فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۲۸۱ تا ۲٬۳۰۰ مورد از کل ۱۸٬۲۳۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
کیفیت نظام سنجش و گزینش معلمان، راهبردیترین عنصر در موفقیت یا شکست نظام های آموزشی است. سنجش و گزینش معلمان ارزش آفرین، تصادفی بدست نمی آید و تابعی از مجموعه عوامل و ابعاد چندگانه، چندسطحی، اقتضایی و یکپارچه است. هدف این مطالعه در مرحله اول، توسعه چارچوب شایستگی های ضروری برای سنجش و گزینش پیش از ورود به حرفه آموزگاری و در مرحله دوم تعیین ترتیب اهمیت آن ها بود. روش : بدین منظور از طرح آمیخته از نوع اکتشافی استفاده شد. بخش کیفی با استفاده از روش نظریه برخاسته از داده ها، در سطح نظم دهی مفهومی اجرا شد. شرکت کنندگان با استفاده از راهبرد ملاکی، از میان معلمان باتجربه و متخصصان موضوعی انتخاب شده و پس از 14 مصاحبه اشباع داده ها حاصل شد. داده ها با استفاده از فن مصاحبه نیمه ساختاریافته گردآوری و با کدگذاری باز، تحلیل شد. پس از دسته بندی یافته های مرحله قبل با مراجعه به کارشناسان در قالب مراحل فن دیمتل، براساس مقایسه های زوجی، میزان تأثیرگذاری و تأثیرپذیری هریک از ملاک ها محاسبه شد. یافته ها: تحلیل داده های بخش کیفی به شناسایی هشت عامل شامل دانش شناختی، دانش فراشناختی، توانش شناختی، توانش فراشناختی، بینش هویتی، بینش اجتماعی، منش فردی و منش میان فردی منجر شد. یافته های بخش کمّی بیانگر آن بود که 3 عامل اول به ترتیب میزان تأثیرگذاری شامل توانش فراشناختی، بینش اجتماعی و منش میان فردی است. نتیجه گیری: نتایج بیانگر گستره وسیع شایستگی های ضروری برای حرفه آموزگاری است و ضرورت تدوین سازوکاری علمی، شواهدمحور و یکپارچه برای سنجش دقیق چنین ویژگی هایی پیش از ورود به حرفه آموزگاری آشکار است.
واکاوی ساحت های تربیت اقتصادی و حرفه ای و علمی و فناوری در کتاب «عربی» پایه هشتم
حوزههای تخصصی:
سند تحول بنیادین آموزش و پرورش، به عنوان نقشه راه، عرصه های مهم توسعه از جمله اقتصادی، علمی، اجتماعی و فرهنگی را در تعلیم و تربیت در برمی گیرد. این سند برای تحقق حیات طیبه، ساحت-های ششگانه تربیتی اعتقادی، عبادی و اخلاقی؛ اجتماعی و سیاسی؛ زیستی و بدنی؛ زیبایی شناختی و هنری؛ اقتصادی و حرفه ای؛ و علمی و فناوری را تعریف کرده است. پژوهش حاضر، با روش توصیفی تحلیلی و با هدف گام نهادن در مسیر شکل گیری تربیت صحیح، میزان توجه به ساحت های تربیتی اقتصادی و حرفه ای و علمی و فناوری را در کتاب عربی پایه هشتم بررسی می کند. نتیجه این بررسی نشان می دهد که مؤلفان کم و بیش، به این دو ساحت توجه داشته اند. در ساحت تربیت اقتصادی و حرفه ای، مطالبی پیرامون مشاغل و تأثیرگذاری و اهمیت آنها در قالب گفتگو در متن و تمرین و در 6 مؤلفه آمده است که متربی را برای آینده و انتخاب حرفه مناسب با توانایی آماده می کند. در ساحت تربیت علمی و فناوری هم، مصداق هایی در قالب 9 مؤلفه مطرح شده که بیشتر عبارات، کارگاه ترجمه است و توجه و اهتمام بیشتر مؤلفان را در رسیدن به هدف این ساحت و پرورش تفکر و خلاقیت متربیان می طلبد.
رابطه سبک های دلبستگی و سبک هویت با گرایش به پذیرش اجتماعی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو بر آموزش کودکان سال ۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
1 - 14
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه سبک های دلبستگی و هویت با پذیرش اجتماعی در دانش اموزان نوجوان انجام شد. جهت انجام پزوهش 122 نفر از نوجوانان شهر خرمدره بصورت نمونه گیری تصادفی خوشه ای تک مرحله ای انتخاب شدند. افراد نمونه به پرسشنامه های پرسشنامه دلبستگی (RAAS)، پرسشنامه هویت شخصی، پرسشنامه پذیرش اجتماعی پاسخ دادند. داده ها بوسیله آزمون ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون گام به گام تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد بین پذیرش اجتماعی و سبک دلبستگی ایمن رابطه مثبت و با سبک های اضطرابی و اجتنابی دانش آموزان رابطه منفی وجود دارد (01/0P<). بین هویت و پذیرش اجتماعی دانش آموزان رابطه مثبت وجود دارد (01/0P<). نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد سبک دلبستگی اضطرابی به همراه هویت می توانند 51٪ واریانس پذیرش اجتماعی را تبیین کنند؛ بنابراین می توان نتیجه گرفت از جمله متغیرهای مرتبط و پیش بینی کننده پذیرش اجتماعی سبک های دلبستگی و هویت می باشد.
