فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۸۴۱ تا ۱٬۸۶۰ مورد از کل ۱۸٬۲۳۳ مورد.
منبع:
پژوهش های رهبری آموزشی سال ۷ بهار ۱۴۰۲ شماره ۲۵
145 - 167
حوزههای تخصصی:
آموزش صحیح منابع انسانی، ضمن این که در سطح شرکت های بیمه باعث ارتقاء عملکرد کارکنان و شرکت بیمه می گردد، زمینه های برخورد شایسته کارکنان با مشتریان را نیز فراهم می آورد. پژوهش حاضر با هدف بررسی وضعیت موجود نظام آموزش صنعت بیمه انجام پذیرفته است. این پژوهش از نوع توصیفی و از حیث زمانی گذشته نگر و از حیث هدف، کاربردی است. روش پژوهش از نظر نوع داده ها در زمره روش های کیفی می باشد. جامعه آماری این پژوهش، شاغلین بخش آموزش شرکت های بیمه می باشد. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه ای با 26 گویه باز است. یافته های این تحقیق شامل شناسایی ضعف های موجود در نظام آموزشی صنعت بیمه در ایران است. شیوه های اصلی آموزش در صنعت بیمه با تأکید بر تجربه و دانش افراد بازنشسته، نشان از بالا بودن سهم روش آموزش استاد-شاگردی است که تأثیر و نقش مسؤلین اصلی و مدیران ارشد یک شرکت در فرهنگ آموزش و شیوه های پاسخگویی آن را تبیین می کند. نتایج حاصل از تحقیق نشان می دهد به منظور یکپارچه نمودن فرایندهای آموزش و توسعه کیفیت نظام آموزشی در سطح صنعت بیمه کشور و همچنین طراحی نظام بهبود و شایستگی منابع انسانی، سازماندهی آموزش ضروری می باشد.
اثربخشی آموزش مدیریت استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر انگیزش پیشرفت و رضایت آموزشی از دانشگاه در دانشجویان پزشکی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: انگیزش پیشرفت و رضایت آموزشی پایین نقش مهمی در افزایش استرس و کاهش تمایل به تحصیل دارد و یکی از راهکارهای بهبود آنها آموزش مدیریت استرس است. این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی آموزش مدیریت استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر انگیزش پیشرفت و رضایت آموزشی از دانشگاه در دانشجویان پزشکی انجام شد. روش کار: مطالعه حاضر نیمه تجربی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش دانشجویان پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران در سال تحصیلی 98-1397 بودند. نمونه پژوهش 50 نفر بودند که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و با روش تصادفی به دو گروه مساوی تقسیم شدند. گروه آزمایش 8 جلسه 90 دقیقه ای با روش آموزش مدیریت استرس مبتنی بر ذهن آگاهی آموزش دید و گروه کنترل آموزشی دریافت نکرد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های انگیزش پیشرفت (هرمانز، 1970) و رضایت آموزشی از دانشگاه (دهقانی و همکاران، 1393) استفاده شد. داده ها با نرم افزار SPSS نسخه 17 و به روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد که گروه های آزمایش و کنترل از نظر انگیزش پیشرفت و رضایت آموزشی از دانشگاه تفاوت معناداری داشتند. یعنی، روش آموزش مدیریت استرس مبتنی بر ذهن آگاهی باعث افزایش انگیزش پیشرفت (001/0 P< ,183/29F=) و رضایت آموزشی از دانشگاه (001/0 P< ,760/36F=) در دانشجویان پزشکی شد. نتیجه گیری: بر اساس نتایج، پیشنهاد می گردد که روانشناسان و مشاوران تحصیلی برای افزایش انگیزش پیشرفت و رضایت آموزشی از دانشگاه می توانند از روش آموزش مدیریت استرس مبتنی بر ذهن آگاهی در کنار سایر روش های آموزشی استفاده کنند.
مقایسه تکانشگری، ناگویی هیجانی و رفتارهای خود-آسیب رسان در دانشجویان دارای اعتیاد به اینترنت و دانشجویان عادی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: وابستگی رفتاری به اینترنت صرف نظر از اینکه یک آسیب روانی یا معضل اجتماعی در نظر گرفته می شود، پدیده است مزمن و عود کننده که با آسیب جدی جسمانی، مالی، خانوادگی، اجتماعی و روانی همراه است و در این خصوص عواملی چون عوامل روانی، شناختی، خانوادگی و اجتماعی دخیل هستند. هدف پژوهش حاضر تعیین مقایسه تکانشگری، ناگویی هیجانی و رفتارهای خود-آسیب رسان در دانشجویان دارای اعتیاد به اینترنت و دانشجویان عادی بود. روش ها: این پژوهش از نوع علی- مقایسه ای بود. جامعه آماری، شامل تمامی دانشجویان دختر مقطع کارشناسی دانشگاه کوثر بجنورد در سال تحصیلی 1400-1399 بودند که از میان آنان 140 نفر (70 نفر دانشجو معتاد به اینترنت و 70 نفر دانشجو عادی) به شیوه نمونه گیری دردسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. از پرسشنامه های اعتیاد به اینترنت یانگ (1996)، ناگویی هیجانی تورنتو (1994)، تکانشگری بارت (2004) و آسیب به خود سانسون (1988) جهت استفاده شد. نتایج با روش تحلیل واریانس چندمتغیره در نرم افزار SPSS20 تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد بین دانشجویان معتاد به اینترنت و دانشجویان عادی از نظر تکانشگری، ناگویی هیجانی، رفتار خودآسیب رسان و خرده مقیاس های تکانشگری شناختی، حرکتی، عدم برنامه ریزی، دشواری در شناسایی احساسات، دشواری در توصیف احساسات و تفکر عینی تفاوت معناداری وجود دارد (05/0< P). نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت که دانشجویان معتاد به اینترنت نسبت به دانشجویان عادی از تکانشگری، ناگویی هیجانی و رفتار خودآسیب رسان بیشتری برخوردارند.
