ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۲۱ تا ۸۴۰ مورد از کل ۷٬۲۳۱ مورد.
۸۲۱.

معرفت پیشینی(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: تجربه ممکن پسینی ضروری معرفت پیشینی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۹۰
آلبرت کازولو در ابتدا سه نوع تمایز معرفتی، مابعدالطبیعی و معنایی را که کانت در بحث معرفت پیشینی مطرح کرده، پیش می‌کشد. به‌ نظر وی، کانت با استفاده از این سه نوع تمایز به دفاع از: 1. وجود معرفت پیشینی؛ 2. ارتباط وثیق میان پیشینی و ضروری و 3. وجود معرفت ترکیبی پیشینی می‌پردازد. به‌ادعای کانت، معرفت پیشینی فقط از طریق گزاره‌های ریاضی‌ای به‌دست می‌آید که ویژگی‌های آن ضرورت، یقین و مصونیت از ابطال تجربی است. کازولو، بر پایة تمایز میان معرفت حالت جهت عام گزاره و معرفت ارزش صدق آن، معتقد است که مدعای کانت نمی‌تواند مؤید این امر باشد که ارزش صدق گزاره‌های ضروری را نمی‌توان براساس تجربه شناخت. وی با چالش کشیدن ویژگی‌های معرفت پیشینی و ریاضی، استدلال موافقان و مخالفان این‌گونه معرفت را غیرقانع‌کننده و ناقص می‌داند و وظایفی را فراروی آنان می‌نهد.
۸۲۴.

نقد و بررسی کتاب: فلسفه تاریخ ابن خلدون؛ مؤلف : محسن مهدی با ترجمه مجید مسعودی

۸۲۶.

گواهی(مقاله پژوهشی حوزه)

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۷۴
در این‌ مقاله‌ ابتدا میان‌ منابع‌ فردی‌ شناخت‌ و توجیه‌ (مانند ادراک‌ حسی‌ و حافظه) و منابع‌ اجتماعی‌ آن‌ (مانند گواهی) فرق‌ گذاشته‌ می‌شود و سپس‌ بیان‌ می‌شود که‌ بخش‌ اعظم‌ دانسته‌های‌ ما به‌ مطالبی‌ که‌ دیگران‌ به‌ ما انتقال‌ می‌دهند و بنابراین‌ به‌ گواهی‌ آنها، وابسته‌ است. در ادامه‌ برخی‌ مسائل‌ درخصوص‌ گواهی‌ بررسی‌ می‌شود و دربارة‌ هر یک‌ توضیحی‌ مناسب‌ ارائه‌ می‌گردد. آن‌ مسائل‌ عبارت‌اند از: (الف) بررسی‌ تفاوت‌ گواهی‌ رسمی‌ و غیررسمی‌ و نحوة‌ دخالت‌ هر کدام‌ در شناخت‌ و توجیه؛ (ب) چگونگی‌ پیدایش‌ باور مبتنی‌ بر گواهی‌ (روان‌شناسی‌ گواهی) و شرح‌ آرای‌ استنتاج‌گرایان‌ و غیراستنتاج‌گرایان؛ (ج) تعیین‌ نوع‌ و ماهیت‌ شناخت‌ و توجیه‌ که‌ محصول‌ گواهی‌ است‌ و تذکر این‌ مطلب‌ که‌ گواهی‌ نمی‌تواند منبع‌ اساسی‌ برای‌ شناخت‌ و توجیه‌ باشد ولی‌ می‌تواند در انتقال‌ آن‌ تاثیرگذار باشد؛ (د) تعیین‌ شرایطی‌ که‌ تحت‌ تاثیر آنها گواهی‌ می‌تواند در مخاطب‌ خود شناخت‌ و توجیه‌ را پایه‌ریزی‌ نماید؛ (ه') نحوة‌ وابستگی‌ گواهی‌ به‌ باور و ادراک‌ حسی؛ (و) روش‌ توجیه‌ مجموعه‌ باورهای‌ مبتنی‌ بر گواهی.
۸۲۷.

