فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۵۶۱ تا ۲٬۵۸۰ مورد از کل ۴٬۴۲۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف: شواهد روزافزونی وجود دارد که در بیماران مبتلا به کمردرد مزمن، ترس از حرکت می تواند به اندازه شدت درد ناتوان کننده باشد. این مطالعه با هدف بررسی رابطه بین ترس از حرکت و شدت درد با ناتوانی جسمی در بیماران مبتلا به کمردرد مزمن و تأثیر عواملی چون سابقه کمردرد، سن و جنسیت بر این ارتباط صورت گرفت. روش بررسی: در این تحقیق تحلیلی و مقطعی، ۱۹۴ بیمار با سابقه کمردرد مزمن بیش از ۳ ماه، که در یک دوره چهار ماهه به هفت کلینیک شهر رشت مراجعه کرده بودند، به روش تمام شمار انتخاب و با استفاده از مقیاسهای درجهبندی عددی شدت درد، ناتوانی جسمانی رولند و موریس، ترس ازحرکت تمپا و پرسشنامه مشخصات جمعیتشناختی، اطلاعات لازم از آنها اخذ و با محاسبه ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره، تحت تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: ارتباط معناداری بین ناتوانی با ترس از حرکت، شدت درد و سن (۰/۰۰۱>P) و همچنین مدت ابتلا به کمردرد (۰/۰۳۶=P) وجود داشت که البته این روابط بین زنان و مردان متفاوت نبود. در مدل رگرسیون چند متغیره اجرا شده، ترس از حرکت و شدت درد، پیشبینیکنندههایی قوی برای ناتوانی بوده و تفاوتی بین آنها یافت نشد. سپس مدل پیش بینی با افزودن متغیرهای سن، جنسیت و مدت ابتلا انجام شد که ترس از حرکت و شدت درد در پیش بینی ناتوانی برتر از سایر متغیرها بودند. در میان ویژگیهای جمعیتشناختی تنها سن دارای ضریب بتای معناداری در پیشبینی ناتوانی جسمی بود (۰/۰۰۲=P). نتیجه گیری: ترس از حرکت، شدت درد و سن از عوامل مهم و مؤثر بر میزان ناتوانی ادراک شده در افراد مبتلا به کمردرد مزمن هستند. بنابراین جهت به حداقل رساندن ناتوانی، علاوه بر کاهش شدت درد، می توان به بیماران دچار ترس از حرکت، روش های درمانی را که بر کاهش این ترس تمرکز دارند پیشنهاد کرد.
رابطه بین نشخوار فکری و افسردگی در نمونه ای از دانشجویان ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نشخوارفکری به عنوان یکی از مهم ترین مؤلفه افسردگی شناخته شده است. از این رو، هدف این پژوهش معرفی نشخوار فکری در چارچوب نظریه سبک های پاسخ و پیامد های آن برای خلق غمگین و اختلال افسردگی بود. در این راستا، رابطه بین نشخوارفکری، افسردگی و اضطراب در نمونه ای از دانشجویان ایرانی نیز بررسی شد. شرکت کنندگان (تعداد = 119؛ 63% زن) به روش نمونه گیری تصادفی از میان دانشجویان دانشگاه فردوسی انتخاب شدند و پرسشنامه های افسردگی و اضطراب بِک و مقیاس پاسخ های نشخواری را کامل کردند. ضریب آلفای کرونباخ 88/0= به عنوان شاخصی از همسانی درونی برای مقیاس پاسخ های نشخواری، محاسبه شد. نتایج تحلیل رگرسیون سلسه مراتبی نشان داد که نشخوار فکری، پس از کنترل اثرات سن، جنس و میزان اضطراب، به طور معنی داری30% از تغییر در واریانس افسردگی را پیش بینی کرد. با وجود تفاوت های فرهنگی و اجتماعی، یافته های پیشین در مورد رابطه نشخوارفکری و افسردگی در نمونه ایرانی نیز تأیید شد. به علاوه، معلوم شد که نشخوارفکری می تواند میزان افسردگی را حتی پس از کنترل میزان اضطراب پیش بینی کنند که این یافته با توجه به نقش نشخوار فکری در اضطراب و علائم مختلط اضطراب ـ افسردگی، حایز اهمیت است. تلویحات درمانی در زمینه نشخوارفکری مورد بحث قرار گرفته است.
مقایسة وضعیت سلامت روان پدران و مادران کودکان کم توان ذهنی آموزش پذیر شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مطالعة حاضر، مقایسة وضعیت سلامت روان والدینِ دارای فرزند کم توان ذهنی آموزش پذیر و ابعاد مختلف آن شامل افسردگی، اضطراب، شکایت های جسمانی و اختلال در عملکرد اجتماعی می باشد. پژوهش حاضر، یک مطالعة پیمایشی بر روی 191 پدر و مادر دارای فرزند کم توان ذهنی آموزش پذیر (114= مادر و 77= پدر) است که فرزندان آن ها در 28 مدرسة استثنایی شهر مشهد در سال تحصیلی 88-1387 مشغول به تحصیل بودند. روش نمونه گیری، روش خوشه ای ـ تصادفی چند مرحله ای بود. پس از نمونه گیری، وضعیت سلامت روان آن ها به کمک پرسشنامة سلامت عمومی مورد ارزیابی قرار گرفت و مشخصات دموگرافیک آن ها نیز به کمک پرسشنامة محقق ساخته گردآوری شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی، آزمونt مستقل و آزمون غیرپارامتریک یومن ـ ویتنی به منظور مقایسة میانگین در دو گروه استفاده شد. از 191 پدر و مادر دارای فرزند کم توان ذهنی این مطالعه، تعداد مادران 114 نفر (6/59%) با میانگین سنی 38 و با دامنة سنی 25-58 سال و 2/62% آن ها بی سواد یا دارای سواد ابتدایی بودند و پدران 77 نفر (3/40%) با میانگین سنی 41 سال و دامنة سنی 28-60 سال و 8/42% بی سواد یا دارای سواد ابتدایی بودند. با توجه به نمرة میانگین سلامت روان برای کل والدین (4/29= با 7/11=SD)، تمام آن ها در سلامت روان مشکلات جدی داشتند؛ ولی تفاوت معناداری بین پدران و مادران این کودکان به لحاظ میزان اختلال در سلامت روان وجود نداشت و هر دو گروه به یک میزان از مشکلات سلامت روان رنج می بردند (05/0p
مقایسه سوگیری توجه نسبت به چهره های هیجانی در بیماران مبتلا به اضطراب اجتماعی، اضطراب منتشر و افراد عادی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
در دو دهه اخیر انبوهی از پژوهشهای بالینی انجام شده تا به فهم زیربناهای اصلی اختلال اضطراب اجتماعی کمکنمایند. نقش شناخت در ایجاد و تداوم بیماریهای اضطرابی، از دیرباز در کانون توجه قرار گرفته است. پژوهش حاضر با هدف مقایسه سوگیری توجه نسبت به چهرههای هیجانی در مبتلایان به اختلال اضطراب اجتماعی با بیماران مبتلا به اضطراب منتشر و افراد عادی انجام شد.
روش: این مطالعه علی- مقایسهای روی 15 نفر بیمار اضطراب اجتماعی، ١٠ نفر بیمار اضطراب منتشر و 2٠ نفر از افراد عادی که بهروش نمونهگیری در دسترس از بین مراجعان مراکز و درمانگاههای روانپزشکی شهر شیراز در سال 1388 انجام شد. آزمودنیها چهرهها را با الگوی تکلیف کامپیوتری در دو حالت هیجانی مثبت و منفی از بین چهرههای خنثی شناسایی نمودند. دادهها با استفاده از روش تحلیل واریانس با اندازهگیریهای مکرر با نرمافزار SPSS 17 تجزیه و تحلیل شد.
یافتهها: مبتلایان به اضطراب اجتماعی در مقایسه با افراد عادی، در تشخیص چهرههای مثبت روگردانی بیشتر و در تشخیص چهرههای منفی سوگیری بیشتری نشان دادند. تعداد چهرههای ارایهشده برحسب نوع چهره، تفاوتهای معنیداری در تمایز بین نوع چهرهها و زمان واکنش ایجاد نمود.
نتیجهگیری: مبتلایان به اضطراب اجتماعی چهرههای حاوی لبخند را بهعنوان محرکتهدیدکننده تفسیر نموده و از آنها اجتناب میکنند، بنابراین بهعنوان راهکاری اجتنابی، محل صحیح چهرههای منفی را در مقایسه با چهرههای مثبت، بیشتر تشخیص می دهند.
آلکسی تایمیا وابعاد آن با افسردگی و اضطراب در اختلالات روان پزشکی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه:آلکسی تایمیا به معنای ناتوانی در ابراز هیجانات است که در طیف وسیعی از اختلالات روان پزشکی و پزشکی گزارش می گردد. در این پژوهش ارتباط آلکسی تایمیا و ابعاد آن با افسردگی و اضطراب در بیماران روان پزشکی بررسی شده است.
روش کار:این مطالعه از نوع توصیفی همبستگی است. در این پژوهش 81 بیمار (62 زن و 19 مرد) از بین بیماران مراجعه کننده به یکی از درمانگاه های روان پزشکی دولتی در شهر اصفهان در سال 1387 در طی 5 ماه انتخاب شده و با استفاده از مقیاس آلکسی تایمیای تورنتو و معیار بیمارستانی اضطراب و افسردگی مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده های پژوهش به کمک روش های آماری توصیفی، ضریب همبستگی و رگرسیون تحلیل شدند.
یافته ها:نتایج حاصل از ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که بین آلکسی تایمیا و دو بعد دشواری در شناسایی احساسات و دشواری در توصیف احساسات آن با افسردگی و اضطراب همبستگی مثبت و معنی داری وجود دارد(به ترتیب با 001/0=P و 014/0=P) در حالی که همبستگی بین بعد تمرکز بر تجارب بیرونی با افسردگی و اضطراب معنی
دار نبود (96/0=P). نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون نشان داد که آلکسی تایمیا و ابعاد آن توانایی پیش بینی تغییرات مربوط به افسردگی و اضطراب را ندارند.
نتیجه گیری:یافته های این پژوهش بر وجود رابطه ی بین آلکسی تایمیا و ابعاد آن با افسردگی و اضطراب تاکید دارد. بین دو بعد دشواری در شناسایی احساسات و دشواری در توصیف احساسات آلکسی تایمیا با افسردگی و اضطراب ارتباط وجود دارد.
نقش خودکار آمدی تحصیلی و اهداف پیشرفت در تنیدگی، اضطراب و افسردگی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
مشکلات ارتباطی سالمندان مبتلا به آلزایمر و مراقبت کنندگان اصلی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقایسه میزان پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دبستانی دیرآموز و عادی شهر زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
مقابله با رنج
اثر مداخلات عصب روان شناختی بر بهبود عملکرد تحصیلی کودکان دچار ناتوانی های یادگیری ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: بررسی اثر مداخلات عصب روان شناختی بر بهبود عملکرد تحصیلی کودکان دچار ناتوانی های یادگیری ریاضی.
روش: جامعه آماری پژوهش را دانش آموزان پسر سوم دبستان (سال تحصیلی 89– 88) با ناتوانی های یادگیری ریاضی تشکیل می-دادند. برای اجرای این پژوهش، 30 کودک دچار ناتوانی یادگیری ریاضی به شیوه نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله-ای انتخاب و با روش تصادفی در دو گروه آزمایشی (15 نفر) و شاهد (15 نفر) جای داده شدند. برای گروه آزمایش مداخلات عصب روان شناختی انجام شد. ابزارهای پژوهش آزمون عصب روان شناختی نپسی، مقیاس هوش کودکان وکسلر، آزمون اران کی مت و آزمون عملکرد تحصیلی ریاضی بود. داده ها با روش آماری تحلیل کواریانس تجزیه و تحلیل شد.
یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که مداخلات عصب روان شناختی بر عملکرد تحصیلی این دانش آموزان تاثیر دارد.
نتیجه گیری: مداخلات عصب روان شناختی همانند مهارت های زیربنایی یادگیری ریاضی می تواند رویکردی مؤثر در درمان ناتوانی های یادگیری ریاضی باشد.
اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر کاهش نگرش ناکارآمد و افکار خودآیند افسرده دانشگاه اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی الگوی مصرف مواد در معتادان شهرستان ارومیه
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر به منظور بررسی الگوی مصرف در بیماران سوء مصرف کننده مواد و با هدف شناسایی انواع مواد و ارایه راه کارهایی برای پیشگیری از سوء مصرف مواد صورت گرفت. روش: این مطالعه تحلیلی-توصیفی به روش گذشته نگر انجام شد. با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای تعداد پرونده های 461 نفر از بیماران مراجعه کننده به مراکز درمانی اقامت اجباری سلامت محور، مرکز کاهش آسیب های اجتماعی، درمانگاه سرپایی دولتی و درمانگاه ترک اعتیاد خصوصی که در سه ماهه اول سال 1391 پذیرش شده بودند مورد بررسی قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد 8/54 درصد بین سنین 30-21 سالگی قرار دارند، 48درصد از بیماران در سنین 30-21 مصرف مواد را شروع کرده اند، 49درصد بیماران کمتر از 10 سال اعتیاد دارند، 6/60درصد از بیماران در ابتدا تریاک مصرف کرده اند، 8/53درصد بیماران رفتار پرخطر داشته اند، 1/44درصد بیماران در حال حاضر هروئین و 3/38درصد آنها شیشه مصرف می کنند. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که ماده مخدر هروئین و شیشه بیشترین تعداد مصرف کنندگان را به خود اختصاص داده اند. بنابراین، با توجه به نتایج این مطالعه لزوم توجه جدی تر به پیشگیری و درمان علمی تر با بهره گیری بیشتر از درمان های روانشناختی ضروری به نظر می رسد.
مقایسه سبکهای هویتیابی نوجوانان با یا بدون سوء مصرف مواد
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش، بررسی نقش سبکهای هویتیابی در رفتار سوء مصرف مواد افراد مراجعهکننده به مراکز ترک اعتیاد و مراکز گذری درمان اعتیاد شهر تهران و مقایسه آن با گروه بدون سوء مصرف مواد است. روش: پژوهش حاضر یک طرح علی-مقایسه ای بود و در آن 100 نفر سوء مصرف کننده مواد، با 100 نفر افراد بدون سوء مصرف مواد مقایسه شدند. روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای بوده و دو گروه به لحاظ سن با یکدیگر همتا شده بودند. پرسشنامه سبکهای هویتیابی برزونسکی در نمونه های انتخابی اجرا شد. یافته ها: یافته ها نشان داد افراد سوء مصرف کننده مواد، نمرات بالاتری در سبک هویتیابی هنجاری و سردرگم/ اجتنابی داشتند، در حالی که افراد بدون سوء مصرف مواد بیشتر دارای سبک هویتیابی اطلاعاتی بودند. نتیجه گیری: با انواع اقدامات مداخله ای ـ آموزشی میتوان والدین و افرادی که در تربیت و شکل گیری هویت فرد تاثیر دارند را برای جلوگیری از شکل گیری سبکهای هویتی که زمینه را برای ابتلاء به سوء مصرف مواد در نوجوانان فراهم میکند، تجهیز کرد.
مقایسه راهبردهای مقابله ای و سبک های شخصیتی در دانشجویان افسرده و غیر افسرده(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
" مقدمه: این پژوهش بهمنظور مقایسه راهبردهای مقابلهای با سبکهای شخصیتی در دانشجویان افسرده و غیرافسرده ساکن در خوابگاه انجام شد.روش: 215 دانشجوی دختر ساکن در خوابگاههای دانشگاه علوم پزشکی ایران به شیوه نمونهگیری خوشهای تصادفی انتخاب شدند. پرسشنامههای راهبردهای مقابلهای بیلینگز و موس، سبکهای شخصیتی نئو و مقیاس افسردگی بک در آنها به اجرا درآمد. دادهها با استفاده از تحلیل واریانس و رگرسیون خطی تجزیه و تحلیل شدند.
یافتهها: دانشجویان افسرده در مقایسه با دانشجویان غیرافسرده از راهبرد حل مساله، ارزیابی شناختی و مهار جسمانی بیشتری استفاده کردند؛ از طرفی، دانشجویان افسرده در مقایسه با غیرافسرده از نظر ویژگیهای شخصیتی با هم تفاوت معنیداری نشان دادند.
نتیجهگیری: بین راهبردهای مقابله و ویژگیهای شخصیتی رواننژندی، برونگرایی و باز بودن به تجربهها با افسردگی رابطه وجود دارد."
شناخت درمانی هیپنوتیزمی
حوزههای تخصصی: