فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۲۱ تا ۱٬۰۴۰ مورد از کل ۱۸٬۱۷۸ مورد.
منبع:
Psychological Research in Individuals with Exceptional Needs (PRIEN), Vol. ۲ No. ۲ (۲۰۲۴) : Serial Number ۶
12-19
حوزههای تخصصی:
This study aimed to explore the emotional and cognitive effects of long-term antipsychotic medication use. By understanding these impacts, the study seeks to provide a comprehensive view of the lived experiences of individuals who have been on antipsychotic medications for extended periods, highlighting both the benefits and the potential challenges. A qualitative research design was employed using a phenomenological approach to capture in-depth personal experiences. A purposive sampling method recruited 26 participants who had been on antipsychotic medications for at least five years. Data were collected through semi-structured interviews, which were transcribed verbatim and analyzed using thematic analysis to identify common themes and patterns in the participants' experiences. The study achieved theoretical saturation, ensuring that no new themes emerged from the data. The analysis revealed four main themes: emotional impact, cognitive effects, daily functioning, and social interaction. Participants reported significant emotional blunting, including reduced pleasure and emotional responsiveness, alongside cognitive impairments such as memory deficits and diminished attention span. Challenges in daily functioning, such as difficulties in managing routine activities and occupational tasks, were prominent. Social interactions were also affected, with participants experiencing reduced social engagement, dependency on support networks, and stigma related to medication use. These findings are consistent with previous studies, underscoring the profound impact of long-term antipsychotic use on various aspects of life. Long-term use of antipsychotic medications, while essential for managing severe psychiatric conditions, is associated with significant emotional and cognitive side effects that impact patients' quality of life. Healthcare providers should be aware of these effects and engage in regular assessments and open communication with patients to address and mitigate these challenges. Personalized treatment approaches, psychoeducation, and support groups can enhance patients' well-being and treatment adherence.
شناسایی و ارزیابی مناطق مستعد برگزاری گردش علمی در آموزش جغرافیا (مطالعه موردی: منطقه قمیشلو در غرب استان اصفهان)
حوزههای تخصصی:
جغرافیا علمی ترکیبی و کل نگر بوده و تلاش دارد پدیده های طبیعی و انسانی را در ارتباط با یکدیگر و در قالب یک مجموعه واحد مورد مطالعه قرار دهد. برای تدریس این علم، یکی از بهترین روش ها انجام گردش علمی است. هدف از این پژوهش ارزیابی قابلیت های منطقه قمیشلو در غرب استان اصفهان جهت معرفی آن به عنوان یکی از مقاصد گردش علمی به استادان و معلمان رشته جغرافیا بوده است. برای این منظور از روش تحقیق اسنادی و مطالعات میدانی در قالب مشاهده و مصاحبه استفاده شده و داده های به دست آمده توصیف و تحلیل شده اند. نتایج به دست آمده نشان می دهند که این منطقه از نظر زمین شناسی، زمین پیکرشناسی، معدنی، اقلیمی، تنوع زیستی و تاریخی دارای پتانسیل مناسبی بوده که می توان از آن به عنوان یک کارگاه آموزش جغرافیا جهت توصیف و تحلیل ارتباط متقابل بین پدیده های طبیعی و انسانی در سه بعد شناختی، مهارتی و نگرشی بهره برد. با توجه به ویژگی های خاص این منطقه و همچنین سهولت دسترسی به آن، توصیه می شود که استادان و دبیران آموزش جغرافیا برگزاری گردش علمی در این منطقه را در اولویت قرار دهند.
شناسایی و تحلیل صلاحیت حرفه ای معلمان آموزش و پرورش استثنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نظریه و عمل در تربیت معلمان سال ۹ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۷
124 - 109
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: هدف پژوهش حاضر شناسایی و تحلیل مؤلفه ها و ابعاد صلاحیت حرفه ای معلمان مدارس استثنایی است. روش ها : روش پژوهش توصیفی از نوع پیمایشی است و جامعه آماری آن کلیه معلمان آموزش وپرورش استثنائی شهر تهران در سال تحصیلی 1400-1399 مشغول به تدریس می باشد که تعداد آن ها برابر 559 نفر بود. بر اساس فرمول کوکران 228 نفر از جامعه آماری با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای و بر مبنای جنسیت به عنوان نمونه انتخاب شد. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه محقق ساخته ای بود که روایی محتوایی آن با استفاده از روش دلفی توسط 7 نفر از صاحب نظران آموزش وپرورش استثنایی و با سه بار ارسال پرسشنامه تأمین شد و پایایی آن با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ 87/0 به دست آمد. برای تجزیه وتحلیل از روش های آماری توصیفی و آمار استنباطی (تحلیل عامل اکتشافی)، به کمک نرم افزار SPSS.26 استفاده شد. یافته ها: یافته های پژوهش دلالت بر این داشت که ابعاد اصلی صلاحیت های معلمان مدارس استثنایی، به ترتیب اولویت و اهمیت در چهار گروه «صلاحیت های آموزشی-رفتاری»، «توانمندی های حرفه ای و عمومی»، «صلاحیت های برنامه ریزی و آمادگی» و در نهایت «صلاحیت های مدیریت و سازمان دهی» قابل معرفی است. همچنین، مهم ترین مؤلفه هایی که لازم است مورد توجه معلمان مدارس استثنایی قرار گیرد به ترتیب اولویت شامل «تأثیر رعایت شعائر اسلامی و هنجارهای جامعه و گسترش و تقویت اخلاق اسلامی در محیط کار»، «ایجاد انگیزه در دانش آموزان استثنائی از طریق فعال نمودن آنان در کلاس درس»، «ایجاد محیطی لذت بخش و آرام در کلاس درس، همراه با شوخی و تفریح، با پرهیز از هرگونه زیاده روی»، « تحمل عقاید نو و غیر عادی دانش آموزان استثنائی» و «مسئولیت پذیر بودن معلمان استثنائی در قبال آینده جامعه و دانش آموزان استثنائی» است. نتیجه گیری: بدون تردید معلم فردی است که می تواند بیشترین تأثیر را بر جریان تربیتی دانش آموزان استثنایی در مدارس داشته باشد. بنابراین؛ شناخت از توانایی ها و صلاحیت های حرفه ای معلم برای یادگیری بهتر یادگیرندگان استثنایی امری ضروری است.