اصل آنتروپیک و نقش آن در برهان تنظیمِ ظریفِ کیهانی بررسی و نقد دیدگاه ها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اصل آنتروپیک وجود خداوند Existence of God استدلال «به سود بر مبنای» نظم Argument “tofrom” Design انسان مداری Anthropic Principle برهان تنظیم ظریف Fine-Tuning Argument چالش آنتروپیک Anthropic objection معلول مشاهده گزینشی اثر گزینشی در مشاهده Observation Selection Effect الیوت سوبر Elliot Sober

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی انسان شناسی فلسفی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
  5. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام خداشناسی براهین خداشناسی
تعداد بازدید : ۳۵۷۲ تعداد دانلود : ۱۵۲۸
موضوع پژوهش حاضر بررسی نقادانه چالش استاندارد درباره صورت بندی نوینی از برهان نظم است؛ چالشی معرفت شناسانه که با تلقّی فلسفی خاصی از اصل آنتروپیک (/ اصل)، به برهان تنظیمِ ظریفِ کیهانی (/ برهان) وارد شده است. بر مبنای این چالش، ابراز شگفتی ما از مشاهده جهانی پذیرای حیات، که احتمال پیشینی آن بی اندازه ناچیز است، بی مورد است، چراکه انسان نمی تواند خود را در جهانی که با شرایط حضورش وفق ندارد، ببیند. بنابراین، برهان متهم به استنتاج نتایجی است که صرفاً «معلول مشاهده گزینشی» است و ارزش دیگری ندارد (چالش آنتروپیک). در مقام دفاع از برهان، دو خطا را مدعی می شویم: 1. خطای معرفت شناختی: نخست، نشان می دهیم این چالش در بُن مایه های انتقادهای هیوم به برهان تمثیلی نظم وجود دارد و آن این است که منشأ انتزاع نظم، وهمی (و نه واقعی) است. آنگاه، از برهان در برابر این چالش دفاع می کنیم. نشان می دهیم اصل امری نه صرفاً نظری، بدیهی و همان گویانه، بلکه تحقیق پذیر، ناظر به واقع، وابسته به استش (/ وضعیت) جهان است. استدلال به سود نظم را بر اساس این مقدمات شکل می دهیم؛ 2. خطای روش شناختی: جست زدن از استدلال بر مبنای نظم به استدلال به سود نظم را خطای روش شناختی می نامیم و آن را درباره ردیه معرفت شناختی سوبر (Sober) در چالش آنتروپیک وارد می دانیم. درنهایت، از معقولیت برهان در برابر چالش استاندارد دفاع می کنیم.
۸۳۱.

مسائل علم و اخلاق در جهان معاصر(مقاله ترویجی حوزه)

کلیدواژه‌ها: ژنتیک علم و اخلاق فن‏آوری بیولوژى

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات رابطه اخلاق با علوم دیگر
تعداد بازدید : ۳۵۶۶
جریان‏شناسى انتقادى سیر پیشرفت علوم در دوران معاصر و به ویژه سده‏ى بیستم از منظر اخلاق است. نویسنده نخست از عدم تعهد و آزادى علوم در سیر خود انتقاد کرده و آثار آن را به ویژه در دو علم بیولوژى و ژنتیک بررسى کرده است. وى با بیان دغدغه‏هاى مختلف علم در سده‏ى بیستم اولین دغدغه را علوم اجتماعى، دومین را علم رفتارى و مسائل روان‏شناختى، سومین دغدغه را انرژى هسته‏اى و در فرجام چهارمین را انقلاب بیولوژیک برمى‏شمارد. در این میان، مؤلف رابطه‏ى اخلاق با فن‏آورى را برمى‏رسد و سپس ماهیت ایدئولوژیک علم و نظرات موافقان و مخالفان آن را نقل و نقد کرده و در نهایت از پررنگ شدن جنبه‏ى عملى علم و بى‏اهمیت شمرده شدن ابعاد تئوریک آن سخن مى‏گوید. مؤلف در پایان نتیجه مى‏گیرد که هیچ جنبش علمى بدون اخلاق نه تنها سودى ندارد که سخت زیان‏بخش نیز هست و هر کوشش علمى باید همسان با اخلاق صورت بگیرد.
۸۳۲.

زبان نمادین از دیدگاه پل تیلیش(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پل تیلیش زبان نمادین نمادهای دینی بازنمایی سلب و ایجاب بهره مندی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای اگزیستانسیالیسم
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
تعداد بازدید : ۳۵۶۶ تعداد دانلود : ۱۴۳۹
پل تیلیش (1965-1886) متکیم مسیحی آلمانی-آمریکایی است که زبان دین را نمادین می داند. به این معنا که حوزه دین سرشار از نمادهای دینی است. این نماد ها دارای ویژگی هایی هستند که آنها را برای بیان آموزه ها و مقاصد دینی توانمند می سازد. از جمله ویژگی های نمادها بازنمایی است که همچون نشانه ها به امری ورای خود اشاره می نمایند. اما نمادها (بر خلاف نشانه ها که اموری قراردادی و اختیاری هستند) اموری هستند که از ناخودآگاه جمعی انسان ناشی شده اند واز قدرت و معنای متعالی امر نمادین بهره مند هستند.نمادهای دینی در قالب های مختلف، مانند اشیا و اشخاص و رویدادهای طبیعی ظهور می کنند وتنها قابلیت آنها برای موقعیت دینی است که به آنها معنای نمادین می بخشد. بنابراین نماد دینی باید در معنای متناهی نفی گردد تا معنای اصیل آن در اشاره به امر متعالی اثبات گردد.
۸۳۴.