شناسایی و تبیین عوامل زمینه ساز برنامه درسی مبتنی بر تاب آوری و مهارتهای مورد نیاز معلمان مدارس ابتدایی
حوزههای تخصصی:
زمینه ها و اهداف: هدف این مطالعه، شناسایی و تبیین عوامل زمینه ساز برنامه درسی مبتنی بر تاب آوری و مهارتهای مورد نیاز معلمان مدارس ابتدایی بوده است. روشها: این پژوهش کاربردی بوده و از روش کیفی استفاده شده است. جامعه آماری جمعی از اساتید دانشگاه فرهنگیان (20 نفر استاد متخصص در زمینه مدیریت آموزشی و آموزش ابتدایی)، معلمان (20 نفر معلم نمونه در جشنواره الگوهای تدریس برتر) و متخصصان علوم تربیتی (20 نفر) در سال 1401 بودند، که به روش نمونه-گیری هدفمند 60 نفر از آنان انتخاب گردید. داده های پژوهش از طریق مصاحبه نیمه ساختار یافته گردآوری گردید. برای تعیین روایی مصاحبه از روایی محتوا استفاده شد و پایایی فرم مصاحبه با قرار دادن خلاصه مطالب و مقوله های تعیین شده در اختیار متخصصان بررسی شده است. یافته ها: یافته های کیفی بر اساس گویه بندی و مقوله بندی تحلیل شد. طبق نتایج پژوهش، مهم ترین ویژگیهای مورد نیاز معلمان تاب آور شامل ویژگیهای شخصیتی(خودآگاهی بالا در تدریس مهارت حل مسئله و..)، دانش تخصصی معلم(کارآمدی تخصصی و..)، مهارت حرفه ای معلم(مهارتهای حل مسئله و..)، شیوه تدریس معلم(پرورش حس معنویت و ایمان و..)، تعامل(ارتباط همدلانه و..)، نظم و انضباط(کنترل مداری و..)، نظارت و ارزشیابی(خود نظارتی و..)، فضای کلاسی(نشاط و..)، فناوری آموزشی(فیلم های آموزشی و..) و مهمترین ویژگیهای عناصر برنامه درسی مبتنی بر تاب آور مشتمل بر اهداف (صراحت مهارت محوری)، محتوا( سازنده گرایی)، فعالیتهای یاددهی یادگیری(مهارتهای زندگی) و ارزشیابی می باشد. نتیجه گیری: معلم تاب آور به مثابه مجری برنامه درسی می تواند بستری برای اجرای برنامه درسی کارآمد و اثربخش را ایجاد نماید.
راهبردهای معناسازی معلمان در مدیریت کلاس در بحران کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال ۲۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۸۸
7 - 22
حوزههای تخصصی:
شیوع بیماری کرونا و محدودیت در زیرساخت های فناورانه کشور نهادهای آموزشی را با بحران جدی مواجه ساخت؛ ازاین رو معلمان ناگزیر به آموزش مجازی روی آوردند. هدف از پژوهش حاضر بررسی راهبردهای معناسازی معلمان در مدیریت کلاس در بحران کروناست. این پژوهش از پژوهش های کیفی و از نوع روایت پژوهی با رویکرد تفسیری است. مشارکت کنندگانِ بالقوه این پژوهش تمامی معلمان رشته های گوناگون دبیری شهر شیراز در سال تحصیلی 1400-1401 را شامل می شوند و روش پژوهش نیز مصاحبه نیمه ساختاریافته است. در انتخاب آزمودنی ها، از رویکرد هدفمند ملاکی و معیار اشباع نظری بهره جستیم که درنهایت هفده معلم برگزیده شدند. همچنین داده ها را با استفاده از روش تحلیل مضمون به شیوه آتراید استرلینگ تجزیه وتحلیل کردیم. پس از استخراج و دسته بندی موضوعی نیز چهار مضمون سازمان دهنده را تحت عناوین ذیل به دست دادیم: راهبردهای مبتنی بر سواد فناورانه معلم، راهبردهای مبتنی بر مهارت های ارتباطی معلم، راهبردهای مبتنی بر مهارت های تخصصی معلم در تدریس، راهبردهای مبتنی بر مهارت های ارزشیابی معلم.
شناسایی ویژگی های نامطلوب در حرفه معلمی براساس واکاوی تجارب زیسته دوران دانش آموزی نومعلمان (مطالعه ای به روش پدیدارشناختی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال ۲۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۸۸
101 - 124
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی ویژگی های نامطلوب در حرفه معلمی، براساس واکاوی تجربه زیسته نومعلمان از ویژگی ها و خصوصیات نامطلوب معلمانشان در دوران تحصیل، انجام شده است. روش پژوهش پدیدارشناختی است. جامعه آماری نیز معلمان تازه کار شهر خرم آبادند که از میان ایشان، براساس روش نمونه گیری هدفمند، 21 نفر برگزیده شده اند. همچنین برای گردآوری اطلاعات از ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته و برای تحلیل یافته ها از روش کلایزی استفاده شده است. پس از تحلیل و تنظیم نتایج، مؤلفه های مربوط به خصوصیات و ویژگی های نامطلوب معلمان در قالب 3 مضمون اصلی و 42 مضمون فرعی به دست داده شده است، که مضامین اصلی عبارت اند از: ضعف های شخصیتی و اخلاقی، ضعف های آموزشی و مهارتی، بی توجهی به آداب تربیتی.پیشنهاد می شود در گزینش و ارزشیابی و دوره های ضمن خدمت، ویژگی هایی که در این پژوهش حاصل و تجمیع شده پیشِ روی مسئولان باشد تا از یک سو از حضور افرادی که دچار ضعف های شخصیتی و اخلاقی هستند در کسوت معلمی پیشگیری کنند و از سوی دیگر ضمن نظارت بر رفتار و عملکرد شاغلان و معلمان حاضر، ایشان را به خودسازی و اصلاح خویش برانگیزانند و در همه حال، رشد مهارتی و توجه به آداب تربیتی را از ایشان مطالبه کنند.
بررسی انعکاس مطالب مربوط به سیره معصومین(ع) در کتاب های درسی مطالعات اجتماعی دوره اول آموزش متوسطه
حوزههای تخصصی:
توجه به سیره پیامبر(ص) و ائمه معصومین(ع)، در کتابهای درسی نظام آموزش رسمی کشور، بستری مناسب برای تعلیم و تربیت کودکان و نوجوانان و زمینه سازی و انتقال آموزه های دینی و اخلاقی به شمار می رود. در نوشته حاضر؛ با استفاده از روشهای کمی و فراوانی سنجی به بررسی میزان انعکاس داده های مربوط به سیره در کتاب های درسی مطالعات اجتماعی دوره اول آموزش متوسطه، سال تحصیلی 1402- 1401 پرداخته شده است. جامعه آماری شامل کتاب های مطالعات اجتماعی پایه هفتم تا نهم بوده است که با توجه به ماهیت موضوع، نمونه گیری انجام نشده و همه جامعه آماری بررسی شده است. ابزار جمع آوری داده ها فهرست وارسی است. در این تحقیق میزان فراوانی داده ها، ارجاعات و نوع مطالب مورد بررسی قرار گرفت. یافته های پژوهش بیانگر آن بود که بیشتر مطالب مرتبط با سیره «دارای منبع» بوده اند. همچنین در نوع مطالب، غلبه با «دیگر اشکال روایت» بوده است و «روایت داستانی» با وجود ظرفیت آموزشی زیاد، کمتر مورد استفاده قرار گرفته است.
عوامل و راهبردهای موثر در آموزش درس جغرافیا
حوزههای تخصصی:
در این تحقیق راهبردهای تدریس موثر در آموزش جغرافیا مورد واکاوی قرار گرفته است. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی می باشد و از نظر روش انجام نیز توصیفی- تحلیلی می باشد. جامعه آماری جمعی از معلمان جغرافیا بوده که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند ۵۰ نمونه انتخاب شد. جهت تجزیه و تحلیل و پاسخگویی به سوال پژوهش از آزمون رتبه ای نا محدود اکتشافی(روش جوهانسون) استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که تدریس میدانی جغرافیا، آموزش های چند رسانه ای دانش آموزان، آشنایی با راهبردهای تدریس جدید جغرافیا، استفاده از وسایل کمک آموزشی و فن آوری، استفاده از مدل هوش مصنوعی در آموزش محیطی جغرافیا، استفاده از روش مشارکتی در تدریس و افزایش حقوق و ظرفیت معلمان از راهبردهای کلیدی و مهم در آموزش جغرافیا با توجه به پیشرفت فناوری اطلاعات و ارتباطات، استفاده از راهبردهای تدریس جدیدی نیز برای آموزش دانش آموزان لازم و ضروری است. در علم جغرافیا نیز استفاده معلمان از راهبردهای جدید و به روز می تواند به آموزش بهتر جغرافیا کمک نماید.