دلالت های تربیتی ایده جدال دو اسلام در اندیشه امام خمینی برای تربیت اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نظریه و عمل در تربیت معلمان سال ۹ ویژه نامه ۱۴۰۳
17 - 33
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: طرح مفهوم جدال دو اسلام از سوی امام خمینی (ره) که دو نوع اسلام متضاد با یکدیگر را توصیف می کرد، نوعی بیداری نسبت به قرائت های متعدد اسلام ایجاد کرد. مرزکشی میان اسلام ناب و اسلام آمریکایی، می توانست به عرصه تربیت اسلامی نیز کشیده شود؛ اما مشاهده می شود که در تربیت اسلامی، مبارزه و جدال درونی میان دو اسلام که مبارزه با تحجر و غرب زدگی را درون خود دارد، نادیده گرفته شده و باعث بروز اعوجاجاتی در تبیین تربیت اسلامی شده است. مرور صورت بندی جدال دو اسلام در اندیشه امام، می تواند در تبیین روش های تربیت اسلامی ناب کمک کننده باشد. هدف این پژوهش استخراج دلالت هایی برای تربیت اسلامی از ایده جدال دو اسلام در اندیشه امام است. روش ها : با روش تحلیل مفهومی جلد 21 صحیفه امام، مفهوم اسلام ناب و جدال دو اسلام تبیین شده و سپس با استفاده از روش استنتاجی، دلالت های تربیتی این مفهوم برای تربیت اسلامی تبیین شده است. یافته ها: یافته های این پژوهش مؤلفه های اصلی اسلام ناب و مفهوم جدال دو اسلام که مبانی دین شناختی امام خمینی (ره) را بیان می کند تبیین کرده و سپس مبتنی بر این مؤلفه ها، دلالت های تربیتی ایده جدال دو اسلام استخراج شده است. نتیجه گیری: اسلام ناب و اسلام آمریکایی، آموزه های متضادی دارند که نمی توان صرفاً با شناخت ایجابی از اسلام ناب، به تربیت اسلامی ناب دست یافت. مرزکشی با اسلام آمریکایی، از لوازم ضروری برای تربیت اسلامی است.
تدوین و اعتباریابی بسته آموزشی کنترل اعتیاد به بازی های آنلاین در نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو بر آموزش کودکان سال ۶ تابستان ۱۴۰۳شماره ۲
82 - 94
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: هدف پژوهش تدوین و اعتباریابی بسته آموزشی کنترل اعتیاد به بازی های آنلاین در نوجوانان بود.روش پژوهش: این مطالعه از نظر هدف، کاربردی و از نظر شیوه اجرا، کیفی بود. رویکردهای آموزشی و درمانی 14 مشاور خبره در زمینه اعتیاد به بازی های آنلاین شهر اهواز در سال 1402 طبق اصل اشباع نظری گردآوری شد. ابزار پژوهش مصاحبه با خبرگان بود؛ به طوری که پس از طراحی سازه اعتیاد به بازی های آنلاین، اهداف، تکنیک ها و تکالیف بسته آموزشی طراحی و برای ارزیابی روایی محتوایی نظر 12 هیات علمی و درمانگر دارای تحصیلات تکمیلی در زمینه اعتیاد به بازی های آنلاین بررسی شد. داده ها با روش های کدگذاری باز و محوری و ضرایب نسبت روایی محتوایی و شاخص روایی محتوایی تحلیل شدند.یافته ها: نتایج نشان داد که محتوای هر جلسه شامل سه بخش اهداف، تکنیک ها و تکالیف خانگی بود که شامل 10 جلسه 45 دقیقه ای است که 8 جلسه به صورت فردی و گروهی بر روی نوجوانان و 2 جلسه به صورت گروهی بر روی والدین اجرا می شود. علاوه بر آن، نسبت روایی محتوایی و شاخص روایی محتوایی برای سه گام ایجاد آمادگی برای تغییر رفتار، رفع زمینه ها از طریق خانواده و محتوای آموزشی برنامه عملی به ترتیب با 83 و 75 درصد حاکی از روایی محتوایی مناسب بودند.نتیجه گیری: بسته آموزشی کنترل اعتیاد به بازی های آنلاین در نوجوانان می تواند در کنار سایر بسته های آموزشی به عنوان روشی موثر مورد استفاده قرار گیرد.
تدوین مدل علی بهزیستی روانشناختی مبتنی بر تاب آوری با میانجی گری مهارت های ارتباطی بین فردی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو بر آموزش کودکان سال ۶ پاییز ۱۴۰۳شماره ۳
250 - 263
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر، تعیین برازش مدل علی بهزیستی روانشناختی مبتنی بر تاب آوری و ابراز وجود با میانجی گری مهارت های بین فردی و ذهن آگاهی است. جامعه آماری پژوهش شامل دانشجویان مقاطع مختلف رشته روانشناسی واحدهای تهران شمال و تهران شرق دانشگاه آزاد شهر تهران در سال تحصیلی 1401-1402 بودند که به روش نمونه گیری تصادفی نمونه ای به تعداد 495 نفر از دانشجویان انتخاب شدند. از پرسشنامه های 18 سوالی استاندارد بهزیستی روانشناختی ریف (1989)، 25 سوالی تاب آوری کونور و دیویدسون (2005)(CD-RIS) و 15 سوالی مهارت های ارتباطی بین فردی ماتسون(1983) استفاده شد. فرضیه های پژوهش با روش معادلات ساختاری و تحلیل مسیر با نرم افزارPLS تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان داد تاب آوری با ضریب تاثیر (497/0) بر بهزیستی روان شناختی تاثیر معنادار و مستقیم دارد. همچنین، تاب آوری با میانجی گری مهارت های بین فردی بر بهزیستی روان شناختی تاثیر غیرمستقیم دارد(P</05). می توان نتیجه گرفت افزایش مهارت های فردی و تاب آوری به ارتقای بهزیستی روانشناختی دانشجویان منجر می شود، لذا دانشگاه ها باید بر روی توسعه تاب آوری و مهارت های بین فردی بیشتر فعالیت کنند.
