فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۴۶۱ تا ۲٬۴۸۰ مورد از کل ۴٬۴۲۱ مورد.
تاثیر زوج درمانی شناختی در کاهش میزان افسردگی و افزایش رضایت زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: زوج درمانی شناختی یکی از انواع درمان های متداول در کاهش مشکلات روان شناختی ازجمله افسردگی و بازسازی شناختی زوج ها در بین درمانگران و مشاوران خانواده است. هدف این پژوهش تاثیر زوج درمانی شناختی در کاهش میزان افسردگی و افزایش رضایت زناشویی در زوج های مراجعه کننده به مرکز مشاوره خانواده و مداخله در مجتمع بهزیستی فیاض بخش شهر اهواز بود.
روش: در این پژوهش 20 زوج زن و مرد از بین زوج مراجعه کننده به مرکز مشاوره فوق به صورت تصادفی ساده برگزیده شدند و بعد آنها به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل واگذار شدند. قبل از انجام مداخله ی آزمایشی (زوج درمانی شناختی) میزان افسردگی و رضایت زناشویی زوج ها در گروه های آزمایش و کنترل اندازه گیری شد. در مرحله ی بعد گروه تحت درمان 8 جلسه تحت زوج درمانی شناختی قرار گرفت و نه گروه کنترل. همچنین زوج های گروه آزمایش و کنترل دوباره دو هفته بعد از پایان آخرین جلسه ی درمانی، از لحاظ میزان افسردگی و رضایت زناشویی (پس آزمون) مورد سنجش قرار گرفتند.
یافته ها: تفاضل میانگین نمره های پیش آزمون و پس آزمون با استفاده از آزمون تی-تست نشان داد که بین زوج های تحت زوج درمانی شناختی (گروه آزمایش) و زوج های بدون درمان (گروه کنترل) از لحاظ میزان افسردگی و رضایت زناشویی تفاوت معنادار وجود دارد (کاهش میزان افسردگی و افزایش رضایت زناشویی در زوج درمانی شناختی). همچنین میزان بهبودی و افزایش متغیرهای افسردگی و رضایت زناشویی در گروه آزمایش به طور نسبی 30/59% و 92/67% بود.
نتیجه گیری: بر اساس یافته ها می توان نتیجه گیری کرد که روان شناسان و مشاوران خانواده می توانند از روش زوج درمانی شناختی برای کاهش افسردگی و افزایش رضایت زناشویی زوج ها استفاده نمایند
ارتباط ابعاد آلکسی تایمیا با افسردگی و اضطراب در مبتلایان به اختلالات گوارشی عملکردی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: آلکسی تایمیا یا مهار هیجانی، عامل خطر ساز مهمی برای اختلالات روان تنی از جمله بیماری های گوارشی است. هدف اصلی این پژوهش، بررسی ارتباط ابعاد آلکسی تایمیا با افسردگی و اضطراب در مبتلایان به اختلالات گوارشی عملکردی (Functional Gastrointestinal Disorders یا FGID) است.
مواد و روش ها: این مطالعه توصیفی- تحلیلی به روش همبستگی بود. در این پژوهش 129 نفر بیمار مبتلا به FGID از بین بیماران مراجعه کننده به درمانگاه گوارش بیمارستان نور اصفهان (طی 5 ماه در سال 1387) انتخاب شدند و با استفاده از مقیاس آلکسی تایمیای تورنتو، معیار بیمارستانی اضطراب و افسردگی و مقیاس شدت علایم گوارشی مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده های پژوهش با روش های آماری توصیفی، ضریب همبستگی Pearson و رگرسیون تجزیه و تحلیل گردید.
یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که از سه بعد آلکسی تایمیا، تنها بین بعد دشواری در شناسایی احساسات با افسردگی، اضطراب و شدت علایم گوارشی در بیماران مبتلا به اختلالات گوارشی عملکردی همبستگی مثبت و معنیداری وجود دارد و این بعد پیش بینی کنندهی تغییرات مربوط به افسردگی، اضطراب و شدت علایم گوارشی است.
