مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
انسان شناسی قرآنی
حوزههای تخصصی:
شناخت انسان از دیرباز با تفکرات عمیق فلسفی افراد زیادی در سرتاسر جهان روبه رو بوده است. انسان شناسی قرآنی و انسان شناسی غربی، به عنوان دو مکتب فکری عمده که به شناخت انسان، پرداخته اند به طور کلی از حیث موضوع، هدف و رویکرد با هم متفاوت هستند. نقاط عمده ضعف انسان شناسی غرب در مقایسه با انسان شناسی قرآنی در ضعف موضوع، هدف و رویکرد است؛ به گونه ای که انسان غربی را با پوچ گرایی در عصر حاضر مواجه نموده است در حالی که کاربردی بودن و تاثیر عینی بر زندگی بشر از نقاط قوت آن به شمار می رود؛ اما انسان شناسی قرآنی عمدتا هنوز در حوزه نظری باقی مانده است. انسان شناسی غربی سه موقعیت زمانی مختلف باستانی، قرون وسطی و معاصر را طی نموده است. در این مقاله، سعی شده است با استناد به اصول مذهب شیعه، یعنی توحید، معاد، نبوت، امامت، عدل و مراجعه به منابع دست اول همچون قرآن، فلاسفه اسلامی، روایات ائمه اطهار علیهم السلام، مستشرقین غربی، فلاسفه ازمنه مختلف غربی به ویژه قرون وسطی و عصر جدید، دید جامعی از تطبیق این دو مکتب به خواننده، ارائه شود.
انسان شناسی در اندیشة امام خمینی (س)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انسان شناسی علم به انسان و احوالات انسانی در بعد امور کلی و جزیی، فردی و اجتماعی، تئوریک و عملی است. بر این اساس علم انسان شناسی حوزه های بسیار گسترده ای از علوم را در برمی گیرد. لذا باید ریشه های علم انسان شناسی را در علوم انسانی، هنر، علوم تجربی و علوم اجتماعی جستجو کرد. با ظهور اسلام و تعالیم وحیانی، قرآن به عنوان مهم ترین منبع، افق های جدیدی را دربارة ماهیت انسان گشود. جالب ترین نکته هم در مورد مباحث قرآن پیرامون انسان، جامعیت موضوعات و گاه انحصاری بودن مطالب آن است که در کنار هم قرار گرفته اند. در میراث اسلامی سخن بسیاری از سوی عالمان دینی دربارة انسان با صبغه روایی، کلامی، فلسفی و عرفانی بیان شده است.
در این میان امام خمینی نیز به مباحث انسان شناسی های بشری و انسان شناسی قرآنی و تفاوت های این روش ها پرداخته اند و علم انسان شناسی وحیانی، صحیح و جامع را برای زندگی فردی و جمعی ضروری می دانستند.
ساختار وجودی انسان در قرآن و کاربرد آن در ساحات تربیتی مبتنی بر سند تحول بنیادین آموزش وپرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش فعلی با هدف کاربردی کردن ساحات تربیتی سند تحول بنیادین آموزش وپرورش با تطبیق بر "نقشه انسان در قرآن" انجام گرفت تا بتوان متربیان را به اهداف نهایی ساحات تربیتی سوق داد. پژوهش با روش تحلیل محتوای کیفی قرآن و ساحات تربیتی در سند تحول بنیادین انجام گرفت. جامعه آماری، قرآن، تفاسیر و مجموعه پژوهش های مرتبط و سند تحول بنیادین و نمونه آماری 2470 آیه (واحد تحلیل) توصیف کننده وجود انسان از قرآن بود که با نمونه گیری هدف مند استخراج شد و با همین روش واحدهای تحلیلی توصیف گر اهداف ساحات تربیتی از سند تحول استخراج و داده های هردو به روش استقرایی تحلیل شدند. براین اساس، چهارچوب نظری از نقشه انسان در قرآن به محوریت قلب ارائه شد که واحدهای تحلیل ساحات تربیتی بر آن تطبیق یافت. نتایج نشان داد که دستیابی به اهداف هریک از ساحات تربیتی، وابسته به درنظرگرفتن تعالی، توسعه و رشد متربیان در ساختارهای وجودی مرتبط با آن در نقشه انسان در قرآن است که درقالب الگوهای مجزا ارائه شد و آن نظام معیاری کاربردی را درجهت تحقق حیات طیبه در اختیار مربیان و متربیان قرار می دهد.
تبیین ویژگی های سرشتی روان انسان در قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تبیین ویژگی های سرشتی روان انسان در قرآن است. این پژوهش به این پرسش می پردازد که قرآن چه مواردی را به عنوان ویژگی های سرشتی روان انسان معرفی می کند. روش به کار رفته در این پژوهش تحلیل مضمون بود که براساس آن نخست مفاهیم، سپس زیرمقولات و پس از آن مقولات مربوطه از قرآن گردآوری شد؛ بدین ترتیب مشخص شد که نه می توان انسان را یکسره منفی تحلیل کرد و نه محدودیت های او را نادیده گرفت، بلکه انسان متشکل از سه زوج مقوله «خداگرایی فطری−شُحّ»، «دارای بهترین روان ممکن−بی ثباتی شناختی، هیجانی و رفتاری» و «استعداد کمال−سوءاستفاده از خرد» است که به ترتیب «کمال طلبی دوسویه»، «صیانت نفس» و «خرد و اختیار برآمده از آن» تبیین گر رابطه این زوج مقوله های امتیازی−محدودیتی می باشند. با توجه به آنکه «بی ثباتی شناختی، هیجانی و رفتاری» بیشترین تکرار را در میان مقولات دارد، توجه ویژه به این محدودیت انسانی لازم به نظر می رسد.
تبیین مبانی انسان شناختی در قرآن کریم و کاربست آن در تحول علوم انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این مقاله، تدوین راهکارهای تحول علوم انسانی از طریق مطالعه هدفمند روی مضامین اصلی انسان شناسی قرآنی بود. روش: این تحقیق از نوع کیفی است و به روش تحلیل محتوای مضمونی و همچنین تحلیل عقلانی و استنتاجی انجام شده است. یافته ها: در پاسخ به پرسش تحقیق؛ یعنی ویژگی ها و مضامین اصلی انسان در قرآن، یافته هایی شامل طبع دوگانه، میل به بی نهایت، هویت فازی، کل منسجم، شرف ذاتی، سرشت جهت دار، لوح مکتوب، رسالت آفرینشی، کنش ممتاز، خرد قدسی، اراده نافذ، آزادی معنوی و نیاز به راهنما به دست آمد و مبتنی بر آن، دلالتهای فلسفی برآمده از آن یافته ها، استنتاج شد. نتیجه گیری: در تحول علوم انسانی، استناد و تکیه به انسان شناسی قرآنی و استفاده از تجارب مفید جهانی، ضروری است. با الهام از آموزه های قرآنی می توان به ویژگی ها و ابعاد خاص و منحصر به فردی نایل شد که جز در آموزه های وحیانی یافت نمی شود. بر این اساس، دلالتهایی برای کاربست تحول قابل ارائه است که شامل دلالتهای فلسفی و مطالعاتی است.