بررسی اثربخشی آموزش هنر بر یادگیری حروف الفبا در دانش آموزان پایه اول ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو بر آموزش کودکان سال ۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
156 - 176
حوزههای تخصصی:
آموزش خواندن و نوشتن به عنوان کلید ورود به نظام آموزش رسمی کشور، اهمیت آموزش صحیح،خلاقانه وکارآمدرادر پایه اول ابتدایی دو چندان کرده است. در پایه اول ابتدایی ،درس فارسی وآموزش حروف الفباوبه تبع آن فراگرفتن کلمه وسپس جمله سازی ،از نظر آموزش مهارتهای زبانی و ایجاد انگیزه و علاقه به فراگیری سایر دروس برای نظام آموزشی، جنبه محوری دارد.دانش آموزان از طریق زبان آموزی،علاوه بر ترکیب و جابجایی کلمات ،بر انبوه بی کرانی از مفاهیم و تصورات،اندیشه ها،احساس ها و تصاویر هنری ،منطق و فلسفه زبان احاطه می یابند . به همین دلیل طراحی و اجرای یک برنامه مؤثر زبان آموزی در پایه اول ابتدایی مستلزم اعمال ظرافت و دقت خاصی است . معلم است که می تواند با اتخاذ شیوه های گوناگون مبتنی بر ساختار شناختی کودکان ، فرایند یادگیری را تعالی بخشد و بااستفاده از روشهای خلاق وکار آمدو تغییر نگرش در شیوه ی تدریس و اصلاح موانع موجود ،در راه افزایش میزان یادگیری وبه کمال رساندن شخصیت دانش آموزان ،گام برداشته و با استفاده از نیروی خلّاق دانش آموزان ،آینده ای مطمئن و امیدوار را به آنان نوید دهد.در این اقدام پژوهی که با هدف تسهیل فرایند یادگیری وبا بهره گیری از هنر نقاشی در بین 28 نفر از دانش آموزان پایه اول دبستان دخترانه انجام شد، سعی شد که با استفاده از نقاشی در روند یادگیری حروف الفبا در دانش آموزان تغییر مثبت وچشمگیری ایجاد شده وفرایند یادگیری آنان تسهیل یابد.
تحلیل سوالات فیزیک پایه دوازدهم کنکور سراسری و آزمون های نهایی سال 1400 با تأکید بر حیطه های شناختی بلوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به منظور تحلیل سوالات فیزیک پایه دوازدهم در آزمون سراسری و امتحانات نهایی بر اساس حیطه های شناختی بلوم انجام شده است. جامعه و نمونه آماری این پژوهش شامل سوالات فیزیک پایه دوازدهم در امتحانات نهایی و کنکور در رشته های علوم تجربی و ریاضی فیزیک در سال ۱۴۰۰ می شود. در این پژوهش، سوالات با استفاده از روش تحلیل محتوای کمی بررسی داده ها به کمک چک لیست محقق ساخته مبتنی بر سطوح شناختی بلوم جمع آوری شده اند. سپس داده ها با استفاده از آزمون خی دومورد تحلیل قرار گرفته اند. نتایج نشان داده است که درآزمون سراسری هدف اصلی سنجش سطوح بالای شناختی است، فراوانی 4درصدی در کنکو ریاضی و 9 درصدی در کنکور تجربی سطوح فهمیدن و دانش گواه این ادعا است. در کنکور سراسری، تمرکز بر مفاهیم و اصول اساسی فیزیک و توانایی دانش آموزان در استفاده از آنها در حل مسائل و تفسیر نتایج قرار دارد. در آزمون های نهایی رشته های علوم تجربی و ریاضی فیزیک، نسبت به آزمون کنکور، توجه بیشتری به سطوح دانش و فهم و کمتر به سطوح تحلیل و ترکیب شده است. بین میزان استفاده از سوالات مربوط به سطوح دانش، فهم، کاربرد، تحلیل و ترکیب در آزمون های کنکور و نهایی همخوانی وجود ندارد.
تحلیل نگرش و فهم دانشجویان از روند اثبات مسائل در درس ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو در علوم تربیتی سال ۵ بهار ۱۴۰۲شماره ۱
29-36
حوزههای تخصصی:
استدلال و اثبات در آموزش ریاضیات در همه مقاطع تحصیلی از مدرسه تا دانشگاه از اهمیت خاصی برخوردار است و درک و فهم ریاضی بدون تأکید بر استدلال و اثبات تقریبا غیر ممکن است. در این مطالعه که به روش توصبقی از نوع زمینه بی انجام گرفته است هدف محقق بررسی درک و فهم دانشجویان از فرایند ساخت اثبات ریاضی و همچنین بررسی نگرش آن ها به اثباتهای ریاضی می باشد. نمونه مورد مطالعه 50 نقر دانشجو ی دختر و پسر در مقطع کارشناسی رباضی از دو دانشگاه آزاد شبسترو آزاد صوفیان می باشد که نمونه در دسترس محسوب می شود. ابزار اندازه گیری در پژوهش حاضر، پرسش نامه می باشد که خود شامل دو بخش اصلی است. در این بخش قضبه ای همراه با اثباتش ارائه گردید و سپس از دانشجوبان خواسته شد تا به سوالاتی, که در مورد فرایند ساخت اثبات است، پاسخ دهند . همچنین طراحی بخش دوم پرسش نامه بر اساس مطالعات انجام گرفته در پیشینه تحقیق و نتایع پژوهش محققان دیگر در زمینه اهداف اثبات های ریاضی و مشکلات دانشجوبان در استدلال و اثبات صورت گرفته است. این مدل هفت سطح مختلف از درک و فهم دانشجویان از فرایند ساخت اثبات ریاضی را بررسی می گند. جنبه ی موضعی اتبات بیشتر روی درک مفاهیم اولیه و چگونگی ارتباط میان گزاره ها و قضایا تأکید دارد ولی جنبه ی کلی اثبات بیشتر به روش های اصلی اثبات و بکاربردن آن در دیگر مفاهیم توجه می کند. نتایج به دست آمده از این تحقیق نشان داد
نقش پیش بینی اضطراب امتحان بر اساس انگیزش پیشرفت و یادگیری خود تنظیمی دانش آموزان دختر دوره ی متوسطه ی اول شهر زرقان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو در علوم تربیتی سال ۵ بهار ۱۴۰۲شماره ۱
71-82
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: هدف پژوهش حاضر پیش بینی اضطراب امتحان بر اساس انگیزش پیشرفت و یادگیری خود تنظیمی دانش آموزان دختر دوره ی متوسطه ی اول شهر زرقان بوده است. روش شناسی پژوهش: پژوهش حاضر ، از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت و روش توصیفی و از نوع همبستگی بودجامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمامی دانش آموزان دختر دوره ی متوسطه ی اول شهر زرقان در سال تحصیلی 1401 -1400 بوده است نمونه آماری پژوهش حاضر شامل دانش آموزان دختر دوره اول متوسطه شهر زرقان می باشد که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای از بین مدارس متوسطه اول دو مدرسه انتخاب و از هر مدرسه 3 کلاس به عنوان نمونه انتخاب شد. ابزار اندازه گیری در این تحقیق شامل سه پرسشنامه اضطراب امتحان، انگیزه پیشرفت و یادگیری خودتنظیمی است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی(میانگین و انحراف استاندارد) و در سطح استنباطی ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره به روش همزمان استفاده شد. یافته ها: بین اضطراب امتحان با انگیزش پیشرفت کلی (55/0-=r، 01/0>ρ) رابطه معکوس و معناداری وجود دارد. بین اضطراب امتحان با یادگیری خود تنظیمی کلی (41/0-=r، 01/0>ρ) رابطه معکوس و معناداری وجود دارد. بحث و نتیجه گیری: انگیزش پیشرفت و یادگیری خود تنظیمی قادر به پیش بینی اضطراب امتحان دانش آموزان می باشد.ابعاد یادگیری خود تنظیمی قادر به پیش بینی اضطراب امتحان دانش آموزان می باشد. ابعاد انگیزش پیشرفت قادر به پیش بینی اضطراب امتحان دانش آموزان می باشد.
اعتبارسنجی مدل سنجش مدیریت آموزش های ضمن خدمت کارکنان در دانشگاه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال ۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
142-1554
حوزههای تخصصی:
اجرای برنامه های آموزش ضمن خدمت، مستلزم داشتن مدل مناسب است. با توجه به نبود الگوی بومی آموزش ضمن خدمت در دانشگاه، همراستا و متناسب با فرهنگ جامعه، هدف اصلی پژوهش، طراحی و اعتبارسنجی مدل سنجش مدیریت آموزش های ضمن خدمت در بین کارکنان دانشگاه ارومیه است. در این پژوهش، از روش کیفی و نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی استفاده شد. در ابتدا با خبرگان امر مصاحبه های نیمه ساختاریافته به عمل آمد که تا رسیدن به اشباع نظری (8 نفر) ادامه پیدا کرد. سپس داده های حاصل از مصاحبه ها به روش تحلیل تم و با استفاده از نرم افزار ان ویوو 10 تحلیل شد. برای اعتبارسنجی کیفی و اجماع بین خبرگان در جهت واقعی بودن مؤلفه ها و شاخص های شناسایی شده از فن دلفی فازی استفاده شد. بعد از مرحله دلفی فازی، فهرست ابعاد، مؤلفه ها و شاخص های شناسایی شده دراختیار چند نفر از اساتید دانشگاه و دانشجویان دکترا که در حوزه آموزش های ضمن خدمت تخصص داشتند، قرار گرفت که با انجام اصلاحات از صحیح و مناسب بودن معادل و اصطلاحات انتخاب شده برای نام گذاری ابعاد، مؤلفه ها و شاخص ها اطمینان حاصل شد. بر این اساس، مدل نهایی سنجش مدیریت آموزش های ضمن خدمت در دانشگاه طراحی شد که شامل 3 بعد شامل آموزش های فردی، آموزش های جمعی و فعالیت های فوق برنامه ای، 8 مولفه و 53 شاخص بوده است.
