه با عملکرد مدیران در پاسخگویی به نیازهای محیطی با نقش میانجیگری تعهد اخلاقی و کارآمدی جمعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هشتم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
78 - 61
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف تحلیل روابط بین فرهنگ مدرسه و انسجام سازمانی با عملکرد مدیران در پاسخگویی به نیازهای محیطی با نقش میانجی تعهد اخلاقی و کارآمدی جمعی در مدرسه به اجرا درآمد. این تحقیق از نظر هدف از نوع تحقیقات کاربردی و از نظر گردآوری داده ها و کنترل متغیرها توصیفی از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه مدیران متوسطه دوره اول و دوم شهر ارومیه به تعداد 1200 نفر می باشد که از بین آنها تعداد 300 نفر با بهره گیری از جدول مورگان و به روش نمونه گیری طبقه ای نسبی به عنوان نمونه انتخاب گردید. ابزار گرداوری داده ها پرسشنامه های استاندارد ) می باشد. روایی پرسشنامه ها به وسیله تحلیل عاملی تأییدی مورد تأیید قرار گرفتند و پایایی پرسشنامه به روش آلفای کرونباخ برای متغیرهای پژوهش به صورت فرهنگ سازمانی92/0، انسجام مدرسه80/0،کارآمدی گروهی 81/0، تعهد اخلاقی93/0 و عملکرد81/0 بدست آمد که به لحاظ آماری قابل قبول می باشد. به منظور بررسی روابط علی بین متغیرها از روش مدل یابی معادلات ساختاری به روش تحلیل مسیر با استفاده از نرم افزار spss, lisrelاستفاده شد. نتایج نشان داد بین بین فرهنگ مدرسه و انسجام سازمانی با پاسخگویی مدیران به نیازهای محیطی با نقش میانجی تعهد اخلاقی و کارآمدی جمعی یک رابطه ساختاری مثبت وجود دارد و عوامل سازمانی هم بصورت مستقیم و هم بصورت غیر مستقیم، از طریق تعهد اخلاقی و کارامدی گروهی توان پیش بینی عملکرد مدیران در پاسخگویی به نیازهای محیطی را دارد.
ارزیابی مدل مدیریت استراتژیک در آموزش های فنی و حرفه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مطالعه با هدف ارزیابی مدل مدیریت استراتژیک در آموزش های فنی وحرفه ای انجام گرفت. نوع طرح تحقیق، کمّی و روش تحقیق از نظر نحوه گردآوری داده ها، توصیفی- همبستگی و از نظر هدف، کاربردی بود. جامعه آماری تحقیق شامل کارکنان اداره کل آموزش فنی و حرفه ای استان کهگیلویه و بویراحمد و مراکز آموزشی به تعداد 553 نفر بودند. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران محاسبه گردید. این تعداد 227 نفر بودند و به روش تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته استفاده گردید. به منظور توصیف نمونه و جامعه از آمار توصیفی استفاده گردید، جهت تحلیل داده ها و ارزیابی مدل از روش مدل یابی معادلات ساختاری و تکنیک حداقل مربعات جزیی (PLS) استفاده شد. بر اساس یافته های تحقیق، تمامی بارهای عاملی در سطح اطمینان 95 درصد معنادار شده اند و در اندازه گیری سازه های خود سهم معناداری ایفا کرده اند. مدل از نظر اعتبار همگرا، روایی واگرا، پایایی سازگاری درونی، پایایی مرکب، توان پیش بینی و برازش از سطح مطلوبی برخوردار متناسب در آموزش های مهارتی فراهم کند. و پیشنهاد می شود مدیران سازمان آموزش فنی و حرفه ای بستری را مهیا سازند که مدیریت و تفکر استراتژیک در سازمان نهادینه و مبنای عمل قرار گیرد.