ابعاد عقلی و عرفانی نماز از منظر حاج ملاهادی سبزواری با تکیه بر کتاب «اسرار الحکم»
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی ابعاد عقلی و عرفانی نماز از منظر حاج ملاهادی سبزواری با تکیه بر کتاب «اسرار الحکم» بود. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده و نتایج نشان داد که نگاه بی بدیل حکیم سبزواری در تبیین سلوک عرفانی، عقلی و فقهی نماز موجب می شود نمازگزار بتواند در هر یک از اجزاء نماز، اعم از مقدمات، مقارنات یا ارکان نماز، در سلوک معنوی و سیر عرفانی، به حالت جذبه و ذکر به سوی محبوب سرمدی که هدف آفرینش موجودات است، برسد. بعد از این اتفاق نمازگزار درکی متفاوت از تقلید را تجربه می کند، به گونه ای که هر لحظه با شوق و نشاط، به انجام این فریضه می پردازد. لذا بیان اسرار موجود در اسرار الحکم می تواند راهگشای انسان قرن حاضر برای انس با نماز باشد. در پاره ای از موارد، رویکرد عرفانی و فلسفی سبزواری در شرح و تبیین احکام فقهی نماز، با چالش های ابهام و ناسازگاری مواجه شده است.
بررسی وضعیت آموزشی فرزندان طلاق در بزرگسالی؛ یک مطالعه ی کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه های نوین تربیتی دوره ۱۹ زمستان ۱۴۰۲شماره ۴
217 - 248
حوزههای تخصصی:
وضعیت آموزشی از جمله جنبه های کلیدی زندگی فرزندان طلاق است که تحت تأثیر طلاق والدین می تواند مسیرهای متفاوتی را پیش بگیرد؛ بر این اساس مطالعه وضعیت آموزشی فرزندان طلاق در بزرگسالی اهمیت پیدا می کند. با درک این مهم، پژوهش حاضر با هدف بررسی وضعیت آموزشی فرزندان طلاق در بزرگسالی انجام شد. این پژوهش از نوع مطالعات کیفی است که از نظریه داده بنیاد استفاده شده است. مشارکت-کنندگان شامل فرزندان طلاق شهر تهران بودند که 10 سال از طلاق والدینشان گذشته بود و از طریق روش نمونه گیری هدفمند، تعداد 18 نفر به عنوان مطلعان کلیدی انتخاب شدند. داده ها از طریق مصاحبه نیمه-ساختاریافته گردآوری شد. اعتبار و روایی داده ها از دو روش بازبینی مشارکت کنندگان و کدگذاری مجدد توسط خبرگان به دست آمد. داده ها به وسیله کدگذاری باز، محوری و گزینشی تحلیل شدند. یافته های پژوهش نشان داد که وضعیت آموزشی فرزندان طلاق در دو بعد موتور محرک در پیشرفت و انگیزه تحصیل دارای شاخص های مثبت و منفی است.
اثربخشی راهبردهای فراشناختی بر خودکارآمدی و باورهای انگیزشی در دانش آموزان با اختلالات یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی راهبردهای فراشناختی بر خودکارآمدی و باورهای انگیزشی در دانش آموزان با اختلالات یادگیری انجام شد. ر وش این پژوهش نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل و پیگیری می باشد. جامعه پژوهش شامل کلیه ی دانش آموزان دارای اختلالات یادگیری مقطه ابتدایی پایه ششم در مدارس ابتدایی شهر تهران در سال 1401-1402 هستند که از میان آنان 30 نفر به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. با توجه به حجم نمونه 15 نفر در گروه آزمایش و 15 نفر در گروه کنترل به صورت تصادفی جایدهی شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس خودکارآمدی دانکن و مک کیچی (۲۰۰۵) و پرسشنامه باورهای انگیزشی پینتریج و دیگروت (۱۹۹۰) استفاده شد. آموزش راهبرد فراشناختی به مدت 8 جلسه در دو ماه ارائه گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد. یافته ها : نتایج تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر نشان داد که آموزش راهبردهای فراشناختی افزایش معناداری در خودکارآمدی (01/0>P)، و باورهای انگیزشی (01/0>P) دانش آموزان با اختلالات یادگیری ایجاد کرده است و این نتایج در پیگیری دو ماهه ثابت باقی مانده است (05/0<P).بر حسب نتایج حاصل از این پژوهش می توان نتیجه گرفت راهبردهای فراشناختی یک آموزش بسیار موثر در افزایش خودکارآمدی و باورهای انگیزشی دانش آموزان با اختلالات یادگیری است و همه مربیان و معلمان می توانند از آن بهره ببرند. این نتایج تلویحات مهمی در زمینه آموزش و خدمات مشاوره ای برای اینگونه دانش آموزان به عنوان بخش مهمی از فرایند یادگیری دارد.
تاثیر یادگیری معکوس بر تفکر خلاق دانش آموزان پسر پایه پنجم دوره ابتدایی در درس علوم تجربی منطقه ۴ آموزش و پرورش شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش تاثیر یادگیری معکوس بر تفکر خلاق دانش آموزان پسر پایه پنجم دوره ابتدایی در درس علوم تجربی منطقه ۴ آموزش و پرورش شهر تهران بود.روش پژوهش از طرح نیمه آزمایشی و زمینه یابی تاثیر روش تدریس وارونه بر تفکر خلاق، از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل استفاده نمود. جامعه آماری در این تحقیق ، شامل کلیه دانش آموزان پسر پایه پنجم ابتدایی منطقه 4 شهر تهران بود.نمونه این پژوهش شامل 30نفردانش آموزان پسر پایه پنجم دوره ابتدایی 15 نفرگروه آزمایش 15نفرگروه گواه بود که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده اند. ابزار گردآوری داده ها در این تحقیق پرسشنامه استاندارد خلاقیت تورنس(1979) بود. در این تحقیق جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش آمار توصیفی و در آمار استنباطی، با توجه به اینکه مقیاس اندازه گیری فاصله ای و با پیش فرض نرمال بودن داده ها از آمار پارامتریک و با توجه به اینکه داده ها پیوسته بوده از آزمون آماری تی وابسته و تحلیل واریانس (آنوای یک راهه) استفاده می گرددیافته ها:. یادگیری معکوس موجب بهبودسیالی ، انعطاف پذیری ، بسط و تفکر خلاق تفکردانش آموزان می گردد. نتیجه گیری: یادگیری معکوس از نوع یادگیری فعال می باشد و با روش های متفاوت آموزشی به سیالی تفکر دانش آموزان منجر می شود. دانش آموزان به صورت فعال در فراگیری و ایجاد دانش مشارکت می کنند و همچنان دانش خود را آزمایش و ارزیابی می کنند.
بازکاوی ساختار برنامه آموزشی و سازمانی دانشگاه با توسل به تئوری سازمان یادگیرنده پیتر سنگه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه ریزی آموزشی دوره ۱۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۴
253 - 271
حوزههای تخصصی:
هدف: ساختار برنامه آموزشی و سازمانی دانشگاه باید به گونه ای انعطاف پذیر و متناسب با تحولات علمی و نیازهای جامعه باشد تا به ارتقای کیفیت آموزش و مهارت های دانشجویان کمک کند. هدف از پژوهش حاضر، بازکاوی ساختار برنامه آموزشی و سازمانی دانشگاه با توسل به تئوری سازمان یادگیرنده پیتر سنگه بود.روش شناسی: رویکرد تحقیق کیفی و از راهبرد پدیدارشناسی توصیفی استفاده گردید. میدان تحقیق اساتید دانشگاه کردستان و دانشگاه رازی کرمانشاه بودند. از طریق نمونه گیری هدفمند، 12 نفر از این استادان به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، مصاحبه نیمه ساختار یافته بود و تا رسیدن به مقوله اشباع نظری جایی که داده های جدیدی توسط محقق کسب نگردید، ادامه یافت. داده ها پس از پیاده سازی به شیوه کدگذاری دو مرحله ای باز و محوری گلاسر مورد تحلیل قرار گرفت.یافته ها: یافته های پژوهشی، ۴ مقوله اصلی را به عنوان مؤلفه های مدل ذهنی ساختار برنامه آموزشی و سازمانی دانشگاه از جمله تأکید بر یادگیری و ایجاد دانش، تشویق گفت وگو و همکاری، حمایت از توسعه شخصی و انعطاف پذیری و سازگاری را نمایان ساخت. همچنین ۴ مقوله اصلی به مثابه آرمان های مشترک در آموزش عالی از جمله پشتیبانی رهبری، بازخورد و ارزیابی عملکرد، نوآوری و خلاقیت و تفکر سیستمی احصاء گردید.نتیجه گیری و پیشنهادات: تغییر ساختار بروکراتیک دانشگاه به ساختار یادگیرنده موجب بهبود ساختارهای فعلی دانشگاه های ایران خواهد شد.نوآوری و اصالت: تاکنون مطالعه ای با موضوع بازکاوی ساختار برنامه آموزشی و سازمانی دانشگاه با توسل به تئوری سازمان یادگیرنده پیتر سنگه در ایران صورت نگرفته است.
Design And Validation of Brain Compatible E-Learning Environment Model of School Student(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The aim of the current research was to design and validate an electronic learning environment model based on educational neuroscience (knowledge of the mind, brain and education). The method of this mixed research was an exploratory design. First, various sources were examined and the components of the cognitive educational model were determined using the content analysis method. Then, using the Delphi method and the opinions of the judges, the components were finally approved. The statistical population in the content analysis section consisted of experts in the field of educational neuroscience, written and electronic documents and resources from domestic and foreign databases, and in the Delphi section, experts in the field of educational technology and distance learning. To search for and find all the articles related to e-learning based on neuroscience, a systematic review method was used to identify, review, evaluate and analyze the articles. This systematic review was carried out using the prism method.The selection of samples in both sections was purposeful and in the content analysis section there were 22 specialists and experts for interviews and in the Delphi section there were 15 specialists from different universities and institutions in Iran, the Netherlands and AmericThe analysis of the data obtained from the qualitative interview was also done using the inductive content analysis method and in the Delphi section using descriptive and inferential statistical methods. According to the content analysis, six categories of attention, Generation and communication, Emotion, Spacing learning, Individual-environmental factors and social factors were obtained. Also, 17 sub-components were extracted for the main classes. After analyzing the content and extracting the codes, the components and sub-components were presented in the form of a template. The results of internal validation based on experts' opinion have shown that the provided educational model has high internal validity and has the necessary effectiveness for teaching fifth grade students
تحلیل سیاست پوشش آموزشی نوآموزان پیش دبستانی در کلاس های چندپایه ویژه مناطق روستایی و دوزبانه: یک پژوهش کیفی توصیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره ۱۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
260 - 231
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تحلیل سیاست پوشش آموزشی نوآموزان پیش دبستانی در مدارس چندپایه ویژه مناطق روستایی دوزبانه بود. پژوهش با روش کیفی توصیفی انجام شد. جامعه پژوهش شامل کارشناسان ادارات آموزش وپرورش استان ها و معلمان مدارس چندپایه بودند. با روش نمونه گیری هدف مند تجربیات و دیدگاه های 22 کارشناس از ادارات آموزش وپرورش کل در استان های سیستان و بلوچستان، قزوین، فارس، آذربایجان غربی و شهرستان های تهران و 15 معلم مدارس چندپایه مناطق روستایی و دوزبانه با استفاده از مصاحبه گروه کانونی گردآوری گردید. تجریه و تحلیل داده های کیفی با استفاده از تحلیل شبکه مضامین منجر به شناسایی چهار مضمون سازمان دهنده مشتمل بر سرمایه اجتماعی پایین معلمان غیررسمی، و انگیزش ضعیف معلمان چندپایه برای کار با کودکان پیش از دبستان مدیریت ضعیف آموزش کودکان پیش دبستانی، محیط فاقد امکانات و تجهیزات مناسب، و سه مضمون سازماندهنده سیاست های مالی کارآمد، فرهنگ سازی درباره اهمیت دوره پیش دبستان و توانمندسازی معلمان چندپایه به ترتیب به عنوان موانع و راهکارهای بهبود کیفیت پوشش آموزشی نوآموزان پیش دبستانی گردید. یافته های این پژوهش می تواند برای سیاست گذاران نظام تعلیم وتربیت ایران در زمینه کیفیت بخشی به سیاست پوشش آموزشی نوآموزان پیش دبستانی در مناطق روستایی و دوزبانه مورد استفاده قرار گیرد.
اثر بخشی مداخله ذهن آگاهی مبتنی بر هنر بر مهارت های اجتماعی دانش آموزان با ناتوانی یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کودکان استثنایی سال ۲۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۹۰)
31 - 42
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی مداخله ذهن آگاهی مبتنی بر هنر بر مهارت های اجتماعی دانش آموزان با اختلال یادگیری صورت گرفت. روش: روش این تحقیق طرح نیمه آزمایشی با پیش آزمون، پس آزمون و گروه کنترل بود. جهت انجام این پژوهش ۳۰ نفر از دانش آموزان با اختلال یادگیری شهر شیراز به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و به صورت تصادفی در گروه های آزمایش و کنترل جایگزین شدند. سپس آزمون مهارت های اجتماعی ماتسون به عنوان پیش آزمون در هر دو گروه به عمل آمد. سپس گروه آزمایش به مدت ۱۲ جلسه در مداخله ذهن آگاهی مبتنی بر هنر شرکت کردند. پس از اتمام مداخله مجددا آزمون مهارت های اجتماعی ماتسون به عنوان پس آزمون و یک ماه بعد از مداخله به عنوان پیگیری در هر دو گروه اجرا شد و داده های به دست آمده از طریق تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که تفاوت معناداری در نمره مهارت های اجتماعی در دو گروه وجود دارد و مداخله ذهن آگاهی مبتنی بر هنر به طور معناداری منجر به افزایش مهارت های اجتماعی در گروه آزمایش شده است(001/P<). نتیجه گیری: بنابراین اجرای مداخله ذهن آگاهی مبتنی بر هنر جهت بهبود مهارت های اجتماعی دانش آموزان با اختلال یادگیری توصیه می شود.
بررسی رابطه ادراک از محیط کلاس درس و سرزندگی تحصیلی: نقش واسطه ای پیوند با مدرسه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۳۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱۵۳
۱۸۸-۱۷۳
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی رابطه ادراک از محیط کلاس درس و سرزندگی تحصیلی با واسطه گری پیوند با مدرسه بود. این پژوهش توصیفی- همبستگی و از نوع تحلیل مسیر بود. جامعه آماری پژوهش شامل همه دانش آموزان پسر دوره متوسطه اول شهر سنندج در سال تحصیلی 98-1397 به تعداد 9321 نفر بود که از میان آنها 369 نفر به عنوان حجم نمونه و به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. دانش آموزان پرسشنامه های ادراک از محیط کلاس درس (فراسر و همکاران، 1996)، سرزندگی تحصیلی (دهقانی زاده و حسین چاری، 1391) و پیوند با مدرسه (اسپرینگر و همکاران، 2009) را تکمیل کردند و داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر تجزیه و تحلیل شدند. بر اساس نتایج به دست آمده از پژوهش، ادراک از محیط کلاس درس با سرزندگی تحصیلی رابطه علی مستقیم دارد (0/01>p) و پیوند با مدرسه، ارتباط میان ادراک از محیط کلاس درس و سرزندگی تحصیلی را واسطه گری می کند (0/001>p). با توجه به اینکه ادراک از محیط کلاس درس و سرزندگی تحصیلی با یکدیگر رابطه علی دارند و پیوند با مدرسه نیز در رابطه میان این دو متغیر تأثیرگذار است، پیشنهاد می شود که برای سازگاری هرچه بهتر دانش آموزان با چالشها و تکالیف تحصیلی، تدابیری اتخاذ شود تا محیط یادگیری برای دانش آموزان مطلوب باشد و دانش آموزان احساس تعهد بیشتری نسبت به مدرسه داشته باشند. برای اثربخشی بهتر، مدیران نواحی و مناطق آموزش و پرورش با برگزاری دوره های ضمن خدمت و کارگاههای آموزشی، می توانند اهمیت و چگونگی شکل گیری ذهنیت درباره مدرسه، احساس تعلق پذیری و تعهد نسبت به مدرسه در دانش آموزان را برای کارکنان آموزشی و اجرایی مدارس تبیین کنند.
اصول طرح پژوهش در برنامه درسی: دقت، مرتبط بودن و مشارکت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حوزه مطالعات برنامه درسی در ایران، از طرفی به بلوغ رسیده و در آموزش عالی، منزلت یافته است و ازطرف دیگر، جای این نگرانی است که به بحران هویتی دچارشود و تبدیل به ظرفی گردد که بیش از آن که دغدغه حل مسائل واقعی جامعه ایران را داشته باشد، پذیرای انواع ابداع های نظریِ جهانی در این حوزه و البته با انتخاب معادل هایی به غایت سلیقه ای برای آنها شود. این نگرانی محدود به ایران نیست و درجهان نیز نگرانی های جدی بر سر تأثیر یافته های پژوهشی در علوم تربیتی و به ویژه برنامه درسی، بر بهبود وضعیت آموزشی و تدریس و یادگیری، در حال شدت گرفتن است. یکی از علت های اصلی این نگرانی، ناکامیِ یافته های پژوهشی در رویارویی با چالش های واقعی آموزش عمومی و عالی در جهان است. برای نمونه، دانشجویان تحصیلات تکمیلی به تولید پایان نامه و رساله در ارتباط با تدوین نظری برنامه های درسیِ مناسب برای آموزش صلح و شهروندی و تفکر انتقادی و خشونت پرهیزی و عدالت و نپذیرفتن آنچه که به آن باور ندارند و تبعیض جنسیتی و نظایر آن هستند. مجله های علمی پژوهشی هم به انتشار مقاله هایی می پردازند که مبتنی بر این یافته ها هستند. درحالی که جهان ناظر است که این مفاهیم عالی و متعالی، بیشتر و بیشتر از صحنه آموزش عمومی و عالی رنگ باخته اند و دنیایِ عمل، ناتوان از به کارگیری این نتایج نظری است. انتظار می رود که درچنین شرایطی، جامعه علمی به ارزیابی تولیدهای نظری خود و میزان اثرگذاری آنها بر واقعیت عمل همت گمارد و بپرسد که مشکل در کجاست؟ تا کجا و تا کِی، قراراست که این مسیر، بدون نقد و بازبینی پیموده شود و درحقیقت، هرکس کار خود را بکند؟ مگر می شود که «سواره نظر» از خود نپرسد که «به کجا چنین شتابان» و «پیاده عمل»، ناامید از این همه تبیین و طراحی و چارچوب و مدل و الگوی نظری، در تلاش برای رویاروییِ بهینه با چالش های روزانه باشد و تنها و خسته، اگر راه حل بهینه نیافت، به این بسنده کند که هزینه مشکلات را کاهش دهد و تنها امیدوار باشد که بتواند مسئله امروز را حل یا کنترل کند و خود را قانع کند که «چو فردا شود، فکر فردا کنیم»!
مطالعه تطبیقی نظریه های تصمیم گیری و انتخاب تحصیلی شغلی: راهبردی برای ارزیابی و بهبود برنامه هدایت تحصیلی شغلی نظام آموزش و پرورش ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف مطالعه تطبیقی نظریه های تصمیم گیری و انتخاب تحصیلی شغلی و به منظور ارائه راهبردی برای ارزیابی و بهبود برنامه هدایت تحصیلی شغلی نظام آموزش وپرورش ایران انجام شده است.روش پژوهش: این پژوهش با رویکرد تطبیقی و با روش تحلیلی اسنادی صورت پذیرفته است. بنابراین، اسناد نظری با بهره گیری از کلیدواژه های مرتبط و کتابخانه های دیجیتال و پایگاه های داده آنلاین گردآوری و از طریق فیش برداری محقق ساخته و تکنیک های تلخیص و طبقه بندی داده ها تحلیل گردیدند. جهت بررسی اعتبار یافته ها از معیارهای خود بازبینی محقق در طی فرایند جمع آوری و تحلیل داده ها و همچنین از توسعه و توصیف غنی داده ها جهت اطمینان از قابلیت انتقال پذیری استفاده شد.یافته ها: عوامل اثرگذار در هدایت تحصیلی شغلی مبتنی بر نظریه های ارائه شده را می توان در سه بخش، شامل عوامل فردی، عوامل اجتماعی و عوامل محیطی اجتماعی دسته بندی نمود. نتایج ارزیابی برنامه هدایت تحصیلی شغلی نظام آموزش و پرورش ایران با طبقه بندی احصاء شده نیز نشان داد، علیرغم توجه به برخی از این عوامل، اما برنامه هدایت تحصیلی شغلی در اجرا چندان موفق نبوده است.نتیجه گیری: اثربخشی برنامه های هدایت تحصیلی شغلی مستلزم شناسایی و درنظر گرفتن همه عوامل اثرگذار در این حوزه است. در این زمینه با طراحی و اجرا برنامه درسی هدایت تحصیلی شغلی می توان تمام عوامل و ملاک هایی که در پایگاه نظری به عنوان عوامل مهم در انتخاب تحصیلی شغلی مطرح شده اند را طی فرایند و گام های سیستماتیک در کل مقاطع تحصیلی دانش آموزان در نظر گرفت.
تأثیر شایستگی های فردی و مالی بر قصد کارآفرینی دانشجویان خارجی: نقش میانجی انگیزه حفاظتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش مهندس ایران سال ۲۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۹۹
111 - 127
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف واکاوی تأثیر شایستگی های فردی و مالی بر شکل گیری قصد کارآفرینانه میانجی گری تئوری انگیزه حفاظتی انجام شد که از نظر هدف در زمره تحقیقات کاربردی و به لحاظ شیوه گردآوری داده ها، از نوع تحقیقات پیمایشی به صورتی مقطعی به شمار می رود. جامعه آماری پژوهش شامل ۲۸۲ نفر از دانشجویان خارجی در حال تحصیل در دانشگاه تهران است که با نمونه نهایی با روش نمونه گیری هدفمند در دسترس به حجم ۱۸۳ نفر از آنها انتخاب شد. به منظور گردآوری داده ها از پرسش نامه محقق ساخته استفاده شد و برای تعیین روایی آن از روایی صوری، تشخیصی و همگرا به روش تعیین شاخص میانگین واریانس استخراج شده استفاده گردید. به جهت سنجش پایایی ابزار تحقیق از روش آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی بهره گرفته شد. یافته های پژوهش حاکی از آن است که شایستگی های فردی و مالی کارآفرینانه تأثیر مثبت و معناداری بر قصد کارآفرینانه از طریق میانجی انگیزش حفاظتی دارند ولی اثرگذاری آنها، به صورت مستقیم مورد تأیید واقع نشد. همچنین نتایج نشان داد که ارزیابی مقابله با قصد کارآفرینانه رابطه معنادار و مستقیمی دارد. با توجه به این که قصد کارآفرینی مرتبط به شایستگی های مالی و فردی کارآفرینی مربوط می شود، ارزیابی تهدید یا آسیب پذیری درک شده در برابر خطرات و همچنین پاداش مرتبط با رفتارها، حاکی از آن است که افراد می توانند به طور موفقیت آمیزی رفتارهای حفاظتی را انجام دهند.