فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۰۱ تا ۴۲۰ مورد از کل ۶٬۴۰۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تبیین ویژگی های سرشتی روان انسان در قرآن است. این پژوهش به این پرسش می پردازد که قرآن چه مواردی را به عنوان ویژگی های سرشتی روان انسان معرفی می کند. روش به کار رفته در این پژوهش تحلیل مضمون بود که براساس آن نخست مفاهیم، سپس زیرمقولات و پس از آن مقولات مربوطه از قرآن گردآوری شد؛ بدین ترتیب مشخص شد که نه می توان انسان را یکسره منفی تحلیل کرد و نه محدودیت های او را نادیده گرفت، بلکه انسان متشکل از سه زوج مقوله «خداگرایی فطری−شُحّ»، «دارای بهترین روان ممکن−بی ثباتی شناختی، هیجانی و رفتاری» و «استعداد کمال−سوءاستفاده از خرد» است که به ترتیب «کمال طلبی دوسویه»، «صیانت نفس» و «خرد و اختیار برآمده از آن» تبیین گر رابطه این زوج مقوله های امتیازی−محدودیتی می باشند. با توجه به آنکه «بی ثباتی شناختی، هیجانی و رفتاری» بیشترین تکرار را در میان مقولات دارد، توجه ویژه به این محدودیت انسانی لازم به نظر می رسد.
چالش کرونا بین نص گرایی و عقل گرایی در اسلام(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
در پی انتشار ویروس کووید 19، همگام با متخصصان حوزه سلامت، متخصصانِ علوم دیگر نیز برای برون رفت از چالش های به وجودآمده در حوزه های مربوط به خود فعالیت های چشم گیری انجام داده اند. این همه در عصری رخ داده که دنیای غرب آن را عصر روشنگری نام نهاده است که بیشتر بر دلیل گرایی و عقل گرایی حداکثری یا عقل گرایی انتقادی به منظور بی اعتبار جلوه دادن آموزه های وحیانی پای می فشارد. در این بین اسلام ناب نوعی عقل گرایی اعتدالی را به منصه ظهور گذاشته که با حکم قطعی عقل همراه است.
مبانی روش شناختی روان شناسی اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی و تبیین مبانی روش شناختی در روان شناسی اسلامی است. بدین منظور، به منابع دست اول اسلامی، از جمله قرآن و روایات و نیز منابع فلسفی مراجعه شد و داده های مربوط به نحوه شناخت، روش های شناخت و ابزار شناخت جمع آوری گردید. داده ها به شیوه «تحلیل محتوای کیفی متون» بررسی و با مباحث روان شناختی مقایسه گردید. یافته ها نشان داد: اولاً، سه چارچوب کلی یا پارادایم اثبات گرایانه، هرمنوتیک و انتقادی بر روش شناسی موجود در روان شناسی حاکم است. ثانیاً، روش تجربی در روان شناسی معاصر برای کشف واقعیت های روانی، سیطره دارد. روش تجربی و به طور خاص روش آزمایشگاهی هر دو از اندیشه های بنیادین مادی گرایی نسبت به انسان و منحصرسازی شناخت به مجاری حسی برخاسته اند. اما از منابع اسلامی به دست می آید: 1) روش بررسی همواره تابع ماهیت موضوع است و امری دلبخواهی نیست. 2) روش های کشف واقع متنوع اند و روش تجربی تنها نسبت به یک دسته از واقعیت ها بسندگی دارد. 3) روش تجربی قابل اعتماد است و اطمینان عرفی در پی دارد و گاهی یقین آور است. 4) روش نقلی برای شناخت واقعیت های فراحسی و فراعقلی کاربرد دارد و راهی برای کشف واقع است. 5) راه شناخت واقعیت های غیرمادی، مانند ماهیت پیکره انسان عمدتاً استدلال عقلی است. 6) ابزار نهایی شناخت که بر همه روش ها سیطره دارد، عقل است. 7) ارزش مداری بر انتخاب روش ها و فنون حاکم است. 8) چارچوب یا پارادایم حاکم بر روش شناسی اسلامی «واقع گرایی عقلانی» است.
نقش ابعاد سلامت معنوی در پیش بینی اختلالات خلقی (افسردگی، اضطراب، استرس) و احساس انسجام روانی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش ابعاد سلامت معنوی در پیش بینی اختلالات خلقی و احساس انسجام روانی در دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شهر قاین ﺍﻧﺠﺎﻡ ﭘﺬیﺮﻓﺖ. این پژوهش از نوع توصیفی همبستگی به شمار می آید. جامعه آماری این پژوهش، کلیه دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شهر قاین بودند. با استفاده از جدول کرجسی و مورگان 285 نفر به عنوان نمونه پژوهش بررسی شدند. روش نمونه گیری استفاده شده نمونه گیری خوشه ای بود. با استفاده از پرسشنامه های سلامت معنوی پالوتزین و الیسون (1982)، افسردگی، اضطراب، استرس (DASS) لاویبوند و لاویبوند (1995)، احساس انسجام روانی آنتونوسکی (1987)، اطلاعات لازم جمع آوری و نتایج به کمک نرم افزار Spss 23 و با استفاده از همبستگی پیرسون و آزمون رگرسیون تحلیل شد. نتایج پژوهش نشان داد بین ابعاد سلامت معنوی با اختلالات خلقی رابطه منفی و معناداری وجود دارد و سلامت وجودی توان پیش بینی اختلالات خلقی را دارد؛ همچنین یافته های پژوهش نشان داد بین ابعاد سلامت معنوی با احساس انسجام روانی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد و سلامت وجودی توان پیش بینی احساس انسجام روانی را دارد. سلامت معنوی بعدی از سلامت است که در نظام آموزش و پرورش توجه کمتری بدان شده است و نتایج این مطالعه می تواند در اعتلای سلامت معنوی دانش آموزان به عنوان قشری آسیب پذیر مؤثر واقع شود.
پیش بینی پیمان شکنی زناشویی بر اساس مرزبندی زناشویی و میزان رضایت زناشویی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر پیش بینی پیمان شکنی زناشویی براساس مرزهای زوجینی و میزان رضایت زناشویی بود. پژوهش به شیوه توصیفی همبستگی انجام شد. جامعه آماری پژوهش حاضر را زنان و مردان 20 تا 55 سال متأهل عضو شبکه های اجتماعی مجازی شهر قم تشکیل می دهند که بنابر سرشماری سال 1402، 724358 نفرند که از این جامعه تعداد 384 نفر براساس فرمول کوکران و به شیوه نمونه گیری خوشه ای و طبقه ای نسبی نمونه گیری شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه مرزهای زوجینی هوشیاری و همکاران (1399)، پرسشنامه میزان رضایت زناشویی کانزاس (1986)، پرسشنامه پیمان شکنی زناشویی زارعی و همکاران (1401) استفاده شد. نتایج ضریب آلفای کرونباخ برای پرسشنامه های مرزهای زوجینی (94/0 = α)، میزان رضایت زناشویی (92/0 = α) و پیمان شکنی زناشویی (80/0 = α) به دست آمد که نتایج گویای پایایی مناسب ابزارهاست. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها و آزمون فرضیه های تحقیق، افزون بر شاخص های آمار توصیفی از جمله میانگین و انحراف استاندارد از آزمون های آمار استنباطی مانند آزمون ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه به شیوه همزمان استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار spss-26 صورت پذیرفت. تجزیه و تحلیل یافته ها نشان داد بین مرزهای زوجینی با پیمان شکنی زناشویی (61/0- = r) و میزان رضایت زناشویی با پیمان شکنی زناشویی (42/0- = r) رابطه منفی و معناداری وجود دارد (01/0 < sig). نتایج رگرسیون چندگانه نشان داد که مرزهای زوجینی و میزان رضایت زناشویی می توانند پیمان شکنی زناشویی را پیش بینی کنند (01/0p < ، 69/101 = (381، 2) F). مجذور ضریب همبستگی چندگانه 35/0 = 2 R می باشد که نشان می دهد متغیرهای پیش بین می توانند 35 درصد از تغییرات متغیر پیمان شکنی زناشویی را تبیین کنند. با توجه به یافته های پژوهش می توان نتیجه گیری کرد برای کاهش پیمان شکنی زناشویی باید روی مرزهای زوجینی و میزان رضایت زناشویی زوجین برنامه ریزی شود.
نقش هوش سازمانی و دین داری در کار با سلامت عمومی کارکنان نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵۲
169 - 188
حوزههای تخصصی:
سلامت روانی تحت تأثیر عوامل مختلفی می تواند کاهش یا افزایش یابد. از جمله این عوامل هوش سازمانی و دین داری در کار می باشد. هوش سازمانی، ظرفیت سازمان ها برای ایجاد و استفاده از دانش، به منظور سازگاری با محیط است. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش هوش سازمانی و دین داری در کار با سلامت عمومی کارکنان نظامی انجام گرفت. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کارکنان نظامی شهر اردبیل 1399-1398 بود که با روش نمونه گیری در دسترس تعداد 120 نفر از کارکنان نظامی به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه سلامت روان گلدنبرگ و هیلر (1972)، پرسش نامه هوش سازمانی کارل آلبرش (2004) و مقیاس دین داری در کار لین و همکاران (2008) استفاده شد. داده ها از طریق آزمون ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه در نرم افزار Spss ورژن 18 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها نشان داد که بین هوش سازمانی و دین داری در کار با سلامت عمومی کارکنان نظامی رابطه مثبت و معناداری وجود داشت. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که سلامت عمومی کارکنان براساس متغیرهای هوش سازمانی (05/0 > P، 062/0= β) و دین داری در کار (05/0>P، 147/0=β) قابل پیش بینی است. بنابراین، می توان نتیجه گرفت که هوش سازمانی و دین داری در کار نقش معنی داری در پیش بینی سلامت عمومی کارکنان نظامی دارند و نیاز است که مدیران و مسؤئولان نظامی توجه ویژه ای به این موضوع داشته باشند.
الگوی انگیزشی رفتار حمایتی براساس منابع اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف شناسایی مؤلفه های انگیزشی رفتار حمایتی و ارائه الگویی بر پایه منابع اسلامی با روش «کیفی تحلیل محتوا» انجام شد. بدین منظور از آیات و روایات دربردارنده واژه های مرتبط با رفتار حمایتی در منابع اسلامی، مفاهیم انگیزشی رفتار حمایتی استخراج گردید و از تحلیل این مفاهیم، مؤلفه های انگیزشی رفتار حمایتی به دست آمد. به منظور ارزیابی مفاهیم انگیزشی و مؤلفه های انگیزشی رفتار حمایتی در منابع اسلامی، از نظرات هفت خبره از طریق پرسشنامه درجه بندی محتوایی، روایی یافته ها بررسی شد. یافته ها نشان داد: مؤلفه های انگیزشی رفتار حمایتی به سه دسته مؤلفه های شناختی (ادراک مسئولیت اجتماعی، نظارت خداوند بر اعمال، جبرانگری خداوند، برگشت اعمال خیر به فاعلش و شناخت وظایف اجتماعی)، مؤلفه های گرایشی (بی میلی به دنیا، میل به خیرات، نهراسیدن از فقر، مهربانی نسبت به مضطر و ترس از جهنم و اشتیاق به بهشت) و مؤلفه های رفتاری (رفتار ایثارگرانه، خیر کثیر، احسان ورزی و التزام به دستورات خداوند) تقسیم می شوند. برای ارائه الگوی انگیزشی رفتار حمایتی، به منظور تبیین روابط بین مؤلفه ها با بهره مندی از روایات و مطالعات اندیشمندان اسلامی، این نتیجه به دست آمد که مؤلفه های شناختی و گرایشی با تعامل یکدیگر منجر به مؤلفه های رفتاری می شوند.
عوامل مؤثر و نقش خود انگاره های مثبت و مثبت اندیشی بر افزایش رعایت مسائل ایمنی و تأمینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵۲
189 - 222
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف تعیین عوامل مؤثر و نقش خودانگاره های مثبت و مثبت اندیشی بر افزایش رعایت مسائل ایمنی و تأمینی با بهره گیری از روش توصیفی- تحلیلی و استفاده از تکنیک دلفی، به صورت کاربردی، تهیه و تلاش گردیده در راستای هدف تحقیق، گام مؤثری برداشته شود. جامعه آماری تعداد 25 نفر از خبرگان و صاحب نظران مرتبط با موضوع بوده که با روش گلوله برفی انتخاب گردیده اند. در ادامه با انجام مطالعات نظری و تحقیقات میدانی، با استفاده از ابزار گردآوری داده ها به صورت کتابخانه ای و میدانی، نسبت به احصاء مؤلفه ها، عوامل مؤثر و بررسی نقش خودانگاره های مثبت و مثبت اندیشی بر افزایش رعایت مسائل ایمنی و تأمینی، در قالب مدل مفهومی اقدام و ضمن مشاوره با افراد خبره ، نسبت به اصلاح برخی از مؤلفه ها و حذف عوامل کم اثر اقدام گردید و در نهایت عوامل مزبور در قالب پرسش نامه ای مشتمل بر 13 سؤال بسته و یک سؤال باز جهت اخذ نظر جامعه نمونه آماری تدوین، توزیع و جمع آوری شد. پس از گردآوری و بررسی پرسش نامه ها، با استفاده از نرم افزارهایSPSS و EXEL، نسبت به تجزیه وتحلیل داده ها اقدام و بعد به جمع بندی و ارزیابی پاسخ مسئله تحقیق نیز پرداخته شده است. سپس در پاسخ به سؤال تحقیق، مؤلفه های چهارگانه؛ ایمان به خدا، شادی در محیط کار، شخصیت متناسب شغل و فضیلت سازمانی، و برحسب اولویت میانگین، میزان تأثیر آن ها به عنوان عوامل مؤثر در خودانگاره های مثبت و مثبت اندیشی بر افزایش رعایت مسائل ایمنی و تأمینی تعیین گردیده است.
تجربه زیسته افراد مبتلا به میاستنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال یازدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۴۳)
107 - 130
حوزههای تخصصی:
مقدمه: بیماری خودایمنی است که منجر به اختلال در محل اتصالات عصبی عضلانی می شود. ضعف بی ثبات در اثر حرکت، مشخصه این بیماری است. از آنجا که میاستنی یک بیماری مزمن با عوارض ناتوان کننده و پیشرفت غیرقابل پیش بینی است واکنش های روان شناختی در این بیماران قابل انتظار است. بنابراین پژوهش حاضر بررسی تجربه زیسته افراد مبتلا به میاستنی می باشد تا از دیدگاه بیماران به مسائل روان شناختی آن ها بنگرد و زمینه ای برای درک بهتر مسائل آنان برای متخصصان را فراهم کند . روش: در این مطالعه با 11 نفر از افراد مبتلا به میاستنی مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته انجام گرفت که مصاحبه ها با روش کلایزی تحلیل شدند. مطالعه حاضر به روش کیفی از نوع پدیدارشناسی توصیفی می باشد. یافته ها: این مطالعه شامل 4 خوشه اصلی شامل: 1) تجربه استفاده از خدمات تخصصی پزشکی، 2) تاثیرات درونی و بیرونی بیماری، 3) روش های کنارآمدن، 4) دوران رضایتمندی بعد از کنترل بیماری بود . نتیجه گیری: نتایج به دست آمده نشان داد ناتوانی ها و محدودیت ها و شرایط غیرقابل پیش بینی زندگی منجر به به ارزیابی منفی افراد از خود شده است و این موضوع منجر کاهش احساس کنترل ادراک شده آنها می شود. به دین ترتیب زمینه برای افزایش هیجانات منفی از جمله افسردگی، اضطراب و استرس افزایش می یابد. از سوی دیگر بسیار از بیماران پس کنارآمدن با بیماری تجربه رشد پس از ضربه را تجربه کرده اند.
شناسایی اسنادهای خوش بینانه و بدبینانه مادر در ارتباط با نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مطالعه حاضر، شناسایی اسنادهای خوش بینانه و بدبینانه مادر در ارتباط با نوجوان بود. پژوهش به روش کیفی انجام شد. با روش نمونه گیری هدفمند، 10 مادر دارای نوجوان 12 تا 18 ساله انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها به صورت مصاحبه نیمه ساختاریافته چهره به چهره بود. تحلیل داده ها با روش تحلیل تماتیک انجام شد. پنج مضمون اصلی با استخراج و کدگذاری مصاحبه ها به دست آمد که عبارت اند از: خوش بینی دیدن نکات مثبت از دریچه یک ذهن مثبت گرا، بدبینی دیدن نکات منفی از دریچه یک ذهن منفی گرا، خوش بینی تسهیل گر رابطه خوب و مؤثر والدین با نوجوان، اسنادهای خوش بینی (تداوم، علت و شخصی سازی) و چالش های فرزندپروری است. براساس پژوهش، هنگامی که مادر از اسنادهای خوش بینانه در تعامل با نوجوان استفاده می کند، روابط سازنده ای بین نوجوان و مادر به وجود می آید، رضایت و آرامش بیشتری بین آنها ایجاد می شود و مادر با چالش های فرزندپروری کمتری مواجه می شود. درمقابل، استفاده از اسنادهای بدبینانه به کلافکی و عصبانیت بیشتر نوجوان منجر می شود. نارضایتی، نداشتن آرامش و تنش داشتن از پیامدهای استفاده از اسنادهای بدبینانه است؛ بنابراین، آشنایی مادران با اسنادهای خوش بینانه و بدبینانه در روابط سازنده با نوجوان نقش بسزایی دارد.
خصوصیات روان سنجی پرسشنامه «هوش اخلاقی» کودکان(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
روانشناسی و دین سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۵۹)
83-100
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت اخلاق در اسلام و رابطه تنگاتنگ دین و اخلاق، از ﻣﻬﻢﺗﺮﯾﻦ مسائل تربیتی در جامعه اسلامی، ﭘﺮورش ﻫﻮش اﺧﻼﻗﯽ اﺳﺖ. در داخل کشور، ابزار اندازه گیری این مفهوم برای کودکان وجود ندارد. این پژوهش با هدف تولید ابزار بومی شده، به بررسی روایی و پایایی «پرسشنامه سنجش هوش اخلاقی» در کودکان 3 تا 7 ساله ایرانی پرداخته است. 387 تن از دختران و پسران 3 تا 7 ساله ساکن مناطق 22گانه شهر تهران با روش «نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای و تصادفی ساده» انتخاب شدند. چارچوب نظری تحقیق براساس عقاید الگوی بوربا (2005) شکل گرفته است. از روش «پیمایشی» استفاده شده و برای بررسی روایی این پرسشنامه از روایی سازه و روایی عاملی، و برای پایایی ابزار نیز از ضریب آلفای کرونباخ استفاده گردیده است. یافته ها نشان می دهد با حذف برخی گویه ها و تغییر در برخی گویه ها در عوامل اولیه، این الگو تأیید شده و این مقیاس به عنوان الگویی برای سنجش هوش اخلاقی در کودکان شهر تهران با توجه به تغییرات اجتماعی شناختی در جامعه ایرانی ابزاری پایا و رواست.
Comparison of the Effectiveness of Autogenic Training with Affect Regulation Training on Psychological Adjustment of Women with type 2 Diabetes(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Iranian Journal of Health Psychology, Volume ۵, Issue ۱ - Serial Number ۱۱, Winter ۲۰۲۲
9 - 18
حوزههای تخصصی:
Objective: Diabetes is a chronic disease that has negative physical and psychological consequences and effective interventions are necessary to reduce these consequences. Therefore, this study aimed to compare the Autogenic training (AT) and Affect regulation training (ART) on the psychological adjustment of women with type 2 diabetes. Methods: Among female patients with type 2 diabetes referred to the Iranian Endocrine Institute, 33 patients were selected by convenience sampling and randomly divided into three groups (AT, ART, and control). Participants answered the Psychosocial Adjustment to Illness Scale (PAIS) before and at the end of the intervention. The subjects of ART and AT groups underwent 10 90-minute training sessions and the control group did not receive any intervention. Results: Data analysis with MANOVA and ANOVA showed that psychosocial adjustment to disease in both ART and AT groups was significantly improved compared to the control group (P <0.05). The two groups of AT and ART were not significantly different in improving psychosocial adjustment to disease (P >0.05). Conclusion: It seems that both interventions AT and ART have been effective in improving the psychological adjustment of women with type 2 diabetes by affecting the conscious or unconscious mechanisms of mind-body communication. Keywords: Diabetes, affect regulation, autogenic training, psychological adjustment.
نقش سرمایه معنوی و صبر در پیش بینی میزان سازگاری عاطفی دانشجویان؛ مطالعه ای در دوران کووید 19(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۸ ویژه نامه ۱۴۰۱
23-34
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: همه گیری ویروس کرونا یکی از مهم ترین وقایع اجتماعی بشر در قرن حاضر است که اثرات ناشی از آن سازگاری همه گروه های سنی را تحت الشعاع قرار داده است. ازاین رو، مطالعه حاضر با هدف نقش سرمایه معنوی و صبر در پیش بینی میزان سازگاری عاطفی دانشجویان انجام شد.
الگو یابی رابطه بین هوش اخلاقی با بهزیستی روان شناختی: نقش واسطه ای نگرش مذهبی و استدلال اخلاقی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۸ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
72-88
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: با توجه به ظهور رویکرد مثبت نگر به سلامت روان در سال های اخیر، بهزیستی روان شناختی به عنوان یکی از عوامل رشد آموزش و پرورش توجه پژوهشگران را به خود جلب کرده است که در این میان شناسایی عوامل تأثیرگذار بر آن اهمیت اساسی دارد. با توجه به اهمیت بهزیستی روان شناختی و متغیّرهای مرتبط با آن، پژوهش حاضر با هدف تحلیل روابط بین هوش اخلاقی و بهزیستی روان شناختی با نقش میانجی استدلال اخلاقی و نگرش مذهبی انجام شده است.
تبیین نقش واسطه ای هوش معنوی در رابطه بین فضیلت سازمانی و بهزیستی روان شناختی در بین معلمان مقطع ابتدایی شهر اردبیل(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۸ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
81-94
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: در قرن بیست ویک نگرش های جدیدی نسبت به جنبه های اخلاقی معلمان در مدارس شده است و با توجه به نقشی که فضیلت در پرورش احساسات و تعاملات سازنده دارد، اهمیت روزافزون آن در بهبود بهزیستی روان شناختی آشکار شده است. ازاین رو، هدف پژوهش حاضر تبیین نقش واسطه ای هوش معنوی در رابطه بین فضیلت سازمانی و بهزیستی روان شناختی در بین معلمان مقطع ابتدایی شهر اردبیل بود. روش کار: روش این پژوهش توصیفی-همبستگی مبتنی بر الگوی معادلات ساختاری است. جامعه آماری پژوهش تمامی معلمان دوره ابتدایی شهر اردبیل به تعداد 3850 نفر بود که از این تعداد 350 نفر نمونه آماری پژوهش در نظر گرفته شدند که بر اساس فرمول کوکران و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه های استاندارد بهزیستی روان شناختی، فضیلت سازمانی و هوش معنوی و برای تحلیل یافته ها از روش الگوی معادلات ساختاری استفاده شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج حاصل از ضریب همبستگی نشان داد که بین متغیّرهای فضیلت سازمانی، هوش معنوی و بهزیستی روان شناختی همبستگی معنادار در جهت مثبت وجود داشت. علاوه براین، فضیلت سازمانی بر بهزیستی روان شناختی (27/0) و هوش معنوی (84/0) و هوش معنوی بر بهزیستی روان شناختی (68/0) اثر مستقیم مثبت و معناداری داشت. علاوه براین، فضیلت سازمانی از طریق هوش معنوی بر بهزیستی روان شناختی (74/9) اثر غیرمستقیم مثبت و معناداری داشت. نتیجه گیری: بر اساس یافته های به دست آمده، هرچقدر هوش معنوی معلمان و فضیلت در سازمان بالاتر باشد به همان میزان بهزیستی روان شناختی و رضایت از کار بیشتر می شود. بنابراین فضیلت به عنوان یک متغیّر اخلاقی اسلامی در سازمان می تواند بر هوش معنوی و بهزیستی روان شناختی معلمان تأثیر بگذارد.
واژه شناسی «اضطراب» از نگاه روایات اسلامی و نقش آن در ایستایی و رشد انسان(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
روانشناسی و دین سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۵۸)
201-218
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تبیین حوزه معنایی «اضطراب» برای ارتقا و یا اصلاح روش های درمان در حوزه روان شناسی با روش «تحلیل محتوای کیفی» انجام شد و با تحلیل مفاهیم همنشین و جانشینِ «اضطراب» در متون روایی معین نمود مفاهیم «هَمّ، ارتیاب، فزع، قلق و...» به سبب ویژگی های «ترسِ مبهم، ترسِ ناشی از ناامنی، نگرانی از رفتار خود» به صورت خاص و واژه های «وَجَع، ضَیق، رِجز، خوف و...» به انضمام قرینه دال بر همان ویژگی ها، به گونه عام با «اضطراب» متناظرند. همچنین در میدان معنایی «اضطراب» می توان آن را به سه نوع شناختی، عاطفی و رفتاری تقسیم کرد. اما واژه های «امن»، «استقرار»، «راحه»، «اطمینان»، «شرح صدر» در تقابل با «اضطراب» قرار دارند. دیگر یافته ها حاکی از آن است که اضطراب به منزله بخشی از زندگی انسانی دارای مراتبی است. اضطراب در مرحله پایین، بهنجار است و موجب پیشرفت انسان می شود. اما در مرتبه بالا، نابهنجار است. ایستایی اضطراب در مرحله مزمن وقتی است که نگرش های ناکارامد اراده وی را در انجام وظایف دینی از او بگیرد.
پیش بینی تاب آوری اجتماعی شهروندان در برابر سوانح طبیعی بر اساس نگرش مذهبی با نقش واسطه ای اضطراب کرونا(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۸ ویژه نامه ۱۴۰۱
100-113
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: محققان در سال های اخیر به مفهوم تاب آوری در برابر سوانح بسیار توجه کرده اند. سوانح طبیعی که جزئی از فرایند زندگی بشر به شمار می رود و هر روزه بر تعداد و تنوع آنها افزوده می شود، چالشی اساسی در جهت نیل به توسعه پایدار جوامع انسانی مطرح شده است. پژوهش حاضر با هدف پیش بینی تاب آوری اجتماعی شهروندان در برابر سوانح طبیعی بر اساس نگرش مذهبی با نقش واسطه ای اضطراب کرونا انجام شده است.
مقایسه بهزیستی معنوی و احساس انسجام روانی زوجین رضایتمند و زوجین دارای تعارض(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۸ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
93-108
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: خانواده مرکز نوع دوستی و بهترین محیط برای وحدت بین مرد و زن است و رضایت زناشویی نقش مهمی در سلامت روان شناختی ایفا می کند. بنابراین، هدف از این پژوهش مقایسه بهزیستی معنوی و احساس انسجام روانی در بین زوجین رضایتمند و زوجین دارای تعارض بود.
اثربخشی مشاوره گروهی با رویکرد عقلانی هیجانی (REBT) بر الگوی ارتباطی، صمیمیت و سبک های حل تعارض در کارکنان متأهل نیروهای نظامی با علائم افسردگی شدید(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۱
107 - 134
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، تعیین اثربخشی مشاوره گروهی با رویکرد عقلانی هیجانی (REBT) بر الگوی ارتباطی، صمیمیت و سبک های حل تعارض در کارکنان متأهل نیروهای نظامی با علائم افسردگی شدید بود. جامعه آماری پژوهش شامل کارکنان مرد متأهل با علائم افسردگی شدید در 6 ماهه دوم سال 1400 بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، تعداد 30 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه 15 نفر) گمارده شدند. برای شناسایی کارکنان مرد متأهل نیروهای نظامی با علائم افسردگی شدید، پرسش نامه افسردگی (بک و همکاران، 1996) در میان 450 نفر توزیع و 30 نفر با نمرات بالاتر از 29 در پرسش نامه افسردگی و با تشخیص نشانه های افسردگی ازطریق مصاحبه بالینی انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسش نامه های الگوی ارتباطی زوجین (کریستنس و سولاوای، 1991)، پرسش نامه صمیمیت زناشویی (تامپسون و واکر، 2002) و پرسش نامه سبک های حل تعارض زوجین (رحیم، 1983) استفاده شده است. بر روی گروه آزمایش در 8 جلسه 90 دقیقه ای، رویکرد عقلانی هیجانی اجرا و جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره استفاده شد. نتایج نشان داده است که مشاوره گروهی با رویکرد عقلانی هیجانی (REBT) بر الگوی ارتباطی، صمیمیت و سبک های حل تعارض در کارکنان متأهل نیروهای نظامی با علائم افسردگی شدید اثربخش است (p<0/05).
اثربخشی آموزش شفقت به خود بر انعطاف پذیری شناختی، تاب آوری و دشواری در تنظیم هیجان در مجروحان نیروهای مسلح جنگ تحمیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۱
135 - 159
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، تعیین اثربخشی آموزش شفقت به خود بر انعطاف پذیری شناختی، تاب آوری و دشواری در تنظیم هیجان در مجروحان نیروهای مسلح جنگ تحمیلی و جامعه آماری پژوهش شامل مجروحان جنگ تحمیلی نیروهای مسلح، مراجعه کننده به بیمارستان های نیروهای مسلح شهر تهران در شش ماهه دوم سال 1400 بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، تعداد 30 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه 15 نفر) گمارده شدند. برای جمع آوری اطلاعات، از پرسش نامه های انعطاف پذیری شناختی (دنیس و وندروال، 2010)، پرسش نامه تاب آوری (کونور و دیویسیون، 2003) و پرسش نامه دشواری در تنظیم هیجان (گراتز و روئمر، 2004) استفاده شده است. بر روی گروه آزمایش در 8 جلسه 90 دقیقه ای، آموزش شفقت به خود اجرا شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره استفاده شد. نتایج نشان داده است که مشاوره گروهی با رویکرد شفقت به خود، بر انعطاف پذیری شناختی، تاب آوری و دشواری در تنظیم هیجان مجروحان نیروهای مسلح جنگ تحمیلی مؤثر است (p<0/05).