بازتابی از ساختار درک معلم و دانشجومعلمان درباره استدلال تناسبی کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال ۲۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۸۵
83 - 106
حوزههای تخصصی:
توانایی مرتبط کردن تمام ویژگی های ضروری یک موقعیت، در قالب بزرگ نمایی یا کوچک نمایی، معرف یک تفکر به شکل نسبی است. ظهور تفکر نسبی پیش آگهی آغاز ساخت پلی برای پر کردن شکاف میان ساختارهای جمعی و ضربی است. تفکر نسبی عملکردی شناختی است که توانایی تحلیل تغییر در شرایط نسبی را توصیف می کند. قابلیت هدایت و کار با جنبه های کیفی به تقویت تفکر تناسبی کمّی منجر می شود. مطالعه کیفیت ادراک معلمان دورنمای شیوه ایجاد و توسعه ساختارهای مفهومی نزد فراگیران است. این مطالعه با هدف تعیین ویژگی های کیفی دانش محتوا و پداگوژیکی محتوای استدلال تناسبیِ کیفی به بررسی دانش بازنمایی های مرتبط میان مشارکت کنندگان در پژوهش پرداخته است. پژوهش حاضر توصیفی و از نوع زمینه یابی است. نمونه آماری این پژوهش شامل 180 نفر از معلمان مقاطع ابتدایی، متوسطه اول (ریاضی) و دانشجو معلمان است. ابزار پژوهش آزمون محقق ساخته و ارزیابی در چارچوب نظریه های این حوزه به واسطه تحلیل کمّی کیفی صورت گرفته است. از نتایج ارزیابی می توان به نزدیکی شیوه عملکرد دانشجومعلمان و معلمان دوره ابتدایی اشاره کرد که تقریباً نیمی از هر یک از این دو گروه عملکرد موفقی داشتند. بیشترین تعابیر صحیح به ترتیب از سوی معلمان متوسطه، دانشجومعلمان و معلمان ابتدایی مشاهده شد. توجه به پیش درآمدها و ضرورت های روند توسعه استدلال تناسبی از سوی معلمان، تعمیق بررسی آن توسط پژوهشگران و مطالبه آن در طراحی های تعلیمی مراکز تربیت معلم مورد تأکید محققان این مطالعه است. در خصوص آموزش معلمانِ آینده ایجاد حساسیت به پیامد تأخیر ظهور تفکر تناسبی دانش آموزان ضروری است.
عقلانیّت اخلاقی از منظر نواندیشی دینی معاصر: درآمدی انتقادی بر مبانیِ آراءِ اخلاقی تربیتیِ ابوالقاسم فنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی سال ۳۰ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
145 - 168
حوزههای تخصصی:
دیدگاه های بنیادین اخلاقی به لحاظ تأثیر کلان در اتّخاذ رویکردهایِ اخلاقی تربیتی، اهمیّت بسزایی دارند. این دیدگاه ها، مسائل یا موضوعاتِ بحثِ فلسفه اخلاق اند و به دلیل اهمیّت و تأثیرگذاری فراگیر رویکردهایِ اخلاقی تربیتی، توجّه به آنها ضروری است. اما رویکردهای مطرح در فلسفه اخلاق نیز مبتنی بر دیدگاه های هستی شناسانه و معرفت شناسانه اند و همین دیدگاه ها، منشاء دیگر منظرهای شناختی و علمی مانند انسان شناسی، دین شناسی، زیبایی شناسی و ... تلقّی می شوند. این جُستار عهده دارِ بحث ازین مبانی در آراء ابوالقاسم فنایی به عنوان یکی از متفکّران دینی معاصرست که اصلی ترین ممیّز آن قائل بودن به «عقلانیّتِ اخلاق» است. دراین مقاله، با استفاده از روشِ تحلیلِ مفهومی به تحلیلِ دقیقِ آثار متقدّم وی، مبانیِ هستی شناسانه، معرفت شناسانه و انسان شناسیِ مطرح در این آثار موردبحث قرار گرفته است. هم چنین به مشخِصه هایِ مبانیِ بنیادین این رویکردِ فکری و لوازمِ و بایسته های ممکن آن در حوزه اخلاقی تربیتی پرداخته شده است. دراین نوشته روشن ساختیم «عقلانیّت اخلاقی» موردنظر در اینجا در مباحثِ توجیه و اثبات ضرورتاً نیازمندِ ایضاحِ بیش تری است. هرچند «عقلانیّت اخلاقی» وجود یک موقعیّت و جایگاهِ معرفت شناسانه ایده آل و خطاناپذیر را به رسمیّت می شناسد، اما نسبت به تکثّری از احکام و داوری های اخلاقی فاعل محورِ انسانی روی گشاده نشان می دهد. هم چنین منحصر نبودنِ عقلانیّت به عقلانیّت استدلالی در «عقلانیّت اخلاقی»، نقطه قوّتِ برجسته ای درخصوصِ 1. تعدیلِ و پذیرشِ لوازم و ایجاب هایِ سازگارِ سایرِ دیدگاه های اخلاقی و 2. رویکردِ تعین کننده ای در طراحی و ایجادِ نظام های اخلاقی تربیتی ایده آل خواهدبود.
بررسی نگرش ها، چالش ها و مشوق های یادگیری الکترونیکی در هوشمندسازی مدارس
منبع:
آموزش پژوهی دوره ۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۳۳)
62 - 71
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نگرش ها، چالش ها و مشوق های یادگیری الکترونیکی در هوشمندسازی مدارس از دیدگاه دبیران متوسطه اول است. جامعه آماری در این مطالعه کلیه فرهنگیان شاغل در متوسطه اول(آزمایشی، رسمی و پیمانی) استان خراسان رضوی در سال 1399 تعداد 13062 نفر بود. حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان و کرجسی 374 نفر تعیین شد و با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای 186 مرد و 188 زن انتخاب گردید. ابزار گردآوری اطلاعات در این پژوهش پرسشنامه محقق ساخته است، که روایی صوری و محتوایی پرسشنامه با استفاده از نظر جمعی از متخصصان و کارشناسان دوره های آموزش مجازی به دست آمده و پایایی پرسشنامه (آلفای کرونباخ) 88/0 محاسبه شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها در بخش آمار استنباطی از t تک نمونه ای استفاده شده است. یافته های این پژوهش نشان داد که نگرش دبیران نسبت به یادگیری الکترونیکی در بهبود هوشمندسازی مدارس مثبت است. در نتیجه سیاستگزاران و مسئولین آموزش و پرورش با توجه به نگرش مثبت دبیران نسبت به بهره گیری از یادگیری الکترونیکی در بهبود هوشمندسازی مدارس جا دارد که توجه وافری به حذف چالش های یادگیری الکترونیکی و همچنین بسترسازی مشوق های اثربخش داشته باشند.
مقایسه اثربخشی آموزش از طریق پاورپوینت در مقابل ارائه سخنرانی بر درک محتوا درس علوم تجربی دانش آموزان پایه ششم شهر بابل
منبع:
پژوهش در آموزش علوم تجربی سال دوم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۸
22 - 29
حوزههای تخصصی:
این پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی آموزش از طریق پاورپوینت در مقابل ارائه سخنرانی بر درک محتوا درس علوم تجربی دانش آموزان به انجام رسید. این پژوهش به شیوه تحقیق شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون انجام شده است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه دانش آموزان شهر بابل در سال تحصیلی 1402-1401 بوده است. در این پژوهش با توجه به اینکه از طرح شبه آزمایشی استفاده گردید، در پژوهش انجام شده تلاش بر این بود که تعداد ۳۰ نفر از جامعه دانش آموزان، به عنوان نمونه انتخاب شده و به طور تصادفی در دو گروه مساوی آزمایش (۱۵ نفر)، و کنترل (۱۵ نفر)، جایگزین شد. ابزار گردآوری اطلعات پرسشنامه درک محتوا تول (2022) بود. در پژوهش حاضر از تحلیل کوواریانس برای مقایسه اثربخشی آموزش از طریق پاورپوینت در مقابل ارائه سخنرانی بر درک محتوا دانش آموزان استفاده شد. نتایج پژوهش نشان دادند که میانگین درک محتوا در گروهی از دانش آموزان که به روش پاورپوینت آموزش دیده اند با گروهی که به روش سخنرانی آموزش دیده اند متفاوت است و نمره درک محتوا آن ها بالاتر است. یعنی آموزش به روش روش پاورپوینت تاثیر معناداری بر درک محتوا دانش آموزان دارد و باعث افزایش درک محتوا آن ها می گردد.
طراحی الگوی برنامۀ درسی توسعۀ رهبری مدیران متوسطه براساس رویکرد حل مسئله(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال ۲۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۸۶
155 - 190
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، با هدف طراحی الگوی برنامه درسی توسعه رهبری مدیران متوسطه براساس رویکرد حل مسئله انجام شده است. ازنظر روش، این پژوهش کیفی و از نوع سنتزپژوهی است که براساس مدل روبرتس انجام شده است. ابزار جمع آوری داده ها، مصاحبه عمیق و بررسی اسناد و مقاله هاست. مقاله هایی که پس از ﭼﻬﺎر ﻣﺮﺣﻠﻪ ﭘﺎﻻﯾﺶ از ﻣﯿﺎن 595 ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ، 493 تحقیق ﺣﺬف و 102 مقاله ﺑﺮای تجزیه وتحلیل اﻃﻼﻋﺎت اﻧﺘﺨﺎب و با استفاده از نرم افزار اِن ویوو دسته بندی و سازمان دهی شده اند. نتایج نشان داد در الگوی پیشنهادی، مؤلفه های اصلی در مرکز قرار گرفته اند و فعالیت های یاددهی یادگیری با مضامین سازمان دهی محیط کار، ساختار محیط کار، تفکر آموزشی محیط کار و فراگیری آموزش محیط کار مشخص شده اند. تمامی عوامل اجرایی براساس اصول حاکم و مفروضات مشخص شده اند. اصول حاکم بر برنامهٔ درسی را نیازسنجی، فهم مشترک فردی و سازمانی، بازبینی و بازاندیشی مشخص می کند که از پایه های اصلی الگوی برنامه درسی اند. همچنین مؤلفه های انسان محوری، ارزیابی، توانمندسازی و مشارکت مشخص کننده مفروضات اند که بدون لحاظ کردن مفروضات، نمی توان به الگوی برنامه درسی رسید. این الگو غیرخطی طراحی شده است. همچنین تمامی ابعاد فردی و سازمانی را بررسی و مؤلفه های مؤثر و ارزیابی کننده را مشخص کرده است. علاوه بر ویژگی های مشترک، به تفاوت های ناشی از محیط کار، فرهنگ، شهر و تفاوت های فردی مدیران (استعدادها، توانایی، نیازها و علایق) توجه کرده و از انعطاف لازم برخوردار بوده است.
بررسی میزان و نوع استفاده دانش آموزان متوسطه از فضای مجازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فناوری های آموزشی در یادگیری دوره ۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱۹
64 - 82
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین میزان و نوع استفاده دانشآموزان متوسطه از فضای مجازی انجام گرفت. روش پژوهش حاضر، توصیفی- پیمایشی و از نظر هدف نیز پژوهشی کاربردی بود. جامعه آماری کلیه دانش آموزان متوسطه استان همدان در سال تحصیلی 99-1398 بودند که تعداد 500 نفر به عنوان حجم نمونه و با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه محقق ساخته بود که اعتبار آن با دیدگاه اساتید و پایایی با آزمون آلفای کرونباخ(92/0) حاصل شد. برای تحلیل داده ها از آماره های توصیفی(فراوانی، درصد و میانگین) و استنباطی(T مستقل و کای دو) با کمک نرم افزار Spss24 استفاده شد. یافته ها نشان داد 5/84 دانش آموزان بین 2 تا 5 ساعت، 13/0 کمتر از 1 ساعت و 5/2 بیشتر از 5 ساعت در روز با اینترنت سر و کار دارند. نتایج نشان داد میزان استفاده دانش آموزان از فضای مجازی کمتر از حد متوسط(3) است و بیش ترین نوع استفاده به ترتیب مربوط به «انجام تکالیف درسی»، «کسب اطلاعات عمومی»، «ارتباط با همکلاسی» و «گوش دادن به موسقی و آهنگ» بود. در مورد شبکه های اجتماعی تلگرام، واتساپ و شاد میزان استفاده دخترها از پسرها بیشتر و در مورد فیس بوک و اینستاگرام استفاده پسران از دختران بیشتر بود(05/0>P). همچنین در رابطه با نوع استفاده از فضای مجازی، نتایج آزمون کای دو نشان داد دختران بیشتر از پسران برای انجام تکالیف درسی از فضای مجازی استفاده می کنند. می توان نتیجه گرفت میزان استفاده دانش آموزان از فضای مجازی زیاد نیست و موارد استفاده بیش تر مربوط به امورات درسی و تعاملات اجتماعی با همکلاسی ها و دوستان است.
بررسی کارکردهای اجرایی و ضرب آهنگ شناختی کند در افراد با اختلال افسردگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی افراد استثنایی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۹
208 - 232
حوزههای تخصصی:
افسردگی یک اختلال خلقی است که باعث احساس غم و اندوه مداوم و از بین رفتن علایق قبلی می شود. هدف پژوهش حاضر بررسی مقایسه ای کارکردهای اجرایی و ضرب آهنگ شناختی کند در افراد با اختلال افسردگی و عادی بود. روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع علی-مقایسه ای بود. جامعه آماری پژوهش افراد دارای اختلال افسردگی مراجعه کننده به مراکز بهداشت شهر تبریز که از میان آن ها 100 نفر به شیوه هدفمند انتخاب و در پژوهش شرکت داده شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه مهارت های اجرایی (استریت و همکاران،2019)، پرسشنامه ضرب آهنگ شناختی کند بزرگ سالان (بکر و همکاران، 2017) و پرسشنامه غربالگری افسردگی (PHQ-9) استفاده شد. نتایج آزمون تحلیل واریانس چندمتغیری نشان داد که افراد با افسردگی در تمامی مؤلفه های کارکردهای اجرایی (برنامه ریزی، مدیریت زمان، تنظیم هیجان، سازمان دهی و تنظیم رفتار) عملکرد ضعیف تری نسبت به گروه سالم از خود نشان داده اند (001/0) و همچنین ضرب آهنگ شناختی کند در افراد افسرده به صورت معنی داری بالاتر از افراد عادی بود (001/0)؛ بنابراین بر اساس نتایج این پژوهش می توان نتیجه گیری کرد افراد با اختلال افسردگی در کارکردهای اجرایی نواقص جدی از خود نشان می دهند و همچنین در مؤلفه ضرب آهنگ شناختی کند نیز نسبت به گروه سالم مشکلات بیشتری را تجربه می کنند.
