فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۶۱ تا ۲۸۰ مورد از کل ۱٬۹۸۲ مورد.
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۷ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
61-74
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: شبکه های مجازی پرطرفدارترین وسیله برای برقراری ارتباط و تبادل اطلاعات است که کاربرد گسترده آن به اعتیاد به آن منجر شده است. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی هوش معنوی در ارتباط بین نداشتن تقیّد اخلاقی و اعتیاد به شبکه های مجازی انجام گرفته است. روش کار: روش پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش تمامی دانش آموزان پسر دوره دوم متوسطه مدارس دولتی شهر اردبیل در سال تحصیلی 99-1398 بود که از میان آنان نمونه ای به حجم 360 نفر به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ا ی چند مرحله ای انتخاب شد و به پرسش نامه های اعتیاد به شبکه های مجازی، نداشتن تقیّد اخلاقی و هوش معنوی پاسخ دادند. داده ها نیز با شاخص های آمار توصیفی، ضریب همبستگی پیرسون و الگوی روابط ساختاری تحلیل شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج ضریب همبستگی نشان داد که اعتیاد به شبکه های مجازی با نمره نداشتن تقیّد اخلاقی و مؤلفه های آن ارتباط مثبت و با نمره کل هوش معنوی ارتباط منفی داشت. همچنین هوش معنوی با نمره کل نداشتن تقیّد اخلاقی و مؤلفه های توجیه اخلاقی، مقایسه سودمند، زبان مدبرانه، جابجایی مسئولیت، پخش مسئولیت و غیرانسانی کردن ارتباط منفی داشت (001/0>P). شاخص های برازش الگو نیز تأثیرنداشتن تقیّد اخلاقی بر اعتیاد به شبکه های مجازی را با میانجیگری هوش معنوی تأیید کرد. نتیجه گیری: با توجه به نقش نداشتن تقیّد اخلاقی و هوش معنوی در اعتیاد به شبکه های مجازی به ترتیب برگزاری کارگاه های آموزشی در مدارس جهت آگاه سازی دانش آموزان از عوارض اعتیاد به شبکه های مجازی و آموزش مهارت های مدیریت پرخاشگری و ارتقای سطح هوش معنوی پیشنهاد می گردد.
مقایسه میزان هوش معنوی و شادکامی افرادی که در پیاده روی اربعین شرکت کرده اند با افرادی که شرکت نکرده اند(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
یکی از سنت های قدیمی شیعیان مراسم پیاده روی اربعین است. با توجه به اهمیت آن و اینکه افزایش نشاط و شادکامی، همواره یکی از دغدغه های اساسی انسان ها بوده است و هوش معنوی (از مهم ترین نوع هوش ) مختص انسان هاست؛ هدف پژوهش عبارت است از: تعیین تفاوت شادکامی و هوش معنوی در افرادی که در پیاده روی اربعین شرکت کرده اند با افرادی که شرکت نکرده اند. هدف این پژوهش، با توجه به هدف بنیادی و روش آن توصیفی از نوع علّی−مقایسه ای بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه افرادی است که از شهر کرج در کاروان «نذر اربعین» در پیاده روی اربعین سال 1396 شرکت کرده بودند و نیز افرادی که در شهر کرج، هرگز تجربه پیاده روی اربعین را نداشته اند. نمونه پژوهش شامل 120 نفر بود که به شیوه هدفمند انتخاب شدند؛ابزارهای پژوهش، پرسشنامه شادکامی اکسفورد و پرسشنامه هوش معنوی کینگ بود. داده های به دست آمده از پژوهش با استفاده از آزمون آماری تی مستقل مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفتند؛ نتایج به دست آمده از پژوهش نشان داد که میزان شادکامی و هوش معنوی افرادی که در پیاده روی اربعین شرکت کرده اند، به صورت معناداری بیشتر از افرادی است که هرگز در پیاده روی اربعین شرکت نکرده اند؛ بنابراین گسترش فرهنگ پیاده روی اربعین با توجه به تأثیرات گسترده و عمیق آن سفارش می شود.
مدل خودآگاهی هیجانی-معنوی براساس منابع اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
درک و خودآگاهی نسبت به هیجان های معنوی و همچنین توجه به حضور و نیاز به خداوند به هنگام وقوع یک تجربه معنوی از جمله مباحثی است که در منابع اسلامی مورد تأکید قرار گرفته اند. این پژوهش با هدف ارائه مدل خودآگاهی هیجانی−معنوی مبتنی بر تعالیم دین اسلام انجام شده است. پژوهش حاضر از نوع کیفی است و جامعه اسنادی در آن آیات قرآن و روایات کتب حدیث شیعه می باشد. نمونه این پژوهش 45 گزاره مرتبط با خودآگاهی هیجانی−معنوی است که با استفاده از روش نمونه گیری قضاوتی (هدفمند) گزینش شده اند. مواجه شدن با ساحت معنوی، خود ارزیابی درون نگرانه و نسبت یابی هیجان معنوی با صفات الهی، سه مؤلفه اصلی هستند که برای مدل خود آگاهی هیجانی−معنوی استخراج شدند. همچنین چهار ساحت اصلینیایش، آفرینش، گرفتاری و سرشت خویشتن به عنوان ساحت های معمول وقوع تجربه های معنوی شناسایی شدند. این پژوهش با توجه به خلأ موجود در زمینه رویکرد هیجانی نسبت به معنویت انجام شده، براساس متون اسلامی به تبیین خودآگاهی هیجانی−معنوی می پردازد.