نتیجه گیری: این مطالعه نشان دهنده نقش آلکسی تایمیا به ویژه بعد دشواری در شناسایی احساسات و پردازش شناختی ادراک هیجانی آن در درک و فهم بهتر آسیب شناسی روانی اختلالات گوارشی عملکردی است. بنابراین ارزیابی و توجه به آن به عنوان یک عامل مؤثر در فرایند درمان این بیماران ضروری به نظر می رسد.
نقش باورهای غیرمنطقی، ادراکات خودکارآمدی و حمایت اجتماعی در عود اختلال سوءمصرف مواد
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف تعیین نقش سیستم باورهای غیرمنطقی، ادراکات خودکارآمدی و شبکه حمایت اجتماعی در پیش بینی عود و عدم عود سوء مصرف مواد و مقایسه تفاوت این دو گروه در متغیرهای مذکور به انجام رسید. روش: به این منظور 100 نفر از کسانی که عود مکرر داشتند و 100 نفر از کسانی که عود نداشتند به صورت نمونه گیری در دسترس از سازمان بازپروری و توانبخشی شهر تبریز انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه های باورهای غیرمنطقی آلبرت الیس، خودکارآمدی شرر و حمایت اجتماعی واکس استفاده شد. یافته ها: نتایج به دست آمده نشان دادند که بین دو گروه دارای عود و بدون عود، در باورهای غیرمنطقی، ادراکات خودکارآمدی و حمایت اجتماعی، تفاوت معنا داری وجود دارد. نتیجه گیری: نتایج تحقیق تلویحات کاربردی در کلینیکهای ترک اعتیاد دارد.
بررسی اثر بخشی درمان شناختی مبتنی بر فن خودگویی در کاهش میزان هراس اجتماعی و تصحیح تعابیر مربوط به خود و دیگران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به منظور بررسی اثربخشی درمان شناختی مبتنی بر فن خود گویی بر کاهش میزان هراس اجتماعی و تصحیح تعابیر مربوط به خود و دیگران صورت گرفته است. گروه نمونه 8 نفر زن از 16 نفر زن ومرد مبتلا به هراس اجتماعی بودند که از میان 27 نفر مراجعه کننده شاکی از اضطراب به یک مرکز مشاوره دولتی انتخاب شدندو با استفاده از ابزار تشخیصی (SPIN) و ملاکهای تشخیصی DSM-IV تعیین شده بودند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه هراس اجتماعی و پرسشنامه تعبیررویدادهای های مربوط به خود و دیگران استفاده شد.تجزیه و تحلیل آماری داده ها نشان داد اگر چه درمان شناختی مبتنی بر فن خودگوئی بر کاهش میزان هراس اجتماعی مؤثر است اما در تصحیح تعبیر رویدادهای مربوط به خود و دیگران اثر معنادار نداشته است.