بررسی الگوی ساختاری خردمندی براساس سازگاری هیجانی و انسجام خود با تأکید بر نقش میانجی تجربه شیفتگی در دانشجویان دختر مقطع کارشناسی دانشگاه طلوع مهر قم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر، ارائه ی الگوی ساختاری ساختاری خردمندی براساس سازگاری هیجانی و انسجام خود با تأکید بر نقش میانجی تجربه شیفتگی بود. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی (معادلات ساختاری) بود. از میان دانشجویان دختر مقطع کارشناسی دانشگاه طلوع مهر قم 200 نفر، با توجه به ملاک های ورود و خروج به شیوه نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش شامل مقیاس خردمندی آردلت (2003)، مقیاس سازگاری هیجانی رابیو و همکاران (2007)، مقیاس حس انسجام آنتونووسکی (1987) و مقیاس تجربه شیفتگی جکسون و اکلند (2002) بود. به منظور تحلیل مدل پژوهش از مدل معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار AMOS24 استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که سازگاری هیجانی (001/0=P، 54/0 β =)، انسجام خود (017/0=P، 30/0 β =) و تجربه شیفتگی (016/0=P، 30/0 β =) دارای اثر مثبت و معنی داری بر خردمندی بودند. انسجام خود اثر مثبت و معنی داری بر تجربه شیفتگی داشت (001/0=P، 34/0 β =)؛ اما سازگاری هیجانی (698/0=P، 06/0 β =) دارای اثر معنی داری بر تجربه شیفتگی نبود. نتایج غیرمستقیم مدل پژوهش نشان داد که انسجام خود از طریق میانجی گری تجربه شیفتگی اثر غیرمستقیم بر خردمندی داشت؛ اما سازگاری هیجانی از طریق میانجی گری تجربه شیفتگی اثر غیرمستقیم بر خردمندی نداشت. در مجموع نتایج نشان داد که مدل از برازش مطلوبی برخوردار بود. نتیجه گیری: از این رو، می توان با تدوین مداخلات روان درمانی ازطریق تأثیرگذاری بر متغیرهای سازگاری هیجانی، انسجام خود و تجربه شیفتگی، اثربخشی این متغیرها بر خردمندی را بررسی کرد.
نقش تعدیل کنندگی سن و وضعیت تاهل در رابطه بین وظیفه شناسی با اهداف پیشرفت در دانشجویان دانشگاه بابل عراق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو بر آموزش کودکان سال ۶ زمستان ۱۴۰۳شماره ۴
235 - 245
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: تعیین نقش متغیرهای مختلف برای اهداف پیشرفت در دانشجویان از موضوعات پژوهشی مهم است. پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه وظیفه شناسی با اهداف پیشرفت با توجه به نقش تعدیل کننده سن و وضعیت تاهل در دانشجویان شهر بابل در کشور عراق اجرا شد. روش پژوهش: روش پژوهش همبستگی در قالب تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی است. جامعه آماری پژوهش، شامل کلیه دانشجویان شهر بابل در کشور عراق بود. از جامعه آماری مورد اشاره، 258 نفر به صورت در دسترس انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه وظیفه شناسی (کاستا و مک کرا، 2008)، پرسشنامه اهداف پیشرفت (میدگلی و همکاران، 1998)، سن و وضعیت تاهل جمع آوری شد. برای تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی از طریق نرم افزار 26.SPSS استفاده گردید. یافته ها: نتایج نشان داد که بین وظیفه شناسی و سن با اهداف پیشرفت رابطه مثبت و معناداری وجود دارد (01/0>p). نتایج تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی نشان داد که سن رابطه وظیفه شناسی با اهداف پیشرفت را تعدیل نمی کند، اما وضعیت تاهل رابطه بین وظیفه شناسی با اهداف پیشرفت را تعدیل می کنند (01/0>p). نتیجه گیری: بر اساس نتایج مطالعه حاضر می توان نتیجه گرفت که وظیفه شناسی در کنار سن و وضعیت تاهل متغیرهای با اهمیتی برای افزایش سطح اهداف پیشرفت در دانشجویان عراقی هستند.
