فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۲۱ تا ۳۴۰ مورد از کل ۱۷٬۹۴۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقدمه: روش آموزشی "کلاس معکوس" یکی از شیوه های نوین پرطرفدار آموزشی است. هدف پژوهش بررسی امکان استفاده از پتانسیل آموزش الکترونیکی برای اجرای کلاس معکوس بود. روش ها: این پژوهش از لحاظ رویکرد کمی، از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش تحلیل، تمام آزمایشی بود. جامعه و نمونه آماری پژوهش، کلیه دانشجویان پسر درس روش تحقیق دوره لیسانس علوم تربیتی دانشگاه قم بودند که به صورت تصادفی به دو گروه گواه و آزمایش 12 نفره تقسیم شدند (هر گروه 12 نفر)، سپس مبحث "بیان مسئله" که از مباحث مهم و کمی پیچیده درس روش تحقیق است، برای تدریس انتخاب و بر اساس طرح پس آزمون با گروه گواه، طرح آزمایشی به صورت یک سو کور، در یک جلسه اجرا گردید. مبحث "بیان مسئله" برای گروه گواه با روش تدریس "سخنرانی" و برای گروه آزمایش با روش تدریس "کلاس معکوس" اجرا گردید. داده های حاصل از پس آزمون با استفاده از نرم افزار spss تحلیل شد. یافته ها: یافته های تحلیل نشان داد که گروه آزمایش در مقایسه با گروه گواه از میانگین نمره بالاتری برخوردار بودند که افزایش یادگیری با روش تدریس "کلاس معکوس" را نشان داد. نتیجه گیری: بنابراین نتیجه گیری می شود که برای افزایش کیفیت آموزشی می توان به توسعه و فراگیری این روش پرداخت و لذا به اساتید و معلمان توصیه می شود که مهارت خود در استفاده از این روش را افزایش دهند، به دفتر آموزشهای ضمن خدمت، توصیه می شود، آموزش این دوره را در دستور کار خود قرار دهد، و به دفتر فنی توصیه می شود امکانات فنی و الکترونیکی مورد نیاز برای پیاده سازی مناسب این روش را فراهم نمایند، همچنین در انتهای مقاله برای اجرای بهتر این روش، توصیه هایی بیان گردیده است.
واکاوی صلاحیت های حرفه ای معلمان در آموزش های مجازی: یک مطالعه کیفی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: آموزش مجازی در زمان بحران نظیر دوره شیوع ویروس کرونا اهمیت ویژه ای دارد. از این رو، معلمان باید صلاحیت های لازم برای این مهم را کسب نمایند. بدین ترتیب هدف پژوهش حاضر، بررسی صلاحیت های حرفه ای معلمان مقطع متوسطه اول برای آموزش مجازی بود. روش کار: روش پژوهش، کیفی و جامعه آماری شامل اسناد و مدارک مرتبط با موضوع (به زبان فارسی و بین سال های 1392 تا 1400) و اعضای هیئت علمی متخصص حوزه برنامه ریزی درسی، تعلیم و تربیت و روان شناسی استان گلستان بودند. حجم نمونه شامل 16 سند و 13 نفر از صاحب نظران بودند که بر اساس قانون اشباع و با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات، مصاحبه نیمه ساختاریافته با متخصصان بود. برای اجرای پژوهش اسناد مورد مطالعه قرار گرفت و با صاحب نظران مصاحبه شد و محتوای متون و مصاحبه ها با روش تحلیل محتوای کیفی قراردادی (استقرائی) مورد تحلیل قرار گرفت. به منظور پایایی مصاحبه ها از معیارهای تأییدپذیری و انتقال پذیری استفاده شد. یافته ها: با تحلیل و کدگذاری متون و مصاحبه ها، 59 مفهوم، 12 زیرمقوله و 4 مقوله استخراج شد. مقوله های اصلی شامل مهارت های فنی، فعالیت های تدریس و یادگیری، مهارت های شناختی و نگرش ها و ویژگی ها بود. نتیجه گیری: مطلوب است که هنگام انتخاب معلمان مقطع متوسطه اول برای تدریس، وجود صلاحیت های حرفه ای معلمان در آموزش های مجازی مورد بررسی قرار گیرد.
تحلیل محتوای کتاب فارسی سوم ابتدایی برحسب میزان توجه به مؤلفه های سرمایه فرهنگی
حوزههای تخصصی:
ه دف ای ن مطالعه، تحلیل محتوا کتاب فارسی مقطع سوم ابتدایی ، برحس ب میزان توجه به مؤلفه های س رمایه فرهنگی بود. این تحقیق از نظر هدف، کاربردی است و با توجه به ماهیت آن از روش تحقیق تحلیل محتوا اس تفاده گردید. جامعه آماری شامل کتاب های درسی پایه اول تا ششم ابتدایی بوده و برای نمونه، کتاب فارسی پایه سوم ابتدایی به صورت هدفمندانتخاب ش د . ابزار تحقیق، شامل سیاهه تحلیل محتواء آماده سرمایه فرهنگی برحسب نظریه بوردیو بود که از روایی و پایایی برخوردار بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها نیز از س نجش فراوانی استفاده گردید. یافته ها نشان داد که در متن کتاب درسی به خرده مؤلفه های سرمایه فرهنگی کمتر از ده درصد توجه شده. به طوری که مولفه تشویق به شناخت قهرمانان دفاع از کشور با ۶ درصد از میان مولفه هاء تجسم یافته در رتبه اول قرار گرفته در کتاب درسی پاراگراف ها به مولفه های ترغیب به کسب مهارت در هنرهای دستی، نمایشی، تجسمی، القا نگرش مثبت نسبت به تحصیل دانش آموزان، اشاره به شاهکارهاءعلمی داخل و خارج از کشورو به صنایعی دستی اشاره ای نکرده اند.