توانایی برنامه ریزی و سازمان دهی در کودکان مبتلا به اختلال نارسایی توجه/فزون کنشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژ وهش حاضر مقایسة عملکرد کودکان مبتلا به اختلالADHD و کودکان عادی در آزمون های برنامه ریزی است. بدین منظور، 45 کودک مبتلا به اختلال نارسایی توجه/فزون کنشی 7 تا 12 سال شهر مشهد با استفاده از آزمون های SNAP،CBCL،TRF،CSI-4 و نیز مصاحبه بالینی شناسایی و در سه زیرریخت غلبه با نارسایی توجه، غلبه با فزون کنشی/تکانش گری و زیرریخت ترکیبی جای گرفتند. بدین ترتیب، در هر زیرریخت این اختلال 15 کودک مبتلا قرارگرفت. همچنین، 15 کودک عادی سنین 7 تا 12 سال نیز به عنوان گروه کنترل از طریق شیوة نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. به منظور اندازه گیری کنش اجرایی برنامه ریزی از آزمون برج لندن، آزمون مازهای پرتئوس و خرده آزمون مازهای وکسلر استفاده گردید. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون های آماری تحلیل واریانس چند متغیری(MANOVA)، تحلیل واریانس تک متغیری(ANOVA) و آزمون توکی نشان داد که کودکان مبتلا به این اختلال در مقایسه با گروه کنترل عملکرد ضعیف تری در آزمون های برنامه ریزی دارند. در بررسی عملکرد زیرریخت ها تفاوت معناداری بین آنها مشاهده نگردید، هرچند که عملکرد کودکان مبتلا به زیرریخت ترکیبی در این آزمون ها بهتر بود. در بررسی مؤلفه های مختلف آزمون برج لندن نیز تفاوت معناداری بین گروه کنترل و کودکان مبتلا به این اختلال در زمان کل آزمایش، زمان آزمایش، تعداد خطا و امتیاز کل به دست آمد. در مجموع، نتایج پژ وهش از ضعیف تر بودن توانایی برنامه ریزی و سازمان دهی کودکان مبتلا بهADHD حمایت کرد.
بررسی اثربخشی درمان کوتاه مدت متمرکز بر فراشناخت بر کاهش علائم اختلال هراس اجتماعی: مطالعه موردی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در این مطالعه، اثربخشی یک روش جدید درمانی برای اختلال هراس اجتماعی مورد بررسی قرار گرفت. بر اساس رویکرد فراشناختی، افکار و عقاید منفی در مورد خود اجتماعی، از سبک پردازش ایجاد شده به وسیله فراشناخت های فرد به وجود می آیند. بنابراین، درمان بر اصلاح سبک پردازش، قبل، در حین و بعد از رویارویی با موقعیت اجتماعی تمرکز می کند.
روش کار: در این تحقیق، طرح مطالعه موردی (1n=) با تکرار A-B همراه با خط پایه چندگانه و پیگیری سه ماهه به کار برده شد. نمونه مورد پژوهش از بین مراجعینی که از آبان ماه تا دیماه سال 1387 به مرکز مشاوره دانشگاه شیراز مراجعه نمودند، انتخاب گردید. وی تحت 8 جلسه درمان فراشناختی قرار گرفت. در این تحقیق، از مقیاس های فراشناخت هراس اجتماعی، ترس از ارزیابی منفی، اجتناب و آشفتگی اجتماعی و هراس اجتماعی استفاده شد. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل نگاره ای و تعیین درصد بهبودی استفاده گردید.
یافته ها: در پایان درمان، نتایج حاکی از تغییر معنادار بالینی و آماری در نمرات به دست آمده از همه مقیاس های خاص هراس اجتماعی در مورد این بیمار بود؛ ضمن این که این نتایج در پیگیری نیز حفظ شد.
نتیجه گیری: درمان فراشناختی می تواند درمانی اثربخش و کوتاه مدت برای اختلال هراس اجتماعی باشد. با توجه به بدیع بودن این تحقیق، پر واضح است که ارزیابی های بیشتری در این زمینه مورد نیاز است.
رابطه دوزبانگی و اختلال های گفتار وزبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عوامل متفاوتی در ایجاد یا تشدید اختلال های گفتار و زبان دخیل می باشند، دو زبانگی در کنار سایر عوامل می تواند چنین اختلالاتی را در افراد ایجاد نماید. دو زبانه بودن بدین معنا است که یک فرد یا مجموعه ای از افراد در یک جامعه زبانی از بیش از یک زبان در امر ارتباط استفاده می کنند. تاثیر دو زبانگی بر گفتار و زبان از جمله ایجاد تاخیر در رشد طبیعی آنها در مطالعات زیادی مورد توجه قرار گرفته است و زمینه ساز ایجاد دو رویکرد درمانی (تک زبانه یا دو زبانه بودن) گردیده است که در زیر به آن پرداخته می شود .
