فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۶۱ تا ۶۸۰ مورد از کل ۱٬۹۳۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی روان درمانی پویشی فشرده کوتاه مدت ( ISDTP ) بر اضطراب اجتماعی مادران دارای فرزند با اختلال نشانگان آسپرگر انجام شد. روش: این پژوهش از نوع تحقیقات نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه مادران دارای فرزند با اختلال نشانگان آسپرگر استان چهارمحال و بختیاری در سال 1395 بود که با همکاری اداره آموزش و پرورش استثنایی این استان و استخراج پرونده دانش آموزان (12-7 ساله) دارای اختلال نشانگان آسپرگر، به روش نمونه گیری در دسترس 16 نفر از زنان دارای فرزند با اختلال نشانگان آسپرگر، انتخاب و به طور تصادفی در 2 گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. از پرسشنامه استاندارد شده "اضطراب اجتماعی (SAS) " در پیش آزمون و پس آزمون برای جمع آوری اطلاعات استفاده شد. پروتکل درمان مبتنی بر رویکرد دوانلو بر روی گروه آزمایش به صورت انفرادی، هفته ای دو بار در 12 جلسه 60 دقیقه ای به صورت انفرادی صورت گرفت؛ بر روی گروه کنترل هیچ مداخله درمانی صورت نگرفت. پردازش داده های پژوهش با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی (تحلیل کوواریانس یک متغیره) انجام شد. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل داده های پژوهش نشان داد که پس از کنترل نمرات پیش آزمون، تفاوت معناداری بین نمرات پس آزمون در گروه آزمایش و نمرات پیگیری در متغیر اضطراب اجتماعی وجود دارد (05/0 P £ ). نتیجه گیری: بر اساس این یافته ها می توان نتیجه گرفت که روان درمانی پویشی کوتاه مدت فشرده ( ISDTP ) بر کاهش اضطراب اجتماعی مادران دارای فرزند با اختلال آسپرگر اثربخش بوده است.
آموزش زبان انگلیسی به عنوان زبان خارجی به دانش-آموزان با نیازهای ویژه: مطالعه ای مروری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کودکان استثنایی سال هجدهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱ (پیاپی ۶۷)
119-138
حوزههای تخصصی:
هدف : هدف از این مقاله، مطالعه و بررسی فرایند آموزش زبان انگلیسی به عنوان زبان خارجی به دانش آموزان با نیازهای ویژه ( آسیب شنوایی، آسیب بینایی، طیف اتیسم، ناتوانی هوشی، ناتوانی ویژه یادگیری، مشکلات ارتباطی-زبانی، اختلالات رفتاری هیجانی، معلولیت جسمی-حرکتی، و چندمعلولیتی) و ارائه راهبردهایی برای تسهیل و تسریع این فرایند است. روش : در پژوهش حاضر، با روش توصیفی – تحلیلی و جستجو در منابع اینترنتی موجود در گوگل پژوهشگر، پرتال جامع علوم انسانی، و پایگاه مرکز اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی، متون و مقاله های مرتبط از سال های 1964 تا 2017 مورد بررسی قرار گرفت. سپس، منابع مرور، تحلیل، و مقوله بندی شدند. یافته ها و نتیجه گیری : برای هر گروه از این دانش آموزان، راهبردها و روش های خاصی برای آموزش زبان خارجی وجود دارد. برای نمونه می توان به استفاده از رویکرد دیداری برای آموزش واژه (برای گروه آسیب دیده شنوایی)، استفاده از متن چاپی یا خط بریل انگلیسی (برای گروه آسیب دیده بینایی)، تکرار فعالیت ها (برای گروه طیف اتیسم)، استفاده از رویکرد های ارتباطی، واژه محور، و پاسخ فیزیکی کامل (برای دانش آموزان دارای ناتوانی هوشی)، استفاده از روش چندحسی و روش آگاهی واجی (برای دانش آموزان دارای ناتوانی ویژه یادگیری)، استفاده از تکنیک های گفتاردرمانی و تعدیل محتوای آموزشی (برای دانش آموزان دارای مشکلات ارتباطی-زبانی)، استفاده از برنامه های مداخله ای رفتاری در کلاس همزمان با برنامه های آموزش زبان (برای دانش آموزان دارای اختلال رفتاری-هیجانی)، تسهیل دسترسی به تجهیزات آموزشی (برای دانش آموزان دارای معلولیت جسمی-حرکتی)، و تأکید بر ارتباط کلی و توانایی های سازشی (برای دانش آموزان چندمعلولیتی) اشاره کرد. برنامه آموزش زبان انگلیسی به دانش آموزان با نیازهای ویژه در ایران باید متناسب با توانایی های آنها طراحی شود. در نتیجه، متناسب سازی، بومی سازی، و ارائه حمایت های آموزشی ضروری است.