اثربخشی مداخله آموزشی سیستم های یادگیری چندگانه برحافظه ی کاری و توجه دانش آموزان با اختلال خواندن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: اختلال خواندن یکی از انواع اختلالات یادگیری ویژه است که به مشکلات تحصیلی و یادگیری در دانش آموزان منجر می شود و در مدارس میزان شیوع بالایی دارد. بنابراین پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی مداخله آموزشی مبتنی بر سیستم های یادگیری چندگانه بر بهبود حافظه ی کاری و توجه در دانش آموزان با اختلال خواندن انجام شد. روش: این پژوهش از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود، جامعه آماری پژوهش شامل دانش آموزان با اختلال خواندن در دوره دوم ابتدایی شهرستان مراغه بود که 30 نفر از آنان با استفاده از شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در 2 گروه آزمایشی ) 15 نفر( و گواه ) 15 نفر( جای دهی شدند. برای هر گروه از مشارکت کنندگان، نخست آزمون وکسلر ) WISC-R ۱ ، نسخه 5( و سپس آزمون تشخیص خواندن نما ) کرمی و نوری، 1388 ( و سپس آزمون حافظه ی کاری و آزمون توجه استروپ ) Stroop ( اجرا شد. سپس برنامه آموزشی مبتنی بر سیستم های یادگیری به مدت 14 جلسه 45 دقیقه ای روی گروه آزمایشی اجرا شد. داده ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: براساس یافته های پژوهش بین 2 گروه آزمودنی از نظر حافظه ی کاری و تعداد خطا و زمان وا کنش در توجه تفاوت آماری معنا داری وجود داشت و تعدادی خطای گروه آزمایشی کمتر از گروه گواه و زمان وا کنش گروه آزمایشی کمتر از گروه گواه بود. نتیجه گیری: با توجه به تفاوت آماری عملکرد 2 گروه آزمودنی می توان نتیجه گرفت که مداخله آموزشی مبتنی بر سیستم های یادگیری بر حافظه ی کاری و توجه اثربخش بوده و باعث بهبود عملکرد حافظه ی کاری و توجه دانش آموزان با اختلال خواندن می شود. بنابراین، پیشنهاد می شود مربیان مشکلات یادگیری ویژه از این نوع برنامه ها برای بهبود اختلال خواندن دانش آموزان خود استفاده نمایند.
اثربخشی آموزش خودکنترلی هیجانی بر پرخاشگری و کنترل عواطف دانش آموزان پسر با اختلال رفتاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: اختلال رفتاری، حاصل تعامل کودک با محیط اطراف وی است که با پیامدهایی چون تضاد با جامعه، نارضایتی، ناشادی فردی و شکست در مدرسه همراه است. هدف از این پژوهش اثربخشی آموزش خودکنترلی هیجانی بر پرخاشگری و کنترل عواطف دانش آموزان پسر با اختلال رفتاری بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه انجام گرفت. جامعه آماری پژوهش عبارت بود از تمامی دانش آموزان پسر پایه ششم ابتدایی با اختلال رفتاری شهر الشتر در سال تحصیلی 1403 - 1402 . از میان جامعه آماری تعداد 28 دانش آموز با اختلال رفتاری براساس نظر مشاوران و معلمان دانش آموزان به شیوه نمونه گیری دردسترس انتخاب و در ادامه از میان نمونه انتخاب شده به شیوه نمونه گیری تصادفی، تعداد 14 دانش آموز در گروه آزمایشیی و 14 دانش آموز در گروه گواه گمارده شدند. گروه آزمایشی تحت مداخه آموزش خودکنترلی هیجانی قرار گرفت، اما گروه گواه آموزشی را دریافت نکرد. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه پرخاشگری باس و پری، مقیاس کنترل عواطف و پرسش نامه مشکلات رفتاری راتر ۷ فرم B )معلم( استفاده شد. یافته ها با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس تک متغیره و چند متغیره ) MANCOVA ( تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش خودکنترلی هیجانی بر پرخاشگری و کنترل عواطف آزمودنی های پژوهش تأثیر معناداری داشته است ) ۰۵ / p>۰ (. به عبارت دیگر؛ آزمودنی های گروه آزمایشی در نتیجه دریافت رویکرد آموزش خودکنترلی هیجانی از کنترل پرخاشگری و عواطف بالاتری برخوردار بودند. نتیجه گیری: با توجه به نتایج حاصل از این پژوهش می توان گفت رویکرد آموزش خودکنترلی هیجانی، رویکردی مفید و سازنده در کاهش مشکلات رفتاری دانش آموزان با اختلال رفتاری است.