ارتقای سلامت معنوی در دانشگاه نسل چهارم(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۷ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
92-110
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: توجه به سلامت معنوی در جامعه و شرایط تغییر و تحولات کنونی به ویژه در حوزه های فناوری و اتفاق سریع آن، حاصل برنامه ریزی و عملکرد فرد است که به لحاظ نظری و عملی اهمیت بالایی دارد. ازاین رو، طرح این موضوع در حوزه آموزش عالی به ویژه در دانشگاه نسل چهارم اهمیت آن را دوچندان می کند. بنابراین، هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی شاخص های سلامت معنوی و ارتقای آن در دانشگاه نسل چهارم بود. روش کار: پژوهش حاضر با هدف کاربردی و با رویکرد کیفی-دلفی انجام شد. جامعه پژوهش تمامی استادان شاخص در این حوزه بود که از میان آنان 15 خبره دانشگاهی به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. داده ها با مصاحبه عمیق نیمه ساختار یافته گردآوری شد. روش تحلیل داده ها، تحلیل محتوا با استفاده از روش کدگذاری در سه سطح باز، محوری و انتخابی بود. اطلاعات به دست آمده از مصاحبه ها در قالب ابعاد، مؤلفه ها و شاخص ها طبقه بندی شد. برای اعتبارسنجی نیز از گروه کانونی شامل 9 نفر از متخصصان خبره در زمینه سلامت و نسل های دانشگاهی استفاده شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج نشان داد که بُعد بینش با مؤلفه های مفروضات بنیادین و شاخص های ارتباط با خداوند و درک عالم هستی، دین داری و آگاهی و بُعد منش با مؤلفه های ارزش ها، هنجارها و شاخص های اخلاق مداری، خودآگاهی، امید و وجدان کاری و بُعد کُنش با مؤلفه های رفتارها، عملکردها و شاخص های آموزش، هدفمندی، تأثیرگذاری در جامعه، مهارت محور و روحیه کار گروهی از اهم موارد جهت ارتقای سلامت معنوی در دانشگاه نسل چهارم بود. نتیجه گیری: توجه به یافته ها در حوزه های بینش، منش و کُنش از مهم ترین الزامات به منظور ارتقای سلامت معنوی در دانشگاه نسل چهارم است که باید در کنار ویژگی های دیگر این نسل دانشگاهی به آن توجه ویژه شود. نظر به انسان محوربودن فعالیت های دانشگاهی به ویژه در نسل چهارم، تربیتِ سرمایه انسانیِ سالم در همه ابعاد به ویژه بُعد معنوی در دانشگاه نسل چهارم که جامعه محور نیز است، اهمیت بسیار زیادی دارد.
ساخت سیاهه کرامت نفس براساس منابع اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این مطالعه با هدف ساخت سیاهه کرامت نفس براساس منابع اسلامی انجام شد. پژوهش حاضر از نوع توصیفی − تحلیلی و به روش پیمایشی انجام شده است. برای انجام آن، ابتدا بر روی منابع اسلامی برای استخراج صفات مربوط به کرامت نفس، مطالعه و تحقیقات لازم صورت گرفت. سپس یک پرسشنامه 90 سؤالی تهیه شد که از سوی متخصصان اسلامی و روان شناسی مورد بررسی قرار گرفت و در نهایت 55گویه باقی ماند که در قالب یک مطالعه پیمایشی بر نمونه 216 نفری از دانشجویان دانشگاه های شهرستان خمینی شهر اجرا شد. پایایی سیاهه کرامت نفس به سه روش «همسانی درونی (با آلفای کرونباخ 89/0)» ، «بازآزمایی74/0» و «دونیمه سازی 869/0» محاسبه و تایید شد. روایی سیاهه کرامت نفس نیز با سه روش «بررسی روایی محتوایی (با نظر دوازده نفر از متخصصان دینی و روان شناسی و محاسبه ضریب CVR)» ، «روایی ملاکی (همبستگی مثبت و معنادار 73/0 سیاهه کرامت نفس با پرسشنامه استاندارد هوش اخلاقی بروبا)» و «روایی سازه (اجرای تحلیل عاملی و تحلیل مدل عاملی)» برکل نمونه بررسی شد و نتایج مطلوبی به دست آمد. درنهایت نیز «نمرات استاندارد T» محاسبه و «جدول هنجار» برای سیاهه کرامت نفس تهیه شد. نتایج این ارزیابی نشان می دهد که سیاهه کرامت نفس دارای ویژگی های روان سنجی مطلوبی برای سنجش میزان کرامت نفس در افراد براساس منابع اسلامی است.
درمان شناختی افسردگی بر اساس منابع اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
رویکردهای مختلفی برای درمان افسردگی وجود دارد که در بین آنها شواهد پژوهشی بسیاری از اثربخشی رویکرد شناختی حمایت می کند. افسردگی به واسطه تحریف و تخریب شناخت فرد، عملکرد او را مختل می کند. مسئله شناخت صحیح از واقعیات و اصلاح افکار منفی، مورد تاکید منابع اسلامی است. در متون اسلامی برای بهبود عملکرد فردی، اجتماعی و الهی افراد توصیه به اصلاح شناخت واقعیت ها، تفکر، تعقل و وارسی افکار شده است. هدف پژوهش حاضر دستیابی به راهکارهای شناختی درمان افسردگی بر اساس منابع اسلامی بود. بدین منظور آیات و روایات مرتبط با درمان شناختی جمع آوری و تحلیل شد. یافته ها نشان داد که برخی راهکارهای شناختی درمان افسردگی از منظر منابع اسلامی عبارت اند از وارسی اعتقادات و افکار خود، جداسازی افکار درست از نادرست، آگاهی از رابطه افکار نادرست با افسردگی، اجتناب از پرداختن به افکار ناصحیح. پیشنهاد می شود بر اساس راهکارهای ارائه شده در این پژوهش پروتکل درمان افسردگی طراحی و اثربخشی آن در مقایسه با درمان شناختی سنّتی مقایسه شود.
ارتباط معنویت با سلامت جسمانی: مطالعه مقطعی در مراجعه کنندگان به مراکز جامع سلامت شرق شهر تهران در سال 1398(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۷ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
63-80
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: معنویت عاملی است که می تواند مبنایی برای اعتقادات و ذهنیت فرد باشد و از طریق تأثیر بر مغز و سیستم عصبی، غدد درون ریز و سیستم ایمنی موجب سلامت و یا بیماری فرد شود. مطالعه حاضر به منظور بررسی وضعیت سلامت معنوی و ارتباط آن با وضعیت سلامت جسمانی مراجعه کنندگان به مراکز جامع سلامت شرق شهر تهران در سال 98-1397 طراحی و اجرا شده است. روش کار: این پژوهش مقطعی از نوع توصیفی-تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش تمامی مراجعه کنندگان به مراکز بهداشتی-درمانی شرق شهر تهران در سال 1398 بود. نمونه گیری در سه مرکز جامع سلامت در بازه زمانی یک ماهه به صورت پوآسون و به شیوه دردسترس با رضایت مراجعان انجام شد. در پایان، 522 نفر در حضور محقق پرسش نامه ها را تکمیل کردند. جهت جمع آوری داده ها از پرسش نامه 20 سؤالی استاندارد سلامت معنوی پالوتزین و الیسون استفاده شد و داده ها با استفاده از ضریب همبستگی اسپیرمن، آزمون من ویتنی، آزمون کروسکال-والیس و آزمون کای اسکوئر تجزیه و تحلیل شد. درنهایت، مقدار 05/0 P< معنی دار در نظر گرفته شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: بر اساس نتایج به دست آمده، سلامت معنوی با تعداد دفعات سرماخوردگی افراد شرکت کننده در سال تفاوت معنی دار نشان داد (019/0P=). علاوه براین، بین امتیاز سلامت مذهبی با بیماری های مزمن شرکت کنندگان نیز تفاوت معنی دار بود (028/0P=). آزمون تعقیبی این تفاوت امتیاز را بین گروه بیماری قلبی -عروقی و هیپرلیپیدمی با گروه های دیگر نشان داد. به این صورت که میانگین امتیاز سلامت معنوی و سلامت مذهبی و وجودی در افراد مبتلا به بیماری های قلبی -عروقی و هیپر لیپیدمی کمتر از گروه های دیگر بود. نتیجه گیری: یافته ها نشان می دهد سلامت جسمی می تواند با سلامت معنوی در ارتباط باشد و امکان ابتلا به بیماری در افرادی که از نظر سلامت معنوی در سطح بالایی ارزیابی شوند کمتر است. علت آن نیز تأثیر پذیری مغز و سیستم عصبی و اندوکرین و ایمنی بدن از ذهن است؛ مبنای ذهن و افکار انسان نیز نظام اعتقادی، باورها و فرهنگ او است.
مدل یابی ارتباط دلبستگی به خدا و اضطراب وجودی، با نقش میانجی خداآگاهی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش، با هدف مدل یابی ارتباط علّی دلبستگی ایمن، اجتنابی و اضطرابی به خدا، با اضطراب وجودی، به واسطه نقش میانجی خداآگاهی انجام گرفت. روش پژوهش توصیفی، از نوع همبستگی است که از روش تحلیل مسیر، برای تجزیه و تحلیل داده های به دست آمده از اجرای همزمان سه مقیاس دلبستگی به خدا، خداآگاهی و اضطراب وجودی، بر روی 300 نفر از طلاب حوزه علمیه قم استفاده گردید. یافته ها حاکی از وجود رابطه معنادار و دو به دو بین سبک های دلبستگی ایمن، اجتنابی و اضطرابی به خدا، خداآگاهی و اضطراب وجودی بود. برای سنجش نقش میانجی خداآگاهی، در ارتباط میان سبک های گوناگون دلبستگی به خدا و اضطراب وجودی، مطابق رویکرد بارون و کنی عمل شد. نتایج پژوهش نشان داد که اثر غیرمستقیم هریک از دلبستگی های ایمن، اضطرابی و اجتنابی به خدا در اضطراب وجودی، از طریق میانجی گری خداآگاهی معنادار است. بنابراین، تأثیر دلبستگی به خدا در کاهش اضطراب وجودی از طریق میانجی گری فرآیند خداآگاهی، تبیین پذیر است.
نقش صبر در رابطه بین هوش موفق و خردمندی در دانشجویان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، تبیین نقش واسطه گری فضیلت اخلاقی صبر، در بین هوش موفق و خردمندی است. روش پژوهش از نوع همبستگی، با استفاده از مدل معادلات ساختاری است. بدین منظور، تعداد 300 نفر (180 زن، 120 مرد) از دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه شیراز، به روش تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و مقیاس های خودسنجی خردمندی وبستر (2003)، هوش موفق استرنبرگ و گریگورنکو (2002) و صبر (خرمائی و همکاران، 1393) را تکمیل نمودند. نتایج تحلیل معادلات ساختاری نشان داد که داده ها با مدل برازش دارد و اثر مستقیم هوش موفق، بر خردمندی و فضیلت اخلاقی صبر به ترتیب، (57/0=β، 41/0=β، و 001/0=p) و همین طور، فضیلت اخلاقی صبر بر خردمندی (16/0=β و001/0=p) تأیید شد. همچنین، مدل نشان داد که فضیلت اخلاقی صبر، نقش واسطه ای بین هوش موفق و خردمندی (06/0=β و001/0=p) دارد. این نتایج بیانگر این است که متغیرهای شناختی همچون هوش موفق، به همراه و واسطه فضیلت اخلاقی صبر برای رسیدن به خردمندی لازم هستند. براساس نتایج این پژوهش، پیشنهاد می شود که آموزش هوش موفق و فضیلت های اخلاقی همچون صبر مورد توجه قرار گیرد تا موجب تقویت و بروز خردمندی در افراد گردد.
ساخت و اعتباریابی مقیاس الگوهای ارتباطی زوجین با نگرش به منابع اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش، با هدف ساخت و اعتباریابی مقیاس الگوهای ارتباطی زوجین، با نگرش به منابع اسلامی انجام شد. بدین منظور، با استفاده از روش ترکیبی کیفی و کمّی، ابتدا مضامین مرتبط با الگوهای ارتباطی زوجین استخراج و سپس، با استفاده از روایی، محتوایی و روایی سازه آن تدوین و اعتباریابی گردید. جامعه آماری پژوهش، عبارت بود از: زوجین شهر اصفهان که با روش نمونه گیری در دسترس از مراکز مشاوره و مراکز آموزشی انتخاب شدند. یافته های پژوهش حاکی از وجود دو فرم الگوهای ارتباطی زوجین برای مردان و زنان بود. فرم زنان، با 34 سؤال و فرم مردان با 38 سؤال ساخته شد. تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد که برای هر دو فرم، هفت عامل قابل شناسایی است که به ترتیب، برای زنان 85 درصد و برای مردان در مجموع، 86 درصد واریانس نمره کل آزمون را تبیین نمود. ضریب آلفای کرونباخ برای هر دو فرم، بالای 90 درصد بود که حاکی از اعتبار بالای آن است. این مقیاس برای فعالیت های حرفه ای، و تشخیصی و پژوهشی کاربرد دارد.
نقش خوش بینی در بهزیستی روان شناختی بر اساس آموزه های اسلامی و مطالعات روان شناختی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش های روانشناسی مثبت گرا، خوش بینی به مثابه یکی از مؤلفه های سلامت روانی، همواره موردتوجه بوده است. پژوهش حاضر به روش توصیفی - تحلیلی، با هدف بررسی نقش خوش بینی در بهزیستی روان شناختی بر اساس آموزه های اسلامی و مطالعات روان شناختی صورت گرفته است. یافته های پژوهش نشان داد متون اسلامی با ارائه راهکارهای ایجاد و تقویت خوش بینی و تأکید بر اثرات مثبت آن و برحذرداشتن از پیامدهای منفی بدبینی، انسان را به بهزیستی روان شناختی رهنمون می سازد. نتایج مطالعات و پژوهش های روان شناختی معاصر نیز نقش خوش بینی را بر ابعاد و مؤلفه های بهزیستی روان شناختی تأیید می کند اما تفاوت هایی در تعریف، گستره و پاره ای از جزئیات این دودسته مطالعات، مشاهده می شود.
پیش بینی صمیمیت زناشویی براساس طرح واره های ناسازگار اولیه و جهت گیری مذهبی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
روانشناسی و دین سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۵۴)
109-123
حوزههای تخصصی:
ﻣﺴﺎﺋﻞ ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ روابط زناشویی، همواره ﺗﻮﺳﻂ ﻣﺤﻘﻘﺎن برای ﺑﻬﺒﻮد ﮐﯿﻔﯿﺖ آن ﻣﻮرد ﺑﺮرﺳﯽ ﻗﺮار ﻣﯽ ﮔﯿﺮﻧﺪ. صمیمیت، ﯾﮑﯽ از ﻣﺘﻐﯿﺮﻫﺎی ﻣﻬﻢ روابط زﻧﺎﺷﻮیی اﺳﺖ و شناخت عواملی که آن را ﭘﯿﺶﺑﯿﻨﯽ ﻣﯽکنند، نقش مهمی در افزایش کیفیت زندگی زناشویی و کاهش تعارضات دارد. این پژوهش، با هدف بررسی نقش طرح واره های ناسازگار اولیه و جهت گیری مذهبی، در پیش بینی صمیمیت زناشویی انجام شد. طرح پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی بود. بدین منظور، 303 نفر از جامعه آماری دانشجویان و طلاب متأهل شهر قم، به طور تصادفی طبقه ای انتخاب و به پرسش نامه های صمیمیت زناشویی، طرح واره های ناسازگار اولیه و جهت گیری مذهبی پاسخ دادند. برای آزمون فرضیه ها و تجزیه و تحلیل داده ها، از همبستگی و تحلیل رگرسیون گام به گام استفاده شد. نتایج نشان داد که بین حوزه های طرح واره های ناسازگار اولیه و جهت گیری مذهبی بیرونی، با صمیمیت زناشویی، رابطه منفی و معنادار و بین جهت گیری مذهبی درونی با صمیمیت زناشویی، رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. تحلیل رگرسیون نشان داد که حوزه بریدگی و طرد، جهت گیری مذهبی درونی و حوزه خودگردانی و عملکرد مختل، از مهم ترین پیش بین های صمیمیت زناشویی هستند. این یافته ها، به خوبی نقش مهم جهت گیری مذهبی و طرح واره های ناسازگار اولیه را در پیش بینی صمیمیت زناشویی نشان می دهند و می توانند اطلاعات مناسبی را به مشاوران و روان شناسان خانواده ارائه کنند.
تحلیل تربیت جنسی اسلامی ادراک شده والدین شهر قم؛ یک مطالعه کیفی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تحلیل تربیت جنسی اسلامی ادراک شده والدین انجام شد. این مطالعه، با رویکرد تحقیق کیفی و با روش تحلیل مضمون (تماتیک) انجام شد؛ از طریق مصاحبه ای نیمه ساختاریافته و با نمونه گیری هدفمند، جمع آوری داده ها، توسط هشت والد انجام شد و با اشباع اطلاعات، به همین مقدار اکتفا شد. تجزیه و تحلیل داده ها، به طور مستمر همزمان با جمع آوری داده ها و به صورت مقایسه ای انجام گردید. طی فرایند تحلیل داده ها و پس از مشخص شدن کُدها، چهار مضمون فراگیر (ماهیت، نیاز، آموزش و پرورش) و سیزده مضمون سازمان دهنده مشخص شدند. این مضمون ها، بیانگر تربیت جنسی اسلامی از دیدگاه والدین مسلمان شهر قم می باشد. طبق نتایج این پژوهش، والدین تربیت جنسی را با آموزش جنسی متفاوت دانسته و ضرورت تربیت جنسی را غیرقابل انکار دانسته، معتقدند که تربیت جنسی از سال های اولیه کودکی شروع می شود، افزون بر اینکه، آموزش مسائل خاص جنسی را برای کودکان مضر و ضد آموزش دانسته، بر پیشگیری از انحرافات جنسی از سنین پایین تأکید می کنند.
نقش اسلام در سلامت زنان باردار(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۷ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
140-156
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: بارداری و زایمان با باورها و اعمال مذهبی و سنتی در بسیاری از کشورها در ارتباط است. باورهای مذهبی به بهبود سلامتی، کیفیت زندگی و افزایش اتکا به خدا منجر می شود. رابطه ایمان و اعتقادات مذهبی با سلامت جسم و روان رابطه اثبات شده ای است. با توجه به این عقاید می توان به مادر کمک کرد تا با حداکثر سلامت در برابر اضطراب های دوران بارداری مقابله کند و دوران بارداری، زایمان و پس از زایمان ایمنی را پشت سر بگذارد. مطالعه حاضر با هدف بررسی نقش اسلام در سلامت زنان باردار صورت گرفته است. روش کار: این مطالعه از نوع مروری روایی است که در آن مروری جامع بر مقالات فارسی و انگلیسی با استفاده از پایگاه های بین المللی ساینس دایرکت، پاب مد، گوگل اسکولار و اس.آی.دی از سال 1940 تا 2019 صورت گرفته است. کلمات کلیدی انگلیسی شامل ,Islam Health ,Pregnant Women ,Spirituality و کلمات کلیدی فارسی شامل اسلام، سلامت، زنان باردار و معنویت بود. معیارهای ورود مطالعات بالینی، تجربی، کوهورت، مقطعی، مروری و فرضیات مطرح شده در زمینه سلامت زنان باردار و معیارهای خروج تکراری بودن و تناسب نداشتن متن مقالات با عنوان مربوطه بود. مؤلف مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده است. یافته ها: نتایج مطالعه حاضر نشان داد که شادمانی در بارداری موجب کاهش افسردگی و اضطراب شد و هرچه مدت زمان انس با قرآن و فعالیت های مذهبی زنان باردار بیشتر بود، سطح شادمانی بالاتری داشتند. تلاوت و شنیدن صدای قرآن نیز موجب کاهش اضطراب و درد زایمان زنان باردار شد. همچنین مادران بارداری که معنویت بالاتری داشتند، اضطراب کمتری را تجربه کردند. نتیجه گیری: با توجه به اینکه در جامعه ما دین از مؤثرترین تکیه گاه های روانی به شمار می رود و در مواقع سخت و بحرانی کمکی مهم برای فرد است، جهت کاهش اضطراب و ترس از زایمان و موفقیت زایمان طبیعی می توان مراقبت های بارداری را همراه با رویکردهای اسلامی و با استفاده از عوامل قدرتمندی مانند ایمان به خدا، انس با قرآن، فعالیت های مذهبی و معنوی همراه کرد. معنویت عنصری اساسی برای آماده سازی زن برای مراحل زایمان است. آموزش های دوران بارداری بر مبنای آموزه های دینی موجب افزایش آگاهی های مادران باردار درباره مراقبت های دوران بارداری، زایمان و شیردهی می گردد.
اثرگذاری ذکرهای مذهبی در بهبود فشار روانی: مرور نظام مند(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۷ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
157-171
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: ذکرگویی یکی از روش های قرآنی است که در مقابله با اضطراب مطرح است. در پژوهش های متعددی به بررسی اثربخشی ذکر در کاهش فشار روانی انسان پرداخته شده است. فشار روانی یکی از بزرگ ترین مشکلات انسان ها است که به فرسودگی، اضطراب، ضعف سیستم ایمنی و آسیب اندام ها منجر می شود. ازاین رو هدف پژوهش حاضر جمع بندی تحلیلی و بررسی سیر تحقیقات مربوط به تأثیر ذکرهای مذهبی بر کاهش فشار روانی بود. روش کار: پژوهش حاضر با استفاده از روش سندی (کتابخانه ای) و طرح مروری نظام مند انجام شده است. با جست وجو در پایگاه های ساینس دایرکت، پاب مد، مگیران، اس.آی.دی، پروکوئست، اریک، سایک اینفو، اسپرینگر، ابسکو و نورمگز 39 مقاله به دست آمد که درنهایت 12 مطالعه ملاک های لازم را داشت و وارد پژوهش شد. مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: مطالعات یافت شده با توجه به نمونه مطالعه شده آنها در چهار دسته طبقه بندی و تحلیل شد: شهروندان (یک مطالعه)، کهنه سربازان با تجربه جنگ (شش مطالعه)، اعضای خانواده و مراقبان بیماران (چهار مطالعه) و بیماران مبتلا به ایدز (یک مطالعه). 11 مطالعه (92 درصد) بیانگر آن بود که تکرار ذکر در کاهش فشار روانی تأثیر مثبت و معناداری داشت. بیشتر تحقیقات نیز در ایالات متحده و درباره کهنه سربازان صورت گرفته بود. نتیجه گیری: برای انسان امروزی که با عوامل فشارزای متعددی احاطه شده است، ذکر می تواند یکی از راهبردهای مطمئن به منظور کسب آرامش باشد. توصیه می گردد پژوهشگران مطالعات مروری مشابهی را جهت بررسی اثربخشی ذکر بر دیگر مسائل روان شناختی انسان ازجمله افسردگی و پرخاشگری انجام دهند.
اثربخشی آموزش تلفیقی فرزندپروری مبتنی بر (ACT) و (CFT) و غنی شده با آموزه های اسلامی، بر عزّت نفس عمومی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی اثربخشی آموزش تلفیقی فرزندپروری مبتنی بر رویکرد پذیرش و تعهد (ACT) و رویکرد متمرکز بر شفقت (CFT) و غنی شده، با آموزه های اسلامی بر عزّت نفس عمومی والدگری عزّت نفس عمومی کودکان 7-6 سال بود. روش پژوهش، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری مادران کودکان کلاس اول دبستان 7-6 سال شهر اصقهان، در سال 97-1396 بودند که 30 نفر از آنان به عنوان نمونه، به طور تصادفی از نوع خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شده و در دو گروه کنترل و آزمایش (15 نفر) قرار گرفتند. ابزار پژوهش، پرسش نامه عزّت نفس کوپراسمیت و چک لیست سنجش میزان عزّت نفس کودکان پیش دبستانی بود. برای گروه آزمایشی، آموزش در 10 جلسه 120 دقیقه ای برگزار شد. داده ها با استفاده آزمون تحلیل کواریانس یک راهه، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که آموزش تلفیقی فرزندپروری مبتنی بر رویکرد پذیرش و تعهد (ACT) و رویکرد متمرکز بر شفقت (CFT) و غنی شده، با آموزه های اسلامی، عزّت نفس عمومی والد و کودک را افزایش می دهد (05/0p<).
ارتباط سلامت معنوی و سلامت سازمانی در کارکنان ستاد دانشگاه علوم پزشکی قم(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: سلامت سازمانی توانایی سازمان برای تحقق اثربخش اهداف خود به منظور رشد و توسعه است و به دوام و بقای سازمان در محیط خود و سازگاری با آن و ارتقا و گسترش توانایی خود برای سازش بیشتر با محیط اشاره دارد. بنابراین، پرداختن به عوامل مؤثر بر سلامت سازمانی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. بدین منظور، تحقیق حاضر به بررسی ارتباط سلامت معنوی و سلامت سازمانی در کارکنان ستاد دانشگاه علوم پزشکی قم پرداخته است. روش کار: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر نحوه گردآوری داده ها جزء مطالعات میدانی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش 150 نفر از کارکنان ستاد دانشگاه علوم پزشکی قم بود. برای تعیین حجم نمونه با استفاده از جدول کرجسی و مورگان تعداد 108 نفر حداقل حجم نمونه در نظر گرفته شد که نمونه های آماری با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. به منظور گردآوری داده ها از دو پرسش نامه استاندارد پس از بررسی روایی و پایایی آنها و برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون آماری همبستگی استفاده شده است. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج آزمون همبستگی پیرسون حاکی از آن است که بین سلامت معنوی و سلامت سازمانی کارکنان ستاد دانشگاه علوم پزشکی قم رابطه مثبت و معناداری وجود داشت. از نتایج دیگر این مطالعه می توان به وضعیت متوسط سلامت سازمانی و سلامت معنوی بالا در جامعه بررسی شده اشاره نمود. نتیجه گیری: درمجموع می توان اذعان نمود که سلامت معنوی یکی از عوامل مؤثر در وضعیت سلامت سازمانی است. بنابراین جهت ارتقای سلامت سازمانی می توان به سلامت معنوی توجه ویژه ای داشت تا از ثمرات آن بهره مند شد.
