مقالات
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف : پژوهش حاضر با هدف طراحی مدل تعلق خاطر کاری معلمان مدارس ابتدایی با رویکرد آمیخته انجام شده است.
روش شناسی پژوهش : روش پژوهش در بخش کیفی، نظریه پردازی داده بنیاد و در بخش کمی، پیمایشی می باشد. نمونه ی آماری در بخش کیفی تعداد 14 نفر از خبرگان حوزه علوم رفتاری و تربیتی، رفتار و منابع انسانی سازمان آموزش و پرورش کشور می باشند که به روش گلوله برفی انتخاب شدند. در بخش کمی، جامعه آماری، کلیه معلمان رسمی و قراردادی مقاطع ابتدایی استان مرکزی در سال 1398 میباشند که تعداد آنها 5503 نفر بوده است. روش نمونه گیری در مرحله کمی، روش تصادفی طبقه ای متناسب با حجم انتخاب شده است. برای تعیین حجم نمونه، از جدول مورگان تعداد 384 نفر انتخاب شدند.
یافته ها: نتایج تحقیق در بخش کیفی نشان داد که شرایطی همانند عوامل فردی، بین فردی و سازمانی باعث می شود که رفتار تعلق خاطر معلمان در ابعاد روانی و رفتاری شکل گیرد. از طرفی این عوامل باعث می شود که راهبردهای یادگیری، رشد و تعالی ، بهره وری و مدیریت عملکرد تعریف گردد و پیامدهایی دارد که از جمله می توان به ارتقاء عملکرد درون نقشی و برون نقشی اشاره کرد. نتایج تحقیق در بخش کمی نشان داد کلیه مولفه های تعلق خاطر کاری معلمان در سطح بالاتر از سطح متوسط می باشند.
بحث و نتیجه گیری: تعلق خاطر کاری معلمان از عوامل بسیار با اهمیت است که بایستی در سیاستگذاری های نظام آموزش و پرورش به منظور بهبود عملکرد فردی و سازمانی مورد توجه بیشتر قرار گیرد.
اثربخشی طراحی آموزشی چندرسانه ای مبتنی بر نظریه بار شناختی بر پیشرفت تحصیلی و خودپنداره دانش آموزان در درس علوم پایه پنجم
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف : این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی طراحی آموزشی چندرسانه ای مبتنی بر نظریه بار شناختی بر پیشرفت تحصیلی و خود پنداره دانش آموزان در درس علوم پایه پنجم انجام شد.
روش شناسی پژوهش : روش پژوهش از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون، برای هر دو گروه آزمایش و کنترل بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را تمامی دانش آموزان پسر پایه پنجم ابتدایی ناحیه یک شیراز در سال تحصیلی 1401-1400 تشکیل دادند که تعداد آن ها با رجوع به اداره آموزش و پرورش شهر شیراز حدود 2000 نفر برآورد شده است. 60 نفر از دانش آموزان مورد مطالعه، به روش نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش، پرسشنامه خودپنداره چن و تامپسون و آزمون پیشرفت تحصیلی درس علوم بوده است. روایی صوری و محتوایی پرسشنامه توسط خبرگان و اهل فن و پایایی با روش آلفای کرونباخ مورد تأیید قرار گرفت. برای تحلیل داده ها از آمار توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و از آمار استنباطی (تحلیل کوواریانس یک متغیری و چند متغیری) استفاده شد.
یافته ها : نتایج پژوهش حاکی از آن بود که آموزش با استفاده از برنامه آموزشی چندرسانه ای مبتنی بر نظریه بار شناختی به دانش آموزان، 2/15 درصد واریانس پیشرفت تحصیلی و 1/25 درصد واریانس خودپنداره را تبیین می کند.
بحث و نتیجه گیری: نتایج نشان داد که دانش آموزانی که از برنامه آموزشی چندرسانه ای مبتنی بر نظریه بار شناختی استفاده کرده اند، از لحاظ پیشرفت تحصیلی و خودپنداره وضع بهتری نسبت به سایر دانش آموزان داشتند.
ارتباط بین حمایت اجتماعی ادراک شده و حمایت سازمانی ادراک شده با مشارکت ورزشی در دانش آموزان دختر
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف : هدف از انجام این پژوهش تعیین ارتباط حمایت اجتماعی ادراک شده و حمایت سازمانی ادراک شده با مشارکت ورزشی در دانش آموزان دختر مقطع متوسطه شهرستان ممسنی بود
روش شناسی پژوهش : جامعه آماری پژوهش کلیه دانش آموزان دختر مقطع متوسطه شهرستان ممسنی می باشد. که طبق آماری که از کارگزینی این اداره ها گرفته شده است، برابر با 3491 نفر می باشند. که با استفاده از جدول مورگان و به روش نموه گیری تصادفی خوشه ای نمونه آماری351 نفرشد. ماهیت این تحقیق از نوع تحقیقات توصیفی پیمایشی می باشد و جمع آوری داده ها بر اساس مطالعات کتابخانه ای و میدانی بوده است و ابزار جمع آوری داده ها شامل، پرسشنامه های استاندارد سرمایه اجتماعی ناهاپیت و گوشال (1998)، حمایت سازمانی ادراک شده ایزنبرگ و همکاران(1990) و مشارکت ورزشی پارسامهر و همکاران (1392) است. تجزیه و تحلیل داده ها بر اساس نرم افزار آماری SPSS صورت گرفته است.
یافته ها : نتایج حاصل از پژوهش حاکی از آن است که بین حمایت اجتماعی ادراک شده و حمایت سازمانی ادراک شده با مشارکت ورزشی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه شهرستان ممسنی رابطه معناداری وجود دارد
(01/0P ≤).
بحث و نتیجه گیری: در نتیجه شایسته است که در این سازمان به به منظور بالارفتن مشارکت ورزشی توجه بیشتری به متغیرهای حمایت اجتماعی ادراک شده و حمایت سازمانی ادراک شود.
تبیین شاخص های شایستگی معلمان متوسطه دوره اول شهر کرج
حوزه های تخصصی:
هدف : مطالعه حاضر با هدف تبیین مولفه های شایستگی معلمان دوره اول متوسطه شهرکرج در سال تحصیلی 1400 انجام شد.
روش شناسی پژوهش : روش پژوهش، کیفی از نوع نظریه داده بنیاد با رویکرد نظامدار اشترواس وکوربین بود که تا رسیدن به اشباع، تعداد10نفر از خبرگان، متخصصان، مسئولان حوزه آموزش و پرورش شهرکرج که افراد مطلع ودارای اطلاعات در بخش های اجرایی ومسائل مرتبط با شایستگی معلمان بودند به صورت هدفمند انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختار یافته استفاده شد. در تحلیل داده ها با استفاده ازکدگذاری باز، محوری وانتخابی،359 کد اولیه،36مقوله با220 مفهوم بدست آمد.
یافته ها : یافته ها نشان داد که مولفه ها بر اساس شاخص هایی همچون شرایط علی شایستگی معلمان شامل:مسئولیت پذیری، الگو و نمونه بودن و غیره است، شرایط زمینه ای شامل: وظیفه شناسی، اعتماد به نفس و غیره است؛ شرایط راهبردی شامل: آشنایی با روان شناسی تربیتی، انعطاف پذیری و غیره است؛ شرایط مداخله گر شامل: نوآوری، توانایی تشخیص حل مسئله و غیره است؛ شرایط پیامدی شامل: مهارت مشاوره ای، مهارت مدیریتی و غیره شناسایی شدند.
بحث و نتیجه گیری: براساس یافته های این پژوهش می توان در ارتقاء شایستگی معلمان عوامل علی، زمینه ای و راهبردی شناسایی شده را مورد توجه قرار داد.