اثربخشی آموزش برنامه شناختی- رفتاری برکاهش پرخاشگری پدران دانش آموزان کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی آموزش برنامه شناختی رفتاری برکاهش پرخاشگری پدران دانش آموزان کم توان ذهنی انجام شده است. پژوهش حاضر از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه پدران دانش آموزان کم توان ذهنی مقطع ابتدایی ناحیه یک اهواز در سال تحصیلی 97-1396تشکیل دادند که جمعا 90نفر بودند و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده ، 20نفر از پدرانی که نمرات آنها در پرسش نامه پرخاشگری 38 به بالا بود، انتخاب و به صورت تصادفی در دوگروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. گروه آزمایش، در 12جلسه برنامه شناختی-رفتاری شرکت وآموزش دریافت کردند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه 25سئوالی پرخاشگری و مصاحبه بالینی همراه با مشاهده استفاده شد. داده ها از طریق آزمون آماری کوواریانس مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که آموزش برنامه شناختی رفتاری برکاهش پرخاشگری پدران دانش آموزان کم توان ذهنی اثر گذار و پدران گروه آزمایشی نسبت به پدران گروه کنترل در پس آزمون، به طور معنی داری پرخاشگری کمتری نشان دادند. براین مبنا می توان نتیجه گرفت که آموزش برنامه شناختی رفتاری در کاهش پرخاشگری پدران دانش آموزان کم توان ذهنی مؤثر است.
تاثیر تمرین های روانی حرکتی بر بهبود خوانایی دست خط در دانش اموزان ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر تمرین های روانی- حرکتی بر بهبود دستخط دانش آموزان ابتدائی بود. بعضی از دانش آموزان ابتدائی در دستخط دچار اشکال هستند که مشکلات آن ها می تواند ناشی از عواملی مانند قلم نامناسب، سطح نامناسب برای نوشتن یا وضعیت بدنی نامناسب در حین نوشتن، هماهنگی بینایی- حرکتی ضعیف، مشکل در برنامه ریزی حرکتی و کنترل حرکات ظریف باشد. دراین پژوهش که ازطرح تک آزمودنی نوعAB استفاده شد، جامعه مورد پژوهش شامل دانش آموزان ابتدائی در استان تهران در سال تحصیلی 96-1395بود که به وسیله سیاهه محقق ساخته از نظر مشکلات دستخط بررسی و با استفاده از نمونه گیری هدفمند 4 نفراز دانش آموزان با مشکلات دست خط برای آموزش انتخاب شدند و به مدت 10 جلسه آموزش دیدند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از داده های سه مرحله استفاده شد که شامل خط پایه، حین آموزش و مراحل پیگیری بود. نمره هر دانش آموز در آزمون خط پایه، حین آموزش و پیگیری به صورت نمودار و جدول نمایش داده شده است. براساس یافته ها می توان نتیجه گیری کرد که تمرین های شناختی- حرکتی می تواند در بهبود دستخط دانش آموزان مؤثر باشد.
اثربخشی آموزش برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر خودکارامدی و تحمل ناکامی والدین کودکان معلول جسمی- حرکتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر خودکارامدی و تحمل ناکامی والدین کودکان معلول جسمی حرکتی بود. این پژوهش با روش نیمه تجربی همراه با پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری برای یک گروه آزمایش و یک گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل والدین معلولین جسمی حرکتی دارای پرونده در بهزیستی شهرستان پلدختر در سال 1396 بود که نمونه تحقیق به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 16 نفری آزمایش و کنترل جایگزین شدند. آموزش برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی در 8 جلسه دو ساعتی به صورت هفتگی به گروه آزمایش ارائه گردید. اما گروه کنترل هیچ آموزشی دریافت نکردند. هر دو گروه یک هفته پیش از جلسه اول و یک هفته پس از جلسه آخر و 30 روز بعد، با پرسشنامه های خودکارامدی والدگری دومکا (PSAM) و تحمل ناکامی هارینگتون سنجش شدند. نتایج تحلیل واریانس چند متغیره با اندازه گیری مکرر (RM- MANOVA) نشان داد که برنامه آموزشی بر بهبود خودکارآمدی والدگری و تحمل ناکامی اثر داشته و میانگین گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل در مرحله پس آزمون و پیگیری افزایش یافته است (0001/0>P). یافته های پژوهش حاضر ضمن ارائه چشم اندازی روشن در حیطه استفاده از درمان نوظهور ذهن آگاهی در کاهش مشکلات روانشناختی افراد، زمینه مطلوبی جهت اتخاذ این برنامه آموزشی در حوزه پیشگیری و گسترش این شیوه در مشکلات بین فردی فراهم می آورد.
تاثیر روش مداخله مبتنی بر روان شناسی مثبت گرا بر خودبخشایشگری و تاب آوری مادران کودکان دارای ناتوانی یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تأثیر مداخله روان شناسی مثبت گرا بر خودبخشایشگری و تاب آوری مادران کودکان دارای ناتوانی یادگیری سبزوار انجام شد. روش: روش این پژوهش، نیمه تجربی از نوع پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه مادران کودکان 6 تا 12 ساله دارای اختلال یادگیری در سبزوار در سال 1395-1396بود که 34 نفر بر حسب شرایط ورود به پژوهش انتخاب و به صورت تصادفی در گروه های آزمایش (17 نفر) و کنترل (17 نفر) جای دهی شدند. پس از انجام پیش آزمون ، به کمک پرسشنامه های مقیاس خودبخشایشگری ول، دی شی و واکینی (2008) و تاب آوری کونور و دیویدسون (2003)، به گروه آزمایشی طی هشت ج لسه 90 دقیقه ای روان شناسی مثبت گرا آموزش داده شد. در پایان از هر دو گروه پس آزمون به عمل آمد و داده های به دست آمده با آزمون تحلیل کوواریانس و به کمک نرم افزار SPSS ویراست 23 تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که مداخله روان شناسی مثبت گرا بر خود بخشایشگری و تاب آوری مادران کودکان دارای ناتوانی یادگیری سبزوار تأثیر مثبت و معنا داری داشته است (001/ 0 P ≤ ) . نتیجه گیری: مداخله روان شناسی مثبت گرا یک برنامه آموزشی مؤثر برای کمک به مادران کودکان دارای اختلال یادگیری است.
بررسی میزان اثربخشی برنامه مبتنی بر آموزش خود شفقتی بر میزان اضطراب،استرس و افسردگی مادران کودکان دارای اتسیم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: انتخاب راهبرد مناسب جهت کاهش میزان اضطراب،استرس و افسردگی مادران کودکان دارای اتسیم دارای اهمیت است. پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان اثربخشی برنامه مبتنی بر آموزش خود شفقتی بر میزان اضطراب،استرس و افسردگی مادران کودکان دارای اتسیم انجام شد. روش: طرح پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون – پس آزمون با پیگیری سه ماهه می باشد. جامعه آماری شامل تمامی مادران دارای کودک اتیسم مراجعه کننده به مرکز امید عصر در شهر تهران و در سال 1395 می باشد. نمونه آماری شامل24 مادر دارای کودک اتیسم سطح یک می باشد که به روش نمونه گیری در دسترس به عنوان گروه نمونه انتخاب شدند و به صورت تصادفی 12 مادر در گروه آزمایش و 12 مادر در گروه شاهد جایگزین شدند.گروه آزمایش به مدت 8 جلسه در زمینه خودشفقتی آموزش دیدند و گروه شاهد در لیست انتظار برای مداخله قرار گرفتند. جهت سنجش میزان اضطراب،استرس و افسردگی مادران از پرسشنامه 21- DASS استفاده شد و آمار توصیفی و آزمون تحلیل کوواریانس برای تجزیه و تحلیل داده به کار برده شد. یافته ها: یافته های حاصل از تحلیل داده ها بر اساس آزمون کوواریانس نشان داد که آموزش خودشفقتی در کاهش میزان اضطراب، استرس و افسردگی مادران کودکان دارای اتسیم تاثیر معنی داری داشته است (001/0> P ). نتیجه گیری: بنابراین با توجه به نتایج یافته ها، آموزش خودشفقتی به عنوان راهبرد مداخله ای روان شناختی در کاهش میزان اضطراب، استرس و افسردگی مادران کودکان دارای اتسیم موثر بوده است.
اثربخشی مداخله گروهی مهارت های اجتماعی مبتنی بر برنامه دی روزیر1 در بهبود ارتباط، همکاری، ابراز وجود و همدلی در کودکان مبتلا به اختلال طیف اتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر درمان مداخلات گروهی مهارت های اجتماعی مبتنی بر برنامه دی روزیر بر بهبود ارتباط، همکاری، ابراز وجود و همدلی در کودکان مبتلا به اختلال طیف اتیسم صورت گرفت. روش: طرح این پژوهش تک آزمودنی (طرح معکوس A-B-A ) بوده است. با استفاده از نمونه گیری هدف مند، سه دانش آموز مبتلا به اختلال طیف اتیسم انتخاب شدند. با استفاده از مقیاس بهبود مهارتهای اجتماعی ( SSIS )، خط پایه در حیطه های مورد نظر ترسیم شد. جلسات درمانی براساس برنامه آموزش مهارت های اجتماعی دی روزیر طی 20 جلسه (هفته ای یک جلسه، به مدت 40 دقیقه) برگزار شد. مقیاس بهبود مهارتهای اجتماعی ( SSIS ) حین درمان و پس از هر سه جلسه آموزشی تکمیل شد. برای پیگیری نتایج آموزش، یک ماه بعد نیز این پرسشنامه توسط مربی دانش آموزان تکمیل شد. یافته ها: براساس نتایج تحلیل دیداری داده ها این برنامه در زمینه بهبود مهارت همکاری، ارتباط، ابراز وجود مؤثر بوده است. در ارتباط با متغیر همدلی این برنامه برای آزمودنی شماره 3 مؤثر نبوده و نیاز به بررسی های بیشتر وجود دارد. نتیجه گیری: یافته های پژوهش حاکی از اثربخشی برنامه دی روزیر در بهبود مهارت های اجتماعی است. ماهیت مداخله گروهی و ایجاد فرصت تمرین و دریافت بازخورد می تواند رشد مهارت های اجتماعی را در کودکان مبتلا به اتیسم تسهیل کند.
کاربرد پذیری تئوری پاس (PASS) در پیش بینی عملکرد ریاضی دانش آموزان با اختلال یادگیری ویژه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: کودکان با اختلال یادگیری ریاضی نه تنها با مشکلات خاص در زمینه یادگیری ریاضیات روبرو هستند، بلکه اکثریت آنها در فرآیندهای شناختی دچار نقایص جدی می باشند. در همین راستا، پژوهش حاضر با هدف بررسی کاربردپذیری تئوری پاس ( PASS ) در پیش بینی عملکرد ریاضی دانش آموزان با اختلال یادگیری ویژه در شهر اصفهان انجام گرفت. روش: روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. نمونه مورد استفاده در پژوهش 36 دانش آموز با اختلال یادگیری ریاضی بودند که به صورت نمونه گیری چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزار پژوهش عبارت از ماتریس های پیشرونده ریون، آزمون ایران کی مت، آزمون معلم ساخته ریاضی، سیستم ارزیابی شناختی- ویرایش دوم (ناگلیری، داس و گلدشتاین، 2014) بود. داده ها با روش آماری ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون تجزیه و تحلیل گردید. یافته ها: نتایج نشان داد که کودکان با اختلال یادگیری ریاضی، دارای عملکرد مرتبط با کارکرد ناقص در برنامه ریزی، توجه، پردازش همزمان و متوالی هستند. نتیجه گیری: یافته های این پژوهش حاکی از آن است که عملکرد ریاضی دانش آموزان بر فرآیندهای شناختی پاس متکی است و فرآیندهای شناختی PASS می تواند متخصصان را در امر تشخیص کودکان در معرض خطر اختلال یادگیری ریاضی یاری رساند.
رابطه طرحواره های هیجانی و راهبردهای مقابله ای با درماندگی روانشناختی مادران کودکان استثنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش بررسی رابطه طرحواره های هیجانی و راهبردهای مقابله ای با درماندگی روان شناختی مادران کودکان استثنایی است. روش: روش پژوهش همبستگی است. جامعه آماری شامل تمامی مادران کودکان استثنایی شهر اندیمشک و نمونه پژوهش شامل 210 نفر از این مادران بودند که با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. برای اندازه گیری متغیرها از پرسشنامه های راهبردهای مقابله ای (کارور، 1989)، طرحواره های هیجانی (لیهی، 2002) و فرم کوتاه مقیاس استرس، اضطراب و افسردگی (لاوبوند و لاوبوند، 1995) استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آماری همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد بین طرحواره های هیجانی و راهبردهای مقابله ای با افسردگی، اضطراب و استرس مادران کودکان استثنایی رابطه معناداری وجود دارد. همچنین نتایج نشان داد طرحواره های هیجانی و راهبردهای مقابله ای 28 درصد از افسردگی، 45 درصد از اضطراب و 36 درصد از استرس را تبیین می کنند. نتیجه گیری: به طور کلی نتایج نشان می دهد سلامت روانی افراد تاثیر طرحواره های هیجانی و راهبردهای مقابله ای قرار می گیرد. طرحواره های هیجانی، راهبرد هیجان مدار و اجتنابی در کاهش سلامت روانی و راهبرد مسئله مدار در افزایش آن نقش دارد.
