مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
هماهنگی حرکتی
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی تاثیر روش مداخله ای تحریک حسی وحرکتی بر بهبود هماهنگی حرکتی (جهتیابی و تشخیص جوانب حرکتی)، در کودکان کم توان ذهنی آموزش پذیر با اختلال هماهنگی رشدی بود. روش پژوهش از نوع آزمایشی و طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه این پژوهش شامل تمامی دانشآموزان کم توان ذهنی آموزش پذیر شهر اصفهان در مقطع ابتدایی بودند که به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای تعداد 30 دانشآموز با اختلال هماهنگی حرکتی با استفاده از نسخه فارسی سیاهه اختلال هماهنگی رشد حرکتی غربال شدند و سپس به روش تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایش جاگماری شدند. ابزار این پژوهش مقیاس رشد حرکتی لینکنن- اوزرتسکی و سیاهه اختلال هماهنگی رشد حرکتی بود. . داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. روش مداخلهای تحریک حسی و حرکتی بر بهبود هماهنگی حرکتی این کودکان مؤثر بود (0001/0p<). نتایج این پژوهش نشان داد که روش مداخلهای تحریک حسی و حرکتی در بهبود هماهنگی حرکتی دانشآموزان کم توان ذهنی آموزش پذیر با اختلال هماهنگی رشدی مؤثر بوده، بنابراین استفاده از این روش به عنوان روشی در بهبود و توان بخشی این اختلال در این افراد پیشنهاد میشود.
تأثیر سطوح مختلف فعالیت شناختی بر هماهنگی حرکتی درون فردی و بین فردی تکواندوکاران (پومسه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هماهنگی جزء مهم اجرای موفقیت آمیز حرکات در زندگی روزمره و فعالیت های ورزشی است. هدف از تحقیق حاضر بررسی تأثیر سطوح مختلف فعالیت شناختی بر هماهنگی حرکتی درون فردی و بین فردی تکواندوکاران (پومسه) بود. جامعه آماری تحقیق حاضر پومسه روهای مرد شهر تهران بودند که از این بین 30 پومسه رو انفرادی و30 پومسه رو تیمی با دامنه سنی 17تا 30 سال انتخاب شدند و به صورت نمونه در دسترس در سه گروه کنترل، فعالیت شناختی ساده و فعالیت شناختی دشوار قرار گرفتند.گروه کنترل فقط تکلیف هماهنگی حرکتی و گروه شناختی تکلیف دوگانه را انجام دادند. نتایج آزمون تحلیل واریانس یکراهه برای هماهنگی حرکتی دودستی (003/0P=) و دوپایی (04/0P=) در فاکتور زمان کل حرکت (سرعت) و برای هماهنگی حرکتی بین فردی (02/0P=) در فاکتور درصد خطا (دقت) تفاوت معناداری را بین گروه ها نشان داد که با بررسی دوبه دوی گروه ها مشخص شد، گروه فعالیت شناختی ساده (003/0P=) و دشوار (001/0P=) در هماهنگی حرکتی دودستی و گروه فعالیت شناختی دشوار در هماهنگی حرکتی دوپایی (02/0P=) و بین فردی (01/0P=) عملکرد بهتری نسبت به گروه کنترل داشتند. پیشنهاد می شود در کنار فعالیت های بدنی استفاده از فعالیت هایی با سطح دشواری بالا نیز مدنظر قرار گیرد.
تأثیر تمرینات ثبات مرکزی بر مهارت های بنیادی کودکان با اختلال بینایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اختلال بینایی به عنوان یک محدودیت فردی، می تواند موجب عدم ادراک بینایی کافی شده، و بر همه جنبه های رشد کودک تأثیر بگذارد. بنابراین هدف از تحقیق حاضر بررسی اثر یک دوره تمرینات ثبات مرکزی بر مهارت های بنیادی در پسران کودک کم بینا بود. تعداد 30 کودک کم بینا با دامنه سنی 7-5 سال، با استفاده از نمونه های در دسترس انتخاب و پس از انجام پیش آزمون اولریخ به صورت تصادفی به دو گروه تمرینات ثبات مرکزی و فعالیت های معمول روزانه تقسیم شدند. گروه آزمایش به مدت 16 جلسه و هر جلسه 45 دقیقه در تمرینات ثبات مرکزی شرکت کردند. گروه کنترل در این مدت فعالیت های روزانه خود را اجرا کردند. نتایج حاصل از آزمون تحلیل واریانس مرکب 2*2 و آزمون تعقیبی بنفرونی نشان داد تفاوت معناداری بین نمره های دو گروه وجود دارد، به صورتی که آزمودنی های گروه تمرینات ثبات مرکزی عملکرد بهتری در تمامی خرده مقیاس های جابه جایی نسبت به گروه کنترل داشتند (05/0P
اثر یک دوره برنامه دوساهو بر تبحر حرکتی کودکان با سندرم داون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رفتار حرکتی تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲۸
113 - 128
حوزه های تخصصی:
هدف مطالعه حاضر، بررسی تأثیر 20 جلسه برنامه دوساهو بر تبحر حرکتی کودکان با سندرم داون بود. روش پژوهش نیمه تجربی و ازنوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود. تعداد 24 کودک با سندرم داون در مرکز توان بخشی در شهر جوانرود، با میانگین سنی 19/3 ± 21/8 و با روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. سپس، نمونه های سندرم داون به صورت تصادفی به دو گروه 10 نفری تجربی و کنترل تقسیم شدند. گروه آزمایش در 20 جلسه 45 دقیقه ای به صورت انفرادی در برنامه دوساهو شرکت کردند. پس از اتمام جلسات مداخله، پس آزمون اجرا شد. برای تحلیل داده ها از روش آماری توصیفی و تحلیل کوواریانس چندمتغیره استفاده شد. نتایج کوواریانس درباره خرده مقیاس های تبحر ادراکی- حرکتی نشان داد که تفاوت معناداری بین میزان خرده مقیاس های تعادل، قدرت، هماهنگی، سرعت، دقت و زمان واکنش نمونه ها در دو گروه کنترل و آزمایش وجود دارد. با توجه به اینکه اثر آموزش دوساهو بر تبحر حرکتی کودکان با سندرم داون تأیید شد، به نظر می رسد که لازم است بسته های آموزشی و کارگاه هایی با هدف مهارت آموزی برای معلمان، روان شناسان و مددکاران که با جامعه کودکان سندرم داون سروکار دارند، طراحی و برگزار شود.
تأثیر هشت هفته تمرینات حس عمقی بر هماهنگی حرکتی کودکان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر هشت هفته تمرینات حس عمقی بر هماهنگی حرکتی کودکان مبتلابه اختلال طیف اوتیسم مدارس شهر شیراز بود. روش پژوهش از نوع شبه آزمایشی و طرح یک گروهه با مراحل اندازه گیری بود. شرکت کنندگان 16 نفر از کودکان 5 تا 12 سال با میانگین سنی 21/2±62/8 بودند که با توجه به نتایج حاصل از خرده آزمون های برنینکس- اوزرتسکی به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل همگن شدند. آزمودنی های گروه آزمایش به صورت انفرادی تمرینات حس عمقی را به مدت 24 جلسه در حالیکه گروه کنترل نیز به صورت انفرادی با همان تعداد جلسات، تمرینات معمول کاردرمانی را انجام دادند. بعد از اتمام دوره تمرین، پس آزمون برای هر دو گروه اجرا شد؛ نتایج حاصل نشان داد که در همه خرده مقیاس های هماهنگی حرکتی: پگبورد، انداختن سکه در جعبه با دست برتر و دست غیر برتر، نخ کردن مهره ها، چیدن مکعب ها روی هم، پرتاب توپ به هدف و دریافت توپ تفاوت معناداری بین گروه ها وجود داشت. با توجه به بررسی و ارزیابی های انجام شده در این پژوهش و معنادار شدن هماهنگی حرکتی درنتیجه تغییرات به وجود آمده در سیستم پردازشی و سیستم های حسی-حرکتی این افراد، می توان این نتیجه گیری را کرد که تمرینات حس عمقی موجب بهبود هماهنگی حرکتی در کودکان اوتیسم شده است.
بررسی تفاوت های تغییرپذیری حرکتی و نرمی حرکت در تکلیف دسترسی و چنگ زدن در کودکان و بزرگسالان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دسترسی و چنگ زدن از اساسی ترین مهارت های بنیادی انسان است. هدف از این تحقیق بررسی تفاوت های تغییرپذیری حرکتی و نرمی حرکت در حرکت دسترسی و چنگ زدن در کودکان و بزرگسالان بود. به این منظور 60 کودک 8 تا 13 ساله به شش گروه تقسیم شدند. تکلیف مورد استفاده شامل دسترسی و گرفتن مکعب با ابعاد 6/3 سانتی متر مکعب بود که گرفتن کف دستی را برای همه کودکان فراهم می کرد. افراد باید با دست برتر مکعب را می گرفتند و آن را نزدیک ناحیه دهان می آوردند. علاوه بر این یک گروه بزرگسال نیز در این تحقیق شرکت کردند (میانگین سنی=2/1± 24 سال). شرکت کنندگان 10 کوشش را اجرا می کردند که متغیرهای کینماتیک شامل میانگین مربعات جرک، جرک بدون بعد، دامنه حرکت مفصل آرنج و تغییرپذیری در الگوی هماهنگی محاسبه شد. به منظور تحلیل داده ها در هر متغیر از طرح تحلیل واریانس یکراهه استفاده شد. نتایج نشان داد که در متغیر میانگین مربعات جرک و جرک بدون بعد گروه های سیزده ساله نیز تفاوت معنا داری با افراد بزرگسال دارند. در متغیر دامنه حرکت مفصل آرنج و همچنین تغییرپذیری در الگوی حرکتی نشان داده شد که گروه های هشت و نه ساله تفاوت معنا داری با سایر گروه ها دارند، اما تفاوتی بین سایر گروه ها وجود نداشت. به طور کلی نتایج نشان داد که رشد فرایند دسترسی و چنگ زدن به اوایل کودکی منحصر نمی شود. این نتایج با توجه به رشد کنترل حرکتی و همچنین اکتساب ناهمزمان متغیرهای کینماتیک در فرایند یادگیری مهارت حرکتی توجیه شدند.
تاثیر تمرینات ادراکی- حرکتی در ترکیب با بازخورد بر زمان واکنش و هماهنگی حرکتی کودکان با اختلال هماهنگی رشدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: یکی از مشکلات عمده کودکان با اختلال هماهنگی رشدی، یادگیری مهارت های حرکتی است. هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر تمرینات ادراکی- حرکتی در ترکیب با بازخورد بر زمان واکنش و هماهنگی حرکتی کودکان با اختلال هماهنگی رشدی بود. روش: این پژوهش از نوع نیمه تجربی بود. 30 کودک با اختلال هماهنگی رشدی به صورت تصادفی به سه گروه خودکنترل، آزمونگر کنترل و کنترل تقسیم شدند. در پیش آزمون، هماهنگی حرکتی و زمان واکنش شرکت کنندگان به ترتیب با آزمون های لینکن اوزرتسکی و زمان واکنش کل بدن ارزیابی شد. سپس گروه های تجربی به مدت 24 جلسه و هر جلسه 60 دقیقه پروتکل تمرینات را انجام دادند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های کلموگروف- اسمیرنوف، لوین، باکس، تحلیل کوواریانس و آزمون تعقیبی توکی استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که در متغیرهای هماهنگی حرکتی و زمان واکنش هم در تمرین (به ترتیب 004/0 P= ، 000/0 P= ) و هم در گروه (به ترتیب 003/0 P= ، 001/0 P= ) اثرات معناداری وجود داشت(05/0 P≤ ). نتایج آزمون تعقیبی نشان داد که بین گروه خود کنترل و آزمونگر کنترل با گروه کنترل در هر دو مولفه زمان واکنش و هماهنگی حرکتی تفاوت معناداری وجود دارد. همچنین در مقایسه بین دو گروه خودکنترل و آزمونگر کنترل در هر دو مولفه زمان واکنش و هماهنگی حرکتی تفاوت معناداری وجود داشت(05/ P≤ ). نتیجه گیری: بنابراین یافته های مطالعه حاضر نشان می دهد که تمرینات ادراکی- حرکتی در ترکیب با بازخورد و به ویژه باز خورد خود کنترل در مقایسه با تمرین صرف می تواند سبب عملکرد هماهنگی حرکتی و زمان واکنش بهتر کودکان با اختلال هماهنگی رشدی شود.
نقش هماهنگی حرکتی در پیش بینی کارکردهای اجرایی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دوره ابتدایی
منبع:
علوم حرکتی و رفتاری سال چهارم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
29 - 37
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: کارکردهای اجرایی به عنوان بالاترین سطح از عملکرد شناختی برای فعالیت های ذهنی و رفتار هدفمند ضروری است. علاوه براین، نقش فعالیت های جسمانی و تمرینات هماهنگی در ایجاد تفاوت های عصب شناختی مورد توجه قرار گرفته است. هدف از این پژوهش، پیش بینی کارکردهای اجرایی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دوره ابتدایی در ارتباط با هماهنگی حرکتی بود. روش شناسی: روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود و به صورت میدانی اجرا شد. جامعه آماری پژوهش شامل دانش آموزان دوره ابتدایی (12-7 ساله) شهرستان سرپل ذهاب بود که از بین آنها 150 آزمودنی (88 پسر و 62 دختر) با رعایت ملاک های ورود یعنی مشارکت داوطلبانه، عدم سابقه آسیب و بیماری، و عدم تکرار پایه تحصیلی به صورت هدفمند از چهار مدرسه انتخاب شدند. داده های مربوط به هماهنگی حرکتی، کارکردهای اجرایی و وضعیت پیشرفت تحصیلی دانش آموزان به ترتیب با استفاده از آزمون تبحر حرکتی برونینکز-اوزرتسکی، پرسشنامه رفتاری کارکردهای اجرایی بریف و کارنامه تحصیلی دانش آموزان جمع آوری شد و سپس با استفاده از تحلیل رگرسیون بررسی گردید. هماهنگی حرکتی به عنوان متغیر پیش بین و متغیرهای کارکردهای اجرایی و پیشرفت تحصیلی به عنوان ملاک درنظر گرفته شدند. نتایج: نتایج نشان داد که بین هماهنگی حرکتی با کارکردهای اجرایی و پیشرفت تحصیلی ارتباط معناداری وجود ندارد (05/0<P). نتیجه گیری: می توان گفت که هماهنگی حرکتی به عنوان یک عامل پیش بینی کننده کارکردهای اجرایی و پیشرفت تحصیلی محسوب نمی شود و نقش چندان مهمی در آنها ندارد.
ثأثیر تمرین عصبی- روانی دلاکاتو بر تبحرحرکتی دانش آموزان فلج مغزی اسپاستیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عصب روانشناسی سال هشتم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۳۰)
29 - 36
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از مطالعه حاضر، بررسی تاثیر تمرینات عصبی- روانی دلاکاتو بر هماهنگی دانش آموزان فلج مغزی اسپاستیک بود. روش پژوهش، نیمه تجربی با طرح پیش و پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه مورد مطالعه دانش آموزان مدرسه گل ها ویژه فلج مغزی بودند. روش: شرکت کنندگان در این پژوهش، 16 نفر دانش آموز فلج مغزی اسپاستیک رده سنی 7 تا 10 سال بودند که بعد از پیش آزمون به طور تصادفی در دو گروه تجربی و کنترل قرار گرفتند. گروه تجربی به مدت 6 هفته تمرینات دلاکاتو را انجام دادند. روش اعمال متغیر مستقل در گروه تجربی شامل 4 مرحله خزیدن، چهار دست و پا رفتن، چرخش سر، پرتاب و دست کاری توپ بود. پروتکل تمرینی برای گروه تجربی در هر جلسه به صورت انفرادی در نظر گرفته شد در پایان 6 هفته از هردو گروه پس آزمون گرفته شد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوورایانس ارزیابی شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که در متغیر هماهنگی چشم-دست (0001/0=p ،47/84=f)، پرتاب کردن (001/0=p ،92/17=f) و دریافت کردن (0001/0=p ،33/63=f) بین دو گروه تجربی و کنترل تفاوت معنادار وجود دارد که با توجه به تفاوت میانگین ها، عملکرد گروه تجربی بهتر از گروه کنترل است. بحث: بطورکلی می توان بیان کرد که یک دوره مداخله 6 هفته ای تمرینات عصبی- روانی دلاکاتو بر تبحر حرکتی دانش آموزان فلج مغزی اسپاستیک اثربخش است.
رابطۀ عملکرد مهارت های هماهنگی حرکتی با توانایی همدلی شناختی و عاطفی کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روان شناسی ورزشی پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۵
1 - 18
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین عملکرد کودکان در مهارت های هماهنگی حرکتی با توانایی آن ها در همدلی شناختی و عاطفی صورت گرفت. شرکت کنندگان را 45 نفر از دانش آموزان 7 تا 9 ساله مدارس ابتدایی شهر تهران تشکیل دادند. مهارت های هماهنگی حرکتی با استفاده از مجموعه آزمون ارزیابی حرکت کودکان، ویرایش دوم و در سه حیطه چالاکی دست ها، هدف گیری و دریافت و نیز مهارت های تعادلی اندازه گیری شدند. همچنین از مقیاس همدلی گریفیت برای ارزیابی توانایی همدلی آزمودنی ها استفاده شد. نتایج رگرسیون تک متغیره و چندگانه نشان داد که چالاکی دست ها و تعادل به ترتیب با همدلی عاطفی و شناختی رابطه مستقیم و معنادار دارند و به ترتیب 7 و 11 درصد از واریانس آن ها را تبیین می نمایند. به علاوه، بدون کنترل متغیرهای دیگر، بین مهارت چالاکی دست ها و نمره کل همدلی رابطه مستقیم و معناداری مشاهده شد. ارزیابی و توجه به مهارت های هماهنگی حرکتی به ویژه مهارت های حرکتی ظریف در سنین کودکی برای پیشگیری از بروز اختلال در رشد مهارت های اجتماعی نظیر همدلی ضروری به نظر می رسند.