اثربخشی آموزش به روش قصه گویی بر مهارت های اجتماعی و عملکرد تحصیلی درس علوم تجربی دانش آموزان
حوزه های تخصصی:
هدف : هدف پژوهش حاضر، اثربخشی آموزش به روش قصه گویی بر مهارت های اجتماعی و عملکرد تحصیلی درس علوم تجربی دانش آموزان دوره دوم دبستان شهر شیراز است
روش شناسی پژوهش : روش پژوهش حاضر شبه تجربی همراه با پیش آزمون و پس آزمون در دو گروه آزمایش و گواه بود. در این پژوهش آزمودنی ها در دو گروه کنترل و آزمایش قرار می گیرند. جامعه ی آماری در این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دوره دوم دبستان شهر شیراز در سال تحصیلی 1402-1401 بود. محقق به صورت روش نمونه گیری خوشه ای مرحله ای، چهار کلاس را به عنوان نمونه انتخاب کرد. بدین منظور به 80 نفر از دانش آموزان پرسشنامه ها داده شد و به طور تصادفی 40 نفر به عنوان گروه آزمایش و 40 نفر هم به عنوان گروه کنترل انتخاب شدند. گروه آزمایش از طریق آموزش به روش قصه گویی آموزش دیدند و گروه کنترل هیچ نوع آموزشی نداشتند. داده ها با استفاده از دو پرسشنامه مهارت اجتماعی و پرسشنامه عملکرد تحصیلی جمع آوری شده است
یافته ها : همانطور که نتایج نشان داد، قصه گویی بر عملکرد تحصیلی و مهارت های اجتماعی درس علوم تجربی دانش آموزان تاثیر معنادار دارد. قصه گویی بر ابعاد عملکرد تحصیلی دانش آموزان تاثیر معنادار دارد. قصه گویی بر ابعاد مهارت های اجتماعی دانش آموزان تاثیر معنادار دارد.
بحث و نتیجه گیری: به نظر می رسد روش قصه گویی بر مهارت های اجتماعی و عملکرد تحصیلی درس علوم تجربی دانش آموزان دوره دوم دبستان شهر شیراز تاثیر معنادار دارد
بازاندیشی در محتوای آموزش مهارت های زندگی رویکرد اسلامی (مورد مطالعه: متخصصین تعلیم و تربیت اسلامی)
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف : با استفاده از مهارت های واقعی و ضروری نشات گرفته از آموزه های الهی می توان یک زندگی با آرامشی برای انسان مضطرب امروزی مهیا نمود. این مطالعه با هدف بازاندیشی در محتوای آموزش برنامه درسی مهارت های زندگی توسط متخصصین تعلیم و تربیت اسلامی برای دانش آموزان ششم ابتدایی انجام شده است.
روش شناسی پژوهش : پژوهش حاضر به جهت استفاده از روش کیفی (تحلیل محتوای عرفی) و کمی از نوع ترکیبی می باشد. مشارکت کنندگان بخش کیفی، متخصصان تعلیم و تربیت اسلامی بوده، حجم نمونه به شیوه گلوله برفی با شرکت 17 نفر با اشباع نظری اطلاعات به پایان رسید. جامعه آماری دوم، 33 نفر از متخصصان برنامه درسی بودند که به تعداد سی نفر از طریق کوکران انتخاب گردیدند. نظر گروه اول به شیوه مصاحبه عمیق، نیمه ساختارمند انجام، سپس داده ها طی سه مرحله کدگذاری تلخیص و مورد تحلیل قرار گرفت. در گروه دوم اطلاعات با پرسش نامه محقق ساخته جمع آوری و با استفاده از Spss با روش t تک نمونه ای مورد تحلیل قرارگرفت. روایی کمی به صورت روایی صوری و ضریب پایایی هم به روش کرونباخ انجام و در پایان الگوی طراحی شده مربوطه توسط متخصصان مورد تایید و اعتبارسنجی قرارگرفت.
یافته ها : الگویی مطلوب از محتوای برنامه درسی مهارت های زندگی اسلامی با 18 مقوله اصلی و محوری بدست آمد.
بحث و نتیجه گیری: محتوا باید با توجه به همه ابعاد وجودی انسان، واقعیت های محیط زندگی (تفاوت ها، شرایط فرهنگی و مذهبی)، جهت ایجاد و تقویت وحدت ملی، با کمک ادبیات محلی، شفاهی و به صورت کاربردی در مقابل مهارت های صرفا" بلااستفاده نظری و با نگاهی متوازن به دنیا و آخرت، با رویکردی هنری و زیبا شناسانه برای هریک از دانش آموزان تهیه گردد.
نقش تبیین کنندگی سلامت انسانی و سلامت سازمانی بر سرزندگی تحصیلی دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شرق گیلان
حوزه های تخصصی:
هدف : هدف کلی این تحقیق، تعیین رابطه سلامت سازمانی مدارس و سلامت انسانی با سرزندگی تحصیلی دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شرق گیلان است.