شناسایی عناصر برنامه درسی دانشگاهی بر مبنای شایستگی های کارآفرینانه دانشجویان (مورد مطالعه: دانشگاه های جامع دولتی شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کارآفرینی، موجب خلق ارزش از ایده ها می شود همچنین یکی از راهکارهای مؤثر برای کاهش تعداد بیکاران محسوب می شود. بر خلاف دیدگاه سنتی ، امروز بسیاری از ویژگی های کارآفرینانه که موجب افزایش احتمال کارآفرین شدن یک فرد می شود را می توان بصورت اکتسابی و از طریق آموزش در فرد پرورش یابد. بنابراین یکی نظام آموزشی نقش مهم و تأثیرگذاری در توسعه کارآفرینی کشورها دارد. در این راستا بیشتر دانشگاه های کشورهای پیشرفته آموزش کارآفرینی را در برنامه های درسی خود گنجانده اند مطالعه حاضر با هدف شناسایی عناصر برنامه درسی دانشگاهی بر مبنای شایستگی های کارآفرینانه دانشجویان انجام شد. این پژوهش به روش کیفی و با رویکرد تحلیل مضمون صورت گرفته است. ابزار پژوهش مصاحبه نیم ساختارمند با خبرگان و متخصصین حوزه کارآفرینی در دانشگاه های جامع دولتی شهر تهران انجام شد. نمونه گیری به روش گلوله برفی و تا رسیدن به اشباع نظری صورت گرفت. داده های به دست آمده از انجام 25 مصاحبه به استفاده از تحلیل محتوای مضمون کدگذاری و به کمک نرم افزار مکس کیودا ترسیم شد. به منظور دستیابی به صحت و اعتبار مطالعه معیارهای اعتبار پذیری و اعتمادپذیری مورد توجه و استفاده قرار گرفت. مهم ترین عناصر برنامه درسی شایستگی های کارآفرینانه استخراج شده شامل: ساختارآفرینی، صلاحیت پروری، راهبرد آموزشی، تکنیک های اندازه گیری، ویژگی های یاددهنده، ویژگی های یادگیرنده و محیط یادگیری بود. چارچوب تدوین شده برای برنامه درسی آموزش عالی، با تمرکز بر شکل و ساختار کلی فرایندهای آموزشی و تأثیر طراحی آن براشتغال پذیری، دانشجویان را در مسیر آموزش های عملی و هدایت به سمت بازار کار سوق می دهد به گونه ای که دانشجویان یک سفر توسعه یافته و منسجم از فرایند دانش، نگرش و مهارت را تجربه می کنند که برای آنها معنی دار است.
اثربخشی بسته نمایش درمانی بر مبنای ذهنی سازی بر تنظیم هیجان کودکان با اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش اثربخشی بسته نمایش درمانی بر مبنای ذهنی سازی بر تنظیم هیجان کودکان با اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی بود. روش پژوهش: روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان سنین 9 تا 11 سال با اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی شهر زنجان در سال 1402 - 1401 بود. حجم نمونه شامل 30 نفر بود ) 15 نفر گروه آزمایشی و 15 نفر گروه گواه( که از جامعه آماری به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب شده و در 2 گروه آزمایشی و گواه جایگماری شدند. برای گروه آزمایشی، بسته نمایش درمانی بر مبنای ذهنی سازی اجرا شد درحالی که گروه گواه در فهرست انتظار باقی ماند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی کانرز ) 2007 ( و پرسشنامه تنظیم هیجان برای کودک و نوجوان ) 2012 ( بود. یافته ها: نتایج نشان داد که نمایش درمانی بر مبنای ذهنی سازی بر بهبود تنظیم هیجان در مراحل پس آزمون و پیگیری تأثیر معنا دار داشته است ) 01 / .)P>0 نتیجه گیری: یافته های این پژوهش اطلاعات مفیدی را در ارتباط با بسته نمایش درمانی بر مبنای ذهنی سازی فراهم می کند و مشاوران و روان شناسان می توانند برای بهبود تنظیم هیجان در کودکان با نارسایی توجه/ بیش فعالی از این مداخله استفاده نمایند.
تدوین و اعتباربخشی مدل مناسب سنجش بهره وری: با رویکرد تحول دیجیتالی در فرایندهای سازمانی آموزش و پرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تدوین و اعتباربخشی مدل مناسب سنجش بهره وری: با رویکرد تحول دیجیتالی در فرایندهای سازمانی آموزش و پرورش استان مازندران می باشد. روش تحقیق بخش کیفی، تحلیل محتوا با مقوله بندی استقرایی وگردآوری داده ها به تعداد 12 نفر به روش مصاحبه نیمه ساختار یافته تا حصول به اشباع نظری، به شیوه غیرتصادفی و تکنیک گلوله برفی انتخاب شدند. در فاز دوم تحقیق با رویکرد کمی با هدف برازش الگوی مفهومی حاصل از فاز کیفی انجام گرفت با مقوله بندی استقرایی، پرسشنامه طراحی، تدوین و توزیع گردید. نتایج بخش کیفی نشان داده است ابعاد پرسشنامه سنجش بهره وری: با رویکرد تحول دیجیتالی در 5 مولفه اصلی تحول پشتیبانی دیجیتالی، تحول نیروی انسانی دیجیتالی، تحول در مدیریت دیجیتالی، تحول در نرم افزار دیجیتالی و تحول در سخت افزار دیجیتالی در سطح کوچکتر از 01/0 معنادار می باشند. در بخش کمی نیز تحلیل عاملی تاییدی نشان داد که میزان بارعاملی بین سوالات پرسشنامه و متغیرهای مکنون مربوط به خود بلحاظ آماری معنادار بوده وهمچنین نتایج شاخص های برازش مدل و همچنین مقدار آلفای کرونباخ در سطح مطلوب و قابل استنادی قرار دارد. بنابراین می توان بیان کرد که میزان تحقق رویکرد تحول دیجیتالی در فرایندهای سازمانی آموزش و پرورش استان مازندران کمتر از مقدار مطلوب می باشد.