ساماندهی آموزش های عالی مهارتی: ادغام و تجمیع دانشگاه فنی و حرفه ای و دانشگاه علمی کاربردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدفیکی از چالش های کلیدی در حوزه آموزش حرفه ای در ایران، ارائه پراکنده این برنامه ها توسط دو نهاد مجزا است: دانشگاه فنی و حرفه ای و دانشگاه علمی کاربردی. این پژوهش با هدف بررسی تأثیر تجمیع این دو دانشگاه بر افزایش کارایی، اثربخشی و بهبود پاسخگویی آنها به نیازهای منابع انسانی جامعه انجام شده است.روش این پژوهش با رویکردی تحلیلی و با استفاده از داده های موجود از برنامه ریزان آموزشی و روند بازار کار در ایران انجام شده است. با استفاده از ارزیابی های کیفی و تحلیل مقایسه ای نتایج آموزشی، تأثیر مدیریت مجزا در مقابل مدیریت تلفیقی آموزش مهارت های پیشرفته را ارزیابی می کند.یافته ها یافته ها حاکی از آن است که ادغام دانشگاه های فنی و حرفه ای با دانشگاه های علمی و کاربردی می تواند کارایی، اثربخشی و کیفیت کلی آموزش های مهارتی را افزایش دهد. این ادغام همچنین پاسخگویی به تقاضاهای بازار کار را بهبود می بخشد. این مطالعه نشان می دهد که اجرای موفقیت آمیز برنامه های آموزش مهارتی نه تنها نیازمند یکپارچگی ساختاری، بلکه به هماهنگی با بخش های اقتصادی، صنعتی، کشاورزی و خدماتی است. تعامل مستمر با سیستم آموزشی و مشارکت فعال بخش های خصوصی و کارفرمایان به عنوان ذینفعان برای برنامه ریزی مؤثر ضروری است.نتیجه گیری و پیشنهادات تجمیع مؤسسات آموزش مهارت های عالی می تواند منجر به سیستم های آموزشی کارآمدتر شود که نیازهای منابع انسانی جامعه را بهتر برآورده کند. علاوه بر این، این مطالعه بر اهمیت ایجاد یک سیستم صلاحیت حرفه ای، ایجاد چارچوب های همکاری با بخش های مختلف، و اطمینان از همسویی نزدیک آموزش با نیازهای بازار کار تأکید می کند.نوآوری و اصالت این مطالعه تحلیل جدیدی از مزایای ساختاری و عملیاتی تجمیع دو دانشگاه اصلی آموزش مهارتی در ایران ارائه می کند. این بینش های اصلی را در مورد اینکه چگونه چنین ادغامی می تواند هماهنگی بهتر با بازارهای کار و بهبود نتایج آموزشی در بخش های فنی و حرفه ای را تقویت کند، کمک می کند.
بررسی درک مفهومی آزمایش طیف اتمی دانش آموزان کلاس دوازدهم
حوزههای تخصصی:
ازموضوعات مهمی که پایه و اساس مطالعات پیشرفته نجوم، اختر فیزیک و حتی مکانیک کوانتومی است، موضوع طیف اتمی است که در حال حاضر بخشی از برنامه های درسی دبیرستان ها ودانشگاه ها در سراسر جهان است. اهداف اصلی این پژوهش این است که دانش آموزانی که در درس فیزیک دوازدهم مبحث طیف اتمی را خوانده اند، تا چه اندازه قادر به تشخیص ارتباط طول موج خطوط طیفی با انتقال الکترون های بین ترازهای مختلف انرژی هستند و آیا آنها می توانند شرایطی که تحت آن طیف خطی گسسته تشکیل می شود را تشخیص دهند؟ روش تحقیق، آزمایشگاهی و جامعه آماری ، 3 گروه ده نفره از دانش آموزان دیپلم ریاضی فیزیک شهرشیراز می باشند. سوالات پژوهش عمدتا حول تغییراتی بود که در تنظیمات آزمایش طیفی اتمی ( مانند تغییر منبع نور و یا توری پراش و ...) انجام می گرفت. نتایج کار نشان می داد که تعداد قابل توجهی از دانش آموزان، نوع منبع نور را برای تشکیل نوع طیف اتمی حیاتی نمی دانند و آنها معمولا تغییرات در طیف اتمی را در پارامتر های مانند تغییر توری پراش یا منشور می دانند.