چرا نمی خواهند بخوابند؟
تعاملهای اجتماعی و رفتار تکراری کودکان درخودمانده و عقب مانده ذهنی آموزش پذیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تشخیص افتراقی الگوهای رفتار تکراری قالبی و اجتماعی در کودکان با نیازهای ویژه بود. با استفاده از مصاحبه تجدیدنظرشده تشخیصی درخودماندگی (لرد و دیگران، 1994) در دو گروه درخودمانده (5 دختر و 11 پسر) و عقب مانده ذهنی آموزش پذیر (5 دختر و 11 پسر) در دامنه سنی 8 ـ6 سـال از مدارس استـثنایی انتخاب شدند. نتایج تحلیل واریانس چندمتغیری نشان دادند که میانگین نمره تخریب کیفی تعامل اجتماعی، ارتباطی و الگوهای رفتار تکراری قالبی در کودکان درخودمانده به گونه معناداری بیشتر از کودکان عقب مانده ذهنی آموزش پذیر است. استلزامها براساس تشخیصهای افتراقی کودکان استثنایی بحث شد.
مقایسه تاثیر روشهای درمان رفتاری ـ شناختی و رفتاری ـ فراشناختی در درمان بیماران مبتلا به اختلال وسواس ـ اجبار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف این پژوهش بررسی میزان اثربخشی درمان شناختی و فراشناختی در درمان بیماران مبتلا به اختلال وسواس- اجبار بوده است.
روش: روش این پژوهش شبه آزمایشی بود و در آن از طرح پیش آزمون- پس آزمون استفاده شده است. گروه های آزمایشی شامل دو گروه رفتاری- شناختی (18n=) و رفتاری- فراشناختی (11n=) بودند. مداخله های رفتاری- شناختی و رفتاری- فراشناختی روی دو گروه آزمایشی انجام و سپس بیماران توسط پرسشنامه وسواس فکری- عملی مادزلی (MOCI) مورد ارزیابی قرار گرفتند.
یافته ها: اندازه اثر درمان رفتاری- شناختی برابر 6/1 و اندازه اثر درمان رفتاری- فراشناختی برابر 4/1 به دست آمد که نشان دهنده میزان تاثیر زیاد درمانی هر دو گروه است. اما در مقایسه نتایج دو گروه با روش تحلیل کواریانس تفاوت معنی داری به دست نیامد.
نتیجه گیری: مطابق یافته های این پژوهش تمرکز درمان روی تحریفات شناختی و باورهای فراشناخت هر دو منجر به کاهش علائم وسواس- اجبار در بیماران OCD می شود و میزان تاثیر دو روش رفتاری- شناختی و رفتاری- فراشناختی تفاوت معنی داری با یکدیگر ندارد.
گروه درمانگری شناختی ـ هستی نگر و شناخت درمانگری آموزش محور در بیماران مبتلا به سرطان سینه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف مقایسه دو روش مداخله شناخت درمانگری آموزش محور (فری، 1999) و گروه درمانگری شناختی ـ هستی نگر (کی سان و دیگران، 1997) در بهبود مشکلات روانی زنان افسرده مبتلا به سرطان سینه اجرا شد. چهل زن (20 تا 65 ساله) افسرده مبتلا به سرطان سینه به دو گـروه آزمایشی و یک گروه گواه تقسیم شدند. گروه نمونه سابقه بیماری روان پزشکی قبل از ابتلا به سرطان نداشتند و در زمان اجرای پژوهش میانگین نمره افسردگی آنها براساس آزمون افسردگی تجدیدنظر شده بک (بک، استیر و براون، 1996) از متوسط بالاتر بود. هر سه گروه به پرسشنامه های افسردگی تجدیدنظر شده بک (1996)، امید (میلر و پاورز، 1988)، حرمت خود (پوپ و مک هیل، 1988) و کیفیت زندگی (آرنسون و دیگران، 1993) قبل و بعد از اجرای درمانگری که در قالب 12 جلسه 90 دقیقه ای به صورت هفتگی اجرا شد، پاسخ دادند. نتایج تحلیل کوواریانس چندمتغیری نشان دادند که میانگین افسردگی در گروه درمانگری شناختی ـ هستی نگر کمتر و میانگین امیدواری آنها به گونه معناداری بیشتر از میانگین گروه شناخت درمانگری آموزش محور بود. بین میانگینهای حرمت خود و کیفیت زندگی در دو گروه درمانگری تفاوت معنادار به دست نیامد. میانگین هر چهار متغیر در دو گروه آزمایشی تفاوت معنادار با گروه گواه داشت. نتایج براساس نظریه های زیربنایی دو روش درمانگری و طرح مداخله مورد بحث قرار گرفت.
