فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۷۲۱ تا ۲٬۷۴۰ مورد از کل ۱۸٬۲۳۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
The purpose of study is Identifying the factors affecting the establishment of "quality culture" and effective factors in the quality of virtual education of Farhangian University.The research method was a two-stage combined exploratory exploration. In the qualitative section, using a semi-structured interview technique, 23 academic and thematic experts were interviewed in a purposeful manner from educational and research centers and the research method in the qualitative part is foundational data theorizing, which seeks to create a theory, model and pattern (Sharmaz, 2007: 462),. A descriptive-survey method has been used in the quantitative part. To analyze the data in order to evaluate the fit of the proposed model from confirmatory factor analysis and structural equation modeling technique by using Smart PLS software. In the quantitative part of research, the initial structure of questionnaire which was compiled with 136 items, in the initial study among five quality monitoring and evaluation experts at Farhangian University. The information obtained from the examination the indicators of each of dimensions and indicators of the quality culture using the criteria of the absolute magnitude of the factor loadings, T-statistics and R2, it should be said that all the items have a suitable factor loading (above 0.7) on the related variable. And these factor loadings were significant at 0.05 and 0.01 levels. In other words, the value of t associated with each factor load is greater than its critical value (1.96) at the 0.05 level and (2.58) at the 0.01 level. Then, in the quantitative section, 389 faculty members and non-faculty members were selected by multi-stage cluster sampling and answered the questionnaires. Findings from first and second confirmatory factor analysis showed that culture quality of factors; "Structural / managerial elements"(0.388), "Cultural/ psychological elements" (0.248), "Leadership" (0.500), "Communication" (0.584), "Trust"(0.457), "Commitment"(0.150) and responsibility"(0.528),"Participation"(0.176), "Empowerment"(0.312), "Infrastructure reform"(0.161), "Results of quality culture"(0.458) has been formed and its native model has a suitable structural validity for establishment in Farhangian University. As a result, it can be said that the structural model under study is of good quality and the observed values are well reconstructed and the model has a good predictive ability.
Identifying linchpin Components For School Principals: A Qualitative Study(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
School Administration, Volume ۱۱, Issue ۱, Spring ۲۰۲۳
75 - 108
حوزههای تخصصی:
The current research aimed to identify the linchpin components for school principals. In the current study, the researcher used the qualitative method of cornerstone content analysis based on the research objective and problem. The research field was formed by all schools’ principals in Tehran. The purposive sampling method was used to select research participants. To collect data, non-reactive measures (various documents such as articles, books, research results of others, reports, etc.) and semi-structured interviews with key informants were used. At the beginning of the interview, general explanations about the research and its objectives were presented to the interviewee and then the interview was started. The purpose of the researcher conducting these interviews was to identify the development’s linchpin components and their symptoms. The duration of each interview was between 30 and 45 minutes; the ideas raised during the interview process were noted down. Qualitative data were analyzed by using the three-step inductive thematic analysis method of Clarke and Braun (2006). In the inductive thematic analysis where there are logically no pre-defined themes, patterns are revealed during the analysis by placing open codes or similar sub-themes within a main theme. Also, to check the validity of the obtained findings, qualitative validation criteria of "validity" and "reliability" as well as "external audit" were used. The findings showed the 13 components to develop the linchpin components of school principals: network communication; strategic planning; collaborative/interactive/ leadership and management based on collective wisdom; expertise and deep knowledge; critical thinking and problem-solving; creativity and innovation; developmental thinking (self and others); (boundary) breaking structure; ethics/professional ethics; insight and inspiration; acceptance of differences and the uniqueness of humans; generosity and the art of work and emotional connection
بازاندیشی در محتوای آموزش مهارت های زندگی رویکرد اسلامی (مورد مطالعه: متخصصین تعلیم و تربیت اسلامی)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
آموزش و پرورش متعالی دوره ۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۹)
61 - 75
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف : با استفاده از مهارت های واقعی و ضروری نشات گرفته از آموزه های الهی می توان یک زندگی با آرامشی برای انسان مضطرب امروزی مهیا نمود. این مطالعه با هدف بازاندیشی در محتوای آموزش برنامه درسی مهارت های زندگی توسط متخصصین تعلیم و تربیت اسلامی برای دانش آموزان ششم ابتدایی انجام شده است.
روش شناسی پژوهش : پژوهش حاضر به جهت استفاده از روش کیفی (تحلیل محتوای عرفی) و کمی از نوع ترکیبی می باشد. مشارکت کنندگان بخش کیفی، متخصصان تعلیم و تربیت اسلامی بوده، حجم نمونه به شیوه گلوله برفی با شرکت 17 نفر با اشباع نظری اطلاعات به پایان رسید. جامعه آماری دوم، 33 نفر از متخصصان برنامه درسی بودند که به تعداد سی نفر از طریق کوکران انتخاب گردیدند. نظر گروه اول به شیوه مصاحبه عمیق، نیمه ساختارمند انجام، سپس داده ها طی سه مرحله کدگذاری تلخیص و مورد تحلیل قرار گرفت. در گروه دوم اطلاعات با پرسش نامه محقق ساخته جمع آوری و با استفاده از Spss با روش t تک نمونه ای مورد تحلیل قرارگرفت. روایی کمی به صورت روایی صوری و ضریب پایایی هم به روش کرونباخ انجام و در پایان الگوی طراحی شده مربوطه توسط متخصصان مورد تایید و اعتبارسنجی قرارگرفت.
یافته ها : الگویی مطلوب از محتوای برنامه درسی مهارت های زندگی اسلامی با 18 مقوله اصلی و محوری بدست آمد.
بحث و نتیجه گیری: محتوا باید با توجه به همه ابعاد وجودی انسان، واقعیت های محیط زندگی (تفاوت ها، شرایط فرهنگی و مذهبی)، جهت ایجاد و تقویت وحدت ملی، با کمک ادبیات محلی، شفاهی و به صورت کاربردی در مقابل مهارت های صرفا" بلااستفاده نظری و با نگاهی متوازن به دنیا و آخرت، با رویکردی هنری و زیبا شناسانه برای هریک از دانش آموزان تهیه گردد.
جُستاری در ریاضیات قومی: استخراج محاسبات ریاضی سنّتی مقنّیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال هجدهم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷۰
157 - 176
حوزههای تخصصی:
اخیراً برخی از متخصصان آموزش ریاضی اذعان کرده اند که، گنجاندن جنبه های فرهنگی در برنامه درسی ریاضیات، مزایای بلند مدتی برای پیشرفت تحصیلی ریاضیات دانش آموزان دارد، چون این جنبه ها در مفهومی نقش دارند که ریاضیات بخشی از زندگی روزمره ماست و معتقدند که یکی از علل سرخوردگی ها، اضطراب و عدم موفقیت دانش آموزان در درس ریاضی، عدم استفاده از زمینه های فرهنگی پیرامون خود دانش آموزان در جریان یاددهی_ یادگیری می-باشد. لذا عدم توجه به این زمینه ها ما را بر آن داشت تا در زمینه حفر قنات که قدمتی چندین هزار ساله در ایران دارد، به طراحی مسائل ریاضی بپردازیم و پلی بین ریاضیات رسمی دانش آموزان و فرهنگ و فعالیت های روزانه آنها ایجاد کنیم . بنابراین بر اساس چارچوب نظری ریاضیات قومی و با بهره گیری از قوم نگاری، داده ها را تجزیه و تحلیل کردیم. نتایج حاصله، نشان می دهد که گذشتگان برای حل وفصل کردن مسائل روزمره شان از فعالیت های ریاضی استفاده می کرده اند که گنجاندن این فعالیت ها در برنامه درسی ریاضی می تواند جریان یاددهی-یادگیری را بهبود بخشد.
ارائۀ مدل جانشین پروری رهبران آموزشی در نظام آموزش وپرورش رسمی عمومی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال ۲۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۸۶
7 - 42
حوزههای تخصصی:
نظام آموزش وپرورش ایران، مانند بسیاری از نظام های آموزشی دنیا، با مسئله کمبود رهبران آموزشیِ توانمند و کارآمد روبه روست. یکی از شیوه های تعدیل تأثیر منفی این مسئله، بهره گیری از «نظام جانشین پروری» است. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر «ارائه مدل جانشین پروری رهبران آموزشی در نظام آموزش وپرورش رسمیِ عمومی ایران» است. این پژوهش از نظر ماهیت، کیفی؛ از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، کیفی است. برای رسیدن به اهداف سه گانه ذیلِ هدف اصلی، سه سؤال مطرح شده است: ۱. ابعاد و مؤلفه های جانشین پروری متناسب با نظام آموزش وپرورش رسمی عمومی ایران کدام اند؟ ۲. مدل پیشنهادی براساس این ابعاد و مؤلفه ها چگونه است؟ ۳. میزان اعتبار این مدل از نظر خبرگان چقدر است؟ برای پاسخ به پرسش های سه گانه، از روش های مرور نظام مند و تحلیل محتوا استفاده شد. نمونه گیری ها با روش هدفمند و دردسترس انجام شدند. در پرسش اول، برای مرور نظام مند، انتخاب نمونه از میان منابع اولیه و ثانویه از 58 منبع اسنادی انجام شد. در پرسش دوم از نمونه گیری های خوشه ای چندمرحله ای در سطح کلان و فرد متخصص در سطح خُرد برای انجام مصاحبه نیمه ساختاریافته از 34 نفر از صاحب نظران استفاده شد و برای پرسش سوم از نمونه گیری فرد متخصص برای گروه کانونی با تعداد 12 نفر استفاده شد. یافته های مرتبط با پرسش اول، به شناسایی سه بعد عوامل سازمانی، فردی و فرایندی و 61 مؤلفه ذیل آن ها منجر شد. در پرسش دوم به تثبیت مؤلفه های نوزده گانه در ابعاد سه گانه سازمانی (شامل پنج مؤلفه)، فردی (شامل نه مؤلفه) و فرایندی (شامل پنج مؤلفه) منجر شد که برای ارائه مدل پیشنهادی جانشین پروری، جایابی و ارائه شد. به منظور پاسخ به پرسش سوم اعتبار مدل به دست خبرگان گروه کانونی بررسی و تأیید جمعی شد.
مدل سازی رابطه بین ادراک معلمان از سبک رهبری هم افزا و عملکرد نوآورانه: نقش واسطه ای خودکارآمدی شغلی و استقلال شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال ۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
131 - 146
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش، مدل سازی رابطه بین ادراک معلمان از سبک رهبری هم افزا و عملکرد نوآورانه با نقش واسطه ای خودکارآمدی شغلی و استقلال شغلی است. نوع پژوهش، توصیفی -همبستگی و جامعه آماری شامل معلمان شهر کاشان در سال تحصیلی 1402-1403 به تعداد 3327 نفر بود که با استفاده از جدول مورگان و به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای، 337 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل چهار پرسشنامه رهبری هم افزا (یوسف بروجردی و همکاران، 2021)، پرسشنامه عملکرد نوآورانه (اسکات و بروس، 1994)، پرسشنامه استقلال شغلی (زارع احمدآبادی و همکاران، 2018) و پرسشنامه خودکارآمدی شغلی (ویلک و موینیهان، 2005) بر اساس طیف لیکرت پنج درجه ای بود. پایایی پرسشنامه ها از طریق ضریب آلفای کرونباخ برای رهبری هم افزا 99/0، عملکرد نوآورانه 89/0، استقلال شغلی 96/0 و خودکارآمدی شغلی 88/0 برآورد شد. به منظور تحلیل داده ها، از نرم افزارهای آماری SPSS و Smart Pls در سطح توصیفی و استنباطی استفاده شد. نتایج نشان داد میانگین هر چهار متغیر رهبری هم افزا، عملکرد نوآورانه، استقلال شغلی و خودکارآمدی شغلی، بالاتر از حد متوسط بود. ضرایب مسیر نشان داد رهبری هم افزا با (14/0=Beta، 003/0=P)، استقلال شغلی با (575/0=Beta، 001/0=P) و خودکارآمدی شغلی با (28/0=Beta، 001/0=P) روی عملکرد نوآورانه معلمان، تاثیر مثبت و معنادار دارد. بنابراین می توان این گونه نتیجه گیری کرد که اگر معلمان ادراک مثبتی از وضعیت رهبری هم افزا داشته باشند، استقلال شغلی و خودکارآمدی شغلی بیشتری خواهند داشت. رهبری هم افزا با افزایش استقلال شغلی و خودکارآمدی شغلی می تواند از این طریق به افزایش و بهبود رفتار نوآورانه معلمان کمک کند.
کاوش مؤلفه های اثربخش در تدریس نوآورانه اساتید در فضای مجازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش کاوش مؤلفه های اثربخش در تدریس نوآورانه اساتید در فضای مجازی بود. روش پژوهش از نوع کیفی است و اعضای هیئت علمی نمونه و موفق در تدریس دانشگاه شیراز در سال 1400 که تجربه برگزاری کلاس درس با استفاده از روش های خلاق و نوآورانه در فضای مجازی را داشتند، به عنوان مشارکت کنندگان بالقوه در نظر گرفته شدند. با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و رویکرد اشباع نظری با 15 نفر مصاحبه انجام شد. داده های لازم استخراج و با روش تحلیل مضمون مورد بررسی قرار گرفت و در نهایت مؤلفه های اثربخش در تدریس نوآورانه اساتید در فضای مجازی در قالب پنج مضمون سازمان دهنده سطح دوم و ده مضمون سازمان دهنده سطح اول و هشتاد و چهار مضمون پایه تدوین گردید. براساس یافته های پژوهش شایستگی دیجیتالی اساتید شامل دو مضمون سازمان دهنده شایستگی شخصیتی و شایستگی حرفه ای، در گیر ساختن دانشجویان شامل دو مضمون سازمان دهنده علایق و تعاملات مجازی، محتوای مجازی شامل دو مضمون سازمان دهنده کیفیت محتوا و سازمان دهی محتوا، راهبردهای یاددهی - یادگیری مجازی شامل دو مضمون سازمان دهنده ساختاری (شیوه اجرا) و اجرای اثربخش و در نهایت بازخورد شامل دو مضمون سازمان دهنده ارزشیابی و بازخورد انگیزشی استاد بود. نتایج پژوهش حاکی از آن است که تدریس اثربخش در فضای مجازی مستلزم فراهم ساختن زیرساخت ها و بسترهای لازم خصوصاً فراهم ساختن زمینه های لازم جهت توسعه و بهسازی مهارت ها و شایستگی های حرفه ای، دیجیتالی و ارتباطی استادان براساس بسترهای مختلف آموزشی با هدف افزایش کیفیت انتقال دانش و ارتقای سطح علمی دانشجویان است.
