فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۵۰۱ تا ۲٬۵۲۰ مورد از کل ۶٬۳۴۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تأثیر برنامه آموزشی مثبت نگری بر شادکامی و باورهای غیر منطقی نوجوانان بزهکار بود. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی بود که به شکل پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل اجرا شد. نمونه مورد پژوهش به صورت نمونه گیری هدفمند 30 نفر انتخاب و سپس (15 نفردر گروه آزمایش و 15 نفر در گروه کنترل) به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. گروه آزمایش هشت جلسه نود دقیقه ای مثبت نگری را دریافت کردند. همه آزمودنی ها با استفاده از پرسشنامه شادکامی آکسفورد آرگایل و پرسشنامه باورهای غیرمنطقی جونز ارزیابی شدند. نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس بیانگر آن بود که ارایه مداخله آموزش مثبت نگری باعث افزایش معنادار شادکامی و کاهش نمره کل باورهای غیر منطقی شد. نتایج این پژوهش نشان داد که از روش آموزش مهارت مثبت نگری می توان به عنوان روشی کارآمد برای کاهش باورهای غیرمنطقی و افزایش شادکامی نوجوانان بزهکار استفاده نمود.
بررسی تاثیر آموزش مثبت نگری زوجی بر اسنادهای زناشویی زنان متأهل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تأثیر آموزش مثبت نگری زوجی بر اسنادهای زناشویی زنان متأهل شهر اصفهان بود. روش پژوهش شامل دو بخش کیفی و کمی بود. در بخش کیفی روش پژوهش مطالعه متون و منابع مربوط به مفاهیم مثبت نگری بود. در بخش کمی روش پژوهش نیمه تجربی و از نوع پیش آزمون و پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. برای انتخاب نمونه مورد نظر 60 نفر از زنان متأهل داوطلب از مراکز مشاوره و فرهنگ سرای خانواده انتخاب و به صورت در دسترس در دو گروه آزمایش و گروه کنترل گمارده شدند (هر گروه 30 نفر). ابزار پژوهش پرسشنامه اسنادهای زناشویی برادبوری و فینچام بود. آموزش مثبت نگری زوجی در نه جلسه روی گروه آزمایش اعمال شد و گروه کنترل مداخله ای دریافت نکردند. نتایج حاصل از تحلیل واریانس چند متغیره و مرحله پیگیری نشان داد که مثبت نگری زوجی، اسنادهای زناشویی زنان متأهل را بهبود بخشیده است. این شیوه ابعاد اسنادها شامل اسنادهای درونی/ بیرونی به همسر، درونی/ بیرونی به خود، عمدی/غیرعمدی، انگیزه خودخواهانه/ نوع دوستانه و سزاوار سرزنش/ گذشت را بهبود بخشیده ولی بر ابعاد پایدار/ ناپایدار و کلی/ جزئی اسنادها موثر نبوده است.
مقایسه اثربخشی برنامه های آموزش شادی سلیگمن، لیوبومیرسکی و فوردایس در بیماران قلبی: یک ارزیابی روان عصب ایمنی شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی و مقایسه اثربخشی سه نوع مداخله شادی بر روی نشان گرهای زیستی خطر و متغیرهای روانشناختی در بیماران کرونری بود. در این پژوهش 68 بیمار کرونری به طور تصادفی به چهار گروه 17 نفری شامل سه گروه مداخله شادی سلیگمن، لیوبومیرسکی و فوردایس و یک گروه کنترل اختصاص یافتند. گروه های مداخله شش هفته آموزش شادی دریافت نمودند و اندازه گیری ها در مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری به انجام رسید. ابزارهای اندازه گیری شامل کیت های اندازه گیری کورتیزول بزاق، سطح پلاسمایی پروتئین واکنش دهنده سی (CRP)، اینترلوکین-1 (IL- 1)، اینترلوکین-6 (IL-6) و ویراست دوم پرسشنامه افسردگی بک، پرسشنامه شادی آکسفورد آرگایل، مارتین و کراس لند، مقیاس رضایت از زندگی دینر و مقیاس امید اشنایدر بودند. نتایج نشان دهنده گرایش قوی شادی اصیل سلیگمن برای ایجاد تغییرات مثبت در نشان گرهای روان-عصب- ایمنی شناختی مربوطه به ویژه بهبود انعطاف پذیری پاسخ صبحگاهی کورتیزول و کاهش سطح hs-CRP بود. علاوه بر این نتایج نشان داد هر سه برنامه شادی، آثار مثبت و معناداری در زمینه متغیرهای روانشناختی در پی داشته اند. نتایج این پژوهش نشان داد که شادی اصیل سلیگمن ممکن است اثرات قابل توجهی در تنظیم عملکرد محور هیپوتالاموس-هیپوفیز-آدرنال و کاهش سطح نشان گرهای التهابی در بیماران کرونری داشته باشد.