بررسی و ارزیابی واژه های القاکننده ولع مصرف، در سوءمصرف کنندگان مت آمفتامین فارسی زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: ولع مصرف، هسته اصلی مصرف مواد است و مت آمفتامین شیشه، یک ماده محرک رایج در ایران است که در مواجهه با نشانه های مصرف، ولع شدیدی ایجاد می کند. هدف اصلی این مطالعه، طراحی و ساخت ابزار سنجش ولع مصرف القاشده کلامی، در سوءمصرف کنندگان مت آمفتامین است.
روش: در این مطالعه، ابتدا 15 سوءمصرف کننده، واژه هایی را که خواندن یا شنیدن آنها در ایشان ولع مصرف ایجاد می کرد، مشخص کردند. در مرحله بعد، این واژه ها که 133 عدد و در هفت طبقه مواد، وسایل مرتبط، ابزار، مکان ها، عملکردها، خلقیات، عواطف و اشخاص دسته بندی شده بودند، همراه با 16 کلمه خنثی، در قالب یک پرسشنامه لیکرتی پنج درجه ای، در اختیار 30 آزمودنی که به صورت تصادفی و بر اساس معیار تشخیصی DSM-IV-TR برای وابستگی به مت آمفتامین، از کلینیک مرکز ملی مطالعات اعتیاد ایران انتخاب شده بودند، قرار داده شدند. ابتدا اطلاعات جمعیت-شناختی و نیم رخ مصرف مت آمفتامین آزمودنی ها بر اساس مقیاس شدت اعتیاد- فرم لایت جمع آوری و سپس قدرت القاکنندگی این واژه ها ارزیابی شد. پس از آن، داده ها به وسیله نرم افزار آماری SPSS-16، با استفاده از شاخص های توصیفی آنالیز آماری شد.
یافته ها: واژه های شیشه، مواد و جنس، پول، لوله شیشه ای و کیف پول، پایپ، فندک و زرورق، محل تهیه مواد، خانه مجردی و اتاق مصرف، دیدن دوستان، بحث خانوادگی، تحریک جنسی، وسوسه، عصبانیت و افسردگی و در نهایت هم مصرف، فروشنده شیشه و همبازی، بیشترین اثر القایی ولع مصرف را نشان دادند. به این ترتیب، فهرست واژه گان طراحی شد. سپس به منظور ارزیابی انحراف توجه و سنجش ولع مصرف، 24 واژه مؤثر، در چهار گروه شش واژه ای و دو گروه خنثی، برای استفاده در آزمون استروپ اعتیاد و نیز برنامه کامپیوتری سنجش انحراف توجه معرفی شد.
نتیجه گیری: ابزارهای بومی سنجش ولع مصرف، می توانند علاوه بر ایجاد امکان پژوهش در این حوزه، در طراحی و اجرای مداخلات روان شناختی پیشگیری از عود به کار روند. در این مطالعه، مجموعه ای از این واژگان و توانمندی آنها معرفی و تحلیل شد.