فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۸۰ مورد از کل ۶٬۴۰۹ مورد.
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۵۷)
165 - 187
حوزههای تخصصی:
از منظر جامعه شناسی، خانواده اساسی ترین نهاد اجتماعی است که در شکل گیری ساختار کلان جامعه و افزایش بهره-وری آن نقش بسزا دارد. میان خانواده و جامعه یک رابطه دو سویه برقرار است و هر کدام بر دیگری تأثیر می گذارد. جامعه شناسان شکل گیری و ساخت شخصیت فرد در خانواده را متأثر از فرهنگ پذیری و جامعه پذیری می دانند و بیان می کنند که «از مهم ترین نتایج جامعه پذیری، ایجاد شخصیّت فردی و الگوهای نسبتاً ثابت فکر، احساس و عمل است که همگی ویژگی های یک فرد محسوب می شوند» (یان. رابرتسون، 1374: 112). از این رو اهمیّت پرداختن به موضوع «تحکیم خانواده» ریشه در اهمیّت نهاد خانواده دارد. نهاد مقدس خانواده، رکن بنیادین اجتماع بشری و محمل فرهنگ های گوناگون است تا آنجا که سعادت و شقاوت امّت ها، مرهون رشادت و ضلالت خانواده می باشد. اولین شرط داشتن جامعه ای سالم و پویا، سلامت و پایداری خانواده است. همه دستاوردهای علمی و هنری بشر در سایه خانواده های سالم و امن پدید آمده است. از این رو اندیشمندان علوم انسانی در رشته های تخصصی خود، با رویکردهای گوناگون، به مسائل خانواده پرداخته اند و عوامل ایجادکننده را از منظر تحلیلی خاص، تبیین نمودند. هدف پژوهش حاضر بررسی عوامل فرهنگی و روانی-اجتماعی مرتبط با تحکیم بنیان خانواده از منظر کارشناسان دادگاه خانواده و مشاوران نیروی انتظامی شهرستان زنجان بود که از طریق پرسشنامه با تکنیک دلفی و مصاحبه عمیق با نمونه گیری نیمه ساختاریافته، و نیز با جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای و میدانی انجام گرفت. نتایج یافته ها حاکی از آن است که: از نظر کارشناسان عوامل فرهنگی اولویت اول را نسبت به عوامل اجتماعی در تحکیم بنیان خانواده داراست.
اثربخشی برنامه ذهن آگاهی بر کارکردهای اجرایی ورزشکاران بدن ساز حرفه ای دارای آسیب جسمانی با بررسی نقش واسطه ای نشخوار فکری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۵۰)
23 - 44
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر تعیین میزان اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر کارکردهای اجرایی ورزشکاران بدن ساز حرفه ای دارای آسیب جسمانی با بررسی نقش واسطه ای نشخوار فکری بود.
روش: در یک مطالعه نیمه تجربی و از نوع مطالعات کارآزمایی کنترل شده تصادفی، تعداد 40 نفر ورزشکار بدنساز حرفه ای دارای آسیب جسمانی از جمعیت بدنسازان ساکن شهر تهران بزرگتر از 20 سال به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. طبق روش نمونه گیری و ملاک های ورود و خروج آزمودنی ها در دو گروه آزمایش و کنترل گماشته شدند. جهت گردآوری داده ها مطابق طرح پژوهش، آزمودنی های هر دو گروه در مرحله ی پیش آزمون به پرسشنامه های نشخوار فکری (RRS) و کارکردهای اجرایی (EFQ) به عنوان پیش آزمون پاسخ دادند. سپس گروه آزمایش به مدت 12 جلسه یک و نیم ساعته برنامه ذهن آگاهی را دریافت نمود. بعد از اتمام جلسات مداخله، نهایتا از هر دو گروه پس آزمون گرفته شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها و به منظور تعیین اثربخشی مداخله از تحلیل کواریانس استفاده شد و برای تعیین نقش واسطه ای نشخوار فکری در اثربخشی مداخله بر کارکردهای اجرایی از روش تحلیل مسیر استفاده شد.
یافته ها: نتایج حاکی از آن است که روش مداخله ذهن آگاهی بر کارکردهای اجریی و نشخوار فکری اثربخش می باشد (01/0P<) همچنین نتایج نشان داد که نشخوار فکری در اثربخشی برنامه ذهن آگاهی بر کارکردهای اجرایی ورزشکاران بدنساز حرفه ای دارای آسیب جسمانی نقش واسطه ای ایفا می کند. به نظر می رسد برنامه مداخله ذهن آگاهی کارکردهای اجریی را بهبود می بخشد و نشخوار فکری را نیز در ورزشکاران کاهش می دهد.
نتیجه گیری: بر این اساس لازم است مراکز و روان درمانی فعال در حوزه روان شناسی ورزشی برای ارتقای سلامت روانی ورزشکاران از برنامه مذکور استفاده نمایند.
نقش واسطه ای اضطراب سلامت در رابطه بین سواد سلامت و اضطراب مرگ با کیفیت زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای اضطراب سلامت در رابطه بین سواد سلامت و اضطراب مرگ با کیفیت زندگی انجام شد. روش پژوهش، توصیفی - همبستگی و از نوع مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری، تمامی دانشجویان دانشگاه اردکان در سال تحصیلی 1400-1399 بودند که از میان آن ها 334 نفر با استفاده از روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه سواد سلامت جمعیت شهری ایران، پرسشنامه اضطراب سلامت، پرسشنامه اضطراب مرگ و پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی استفاده شد. یافته ها نشان دادند سواد سلامت و اضطراب مرگ بر کیفیت زندگی تأثیر مستقیم و معنادار دارند، همچنین، سواد سلامت بر اضطراب سلامت و اضطراب مرگ بر اضطراب سلامت اثر مستقیم و معنادار دارد. سواد سلامت و اضطراب مرگ ازطریق میانجی گری اضطراب سلامت بر کیفیت زندگی اثر دارند. از یافته های پژوهش حاضر می توان به ضرورت ارتقای سطح سواد سلامت برای بهبود کیفیت زندگی و سلامت روان پی برد.
اثربخشی آموزش برنامه بهبود سرطان مبتنی بر ذهن آگاهی بر فاجعه سازی درد و استرس ادراک شده بیماران مبتلا به سرطان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۵۱)
67 - 82
حوزههای تخصصی:
مقدمه: سرطان یکی از انواع بیماری های مزمن محسوب می شود که توجه پژوهشگران زیادی را به خود جلب کرده است. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش برنامه بهبود سرطان مبتنی بر ذهن آگاهی بر فاجعه سازی درد و استرس ادراک شده بیماران مبتلا به سرطان بود.
روش: پژوهش حاضر یک مطالعه شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه بیماران مبتلا به سرطان بود که در سال 1400 در مرکز شهید رجایی شهرستان بابلسر تشخیص بیماری سرطان دریافت نمودند. نمونه مورد مطالعه به حجم30 نفر به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و به شیوه تصادفی در دو گروه 15 نفر (گروه کنترل 15 نفر و گروه آزمایش 15 نفر) جایگزین شدند. گروه آزمایش تحت آموزش برنامه بهبود سرطان مبتنی بر ذهن آگاهی کارلسون و اسپکا که در قالب 8 جلسه 90 دقیقه ای و هفته ای یک بار برگزار می شد قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه فاجعه سازی درد سالیوان و همکاران (1995) و مقیاس استرس ادراک شده کوهن، کمرک و مرملستین (1983) استفاده شد. داده های بدست آمده نیز با استفاده از تحلیل کواریانس چندمتغیره در نرم افزار 27SPSS- مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: نتایج تحلیل کواریانس چند متغیره نشان داد که بعد از کنترل اثرات پیش آزمون تفاوت معنی داری بین میانگین نمرات دو گروه آزمایش و کنترل در متغیرهای فاجعه سازی درد و استرس ادراک شده وجود داشت (05/0p<).
نتیجه گیری: بنابراین نتیجه گرفته می شود که بهبود سرطان مبتنی بر ذهن آگاهی مداخله ای مطلوب و مناسب جهت تاثیرگذاری بر فاجعه سازی درد و استرس ادراک شده بیماران مبتلا به سرطان است
نقش بهزیستی معنوی و راهبردهای مقابله ای با اضطراب بیماری کرونا در افراد نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۵۷)
93 - 114
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بهزیستی معنوی و راهبردهای مقابله ای با اضطراب بیماری کرونا در افراد نظامی انجام گرفت. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کارکنان شاغل مرد و زن در یک واحد نظامی شهر اردبیل در سال 1400 بود که به روش نمونه گیری در دسترس، نمونه ای به حجم 113 نفر انتخاب شد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه ها ی اضطراب کرونا ویروس علیپور و همکاران (1398)، بهزیستی معنوی پالوتزین و الیسون (1983) راهبردهای مقابله ای اندلر و پارکر (1990) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده آزمون ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه در نرم افزار Spss انجام گرفت. یافته ها نشان داد که بین بهزیستی معنوی و راهبردهای مقابله ای با اضطراب بیماری کرونا در افراد نظامی رابطه ی منفی و معناداری وجود داشت. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که اضطراب بیماری کرونا در افراد نظامی براساس متغیرهای بهزیستی معنوی (01/0 > P، 265/0-= β) و راهبردهای مقابله ای (001/0 > P، 315/0- = β) قابل پیش بینی است. با توجه به نقش بهزیستی معنوی و راهبردهای مقابله ای در اضطراب بیماری کرونا، در طراحی برنامه ها و مداخلات روان شناختی برای کاهش اضطراب بیماری افراد نظامی در زمان شیوع کرونا و سایر بیماری های واگیردار توجه به این مؤلفه های روان شناختی ضروری به نظر می رسد.
Clustering somatic symptoms based on psychological risk factors(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Iranian Journal of Health Psychology, Volume ۷, Issue ۲ - Serial Number ۲۰, Spring ۲۰۲۴
9 - 20
حوزههای تخصصی:
Objective: Somatic symptoms consist of a wide range of symptoms and until yet clustering them has been very challenging for researchers and therapists. The present study aims to explore underlying psychological factors of various functional somatic symptoms and determine if there are any similarities or differences in these factors that could help classify these symptoms as one syndrome or discrete ones.
Method: This study adopted an association rule mining method based on data mining. 643 participants were recruited using a convenience sampling technique. Data were collected using the checklist of somatic symptoms (Lacourt et al., 2013), Attachment Questionnaire (Hazan & Shaver, 2017), Defense Style Questionnaire (Andrews et al., 1993), and Levels of Emotional Awareness Scale (Lane, 2006).
Results: Cognitive, gastrointestinal, and fatigue symptoms are related more to immature defense mechanisms. Musculoskeletal, respiratory, and cardiac symptoms are associated with neurotic defenses. Fatigue symptoms are associated with ambivalent attachment and musculoskeletal symptoms are related more to avoidant attachment. Indeed, it could be said that there are two clusters of somatic symptoms, one of which is attachment and the other is defense mechanisms. This supports the splitters’ view about somatic syndromes.
Conclusions: These findings show various types of somatic symptoms have qualitatively different risk factors. Our findings imply that psychotherapists should consider the kind of syndromes a patient has and their underlying psychological predispositions to manage the problem better.
اثربخشی آموزش مفاهیم معنوی با محوریت ذکر و دعا بر هوش اخلاقی و کیفیت دلبستگی در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش مفاهیم معنوی با محوریت ذکر و دعا بر هوش اخلاقی و کیفیت دلبستگی دانش آموزان انجام شد. روش این پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون و پیگیری (به مدت 3 ماه) با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش، دانش آموزان پایه پنجم ابتدایی شهر اصفهان در سال تحصیلی 99-1398 بود. از این جامعه آماری، 30 دانش آموز به صورت نمونه گیری دردسترس، انتخاب و به طور تصادفی در 2 گروه آزمایش و کنترل گمارش شدند (هر گروه 15 نفر). آموزش مفاهیم معنوی به روش داستان گویی (ایفای نقش، نمایش و ...) در 8 جلسه 45 دقیقه ای بر گروه آزمایش اعمال شد و گروه کنترل مداخله ای دریافت نکردند. ابزارهای استفاده شده، پرسشنامه دلبستگی کودک – والد و پرسشنامه سنجش هوش اخلاقی بود. برای تجزیه وتحلیل داده ها از تحلیل کواریانس استفاده شد. نتایج نشان داد آموزش مفاهیم معنوی با محوریت ذکر و دعا به طور معنادار در مراحل پس آزمون و پیگیری بر کیفیت دلبستگی و هوش اخلاقی دانش آموزان تأثیر دارد. بنابر یافته های پژوهش می توان نتیجه گیری کرد آموزش مفاهیم معنوی با محوریت ذکر و دعا منجر به افزایش هوش اخلاقی و بهبود کیفیت دلبستگی با والدین در دانش آموزان می شود و می تواند به عنوان یک مداخله مؤثر به کار گرفته شود.
اثربخشی معنویت درمانی مبتنی بر خودآگاهی بر سرزندگی تحصیلی و تاب آوری تحصیلی دانش آموزان دبیرستان های شاهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۵۷)
49 - 70
حوزههای تخصصی:
مقدمه: سرزندگی تحصیلی و تاب آوری تحصیلی از جمله متغیرهای موثر برسلامت روان و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان و دانشجویان هستند که طی سال های اخیر، توجه صاحبنظران حوزه های آموزشی و پژوهشی را به خود جلب نموده اند و پژوهش حاضر به منظور بررسی تاثیر معنویت درمانی مبتنی برخودآگاهی بر سرزندگی تحصیلی و تاب آوری تحصیلی دانش آموزان دبیرستان های شاهد شهر اهواز انجام شد. روش: روش پژوهش از نوع شبه آزمایشی با استفاده از طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دبیرستان های شاهد شهر اهواز بود که 36 نفر از آنان به شیوه نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شده و به صورت تصادفی در گروه های آزمایش و کنترل جایگزین شدند. برای جمع آوری داده ها، از مقیاس ارزیابی سرزندگی تحصیلی (دهقانی زاده و چاری، 1391) و پرسش نامه تاب آوری تحصیلی (ساموئلز، 2004) استفاده شد. نتایج: تحلیل یافته های به دست آمده با روش آماری تحلیل واریانس با اندازه گیری مختلط نشان داد که در مرحله پس آزمون گروه آزمایش، در نمرات سرزندگی تحصیلی و تاب آوری تحصیلی افزایش معناداری نسبت به گروه کنترل وجود داشته است و این افزایش در مرحله پیگیری پایدار ماند. بحث: بر اساس یافته های این پژوهش، استفاده از روش آموزش معنویت درمانی مبتنی برخودآگاهی به منظور افزایش سرزندگی تحصیلی و تاب آوری دانش آموزان توصیه می شود.
اثربخشی بازی درمانی شناختی- رفتاری بر مهارت های اجتماعی و مهارت های ارتباطی کودکان در خانواده های نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۵۹)
119 - 136
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی اثربخشی بازی درمانی شناختی- رفتاری بر مهارت های اجتماعی و مهارت های ارتباطی کودکان اوتیستیک با عملکرد بالابود. طرح پژوهش از نوع نیمه آزمایشی و در چارچوب یک طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل انجام شد. جامعه مورد مطالعه در این پژوهش شامل کلیه کودکان دارای اتیسم با عملکردبالا در سال 1401 در شاهرود بود. جهت گردآوری اطلاعات در پژوهش حاضر از پرسشنامه های مهارت های اجتماعی اسکات بلینی (2007)و شدت علائم اوتیسم گیلیام(1995)استفاده شد. تایج حاصل از تحلیل داده ها نشان داد که بازی درمانی شناختی-رفتاری بربهبود مهارت های اجتماعی و مهارت های ارتباطی در کودکان مبتلا به اوتیسم با عملکرد بالا به میزان 0/67 تاثیر دارد(p‹0/01). و این روش درمانی بر بهبود برقراری ارتباط در کودکان مبتلا به اتیسم با عملکردبالا به میزان 0/40 واحدبر بهبود تعامل اجتماعی در کودکان مبتلا به اتیسم با عملکرد بالا به میزان 0/37واحد و بر بهبود مهارت اجتماعی در کودکان مبتلا به اتیسم با عملکرد بالا 0/40واحد تاثیر دارد. بازی درمانی شناختی رفتاری بر بهبود مهارت اجتماعی در کودکان مبتلا به اتیسم به عملکرد بالا 0/37واحد تاثیر دارد(p<0/01). همچنین بازی درمانی شناختی_رفتاری بر بهبود مهارت های ارتباطی در کودکان مبتلا به اتیسم با عملکرد بالابه میزان 0/46واحد تاثیر دارد (p<0/01). و این روش درمانی بر برقراری ارتباط در کودکان مبتلا به اتیسم با عملکرد بالا به میزان 0/40 و بر بهبود تعامل اجتماعی در کودکان مبتلا به اتیسم با عملکرد بالا به میزان 0/37واحد تاثیر دارد.
پیش بینی خود مراقبتی بر اساس مهارت حل مسئله، رابطه والد-فرزند و استقلال عاطفی با توجه به نقش میانجی گری حمایت اجتماعی در نوجوانان مبتلا به دیابت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۵۲)
47 - 64
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف پیش بینی خودمراقبتی بر اساس مهارت حل مسئله، رابطه والد-فرزند و استقلال عاطفی با توجه به نقش میانجی گری حمایت اجتماعی در نوجوانان مبتلا به دیابت به روش توصیفی-همبستگی (مدل معادلات ساختاری) انجام شد.
روش: جامعه آماری پژوهش شامل کلیه نوجوانان شهر اصفهان که طبق تشخیص های بالینی طی سال 1400 مبتلا به دیابت بود که به صورت هدفمند پرسشنامه ها بین 149 نوجوان مبتلا به دیابت توزیع گردید. به منظور جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های خودمراقبتی دیابت (خلاصه فعالیت های خودمراقبتی دیابت)، پرسشنامه استاندارد حمایت اجتماعی ادراک شده (MSPSS)، پرسشنامه تجدیدنظر شده حل مسئله اجتماعی (SPSI-R)، پرسشنامه ارزیابی رابطه والد – فرزند (PCRS) و پرسشنامه استقلال عاطفی استنبرگ و سیلوربرگ استفاده شده است.
یافته ها: پس از جمع آوری اطلاعات و تحلیل آن ها به شکل توصیفی و استنباطی و ارائه ی مدل با استفاده از نرم افزارهای آماری نتایج به دست آمده حاکی از آن بود که حمایت اجتماعی در ابعاد خانواده، رابطه ی والد فرزند و استقلال عاطفی و همچنین مهارت حل مسئله در ابعاد راهبردهای منفی، تکانشی و اجتنابی در خودمراقبتی نوجوانان مبتلا به دیابت شهر اصفهان نقش داشته اند. همچنین نتایج تحلیل مسیر نشان داد که حمایت اجتماعی نقش میانجی در پیش بینی خودمراقبتی بر اساس مهارت حل مسئله، رابطه والد-فرزند و استقلال عاطفی ایفا می کند.
نتیجه گیری: خودمراقبتی در نوجوانان مبتلا به دیابت تحت تاثیر حمایت اجتماعی ادراک شده و رابطه والد فرزندی و توانایی حل مساله اجتماعی آنها قرار دارد.
اثربخشی ذهن آگاهی مبتنی بر طرح واره اسلامی معنوی بر افزایش خوش بینی مادران باردار و سلامت نوزاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۵۰)
149 - 158
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی ذهن آگاهی مبتنی بر طرح واره اسلامی معنوی بر افزایش خوش بینی مادران باردار و سلامت نوزاد انجام شد.
روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش، کلیه زنان باردار مراجعه کننده به مراکز بهداشت شهرستان فردوس در نیمه اول سال 1397 می باشند که تعدادشان 492 نفر می باشد. از میان آن ها 30 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. ذهن آگاهی مبتنی بر طرح واره اسلامی معنوی طی 8 جلسه بر روی گروه آزمایش اعمال شد. جهت گرداوری اطلاعات از آزمون جهت گیری زندگی (LOT) و آزمون آپگار استفاده شد. جهت تحلیل داده ها از روش تحلیل کوواریانس و آزمون t مستقل استفاده شد.
یافته ها: نتایج نشان داد، مادرانی که در جلسات ذهن آگاهی مبتنی بر طرح واره اسلامی معنوی شرکت داشتند، از نظر خوش بینی نسبت به مادرانی که در این برنامه حضور پیدا نکرده بودند و در گروه کنترل بودند، در سطح بالاتری قرار داشتند.
نتیجه گیری: نمره های آپگار دقیقه اول و پنجم در نوزادان مادرانی که در جلسات ذهن آگاهی مبتنی بر طرح واره اسلامی معنوی شرکت داشتند، نسبت به نوزادان مادرانی که در این برنامه حضور پیدا نکرده بودند و در گروه کنترل بودند، در سطح بالاتری قرار داشت.
The Relationship of Depression with Treatment Adherence in Patients with Multiple Sclerosis (MS): The Moderating Role of Sleep Quality(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Iranian Journal of Health Psychology, Volume ۷, Issue ۴ - Serial Number ۲۲, Autumn ۲۰۲۴
49 - 62
حوزههای تخصصی:
Objective: This research was conducted to study the role of sleep quality moderators in the relationship between depression and treatment compliance. Method : The research design was descriptive and correlational, and the research population included all patients with multiple sclerosis living in Tehran. 229 subjects with Multiple Sclerosis were selected in a convenient method, and they were asked to answer Morinsky's treatment compliance, Petersburg sleep quality, and Beck's depression questionnaires using the pencil and paper method. Results : Evidence of the predictive role of depressive symptoms for poor adherence to treatment in patients with multiple sclerosis was found. In addition, evidence of the predictive role of sleep quality in treatment adherence was found, but its mediating role in the relationship between depression and treatment adherence was not found. Conclusion : The findings indicated the importance of depression symptoms and sleep quality in the treatment compliance of multiple sclerosis patients. Considering the importance of treatment compliance in the prognosis of the disease, it is suggested that doctors consider this issue to formulate treatment plans to target cognitive and emotional problems parallel to the main treatment of the disease and thereby increase treatment compliance.
بررسی ویژگی های روان سنجی پرسشنامه گرایشات تکلیفی و نفسانی در جانبازان ورزشکار خراسان رضوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۵۷)
139 - 163
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش بررسی ویژگی های روان سنجی پرسشنامه گرایشات تکلیفی و نفسانی در جانبازان ورزشکار خراسان رضوی بود. روش پژوهش توصیفی و از نوع معادلات ساختاری بوده که به صورت میدانی به اجرا درآمده است. جامعه آماری این پژوهش را کلیه جانبازان ورزشکار سازمان دهی شده استان خراسان رضوی (800=N) تشکیل دادند که از بین آنها تعداد 224 پرسشنامه به شکل نمونه گیری در دسترس جمع آوری شد. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه گرایشات تکلیفی و نفسانی ساخته تراسی و همکاران (2021) که مشتمل بر 12 سؤال بوده استفاده گردید. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از شاخص های توصیفی و آزمون های آماری ضریب آلفای کرونباخ، ضریب امگا مک دونالد، ضریب تتا، ضریب تنصیف براون، تحلیل عاملی اکتشافی و تحلیل عاملی تأییدی در نرم افزارهای آماری SPSS، lisrel و Stata استفاده شد. نتایج نشان داد پایایی پرسشنامه (941/0=θ، 919/0=Ω، 914/0=α) می باشد. در خصوص روایی سازه و بر اساس میزان روابط و سطح معناداری، تمامی سؤالات رابطه معناداری با مؤلفه ها داشتند و توانستند پیشگوی خوبی برای عامل خود باشند. شاخ ص-های نسبت X2 به df برابر با 75/2 و (RMSEA) که برابر با 078/0 می باشد، بنابراین مدل از برازش لازم برخوردار است. همچنین شاخص های 99/0=NFI، 99/0=CFI، 97/0=GFI، 95/0=AGFI و 99/0=IFI برازش مدل را تأیید کردند. در خصوص روابط مؤلفه ها با مفهوم گرایشات انگیزشی نتایج نشان داد که هر دو مؤلفه تکلیفی و نفسانی توانستند پیشگوی خوبی برای مفهوم مورد نظر باشند.
بررسی اثربخشی گروه درمانی فراتشخیصی یکپارچه نگر بر فراشناخت و فراهیجان های مثبت و حساسیت اضطرابی در جانبازان دارای اختلال همبود وابسته به تروما و افسردگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۵۸)
37 - 66
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی گروه درمانی فراتشخیصی یکپارچه نگر بر فراشناختها و فرا هیجان های مثبت و حساسیت اضطرابی در جانبازان دارای اختلال همبود وابسته به تروما و افسردگی بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی، با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل همراه با دوره ی پیگیری دو ماهه بود. نمونه شامل 24 نفر که به روش هدفمند از بین جانبازان اعصاب و روان مراجعه کننده یا بستری در مراکز و بیمارستان های وابسته به بنیاد شهید شیراز در سال 1402 انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. شرکت کنندگان با مقیاس-های حساسیت اضطرابی ریس و همکاران (1986)، فراشناختها و فرا هیجان های مثبت بیر و مونتا (2010)، ضربه رویداد- تجدیدنظر شده ویز و مارمار (1997)، اختلال استرس پس ازضربه ویرایش نظامی، افسردگی بک و همکاران (1996) ارزیابی و داده ها با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر به وسیله ی نسخه ۲3 نرم افزار SPSS مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از تحلیل نشان داد که بین گروه آزمایش و گروه کنترل در مرحله ی پیش-آزمون نسبت به پس آزمون و دوره ی پیگیری تفاوت معناداری وجود دارد (05/0> P) و تفاوتها از پس آزمون به پیگیری معنادار نیستند (05/0p> ) به این معنا که ثبات درمان در طول زمانحفظ شد..بنابراین مداخله ی درمانی بر متغیرهای پژوهش اثر بخش بوده است.
مقایسه خودکارآمدی و پیامدهای آن در ورزشکاران پلیس زن دارای تجربه عملکردیِ موفق، ناموفق و فاقد تجربه در یک رویداد ورزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۵۸)
143 - 167
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف مقایسه خودکارآمدی و پیامدهای آن در ورزشکاران دارای تجربه موفق، ناموفق و فاقد تجربه در یک رویداد ورزشی انجام شد. جامعه آماری پژوهش را زنان پلیس شاغلی تشکیل داده اند که مشارکت منظمی در فعالیت های ورزشی داشتند و سه گروه 25 نفری از آن ها باهم مقایسه شدند: گروه ۱؛ رویداد ورزشی ِمسابقات مهارتی پلیس را تجربه کردند و در آن موفقیت به دست آوردند؛ گروه ۲؛ این رویداد را تجربه کردند، اما موفقیتی به دست نیاوردند؛ گروه 3؛ این رویداد را تجربه نکرده اند و تنها اطلاعات نسبتاً کاملی از مسابقات در اختیار داشته اند. از نظر سایر ویژگی ها بین این سه گروه بیشترین میزان شباهت(سن، تحصیلات و درجه) وجود داشت. داده ها با استفاده از پرسشنامه روا و پایا(آلفای کرونباخ 83/0) گردآوری و با نرم افزار SPSS و آزمون کروسکال-والیس تحلیل شدند. پژوهش نشان داد بین سه گروه ورزشکاران فاقد تجربه، دارای تجربه موفق و دارای تجربه ناموفق، از نظر خودکارآمدی و دو پیامدِ «انتظار از خود» و «مدیریت هدف» به طور معناداری تفاوت وجود دارد و در همه این متغیرها، میانگین افراد دارای تجربه موفق، بیش از افراد دارای تجربه ناموفق و این گروه نیز بیش از افراد فاقد تجربه است. بنابراین، تجربه کردن یک رویداد ورزشی، حتی اگر به موفقیت نیانجامد، بیشتر از اجتناب از تجربه، می تواند خودکارآمدی و پیامدهای آن را تقویت کند.
طراحی مدل دو فرایندی جنگ شناختی ارزشی با رویکرد هیجانی در جامعه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۵۸)
91 - 117
حوزههای تخصصی:
جنگ شناختی به معنای هدف قرار دادن قوه شناخت عموم مردم و نحبگان جامعه هدف به منظور تغییر ارزش ها، باورها، نگرش ها و رفتارها از طریق مدیریت ادراک و هیجانات است. به طور خاص، هیجانات راه هایی برای مقابله و سازگاری با موقعیت های اجتماعی هستند که زندگی ارائه می دهد. بدیهی است که یکی از اهداف جنگ شناختی تحت تاثیر قرار دادن سیستم هیجانی افراد می باشد. هدف از انجام این مطالعه، واکاوی چگونگی عملکرد سیستم هیجانی در مواجهه با محرک های ورودی در جنگ شناختی می باشد. به این منظور یک مدل فرآیندی بر اساس انطباق میان مدل هیجانات ارتباطی شناختی-اجتماعی آکتونیونیک و مدل دو فرآیندی (رویکردهای صریح و ضمنی) جنگ شناختی ارزشی، ارائه گردیده است، که هدف آن، بررسی ابعاد جنگ شناختی با رویکرد هیجانی در جامعه، به کمک ارزیابی فرآیندهای شناختی-اجتماعی موثر در شکل گیری این هیجانات بوده است. این پژوهش به روش کتابخانه ای و نظری و با رویکرد ارائه ی مدل انجام گرفته است. به کمک این مدل، می توان نشان داد که توپخانه ی جنگ شناختی ارزشی با شلیک و ارسال محرک های مختلف از طریق رسانه های معاند، شبکه های اجتماعی و ... چگونه سیستم های 1 شناخت (رویکردهای ضمنی) و 2 شناخت (رویکردهای صریح) را در بستر هیجانات تحت تاثیر قرار می دهد و این که این فرآیند می تواند پیش بینی کننده ی چه هیجانات و رفتارهایی در جامعه باشد. مدل ارائه شده می تواند چارچوبی مناسب به منظور رمزگشایی فعالیت های انجام گرفته در حوزه ی جنگ شناختی با رویکرد هیجانی ارائه نماید.
طراحی الگوی مفهومی اجتماع یادگیری حرفه ای معلمان دوره دوم متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اجتماعات یادگیری حرفه ای، چهارچوب و فرایندی را برای یادگیری مداوم و رشد حرفه ای معلمان فراهم می آورد. بنابراین، این پژوهش با هدف طراحی الگوی مفهومی اجتماع یادگیری حرفه ای معلمان دوره دوم متوسطه استان خوزستان انجام گرفت. پژوهش از نوع تحقیقات توسعه ای-کاربردی و به روش کیفی بود. در این پژوهش رویکرد بخش کیفی پژوهش، مبتنی بر نظریه داده بنیاد و ابزار گردآوری اطلاعات مصاحبه نیمه ساختار یافته با 18 نفر از اساتید و خبرگان دانشگاهی و فعالین در مدارس متوسطه بود. داده ها با استفاده از روش تحلیل گراند تئوری، تجزیه و تحلیل شدند. در ادامه دادهای حاصل در طی ۳ گام کدگذاری باز، محوری و گزینشی مورد پردازش قرار گرفت. برای تحلیل و تفسیر داده ها، از نرم افزار Atlasti استفاده شد. در نهایت 18 مصاحبه تحلیل شد که تعداد 169 کدباز، و با الگوی پارادایمی استراوس و کوربین، 17 کد محوری (شرایط علی شامل 4 کد محوری و 9 مقوله؛ شرایط زمینه ای شامل 3 کد محوری و 7 مقوله؛ شرایط مداخله گر شامل 2 کدمحوری و 4 مقوله؛ راهبردها شامل 4 کد محوری و 11 مقوله؛ و پیامدها شامل 4 کد محوری و 11 مقوله) استخراج گردید. بنابراین، برای موفقیت یک نظام آموزشی و پرورش توانمند لازم است که حتماً در نظام های آموزشی اجتماعات یادگیری حرفه ای ایجاد و توجه ویژه ای به آن ها شود و هرچه در یک نظام آموزشی اجتماعات یادگیری حرفه ای فعال تری وجود داشته باشد آن نظام موفق تر عمل می کند و دانش آموزان موفق تری را به جامعه تحویل می دهد.
اثر رهبری خدمتگزار بر رفتارهای کاری نوآورانه با توجه به نقش میانجی معناداری کار در شرکت های دانش بنیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی نقش معنا داری کار به عنوان میانجی در رابطه بین رهبری خدمتگزار و رفتارهای کاری نوآورانه می باشد. در این پژوهش از روش توصیفی پیمایشی با نمونه گیری تصادفی طبقه ای برای جمع آوری داده ها از نمونه 277 نفری از کارکنان شرکت های دانش بنیان شهر تهران استفاده شده است. پرسش نامه های مورد استفاده در این تحقیق، پرسش نامه رهبری خدمتگزار (Patterson, 2003)، پرسش نامه معنا دار بودن کار (Arnoux-nicolas et al., 2017) و پرسش نامه رفتارهای کاری نوآورانه (De jong & de Hartog, 2010) می باشند. داده ها با استفاده از الگویابی معادلات ساختاری با نرم افزارهای SPSS و Amos-24.0 تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد رهبری خدمتگزار بر رفتارهای کاری نوآورانه اثر مستقیم مثبت و معنی دار دارد. همچنین رهبری خدمتگزار بر معنا داری کار اثر مستقیم مثبت و معنی دار دارد. نتایج بوت استراپ نشان داد اثر غیرمستقیم رهبری خدمتگزار به واسطه معنا داری کار بر رفتارهای کاری نوآورانه مثبت و معنی دار می باشد، در نتیجه شرکت های دانش بنیان می توانند رهبری خدمتگزار را به عنوان یک روش متحول کننده برای باز کردن پتانسیل نوآوری کارکنان با القای حس هدفمندی در کارشان بپذیرند.
Does organizational ergonomics have impact on workplace burnout?
حوزههای تخصصی:
The objective of this study was to explore the influence of organizational ergonomics on the burnout experienced by administrative personnel at the University of Sistan and Baluchestan, Zahedan, Iran. The utilized research approach was of a descriptive correlation-predictive nature. The study's statistical population included all administrative personnel at the University of Sistan and Baluchestan. The study sample included 130 individuals (54 males and 76 females) chosen through convenience sampling and took part in the research. A questionnaire on burnout and organizational ergonomics was utilized to gather data. The research data were analyzed using the Pearson correlation coefficient and stepwise regression. The correlation coefficient results indicated that the emotional exhaustion sub-scale exhibited a negative and significant correlation with scores in engineering psychology, work physiology, anthropometry, and job biomechanics (p<.05). The depersonalization sub-scale exhibited a negative and significant relationship with scores in engineering psychology, work physiology, and anthropometry (p<.05). However, no notable relationship was found between depersonalization and job biomechanics. The personal accomplishment sub-scale showed a positive and significant relationship with engineering psychology, work physiology, and anthropometry (p<.05). However, there was no notable correlation between the personal accomplishment sub-scale and job biomechanics. The findings from stepwise regression indicated that anthropometric measures accounted for 25.4% of the variance in emotional exhaustion, while work physiology accounted for 11.3% and 12.7% of the variance in depersonalization and personal accomplishment, respectively. It is concluded that appropriate organizational ergonomics leads to enhanced productivity and diminishes occupational stress, particularly job burnout.
An Investigation on the Impact of Sustainability Accounting on the Financial Health of Companies
حوزههای تخصصی:
Financial health has a significant impact on business continuity. Factors affecting financial health are crucial for all companies. Nowadays, in addition to economic factors, social and environmental factors influence the financial health of companies. Therefore, this research aims to investigate the effects of sustainability accounting components on the financial health of manufacturing companies. In terms of aim, the current research was applied. In terms of data collection, the present study was descriptive-survey. The research data was collected through a questionnaire. The population of this study included senior accountants and financial managers of Iranian manufacturing companies. Data analysis was done using structural equation modeling and with the help of SPSS version 26 and SmartPLS version 3 software. The sample size was 172 accountants. According to the research findings, four components of sustainability accounting (i.e., accounting ethics awareness, voluntary accounting proactiveness, transparency accounting mindset, and corporate social responsibility report) affected financial health significantly. On the other hand, the component of human capital disclosure had no significant impact on financial health. In today's business environment, social and environmental issues have a key role in gaining competitive advantage. Therefore, companies should disclose information about their social and environmental performance. This would able them to improve their financial health by increasing sales.