شناسایی ابعاد و مؤلفه های شایستگی دیجیتال معلمان: یک مرور نظام مند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال ۱۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۲
121 - 146
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با هدف شناسایی ابعاد و مؤلفه های شایستگی دیجیتال معلمان شکل گرفت. داده ها بر اساس روش کیفی از نوع مرور سیستماتیک جمع آوری شد. انتخاب مقالات بر اساس واژگان کلیدی بر پایه نظر خبرگان و ساختار پریسما انجام و تعداد ۳۸ سند در قالب مقالات خارجی وارد تحلیل شد. منابع با استفاده از تحلیل مضمون و نرم افزار 2020 MAXQDA تحلیل شد. روایی یافته ها بر اساس نظرات گروه پژوهشی حاصل شد، پایایی ابزار از طریق شاخص پایایی ارزیاب ها بررسی گردید که ضریب کاپا مقدار ۸۴/. را به دست داد. یافته ها نشان داد که شایستگی دیجیتال معلمان شامل ۷ بعد و ۲۷ مؤلفه بود. ابعاد شامل آموزش و یادگیری، توسعه حرفه ای و شغلی، راهبری و تعامل، تفکر دیجیتالی، ارتقای مهارت دیجیتالی یادگیرنده، ارزیابی و ویژگی های فردی بود. با توجه به نتایج، پیشنهاد می شود آموزش های حرفه ای مبتنی بر فناوری، تدریس تعاملی در محیط های مجازی و ترکیب شایستگی های دیجیتالی معلمان با مؤلفه های مستخرج مورد توجه جدی قرار گیرد.
اثربخشی برنامه درسی تربیت بدنی با رویکرد تلفیقی بر تسهیل یادگیری دانش آموزان دوره دوم ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال ۱۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۲
251 - 266
حوزههای تخصصی:
هدف از این مقاله بررسی تأثیر برنامه درسی تربیت بدنی با رویکرد تلفیقی بر تسهیل یادگیری دانش آموزان بود. روش این پژوهش توصیفی- پیمایشی است. جامعه مورد مطالعه شامل کلیه دانش آموزان دوره دوم ابتدایی شهر تهران بود. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 300 نفر با روش نمونه گیری چندمرحله ای انتخاب شدند، جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه یادگیری مک درموت (1999) استفاده شد. یافته های این پژوهش نشان داد که برنامه درسی تربیت بدنی با رویکرد تلفیقی بر تسهیل یادگیری دانش آموزان تأثیر معناداری دارد (05/0 p<). براساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که با برنامه درسی تربیت بدنی با رویکرد تلفیقی می توان میزان یادگیری دانش آموزان را افزایش داد و پیشنهاد می شود با برگزاری نشست تخصصی با عنوان آموزش برنامه درسی تربیت بدنی با رویکرد تلفیقی برای معلمان، یادگیری دانش آموزان را بهبود بخشید.
راهکارهای نگهداشت سوادآموزان در فرایند سوادآموزی: یک مطالعه اکتشافی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال ۲۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۸۹
55 - 74
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی راهکارهای نگهداشت سوادآموزان در فرایند سوادآموزی انجام شد. در این پژوهش از رویکرد ترکیبی استفاده شد، به این صورت که ابتدا با استفاده از رویکرد کیفی و مصاحبه های جمعی و فردی داده های کیفی جمع آوری شدند. سپس گام های کمّی پژوهش با استفاده از روش توصیفی و تحلیل عامل اکتشافی انجام شد. مشارکت کنندگان در مصاحبه جمعی، کارشناسان سوادآموزی اداره کل استان همدان بودند و در مصاحبه های فردی 18 نفر از افراد موفق سوادآموزی و 5 نفر از افراد ترک تحصیل کننده مشارکت داشتند. در بخش کمی، ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسش نامه محقق ساخته مربوط به راهکارهای جذب و نگهداشت سوادآموزان بود و جامعه آماری پرسش نامه حاضر 230 نفر از کارشناسان و آموزش دهندگان سوادآموزی بودند که به صورت کل شماری انتخاب شدند. داده های کیفی با استفاده از روش تحلیل مضمون و داده های کمی نیز با استفاده از روش آمار توصیفی، آزمون T تک نمونه ای و تحلیل عامل اکتشافی تجزیه و تحلیل شدند. مطابق یافته های به دست آمده، با تلفیق نتایج مراحل کمی و کیفی می توان در زمینه های انگیزشی، خانوادگی، فرهنگی، تغییر شیوه های شناسایی و جذب سوادآموزان، اصلاح ساختار رسمی سوادآموزی، تقویت نقش سوادآموزان، تنوع دهی به شیوه های ارائه آموزش، تقویت مواد و منابع یادگیری، و بازنگری در شیوه های جذب آموزش دهندگان، راه هایی عملیاتی برای جذب و نگهداشت سوادآموزان ارائه کرد.
آینده پژوهی توسعه آموزش هوشمند با در نظر گرفتن نقش فناوری های نوین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال ۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
176 - 194
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: تمرکز ما در این پژوهش بر هوش مصنوعی و اینترنت اشیاء است. این دو، مجموعه ای از فناوری هایی هستند که ضمن تمایز آفرینی به سرعت در حال گسترش می باشند و جنبه های مختلف مربوط به آموزش را به طور اساسی تغییر می دهند. بنابراین هدف از انجام این پژوهش شناسایی سناریوهای توسعه آموزش مبتنی بر درک صحیح از تغییرات در روند توسعه فناوری در سطح بین المللی است.
روش شناسی پژوهش: پژوهش حاضر از نظر روش از نوع آمیخته اکتشافی است. بدین ترتیب ابتدا در گام اول با روش کیفی مرور ادبیات پژوهش پیشران ها شناسایی و در گام دوم با روش کمّی آزمون دوجمله ای تأیید شدند، سپس در گام سوم با روش دیمتل به تحلیل پیشران ها پرداخته شد. در نهایت پس از شناسایی عدم قطعیت های کلیدی، در گام چهارم با استفاده از روش تحلیل متوازن تأثیر متقابل، سناریوها استخراج و سپس تدوین گردیدند. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه های خبره سنجی برای روش های آزمون دوجمله ای، دیمتل و تحلیل متوازن تأثیر متقابل است. بدین ترتیب جامعه نظری در گام های دوم الی چهارم پژوهش را خبرگان آگاه به موضوع پژوهش به تعداد 20 نفر از طریق نمونه گیری هدفمند تشکیل می دهد.
یافته ها: ما نهایتاً توانستیم 16 پیشران تأثیرگذار را شناسایی کنیم و بر مبنای حالت های تأثیرگذاری آنها که آینده را متأثر می سازد به تدوین سه سناریو محتمل بپردازیم.
بحث و نتیجه گیری: نتایج ما تأکید می کند که تحقیقات هوش مصنوعی تأثیر قابل توجهی بر ساختار آموزشی دارد. جنبه های مهم رشد هوش مصنوعی بر آموزش شامل صنعت آموزش خصوصی قوی و علاقه فزاینده بین المللی است. این مطالعه بر اساس رهنمودهای تحقیقاتی مبتنی بر شواهد، دستور کار روشنگری را برای آینده ارائه می دهد که به محققان آینده، هوش مصنوعی برای شناسایی مسائل تحقیقاتی معاصر و توسعه تحقیقات تأثیرگذار برای حل مشکلات پیچیده اجتماعی کمک می کند.
.
تأثیر مهارت های کوانتومی مدیران بر چابکی سازمانی با میانجیگری آمادگی کارکنان برای تغییر سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: پیچیدگی شرایط محیطی، پویایی و نامطمئن بودن از جمله نشانه های عصر جدید کوانتومی است. اجرای مدل کوانتومی باعث می شود که سازمان ها مدام در حال تغییر، چابک و در آنها ابتکار و معلومات آزادانه در جریان باشد.
روش شناسی پژوهش: تحقیق حاضر از نظر ماهیت کمی، از نظر هدف کاربردی و روش اجرای پژوهش توصیفی از نوع همبستگی به روش معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه کارکنان ادارات آموزش و پرورش شهرستان همدان به تعداد 512 نفر تشکیل دادند. جهت گردآوری داده ها از سه پرسشنامه استاندارد مهارت های کوانتومی مدیران میرصفیان (1395)، آمادگی کارکنان برای تغییر سازمانی گراهام (2006) و چابکی سازمانی شریفی و ژانک (1999) استفاده گردید. داده ها پس از جمع آوری با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و مدلسازی معادلات ساختاری توسط دو نرم افزار Spss و Lisrelتحلیل شدند.
یافته ها: یافته های فرضیات پژوهش نشان داد اثر مستقیم مهارت های مدیریت کوانتومی بر آمادگی کارکنان برای تغییر سازمانی 76/0 و بر چابکی سازمانی 33/0 مثبت و معنادار است. همچنین اثر مستقیم آمادگی کارکنان برای تغییر سازمانی بر چابکی سازمانی 52/0 مثبت و معنادار است. اثر غیر مستقیم مهارت های مدیریت کوانتومی از طریق آمادگی کارکنان برای تغییر سازمانی بر چابکی سازمانی 39/0 مثبت و معنادار است.
بحث و نتیجه گیری: آمادگی کارکنان برای تغییر سازمانی می تواند به عنوان نقش میانجی، میزان همبستگی مهارت های کوانتومی مدیران و چابکی سازمانی را افزایش دهد. قرن بیست و یکم نیازمند یک جهان بینی کوانتومی است. پیشنهاد می شود مبانی مهارت های کوانتومی مدیریت به مدیران ادارات آموزش و پرورش شهرستان همدان و حتی مدیران مدارس آموزش داده شود تا بدین طریق زمینه افزایش آمادگی کارکنان برای تغییر سازمانی و به تبع آن چابکی سازمانی فراهم گردد.