الگوی مدیریت سازمان های آموزشی مردم نهاد فعال در حوزه مدرسه سازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، ارائه الگوی مدیریت سازمان های آموزشی مردم نهاد فعال در حوزه مدرسه سازی است. این پژوهش در چارچوب رویکرد کیفی و با به کارگیری روش تحقیق داده بنیاد انجام گرفته است .ابزار جمع آوری داده ها، مصاحبه های نیمه ساختاریافته با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند از نوع گلوله برفی با 24نفر از خبرگان بوده است. نخست، داده های کیفی در فرایند اجرای نظریه داده بنیاد، در سه مرحله کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی تحلیل شد. سپس براساس الگوی تحلیلی حاصل از نظریه داده بنیاد برگرفته از 106 کد یا مفهوم اولیه از مصاحبه ها و نیز احصاء 57 مفهوم از ادبیات نظری پژوهش، الگوی مفهومی پژوهش براساس 5بُعد کلی شامل 1.مدیدیت ورودی2.مدیریت فرآیند3.مدیریت خروجی4.ممیزی مدیریت و 5.بازخورد از مولفه های 14گانه استخراجی به ترتیب مشتمل بر ورودی های سازمانی، دولتی، شخصی و اقدامات مدیریتی، مشارکتی و حمایتی بعلاوه خروجی های کمی، کیفی، تنوع و پیامدها، بانضمام تحول و تعالی خروجی، تحلیل استراتژیک، توسعه و بهبود مستمر نظام مدیریتی سازمان و بالاخره بازخورد برگرفته از 50 شاخص اصلی طراحی گردید. نتایج نشان داد که مجموعه ویژگی ها و باورهای مدیریت در کنار عوامل سازمانی و اجتماعی بر مدیریت سازمان های آموزشی مردم نهاد تاثیر می گذارند. هم چنین پیامدهای کاربست الگوی مدیریت سازمان های آموزشی مردم نهاد به 2حوزه فردی و اجتماعی تقسیم شد. عوامل زمینه ای در 2حوزه محیطی و حوزه سیاست گذاری و شرایط مداخله گر نیز در 2حوزه داخلی و حوزه بیرونی بر نحوه مدیریت تاثیر گذار بودند. چنانچه سازمان با تکیه بر عوامل اثرگذار مطروحه در مدل پارادایمی نظریه داده بنیاد به مدیریت سازمان های آموزشی مردم نهاد بپردازد، به موفقیت بیشتر دست می یابد.
طراحی و اعتبارسنجی الگوی ارزشیابی تعالی فردی معلمان مدارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هشتم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
132 - 106
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی و اعتبارسنجی الگوی ارزیابی تعالی فردی معلمان مدرسه، انجام شده است. روش پژوهش اکتشافی متوالی (کیفی- کمی) از نوع ابزارسازی است. راهبرد پژوهش در بخش کیفی، پدیدارشناسی توصیفی و در بخش کمی، پیمایشی لحاظ گردیده است. مشارکت کنندگان در بخش کیفی، 19 نفر از استادان دانشکده های علوم تربیتی، مدیران و معاونان ممتاز مدارس استان خراسان رضوی است که با روش نمونه گیری هدفمند و قضاوتی انتخاب شده اند و در قسمت کمی، مدیران مقطع ابتدایی شهر مشهد به تعداد 267 نفر با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب با حجم نواحی انتخاب شده اند. ابزار گردآوری اطلاعات در بخش کیفی مصاحبه، نیمه ساختاریافته و در بخش کمی پرسش نامه محقق ساخته است. پرسش نامه پژوهش شامل سه مؤلفه اصلی و 57 گویه است که بر اساس طیف لیکرت پنج درجه ای تنظیم شده است. روش تجزیه و تحلیل داده های مصاحبه، روش شبکه مضامین با استفاده از نرم افزار MAXQDA 2018 و در بخش کمی، آزمون تحلیل عاملی تأییدی با استفاده از نرم افزار AMOS 23 انتخاب شده است. یافته های بخش کیفی شامل 47 مضمون پایه، 13 مضمون سازمان دهنده و 3 مضمون فراگیر (قابلیت های فردی، عوامل روان شناختی و قابلیت های شغلی) در خصوص تعالی فردی معلمان بود. نتایج تحلیل عاملی تأییدی مرتبه اول و دوم و ضرایب آلفای کرونباخ، روایی و پایایی مدل را تأیید کردند.
طراحی الگوی مدیریت بی تفاوتی سازمانی معلمان دوره دوم متوسطه شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هشتم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
267 - 244
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش از رویکرد کیفی و روش نظریه داده بنیاد برگرفته از نظریه Strauss & corbinاستفاده شد. جامعه آماری پژوهش حاضر را صاحب نظران و متخصصان با تجربه و آگاه در حوزه های مدیریت منابع انسانی و مدیریت آموزشی تشکیل دادند که از طریق نمونه گیری هدفمند و اشباع نظری تعداد 18 نفر انتخاب و با آنان مصاحبه شد و از راهبرد نظریه داده بنیاد مشتمل بر کدگذاری باز، محوری و انتخابی استفاده شده است. یافته ها منجر به شناسایی شرایط علّی، شرایط زمینه ای، شرایط مداخله گر و ابعاد بی تفاوتی سازمانی در معلمان دوره دوم متوسطه منطقه 12 شهر تهران شد. نتایج پژوهش نشان دهنده 14 مقوله کلی بود که در قالب الگویی: شامل شرایط علّی (عوامل فردی، سازمانی، آموزشی و اقتصادی)، مقوله کانونی ( بی تفاوتی سازمانی)، راهبردهای مدیریت بی تفاوتی سازمانی (آموزش و به سازی، حمایت مادی و معنوی و مشاوره شغلی)، عوامل زمینه ای (عوامل اجتماعی، عوامل مدرسه ای) شرایط مداخله گر (عوامل خانوادگی) و پیامدها (کیفیت آموزشی، اثربخشی، رضایت شغلی و سلامت روانی)؛ فرایند مدیریت بی تفاوتی سازمانی در بین معلمان دوره دوم متوسطه شهر تهران و روابط بین ابعاد مختلف آن را منعکس می کنند. براساس نتایج ، برای پیش برد اهداف آموزش و پرروش در مدارس، مدیران و مسؤولان باید به متغیرهای رفتار فردی و سازمانی معلمان توجه بیشتری داشته باشند.