بررسی اثربخشی برنامه سال های باور نکردنی بر تعامل مادر و کودک با اختلال رفتاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اختلال های رفتاری تمام جنبه های زندگی فرد را تحت تأثیر قرار می دهد در حالی که استفاده از برنامه سال های باور نکردنی مبتنی بر برنامه والدین با نتایج مؤثری همراه است. پژوهش حاضر به منظور بررسی اثربخشی برنامه سال های باور نکردنی مبتنی بر برنامه والدین بر تعامل مادر و کودک با اختلال رفتاری در شهر اصفهان انجام شد. پژوهش حاضر، یک مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و گروه شاهد بود. در این پژوهش 30 نفر از مادران کودکان با اختلال رفتاری شرکت داشتند که به روش نمونه گیری تصادفی از دبستان پسرانه امیرکبیر شهر اصفهان انتخاب شدند. آزمودنی ها به دو گروه آزمایش و شاهد تقسیم شدند به نحوی که هر گروه از 15 نفر تشکیل شده بود. گروه آزمایش در 12 جلسه در برنامه سال های باور نکردنی شرکت کردند در حالی که به گروه شاهد این آموزش ارائه نشد. ابزار این پژوهش مقیاس رابطه والد-کودک پیانتا بود. اطلاعات به دست آمده با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیری و نسخه 23 نرم افزار SPSSتحلیل شد. نتایج نشان داد که آموزش برنامه سال های باور نکردنی اثر معناداری بر تعامل مادر و کودک با اختلال رفتاری و خرده مقیاس های آن (تعارض، نزدیکی و وابستگی) داشت (001/0P
اوقات فراغت و فعالیت های تفریحی برای افراد دارای کم توانی ذهنی: بررسی مروری ماهیت، موانع، راهکارها و ثأثیرات آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: در دنیای امروز، پژوهش درباره ی چگونگی گذراندن اوقات فراغت و شرکت در فعالیت های تفریحی، همپای با تحقیقات درمورد کار و آثار ناشی از آن کانون توجه بسیاری از مؤلفین قرار گرفته است. هدف از مقاله حاضر، بررسی اوقات فراغت و نقش فعالیت های تفریحی در زندگی افراد دارای کم توانی ذهنی با استفاده از منابع کتابخانه ای می باشد. نتیجه گیری : چگونگی گذراندن اوقات فراغت و فعالیت های تفریحی برای افراد عادی، در جوامع مختلف با هدف افزایش بازده کارکنان و همچنین کاهش مشکلات ناشی از کار، از اهمیت ویژه ای برخوردار هستند. اوقات فراغت و فعالیت های تفریحی برای افراد دارای کم توانی ذهنی به منظور افزایش مشارکت این افراد در جامعه و توانمندسازی آنان می باشد. علی رغم مزایای مختلفی که برای شرکت در فعالیت های تفریحی افراد دارای کم توانی ذهنی شامل افزایش خودمختاری، استقلال، مهارت های اجتماعی، رضایت از زندگی، بهزیستی و در نهایت بهبود کیفیت زندگی گزارش شده است، متاسفانه در کشور ایران به دلایل مختلف در زمینه فعالیت های تفریحی و گذراندن مطلوب اوقات فراغت برای افراد دارای کم توانی ذهنی غفلت شده است؛ که توسط سازمانهای متولی باید مورد توجه قرار گیرد.
نقش استرس والدینی و ادراک مثبت در پیش بینی رضایت زناشوییِ مادران دارای کودکان با نیازهای ویژه و عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش ادراک مثبت و استرس والدینی در پیش بینی رضایت زناشوییِ مادران دارای کودکان با نیازهای ویژه و عادی انجام شد. روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش دو گروه از مادران با فرزند عادی و دارای کودکان با نیازهای ویژه بودند که تعداد 161 مادر با استفاده از روش نمونه گیری غیراحتمالی و از نوع دردسترس انتخاب شدند. ابزارهای سنجش شامل مقیاس استرس والدینی، مقیاس ادراک مثبت و مقیاس رضایت زناشویی کانزاس بود. رابطه متغیرها و سهم پیش بین آنها با استفاده از تحلیل مدل معادلات ساختاری در محیطAMOS.V24 ، و تفاوت بین دو گروه در متغیرهای پژوهش با آزمون t گروه های مستقل در محیط SPSS.V24 تحلیل شد. نتایج پژوهش نشان داد بین استرس والدینی با رضایت زناشویی رابطه منفی معنادار و بین ادراک مثبت با رضایت زناشویی رابطه مثبت معناداری وجود داشته، ادراک مثبت از قدرت پیش بینی کنندگی خوبی برای رضایت زناشویی برخوردارست. نتایج همچنین نشان داد بین دو گروه از مادران شرکت کننده، در ادراک مثبت و استرس والدینی تفاوت معناداری وجود دارد. برخورداری از ادراک مثبت نسبت به خود و توانایی های خود، می تواند نقش موثری در کاهش استرس های مربوط به وظایف فرزندپروری و افزایش رضایت از زندگی زناشویی به ویژه در مادران دارای کودکان با نیازهای ویژه ایفا کند.
روش های کاهش اضطراب در کودکان با اختلال طیف اتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: اختلال طیف اتیسم نوعی اختلال تحولی عصبی است که با نارسایی در رفتار و تعامل اجتماعی همراه است. کودکان با اختلال طیف اتیسم الگوهای رفتاری، علایق و سرگرمی های محدود دارند. اضطراب یکی از شایع ترین مشکلات کودکان با اختلال طیف اتیسم است که باعث مشکلات قابل توجهی در عملکرد آن ها می شود. بنابراین تشخیص اضطراب و آگاهی از فنون درمانی و مداخله مؤثر برای کاهش و درمان اضطراب در کودکان با اختلال طیف اتیسم برای والدین، معلمان، مربیان و متخصصان کودکان با اختلال طیف اتیسم بسیار مهم و ضروری است. در این مقاله پس از بیان مقدمه ای کوتاه، به تعریف اختلال طیف اتیسم و تعریف اضطراب پرداخته شده و سپس علل و ارزیابی اضطراب و روش های درمان و کاهش اضطراب در کودکان با اختلال طیف اتیسم در ایران ارائه شده و در پایان نتیجه گیری صورت گرفته است. نتیجه گیری: شناسایی اضطراب در کودکان با اختلال طیف اتیسم و برنامه ریزی برای مداخله و فراهم سازی خدمات برای این افراد با چالش همراه است. تجارب بالینی حاکی از آن است که نیاز به روش های درمانی ویژه برای کاهش اضطراب کودکان با اختلال طیف اتیسم ضروری است.
اثربخشی برنامه توانبخشی شناختی مبتنی بر حافظه آینده نگر بر مشکلات رفتاری و کارکردهای اجرایی توجه کودکان با اختلال کاستی توجه- بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کودکان استثنایی سال هجدهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۶۹)
117-130
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی برنامه توانبخشی شناختی مبتنی بر حافظه آینده نگر بر مشکلات رفتاری و کارکردهای اجرایی توجه کودکان با اختلال کاستی توجه بیش فعالی انجام شد. روش: این پژوهش، یک مطالعه شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل بود. در این پژوهش 32 دختر با اختلال کاستی توجه بیش فعالی که به روش در دسترس از مدارس شهر کرمانشاه انتخاب شده بودند، شرکت داشتند. آزمودنی ها به دو گروه 16 نفری آزمایش و کنترل تقسیم شدند. گروه آزمایش، برنامه توانبخشی شناختی مبتنی بر حافظه آینده نگر را در 18 جلسه دریافت کردند، در حالی که به گروه کنترل این آموزش ارائه نشد. ابزارهای پژوهش پرسشنامه مشکلات رفتاری راتر و آزمون رنگ- واژه استروپ بود. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیری تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که برنامه توانبخشی شناختی مبتنی بر حافظه آینده نگر بر مشکلات رفتاری و کارکردهای اجرایی توجه آزمودنی ها تاثیر معناداری داشت (0001/0 P< ). نتیجه گیری: بر اساس یافته ها، برنامه توانبخشی شناختی مبتنی بر حافظه آینده نگر مشکلات رفتاری و کارکردهای اجرایی توجه کودکان با اختلال کاستی توجه بیش فعالی را بهبود بخشید. بنابراین، می توان از این برنامه به منظور بهبود مشکلات رفتاری و ارتقای کارکردهای اجرایی توجه چنین کودکانی بهره برد و برنامه ریزی برای استفاده از برنامه توانبخشی شناختی مبتنی بر حافظه آینده نگر برای آنها اهمیت ویژه ای دارد.
اثربخشی نمایش عروسکی بر اختلالات رفتاری دانش آموزان پسر کم توان ذهنی آموزش پذیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر،اثربخشی نمایش عروسکی براختلالات رفتاری دانش آموزان پسرکم توان ذهنی آموزش پذیر پایه اول ابتدایی شهرخرم آباد بود. روش: پژوهش حاضر،نیمه آزمایشی وطرح به کاررفته دراین پژوهش طرح پیش آزمون -پس آزمون با گروه گواه بود.جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان پسرکم توان ذهنی آموزش پذیرپایه اول مشغول به تحصیل درسال تحصیلی94-1393درشهرخرم آبادبودکه ازطریق نمونه گیری تصادفی ساده(مرحله ای) انتخاب وبه دوگروه آزمایش وگواه انتساب شدند(15نفرگروه آزمایش و15نفرگروه گواه).گروه آزمایش به مدت12جلسه 30دقیقه ای تحت اجرای نمایش عروسکی قرارگرفتند.ابزارمورداستفاده درپژوهش حاضرپرسشنامه اختلالات رفتاری راتر(فرم معلم)بود. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان دادکه اجرای نمایش عروسکی برکاهش اختلالات رفتاری دانش آموزان پسرکم توان ذهنی آموزش پذیر تأثیرمعنی داری دارد(002/0> P ). نتیجه گیری: ازمطالعه حاضراین گونه نتیجه گیری می شودکه اجرای نمایش عروسکی درکاهش اختلالات رفتاری دانش آموزان کم توان ذهنی آموزش پذیر تأثیرمعنی داری داشته است.
بهبود سازگاری اجتماعی کودکان دارای اختلال کم توجهی/ بیش فعالی با توسعه منطقه تقریبی رشد در بستر نمایش خلاّق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از انجام این پژوهش، بررسی اثربخشی روش نمایش خلاّق بر سازگاری اجتماعی کودکان دارای اختلال کم توجهی/ بیش فعال ی با توسعه منطقه تقریبی رشد بود. روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. نمونه آماری پژوهش را 30 نفر تشکیل می دادند که به روش نمونه گیری در دسترس و بر اساس شرایط پزشکی (آیا کودک دارو مصرف می کند یا خیر؟) و پس از رضایت والدین، انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایش (هر گروه 15 نفر) قرار گرفتند . گروه اول (کنترل) با روش سخنرانی و گروه دوم (آزمایش) با روش نمایش خلاّق آموزش دیدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه سنجش سازگاری اجتماعی محقق ساخته با 28 سؤال در طیف لیکرت بود. پرسشنامه مذکور 4 حیطه سازگاری کودکان شامل: الف) مشارکت در کار گروهی، ب)رعایت حقوق دیگران، ج) اعتقاد به ارزش ها و اصول اخلاقی گروه یا جامعه و د) تعهد و احترام به خانواده و دوستان را موردسنجش قرار می داد. برای تحلیل داده ها از آزمون آماری تحلیل کوواریانس استفاده شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که بین میزان تأثیر روش آموزش سخنرانی و روش نمایش خلاّق بر سازگاری اجتماعی (در هر 4 حیطه) کودکان دارای اختلال کم توجهی/ بیش فعالی ، تفاوت معناداری به نفع روش نمایش خلاّق وجود دارد (05/ p £ . ). نتیجه گیری: برای بهبود سازگاری اجتماعی کودکان دارای اختلال کم توجهی/ بیش فعالی، بهتر است از روش آموزش نمایش خلاّق نسبت به روش سخنرانی بیشتر استفاده شود.
اثربخشی آموزش نظم جویی هیجانی بر سازگاری عاطفی، اجتماعی و تحصیلی پسرهای 12 تا 14 سال دچار اختلال ADHD(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش تعیین اثربخشی آموزش نظم جویی هیجانی بر سازگاری عاطفی، اجتماعی و تحصیلی پسرهای 12 تا 14 سال دچار اختلال ADHD بود. روش: پژوهش حاضر شبه تجربی با گروه های آزمایش، گروه گواه و طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر 164 دانش آموز پسر 12 تا 14 سال ارجاع داده شده به مرکز مشاوره آموزش و پرورش شهرستان اسلامشهر بود. ابتدا مصاحبه بالینی ساختار یافته انجام و سپس مقیاس درجه بندی اختلال نقص توجه/بیش فعالی بزرگسالان کانرز (1999) و مقیاس سازگاری دانش آموزان (سینها و سینگ، 1380) گرفته شد که پس از تجزیه و تحلیل داده ها 30 دانش آموز انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه کاربندی شدند. افراد گروه آزمایش مداخله 8 جلسه ای را به صورت گروهی دریافت و افراد گروه گواه در لیست انتظار قرار گرفتند. هر دو گروه قبل و بعد از آزمایش و پس از گذشت 2 ماهه مجدداً مورد ارزیابی قرار گرفتند. برای