بررسی عدالت تربیتی در اسناد بالادستی آموزش وپرورش
حوزههای تخصصی:
عدالت یکی از مهم ترین محورهای حکمرانی در گام دوم انقلاب اسلامی است. اجرای عدالت امری فرایندی و دارای مؤلفه های مختلفی ازجمله تربیت انسان عدالت خواه است. از آنجایی که اساساً رسالت آموزش وپرورش تربیتی بوده، رویکرد عادلانه به تربیت مطابق با محور حکمرانی انقلاب اسلامی ضروری است. هدف پژوهش حاضر بررسی جایگاه عدالت در اسناد بالادستی آموزش وپرورش، با رویکرد کیفی و با روش تحلیل محتوا است. یافته های پژوهش نشان می دهد که مفهوم عدالت در قالب عدل مهدوی، عدالت گستری جهانی، عدالت اخلاقی، آموزشی، توزیعی، اقتضایی و جنسیتی در محورهای مختلف اسناد به کاررفته، و عدالت تربیتی با رویکرد حقوقی مورد بررسی قرار گرفته، و زیرنظام های سند تحول، ارتباط معناداری با مفهوم عدالت در اهداف سند برقرار نکرده است. هرچند گرایش به عدالت امری فطری است؛ اما فهم، بینش و کنش عادلانه نیازمند آموزش و تربیت و نقشه راه اجرایی است. پیشنهاد شده است که سند تحول بنیادین با تمرکز بر تربیت انسان عدالت پرور مورد بازنگری قرار گیرد و برنامه جامع تربیتی در ابعاد شناختی، عاطفی و رفتاری تدوین و عملیاتی گردد. اصل عدالت می تواند بر همه شئون نظام تعلیم وتربیت تأثیرگذار باشد و در فرایندهای آن نقش مهمی ایفا کند.
مقایسه اثربخشی آموزش راهبردهای مدیریت هیجان مبتنی بر طرح واره درمانی و زوج درمانی هیجان مدار بر بازسازی الگوهای ارتباطی زوجین(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: روابط زوجین همواره می تواند با مشکلات متعددی روبرو شود و روابط آنان را مبهم نماید که برای مقابله با آن ها مداخلات درمانی زیادی برای کاهش مشکلات و افزایش روابط زناشویی پیشنهاد شده است. لذا پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی آموزش راهبردهای مدیریت هیجان مبتنی بر طرح واره درمانی و درمان هیجان مدار بر بازسازی الگوهای ارتباطی زوجین انجام شد. روش ها : روش پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بسط یافته همراه با پیگیری بود. برای انجام این پژوهش 30 زوج دارای مشکلات ارتباطی به روش نمونه گیری خوشه ای تک مرحله ای انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل، قرار گرفتند. برای گردآوری اطلاعات در پیش آزمون و پس آزمون از پرسشنامه الگوهای ارتباطی زوجین استفاده شد. سپس مداخلات آموزش راهبردهای مدیریت هیجان مبتنی بر طرح واره درمانی و زوج درمانی هیجان مدار، به مدت10جلسه برای هردو گروه آزمایش اعمال شد. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون های تحلیل کواریانس چند متغیره در نرم افزارspss-24 انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد که فرضیه پژوهشی مبنی بر اثربخشی آموزش راهبردهای مدیریت هیجان بر طرح واره درمانی و زوج درمانی هیجان مدار بر بازسازی الگوهای ارتباطی زوجین، مورد تأیید قرار گرفته است و هر دو مداخله در مراحل پس آزمون و پیگیری بر بازسازی الگوهای ارتباطی زوجین تأثیر مثبت و معنادار داشتند(0/01>p). همچنین، نتایج آزمون تعقیبی حاکی از آن بود که میزان اثربخشی مداخله طرح واره درمانی بر بازسازی الگوهای ارتباطی، بیشتر از زوج درمانی هیجان مدار بود(0/01>p). لذا رویکرد طرح واره درمانی می تواند در بازسازی الگوهای ارتباطی زوجین به عنوان یک روش کارآمد مورد استفاده قرار گیرد. نتیجه گیری: هر دو رویکرد بر بهبود الگوهای ارتباطی زوجین اثربخش است. اما اثربخشی طرح واره درمانی کارآمدتر از زوج درمانی هیجان مدار است.
اثربخشی درمان با اسب بر مهارت های ارتباطی، اجتماعی و رفتارهای کلیشه ای کودکان طیف اوتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کودکان استثنایی سال ۲۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۹۱)
7 - 22
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر، اثربخشی درمان با اسب بر نشانگ ان کودکان طیف اوتیسم بود. روش: جامعه آماری در این پژوهش شامل کودکان درخودمانده ای می باشد که در مراکز توانبخشی شهر تبریز در سال تحصیلی -٩٨ ٩٧ بعنوان اوتیسم تشخیص داده شده بودند. بدین منظور با به کارگیری روش نیمه آزمایشی و طرح پژوهشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه، تعداد ٢٠ کودک در ٢ گروه (یک گروه آزمایش و یک گروه کنترل) قرار داده شدند؛ این ٢ گروه شامل کودکانی بودند که باتوجه به پرسشنامه ی گیلیام، دارای مشکلات رفتاری تشخیص داده شده بودند؛ گروه آزمایش اول به کمک اسب آموزش داده شدند و گروه کنترل تحت هیچ آموزشی، قرار نگرفتند. در نهایت داده های پژوهش با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیره (MANCOVA )تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد استفاده از اسب در بهبود مهارت های ارتباطی کودکان با اختلال درخودماندگی موثر نیست. کاربرد اسب با اندازه اثر ٠/٣٧ میزان مهارت های اجتماعی کودکان با اختلال درخودماندگی را افزایش میدهد. روش استفاده از اسب با اندازه اثر ٠/٣٨ بر میزان رفتارهای کلیشه ای کودکان با اختلال درخودماندگی مؤثر است. نتیجه گیری: با توجه به این که کودکان اتیستیک اغلب تعاملات با اشیاء را بر تعاملات با افراد ترجیح داده و به حضور مخلوقات زنده غیر انسانی پاسخ مثبت نشان می دهند بنابراین تاثیرات مثبت این روش درمانی بر کودکان طیف اوتیسم قابل تبیین است.