تأثیر رهبری توزیعی مدیران مدارس بر التزام شغلی و خودکارآمدی معلمان با میانجی گری عزت نفس سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هشتم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
425 - 404
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف دست یابی به التزام شغلی و خودکارآمدی معلمان از منظر رهبری توزیعی، و با نگاه به عزت نفس سازمانی انجام شد. روش پژوهش حاضر، توصیفی- همبستگی با رویکرد مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش معلمان زن مقطع ابتدایی شهر خرم آباد به تعداد 850 نفر بود که حجم نمونه ای به تعداد 233 نفر با استفاده از جدول کرجسی و مورگان و با توجه به حداکثر پارامترهای آزاد در مسیرهای فرض شده مدل معادلات ساختاری پژوهش به روش نمونه گیری طبقه ای نسبی انتخاب شد. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسش نامه های استاندارد رهبری توزیعی، عزت نفس سازمانی، التزام شغلی و خودکارآمدی بود که روایی سازه و پایایی آن ها با آزمون آلفای کرونباخ تأیید شد. داده ها با استفاده از نرم افزار spss23 و amos23 تحلیل شدند. نتایج نشان داد که متغیر برون زا (رهبری توزیعی) علاوه بر تأثیر مستقیم و معنادار خود بر تمام متغیرهای درون زا (عزت نفس سازمانی، التزام شغلی و خودکارآمدی معلمان) به واسطه عزت نفس سازمانی معلمان، دارای نقش غیرمستقیم در تبیین خودکارآمدی آنان است. همچنین نتایج بیانگر تأثیر مستقیم و معنادار عزت نفس سازمانی بر خودکارآمدی معلمان بود اما تأثیر عزت نفس سازمانی بر التزام شغلی معلمان معنادار نبود.
طراحی و اعتبارسنجی مدل امکان سنجی توسعه مدارس کسب و کار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هشتم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
137 - 115
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر ازجمله تحقیقات آمیخته می باشد که به صورت روش های کیفی و کمی انجام گردید. جامعه آماری تحقیق حاضر در بخش کیفی شامل متخصصان کارآفرینی و کسب و کار و همچنین مدیران و صاحب نظران حوزه آموزش وپرورش بودند که بر این اساس تعداد 13 نفر به عنوان نمونه تحقیق در بخش کیفی مشخص شدند. همچنین جامعه آماری در بخش کمی شامل متخصصین کارآفرینی و کسب وکار، مدیران و صاحب نظران حوزه ای آموزش وپرورش و همچنین اساتید دانشگاهی مرتبط با حوزه کارآفرینی و آموزش وپرورش بود که تجربه و تخصص کافی در خصوص مدارس کسب و کار داشتند. بر اساس برآوردهای اولیه تعداد جامعه آماری بخش کمی شامل 250 نفر بود. بر اساس روش نمونه گیری تصادفی تعداد، 148 نفر به عنوان نمونه تحقیق مشخص گردیدند. ابزار تحقیق شامل مصاحبه های نیمه هوشمند و پرسشنامه محقق ساخته ای بود. در قسمت تجزیه وتحلیل کیفی تحقیق از کدگذاری به صورت کدگذاری باز، محوری و انتخابی استفاده گردید. همچنین در قسمت تجزیه وتحلیل کمی تحقیق، از روش مدل سازی ساختاری تفسیری و معادلات ساختاری استفاده شده است. تمامی روند تجزیه وتحلیل داده های تحقیق حاضر در نرم افزارهای SPSS و PLS انجام گرفت. نتایج کیفی تحقیق نشان داد که 39 ویژگی از طریق مصاحبه های انجام شده استخراج گردید که این ویژگی ها در 7 دسته شامل جنبه انگیزشی، فنی، انسانی، قانونی، برنامه ریزی، سازمانی و فرهنگی دسته بندی گردیدند. نتایج تحقیق نشان داد که به علت مناسب بودن شاخص های آلفای کرونباخ، پایایی ترکیبی، روایی همگرا، R2، Q2 و GOF، مدل تحقیق حاضر از اعتبار مناسبی برخوردار می باشد.