ویژگی های روانسنجی پرسشنامه پردازش پس از رویداد در جمعیت دانشجویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: پردازش پس رویدادی، نشخوارفکری در مورد ناکارآمدی ادراک شده در موقعیت های اجتماعی است که به عنوان عامل مهمی در حفظ اختلال اضطراب اجتماعی مطرح شده است. هدف: پژوهش حاضر به منظور بررسی ویژگی های روانسنجی پرسشنامه پردازش پس رویدادی (;PEPQ راچمن، گروتر-اندرو و شافران،2000) در جمعیت دانشجویی انجام شد. روش: روش پژوهش از نوع توصیفی بوده و جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشجویان مقاطع کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری تخصصی دانشگاه شهید بهشتی بود. نمونه شامل 460 نفر (280 نفر دختر و180 نفر پسر) بودند که پرسشنامه پردازش پس رویدادی را تکمیل کردند و 284 نفر (198 نفر دختر، 86 نفر پسر) که علاوه بر آن، چک لیست اضطراب و فوبی اجتماعی ،پرسشنامه ارزیابی فراوانی اجتناب مخفی، مقیاس خود سنجی اضطراب اجتماعی لیبوویتز و مقیاس هراس اجتماعی را نیز پاسخ گفتند. همچنین، 55 نفر بیمار مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی به پرسشنامه پردازش پس رویدادی پاسخ گفتند. برای تحلیل داده ها از همبستگی پیرسون، آلفای کرونباخ، آزمون t گروه های مستقل و تحلیل عامل تاییدی استفاده شد. یافته ها: بین نمره پردازش پس رویدادی با نمره های چک لیست اضطراب و فوبی اجتماعی، پرسشنامه ارزیابی فراوانی اجتناب مخفی، مقیاس خود سنجی اضطراب اجتماعی لیبوویتز و مقیاس هراس اجتماعی همبستگی معناداری وجود دارد که حاکی از روایی سازه های همگرای این ابزار است. تحلیل عامل تاییدی ساختار تک عاملی را تایید کرد و روایی تمایز گروهی با روش آزمون t مستقل نشان داد که نمره پرسشنامه پردازش پس رویدادی در گروه مبتلا به اضطراب اجتماعی به طور معناداری از گروه غیرمبتلا بالاتر است. همچنین، همسانی درونی پرسشنامه پردازش پس رویدادی بر حسب آلفای کرونباخ محاسبه شد (85/0=α) و پایایی بازآزمایی نیز تایید شد. همچنین آزمون t گروه های مستقل نشان داد، آزمودنی ها با دیدگاه تصویر خود بیرونی نسبت به افراد با دیدگاه تصویر خود درونی، نمره بالاتر در پرسشنامه پردازش پس رویدادی، اضطراب صفت و همه پرسشنامه های مربوط به اضطراب اجتماعی دارند. بحث و نتیجه گیری: بنابراین به نظر می رسد نسخه فارسی پرسشنامه پردازش پس رویدادی ابزاری معتبر برای سنجش پردازش پس رویدادی در جمعیت ایرانی است.