تجزیه و تحلیل داده های به دست آمده از تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر استفاده شد. یافته ها: یافته ها تفاوت معناداری را بین عملکرد دو گروه آزمایش و گواه در نشانه های نقص توجه/بیش فعالی (14/17= F ، 001/0= P )، سازگاری کل (55/11= F ، 001/0= P )، سازگاری عاطفی (54/24= F ، 001/0= P )، سازگاری اجتماعی (24/17= F ، 001/0= P ) و سازگاری تحصیلی (66/23= F ، 001/0= P ) در مرحله پس آزمون و پس از دو ماه پیگیری نشان داد. نتیجه گیری: بر اساس یافته ها می توان نتیجه گیری کرد که آموزش گروهی نظم بخشی هیجانی، علاوه بر سازگاری عاطفی، اجتماعی و تحصیلی؛ از میزان نشانگاه نقص توجه/بیش فعالی می کاهد. لذا نهادهای خانواده، تربیتی، آموزش وپرورش و مراکز خدمات روانشناختی و مشاوره می توانند در جهت بهبود این اختلال از این روش بهره مند شوند
پیش بینی بخشایشگری از روی میزان خشم و خود شفقتی در مادریاران مراکز توانبخشی افراد کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: همواره با توجه به آن که وجهی از انسان ها، شامل هیجان و درک اجتماعی می باشد، بنابراین در بسیاری از تصمیم ها و رویداد ها این ویژگی ها تاثیر گذار است، مخصوصا در شرایط ارتباطی با افراد کم توان که در وضعیت به مراتب نامناسب تری به تناسب افراد بهنجار می باشند. با توجه به مطلب فوق هدف پژوهش حاضر بررسی پیش بینی بخشایشگری از روی میزان خشم وخود شفقتی در مادر یاران مراکز توانبخشی افراد کم توان ذهنی است. روش : روش انجام این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش حاضر را تمامی 415 مادریار مراکز توانبخشی افراد کم توان ذهنی سطح استان گلستان تشکیل دادند و با توجه به طرح پژوهش با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده 200 نمونه انتخاب شدند و جمع آوری اطلاعات به صورت فردی و در مراکز انجام گردید. در این پژوهش از پرسشنامه بخشودگی احتشام زاده و همکاران (1389)، پرسشنامه میزان خشم باس و پری و پرسشنامه خود شفقتی فرم بلند استفاده شد. یافته ها: نتایج حاکی از آن است که در مجموع بین تمامی خرده مقیاس های میزان خشم با بخشایشگری همبستگی معکوس و بین خرده مقیاس های خودشفقتی با بخشایشگری همبستگی مستقیم معناداری وجود دارند، همچنین مولفه ی انزوا (19/0)، احساس مشترک انسانی (30/0)، مهربانی با خود (32/0) وکینه توزی (34/0) توان پیش بینی بخشایشگری را دارا می باشند. نتیجه گیری: به طور کلی بخشایشگری تحت تاثیر مولفه های هیجانی می باشد و تلوحیات کاربردی بسیاری در حیطه های درمانی و آموزشی در مراکز نگهداری کودکان کم توان ذهنی می تواند داشته باشد.
اثربخشی بازی درمانی گروهی بر بهبود روابط بین فردی و پذیرش اجتماعی در دانش آموزان با آسیب شنوایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثر بازی درمانی گروهی بر بهبود روابط بین فردی و پذیرش اجتماعی در دانش آموزان با آسیب شنوایی انجام شد. روش پژوهش آزمایشی از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان با آسیب شنوایی دختر کلاس های چهارم تا ششم شاغل به تحصیل در مدارس استثنایی شهرستان رشت در سال تحصیلی 94-1393 بودند. از این دانش آموزان نمونه ای به حجم 30 نفر به روش تصادفی ساده انتخاب شد و به صورت تصادفی در گروه های آزمایش و گواه جایدهی شدند. برنامه مداخله بازی درمانی گروهی به مدت 12 جلسه 45 دقیقه ای برای شرکت کنندگان گروه آزمایشی اجرا شد، درحالی که شرکت کنندگان گروه گواه چنین مداخله ای را دریافت نکردند. هر دو گروه در پیش آزمون و پس آزمون با پرسشنامه های روابط بین همسالان والتر دبلیو هادسون و مقبولیت اجتماعی فورد و رابین ارزیابی شدند. نتایج آزمون t، تفاوت میانگین پیش آزمون با پس آزمون متغیر روابط بین فردی را نشان داد. همچنین نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که بازی درمانی گروهی بر بهبود روابط بین فردی و افزایش پذیرش اجتماعی دانش آموزان با آسیب شنوایی تأثیر دارد. بنابراین در آموزش دانش آموزان با آسیب شنوایی، بازی و بازی درمانی باید به عنوان یکی از محورهای اصلی توان بخشی توسط متخصصان و معلمان در نظر گرفته شود.