تجربه زیسته دانشجویان از برنامه درسی مجازی (مطالعه موردی: دانشگاه فرهنگیان هرمزگان)
منبع:
پژوهش های کیفی در علوم تربیتی سال اول زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱
114 - 136
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر بررسی تجارب زیسته دانشجویان از برنامه درسی مجازی ارائه شده در دانشگاه فرهنگیان بوده است. این پژوهش در قالب پارادایم کیفی انجام شده است. طرح پژوهش، طرحی پیدایشی است؛ زیرا مؤلفه ها حین انجام پژوهش پدیدار می شوند. نمونه آماری 18 نفر از دانشجویان دانشگاه فرهنگیان هرمزگان بوده اند، که به روش نمونه گیری هدفمند با رعایت اصل اشباع نظری انتخاب شدند. رویکرد تجزیه و تحلیل داده ها رویکرد توصیفی تفسیری است. این رویکرد مستلزم حدودی از تفسیر و نیز پیش از آن انتخاب اطلاعات است. با تحلیل مصاحبه شرکت کنندگان در شناسایی آسیب های برنامه درسی مجازی، 62 کد اولیه، 19 مقوله فرعی و 5 مقوله اصلی شامل: ضعف در زیرساخت های سامانه آموزش مجازی، ضعف در فرایند یاددهی یادگیری در سامانه مجازی، کمبود دانش از سامانه مجازی، ضعف در زمان آموزشی، عدم جذابیت سایت آموزش مجازی؛ استخراج شد. در ارائه راهکارهای تقویت برنامه درسی مجازی با تحلیل مصاحبه دانشجویان، 46 کد اولیه، 23 مقوله فرعی و 5 مقوله اصلی شامل: تقویت فرایند یاددهی یادگیری در سامانه مجازی، تقویت زیرساخت های مربوط به سامانه آموزش مجازی، پشتیبانی از آموزش های صورت گرفته در سامانه مجازی، آموزش نحوه صحیح استفاده از سامانه مجازی، برنامه ریزی زمان مناسب آموزش در سامانه مجازی؛ شناسایی شد.
بررسی امکان تحقق مدارای معرفت شناختی با اتکا به هرمنوتیک فلسفی گادامر و دلالت های تربیتی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی سال ۳۱ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
51 - 74
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی امکان تحقق مدارای معرفت شناختی با اتکا به عناصر سازنده ی هرمنوتیک فلسفی گادامر و بیان دلالت های تربیتی آن است. روش مورد استفاده این پژوهش روش تحلیل مفهومی است. از طریق این روش می توان تبیینی صحیح و روشن از معنای مفاهیم بواسطه توضیح رابطه ی آن با سایر مفاهیم بدست داد. در این پژوهش با استفاده از این روش، از طریق تحلیل مفاهیم دیدگاه گادامر، پیش فرض های فلسفی وی درباره ی مدارای معرفت شناختی تبیین می گردد. سپس دلالت های تربیتی به واسطه ی این این تحلیل، استنتاج می گردد. در ارتباط با مدارای معرفت شناختی ایده ی صریحی وجود ندارد و آنچه بیان شده سطوح مختلف مداراست. این پژوهش این مفهوم را در سطوح بالاتر، مورد بررسی قرار داده و مفهوم مدارای معرفت شناختی را روشن کرده است. هرمنوتیک فلسفی گادامر می تواند مبنای مناسبی برای دستیابی به مدارای معرفت شناختی باشد. با توجه به اینکه تنوع افکار و عقاید در جامعه ی امروز قابل انکار نیست، آموزش مدارای معرفت شناختی در جریان بیلدونگ با فهم و تفاهم گره خورده است. لازمه ی یک نظام تربیت اجتماعی منسجم، در نظر گرفتن حقوق متقابل افراد انسانی در جامعه می باشد. مباحث مورد بحث گادامر می تواند به ما آموزش دهد برای حرکت در مسیرِ حقیقت، به نگاه دیگری و فهم او از رویدادها توجه داشته باشیم. این توجه به دیگرپذیری موجب می شود قادر به گفت وگوی مؤثر و سازنده باشیم.