همبستگی مدیریت معنوی با نوآوری و عملکرد سازمانی پرستاران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: مدیریت معنوی یکی از سبک های مدیریتی بومی و الهام گرفته از تمدن ایرانی و اسلامی است که از دیرباز به آن بسیار توجه شده است. از سوی دیگر عملکرد سازمانی و نوآوری سازمانی نیز از متغیّرهای سازمانی محسوب می شود. بنابراین پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه مدیریت معنوی با نوآوری و عملکرد سازمانی پرستاران انجام گرفته است. روش کار: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی-همبستگی است. جامعه آماری شامل تمامی پرستاران شهر خوی به تعداد 500 نفر بود که مطابق با جدول مورگان و با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای تعداد 217 نفر نمونه پژوهش در نظر گرفته شدند. ابزارهای استفاده شده در پژوهش پرسش نامه های مدیریت معنوی بوداقی، عملکرد سازمانی هرسی و گلداسمیت و نوآوری سازمانی ونگ و احمد بود. متخصصان مربوط روایی پرسش نامه ها را تأیید کردند و پایایی پرسش نامه ها نیز از طریق ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب برابر با 94/0، 89/0 و 89/0 به دست آمد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیّره استفاده شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلف مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده است. یافته ها: نتایج نشان داد که بین بُعد ساختاری (175/0= rو 007/0=P) و رفتاری (460/0=r و 001/0=P) مدیریت معنوی با عملکرد سازمانی و همچنین بین بُعد ساختاری (455/0= r و 001/0=P)، رفتاری (628/0= rو 001/0=P) و زمینه ای (297/0= rو 001/0=P) مدیریت معنوی با نوآوری سازمانی رابطه وجود داشت. علاوه براین، بین مدیریت معنوی و نوآوری سازمانی (520/0= rو 001/0=P) و همچنین مدیریت معنوی و عملکرد سازمانی (282/0= r و 001/0=P) نیز رابطه معناداری وجود داشت و مدیریت معنوی توانست 27 درصد تغییرات مؤلفه نوآوری سازمانی (001/0=P) و 8 درصد تغییرات مربوط به مؤلفه عملکرد سازمانی (001/0=P) را پیش بینی کند. نتیجه گیری: بر اساس یافته های به دست آمده می توان گفت توجه به مدیریت معنوی در بیمارستان ها و مراکز درمانی می تواند در بهبود عملکرد سازمانی و همچنین تقویت نوآوری سازمانی اهمیت داشته باشد.
آرایش افراطی یا سادگی: بنیان های اخلاقی، ارزش های شخصی و معنای زندگی در زنان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش مقایسه بنیان های اخلاقی، ارزش های شخصی و معنای زندگی در زنان متقاضی آرایش های افراطی و زنان با آرایش عادی شهر گرگان بود. روش تحقیق به صورت کمّی، با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته و از نوع علّی−مقایسه ای بود. از جامعه آماری تعداد 40 نفر (20 زن با آرایش افراطی و 20 زن با آرایش عادی) به روش هدفمند و داوطلبانه به عنوان نمونه انتخاب و زمینه یاب ارزشی شوارتز، پرسشنامه بنیان های اخلاقی، فرم مصاحبه معنای زندگی و چک لیست تشخیصی آرایش افراطی محقق ساخته اجرا و برای تحلیل داده ها از تحلیل واریانس مانوا و نرم افزار 18SPSS استفاده شد. یافته ها نشان داد بین خرده مقیاس های ارزش های شخصی شامل سنت گرایی (682/4F-، 037/0p-)، لذت جویی (818/11F-، 001/0p-)، قدرت (174/6F-، 017/0p-) و ایمنی (101/9F-، 005/0p-) و خرده مقیاس های بنیان های اخلاقی شامل مراقبت و آسیب (062/69F-، 001/0p-)، وفاداری به گروه (892/13F-، 001/0p-)، احترام به مرجعیت (515/4F-، 04/0p)، اخلاق و پاکی (141/8F-، 007/0p-) در دو گروه تفاوت معناداری وجود دارد. در مجموع زنان با آرایش افراطی در بنیان های اخلاقی، ارزش های شخصی نمرات پایین تری نسبت به زنان با آرایش عادی به دست آوردند. ضمن اینکه در مبانی اساسی معنای زندگی، زنان با آرایش افراطی به مؤلفه های کمبود اعتماد به نفس و عدم رضایت از خود و در مقابل، زنان با آرایش عادی بیشتر به مؤلفه های هدفمندی زندگی، رضایت و آرامش اشاره داشتند.
طراحی الگوی مفهومی روش تربیتی تلقین از منظر اسلام (استراتژی تئوری داده بنیاد متنی)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش طراحی الگوی مفهومی روش تربیتی تلقین از منظر اسلام است. روش پژوهش تحلیل محتوای کیفی است و از روش استراتژی داده بنیاد استفاده شده است. آیات و احادیث مرتبط گردآوری و کدگذاری شد. با تعیین مفاهیم و ارتباط بین آنها، از مفاهیم استخراج شده به عنوان یک کد در بخش طراحی الگو استفاده شد. یافته های پژوهش نشان می دهد در فرایند تربیت، چنان که این روش بدون پشتوانه فکری، استدلالی و نا آگاهانه مورد استفاده قرار گیرد، آسیب زا خواهد بود و از سوی دیگر، چنان چه در استفاده از این روش استدلال ها و نکات جدید به صورت آگاهانه بیان شود، باورساز و مطلوب است. بدین ترتیب این روش می تواند از دو جنبه آسیب زا و مطلوب مورد توجه قرار گیرد و هر یک از این جنبه ها تأثیر ات تربیتی ویژه دارد که متناسب با شرایط و مراحل تربیت می توان برای نیل به اهداف غایی تربیت بهره جست.