اثربخشی حرکت درمانی بر خطاهای ادراک دیداری– حرکتی دانش آموزان دارای اختلال یادگیری خاص در مدارس شهر تهران
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی حرکت درمانی بر خطاهای دیداری- حرکتی دانش آموزان دارای اختلال یادگیری خاص در مدارس شهر تهران بود. این پژوهش در قالب یک پژوهش نیمه آزمایشی با گروه گواه و در چهارچوب یک طرح پیش آزمون و پس آزمون برای دو گروه آزمایشی و گواه اجرا شد. گروه نمونه 30 نفر از دانش آموزان پسر با اختلال یادگیری خاص ساکن شهر تهران بودند که به صورت نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و سپس به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه در هر گروه 15 نفر جایگزین شدند. میزان خطاهای دیداری – حرکتی شرکت کنندگان در این پژوهش توسط آزمون دیداری- حرکتی بندرگشتالت در پیش آزمون و پس آزمون سنجیده شد. مداخله برنامه حرکت درمانی بر روی گروه آزمایش به مدت 12 جلسه 90 دقیقه ای و سه روز در هفته اجرا گردید. پس از اتمام برنامه حرکت درمانی از هر دو گروه پس آزمون به عمل آمد. نتایج تحلیل کواریانس نشان داد میزان خطاهای دیداری – حرکتی گروه آزمایش کاهش معناداری در سطح اطمینان (05/0p <) یافته است؛ بنابراین می توان گفت که حرکت درمانی می تواند میزان خطاهای دیداری – حرکتی دانش آموزان با اختلال یادگیری خاص را کاهش دهد.
مسؤولیت پذیری اجتماعی راهی برای اثربخشی مدارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هشتم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
403 - 384
حوزههای تخصصی:
امروزه مسؤولیتپذیری اجتماعی ازجمله مهمترین عناصر فلسفۀ وجودی سازمانها است که در پژوهش حاضر بهصورت توصیفی و با تکیه بر روش همبستگی به بررسی رابطۀ بین مسؤولیتپذیری اجتماعی با اثربخشی مدارس پرداخته است. جامعۀ آماری پژوهش شامل معلمان مدارس خاص (تیزهوشان، استعداد درخشان) شهرستان سنندج به تعداد 142 نفر بود. با توجه به محدودیتهای ناشی از دسترسی به کل جامعۀ آماری محققان به نمونهگیری از کل جامعه مبادرت ورزیدهاند. نمونۀ آماری با استفاده از جدول مورگان 231 نفر انتخابشده که بهصورت تصادفی ساده به ابزارهای پژوهش پاسخ دادهاند. ابزار گردآوری دادهها دو عدد پرسشنامۀ استاندارد بوده است. برای مسؤولیتپذیری اجتماعی از پرسشنامۀ کارول(1991) و جهت گردآوری دادههای اثربخشی نیز از پرسشنامۀ هوی و میسکل (2013) بهره گرفتهشد. روایی و پایایی این پرسشنامهها در تحقیقات قبلی تأیید شده بود که برای هر دو ضریب آلفای کرونباخ بین 8/0 تا 84/ بهدستآمده بود و در پژوهش حاضر نیز روایی بهوسیلۀ نظر پژوهشگران و پایایی نیز با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ به ترتیب برای پرسشنامه مسؤولیتپذیری و پرسشنامه اثربخشی، 81/0 و 78/0 بهدستآمده است. برای تحلیل دادهها و همچنین گزارش وضعیت دادهها از آزمونهای تحلیل عاملی تأییدی، آزمونهای تی، فریدمن و معادلات ساختاری استفادهشده است. نتایج پژوهش نشان داد که مسؤولیتپذیری اجتماعی رابطۀ مثبت و معناداری با اثربخشی مدارس دارد و در این راستا میتوان ادعا کرد هرچه معلمان و کادر اجرایی مدارس مسؤولیتپذیرتر باشند به همان میزان اثربخشی در مدارس به دست خواهد آمد. در رابطه با وضعیت ابعاد مسؤولیتپذیری نیز ارزش و اهمیت ابعاد در دیدگاه معلمان به ترتیب شامل ابعاد اخلاقی، اقتصادی، اجتماعی و قانونی است.
تأثیر صلاحیت های مربیگری مدیران بر مدیریت مشارکتی مدارس شهرستان نهاوند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هشتم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
46 - 24
حوزههای تخصصی:
روش اجرای این پژوهش توصیفی (غیرآزمایشی) و طرح پژوهش همبستگی از نوع تحلیل معادلات ساختاری است. جامعه آماری پژوهش کلیه معلمان مدارس شهرستان نهاوند (650 نفر) بودند که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی 242 نفر از آنان به عنوان نمونه انتخاب شدند و به پرسشنامه های مدیریت مشارکتی و صلاحیت های مربیگری پاسخ دادند. روایی پرسشنامه با استفاده ازنظر متخصصان و تحلیل عاملی تأییدی و همچنین پایایی آن با استفاده از روش آلفای کرانباخ تائید شد. تجزیه وتحلیل: جهت تحلیل داده ها از روش های تحلیل توصیفی، تحلیل همبستگی با نرم افزار SPSS و تحلیل معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار PLSاستفاده شده است نتایج نشان داد که تأثیر صلاحیت های مربیگری بر مدیریت مشارکتی مثبت و معنادار است. تأثیر صلاحیت عمومی، صلاحت سازمانی، صلاحیت اجرایی و صلاحیت مهارتی بر مدیریت مشارکتی مثبت و معنادار است. برای الگوی آزمون شده فرضیه های فرعی، شاخص برازش مطلق GOF، 63/0 به دست آمد که مقدار به دست آمده برای این شاخص برازش نشانگر برازش مناسب الگوی آزمون شده است.
مدیران مدارس: شایستگی، دانش، توانایی و مهارتها و ارائه مدل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی شایستگی، دانش، توانایی و مهارت های مدیران مدارس و طراحی مدل جهت استفاده در کانون ارزیابی بود. در این پژوهش آمیخته با استفاده از یافته های به دست آمده از مطالعه اکتشافی مؤلفه های شایستگی مشخص شده و از طریق معادلات ساختاری آزمون شد. جامعه پژوهش در بخش دلفی، کلیه صاحب نظران، اساتید و مدیران ارشد حوزه منابع انسانی در آموزش وپرورش بود که با استفاده از نمونه گیری هدفمند مبتنی بر گلوله برفی با 25 نفر از صاحب نظران مصاحبه شد. جامعه آماری در مرحله کمی کلیه مدیران آموزش و پرورش شهر تهران بودند که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای 462 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش در مرحله کمی پرسشنامه محقق ساخته بود. به منظور تحلیل یافته های به دست آمده از روش دلفی، از روش تحلیل عاملی تأییدی مرتبه دوم استفاده شد. نتایج نشان داد ابعاد و مولفه های الگوی شایستگی مدیران آموزش و پرورش جهت استفاده در کانون ارزیابی عبارتند از: شایستگی دانشی (دانش عمومی مدیریت، دانش بروز در زمینه مدیریت آموزشی، دانش در زمینه آموزش و تدریس، دانش محیطی، شناخت قوانین اجرایی مرتبط و دانش فناوری اطلاعات)، حرفه ای (اخلاق حسنه، التزام به ارزش ها، صداقت و راستگویی، انعطاف پذیری، سعه صدر و مهربانی، مشتری مداری و مدیریت تعارض)، ویژگی های شخصیتی (الگو بودن، مسئولیت پذیری، تعهد، مشارکت پذیری، یادگیرندگی، کمالجویی، خود ارتقایی، خود مدیریتی و اعتماد به نفس) اجرایی (مدیریت اطلاعات، ریسک پذیری، مدیریت منابع، بازخورد به موقع، برنامه ریزی عملیاتی و مهارت تصمیم گیری) رهبری (انگیزه بخشی، توسعه افراد و تواناسازی، کار تیمی و تیم سازی، نفوذ گذاری و تاثیر، مدیریت استعداد، جانشین پروری و الهام بخشی) ارتباطات (مهارت های شنیدن، اخلاق و رفتار حسنه، توانایی ارتباط با کارکنان، فهم و درک دیدگاه های دیگران، توانایی برقراری ارتباط روشن و آشکار، توانایی ارتباط با مدیران مدارس و توانایی تعامل با والدین دانش آموزان) ادراکی (خلاقیت، نوآوری، تفکر منطقی و بصیرت).
ارزیابی نقش درس پژوهی در توسعه حرفه ای و کسب شایستگی های حرفه ای معلمان از دید اعضای هیئت علمی دانشگاه فرهنگیان استان خراسان جنوبی
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، ارزیابی نقش درس پژوهی در توسعه حرفه ای و کسب شایستگی های حرفه ای معلمان از دیدگاه اعضای هیئت علمی دانشگاه فرهنگیان استان خراسان جنوبی است. روش تحقیق مورداستفاده در این پژوهش از نظر طرح تحقیق توصیفی (غیرآزمایشی) و از نظر روش اجرا از نوع پیمایشی و از نظر هدف کاربردی و از نظر رویکرد، از نوع ارزیابی است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه اساتید عضو هیئت علمی دانشگاه فرهنگیان استان خراسان جنوبی، که تعداد آن ها برابر 63 نفر است، بوده است. از بین آنها تعداد50 نفر به عنوان نمونه آماری به روش تصادفی ساده انتخاب شدند. گردآوری اطلاعات در بخش کیفی و نظری از طریق مطالعه کتب، مقالات، نشریات، اسناد و آیین نامه های مرتبط صورت گرفت. در بخش کمی پژوهش، از پرسشنامه محقق ساخته شامل 39 سؤال در 4 مؤلفه جهت آزمون فرضیات تحقیق استفاده شد. روایى این پرسشنامه توسط صاحب نظران و اساتید حوزه تعلیم و تربیت مورد تایید قرار گرفت. پایایى پرسشنامه با استفاده از ضریب آلفای کرانباخ آزمون و تأیید شد. داده ها با کمک نرم افزار آماری spss16 مورد تجزیه و تحلیل واقع شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون هاى کولموگروف- اسمیرنوف، تی استودنت استفاده شد. یافته های پژوهش نشان دادند که تاثیر استفاده از برنامه درس پژوهی در افزایش سطح توسعه حرفه ای معلمان در سطح بالایی است و می توان گفت استفاده از برنامه درس پژوهی در توسعه ی حرفه ای و کسب شایستگی های حرفه ای معلمان موثر است.
رابطه مؤلفه های خودکارآمدی معلم و اعتمادسازمانی مدرسه با توسعه حرفه ای معلمان نقش میانجی ادراک رهبری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هشتم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
446 - 416
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی رابطه مولفه های خودکارآمدی و اعتمادسازمانی مدرسه با توسعه حرفه ای معلمان دوره ابتدائی با نقش میانجی ادراک رهبری انجام شد. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی که با استفاده از تکنیک مدلسازی معادلات ساختاری و با نرم افزار Spss و Amosتجزیه و تحلیل گردید. جامعه آماری شامل تمام معلمان رسمی دوره ابتدایی شهرستان ارومیه 1400 نفر بودندکه با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای با بهر گیری از فرمول کوکران تعداد 302 نفر به عنوان نمونه انتخاب گردید. ابزارهای سنجش شامل پرسشنامه های استاندارد اعتماد سازمانی Popen (2003)، خودکارآمدی معلم Tschannen-Moran & Woolfolk (2001) پرسشنامه رفتار رهبری ادراک شده(1987) Schriesheim ، پرسشنامه توسعه حرفه ای Behdani (2016) بود که روایی و پایایی آن ها تایید شد و برای روایی و پایایی آن از تحلیل عاملی تاییدی و آلفای کرونباخ استفاده شد. نتایج نشان داد که خودکارآمدی معلم، اعتماد و ادراک رهبری با توسعه حرفه ای معلم ارتباط مثبت و معناداری دارد، اما خودکارآمدی اثرمستقیم و معنی داری بر توسعه حرفه ای ندارد. اثر غیرمستقیم اعتماد و خودکارآمدی بر توسعه حرفه ی از طریق ادراک رهبری مثبت و معنی دار می باشد و ادراک رهبری نیز نقش واسطه ای را در ارتباط اعتماد و خودکارآمدی با توسعه حرفه ای ایفا می کند. در واقع، معلمان به عنوان مجریان برنامه درسی می توانند کمبودها و کاستی های برنامه های درسی تدوین شده را رفع نمایند و یا این که حتی اگر برنامه ای به بهترین حالت تدوین شده باشد اگر معلم اثربخشی و کارایی لازم را نداشته باشد، آن برنامه های مطلوب درسی را پوچ یا بی اثر نماید.
نقش واسطه ای حمایت سازمانی در رابطه با مسئولیت پذیری و عملکرد شغلی در کارکنان آموزش پرورش ناحیه یک شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر نقش واسطه ای حمایت سازمانی در رابطه با مسئولیت پذیری و عملکرد شغلی در کارکنان آموزش پرورش ناحیه یک شیرازبوده است.روش پژوهش حاضر به لحاظ هدف جزء تحقیقات کاربردی و از نظر شیوه جمع آوری اطلاعات توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری این تحقیق شامل تمامی کارکنان آموزش و پرورش شهر شیراز که تعداد آنها برابر با 150 نفر می باشد برای تعیین حجم نمونه آماری از جدول morgan (1970) استفاده شده و از جامعه آماری مورد مطالعه به صورت نمونه گیری تصادفی طبقه ای 108 نفر از کارکنان انتخاب شدند.ابزار سنجش در این پژوهش شامل سه پرسشنامه حمایت سازمانی azynerg ( 1986 )، مسئولیت پذیری کالیفرنیا و پرسشنامه عملکرد شغلی توسط "ternik"(1374) بوده است که روایی و پایایی ابزار مورد تایید قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داد ه ها با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی صورت پذیرفت که در سطح آمار توصیفی؛ فراوانی، میانگین و انحراف استاندارد و در سطح آمار استنباطی از آزمون ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی چند گانه استفاده شده است. نتایج نشان دهنده آنست که: بین مسئولیت پذیری کارکنان با حمایت سازمانی آنها رابطه معنا دار دارند. بین مسئولیت پذیری کارکنان با عملکرد شغلی آنها رابطه معنا دار دارد. بین حمایت سازمانی کارکنان با عملکرد شغلی آنها رابطه معنا دار دارند.مسئولیت پذیری کارکنان به طور معناداری قادر به پیش بینی حمایت سازمانی می باشد حمایت سازمانی می تواند بین مسئولیت پذیری و عملکرد شغلی نقش میانجی را ایفا کند.
رویکرد آینده پژوهی در سیاست گذاری نظام آموزشی در دوران پسا کرونا
حوزههای تخصصی:
نظام آموزشی از مهمترین ارکان یک جامعه است و سیاست گذاری آموزشی نیز از مهمترین فرآیندهای بنیادی در سیاست گذاری دولت است. نظام آموزشی همانند سازمان های دیگر همواره با چالش های مختلفی در طول زمان روبه-رو می شود که باید با ابزارها و رویکردها وسیاست گذاری های مناسب بتواند از آنان گذر کند. سیاست گذاری مطلوب و کارا سیاستگذاری منوط بر واقعیات و شرایط حاکم بر جامعه است. اما وجود عدم اطمینان در آینده و رخ دادن پیشامد های غیر قابل پیشبینی، پیش روی نظام آموزشی است که یکی از این پیشامد ها همه گیری ویروس کرونا در سراسر دنیا است و بحران های جدیدی را علی الخصوص در حوزه آموزش ایجاد کرده است. درنتیجه نیاز به آینده-پژوهی در فرآیند سیاستگذاری احساس می شود. چرا که آینده پژوهی در آموزش با ابزار های خود امکان این را می دهد که تحولات را پیش بینی کرده و برای مواجهه با آن استراتژی های مختلفی را طراحی و اجرا شود. واکنش ما به آینده و تحولات آن باید فعالانه باشد نه به صورت عکس العمل باشد. در نتیجه به منظور اهمیت رویکرد آینده پژوهی در سیاست گذاری آموزشی در دوران پساکرونا و آمادگی نظام آموزشی برای تحولات آینده، در این پژوهش به معرفی مفاهیم آینده پژوهی، ابزارهای آن و مرور آینده پژوهی و اهمیت آن در فرآیند و نحوه سیاست گذاری آموزشی پرداخته شده است.
بررسی نقش سبک رهبری مدیران(تحولی/ تبادلی) در ارتقاء هویت سازمانی و مسئولیت پذیری اجتماعی کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی نقش سبک رهبری مدیران(تحولی/ تبادلی) در ارتقاء هویت سازمانی و مسئولیتپذیری اجتماعی کارکنان انجام شد. پژوهش حاضر از جمله پژوهشهای توصیفی– پیمایشی و از نوع همبستگی بوده که جامعهیآماری آنرا کلیهی کارکنان اداری دانشگاه شیراز در پنج دانشکده علوم پایه، فنی و مهندسی، علوم اجتماعی، حقوق و علوم تربیتی به تعداد 422 نفر تشکیل میداند که از بین آنها 200 نفر به صورت تصادفی طبقهای نسبتی به عنوان اعضای نمونهی آماری انتخاب شدند. بهمنظور جمعآوری اطلاعات از پرسشنامههای سبک رهبری باس و الیو(2002)، پرسشنامه هویت سازمانی چنی (1982) و پرسشنامه مسئولیت پذیری اجتماعی سازمان گلیبرث (2010) استفاده شد. دادههای به دست آمده با استفاده از آزمون ویلکاکسون، آزمون آماری دو جملهای، آزمون کروسکال والیس و ضریب همبستگی اسپیرمن مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از یافتهها نشان داد که بین دیدگاه کارکنان در خصوص سبک غالب رهبری (تبادلی و تحولی) تفاوت معناداری وجود ندارد. تفاوت معناداری بین هویت سازمانی دانشکدههای مختلف وجود ندارد. بین سبک رهبری مدیران با هویت سازمانی و مسئولیتپذیری کارکنان، همبستگی مثبت و معنادار آماری وجود دارد.
طراحی الگوی مدرسه داری مدیران برای پیشگیری از ابتلا به ویروس کرونا (کوید 19) به شیوه تحلیل مضمون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، طراحی الگوی مدرسه داری مدیران مدارس برای پیشگیری از ابتلاء به ویروس کرونا(2019) بوده است. روش پژوهش، کیفی از نوع تحلیل مضمون بوده است. محیط پژوهش شامل همه 54 منبع مستخرج از بررسی های به عمل آمده در رابطه با راهبردهای مدیریت مدرسه و پیشگیری از شیوع بیمارهای تنفسی و ویروس کرونای 2019 بوده است. پایایی نتایج با استفاده از روش هولستی 90/0 برآورد گردید.برای تجزیه و تحلیل داده ها از شبکه مضامین استفاده شده است. بطور کلی نتایج تحقیق نشان داد،الگوی مدرسه داری مدیران مدارس برای پیشگیری از ابتلا به ویروس کرونا(2019) دارای 5 مضمون فراگیر (ارتباط با مراکز بهداشتی، توانمندسازی روانشناختی ، راه اندازی شورای توسعه سلامت ، آموزش بهداشت و ایمن سازی مدرسه) و 14 مضمون سازمان دهنده ( ارتباط دوره ای با مراکز بهداشتی، ارتباط مقطعی با مراکز بهداشتی، ایجاد احساس با ارزش بودن، ایجاد احساس شایستگی، ایجاد احساس اثرگذاری ، ایجاد احساس خودمختاری، کنترل وضعیت جسمانی کارکنان، چک کردن بررسی وضعیت جسمی معلمان، چک کردن وضعیت جسمانی دانش آموزان، اطلاع رسانی با در دسترس قرار دادن بولتن، اطلاع رسانی از طریق نصب پوستر، اطلاع رسانی از طریق معلمان در حاشیه درس، بررسی راه های پیشگیری از ابتلا به ویروس کرونای 2019، بررسی راه های پیشگیری از بیماری های واگیردار) بوده است.
مطالعه اثربخشی برنامه آموزشی ضد قلدری بر ادراک دانش آموزان ابتدایی از جو مدیریت مدرسه و کلاس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هشتم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
135 - 115
حوزههای تخصصی:
روش تحقیق حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل مدارس پسرانه دوره دوم ابتدایی سنندج در سال تحصیلی 97-96 بود که از میان آن ها با روش نمونه گیری هدفمند یک مدرسه با 239 دانش آموز به عنوان مدرسه گروه آزمایش و مدرسه دیگری با 242 دانش آموز به عنوان مدرسه گروه کنترل انتخاب شدند. در فاز عملی تحقیق، ابتدا پرسشنامه سنجش جو مدرسه و کلاس به عنوان پیش آزمون در هر دو مدرسه برای تمامی دانش آموزان اجرا شد و سپس برنامه ضد قلدری در مدرسه آزمایشی برای هرکدام از گروه های مدیریت مدرسه و معلمان آموزش داده شد و در پایان پس آزمون در هر دو مدرسه آزمایشی و کنترل دوباره به اجرا درآمد. داده های به دست آمده با تحلیل کوواریانس چند متغیره و نرم افزار آماری مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها حاکی از اثربخشی معنی دار برنامه ضد قلدری بر بهبود ادراک دانش آموزان مدرسه آزمایشی در بعد اجتماعی هم در سطح مدیریت مدرسه و هم کلاس بود اما در بعد یادگیری تغییر محسوسی در ادراک دانش آموزان مشاهده نشد.
تأثیر اشتیاق تحصیلی و جدیت تحصیلی در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دختر دوره ابتدایی منطقه 7 شهر کرج
منبع:
مدیریت و چشم انداز آموزش دوره دوم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۶)
119 - 134
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف تعیین نقش اشتیاق تحصیلی و جدیت تحصیلی در پیش بینی پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دختر دوره ابتدایی منطقه هفت شهر کرج انجام شد. این مطالعه از نوع توصیفی – همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر دوره ابتدایی منطقه هفت شهر کرج در سال تحصیلی 1398-1397 به تعداد 8500 نفر بود. با استفاده از جدول کرجسی و مورگان تعداد 367 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. نمونه گیری به شیوه تصادفی خوشه ای انجام شد. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه های جدیت تحصیلی و اشتیاق تحصیلی و چک لیست پیشرفت تحصیلی بود. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از روش ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام نشان داد اشتیاق تحصیلی و جدیت تحصیلی بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان تأثیر دارد (05/0> P). همچنین متغیرهای اشتیاق تحصیلی رفتاری، عاطفی و شناختی بر متغیر وابسته پیشرفت تحصیلی تأثیر دارند (05/0> P). ارائه راهکارهای مؤثر در راستای افزایش اشتیاق و جدیت تحصیلی به مشاوران تربیتی توصیه می شود.