فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۶۱ تا ۲۸۰ مورد از کل ۴۸۳ مورد.
موقعیت های کاهش دهنده انگیزش، راهبردهای خود نظم ده و پیشرفت تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"هدف از این پژوهش، بررسى رابطه راهبردهاى خود نظم ده یادگیرى(براساس الگوى ولترز، 1998)و پیشرفت تحصیلى دانشجویان است.در این زمنیه، به سه پرسش تحقیقاتى پرداخته شد: 1.دانشجویان از چه نوع راهبردهایى براى خود نظم دهى به مشکلات انگیزشى استفاده مىکنند؟ 2.آیا استفاده از این راهبردها وابسته به موقعیتهاى آموزشى است؟3.رابطه خود نظم دهىهاى شناختى، فراشناختى، ارادى و پیشرفت تحصیلى چگونه است؟در این تحقیق، تعداد 184 داوطلب دانشجو(98 دختر و 86 پسر)ثبت نام شده، در سه گروه درس رشد که توسط یک مدرس ارایه مىگردید، شرکت نمودند.دانشجویان در چهار موقعیت مشکلزاى آموزشى که موجب کاهش انگیزش مىشود، قرار گرفتند.سپس از آنها خواسته شد تا راهبردهایى که آنها در موقعیتها به کار مىگیرند تا همچنان به تلاش خود ادامه دهند و موفق شوند را نام ببرند.
نتایج نشان داد که دانشجویان متناسب با نوع مشکل از راهبردهایى استفاده مىکنند که بتواند موجب خود نظم دهى یادگیرى آنان در آن موقعیت خاص گردد.نتایج همچنین نشان داد که انگیزشهاى درونى یا ذاتى به شکلى مثبت فرآیندهاى شناختى و پیشرفت تحصیلى را پیشبینى مىنمایند، در حالى که انگیزشهاى عملکردى رابطهاى منفى با هر دو عامل یاد شده دارد.از مجموع راهبردهاى شناختى و فراشناختى در دو سطح ساده و پیچیده، تنها راهبرد تمرین و تکرار بود که توانست پیشرفت تحصیلى را پیشبینى نماید.پژوهش در انتها با چند پیشنهاد آموزشى خاتمه مىیابد.
"
بررسی الگوی انگیزشی یادگیری ریاضی در دانش آموزان ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اعتباریابی مقدماتی مقیاس انگیزش پژوهشی در دانشجویان تحصیلات تکمیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف رواسازی مقیاس انگیزش پژوهشی انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه علوم پزشکی و دانشگاه فردوسی مشهد بود که در سال تحصیلی 91-1390 مشغول تحصیل بودند. از جامعه یاد شده، نمونه ای به حجم 280 دانشجوی تحصیلات تکمیلی دانشگاه علوم پزشکی و فردوسی مشهد انتخاب شد. برای جمع آوری داده ها از مقیاس ساخته شده انگیزش پژوهشی و مقیاس خودکارآمدی پژوهشی صالحی و همکاران (1391) استفاده شد. برای احراز پایایی از روش همسانی درونی و برای بررسی ساختار عاملی، از روش تحلیل عاملی استفاده شد. بر طبق نتایج تحلیل عاملی ساختار 3 عاملی انگیزش پژوهشی تأیید شد. همچنین نتایج نشان داد که انگیزش درونی و بیرونی پژوهشی با خودکارآمدی پژوهشی رابطه مثبت معناداری و با بی انگیزگی رابطه منفی معناداری دارد. ضرایب همسانی درونی آلفای کرونباخ برای خرده مقیاس های انگیزش درونی و بیرونی در انجام پژوهش و بی انگیزگی به ترتیب، 93/0، 86/0 و 76/0 به دست آمد. این نتایج نشان می دهد که آزمون روایی و پایایی مقبولی دارد. بنابراین، از مقیاس انگیزش پژوهشی، برای ارزشیابی انگیزش، علائق و نگرش های پژوهشی دانشجویان می توان استفاده کرد.
مدل علی پیش بینی پیشرفت تحصیلی دانشجویان آموزش مجازی: نقش باورهای هوشی، اهداف پیشرفت و هیجان های تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف پیش بینی پیشرفت تحصیلی بر اساس باورهای هوشی، اهداف پیشرفت و هیجان های تحصیلی در قالب مدل علی به روش تحلیل مسیر انجام شده است. روش: برای این منظور 231 نفر از دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه پیام نور استان فارس به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب و به پرسشنامه خودگزارشی متشکل از خرده مقیاس های باورهای هوشی (دوپی را و مارینه، 2005)، اهداف پیشرفت (میدلتن و میجلی(1997) و هیجان های تحصیلی (پکران و همکاران، 2005) پاسخ دادند. ضمنا معدل پایان ترم دانشجویان بعنوان شاخص پیشرفت تحصیلی منظور گردید. یافته ها: به طور کل ی نتایج پژوهش حاکی از اثرات غیر مستقیم و متفاوت باور هوشی ذاتی و افزایشی بر پیشرفت تحصیلی می باشد. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که باور هوشی افزایشی از طریق واسطه گری اهداف تبحری و هیجان های مثبت بر پیشرفت تحصیلی دارای اثر غیر مستقیم و مثبت و باور هوشی ذاتی از طریق واسطه گری اهداف اجتناب عملکرد، اهداف رویکرد عملکرد و هیجان های منفی بر پیشرفت تحصیلی دارای اثر غیر مستقیم و منفی می باشد. همچنین بر اساس نتایج اثر مستقیم باور هوشی ذاتی بر هیجان های منفی معنی دار می باشد در حالی که اثر مستقیم باور هوشی افزایشی بر هیجان های مثبت مورد تأیید قرار نگرفت.
بررسی همبستگی برخی از فاکتورهای پیش دانشگاهی با عملکرد تحصیلی و موفقیت دانشجویان پزشکی دانشگاه علوم پزشکی شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"مقاله حاضر به بررسی همبستگی برخی از فاکتورهای پیش دانشگاهی با عملکرد تحصیلی و موفقیت دانشجویان رشته پزشکی ورودی سال های 1365-1369 دانشگاه علوم پزشکی شیراز پرداخته است. از آنجایی که بررسی وضعیت تحصیلی دانشجویان پزشکی از اهمیت ویژه ای برخوردار است دقت نظر افکار عمومی، صاحب نظران و مسوولین ضرورت این بررسی را نمایان می سازد.
این پژوهش که با هدف بررسی همبستگی برخی فاکتورهای پیش دانشگاهی با عملکرد دانشجویان به روش گذشته نگر بر روی رونده 1012 نفر دانشجوی پزشکی انجام شده، عوامل مختلفی چون معدل دیپلم، سهمیه ها، معدل علوم پایه، فیزیوژاتولوژی و بالینی، تعداد ترم های مشروطی، امتحانات علوم پایه و جامعه پیش کارورزی و زمان فراغت از تحصیل را مورد بررسی قرار داده است.
یافته های حاصل از این پژوهش حاکی از این است که بین معدل دیپلم و نتایج امتحانات مقاطع مختلف تحصیلی نظیر علوم پایه، فیزیوپاتولوژی و بالینی همبستگی مثبت وجود داشته است و بین تعداد ترم های مشروطی و تعداد دفعات شرکت در امتحانات جامع علوم پایه و پیش کارورزی رابطه مستقیم و معنی دار وجود دارد. در پایان می توان نتیجه گرفت که معدل دیپلم می تواند معیار مناسبی جهت انتخاب دانشجو در رشته پزشکی باشد."
رابطه نگرش، اطلاعات کلامی و مهارت های ذهنی با پیشرفت تحصیلی درس علوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی روابط ساختاری بین مهارت های ذهنی، اطلاعات کلامی و نگرش نسبت به علوم با پیشرفت تحصیلی علوم دانش آموزان سوم راهنمایی صورت گرفت. تعداد 700 دانش آموز (350 پسر ، 350 دختر) از بین دانش آموزان سال سوم راهنمایی شهر تهران انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل آزمون محقق ساخته مهارت های ذهنی-اطلاعات کلامی و مقیاس نگرش سنج علوم آیکن (AASS) بوده است.نتایج پژوهش نشان داد که مولفه های مربوط به مهارت های ذهنی (یادگیری تمیز، یادگیری مفاهیم، یادگیری قواعد و حل مساله) از روابط پیش نیازی برخوردار بوده و نگرش دانش آموزان نسبت به علوم به طور معنادار از مفاهیم یاد گرفته شده و اطلاعات کلامی دانش آموزان تاثیر می پذیرد. نتایج بیانگر آن است که پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در درس علوم تحت تاثیر میزان اطلاعات کلامی و مهارت های حل مساله آنان بوده و نگرش دانش آموزان نسبت به علوم نقش اثرگذاری در پیش بینی پیشرفت تحصیلی آنان در این درس ندارد. به عبارت دیگر نتایج حاکی از آن است که مولفه های شناختی و مهارت های ذهنی و همچنین دانش کلامی حاصل شده در فرایند یادگیری تاثیر زیادی در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان ایفا نموده، به گونه ای که شاید بتوان تاثیر عوامل عاطفی و نگرشی را در مرتبه دوم و به عنوان منابع تعدیل کننده فرایند یادگیری مورد توجه قرار داد. نتایج، همچنین نشان داد که در فرایند یادگیری، دختران بیشتر از روش های حفظ مطالب و ذخیره سازی دانش و مهارت ها استفاده می کنند؛ در حالی که فرایند یادگیری پسران بیشتر از مهارت های مرتبط با استدلال و تفکر قیاسی تاثیر می پذیرد.
ارائه مدل پیش بینی پیشرفت تحصیلی زبان انگلیسی با تأکید بر نقش خودکارآمدی تحصیلی، درگیری شناختی، انگیزشی و رفتاری
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تعیین رابطه خودکارآمدی تحصیلی و پیشرفت تحصیلی با تأکید برنقش واسطه ای متغیر های درگیری شناختی، درگیری انگیزشی و رفتاری دانشجویان زبان انگلیسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد بندرعباس می باشد. برای این منظور با استفاده از فرمول کرجسی و مورگان و به روش تصادفی ساده، تعداد 230 از دانشجویان انتخاب شدند. پس از تحلیل پرسشنامه ، نتایج نشان داد که مدل با داده های این پژوهش، برازش مناسبی دارد و تأثیر مستقیم خودکارآمدی تحصیلی، درگیری عاطفی، درگیری شناختی و درگیری رفتاری بر پیشرفت تحصیلی تأیید شد. متغیر درگیری شناختی، نسبت به سایر متغیرهای بررسی شده در مدل، بیشترین اثر مستقیم را بر پیشـرفت تحـصیلی دارد. همچـنبن متغیر خـودکـارآمدی تحصیلی علاوه بر اثر مستقیم، از طریق متغیرهای واسطه ای درگیری عاطفی، درگیری شناختی و درگیری رفتاری، بر پیشرفت تحصیلی اثر غیر مستقیم دارد.
علاوه این نتایج نشان داد که، ضرایب مسیر در مدل دانشجویان دختر (خودکارآمدی تحصیلی، درگیری شناختی، انگیزشی و رفتاری با پیشرفت تحصیلی)؛ از لحاظ آماری معنادارتر از ضرایب مسیر مدل دانشجویان پسر است اما در سایر ضرایب مسیر بین مدل دانشجویان زبان انگلیسی دختر و پسر ، تفاوت معنیداری مشاهده نشد.
رابطه باورهای انگیزشی (خودکارآمدی، انگیزش تحصیلی، اضطراب آزمون) با عملکرد تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش، بررسی رابطه باورهای انگیزشی (خودکارآمدی، انگیزش تحصیلی، اضطراب آزمون) با عملکرد تحصیلی دانش آموزان مقطع راهنمایی (متوسطه اول) شهر اردبیل بود. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی است. در این پژوهش، 75 دانش آموز به صورت تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. برای بررسی متغیرهای پژوهش از مقیاس خودکارآمدی عمومی شرر و همکاران، مقیاس انگیزه پیشرفت (AMQ) هرمنس و مقیاس اضطراب امتحان اهواز استفاده شد. معدل کل دانش آموزان در ترم قبلی نیز به عنوان شاخص برای اندازه گیری عملکرد تحصیلی در نظر گرفته شد. تحلیل چند متغیری رگرسیون نشان داد، متغیرهای انگیزش تحصیلی (001/0> P)، خودکارآمدی (001/0> P) و اضطراب آزمون (05/0> P) به ترتیب پیش بین های معناداری برای عملکرد تحصیلی هستند. همچنین بین خودکارآمدی، انگیزش تحصیلی و اضطراب آزمون ضریب همبستگی معناداری به دست آمد. به نظر محققان شایسته است معلمان و مربیان با فراهم آوردن شرایط مناسب برای افزایش انگیزش تحصیلی، رشد خودکارآمدی و تنظیم اضطراب آزمون به دانش آموزان فرصت بیشتری برای یادگیری فراهم آورند. همچنین توانمندسازی مشاورین مدارس در جهت تشخیص و ارائه خدمات روان شناختی از اهمیت اساسی برخوردار است. بنابراین نتایج حاصل می تواند تلویحات مهمی در زمینه آموزش و خدمات مشاوره ای دانش آموزان داشته باشد.
تاثیر تعلیم تفکر انتقادی بر رشد مهارت های اجتماعی دانشجویان علوم پزشکی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف: بسیاری از صاحب نظران معتقدند که آموزش تفکر انتقادی در فعالیت های اجتماعی و به خصوص تعاملات افراد موثر است. پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر آموزش تفکر انتقادی بر رشد مهارت های اجتماعی دانشجویان پزشکی انجام شد.
روش ها: این پژوهش شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون و پس آزمون در سال 1392 انجام شد. جامعه آماری پژوهش، کلیه دانشجویان پزشکی سال اول دانشگاه علوم پزشکی ارومیه بودند که از بین آنها 200 نفر (100 نفر برای گروه کنترل و 100 نفر برای گروه آزمایش) با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. میزان مهارت های اجتماعی دانشجویان از طریق پرسش نامه استانداردشده ﻣﺎﺗﺴﻮن در مراحل پیش آزمون و پس آزمون (بعد از آموزش تفکر انتقادی) مورد بررسی قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آنالیز کوواریانس یک طرفه انجام شد.
یافته ها: آموزش تفکر انتقادی بر افزایش مهار ت های اجتماعی مناسب (003/0=p)، کاهش مهارت های اجتماعی نامناسب (005/0=p)، کاهش تکانشی عمل کردن و سرکش بودن (002/0=p)، برتری طلبی (044/0=p) و افزایش رابطه با همسالان (0001/0=p) تاثیر معنی داری داشت.
نتیجه گیری: آموزش تفکر انتقادی بر رشد مهارت های اجتماعی دانشجویان پزشکی موثر است.
تأثیر نقشه مفهومی بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دوره متوسطه در درس فیزیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر تأثیر نقشه مفهومی بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دختر و پسر دوره متوسطه در درس فیزیک بررسی شده است. این پژوهش مشتمل بر دو بخش شبه آزمایشی و مطالعه موردی است. در بخش شبه آزمایشی، میزان اثربخشی ارائه و ساخت نقشه مفهومی بر پیشرفت تحصیلی فراگیران درس فیزیک مقطع متوسطه تعیین شده و در بخش دوم، با توجه به تأثیر معنی دار نقشه مفهومی در بررسی علت ها، مطالعه موردی با هدف بررسی تجارب استادان و دبیران در زمینه اثربخشی این روش تدریس در فرایند یاددهی-یادگیری انجام شده است. در بخش طرح شبه آزمایشی که از پیش آزمون و پس آزمون استفاده شده، شش کلاس درسی پایه دوم متوسطه در سه گروه کنترل، ارائه و ساخت (ترکیبی) و ارائه به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند. تفاوت این سه گروه در روش آموزشی آنها بوده است. در گروه های کنترل، آموزش به شیوه مرسوم، در گروه های ارائه و ساخت (ترکیبی)، در قالب نقشه مفهومی که دانش آموزان نیز خود نقشه های مفهومی مطالب تدریس شده را تهیه کردند و در گروه های ارائه، آموزش تنها در قالب نقشه مفهومی انجام شد. تأثیر این کاربندی بر پیشرفت تحصیلی فراگیران از طریق آزمون پیشرفت تحصیلی اندازه گیری شد. یافته های حاصل از تحلیل کوواریانس نشان داد نمره های دانش آموزان گروه های آزمایشی ترکیبی و معلم ساخته در پس آزمون بالاتر از گروه کنترل است (001/0p≤). بنابراین، آموزش به کمک نقشه مفهومی به افزایش نمره های پیشرفت تحصیلی دانش آموزان منجر شده است. نتیجه دیگر این پژوهش، این بود که هیچ کدام از گروه های دختران و پسران برتری مشخصی نسبت به هم نداشتند. همچنین، برای دستیابی به هدف دوم پژوهش، به توصیف تجربیات نه نفر از دبیران و استادان در خصوص اثربخشی ارائه نقشه مفهومی در فرایند یاددهی-یادگیری پرداخته شد. نمونه گیری از دبیران و استادان به روش نمونه گیری هدفمند و اطلاعات به صورت مصاحبه نیمه ساختاریافته گرد آوری شده است. یافته های حاصل از تجربیات استادان و دبیران در خصوص اثربخشی کاربرد نقشه مفهومی نیز در سه مضمون اصلی با عنوان «کل نگری»، «یادگیری خودنظم دهنده» و «رشد تفکر» و چندین مضمون فرعی خلاصه شد.
مدل علّی پیش بینی راهبردهای یادگیری خود تنظیمی دانشجویان دانشگاه پیام نور: نقش باورهای هوشی، خودکارآمدی تحصیلی و اهداف پیشرفت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی روابط بین متغیرهای باورهای هوشی، خودکارآمدی تحصیلی و اهداف پیشرفت با یکدیگر و نیز نقش آنها بر راهبردهای یادگیری خودتنظیمی(راهبردهای شناختی و فراشناختی) دانشجویان دانشگاه پیام نور در قالب مدل علّی و به روش تحلیل مسیر می باشد. به منظور آزمون فرضیه ها، نمونه ای شامل 600 نفر دانشجو از مراکز دانشگاه پیام نور کل کشور با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای و روش نمونه گیری طبقه ای بطور تصادفی انتخاب و به پرسشنامه خودگزارشی متشکل از خرده مقیاس های باورهای هوشی، اهداف پیشرفت و مقیاس خودکارآمدی تحصیلی و راهبردهای یادگیری خودتنظیمی از پرسشنامه راهبردهای انگیزشی برای یادگیری پاسخ دادند. نتایج حاکی از آن است که مدل علّی مفروض، پس از اصلاح از برازش مناسبی برخوردار بوده و متغیرهای پژوهش در مجموع 34 و 30 درصد از کل واریانس راهبردهای شناختی و فراشناختی را تبیین نمودند. بطور کلی، نتایج نشان داد که باورهای هوشی علاوه بر تأثیر مستقیم، به واسطه اهداف پیشرفت و خودکارآمدی تحصیلی، بر راهبردهای یادگیری خودتنظیمی دانشجویان تأثیر غیرمستقیم نیز دارند. یافته ها نشان داد که باورهای هوشی دانشجویان بخصوص باورهای هوشی افزایشی، می توانند از طریق واسطه گری اهداف پیشرفت و خودکارآمدی تحصیلی بر راهبردهای یادگیری خودتنظیمی فراگیران و نهایتاً عملکرد تحصیلی آنها موثر باشند. لذا، ضروری است که زمینه لازم جهت ارتقاء این باورها از طریق غنی تر کردن محیط زندگی و محیط یادگیری و آموزش فراهم گردد.