روش شناسی پژوهش : پژوهش حاضر به روش توصیفی از نوع همبستگی انجام شد که در آن سلامت انسانی و سلامت سازمانی به عنوان متغیرهای پیش بین و سرزندگی تحصیلی به عنوان متغیر ملاک در نظر گرفته شد. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شرق گیلان به تعداد 10392 نفر بود. با توجه به جدول کرجسی و مورگان 373 نفر به عنوان نمونه به روش تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از سه پرسشنامه سلامت انسانی محقق ساخته (Hedayati et al, 2021) با پایایی 96/0، پرسشنامه استاندارد سلامت سازمانی هوی و فیلدمن (1997) با پایایی 91/0 و پرسشنامه سرزندگی تحصیلی (Dehghanizadeh et al, 2014) با پایایی 80/0 استفاده شد که از روایی و پایایی مناسب برخوردار بودند. داده های به دست آمده با استفاده از نرم افزارspss در سطح توصیفی و استنباطی، از آزمون کولموگروف اسمیرنف برای نرمال بودن داده ها و ضریب های همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام جهت آزمون فرضیه های پژوهش استفاده شد.
یافته ها : نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که بین متغیرهای پیش بین و ملاک در این تحقیق، رابطه مستقیم وجود دارد.
بحث و نتیجه گیری: در نتیجه می توان گفت که بین سلامت سازمانی مدارس و سلامت انسانی دانش آموزان با سرزندگی تحصیلی آنها رابطه وجود دارد. به طوری که اگر سلامت سازمانی در مدارس و سلامت انسانی در دانش آموزان افزایش یابد، سرزندگی تحصیلی دانش آموزان نیز افزایش می یابد.
طراحی مدل عوامل اجتماعی و فرهنگی موثر بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان از دیدگاه مدیران و معلمان
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: پیشرفت تحصیلی به دلیل آنچه آینده دانش آموزان در مسیر انتخاب درست شغل، موفقیت در مسیر زندگی و همچنین خدمات مناسب به یک کشور تلقی می شود بسیار ضروری است. بنابراین این پژوهش با هدف طراحی یک مدل عوامل اجتماعی و فرهنگی مؤثر بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان انجام شده است.
روش شناسی پژوهش: شرکت کنندگان، 129 نفر از مدیران سازمان آموزش و پرورش و معلمان شاغل و بازنشسته در سطح استان فارس بودند که در قالب یک روش نمونه گیری تصادفی از نوع خوشه ای انتخاب شدند. روش تحقیق مورداستفاده شیوه آمیخته کیفی (رویکرد فراترکیب) و کمی (توصیفی- همبستگی) بود. پس از تدوین مقوله های اثرگذار، 4 عامل آموزش- یادگیری، شرایط اقتصادی-اجتماعی، عوامل فردی و اهداف عملکردی، شاخص های روان شناختی به عنوان شاخص های مؤثر مدل عوامل اجتماعی و فرهنگی مؤثر بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان تعیین شدند. روایی در هر دو شیوه کیفی و کمی، به صورت قابل قبولی مورد تائید قرار گرفت و پایایی در رویکرد فراترکیب بر مبنای شاخص های لینکلن و گوبا (1985) و در مطالعه مقدماتی بخش کمی نیز، با استفاده از ضرایب آلفای کرونباخ تائید شدند. جهت تحلیل یافته های این مطالعه در بخش کیفی از اسنادکاوی (با تأکید بر مطالعات داخلی و خارجی مرتبط) و در بخش کمی نیز از آمار توصیفی (شاخص های جمعیت شناختی با استفاده از نرم افزار SPSS) و آمار استنباطی (حاصل از معیارهای مدل سازی معادلات ساختاری با نرم افزار Smart PLS) استفاده شد.
یافته ها: نتایج در نهایت نشان داد، آموزش-یادگیری، شرایط اقتصادی-اجتماعی و شاخص های روان شناختی بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان تأثیر معنادار دارد. اما اثرات عوامل فردی و اهداف عملکردی بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان استان فارس مورد تائید قرار نگرفت.
نتیجه گیری: به نظر می رسد آموزش و یادگیری در کنار توجه به اقتصاد در آموزش و همچنین تقویت برخی از مهم ترین ویژگی های روان شناختی می تواند نقشی حیاتی در تدوین و شکل گیری یک مدل جامعه اجتماعی و فرهنگی مؤثر بر پیشرفت دانش آموزان در سطح استان فارس ایفا نماید.