تأثیر پادکست بر یادگیری مشارکتی دانشجویان دانشگاه علامه طباطبایی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش، با هدف اصلی تأثیر استفاده از پادکست به عنوان ابزاری برای یادگیری مشارکتی انجام گرفت که به طور ویژه تأثیر این ابزار بر مؤلفه های یادگیری مشارکتی شامل؛ همبستگی متقابل مثبت، مسؤولیت پذیری فردی، پردازش گروهی، مهارت های اجتماعی و تعامل، مورد توجه بود. روش پژوهش، نیمه آزمایشی است که با روش تک آزمودنی گروهی بررسی گردید و از نظر هدف، از نوع کاربردی بود. جامعه آماری پژوهش، شامل کلیه دانشجویان مقطع کارشناسی دانشکده روان شناسی و علوم تربیتی دانشگاه علامه طباطبایی بود. نمونه آماری، شامل 35 نفر از دانشجویان ترم دوم کارشناسی رشته مدیریت آموزشی دانشکده روان شناسی و علوم تربیتی این دانشگاه بود که واحد مقدمات تکنولوژی آموزشی را انتخاب کرده بودند. این افراد با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل؛ پرسش نامه یادگیری مشارکتی محقق ساخته بود که روایی و پایایی آن نیز تأیید شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آمار توصیفی (شامل محاسبه میانگین، انحراف استاندارد و خطای انحراف میانگین) و آمار استنباطی (آزمون تی تک نمونه ای) انجام شد. نتایج پژوهش حاکی از آن بود که به کارگیری پادکست به عنوان ابزاری نوین در فرآیند آموزش، بر مؤلفه های همبستگی متقابل مثبت، مسؤولیت پذیری فردی، پردازش گروهی، مهارت های اجتماعی و تعامل در فرآیند یادگیری مشارکتی در میان دانشجویان مؤثر است.
رابطه بین راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و رفتارهای پرخطر به واسطه حمایت اجتماعی ادراک شده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از مهم ترین عوامل مؤثر بر رفتارهای پرخطر، راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در افراد است. پژوهش های اندکی به نقش متغیرهای واسطه ای در این ارتباط پرداخته اند. پژوهش حاضر با هدف ارائه مدلی به منظور تعیین نقش بررسی تأثیر راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در رفتارهای پرخطر بواسطه حمایت اجتماعی ادارک شده انجام شد. بدین منظور 224 (93 پسر و 149 دختر) از دانشجویان دانشگاه تهران با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها پرسش نامه بررسی رفتارهای پرخطر جوانان (YRBSQ، مرکز کنترل بیماری های آمریکا، 1989)، پرسش نامه تنظیم شناختی هیجان (گارنفسکی، کرایج و اسپینهاون، 2001) و مقیاس چندوجهی حمایت اجتماعی ادراک شده (زیمت، داهلم، زیمت و فارلی، 1988) مورد استفاده قرار گرفت. نتایج حاکی از اثر مستقیم راهبردهای شناختی سازگارانه بر خانواده، راهبردهای شناختی ناسازگارانه بر خانواده و دوستان و همچنین، راهبردهای شناختی ناسازگارانه، خانواده و دوستان بر رفتارهای پرخطر بود. علاوه بر این، اثرات غیرمستقیم راهبردهای سازگارانه و ناسازگارانه تنظیم شناختی هیجان بر رفتارهای پرخطر به وسیله عامل خانواده واسطه گری شد. بنابراین، نقش واسطه ای حمایت اجتماعی ادراک شده در رابطه میان راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و رفتارهای پرخطر تأیید شد. در نهایت، مدل برازش مناسبی با داده ها داشت.
ارتباط دین و سلامت از دیدگاه ادیان الهی، منابع پزشکی نیاکان و برخی از آثار ادبی
حوزههای تخصصی:
در اوستا کتاب آسمانی حضرت زرتشت(ع)، که هزاران سال قبل از تورات و انجیل و قرآن، در سرزمین ایران، مورد استناد اجداد موحدمان قرار می گرفته است، چندین بار درباره ی ارتباط دین و سلامت، مطلب هایی درج و بر آن تأکید شده است. به طوری که در چند جای این کتاب درباره ی تأثیر نماز، دعا و معنویت بر درمان بیماران، مطلب هایی به چشم می خورد. مثلاً در بخش اردی بهشت یشت این کتاب آمده است که: «پزشکان، ممکن است سلامتی را به یاری دانش، کارد، گیاهان دارویی و معنویت درمانی(منثره ) به کالبد بیماران، بازگردانند ولی درمان بخش ترین پزشکان، کسانی هستند که به «معنویت درمانی» می پردازند»؛ و نیز در بخش هفتم از فرگرد هفتم کتاب اوستا آمده است که «اگر پزشکان چندی با یکدیگر به درمان بیمار بپردازند، یکی با کارد پزشکی، دیگری با گیاه درمانی و آن دیگری با «معنویت درمانی»(منثره)، این سومین است که بهتر از همه بیماری را از تن بیمار، دور می کند».
بررسی نقش اساتید معارف اسلامی در ارتقای سلامت اخلاقی دانشجویان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۱ پاییز ۱۳۹۴ شماره ۴
55-62
حوزههای تخصصی:
در مقاله حاضر به بررسی نقش اساتید معارف اسلامی درارتقاء سلامت اخلاقی دانشجویان پرداخته شده است ، بدین جهت نیازمند تبیین جایگاه اساتید معارف در تفکر اسلامی بوده ، ودر این راستا با مراجعه به متون دینی مشاهده می کنیم استاد وهر فردی که نقش معلمی را ایفاء می کند همانند پیامبراسلام (ص) وظیفه ی تعلیم وتربیت را در سطحی محدودتر به عهده داشته واین وظیفه زمانی معنا پیدا می کند که بین علم واخلاق یا آموزش وپرورش رابطه ای وجود داشته باشد ، لذا به نقل نظرات اندیشمندان مسلمان وغیر مسلمان در جهت پیوند علم واخلاق پرداخته ، واهمیت توجه به اخلاق را در دانشگاه های مختلف دنیا مورد ارزیابی قرار داده ایم ، ودر پایان نتیجه گرفته که در دانشگاه های ایران علاوه بر وجود قوانین رفتاری ، به محتوای اخلاقی در دروس دانشگاهی ونیز عامل انسانی برای انتقال این مفاهیم به دانشجویان ودر نهایت رسیدن به سطحی بالاتر از سلامت اخلاقی توجه ویژه ای شده است .
تأثیر آموزش به کمک بازی رایانه ای دالان سبز در افزایش یادآوری مفاهیم شیمی اول دبیرستان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
مشکل فراموشی مفاهیم درسی در طول تعطیلات تابستانی و یا عید نوروز در ایران، یکی از دغدغه های اساسی دبیران است. این مقاله، به بررسی تأثیر یک بازی محقق ساخته به نام دالان سبز بر یادآوری مفاهیم شیمی پایه اول متوسطه می پردازد. پژوهش حاضر یک پژوهش کاربردی از نوع شبه آزمایشی است و هدف آن تأثیر آموزش درس شیمی به کمک بازی دالان سبز در سال 1393 بوده است. در این پژوهش، از طرح گروه آزمایش و کنترل با حذف تأثیرات متغیر هم پراش (نمرات اندازه گیری شده پیش آزمون قبل از اعمال هرگونه آزمایش روی فراگیران) استفاده شده است. نمونه های پژوهش حاضر، سه گروه ۳۰ نفری (۹۰ نفر) از یک دبیرستان پسرانه در شهرستان کوهرنگ بوده اند که به دلیل طولانی بودن روند پژوهش و برای به صفر رساندن افت آزمودنی ها از روش نمونه گیری در دسترس، استفاده شده است. تجزیه و تحلیل داده ها به کمک نرم افزار SPSS و با تجزیه و تحلیل کوواریانس (آنکوا) انجام گرفت. یافته های پژوهش حاکی از آن است که تأثیر استفاده از بازی دالان سبز نسبت به بازی بدون مفاهیم شیمی، با در نظر گرفتن متغیر هم پراش، تفاوت معنی داری را نشان می دهد. آن چه در این پژوهش نتیجه گیری می شود این است که این بازی نقش ارزنده ای در به یادآوردن مفاهیم درسی داشته است. در نتیجه، می توان از آن برای بهینه کردن اوقات فراغت فراگیران به همراه رضایت خاطر آنان استفاده کرد.
رابطه دینداری و حمایت اجتماعی با شیوه های مقابله با تنیدگی در مادران دارای کودکان با نیازهای ویژه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی عوامل مرتبط با منابع مقابله ای مادران کودکان استثنایی به علت در معرض تنیدگی بودن این افراد واجد اهمیت است. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش دینداری و حمایت اجتماعی با شیوه های مقابله با تنیدگی در مادران کودکان استثنایی بود. روش پژوهش حاضر توصیفی- همبستگی و جامعه آماری آن همه مادران کودکان استثنایی شهرستان آستارا بود. داده های پژوهش از 67 نفر که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند، جمع آوری گردید. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های عمل به باورهای دینی، شیوه های مقابله با استرس و حمایت اجتماعی استفاده شد. داده های گردآوری شده با استفاده از آزمون های آماری ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که بین دینداری و راهبردهای مقابله با تنیدگی رابطه وجود دارد و رابطه بین حمایت اجتماعی با شیوه های مقابله ای نیز معنادار بود. همچنین هر دو متغیر قادر به پیش بینی شیوه های مقابله ای در مادران کودکان استثنایی بودند. شیوه های مقابله با تنیدگی مادران کودکان استثنایی توسط متغیرهای دینداری و حمایت اجتماعی به خوبی قابل پیش بینی است. بنابراین، پیشنهاد می شود جهت کاهش تنیدگی و نیز ارتقاء شیوه های مقابله ای در این افراد، نقش دینداری و حمایت اجتماعی مورد توجه قرار گیرد.
پیش بینی کیفیت زندگی مبتلایان به سرطان پستان تحت شیمی درمانی بر مبنای عوامل روان شناختی، طبی و جمعیت شناختی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: مبتلایان به سرطان پستان دچار مشکلات زیادی در حیطه سلامت روان می شوند که اختلال در کیفیت زندگی از مهم ترین پیامدهای آن می باشد. مطالعه حاضر با هدف تبیین نقش پیش بین عوامل روانشناختی، طبی و جمعیت شناختی درکیفیت زندگی مبتلایان به سرطان پستان تحت شیمی درمانی طراحی گردیده است.
مواد و روش ها: مطالعه حاضر از نوع توصیفی-همبستگی بود که به شکل مقطعی اجرا شد. نمونه مورد پژوهش در این مطالعه متشکل از 341 نفر از زنان مبتلا به سرطان پستان بودند که با روش نمونه گیری آسان وارد مطالعه شدند. ابزارگردآوری اطلاعات در این مطالعه شامل فرم اطلاعات دموگرافیک، پرسشنامه سلامت عمومی 28 سؤالی (GHQ-28) وکیفیت زندگی 36 سؤالی (SF-36) بود. جهت تجزیه وتحلیل از نرم افزار SPSS نسخه بیستم و روش های آمار توصیفی، آنالیز واریانس، آزمون تی مستقل، ضریب همبستگی پیرسون و اسپیرمن و تحلیل رگرس یون خطی چندگانه، استفاده شد.
یافته ها: بر اساس نتایج مطالعه حاضر، کیفیت زندگی اکثریت (51درصد) واحدهای مورد پژوهش متوسط (66-34) بود. در زمینه وضعیت سلام ت روان مبتلایان، میانگین «اختلال درعملکرداجتماعی» ازحیطه سلامت روان30/4±7/9 بودکه از سایرحیطه ها بیشتر است. بنابراین سرطان پستان بیشترین اثر را بر عملکرداجتماعی بیماران گذاشته است.
بر اساس یافته های مطالعه حاضر، ارتباط آماری معنی داری بین کیفیت زندگی مبتلایان به سرطان با سلامت روان، خستگی، تعداد جلسات شیمی درمانی و میزان تحصیلات ایشان وجود داشت. بر اساس نتایج تحلیل رگرس یون، 41 درصد از واریانس نمرات کیفیت زندگی مبتلایان به سرطان پستان به وسیله متغیرهای سلامت روان، خستگی، تعداد جلسات شیمی درمانی و میزان تحصیلات تبیین گردید(0/41R2 = ).
نتیجه گیری:
بر اساس یافته های مطالعه حاضر، کیفیت زندگی مبتلایان به سرطان پستان را می توان در قالب یک معادله رگرسیون به وسیله متغیرهای سلامت روان، خستگی، تعداد جلسات شیمی درمانی و میزان تحصیلات پیش بینی کرد.
تاثیر مصرف مواد بر مدت بستری، نقص هوشیاری و سطوح استقلال حرکتی و شناختی بیماران آسیب مغزی تروماتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف مطالعه تاثیر مصرف مواد بر مدت بستری، نقص هوشیاری و سطوح استقلال حرکتی و شناختی بیماران آسیب مغزی تروماتیک صورت پذیرفت. روش : در مجموع، 185 بیمار آسیب مغزی تروماتیک با میانگین سنی42/17 ± 46/37 سال در دو گروه واجد (35n=) و فاقد مصرف مواد (150n=) در بخش اورژانس و جراحی اعصاب و مراقبت ویژه بیمارستان پورسینای رشت به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب و با استفاده از سیاهه اطلاعات جمعیت شناختی و بیمارستانی و مقیاس استقلال کارکردی مورد ارزیابی قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد بین دو گروه بیماران آسیب مغزی تروماتیک واجد و فاقد مصرف مواد از نظر مدت بستری در بخش جراحی اعصاب، مدت کلی بستری در بیمارستان و میزان استقلال شناختی تفاوت وجود دارد (05/0P<). با این وجود بین این دو گروه از نظر متغیرهای مدت زمان بستری در بخش مراقبت های ویژه و استقلال حرکتی تفاوت مشاهده نشد (05/0P>). همچنین نتایج نشان داد گروه بیماران آسیب مغزی تروماتیک واجد مصرف مواد نسبت به گروه مقابل نقص هوشیاری بیشتری را تجربه می کنند (01/0 P<). نتیجه گیری: این مطالعه تاثیر مصرف مواد را در افزایش مدت بستری، تشدید نقص هوشیاری و تخریب استقلال شناختی بیماران آسیب مغزی تروماتیک نشان داد. تلویحات بالینی پژوهش حاضر مورد بحث قرار گرفته است.
پیش بینی احساس غربت دانشجویان جدیدالورود بر اساس سبک های دلبستگی و امیدواری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مطالعه حاضر، پیش بینی میزان احساس غربت در دانشجویان جدیدالورود بر اساس سبک های دلبستگی و امیدواری بود. به این منظور 170 دانشجوی سال اولی دانشگاه بوعلی سینای همدان به صورت نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند و پرسشنامه های سبک های دلبستگی بزرگسالان هازن و شیور (1987)، مقیاس امیدواری حوزه های خاص سیمپسون (1999) و احساس غربت آرچر و همکاران (1998) روی آنان اجرا شد. تحلیل نتایج با استفاده از آزمون های رگرسیون سلسله مراتبی و تحلیل کوواریانس صورت گرفت. آزمون رگرسیون سلسله مراتبی نشان داد که متغیر پیش بین دلبستگی ایمن به طور معنادار و منفی در کاهش احساس غربت نقش داشت (0001/0p<)؛ فرای آن، امیدواری نیز توانست به طور معنادار و منفی احساس غربت را پیش بینی کند (002/0p<). نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که اثر جنسیت با کنترل متغیرهای امیدواری و سبک های دلبستگی بر روی احساس غربت معنادار بود؛ به طوری که دانشجویان دختر میزان احساس غربت بیشتری را نسبت به دانشجویان پسر تجربه می کردند (004/0p<). بنابراین، می توان نتیجه گرفت که سبک دلبستگی ایمن، امیدواری و جنسیت (مرد) از عوامل مؤثر در کاهش احساس غربت در دانشجویان جدید الورود هستند.
هوش اخلاقی و ساخت آزمون اولیة آن بر اساس منابع اسلامی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر که با هدف شناسایی مؤلفه های هوش اخلاقی و ساخت آزمون اولیة آن بر اساس منابع اسلامی انجام گرفت، از نوع پژوهش های بنیادی بوده و در آن از روش تحلیل محتوا استفاده شده است. جامعة آماری این پژوهش را تمامی دانش پژوهان مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی? و طلاب جامعة الزهراء? در سال تحصیلی 1395-1394 تشکیل می دهند که با روش نمونه گیری در دسترس، 100 نفر انتخاب شدند. محقق پس از مطالعه، یادداشت برداری، سازماندهی و تجزیه و تحلیل منابع اسلامی و روان شناختی، مهم ترین فضائل اخلاقی را مورد تجزیه و تحلیل قرار داده است. مؤلفه های هوش اخلاقی بر اساس معیارهای مکارم، محاسن و معالی در حوزة اخلاق، به هفده ویژگی رسید و در سه دستة الهی، فردی و اجتماعی تقسیم گردید. برای بررسی میزان مطابقت مستندات اسلامی با مؤلفه های هوش اخلاقی از نظر کارشناسان خبرة دین استفاده شد. میانگین کل 7/3 نشانگر موافقت 92 درصدی کارشناسان در خصوص تطابق مستندات با مؤلفه هاست. هماهنگی میان مستندات با گویه ها، میانگینی در حد 51/3 بدست داد. جهت سنجش روایی ملاک، آزمون محقق ساخته به همراه آزمون هوش اخلاقی (MCI) اجرا شد. همبستگی دو آزمون با 84/0 نشان دهندة روایی بالای آزمون است. مؤلفه های آزمون هوش اخلاقی اسلامی با کل آزمون، همبستگی بالا و با یکدیگر همبستگی مثبت و پایین داشتند که نشان دهندة روایی سازة آزمون محقق ساخته است. اعتبار آزمون بواسطة بررسی همسانی درونی پرسش نامه با ضریب آلفای کرونباخ محاسبه و نتیجة آن در سطح 96/0 به دست آمد. دونیمه سازی نیز اعتباری در حد 93/0 تا 95/0 به دست داد. نتایج تحقیق نشان می دهد که پرسش نامه تهیه شده از اعتبار و روایی مطلوبی برخوردار است.
بررسی رابطه بین «هوش معنوی» و «تعهد سازمانی» دبیران(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش بررسی رابطه هوش معنوی با تعهد سازمانی و روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری دبیران تربیت بدنی آموزش و پرورش ناحیه چهار شهر اصفهان بودند که تعداد هشتاد نفر از آنان براساس فرمول کوکران و به شیوه تصادفی ساده انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از دو پرسشنامه استاندارد هوش معنوی کینگ (2008) و پرسشنامه تعهد سازمانی می یر (1985) هرکدام با 24 سوال بسته پاسخ در طیف پنج درجه ایی لیکرت و به ترتیب با پایایی 88/0 و79/0 براساس آلفای کرونباخ استفاده شده است. تجزیه و تحلیل داده ها از طریق آزمون همبستگی پیرسون، رگرسیون و تحلیل واریانس نشان داد: بین هوش معنوی و تعهد سازمانی در سطح r=030) ،(p<0.05 رابطه معنا داری وجود دارد. بین ابعاد هوش معنوی و تعهد سازمانی رابطه وجود دارد، اما این رابطه در بعدهای معناسازی شخصی، آگاهی متعالی و گسترش خودآگاهی با تعهد سازمانی معنا دار نبوده است. از بین ابعاد هوش معنوی تفکر انتقادی وجودی در گام اول باعث تعهد سازمانی می باشد
مقایسه اثربخشی گروه درمانی وجودی با هنر درمانی گروهی بر کاهش اضطراب هستی شناسانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: مقایسه وبررسی میزان تاثیرگذاری دو روش گروه درمانی وجودی و هنردرمانی بر اضطراب هستی شناسانه.
روش: تعداد ۳۶ زن هنرمند در دو گروه مداخله و یک گروه کنترل به صورت جایگزینی تصادفی قرار گرفتند. گروه های آزمایشی دو مداخله متفاوت را طی ۱۰ جلسه هفتگی دریافت نمودند. هر سه گروه با آزمون اضطراب گود و گود قبل و بعد از مداخلات مورد سنجش قرار گرفتند. داده ها با استفاده از کوواریانس تک متغییره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: نتایج بدست آمده نشان داد که در هردو گروه درمان هستی شناسانه و هنردرمانی نسبت به گروه کنترل اضطراب هستی گرایانه بطور معناداری کاهش یافته است(۹۵/۰). ولی اثربخشی دو گروه مداخله از نظر آماری تفاوت معنادار نداشته است. بنابراین می توان به این نتیجه رسید که گروه درمانی هستی شناسانه و هنردرمانی به یک میزان در درمان اضطراب وجودی مؤثرند.
پیش بینی تغییرات ادراک خارش در بیماری های مزمن پوستی بر اساس ویژگی های شخصیتی، اضطراب و افسردگی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: خارش، علامت اصلی بسیاری از بیماری های پوستی است که تاثیر زیادی بر کیفیت زندگی بیماران دارد. هدف پژوهش حاضر پیش بینی تغییرات ادراک خارش در بیماری های مزمن پوستی بر اساس ویژگی های شخصیتی، اضطراب و افسردگی بود.
روش کار: در این مطالعه با روش نمونه گیری تصادفی تعداد 200 بیمار با تشخیص بیماری های پسوریازیس، درماتیت آتوپیک و کهیر مزمن که طی فصول تابستان و پاییز 1393 به کلینیک پوست بیمارستان های امام رضا (ع) و قائم (عج) مشهد و بخش نوردرمانی مراجعه کرده بودند، در صورت دارا بودن شرایط ورود پس از اعلام رضایت در پژوهش شرکت کردند. داوطلبان به پرسش نامه های تیپ شخصیتیD، خودآگاهی و پرسش نامه ی اضطراب و افسردگی بیمارستانی پاسخ دادند. برای بررسی ادراک خارش از مقیاس آنالوگ دیداری و پرسش نامه ی کیفیت زندگی مبتلایان به خارش استفاده شد. پس از جمع آوری اطلاعات، با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه ی 16 ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیری داده ها محاسبه گردید.
یافته ها: ویژگی های شخصیتی و آشفتگی های روان شناختی در مجموع می توانند 5/70 درصد از واریانس ادراک خارش را تبیین نمایند. در این میان افسردگی (0001/0P<)، خلق منفی (0001/0P<)، خودآگاهی عمومی (004/0P<) و بازداری اجتماعی (009/0 P<) بیشترین سهم را داشته اند.
نتیجه گیری: ویژگی های شخصیتی، اضطراب و افسردگی در ادراک خارش اثرگذار هستند.
رابطه پایبندی مذهبی با همدلی درمیان دانشجویان دختر و پسر؛ با توجه به وضعیت اقتصادی و تاهل(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
همدلی، متغیری تأثیرگذار در کیفیت روابط بین فردی است که مؤلفه های شناختی، هیجانی و رفتاری ویژة خود را دارد. هدف این پژوهش، تعیین رابطة همدلی و مؤلفه های آن با پایبندی مذهبی است. پژوهش پیش رو، توصیفی و از نوع همبستگی و علّی مقایسه ای است. بدین منظور، از میان دانشجویان مرتبط با ادارة مشاورة نهاد مقام معظم رهبری حفظه الله در دانشگاه ها (جامعة آماری پژوهش) با استفاده از نمونه گیری تصادفی، تعداد 400 نفر (پسر و دختر) انتخاب شدند. . همة شرکت کنندگان به گویه های پرسش نامه های پایبندی مذهبی جان بزرگی و همدلی (فهرست واکنش های بین فردی) دیویس پاسخ دادند. تحلیل داده ها با استفاده از نسخة بیستم نرم افزار آماری SPSS و کاربرد روش های آماری همبستگی پیرسون، تحلیل واریانس و آزمونZ نشان داد که میان متغیرهای پایبندی مذهبی و همدلی و زیرمقیاس های آنها (به جز زیرمقیاس های پایبندی مذهبی و خیال) رابطه ای معنادار وجود دارد و نیز نتایج آزمون تحلیل واریانس یک راهه، از معناداری تفاوت نمرات کل پایبندی و زیرمقیاس های خیال، نگرانی همدلانه و دیدگاه پذیری، و نمرات کل و زیرمقیاس های پایبندی و ناپایبندی مذهبی بین دو گروه دانشجویان دختر و پسر حکایت دارد. ضمن اینکه وضعیت اقتصادی، برخلاف وضعیت تأهل، می تواند نقشی تعدیل کننده ایفا کند.
رابطه احساس گناه و شرم با دینداری و سلامت روان
منبع:
پژوهشنامه روانشناسی اسلامی سال اول زمستان ۱۳۹۴ شماره ۱
160 - 176
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی روابط احساس گناه و شرم با دینداری و سلامت روان بود. بدین منظور ۱۸۰ دانشجو به مقیاس های زیر پاسخ دادند: «مقیاس آمادگی احساس گناه و شرم»، «علاقه به دین»، «مقیاس های تک گویه ای جهت گیری دینی»، «مقیاس های به زیستی روان شناختی ریف»، «مقیاس شادی فاعلی»، «رضایت از زندگی عمومی»، «پرسش نامه سلامت عمومی». یافته ها نشان داد احساس گناه با پیامدهای مثبت روانی همراه است، در حالی که احساس شرم با پیامدهای منفی روانی همایند است. احساس گناه رابطه ضعیف و مثبتی با علاقه مندی به دین داشت، حال آنکه روابط شرم با متغیرهای دینی منفی بود. نتایج این پژوهش از نظریه سازشی بودن احساس گناه و غیرسازشی بودن شرم حمایت می کنند.