الحاد جدید: چیستی، بنیان ها، و زمینه ها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: انتخاب طبیعی تعارض علم و دین الحاد جدید نظریه فرگشت

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
تعداد بازدید : ۳۵۵۷ تعداد دانلود : ۱۲۸۳
الحاد جدید وصف جریانی است که در دهه نخست قرن حاضر، با انتشار سلسله ای از کتاب های پرفروش و در واکنش به حملات تروریستی برخی افراطیون دینی، به عرصه افکار عمومی آمد. این جریان هرچند ریشه در گذشته دارد و مبانی و مفروضات آن همان مبانی و مفروضات ملحدان گذشته است، با اتخاذ رویکردی بسیار خصمانه، به جریانی توفنده و جدید علیه دین و دین داران تبدیل شد. سخنگویان، و به اصطلاح پرچمداران آن عبارت اند از داکینز، دنت، هریس، و هیچنز. برخی از این ملحدان پیش تر به عنوان یک طرح کلان دست به عمومی و همه فهم کردن علومی چون زیست شناسی، به ویژه نظریه فرگشت و انتخاب طبیعی، زده بودند و اینک از آن جهت حمله به باورهای دینی استفاده می کنند. آنها در نقد خود به جای تکیه بر استدلال یا نقد دلایل و براهین مؤمنان، رویدادهای تاریخی و نیز رفتار و کردار برخی گروه های تندرو دینی، به ویژه اسلامی، را معیار داوری خود درباره دین و خداباوری می دانند. همچنین ملحدان جدید بدون آن که مبانی و تکیه گاه های خود را اثبات کنند، با تکیه بر آنها چنین وانمود می کنند که باورهای دینی اموری فرگشتی است و در نتیجه می توان با توجه به این نظریه و نیز با تکیه بر جهان بینی طبیعت گرایانه آن باورها را تبیین تجربی و طبیعی کرد. در این مقاله با توجه به دیدگاه های منتقدان آنها، اعم از خداباور و الهی دان و خداناباور، نشان داده ایم که اولاً طبیعت گرایی آن گونه که این ملحدان از آن می گویند و بر آن تکیه می کنند، یک نظریه علمی نیست، بلکه در واقع نوعی جهان بینی و نگرشی مابعدالطبیعی است. ثانیاً ملحدان در همین موضع مرتکب خطای آشکاری می شوند و آن خلط معانی گوناگون طبیعت گرایی است. ثالثاً بر خلاف نظر آنها میان علم و دین تعارضی نیست، بلکه اگر تعارضی هست به قول پلنتینگا میان طبیعت گرایی و علم است.
۸۳۶.

ساحت دینی در اندیشه مارتین هایدگر(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: فلسفه الاهیات اندیشه هستی ساحت دینی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۵۶ تعداد دانلود : ۱۲۵۷
پرسش از «ساحت دینی» در اندیشه هایدگر از ماندگارترین پرسش هایی است که به رابطه میان دین، الاهیات و فلسفه در زندگی و اندیشه وی می پردازد. بحث های هایدگر راجع به ایده ها و شخصیت های دینی و همچنین اشارات خود او راجع به اهمیت این ایده ها و شخصیت ها در شکل گیری پروژه فلسفی وی، بیانگر نقش دین به طور کلی، و الاهیات مسیحی، به نحو خاص، در اندیشه و زندگی اوست. هرچند تفکر هایدگر سرچشمه های متعددی دارد، اما الاهیات مسیحی و عرفان تاثیری پایدار بر آن داشته است. مبنای هایدگر در تحلیل وجود، با مبنای متفکران مسیحی مانند آوگوستین، اکهارت، لوتر، و کیرکگور مشترک است. هایدگر با استفاده از روش پدیدار شناسی به بررسی زندگی اصیل پرداخته و معتقد است این زندگی در یک روش دینی قابل تجربه است و چنین تجربه ای را می توان در مسیحیت اولیه یافت. اگرچه تجربه دینی تنها تجربه مورد علاقه او نیست؛ با این حال، او دین را یک امکانِ اساسیِ زندگی انسانی و کاملاً متفاوت با فلسفه می داند. هر چند هایدگر از اظهار نظر صریح در باره حقیقت خداوند سکوت کرده و هستی را با تلقی دینی و مابعدالطبیعی ازخدا یکی نمی شمارد، اما اوصافی از هستی ارائه می دهد که معمولاً برای خدا به کار رفته است. بسیاری از سخنانی که هایدگر در باره هستی می گوید یادآور الاهیات سلبی است. دیدگاه او را می توان کوششی برای پروردن ایمان در دنیای معاصر، خارج از اشکال سنتی اعتقاد، به شمار آورد.
۸۳۷.

هنر و سیاست

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: قدرت هنر ایدئولوژی سیاست زیبایی شناسی نهادهای سیاسی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه سیاسی
  2. حوزه‌های تخصصی هنر و معماری گروه های ویژه هنر و فلسفه
تعداد بازدید : ۳۵۵۳ تعداد دانلود : ۳۸۳۶
در مقاله ی حاضر ، نویسنده تلاش دارد تا پس از تعریف « سیاست » به عنوان متغیر مستقل ، چگونگی رابطه ی آن را با حوزه ی « هنر » به مثابه ی متغیر وابسته مورد بررسی قرار دهد . از آن جا که سیاست به عنوان « قبضه کردن ، سازمان دادن و بهره برداری از قدرت در یک جامعه » تعریف می شود . می تواند در شکل دولت و نهادهای سیاسی رسمی و غیررسمی نمود یابد . در مقابل هنر نیز به عنوان رسانه ای که انتقال معنا از طریق آن صورت می گیرد با اشکال مختلف خود چون سینما ، رمان ، نقاشی ، مجسمه سازی با سیاست برخورد پیدا می کند ...
۸۳۹.

ارزش ذاتی و ارزش ابزاری در فلسفه محیط زیست: از رویکردهای فلسفی تا راهبردهای حقوقی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ارزش ذاتی فلسفه محیط زیست حقوق محیط زیست ارزش ابزاری رویکرد انسان محور رویکرد طبیعت محور

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۴۶ تعداد دانلود : ۲۵۳۲
این مقاله ضمن تحلیل و بسط دو مفهوم ارزش ذاتی و ارزش ابزاری در حوزه طبیعت و محیط زیست و تطبیق آن با رویکردها و نحله های غالب فلسفه و اخلاق محیط زیست به مطالعه این بحث در حوزه حقوقی، بویژه حوزه مربوط به خسارات زیست محیطی و ارزیابی آنها پرداخته است. فرض اساسی این نوشتار براین امر استوار است که هنوز قوانین و رویکردهای حوزه محیط زیست رنگ و بویی مبتنی بر انسان محوری دارند و از رویکردهای طبیعت محوری که انسان نیز جزئی از آن بشمار آمده، غفلت گردیده است. در نهایت برآیند این مقاله تاکید بر رویکرد انسان «طبیعت محور» (آنترو بیوسنتریک) با الهام از آموزه های اسلام در عرصه فلسفه و حقوق محیط زیست است.
۸۴۰.

بررسی تحلیلی تطوّر مفهوم نفس از افلاطون تا ملاصدرا

کلیدواژه‌ها: نفس حرکت جوهری بدن کمال وحدت فعلیت حیثیت تعلقی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات تاریخ فلسفه
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
تعداد بازدید : ۳۵۳۸ تعداد دانلود : ۹۲۸
در حالیکه افلاطون، بر اساس اعتقادش به جهان ایده ها، نفس را مربوط به جهانی دیگر و امری مفارق از بدن معرفی می کند، ارسطو که توجه خود را به تفحص و چگونگی کارکرد واقعی موجودات این جهان معطوف داشته، بر نظر ورزی محض در باره ماهیت و سرشت آن ها تاکید دارد. وی در تعریف نفس نیز به تحلیل مو جو دات جاندار پرداخته و نفس را صورت بدن معرفی می کند. در اندیشه فلوطین، نفس جزئی از نفس کلی است که یکی از اقانیم سه گانه است و یک رویش به قلمرو نوس است و روی دیگرش به عالم خاکی و بدن مرتبط است به طوریکه حلقه اتصال جهان معنوی و مادی است. ابن سینا بر اساس دغدغه های دینی اش دراثبات جاودانگی به صورت روحانی، نفس را ا مری مجرد و کمال بدن معرفی می کند. سهروردی، فیلسوف اشراق مسلک جهان اسلام، با الهام از دید گاه فلوطین و حکمای ایران باستان نفس را موجودی معنوی واز انوار مدبره دانسته به آن نور اسفهبدیه نام نهاد که مسئو لیت فرماندهی دژ (بدن ) را به عهده دارد. همه این فلاسفه در نحوه ارتباط نفس با بدن با معضلات و تناقضاتی روبرو بوده اند. ملاصدرا با تاثیر از این متفکران و بر اساس مبانی ابداعی اش در حکمت متعالیه تعریف خود را از نفس به گو نه ای دیگر ارائه میدهد که در عین صحت واستحکام از مشکلات مر بوطه مبراست.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان