فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۶۱ تا ۱۸۰ مورد از کل ۱٬۹۷۰ مورد.
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۷ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
36-51
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: زنان سرپرست خانوار بیش از زنان دیگر در معرض آسیب های فردی و اجتماعی قرار دارند که این شرایط می تواند بر سلامت و احساس شادی آنان تأثیر بگذارد. ازاین رو، مطالعه حاضر با هدف تعیین تأثیر باور خودکارآمدی و شادکامی بر ابعاد سلامت جسمانی و روانی زنان سرپرست خانوار انجام شده است. روش کار: این پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل تمامی زنان سرپرست خانوار تحت پوشش اداره بهزیستی شهرستان آبادان بود که از میان آنان با روش نمونه گیری دردسترس تعداد 195 نفر انتخاب شدند. ابزارهای گردآوری اطلاعات شامل پرسش نامه مشخصات فردی و جمعیت شناختی، خودکارآمدی، کیفیت زندگی و شادکامی بود. تحلیل داده ها نیز با روش های آمار توصیفی، ضریب همبستگی و رگرسیون انجام شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: بر اساس نتایج به دست آمده، میانگین سنی شرکت کنندگان 11/97±19/42 و مهم ترین علت سرپرستی، داشتن همسر بیمار و ازکارافتاده (9/63 درصد: 82 نفر) بود. بیشتر زنان (4/57 درصد: 112 نفر) کم سواد بودند و ارزیابی متوسطی از میزان خودکارآمدی (9/75 درصد: 148 نفر) و شادکامی (6/42 درصد: 83 نفر) گزارش کردند. زنان از جنبه سلامت جسمانی در سطح متوسط و از جنبه سلامت روانی در سطح ضعیف قرار داشتند. با تحلیل رگرسیون چندگانه، متغیّرهای خودکارآمدی و شادکامی قادر به پیش بینی متغیّرهای سلامت جسمانی و روانی (000/0P=) بودند و سطح تحصیلات مهم ترین متغیّر پیش بینی کننده و تأثیرگذار بر سلامت جسمانی در زنان (004/0P=) بود. نتیجه گیری: نتایج مطالعه حاضر نشان داد که با اجرای مداخلات مؤثر می توان به ارتقای باور خودکارآمدی و شادکامی که به افزایش سطح سلامت جسمی و روانی در زنان منجر می شود، دست یافت.
اثربخشی درمان چندبعدی معنوی خداسو بر معنویت ادراک شده و خودپنداره−خداپنداره در کارکنان هلال احمر دارای نشانه های اختلال تنیدگی پس از سانحه(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش بررسی اثربخشی درمان چندبعدی معنوی خداسو بر معنویت ادراک شده و خودپنداره−خداپنداره در کارکنان هلال احمر دارای نشانه های اختلال تنیدگی پس از سانحه بود.روش این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با استفاده از طرح پیش آزمون و پس آزمون با دو گروه آزمایش و گواه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه کارکنان هلال احمر دارای نشانه های اختلال تنیدگی پس از سانحه در سال 1398 در شهر تهران بودند و از بین آنها با استفاده از نمونه گیری هدفمند30 نفر انتخاب و تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه شامل 15 نفر) جایگزین شدند. سپس پرسشنامه های معنویت ادارک شده رید (1986) و مقیاس خودپنداره−خداپنداره جان بزرگی (1395) توسط هر دو گروه تکمیل شد. پس ازآن درمان چندبعدی معنوی خداسو بر روی گروه آزمایش و سپس پس آزمون اجرا شد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 24 و روش تحلیل کوواریانس تحلیل شدند. یافته های پژوهش نشان داد درمان چندبعدی معنوی خداسو موجب افزایش نمرات معنویت ادراک شده و خودپنداره−خداپنداره و زیرمقیاس های آنها می شود (001/0P=). نتیجه پژوهش نشان داد این مداخله با اصلاح خودپنداره (تصویر ساختگی از خود) و خداپنداره (تصویر ساختگی از خدا) زمینه تقویت و ایجاد تصویر واقعی از خود و تصویر واقعی از خدا را فراهم می کند و درجات ادراک معنویت را نیز ارتقا می بخشد.
مقایسه چشم انداز زمان، بهزیستی معنوی و بهزیستی روان شناختی در جوانان معتکف و غیر معتکف(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۷ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
68-79
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: با توجه به اهمیت تربیت جوانان باایمان در آموزه های دینی ما، نهادهایی فعالیت های مختلفی را برای ترغیب آنان به گرایش به باورها و اعمال دینی سازمان دهی کرده اند که از مهم ترین آنها اعتکاف است که آثار اجتماعی و فردی گسترده ای دارد. این پژوهش با هدف مقایسه چشم انداز زمان، بهزیستی معنوی و بهزیستی روان شناختی در جوانان معتکف و غیرمعتکف شهر تبریز انجام گرفته است. روش کار: روش این مطالعه از نوع علّی-مقایسه ای است. جامعه آماری پژوهش تمامی شرکت کنندگان 35-18 سال در مراسم اعتکاف سال 1397 شهر تبریز بود که از میان آنان 250 نفر انتخاب شدند و به پرسش نامه ها پاسخ دادند. 220 نفر نیز با گروه مطالعه همتا شدند. داده ها با استفاده از آزمون های آمار توصیفی و استنباطی (مانوا) تحلیل شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج نشان داد تفاوت معناداری در مؤلفه های زندگی هدفمند، پذیرش خود و نمره کل بهزیستی روان شناختی بین دو گروه معتکف و غیرمعتکف وجود داشت (01/0>P). میانگین مؤلفه بهزیستی مذهبی در گروه غیرمعتکف به طور معناداری بالاتر بود (01/0>P)؛ درنهایت، میانگین گذشته منفی، آینده و حال تقدیرگرا در گروه معتکف و میانگین حال لذت گرا در گروه غیرمعتکف به طور معناداری بالاتر بود (01/0>P). نتیجه گیری: بر اساس یافته های به دست آمده، شرکت در فعالیتی دینی مانند اعتکاف احتمالاً فرصتی برای بهسازی، تهذیب نفس و ارتقای فضیلت های انسانی برای شرکت کنندگان در آن به شمار می آید. افراد با شرکت در این مراسم معنوی تلاش می کنند تا با گذشته منفی خود مقابله و اهداف زندگی خود را بازسازی کنند و به کمال دست یابند. این نتایج می تواند راهکار های ارزشمندی در تمهید ارتقای بهداشت روانی جامعه به همراه داشته باشد.
رابطه سبک های فرزندپروری با سخت رویی و جهت گیری مذهبی فرزندان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
سبک تربیتی والدین نقش بسزایی در شکل گیری شخصیت فرزندان دارد. پژوهش حاضر با هدف تعیین میزان رابطه سبک های فرزندپروری با سخت رویی و جهت گیری مذهبی فرزندان انجام گردید. این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است که بر دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم شهرستان نوشهر استان مازندران و با روش نمونه گیری خوشه ای انجام شد. اطلاعات مورد نیاز با استفاده از پرسش نامه های سبک فرزندپروری شیفر، جهت گیری مذهبی آذربایجانی و سخت رویی کوباسا جمع آوری گردید. داده های به دست آمده نشان داد که بین سبک های چهارگانه فرزندپروری با سخت رویی و جهت گیری مذهبی، رابطه معناداری وجود ندارد؛ در نتیجه فرضیه اصلی پژوهش تأیید نشد؛ اما بر مبنای یافته های جانبی، بین سخت رویی و جهت گیری مذهبی همبستگی مثبت وجود دارد.
مواجهه و چالش مادی و معنوی انسان عصر حاضر با پدیده ای به نام کووید 19(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
قرن حاضر رو به پایان است و در آستانه قرن پانزدهم هجری شمسی قرار داریم. شاید از نگاه اسطوره ای هر کدام از هزاره هایی که می گذرد فصلی نو را به ارمغان می آورد و بدین ترتیب توأم با شکوفایی جدیدی از منظر علمی و تکامل عقل بشری است که در مسیر زمان شیوه جدیدی از تعقل و تفکر را به طبیعت و جهان مادی واگذار می کند. نسل انسان همواره برای غلبه بر طبیعت با اتکا بر قدرت تعقل خویش تلاش های فراوانی داشته است و با تجربیات خود گاهی مغلوب طبیعت و گاهی غالب بر آن بوده و توانسته است از دوره ای به دوره دیگر گام نهد.
ساخت و اعتباریابی پرسش نامه اولیه انصاف براساس منابع اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف ساخت پرسش نامه اولیه انصاف، براساس منابع اسلامی انجام گرفت. از روش تحلیل محتوا و روش نمونه در دسترس، 100 نفر از سربازان آموزشی مرکز آموزش عمومی شهید بیگلری ناجا، شهرستان مشگین شهر استان اردبیل، بهره برده شد. برای بررسی روایی محتوا، مؤلفه های دارای شاخص CVI 99/0 به بالا و گویه های دارای شاخص CVI 87/0 به بالا، تأیید شد. روایی ملاک با محاسبه ضریب همبستگی این پرسش نامه 711/0 بوده و در سطح 00/0 معنادار است. مؤلفه های نظری این پژوهش که مورد تأیید کارشناسان قرار گرفت، عبارتند از: خوف الهی، عدم تعصب کورکورانه، یکسان انگاری خود دیگری، مدیریت شهوات و هوس ها، عدم ترجیح افراد در موقع حکم، گفتن حق تحت هر شرایطی (هرچند بر ضرر خویش) و سوء استفاده نکردن از قدرت و جایگاه. پایایی پرسش نامه از ضریب آلفای کرونباخ 797/0 برخوردار است.
عوامل و روش های تربیت اخلاقی از دیدگاه شهید مطهری به منظور کاربرد در مشاوره: تحلیل مضمون(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
امروزه موضوع تربیت اخلاقی در بحث های فردی و اجتماعی از جایگاه ویژه ای برخوردار است چراکه از یک سو، نجات جوامع از بحران هایی مانند ازهم گسیختگی خانوادگی، خودکشی و اختلالات روانی درگرو اخلاق است و از سوی دیگر، برای رسیدن به جامعه ای اخلاقی، نیازمند تربیت انسان هایی اخلاقی به عنوان واحدهای بنیادین جامعه ایم. علاوه بر این، در بحث های فردی نیز مسیر تکاملی انسان با هدف قرب الهی، جز با تربیت اخلاقی میسر نمی شود. ازآنجاکه رویکردهای موجود دارای نگاه تک بعدی بوده و تناسبی با بافتار فرهنگ اسلامی ایران نداشته اند پژوهش حاضر با استفاده از روش تحلیل مضمون به دنبال تبیین عوامل و روش های تربیت اخلاقی از دیدگاه شهید مطهری به منظور کاربرد در عرصه مشاوره است. یافته های پژوهش نشان داد هدف تربیت اخلاقی، پرورش انسانی است که استعدادهای درونی او (عقلی، دینی، اخلاقی و زیبایی) به تعادل رشد کرده باشد. انسان متعادل در حوزه بینش، عقل بر جهلش، در گرایش، پاک دامنی بر شهواتش و در رفتار، شجاعت بر ترسش غلبه می کند. برای دستیابی به این هدف، عوامل فردی (بینش، گرایش و رفتار اخلاقی)، زمینه ای (ازدواج، کار و جهاد) و محیطی (اصلاح محیط عاطفی خانواده و الگودهی و الگوپذیری) تأثیرگذارند و از روش های پرورش استعدادهای عقلانی، خودشناسی و کرامت نفس و عادت سازی می توان بهره جست.
فرایندهای دینی و روان شناختی حضور قلب در نماز بر اساس منابع اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهشنامه روانشناسی اسلامی سال هفتم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۵
103 - 119
حوزههای تخصصی:
نماز در زمره برترین عبادات است که قبولی سایر عبادات، به قبولی آن منوط است و حضور قلب که روح همه عبادات است از شرایط کمال عبادات محسوب می شود. تحقیق پیش رو با هدف شناسایی فرایندهای دینی و روان شناختی حضور قلب در نماز بر اساس منابع اسلامی به روش توصیفی تحلیلی انجام شد. داده ها به روش کتابخانه ای گردآوری و سپس طبقه بندی، مقایسه و تحلیل شد. در ابتدا 21 راهکار برای کسب حضور قلب در نماز بر اساس منابع اسلامی و روان شناسی به دست آمد که با طبقه بندی مجدد آن ها، نهایتاً 7 راهکار انتخاب و تبیین شد. یافته های پژوهش نشان داد بر اساس منابع اسلامی، یاد دائمی خداوند، تقویت ایمان، دوری از فحشا و منکر و رعایت آداب نماز از فرایندهای دینی حضور قلب در نماز است. همچنین بر اساس منابع روان شناسی، تقویت شناخت و ذهن آگاهی نسبت به خدا و حقیقت، تغییر سبک زندگی و درک بعد روان شناختی نماز، در زمره فرایندهای روان شناختی حضور قلب در نماز است.
رابطه سبک زندگی اسلامی و عوامل شخصیت با شادکامی و بهباشی روان شناختی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
روانشناسی و دین سال ۱۴ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۵۳)
97-113
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی نقش سبک زندگی اسلامی و پنج عامل بزرگ شخصیت در بهباشی روان شناختی و شادکامی بود. جامعه پژوهش دانشجویان و طلاب شهر قم دادند که با استفاده از نمونه گیری در دسترس، 911 دانشجو و طلبه به عنوان گروه نمونه انتخاب شدند و به پرسش نامه های سبک زندگی اسلامی (ILST-75)، پاسخ دادند. نتایج به دست آمده نشان داد که بین سبک زندگی اسلامی و خرده مقیاس های آن، با بهباشی روان شناختی و شادکامی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. همچنین رابطه معنادار صفات شخصیت با بهباشی و شادکامی بود. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که سبک زندگی اسلامی و خرده مقیاس های آن، شامل مالی، اخلاق و زمان شناسی و صفات شخصیتی برون گرایی و گشودگی، به تجربه قابلیت پیش بینی شادکامی را دارند. همچنین در پیش بینی بهباشی روان شناختی، نتایج رگرسیون نشان داد که سبک زندگی اسلامی و خرده مقیاس های اخلاق، زمان شناسی، امنیتی، عبادی، تفکر و علم و مالی و صفات شخصیتی توافق، گشودگی به تجربه، ثبات هیجانی و برون گرایی، توان پیش بینی بهباشی روان شناختی را دارند. بنابراین، تقویت پایبندی های دینی - اسلامی می تواند موجب تقویت و افزایش شادکامی و بهباشی روان شناختی در افراد شود و توجه به صفات شخصیتی افراد، می تواند بسیاری از تغییرات شادکامی و بهباشی در افراد را موجب شود.
خواب، مرگ، بیهوشی حین عمل جراحی و کمای طبی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
خواب یکی از مهم ترین فرایندهای فیزیولوژیک در انسان به حساب می آید و مطالعات بسیار زیادی درباره این فرایند پیچیده و حیاتی صورت گرفته است. هر نوع اختلال در خواب اعم از زمان خواب یا الگوی خواب و یا مدت زمان آن، به مشکلات مهمی در سلامت جسمی و روحی انسان منجر می گردد.
مؤلفه ها و روایی محتوای مدل مفهومی خوف از خدا مبتنی بر دیدگاه علامه طباطبائی: رویکرد آمیخته(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
تدوین مدل مفهومی سازه های دینی، سرآغازی برای مطالعه روان سنجی آنهاست. هدف این پژوهش، تدوین مدل مفهومی خوف از خدا، از دیدگاه علامه طباطبائی است. روش تحقیق ترکیبی، از نوع اکتشافی است. جامعه متنی، آثار مکتوب علامه طباطبائی و نمونه متنی، 10 جلد مرتبط از تفسیر المیزان است. جامعه آماری، پژوهشگران حوزوی دکتری رشته های علوم انسانی است و با روش نمونه گیری در دسترس، 9 نفر انتخاب شد. یافته ها نشان داد که خوف از خدا متشکل از دو مؤلفه (احساس نگرانی، احساس مراقبت) است. احساس نگرانی، شامل دو زیرمؤلفه (پیش بینی ناخوشایند، تهدید هدف) و احساس مراقبت، شامل دو زیرمؤلفه (اجتناب از منشأ ترس، استقامت در رسیدن به هدف) است. یافته های مطالعه کمّی نشان داد که میزان شاخص CVI در زیرمؤلفه ها در دامنه 88/0 تا 1 و میزان شاخص CVR در زیرمؤلفه ها در دامنه 78/0 تا 1 است. بنابراین، سازه خوف از خدا، دارای مدل مفهومی و برخوردار از روایی محتوایی است که قابلیت سنجش در قالب ساخت ابزار را دارد.
ساخت و اعتباریابی پرسش نامه اولیه نگرش به فرزندآوری براساس منابع اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، ارائه پرسش نامه اولیه نگرش به فرزندآوری، براساس منابع اسلامی و تعیین ویژگی های روان سنجی (اعتبار و روایی) آن است. برای استخراج مؤلفه های نگرش به فرزندآوری، از روش تحلیل محتوا و برای بررسی ویژگی های پرسش نامه از روش پیمایشی استفاده شده است. در روش تحلیل محتوا، آموزه های دین جمع آوری، طبقه بندی و مورد تحلیل قرار گرفت و پنج مؤلفه از منابع اسلامی استخراج گردید. در روش پیمایشی، ارزیابی روایی و اعتبار پرسش نامه در نمونه 112 نفری بررسی شد، که به روش نمونه گیری در دسترس از جامعه آماری زنان و مردان متأهل مراجعه کننده به غرفه های مشاوره خانواده در شهر تهران انتخاب شده بودند، یافته ها حاکی از آن است که پرسش نامه اولیه نگرش به فرزندآوری، از نظر روایی سنجی محتوایی، ملاکی و سازه ای از روایی لازم و بالایی برخوردار است. در بررسی روایی محتوا، مؤلفه های دارای شاخص CVI، 86/0 به بالا مورد تأیید قرار گرفت که شامل پنج مؤلفه، باورهای منفی، باورهای مثبت رشد و تعالی، لذت بری، امنیت خواهی هستند. همچنین، گویه های دارای شاخص CVI، 86/0 به بالا نیز مورد تأیید قرار گرفت. اعتبار این پرسش نامه با محاسبه آلفای کرونباخ، برابر 969/0 می باشد.
سنجشِ بنیان های روشی و شناختیِ نظام نامه اصول اخلاقی مشاورۀ ایالات متحده آمریکا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظام نامه اصول اخلاقی مشاوره ایالات متحده آمریکا دارای بنیان های معرفت شناختی و پیش فرض های عقیدتی معینی است که سنجش و نقد آنها اهمیت بسزایی دارد. این نظام نامه (ACA)، یکی از شناخته شده ترین و پرداخته ترین نمونه ها در نوع خود است که الگوی بسیاری از دیگر موارد تدوین نظام نامه های اخلاقی این حوزه در دیگر کشورها بوده است. درنتیجه یافتن ساختار و مفروضات معرفتی ای که این نظام نامه را شکل داده است، در تشخیص گرایشِ اساسی دیگر نظام نامه ها و کاستی های آنها اهمیت بسزایی دارد. به دیگر سخن پژوهش در روح کلیِ حاکم بر این نظام نامه و یافتن پیش زمینه های نظری و پیش انگاره های فرهنگی− نگرشی بر سازنده بستر کلیِ آن می تواند در جُستارهای معطوف به تدوین نظام نامه های اخلاقی دیگر کشورها، از جمله کشور خودمان و پرهیز از تکرار برخی خطاهای احتمالی آن در تحقق این مهم ضروری باشد. درنتیجه پرسش بنیادین پژوهش پیشِ رو چیستی اساس معرفتی و مفروضات فرهنگی و نگرشی مستتر در ACA است. می خواهیم ببینیم که کُدهای اخلاقی این نظام نامه از چه زمینه فرهنگی و عقیدتی ای صادر شده و این امر آن را دچار چه نواقصی کرده است؛ برای تحقق این مهم برخی رئوس توصیه های اخلاقی آن را با استناد به این فرض که امر روان شناختی از امر دینی و امر اخلاقی متمایز نیست و نوعی وحدت درونی میان آنها وجود دارد، مورد واکاوی قرار می دهیم. خواهیم دید که بنیاد معرفت شناختیِ این نظام نامه بر برخی مفروضات و برداشت های لیبرالیسم غربی از چیستی انسان، انکار یا اغماض در برابر وجهِ معنوی و فرامادی انسان و نیز فردگرایی در روشِ شناخت استوار است. بدین منظور نخست نقدی پایه ای در مورد بنیان های معرفت شناختی و روش شناختی این نظام نامه طرح می کنیم و سپس در این سنجش انتقادی به عناصرِ ساختاریِ آن می پردازیم.
تحلیل روان شناختی میهمانی بر اساس منابع اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تحلیل روان شناختی مهمانی بر اساس منابع اسلامی است. با توجه به اجتماعی بودن انسان، ارائه الگوهای کامل در این عرصه برای رسیدن به نقطه مطلوب ضروری است. بهترین الگو معصومین(علیهم السلام) هستند. بدین منظور مطالب مرتبط با مهمانی در منابع روایی جمع آوری و سپس با روش تفسیر محتوای متون دینی، تحلیل شد. یافته های پژوهش نشان داد وظایف میزبان شامل نیت الهی داشتن، در اختیار نهادن آنچه مهمان نیاز دارد، استقبال گرم از مهمان، عدم فخرفروشی در پذیرایی، پرهیز از تکلف و سختی، مراقبت از مهمان در خطرات و بدرقه مهمان است و وظایف مهمان شامل قبول دعوت مهمانی، پرهیز از مهمانی ناخوانده، با آراستگی رفتن، اطاعت از میزبان، دعا کردن و استفاده از کلمات زیبا در حق میزبان است. این سنت علاوه بر تجلیات و صورت های نمادین که بیان گر سبک زندگی اسلامی است، دارای آثار و کارکردهایی است که مجموع حیات اجتماعی مسلمین را تحت تأثیر قرار داده و سهم به سزایی در پیشرفت تمدن سازی اسلامی به عهده می گیرد این آثار که درواقع یافته های نوی این پژوهش می باشند عبارت اند از: آثار دینی از جمله ریزش گناهان، صحت و سلامت و فرصت آموزش را در پی خواهد داشت و آثار روان شناختی پیوند جویی، مهارت ابراز وجود، همجواری، ابراز عواطف، همدلی و شایستگی و صمیمیت را به همراه دارد. توصیه می شود بر اساس یافته های این پژوهش، پرسش نامه مهمانی با رویکرد اسلامی تدوین شود.
بررسی تطبیقی خاستگاه پوشش از منظر دین و روان شناسی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، با هدف بررسی تطبیقی خاستگاه و منشأ (انگیزه) لباس از منظر دین اسلام و روان شناسی انجام گرفت. روش این پژوهش، کیفی به شیوه تحلیلی-توصیفی بود. با مراجعه با مکتوبات لاتین روان شناسان از ابتدای قرن نوزدهم به استخراج این عوامل پرداخته شد و در حوزه دین نیز، با مراجعه به آیات و روایات در زمینه «پوشش» و تفکر اندیشمندان دینی و غیر دینی به بررسی خاستگاه آن از منظر دین اسلام پرداخته شد. بررسی و تحلیل متون دینی و روان شناسی، منتج به تعیین عامل «حیا» به عنوان اساسی ترین منشأ و انگیزه پوشش از منظر دین، و کشف شش عامل «حیا»، «محافظت»، «آراستگی»، « نمادگرایی»، «بسط خود» و « محیط– خصیصه های روانی» در این زمینه از منظر روان شناسی شد. در پایان به تبیین مفهوم «حیا» در دین اسلام پرداخته شد و به ذاتی –نه اکتسابی- بودن این عامل استناد و به استدلال های مخالف این موضوع پاسخ داده شد.
بررسی ارتباط فریضه نماز با میزان افسردگی و نوع سبک های هویتی دانشجویان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۷ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
28-40
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: با توجه به فراوانی عوامل استرس زا در دانشجویان علوم پزشکی و آثار مخرب افسردگی و تشکیل نشدن هویت بر زندگی شخصی و کاری آنان و با توجه به تأثیرات عمیق و شگرف اعمال مذهبی و در صدر این اعمال نماز در سلامت روان قشر دانشجو و لحاظ موارد ضد و نقیض در این زمینه، پژوهشگران بر آن شدند تا این مطالعه را با هدف تعیین ارتباط فریضه نماز با میزان افسردگی و نوع سبک های هویتی دانشجویان مجتمع آموزش عالی سلامت کاشمر طراحی و اجرا نمایند. روش کار: در این مطالعه توصیفی- همبستگی از نوع مقطعی، تعداد 129 نفر از دانشجویان مجتمع آموزش عالی سلامت کاشمر که معیارهای ورود به مطالعه را داشتند به صورت آمارگیری تمام شماری در سال 1397 وارد مطالعه شدند. روش جمع آوری داده ها به این صورت بود که پس از توضیح اهداف پژوهش، شرکت کنندگان پرسش نامه های جمعیت شناختی، افسردگی دانشجویان(USDI) و سبک های هویتی (ISI-6G) را تکمیل کردند. داده ها پس از جمع آوری با آزمون های آماری توصیفی و ضریب همبستگی تجزیه و تحلیل شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: طبق نتایج نمره میانگین افسردگی آزمودنی ها 99/26±18/63 و بالاترین نمره سبک های هویتی مربوط به گویه اطلاعاتی و هنجاری به ترتیب با نمره 09/6±55/40 و 24/5±22/33 بود. بین متغیّر اقامه نماز، التزام به اقامه نماز و شرکت در نماز جماعت با میزان افسردگی و سبک هویت هنجاری دانشجویان ارتباط معنی داری وجود داشت. دانشجویانی که به اقامه فریضه نماز اهتمام می ورزیدند سطح افسردگی کمتر و سطح هویت بالا و همچنین دانشجویانی که در نماز جماعت به صورت همیشگی شرکت می کردند پایین ترین سطح افسردگی و بالاترین سطح گویه های اطلاعاتی، هنجاری، اجتنابی و تعهد را داشتند. نتیجه گیری: با توجه به یافته های مطالعه حاضر مبنی بر ارتباط فریضه نماز با افسردگی و سبک های هویتی دانشجویان، می توان با سیاست گذاری مؤثر در فرهنگ سازی صحیح اقامه نماز در دانشگاه ها، موجبات ارتقای سطح هویتی و کاهش سطح افسردگی دانشجویان را مهیا ساخت.
نقش ابعاد هوش معنوی در سلامت روان دانشجویان دانشگاه پیام نور لامرد(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش ابعاد هوش معنوی در سلامت روان دانشجویان دانشگاه پیام نور لامرد بود. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش شامل تمام دانشجویان دانشگاه پیام نور لامرد و نمونه آماری شامل 23۴ نفر از دانشجویان مشغول به تحصیل در این دانشگاه، در سال تحصیلی 1399 - 1۴00 بود. ابزار پژوهش، پرسشنامه هوش معنوی آمرام و درایر و پرسش نامه سلامت عمومی بود. یافته های پژوهش نشان داد بین هوش معنوی و سلامت روان دانشجویان ارتباط معنادار وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد ابعاد «خودآگاهی و عشق و علاقه»، «سجایای اخلاقی» و «جامع نگری و بُعد اعتقادی» بیشترین ضریب همبستگی را با سلامت روان دانشجویان داشته و 8۵ درصد از واریانس سلامت روان را پیش بینی کرده اند.
اثربخشی آموزش مبتنی بر کیفیت زندگی با جهت گیری اسلامی بر خودکارآمدی و شادکامی دانش آموزان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
دانش آموزان سرمایه های عظیم کشور هستند و تأثیری شگرف در آینده کشور دارند. توجه به عوامل مؤثر بر سلامت روان آنها ازجمله شادکامی و خودکارآمدی از اهمیت زیادی برخوردار است. این پژوهش باهدف بررسی اثربخشی آموزش مبتنی بر کیفیت زندگی، با جهت گیری اسلامی بر شادکامی و خودکارآمدی دانش آموزان دختر دبیرستان های مقطع متوسطه دوم بروجن انجام شد. در این پژوهش، که از نوع نیمه تجربی بود، جامعه آماری 1270 نفر از دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم شهرستان بروجن بود. با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی، 36 دانش آموز انتخاب و به روش جایگزینی تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل به طور برابر قرار گرفتند. گروه آزمایش در طی ده جلسه 90 دقیقه ای، تحت آموزش کیفیت زندگی اسلامی IS-QOLT)) قرار گرفت. اندازه گیری ها در مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری انجام شد. ابزارهای اندازه گیری، شامل پرسش نامه شادکامی آکسفورد (OHI) و مقیاس خودکارآمدی (SGSES) بود. نتایج نشان داد آموزش مبتنی بر کیفیت زندگی با جهت گیری اسلامی، اثر معنادار برافزایش شادکامی و خودکارآمدی گروه آزمایش داشته است. براساس یافته های این پژوهش می توان گفت افزودن بعد معنویت، به ویژه در سایه مذهب، با نگاهی کل گرایانه و یکپارچه نسبت به انسان، می تواند به اثربخشی مداخلات، به ویژه در حوزه روان شناسی مثبت نگر کمک کند.
تحلیل روان شناختی رشد قرآنی و نشانه های آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد از مسائل اساسی و واژگان پرکاربردِ دانش هایی چون روان شناسی و علوم تربیتی است. در دانش روان شناسی، رشد به ابعاد جسمی، جنسی، عقلی، اقتصادی، اخلاقی، عاطفی، اعتقادی و... تقسیم می شود؛ در آموزه های قرآنی نیز رشد در معانی یادشده به کار رفته است. هدف این پژوهش، تحلیل روان شناختی رشد عاطفی در قرآن با تأکید بر آیه 7 سوره حجرات و بررسی نسبت آن با رشد عاطفی در دانشِ روان شناسی است. رشد عاطفی−قرآنی، تحول و تعالی عواطف انسانی در پرتوی تربیت قرآنی است که با دوست داشتنِ خوبی ها و میل به انجام آنها و نفرت از بدی ها بروز می کند. باریابی به مقام رشد عاطفی، هدف نزول قرآن (جن، 2) و تربیت قرآنی، فرایند دستیابی به رشد عاطفی است. از رشد عاطفی می توان به رشد قرآنی، متعالی، معنوی، اخلاقی نیز تعبیر کرد. شیوه گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای و گستره آن، قرآن و داده های روان شناختی درباره دو مفهوم رشد و عاطفه است؛ روشِ پژوهش، تحلیلِ مفهومی به سه گونه تحلیلِ سیاقی، تحلیلِ مفاهیم متضاد و تحلیلِ شبکه معنایی است.