اثربخشی آموزش مهارت های روانی–اجتماعی دانش آموزان، بر درگیری و تاب آوری تحصیلی آنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و ارزشیابی سال ۱۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۱
13 - 32
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش بررسی اثربخشی توانمندسازی روانی – اجتماعی دانش آموزان بر درگیری و تاب آوری تحصیلی دانش آموزان بود. این پژوهش از نوع مطالعه شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر، شامل دانش آموزان دختر دبیرستان های اسکو بود که 50 نفر از دانش آموزان (با عملکرد پایین) با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و در دو گروه 25 نفری به صورت کاملاً تصادفی دسته بندی شدند. ابتدا هر دو گروه به پرسشنامه های: درگیری تحصیلی و تاب آوری پاسخ دادند. سپس گروه آزمایش تحت آموزش مهارت های روانی-اجتماعی قرار گرفت. بسته آموزش مهارت های روانی-اجتماعی شامل 8 جلسه 90 دقیقه ای بود. پس از اجرای برنامه آموزش دو گروه مورد آزمون درگیری تحصیلی و تاب آوری قرار گرفتند. یافته های پژوهش نشان داد با توجه به نتایج بدست آمده (F=7.08, df=1 P<0/05)، زمانی که اثر پیش آزمون از روی نتایج پس آزمون مربوط به گروه ها حذف شود، تفاوت بین گروه ها (از نظر تاب آوری) در سطح معناداری 99 درصد اطمینان معنادار بوده و آموزش مهارت های روانی–اجتماعی بر افزایش تاب آوری مؤثر است. همچنین با توجه به نتایج حاصل شده (F=23.33, df=1 , P<0/05)، زمانی که اثر پیش آزمون از روی نتایج پس آزمون مربوط به گروه ها حذف شود، تفاوت گروه ها (از نظر درگیری تحصیلی) در سطح معناداری 99 درصد اطمینان معنادار می باشد. و آموزش مهارت های روانی اجتماعی بر درگیری تحصیلی دانش آموزان مؤثر است.
بررسی اثر محتوای رسانه های اجتماعی بر تصویر برند و قصد رفتاری کارآموزان (مورد مطالعه: آموزشگاه های آزاد فنی و حرفه ای مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مهارت آموزی دوره ۱۱ بهار ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۴۳)
۸۰-۵۳
حوزههای تخصصی:
در گذشته، کارشناسان ارتباطات همواره از تأثیر رسانه های جمعی در افکار عمومی سخن گفته اند، اما اکنون باید نقش این وسایل ارتباط جمعی جدید در بازاریابی، ایجاد ارزش مشتری، رضایت مشتری و قصد رفتاری را بررسی کرد. در رأس ابزارهای بازاریابی الکترونیکی، بازاریابی رسانه اجتماعی است و بسیاری از سازمان ها فعالیت های خود در زمینه ایجاد محتوا برای رسانه های اجتماعی را شروع کرده اند. بنابراین، هدف اصلی تحقیق حاضر این است که تأثیر محتوای تبلیغی و محتوای ترفیعی رسانه های اجتماعی بر مؤلفه های تصویر ذهنی برند و قصد رفتاری را آزمون کند. جامعه آماری تحقیق کارآموزان آموزشگاه های فنی و حرفه ای آزاد مشهد هستند. به منظور انجام این تحقیق، ۳۸۸ پرسشنامه به دو صورت حضوری و الکترونیکی و به روش نمونه گیری غیراحتمالی بین اعضای جامعه توزیع گردید. داده های جمع آوری شده با استفاده از تکنیک مدلسازی معادلات ساختاری در نرم افزار آموس مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان می دهد که مدل برآوردشده از برازندگی خوبی به داده ها برخوردار است، و همه فرضیه های تحقیق مورد تأیید قرار می گیرد. به طور مشخص، تأثیر محتوای تبلیغی رسانه اجتماعی بر تصویر لذت گرایانه تأیید می شود؛ تأثیر محتوای تبلیغی رسانه اجتماعی بر تصویر کارکردگرایانه تأیید می شود؛ محتوای ترفیعی رسانه اجتماعی بر تصویر لذت گرایانه تأثیر معنادار دارد؛ محتوای ترفیعی رسانه اجتماعی بر تصویر کارکردگرایانه تأثیر معنادار دارد؛ تصویر لذت گرایانه برند به طرز معناداری بر قصد رفتاری اثر می گذارد؛ و معناداری تصویر کارکردگرایانه برند بر قصد رفتاری نیز تأیید می گردد. بر مبنای این نتایج، بیشترین اثرات را محتوای ترفیعی بر تصویر کارکردگرایانه (۴۸/۰) و تصویر کارکردگرایانه بر قصد رفتاری (۷۰/۰) دارند.
کاربرد تئوری انتخاب ویلیام گلسر در سرعت بخشیدن به شکل گیری هویت معلمان زبان انگلیسی ایرانی
حوزههای تخصصی:
هدف این مطالعه موردی بررسی چگونگی سرعت بخشیدن تفکر بازخوردی گروهی قدردانی شده در شکل گیری هویت حرفه ای معلمان زبان انگلیسی در طول پنج هفته دوره های آفلاین آموزش حرفه ای معلمان در ایران است. سه معلم زبان انگلیسی که در این دوره ها شرکت کرده بودند و در طول فعالیت های تفکر بازخوردی در یک گروه حضور داشتند، در این تحقیق مشارکت کردند. داده ها در قالب روایت ها از طریق بحث های گروهی متمرکز با شرکت کنندگان به دست آمد. از روش تجزیه وتحلیل موضوعی برای دستیابی به موضوعات پیداشده درمورد تأثیر تفکر بازخوردی در سرعت بخشیدن به شکل گیری هویت حرفه ای معلمان استفاده شد. یافته های تحقیق نشان دادند که تفکر بازخوردی گروهی قدردانی شده از طریق به یادآوری تجربیات حرفه ای، مشارکت برابر، ارتباط متقابل و مثبت گرا بودن، به شکل گیری هویت حرفه ای معلمان سرعت می بخشد. تفکر بازخوردی گروهی، شخصی، قدردانی شده و داده محور باعث پرورش فردیت مثبت می شود. ضروری است که تفکرات بازخوردی مرتبط با هویت در دوره های حرفه ای معلمان گنجانده شود تا به معلمان در پرورش و پاک سازی شغل حرفه ای آن ها کمک شود.
رویکردی نو در کاهش بار روانی امتحان و افزایش یادگیری در آموزش مهندسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش مهندس ایران سال ۲۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۹۹
27 - 42
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، تجربه اجرای یک امتحان پایان نیمسال با روشی نوین در دانشکده فنی دانشگاه تهران با حضور 38 دانشجو به اشتراک گذاشته می شود. در این روش، دانشجویان در میانه امتحان به مدت ۵ دقیقه از کلاس خارج و با یکدیگر در مورد امتحان و سؤالات امتحان مشورت کردند. سپس با آرامش و کاهش اضطراب به جلسه امتحان بازگشتند و امتحان را به پایان رساندند. مقایسه نمرات امتحان با سال های گذشته نشان داد که متوسط نمرات، تغییر قابل ملاحظه ای نداشته است. یک سال بعد از برگزاری این امتحان، تصمیم گرفته شد با دانشجویانی که درس را گذرانده بودند، در مورد سؤالات مختلف مصاحبه صورت گیرد. نتایج مصاحبه نشان داد که از نظر دانشجویان، تنش معمول امتحان به هیجان و انرژی مثبت در یادگیری تبدیل شده است و بعد از گذشت یک سال نیز بسیاری از نکات و سؤال های امتحان را به خاطر داشتند. استفاده از روش های سازگار با روحیه دانشجویان و یا روش های جدید برای کاهش بار روانی امتحانات می تواند موضوعی جالب برای پژوهش در آموزش مهندسی باشد و باعث افزایش اشتیاق دانشجویان به آموزش مطلوب در مهندسی گردد. روش نوآورانه مورد بحث در این تحقیق، اولین بار در جهان در چارچوب یک درس انجام شده است و می تواند بازخوردهای مثبت و منفی داشته باشد. امید است که پس از انتشار مقالات مرتبط به موضوع این ایده، پژوهشگران آموزش مهندسی بیشتر به این قبیل ایده های نوآورانه توجه کنند و آن را بهبود بخشند. این تحقیق همچنین می تواند پس از رفع مشکلات احتمالی، در سطح گسترده ای به کار گرفته شود و به کاهش فشار روانی دانشجویان ناشی از آزمون های پایان نیمسال و نیز ارتقای آموزش مهندسی کمک نماید.
رابطه انگیزش پیشرفت تحصیلی با ویژگی های حرفه ای معلمان مدارس هوشمند(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر برای بررسی رابطه انگیزش پیشرفت تحصیلی با ویژگی های حرفه ای معلمان مدارس هوشمند شهرستان بیرجند انجام شد. روش کار: این پژوهش توصیفی به بررسی همبستگی و روابط بین مولفه های متغیر پیش بین (ویژگی های حرفه ای معلمان) با متغیر ملاک (انگیزش پیشرفت تحصیلی دانش آموزان) می پردازد.روش نمونه گیری چند مرحله ای می باشد و تعداد کل معلمان مدارس انتخابی در هر مدرسه 22 نفر بودند . تعداد کل دانش آموزان نیز300 نفر در دبیرستان دخترانه و تعداد 270 نفر در دبیرستان پسرانه بودند .داده ها با استفاده از پرسشنامه انگیزه تحصیلی لپر و همکاران(2005) وپرسشنامه ویژگی های حرفه ای معلمان دولتی و همکاران(1394) جمع آوری شدند. یافته ها: ضرایب همبستگی پیرسون نشان داد که بین متغیرهای مهارت معلم در ایجاد محیط یاددهی و یادگیری مبتنی بر فناوری، مهارت معلم در ایجاد ارتباط مبتنی بر فناوری، مهارت معلم در کاربست فاوا با انگیزه پیشرفت دانش آموزان مدارس هوشمند شهرستان بیرجند همبستگی معناداری وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نیز نشان داد انگیزه پیشرفت دانش آموزان بر اساس ویژگی های حرفه ای معلم قابل پیش بینی است. نتیجه گیری: از مدارس هوشمند انتظار می رود بر عوامل تاثیر گذار بر ویژگی ها و وظایف و توانایی معلم به خصوص در سه حیطه ،مهارت های معلم در ایجاد محیط یاددهی و یادگیری مبتنی برفناوری،مهارت های معلم در ایجاد ارتباط مبتنی بر فناوری،مهارت های معلم در کاربست فاوا توجه ویژه داشته باشند.