اثر بخشی آموزش ذهن آگاهی بر مسئله گشایی اجتماعی، قدرت تصمیم گیری و عملکرد تحصیلی دانش آموزان
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر مسئله گشایی اجتماعی، قدرت تصمیم گیری و عملکرد تحصیلی دانش آموزان است. روش پژوهش روش نیمه آزمایشی و از نوع طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری کلیه شامل دانش آموزان پسر مدارس متوسطه دوره دوم شهر آبدانان بود. نمونه آماری این پژوهش شامل 30 نفر از جامعه آماری خواهد بود،که به دو گروه گواه (15 نفر) و آزمایش (15 نفر) جایگزین شده اند، روش نمونه گیری پژوهش به شیوه در دسترس انتخاب شد. برنامه آموزش ذهن آگاهی شامل آموزش مهارت هایی است که طی 8 جلسه و به مدت 45 دقیقه برگرفته از پروتکل ( فلیمینگ و کوکووسکی، 2013) به دانش آموزان داده شد و گروه کنترل نیز آموزشی دریافت نکردند. جهت تحلیل داده ها از آزمون واریانس آنکوا و مانکوا استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد: آموزش ذهن آگاهی با توجه به میانگین مسئله گشایی اجتماعی گروه آزمایش نسبت به میانگین گروه گواه، موجب افزایش مسئله گشایی اجتماعی گروه آزمایش شده است و با کنترل پیش آزمون بین گروه آزمایش و گروه گواه از لحاظ قدرت تصمیم گیری تفاوت معنی داری وجود دارد(0/0001>p و 40/52=F). همچنین با کنترل پیش آزمون بین گروه آزمایش و گروه گواه از لحاظ عملکرد تحصیلی تفاوت معنی داری وجود دارد(0/0001>P و 91/21=F). می توان نتیجه گرفت که آموزش ذهن آگاهی بر مسئله گشایی اجتماعی، قدرت تصمیم گیری و عملکرد تحصیلی دانش آموزان تاثیر معناداری داشته است.
A phenomenological study of seriousness in doing homework of elementary school students in virtual classrooms during the CoVid-19 Pandemic: challenges and solutions(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The purpose of the research is to investigate the seriousness of primary school students doing their homework during the CoVid-19 Pandemic and to identify challenges and solutions to overcome the problems using the lived experiences of teachers, parents and professionals. Qualitative and phenomenological methods were used in this research. The interviewees of the research included all teachers, parents and specialists of Ardabil city in the academic year of 2022-2023. To select the participants, targeted and saturation sampling was used and 23 teachers, 25 parents and 14 specialists were selected. Data were collected using interviews with open and semi-structured questions. Validity and reliability of interviews were determined through triangulation technique, member control technique, parallel accurate information acquisition technique and researchers' self-review. The findings showed that during the CoVid-19 Pandemic, teachers used assignments that had most of the main characteristics of an ideal assignment. And in order to make it more interesting, enjoyable and to do the homework in a creative way, they implemented various methods and of course they also faced many problems which solutions were presented to overcome them. Parents also expressed their lived experiences about the seriousness of their children in doing their homework and presented solutions to solve the challenges. Next, in connection with the challenges mentioned by teachers and parents, experts were interviewed, and in order to overcome them, the experts presented different solutions and in four categories of solutions; Solutions for teachers, solutions for parents, solutions for education professionals, and solutions for students were categorized.
بن بست های توسعه میدان ناوابسته مدیران آموزشی: درس آموخته های یک پژوهش ژرفانگر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برای آموزش و توسعه مدیران، کوشش ها و هزینه های زیادی می شود اما به دلایل متعدد که یکی از آنها، بی توجهی به ویژگی-های فرهنگ یا زمینه فرهنگی سازمان است، این کوشش ها به نتایج مورد انتظار منجر نمی شود. پژوهش حاضر با هدف شناسایی میدان-آموخته های توسعه مدیران آموزشی در انطباق با ویژگی غالب فرهنگی در مدارس، با رویکرد کیفی انجام شد. میدان تحقیق، مدارس متوسطه شمال غرب و جنوب شهر تهران و مشارکت کنندگان 20 تن از مدیران و معلمان این مدارس بود که منبع اصلی دستیابی به یافته ها با استفاده از مصاحبه های عمیق بودند. تجزیه و تحلیل داده ها براساس کدگذاری سه گانه باز، محوری و انتخابی انجام و اعتبارسنجی شد. در مجموع ویژگی فرهنگ وابسته میدان مطالعه در دو هیئت کلانِ «مشارکت جو» (دموکراتیک) و سلسله مراتبی یا «تفوق طلب» (بوروکراتیک) تشخیص داده شد. پس از تحلیل یافته ها از میدان آموخته های مبتنی بر محور پژوهش در میدانِ دارایِ غلبه ی دموکراتیک،20 تم، 46 مقوله و 102 مفهوم و در میدانِ دارایِ سلطه ی بوروکراتیک 12 تم، 27 مقوله و 70 مفهوم به دست آمد. یافته های کلی پژوهش نشان داد که: مدرسه بیش از پیش نیازمند فرهنگ یا زمینه مستعد برای گسترش نگاه دمکراتیک است که در آن، مشارکت با ذینفعان بیرونی دارای اهمیت فوق العاده اما در حالِ حاضر مغفول است، به طوری که دستاوردهای مفروضِ برآمده از آن می تواند ظرفیت های کم نظیری به جایگاه و عملِ مدیریت آموزشی بیفزاید. از سوی دیگر، میدانِ دارایِ غلبه ی نگاه بوروکراتیک، که در حد زیادی در میدان پژوهش رواج داشت، بستر تضعیف جایگاه مدیریت آموزشی را فراهم کرده است و به کاهش اعتماد بین معلمان، مدیران و دانش آموزان با هم و میان هم منجر شده است. غلبه زمینه دمکراتیک یا بوروکراتیک در برداشت و طرح توسعه مدیران آموزشی اثر دارد. یافته های بسیط این پژوهش در قالب درس آموخته هایی از هر یک از دو وضعیتی که در آن هیئت کلان مشارکت جو یا تفوق طلب در مدرسه وجود داشته است با تأکید بر اثری که بر توسعه مدیران آموزشی می گذارد تنظیم شده است.
ساخت و اعتباریابی سنجه کیفیت فرایندی تعامل مربی و کودک در مهدهای کودک: یک پژوهش ترکیبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: این مطالعه با هدف «ساخت و اعتباریابی سنجه کیفیت فرایندی تعامل مربی و کودک در مهدهای کودک شهر تهران » طراحی و اجرا گردید.روش شناسی پژوهش: روش پژوهش حاضر ترکیبی اکتشافی متوالی بود که در دو بخش کیفی و کمی انجام شد. در بخش کیفی، از سه مرحله مدل هیبرید استفاده شد. در مرحله نظری به بررسی موضوع در پایگاه های معتبر پرداخته شد. در مرحله کار در عرصه، روش پژوهش پدیدارشناسی توصیفی بود. بنابراین، 10 نفر از مربیان و 8 نفر از اساتید با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. داده ها از طریق روش مصاحبه نیمه ساختاریافته جمع آوری و سپس با استفاده از روش کلایزی تحلیل گردید. در مرحله آخر، تحلیل نهایی صورت گرفت. روایی داده های کیفی با استفاده از چهار معیار قضاوت لینکن و گوبا و پایایی داده ها از طریق شیوه توافق درون موضوعی و پایایی بازآزمون تأیید شده است. در بخش کمی نیز، پس از تدوین پرسشنامه و بررسی روایی صوری و محتوایی گویه ها، داده ها از نمونه ای 220 نفری از مربیان که از طریق نمونه گیری خوشه ای مرحله ای انتخاب شده بودند، گردآوری گردید. یافته ها: پس از تحلیل داده های کیفی، 6 مضمون اصلی شامل ویژگی های فردی، فضای عاطفی مثبت، حمایت، حمایت آموزشی، مشارکت و همکاری و مدیریت رفتار استخراج شد. در بخش کمی نیز، برای روایی سازه از تحلیل عاملی تأییدی و برای تعیین پایایی از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. نتایج تحلیل عاملی تاییدی نشان داد که مدل شش عاملی سلسله مراتبی از برازش خوبی برخوردار است. همچنین، بررسی آلفای کرونباخ برای کل مقیاس 94/0 محاسبه شد که نشان دهنده همسانی درونی قابل قبول است.بحث و نتیجه گیری: یافته های این پژوهش نشان داد که بر اساس عامل های به دست آمده، پرسشنامه کیفیت فرایند تعامل، ابزاری معتبر و روا جهت ارزیابی کیفیت تعامل کودک-مربی در ایران است.
اعتباریابی الگوی مدرسه کانون تربیتی محله با پرسشنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: امروزه، جایگاه مدرسه به عنوان یک نهاد تربیت رسمی، نسبت به گذشته دستخوش تغییر شده است. مدرسه امروز، فضایی باز و موجودی اجتماعی است که با جامعه و نهادهای مرتبط، ارتباطی دوسویه دارد .این مقاله از بخش کمی پایان نامه با عنوان ارائه واعتبارسنجی الگوی مدرسه کانون تربیتی محله استخراج شده است. مقاله مربوط به بخش کیفی(ارائه الگوی مدرسه کانون تربیتی محله) قبلا معرفی و ارائه گردیده است. روش شناسی پژوهش: این مطالعه، از نظر هدف کاربردی و از نوع طرح های تحقیق آمیخته اکتشافی است. در مرحله کیفی از روش نظریه زمینه ای استفاده گردید. برای جمع آوری داده ها، از مصاحبه نیمه ساختار یافته استفاده شد. بدین ترتیب، ابتدا با 24 نفر از کارشناسان وصاحبنظران خبره حوزه مدیریت آموزشی مصاحبه صورت گرفت و سپس، تجزیه و تحلیل داده ها در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی انجام شد. در نتیجه، الگوی مدرسه کانون تربیتی محله در شش مقوله شرایط علی، پدیده محوری (مدرسه کانون تربیتی محله)، شرایط واسطه ای، شرایط مداخله گر، راهبردهاو پیامدها، تدوین و ارائه گردید. در مرحله کمی، جهت اعتبار سنجی الگوی ارائه شده، از روش توصیفی-پیمایشی بهره گرفته شد. ابزار گردآوری داده ها در این مرحله، پرسشنامه محقق ساخته بود که با روش نمونه گیری تعمدی-قضاوتی تعداد 41 نفر از مدیران ،معلمان ومعاونین مدارس(خبره در کار اجرایی وآموزشی) در مناطق مختلف شهر تهران و همچنین اساتید دانشگاه ها ،انتخاب و پرسشنامه را تکمیل نمودند.برای بررسی روابط بین متغیرهای تحقیق از تکنیک تحلیل مسیر مدل سازی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار Smart PLS استفاده شد.یافته ها: نتایج پژوهش، حاکی از آن است که شرایط علی بر عوامل اصلی تاثیر مثبت و معناداری دارد. همچنین، عوامل اصلی و عوامل مداخله گر، به طور مثبت و معناداری بر راهبردها اثر گذار می باشند؛ اما، عوامل زمینه ای، هیچ اثر معناداری بر راهبردها ندارد. اما نتایج تأثیر مثبت و معنادار راهبردها بر پیامدها را تأیید کرد.بحث و نتیجه گیری: برای رسیدن به مدرسه به عنوان کانون تربیتی محله ،اهمیت دادن به جایگاه مدارس و لزوم مشارکت اولیا و نهادهای محلی در فرآیند تربیت، تلاش در جهت تغییر نگرش جامعه نسبت به نقش تربیتی مدارس از طریق رسانه، ضروری می باشد.
طراحی مدل پسایندهای شایستگی مدیران بر مبنای هوش هیجانی: رویکرد فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال ۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
196 - 213
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی مدل پسایندهای شایستگی مدیران صنعت بیمه بر مبنای هوش هیجانی و با استفاده از رویکرد کیفی فراترکیب انجام شده است. پژوهش حاضر در چارچوب رویکرد کیفی و با استفاده از روش سنتز پژوهی با رویکرد هفت مرحله ای Sandlowski and Barroso(2007) انجام شد. جامعه آماری مورد مطالعه شامل کلیه تحقیقات و مطالعات فارسی و انگلیسی چاپ شده در حوزه پیامدهای شایستگی مدیران در بین سالهای 1390 تا 1402 می باشد. در این راستا، کلید واژه های مرتبط با هدف پژوهش مورد جستجو قرار گرفت و مقالات و اسناد بدست آمده با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و با توجه به معیارهای پذیرش مورد بررسی قرار گرفتند که در نهایت 20 مقاله که از معیارهای ورود به مطالعه برخوردار بودند با استفاده از روش کد گذاری سه مرحله ای (باز، محوری، انتخابی) ازطریق نرم افزار MaxQDA 2020 تجزیه و تحلیل شدند. براساس نتایج تحلیل داده ها برای جمع آوری داده ها 75کد باز شناسایی شد که در 3 مقوله اصلی و 11 مقوله فرعی دسته بندی شدند. نتایج نشان داد که پیامدهای فردی، سازمانی و محیطی الگوی پسایندی شایستگی مدیران بر مبنای هوش هیجانی را تشکیل می دهد. بنابراین شناسایی پیامدهای شایستگی مدیران بیمه به علت اهمیت و حساسیت فعالیت های آنان و لزوم اتخاذ رویکردی جامع و منسجم در این زمینه از اهمیت ویژه ای برخوردار است.
تأثیر کاربرد روش اسکمپر بر میزان پیشرفت تحصیلی و خلاقیت دانش آموزان در آموزش مجازی درس زیست شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این تحقیق بررسی تأثیر کاربرد روش اسکمپر بر میزان پیشرفت تحصیلی و خلاقیت دانش آموزان دختر در آموزش مجازی درس زیست شناسی پایه دهم دبیرستان طالقانی شهرستان رودهن در سال تحصیلی 1400-1399 است. از جامعه آماری دو کلاس به صورت تصادفی با 64 نفر دانش آموز انتخاب شد که یک کلاس با روش اسکمپر و کلاس دیگر به روش سنتی توسط یک دبیر تحت آموزش مجازی به صورت آنلاین قرار گرفتند. پژوهش به صورت نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون انجام شد. برای بررسی اثر روش اسکمپر بر خلاقیت از پرسش نامه خلاقیت تورنس استفاده شد. به منظور بررسی فرضیه های تحقیق و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و استنباطی استفاده شد. نتایج حاصل نشان داد دو گروه آزمایش و گواه در متغیر پیشرفت تحصیلی، دارای تفاوت معنی داری نمی باشند؛ اما در متغیر خلاقیت، تفاوت معنادار است. به طورکلی نتایج نشان داد آموزش مجازی درس زیست شناسی به روش اسکمپر از نظر درک مفهومی مطالب و پیشرفت تحصیلی بدون تأثیر است و مداخله آن در تدریس فقط موجب افزایش میزان خلاقیت در دانش آموزان می شود.
طراحی الگوی ارزیابی عملکرد اعضای هیئت علمی دانشگاه فرهنگیان با تأکید بر بعد پژوهشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش، کاوش پدیده ارزشیابی مستمر عملکرد اعضای هیئت علمی دانشگاه فرهنگیان با تأکید بر بعد پژوهشی و ارائه الگویی برای آن بود. روش پژوهش: روش پژوهش کیفی از نوع توصیفی-اکتشافی است. جامعه آماری پژوهش در دو بخش مصاحبه عمیق (17 نفر) و گروه کانونی (9 نفر) از صاحب نظران دانشگاه فرهنگیان و متخصص در حوزه ارزشیابی عملکرد بودند. انتخاب افراد براساس نمونه گیری هدفمند و با هدف دستیابی به بیشترین اطلاعات صورت گرفت. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه نیمه ساختارمند بود. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل مضمون استفاده شد. یافته ها: الگوی اکتشافی نشان دهنده این بود که سازه ارزشیابی عملکرد پژوهشی اعضای هیئت علمی شامل 7 مؤلفه اصلی «بروندادهای پژوهشی؛ توسعه حرفه ای؛ ویژگی های فردی، مشاوره پژوهشی، اثربخشی و مسئولیت اجتماعی پژوهش، خدمات اجرایی و تخصصی، پژوهش های نیازمحور» و 34 زیرمؤلفه می باشد و باید ارزشیابی مستمر فعالیت های پژوهشی اعضای هیئت علمی بر مبنای این ابعاد انجام شود.نتیجه گیری: استفاده و تدارک زمینه استقرار الگوی احصا شده و بهره گیری از مولفه ها و زیرمولفه های آن برای ارزیابی عملکرد پژوهشی اعضاء هیئت علمی می تواند به تحقق کارا و اثربخش مأموریت های مطالعاتی و تحقیقاتی دانشگاه فرهنگیان منجر شود.
بررسی مقایسه ای وضعیت تحصیلی دانشجویان بر اساس سهمیه های ورودی (مطالعه موردی: دانشگاه رازی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف پاسخ به این پرسش که «آیا بین وضعیت تحصیلی دانشجویان بر اساس سهمیه ی ورودی به دانشگاه در مقاطع مختلف تحصیلی تفاوت معنی داری وجود دارد یا خیر» در دانشگاه رازی به اجرا درآمد.روش پژوهش: پژوهش حاضر از نظر ماهیت از نوع پژوهش های کمی است که داده های آن در یک زمان مشخص و از طریق داده کاوی گردآوری شده است. جامعه ی آماری پژوهش شامل دانشجویان دانشگاه رازی کرمانشاه در فاصله ی سال های تحصیلی 1394 تا 1397 بود. نمونه گیری به صورت تمام شماری و از طریق سامانه ی جامع آموزشی دانشگاه رازی (سامانه ی گلستان) انجام شد. وضعیت تحصیلی دانشجویان با استفاده از نرخ واحد گذرانده (نسبت واحد گذرانده به واحد اخذ شده) و معدل استاندارد شده ی دانشجو مورد ارزیابی قرار گرفت.یافته ها: بروندادهای آماری نشان داد که بین وضعیت تحصیلی دانشجویان مقطع کارشناسی از نظر سهمیه ی مورد استفاده برای ورود به دانشگاه اختلاف معنی داری در سطح پنج درصد خطا وجود دارد. یافته های آزمون تعقیبی جیمز-هاول گویای آن بود که وضعیت تحصیلی دانشجویانِ سهمیه ی پنج درصد به طور معنی داری پایین تر از سایر سهمیه ها بوده است. همچنین، وضعیت تحصیلی دانشجویان استفاده کننده از سهمیه ی مناطق 3 به طور معنی داری پایین تر از دانشجویان سهمیه ی منطقه ی 2 بود. اما، این تفاوت ها برای دانشجویان مقاطع کارشناسی ارشد و دکتری معنی دار نبود.نتیجه گیری: با در نظر گرفتن یافته های این پژوهش، ضرورت دارد که سازمان سنجش در برنامه های خود برای پذیرش دانشجویان استفاده کننده از سهمیه ی ایثارگران پنج درصد و منطقه ی 3 در مقطع کارشناسی و سهمیه ی مربیان در مقطع دکتری تجدید نظر کند و شاخص های دیگری برای ورود آنها به دانشگاه تدوین نماید.
Challenges of transformational leaders: a narrative approach(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: The present research was conducted with the aim of expressing the challenges of transformational leaders in schools.Method: The approach of the current research is qualitative and the strategy used is narrative research.The researched population was all school principals of Kermanshah city.Sampling was purposeful and 13 people were studied until reaching theoretical saturation. Data collection was semi-structured interview and document review. Validation in the present research was examined and confirmed based on the process of verifiability, transferability, believability and reliability.Findings: The analysis showed that the challenges of transformational leaders in schools include different aspects. The participants reflected the challenges in the form of challenges of different definitions and perceptions, the need for capabilities and competences, and finally structural challenges, and these results were drawn in three graphs. Challenges related to the definition and characteristics include the following: common goals, planning, creating a professional work team, creating change and transformation and inspiring employees. In the challenges related to the necessary competencies of transformational leaders, we also found five main categories including: scientific support, emotional support, clear and two-way communication, organizational foresight, creating a creative and dynamic environment.In the structural challenges faced by transformational leaders, we also found four categories including: organizational issues, individual issues, socio-cultural issues and lack of resources and facilities.
تبیین نظریه پردازی شخصی اعضای هیأت علمی از نظر متخصصان و تعیین دیدگاه های مدرسان نمونه دانشگاه اصفهان پیرامون نقش آفرینی آن در عرصه تعالی تدریس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی دیدگاه متخصصان در ارتباط با جایگاه نظریه پردازی شخصی و نقش آن در تعالی تدریس بود. بر این اساس از اساتیدی که دارای تجارب و سوابق علمی بودند، مصاحبه به عمل آمد. ابزار جمع آوری اطلاعات مصاحبه نیمه ساختار یافته بود. مصاحبه ها به صورت حضوری و مجازی انجام گرفت. اطلاعات جمع آوری شده بعد از کدگذاری، با استفاده از روش مقوله بندی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که از دیدگاه اکثر اساتید داشتن تجربه، دانش و آگاهی علمی ازجمله پیش بایست های نظریه پردازی شخصی به شمار می رود. همچنین، اساتید معتقد بودند که ربط و نسبت نظریه های عام و نظریه پردازی شخصی به سه شکل کل به جزء، تلفیقی و فنی- هنری می باشد. مطابق دیدگاه اساتید، افزایش دانش و بهبود عملکرد اساتید مهم ترین فرصت ها، و کم تجربه بودن اساتید، مهم ترین چالش فراروی نظریه پردازی شخصی عنوان شد.
مقایسه اثربخشی آموزش کارکردهای اجرایی و بازی درمانی بر یادگیری مفاهیم ریاضی دانش آموزان با ناتوانی یادگیری ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کودکان استثنایی سال ۲۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۸۹)
۱۲۲-۱۱۱
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی مقایسه اثربخشی آموزش کارکردهای اجرایی و بازی درمانی بر یادگیری مفاهیم ریاضی دانش آموزان با ناتوانی یادگیری ریاضی انجام گرفت. روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. نمونه آماری شامل 45 دانش آموز پایه سوم ابتدایی بودند که به روش نمونه گیری هدفمند، انتخاب و در 3 گروه آموزش کارکردهای اجرایی، بازی درمانی و گروه کنترل جایگزین شدند. ابزار پژوهش آزمون ریاضی کی-مت بود. شرکت کنندگان گروه های آزمایش در 10 جلسه 90 دقیقه ای آموزش دیدند. یافته ها: یافته ها نشان داد که بین اثربخشی آموزش کارکردهای اجرایی و بازی درمانی، بر یادگیری مفاهیم ریاضی تفاوت معناداری وجود ندارد (P<0/01). همچنین بین اثربخشی آموزش کارکردهای اجرایی و بازی درمانی، بر یادگیری مفاهیم ریاضی تفاوت معناداری وجود ندارد (P<0/01). نتیجه گیری: نتایج نشان داد که هر دو مداخله کارکردهای اجرایی و بازی درمانی آثار سومندی بر یادگیری مفاهیم ریاضی دانش آموزان مبتلا به یادگیری ریاضی دارند.
پیش بینی وابستگی به شبکه های اجتماعی بر اساس تمایزیافتگی و الگوهای ارتباطی در نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۱۷ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۱
46 - 56
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی وابستگی به شبکه های اجتماعی بر اساس تمایزیافتگی و الگوهای ارتباطی هیجانی در نوجوانان شهر تهران در سال 1400-1401 انجام گرفت. این پژوهش ازنظر نوع هدف کاربردی و روش جمع آوری اطلاعات به صورت توصیفی – همبستگی بود. جامعه آماری کلیه دانش آموزان مقطع متوسطه دوم منطقه 22 تهران به تعداد 90000 نفر بود که به صورت نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای بر اساس جدول مورگان تعداد 300 نفر انتخاب شدند. به منظور گردآوری داده ها، پرسشنامه ی وابستگی به شبکه های اجتماعی حقایق و همکاران (1396)، مقیاس تجدیدنظر شده الگوی ارتباطی خانواده (RFCP) Kothner and Fitzpatrick (2012) و پرسشنامه خود تمایزیافتگی Scowern and Friedland (1998) استفاده شد. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون های همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام استفاده شد. نتایج همبستگی نشان داد تمامی ضرایب همبستگی معنی دار می باشند (01/0>p). بر اساس نتایج به دست آمده همبستگی بین تمایزیافتگی با وابستگی به شبکه های اجتماعی در سطح آلفای ۰۱/۰ منفی معنی دار است. همبستگی بین جهت گیری همنوایی با وابستگی به شبکه های اجتماعی مثبت معنی دار و همبستگی بین جهت گیری گفت وشنود با وابستگی به شبکه های اجتماعی منفی معنی دار است. با توجه به نتایج به دست آمده می توان وابستگی به شبکه های اجتماعی را با استفاده از متغیرهای پیش بین تمایزیافتگی و الگوهای ارتباطی تبیین نمود. نتایج این مطالعه می تواند به متخصصان آموزشی در بررسی مسائل نوجوانان کمک نماید.