بررسی تأثیر مسئولیت های اجتماعی شرکت بر ارزش ویژه برند و وفاداری به برند با تحلیل نقش میانجی اعتماد به برند در آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی سال ۳۱ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
167 - 190
حوزههای تخصصی:
امروزه بحث مسئولیت های اجتماعی شرکت به یکی از ابزارهای اساسی برای بهبود وفاداری به برند و ارزش ویژه برند تبدیل شده است، بنابراین تحقیق حاضر با هدف بررسی تاثیر مسئولیت اجتماعی بر ارزش ویژه برند و وفاداری به برند با در نظر گرفتن نقش میانجی اعتماد به برند در بین دانشجویان دانشگاه شهید چمران اهواز انجام شده است. دانشجویان با استفاده از روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شده اند. با در نظر گرفتن حجم جامعه برابر 15157 حجم نمونه از طریق رابطه کوکران 375 بدست آمد. روش پژوهش از منظر نحوه گردآوری داده ها از نوع توصیفی و پیمایشی است. داده های لازم برای آزمون برازش مدل مفهومی و فرضیه های تحقیق از طریق پرسشنامه استاندارد با روایی و پایایی در سطح مطلوب گردآوری شده اند. داده های این مطالعه با استفاده از روش مدلسازی معادلات ساختاری مبتنی بر رویکرد حداقل مربعات جزئی مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفته اند. نتایج این پژوش نشان می دهد که برای ایجاد اعتماد به برند در آموزش عالی توجه به مسئولیت های اجتماعی شرکت مقوله مهمی است، بنابراین هرقدر که اعتماد به برند آموزشی بیشتر باشد، افراد وفاداری بیشتری را به آن نشان خواهند داد. از این رو ایجاد و حفظ یک رابطه قابل اعتماد و بلند مدت برای موفقیت یک برند در تمامی بازارهای رقابتی آموزش عالی امری حیاتی است.
اثربخشی رنگ آمیزی ماندالا بر سبک های اسناد و نشخوار فکری دانش آموزان متقاضی آزمون های ورودی استعداد های درخشان
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: هدف این پژوهش بررسی اثربخشی رنگ آمیزی ماندالا، بر سبک های اسناد و نشخوار فکری دانش آموزان متقاضی آزمون های ورودی استعدادهای درخشان پایه ششم است. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش، دانش آموزان متقاضی آزمون های ورودی استعدادهای درخشان پایه ششم شهرستان بوکان در سال تحصیلی 1402-1401 بودند که از میان آن ها 30 نفر، به روش نمونه گیری تصادفی، به عنوان نمونه انتخاب شدند و به صورت انتخاب تصادفی، در دو گروه 15 نفری آزمایش و کنترل قرار گرفتند. داده ها با پرسشنامه های سبک های اسنادی (ASQ) و نشخوار فکری هوکسما و مارو جمع آوری شد. برای بررسی روایی صوری و محتوایی پرسشنامه ها، از نظرات 7 تن از متخصصان علوم تربیتی و جهت بررسی پایایی پرسشنامه ها از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. با به کارگیری پیشینه نظری و عملی موجود، رنگ آمیزی درمانی بر پایه طرح های ماندالا، به مدت یازده جلسه 45 دقیقه ای بر روی دانش آموزان گروه آزمایش اجرا، و داده های پژوهش با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی تحلیل شد. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس نشان داد میانگین نمرات سبک های اسناد و نشخوار فکری، در گروه آزمایش، به طور معناداری کمتر از گروه گواه بود و رنگ آمیزی ماندالا بر سبک های اسناد و نشخوار فکری دانش آموزان متقاضی آزمون های ورودی استعدادهای درخشان موثر واقع شد. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت که هنردرمانی ماندالا یک راهبرد غیردارویی مؤثر، برای کاهش نشخوار فکری و اسنادهای منفی است، از این رو پیشنهاد می شود رنگ آمیزی بر پایه طرح های ماندالا در برنامه درسی هنر گنجانده شود.
معلم در تراز نهج البلاغه: ویژگی های لازمِ معلم در تربیت معلم مطابق نهج البلاغه
منبع:
آموزش پژوهی دوره ۱۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۳۸)
54 - 61
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی ویژگی های معلم در تراز نهج البلاغه می باشد. روش مورد استفاده در این پژوهش از نوع کیفی و مبتنی بر تحلیل مضمون می باشد. سوالات مطرح شده در پژوهش حاضر عبارتند از جایگاه و تعریف معلم از منظر نهج البلاغه و امام علی (ع) چیست؟ویژگی های معلم از منظر نهج البلاغه و امام علی (ع) کدامند؟یافته های به دست آمده نشان می دهد در پاسخ به سوال نخست، معلم آغازگر تربیت است، تربیت صحیح و یا غلط از او شروع می شود. همچنین، معلمی در قاموس سخنان علی (ع) می تواند در کلید واژه های حساسیت اخلاقی نسبت به دیگران و مسئولیت در قبال آن ها معنا و تعریف شود. در پاسخ به سوال دوم نیز می توان به ویژگی هایی از جمله ویژگی های عام حساسیت اخلاقی، مسئولیت شناسی، تقوا محوری و مقبولیت؛ و همچنین، ویژگی های خاص نگرش،ذهنیت ، واقع نگری ،تجربه نگری ، نقدپذیری ، دانش افزایی و محبت محوری اشاره داشت.