چالش های فرا روی معلمان مهارت آموز و ارائه راهکار براساس تجارب زیسته آن ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه ریزی آموزشی دوره ۱۳ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۵
159 - 190
حوزههای تخصصی:
هدف: اقدامات در آموزش و پرورش زمانی منجر به دستیابی به هدف مورد نظر خواهد شد که برنامه ریزی صحیحی برای آن صورت گیرد. هدف پژوهش حاضر، شناسایی و تحلیل چالش های فراروی معلمان ماده 28 و راهکاریابی برای این چالش ها بر اساس تجارب زیسته آن هادر جهت تحول در برنامه ریزی آموزشی برای آنان بود.روش شناسی: رویکرد پژوهش، کیفی و استراتژی پژوهش پدیدارشناسی از نوع 4 مرحله ای ون مانن بود. جهت جمع آوری داده ها، از ابزار مصاحبه ساختاریافته محقق ساخته بهره برده شد. میدان پژوهش شامل سری نهم از معلمان مهارت آموز استان کردستان در سال تحصیلی1403-1402 به تعداد 150 نفر بود که با ملاک اشباع یافتگی داده ها تعداد 27 نفر انتخاب شدند.یافته ها: یافته ها در دو گام حاصل شد: گام نخست، شامل چالش های پیش روی معلمان ماده 28 بود که در این راستا، 5 مورد مضامین فراگیر، 15 مورد مضامین سازمان دهنده و 117 مضمون پایه حاصل شد. مضامین سازمان دهنده در ارتباط با چالش های ارزشیابی، چالش های مدیریتی، دانش تخصصی و کلاسداری معلم، چالش های دوره ی پودمان، چالش های اداری، چالش های مربوط به برگزاری دوره های ضمن خدمت، ارتباط با اولیا و دانش آموزان و چالش های امکانات و تجهیزات آموزشی مدارس هستند. در گام دوم راهکارهای معلمان ماده 28 برای رفع چالش ها بیان شد. یافته های این گام شامل 5 مورد مضامین فراگیر، 13 مضامین سازمان دهنده و 109 مضمون پایه بود. مضامین سازمان دهنده عبارت اند از: راهکارهای حوزه روش و ابزارهای تدریس، توانمند کردن معلمان، راهکارهای حوزه ارزشیابی، کیفیت بخشی به پودمان های دانشگاه، راهکارهای مربوط به امورات اداری، کیفیت بخشی به دوره های ضمن خدمت، ارتباط مؤثر با اولیا و دانش آموزان و تجهیز مدارس به تمام امکانات آموزشی هستند.نتیجه گیری و پیشنهادها: یافته ها حاکی از عدم آمادگی معلمان ماده 28 برای آموزش و کیفیت پایین دوره پودمان است که باعث ایجاد ترس و اضطراب در نومعلمان و پایین آمدن کیفیت آموزش و یادگیری شده است. در این راستا توانمند کردن معلمان و تلاش کارکنان نظام های آموزشی در پویایی و توسعه در نظام آموزشی نقش بسزایی دارد. بنابراین با توجه به چالش های فراروی معلمان ماده 28 پیشنهاد می شود برنامه ریزی آموزشی کنونی آنان بر مبنای یافته ها، متحول گردد.نوآوری و اصالت: باتوجه به اینکه تاکنون چالش های فراروی معلمان ماده 28 مورد بررسی قرار نگرفته است، پژوهش حاضر به بررسی تجارب زیسته معلمان ماده 28 از چالش های فراروی آن ها و ارائه راهکارهایی برای این چالش ها می پردازد.
ارائه ی مدل سرمایه اجتماعی تعالی محور در آموزش متوسطه با رویکرد فرا ترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه ریزی آموزشی دوره ۱۳ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۵
275 - 300
حوزههای تخصصی:
هدف: جوامعی که به سمت دانش بنیان حرکت می کند توسعه سرمایه اجتماعی جایگاه ویژه ای در توسعه پایدار دارد یکی از زمینه های مهم برای شکل دهی توسعه سرمایه اجتماعی آموزش و پرورش می باشد و هدف پژوهش حاضر، ارائه الگوی سرمایه اجتماعی تعالی محور در آموزش متوسطه بوده است.روش شناسی: در این پژوهش با کاربست روش فراترکیب کیفی، تعداد 66 مقاله علمی پژوهشی منتخب در زمینه سرمایه اجتماعی تعالی محور با طرح نظام مند الگوی هفت مرحله ای (Sandusky & Barroso, 2006) تحلیل و صورتبندی گردید.یافته ها: دستاوردهای حاصله در قالب چهار مقوله اصلی و بیست و هفت شاخص دسته بتدی شدند که عبارتند از: (1) پیشایندهای سرمایه اجتماعی تعالی محور در عرصه های سرمایه فردی (شامل: نگرش، توانمندی ها و شایستگی ها)، دارایی های درون سازمانی (شامل: محیط سازمانی سالم، مدیریتی و ساختاری) و عوامل برون سازمانی (شامل: ارتباطات و مشارکت های مدنی، فرهنگ شهروندی و مسئولیت پذیری اجتماعی، سرمایه والدین و خانواده، فضای سیاسی و سیاست های دولت)، (2) راهبردی های سرمایه اجتماعی تعالی محور (شامل: آموزش و بهسازی منابع انسانی، یادگیری سازمانی، مدیریت اطلاعات و دانش، ارتباط میان فردی و شبکه سازی)، (3) مولفه های سرمایه اجتماعی (شامل: اعتماد، مشارکت اجتماعی، تعامل اجتماعی، حمایت اجتماعی)، (4) پیامدهای سرمایه اجتماعی تعالی محور در عرصه های فردی (شامل: رضایت شغلی، توسعه ظرفیت و توانمند سازی، سلامت روانی)، پیامد سازمانی (شامل: بهبود کیفیت آموزشی، سلامت سازمانی، ارتقای سرمایه فکری، تقویت ارتباط خانواده با مدرسه، پیامد فراسازمانی (شامل: بهبود سبک زندگی).نتیجه گیری و پیشنهادها: نتایج این پژوهش بر ضرورت برنامه ریزی برای توسعه سرمایه اجتماعی تعالی محور در آموزش متوسطه تاکید دارد. با این حال نیاز به انجام پژوهش های بیشتر به ویژه با استفاده از روش های ترکیبی احساس می شود.نوآوری و اصالت: این مطالعه تحلیلی جدید از سرمایه اجتماعی برای توسعه تعالی مدارس است که ترسیم مدل توسعه سرمایه اجتماعی تعالی محور به منظور چارچوبی برای برنامه ریزی آموزش متوسطه ارائه می دهد
تدوین پرسش نامه آگاهی معلمان از نارساخوانی و بررسی روایی سازه آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: خوانش پریشی یا نارساخوانی رایج ترین اختلال یادگیری در کودکان مدرسه ای است که به دقت مطالعه و بررسی شده است. این بیماری با اختلال بارزی در رشد و پیشرفت مهارت خواندن توصیف می شود. پژوهش حاضر به منظور تدوین و بررسی روایی سازهی پرسش نامه ی آگاهی معلمان از نارساخوانی (TAD) انجام شد.روش پژوهش: پرسش نامه ی حاضر تهیه و بین 416 معلم ابتدایی در مدارس دولتی استان خراسان رضوی که به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شده بودند، توزیع شد. برای اثبات درستی ساختار آزمون، از نرم افزار SPSS جهت انجام تحلیل عاملی اکتشافی (EFA) و برای برآورد عامل پذیری ماتریس میان همبستگی از دو آزمون کفایت نمونه گیری کایزر- مایر- اولکین (KMO)و آزمون کروی بودن بارتلت استفاده شد. جهت انجام تحلیل عاملی تأییدی (CFA) نیز از نرم افزار LISREL استفاده شد.یافته ها: نتیجه ی آزمون ها نشان داد که مدل عاملی مناسب بوده است. همچنین، نتیجه ماتریس سازه ی چرخشی نشان داد که دانش و شناخت معلمان از مشکلات مربوط به سطح پایین پردازش، مشکلات واژگانی، نداشتن تمرکز و مشکلات رمزگشایی واژگان در دانش آموزان چهار عامل اصلی موجود در این آزمون است.نتیجه گیری: پرسش نامه ی آگاهی معلمان از نارساخوانی تدوین شد و روایی سازه ی آن مورد بررسی قرار گرفت و نتایج آماری به دست آمده بررسی شد که نشان داد پرسش نامه ی تهیه شده دارای پایایی و روایی و اعتبار مناسب جهت سنجش آگاهی معلمان از نارساخوانی می باشد. در نهایت مفاهیم ضمنی ارائه گردید.
بررسی کیفیت زندگی براساس پذیرش بی قید و شرط، نیرومندی «من » و سلامت معنوی با میانجیگری استرس والدگری مادران دارای فرزند نابینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: یکی از شایع ترین معلولیت ها در سراسر جهان، نابینایی است. افزون بر مشکلاتی که خود کودکان به واسطه مشکل نابینایی خویش تجربه می کند، مادران آنها نیز مشکلات هیجانی، روان شناختی و زناشویی مختلفی را تجربه می کنند این پژوهش با هدف بررسی کیفیت زندگی براساس پذیرش بی قید و شرط، نیرومندی ایگو و سلامت معنوی با میانجیگری استرس والدگری مادران دارای فرزند نابینا شهرستان های غرب استان مازندران انجام شده است. روش: پژوهش حاضر، پژوهش کاربردی و از نوع همبستگی می باشد جامعه آماری پژوهش حاضر، شامل تمامی مادران کودکان نابینا و شهرستان های تنکابن، رامسر، عباس آباد، چالوس در سال 1402 بودند، که با توجه به تعداد شاخص های آزاد، جمعاً نمونه ای به حجم 233 مادر با استفاده از روش نمونه گیری و در دسترس درنظر گرفته است. ابزار گردآوری اطلاعات شامل پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی-فرم کوتاه ) 2005 (، مقیاس استرس در روابط والد-فرزند آبدین ) 1990 (، پرسشنامه پذیرش بی قید و شرط چمبرلین و ها گا ) 2001 (، پرسشنامه سلامت معنوی ) 1982 (، پرسشنامه قدرتمندی ایگو روکس و همکاران ) 2003 ( بود. تحلیل داده ها توسط نسخه 24 نرم افزار SPSS و PLS3 و با استفاده از روش، تحلیل مدل یابی معادلات ساختاری ) SEM (و مقدار بوت استرپ انجام شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که کیفیت زندگی براساس پذیرش بی قید و شرط، نیرومندی ایگو و سلامت معنوی با میانجیگری استرس والدگری مادران دارای فرزند نابینا برازش مطلوب دارد. با توجه به نتایج آزمون بوت استرپ مشخص است که نقش میانجی استرس والدگری در رابطه پذیرش بی قید و شرط، نیرومندی ایگو و سلامت معنوی با کیفیت زندگی پذیرفته می شود. نتیجه گیری: با توجه به تاثیرگذاری متغیرهای مورد مطالعه بر پیش بینی کیفیت زندگی مادران کودکان نابینا، باید برنامه ر
سنجش برنامه درسی دانشگاه فرهنگیان: از نظر تا عمل واقعیت مدیریت آموزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال ۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
186 - 203
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: تحقیقات در مورد تأثیر اعتماد سازمانی بر رفتار مدنی سازمانی کارکنان سال هاست که انجام شده است، اما تأثیر مکانیسم داخلی برای اعتماد سازمانی بر رفتار مدنی سازمانی به خوبی بررسی نشده است. این مطالعه بر اساس تئوری تبادل اجتماعی و نظریه هویت سازمانی، تأثیر اعتماد سازمانی را بر رفتار مدنی سازمانی بررسی نموده و نقش میانجی هوش هیجانی را از منظر شناختی و روان شناختی کارکنان نشان داد.روش شناسی پژوهش: پژوهش از نوع کمّی با روش توصیفی پیمایشی انجام شد. جامعه هدف در پنج گروه (معلمان، کادر اداری آموزش و پرورش، کادر اجرایی مدارس، اعضای هیئت علمی و دانشجو معلمان) بودند. جمعیت آماری 5000 نفری بود و بر اساس جدول مورگان 350 نفر به عنوان حجم نمونه تعیین شد. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته بود. برآورد روایی پرسشنامه از روایی محتوایی و صوری استفاده شد. پایایی پرسشنامه به روش ضریب آلفای کرونباخ در حد 92/0 تعیین گردید.یافته ها: تحلیل داده ها در زمینه اهداف، محتوا، راهبردهای آموزشی، فعالیت های یادگیری و ارزشیابی برنامه درسی دانشگاه فرهنگیان نشان داد اهداف و محتوای برنامه درسی میزان کمی از انتظارات جامعه هدف را برآورده ساخت اما در زمینه راهبرد و روش نوین تدریس توانست نیازهای جامعه را برآورده سازد همچنین فعالیت های مساله محور در فعالیت های یادگیری نقطه نظر خوبی نشان داده شد. در زمینه ارزشیابی، ساختار ارزیابی محتوایی انسجام اجرایی مناسب داشت اما در ارزشیابی یادگیری دانشجویان از دنیای واقعی آموزش اهمیت کمتری یاد شد.بحث و نتیجه گیری: نتایج تحقیق بر اهمیت تطابق برنامه درسی دانشگاه فرهنگیان با نیازهای واقعی نظام آموزشی کشور است و عوامل مهم برنامه درسی از جمله اهداف، محتوای آموزشی، راهبردهای یادگیری، فعالیت های یادگیری و ارزشیابی مورد بررسی قرار گرفت و نشان داد برخی عوامل توانسته اند به طور مؤثری به تحقق انتظارات آموزش و پرورش پاسخ دهند، در حالی که برخی دیگر نیاز به بهبود دارند.
مشارکت کنندگان برنامه ریزی درسی مدرسه محور، روایت یک دهه تجربه مدرسه ای ابتدائی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله، روایت تجربه یک مدرسه ابتدایی از برنامه ریزی درسی مدرسه محور با توجه به مشارکت کنندگان آن است. در متون تخصصی از مدیران، معلمان، خانواده، دانش آموزان و تسهیلگران بیرونی به عنوان مشارکت کنندگان اصلی برنامه ریزی درسی سطح خرد نام برده می شود. در این مقاله حسب تجربه مدرسه مورد مطالعه، به روایت تجارب سه دسته اول یعنی مدیران، معلمان و خانواده پرداخته شده است. تجارب دانش آموزان به دلیل اهمیت محوری آن در همه این سه دسته مدنظر بوده است. مدرسه درمنطقه 2 شهر تهران واقع شده است. ملاک در تعیین این مدرسه حضور پژوهنده به مدت 10 سال در نقش راهبر برنامه درسی بوده است. روش پژوهش روایت پژوهی است. داده ها از تجارب زیسته نویسنده اول این مقاله از یک دهه فعالیت در مدرسه ابتدایی به عنوان معلم، معاون آموزشی و مدیر در نقش راهبر آموزشی گردآوری شده است. تحلیل داده ها براساس رویکرد فضای سه بعدی کلاندینین وکانلی انجام شده است. یافته ها در 5 صحنه روایت شده است. صحنه اول،"آغاز"، به مشارکت کنندگان دسته اول، صحنه دوم، "دغدغه ای از جنس معلمی"، به دغدغه های مرتبط با معلمیِ محقق اول مقاله می پردازد. "به دنبال تغییر" مراحل آغازین تغییر از برنامه درسی متمرکز به برنامه درسی مدرسه محور را روایت می کند. صحنه چهارم"در تمنای معلمی" به تجارب معلمان به عنوان مشارکت کنندگان در برنامه درسی می پردازد و در صحنه پایانی به تجارب مدرسه مورد مطالعه در ارتباط با خانواده ها پرداخته شده است. درنهایت در پاسخ به پرسش ها در قالب دسته بندی های مشارکت کنندگان در مواجهه با فرایند تغییر توجه شده است.
ارائه الگوی شایستگی های خودتوسعه ای معلمان (یک مطالعه فراترکیب)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی سال ۳۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
79 - 108
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی شایستگی های خودتوسعه ای معلمان با رویکرد کیفی و روش فراترکیب انجام شده است. کلیه اسناد علمی یافت شده در بین سال های 2016 تا 2023 به تعداد 267 سند علمی، جامعه پژوهش حاضر را شکل می دهند که در 7 پایگاه خارجی و 4 پایگاه داخلی یافت شدند. درنهایت، 22 سند علمی پس از واکاوی عناوین، روش پژوهش و یافته ها، گزینش و تحلیل شد. تحلیل یافته ها با روش تحلیل تم انجام گرفته و به منظور کنترل کیفیت پژوهش، تحلیل و واکاوی اسناد با دقت بالا به همراه مستندسازی، انجام گردید؛ همچنین بوسیله ابزار برنامه مهارت های ارزیابی حیاتی (CASP)، کیفیت یافته ها توسط خبرگان ارزیابی و تایید شد. شایستگی های خودتوسعه ای معلمان در پنج بعد مهارت، توانایی، دانش، نگرش و ویژگی احصاء گردید. حیطه مهارت مؤلفه های خودنظارتی حرفه ای، رهبری فرآیند یاددهی-یادگیری، شبکه سازی حرفه ای، بالندگی خودراهبر و مهارت فناورانه را در برمی گیرد. حیطه توانایی از مؤلفه های خودآگاهی، خودمدیریتی، خودانگیزشی، بلوغ شناختی و عاطفی و حیطه دانش از مؤلفه های دانش پداگوژیک و دانش برون سازمانی تشکیل شده اند. شوق تغییر و بهبود و اشتیاق شغلی مؤلفه های احصاء شده در حیطه نگرش هستند. ویژگی های شخصی و اخلاق حرفه ای و سازمانی هم مؤلفه های شناسایی شده در حیطه ویژگی می باشند. در شرایط تغییرات پیوسته و محیط آموزشی متلاطم، شایستگی خودتوسعه ای کلید کیفیت فرآیند یاددهی-یادگیری و ارتقای جایگاه حرفه ای معلمان است.
واکاوی عناصر برنامه درسی تربیت عقلانی بر اساس تفسیر تسنیم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی سال ۳۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
263 - 284
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش واکاوی عناصر برنامه درسی تربیت عقلانی بر اساس تفسیر ترتیبی قرآن کریم (تسنیم) اثر استاد عبدالله جوادی آملی است. در این راستا براساس فلسفه حاکم بر نظام تعلیم و تربیت و تعاریف عناصر برنامه ی درسی، هفت عنصر هدف، محتوا، فعالیت های یادگیری، معلم، متربی، محیط و ارزشیابی به عنوان مؤلفه های اساسی در برنامه ریزی درسی انتخاب شدند. سپس آیات دارای کلیدواژه مرتبط با عقل احصا و با کمک تفسیر ترتیبی تسنیم با روش تحلیل مضمون مورد بررسی و43 مضمون استخراج شد. سپس با روش استنتاجی به شیوه ضرورت عقلی ویژگی عناصر برنامه درسی طبقه بندی شد. نتایج پژوهش براساس تعاریف عناصر برنامه ی درسی حاکی از آن است که مهم ترین ویژگی عنصر هدف در برنامه درسی تربیت عقلانی قرب الی الله، دینداری و خوف عقلی از خدا داشتن است. مهم ترین ویژگی عنصر محتوا عبارت است از: توحیدمحوری، گستره معرفت وجود، پژوهش محوری، کسب ثواب، محبت و غضب برخواسته از عقل و عبرت آموزی. در مقوله فعالیت های یادگیری مهم ترین ویژگی عبارت از نگاه فراگیر، حرکت آهسته و پیوسته است. ویژگی معلم دراین برنامه عبارت است از: فراخنای نگرش، شناخت مخاطب، قهر مهرآگین. در بعد متربی مهم ترین ویژگی عبارت است از: اجتناب از حمیت جاهلانه، اقامه عدالت در جامعه، شکیبایی و واگذاری امور به خدا، مورد اعتماد و درستکار، بازایستادن از زشتی ها، پای پیمان ماندن، سِرپوشی، خویشتنداری، شناسایی بدخواهان، در همه حال به یاد خدا بودنبیان حکیمانه و حکمت بیانی، چشم پوشی کریمانه، انفاق، وحدت کلمه، قدردان، ارتقای تاب آوری، شریعتمداری، رفتار به جا، توبه، بدی دیگران را با خوبی پاسخ دادن، معرفت نفس و ثبات شخصیت. در مقوله محیط یادگیری برنامه درسی تربیت عقلانی مهم ترین ویژگی ها عبارت است از: حفظ حرمت ها، اجتناب از جلوه گری، در مسیر راستی و ویژگی های ارزشیابی عبارتند از: همراهی علم و عمل، خلوص و سرشار از حضور.
رابطه بین نقش حرفه ای معلمان در سبک مدیریت کلاس و شبکه حمایت اجتماعی با خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه حرفه ای معلم سال ۹ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۳۴)
51 - 72
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف معلم، محور اصلی مدیریت کلاس درس است که با برقراری ارتباط با دانش آموزان می تواند در تحول روانی و اجتماعی آنان نقش مؤثری ایفا کند. یکی از ابعاد این تحول، خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان است. هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه نقش حرفه ای معلمان در سبک مدیریت کلاس و شبکه حمایت اجتماعی با خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان بود. روش ها : روش پژوهش حاضر، توصیفی-همبستگی و از نظر هدف کاربردی بود. جامعه آماری این پژوهش، شامل کلیه معلمان (150 نفر) و دانش آموزان (2761 نفر) مدارس پسرانه متوسطه اول شهرستان بیجار در سال 1402-1401 می باشد حجم نمونه آماری بر اساس جدول کرجسی و مورگان (1970) به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای برای دانش آموزان 339 نفر و به روش نمونه گیری تصادفی ساده برای معلمان 113 نفر استفاده شده است. داده ها از طریق پرسش نامه شیوه سبک مدیریت کلاس ولفگانگ و گلیکمن (1986) و پرسش نامه حمایت اجتماعی واکس فیلیپس و همکاران (1986) و پرسش نامه خودکارآمدی تحصیلی جینکز و مورگان (1999) به دست آمده است. جهت بررسی فرضیه ها از آزمون T، آزمون معناداری ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی چندگانه استفاده شد و تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار 16 Spss انجام گرفته است. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد: بین متغیرهای حمایت اجتماعی و مدیریت کلاس درس با خودکارآمدی، رابطه معنادار مستقیم وجود دارد؛ همچنین بین متغیرهای ملاک با متغیر پیش بین همبستگی معنادار و مثبتی در سطح 05/0≥P مشاهده شد و نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که متغیرهای پیش بین حمایت اجتماعی و مدیریت کلاس درس با مقدار ضریب رگرسیون 19/0 و ضریب رگرسیون استاندارد 43/0 به صورت معنادار می توانند خودکارآمدی تحصیلی را پیش بینی کنند. مدیریت کلاس درس با مقدار آماره بتا 33/0 از سهم بیشتری برای پیش بینی خودکارآمدی تحصیلی برخوردار است. نتیجه گیری: با توجه به رابطه حمایت اجتماعی و مدیریت کلاس درس معلمان با خودکارآمدی، باید برنامه ریزی لازم را در زمینه ایجاد فضایی امن، حمایتی و پویا برای اثربخش نمودن کلاس و ارتقای خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان انجام داد.