فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۶۰۱ تا ۲٬۶۲۰ مورد از کل ۴٬۴۲۱ مورد.
مقایسه اثربخشی درمان شناختی رفتاری، مواجهه سازی و جلوگیری از پاسخ و فلئوکزتین در بهبود مبتلایان به اختلال وسواسی-اجباری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، مقایسه میزان اثربخشی رفتار درمانی شناختی، مواجهه سازی و جلوگیری از پاسخ و فلئوکزتین در بیماران وسواسی- اجباری است. این بررسی از نوع آزمایشی بود. آزمودنی های پژوهش را 59 نفر بیمار وسواسی- اجباری که به صورت جایگزینی تصادفی در چهار گروه رفتار درمانی شناختی، مواجهه سازی و جلوگیری از پاسخ، فلئوکزتین و لیست انتظار جای داده شده بودند، تشکیل می دادند. آزمودنی های چهار گروه از نظر متغیرهایی چون سن، جنس، سطح تحصیلات و وضیعت تاهل همتاسازی شده بودند. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه های وسواسی- اجباری مادزلی، افسردگی بک و اضطراب بک استفاده شد. نمره های به دست آمده از ارزیابی ها در سه مرحله (پیش آزمون، پس آزمون ودو ماه بعد از پس آزمون ) به کمک آزمون های آماری تحلیل واریانس چند متغیره یک راهه و آزمون تعقیبی«تی» توکی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که در کاهش علائم وسواسی، رفتار درمانی شناختی مؤثرتر از فلئوکزتین در هر دو دوره کوتاه مدت (05/0=P) و بلند مدت (01/0=P) است. همچنین بین رفتار درمانی شناختی و گروه کنترل، این تفاوت در کوتاه مدت و بلند مدت معنادار است (01/0)P. مواجههسازی و جلوگیری از پاسخ فقط در بلند مدت مؤثرتر از فلئوگزتین است (05/0=P) و بین مواجهه سازی وجلوگیری ازپاسخ و گروه کنترل، این تفاوت در کوتاه مدت وبلند مدت معنادار است (01/0=P)، اما این تفاوت بین فلئوکزتین و گروه کنترل فقط در کوتاه مدت معنادار است (05/0=P). در کاهش علائم افسردگی بیماران وسواسی هم فلئوکزتین اثر درمانی بیش تری نسبت به رفتار درمانی شناختی در کوتاه مدت وبلند مدت (05/0)P و همچنین نسبت به مواجهه سازی و جلوگیری ازپاسخ درکوتاه مدت (01/0=P) و بلند مدت (05/0=P) دارد. همچنین بین فلئوکزتین و گروه کنترل، این تفاوت درکوتاهمدت (01/0=P) و بلند مدت (05/0=P) معنادار است. بر پایه یافته های این پژوهش نتیجه گرفته می شود که رفتار درمانی شناختی و مواجهه سازی و جلوگیری از پاسخ در کاهش علائم وسواسی بیماران وسواسی- اجباری و فلئوکزتین هم در کاهش سطح افسردگی این بیماران اثر درمانی عمده دارند. همچنین رفتار درمانی شناختی و مواجهه سازی و جلوگیری از پاسخ در طولانیمدت بیش تر از فلئوکزتین اثرهای درمانی خود را حفظ می کند.
مدیریت زمان : یادگیری استفاده از برنامه ریزی روزانه در افراد دارای اختلال نارسایی توجه،بیش فعالی
اختلال آسپرگر
میزان شروع مشکلات رفتاری دانش آموزان مقطع ابتدایی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان شیوع اختلالات رفتاری در میان دانش آموزان مقطع ابتدایی در شهر تهران انجام شده است. روش: در این پژوهش 1407 دانش آموز مقطع ابتدایی در پایه های تحصیلی اول تا پنجم، با روش نمونه گیری خوشه ای از مناطق مختلف شهر تهران، انتخاب شده اند. ابزار اندازه گیری اختلالات رفتاری در این پژوهش، سیاهه رفتار کودک آخن باخ- فرم معلم بود که دارای 11 خرده مقیاس است. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داده است که میزان شیوع اختلالات رفتاری براساس طبقه بندی بالینی در مقیاس نظام مبتنی بر تجربه 3/20 درصد در طبقه بالینی و 8/5 درصد در طبقه مرزی است. در طبقه بالینی، بیشترین فراوانی به اختلالات درونی سازی و کمترین فراوانی به اختلالات اضطرابی اختصاص دارد. در طبقه مرزی نیز بیشترین فراوانی به افسردگی و کمترین فراوانی به مشکلات تفکر اختصاص دارد. نتیجه گیری: درصد بالایی از مشکلات رفتاری در دانش آموزان وجود دارد که نیازمند طراحی برنامه های آموزشی و مداخلات روان شناختی است.
تاثیر همایندی صفات شخصیت اسکیزوتایپی مثبت و منفی بر پیامد درمانی انواع فرعی اختلال وسواس فکری - عملی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: شخصیت اسکیزوتایپی با پاسخ درمانی ضعیف در اختلال وسواس فکری - عملی همراه است. تحقیقات به طور مکرر عوامل مثبت و منفی اسکیزوتایپی را نشان داده اند. هدف پژوهش، بررسی تاثیر همایندی ابعاد مختلف صفات شخصیت اسکیزوتایپی در پیامد درمانی انواع فرعی وسواس فکری - عملی بود. روش: این مطالعه به روش شبه آزمایشی طراحی شد. نمونه ای به حجم 30 نفر از بین مبتلایان به اختلال وسواس فکری - عملی به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و در سه گروه خالص، با علایم مثبت شخصیت اسکیزوتایپی و با علایم منفی شخصیت اسکیزوتایپی به طور داوطلبانه تحت درمان شناختی رفتاری قرار گرفتند. نمونه ها با مقیاس شخصیت اسکیزوتایپی STA و پرسشنامه شخصیت اسکیزوتایپی فرم کوتاه SPQ - B مورد آزمون قرار گرفت و داده ها با روش های آماری تحلیل کواریانس چند متغیره تحلیل شد. یافته ها: میزان کاهش علایم در گروه ها متفاوت بود (6.64، 5.71، 8.05 و F=6.01، P<0.01) و افزایش نمرات در نشانه شناسی مثبت شخصیت اسکیزوتایپی شاخص پیش بینی پیامد درمانی ضعیف در اختلال وسواس فکری – عملی می باشد. همچنین، بین گروه اختلال وسواس فکری – عملی خالص و گروه اختلال وسواس فکری – عملی با نشانه شناسی منفی شخصیت اسکیزوتایپی تفاوتی در کاهش نشانه های وسواس فکری – عملی بر اساس عامل های فرعی اختلال مشاهده نشد. بحث و نتیجه گیری: ابعاد مثبت و منفی شخصیت اسکیزوتایپی تاثیرات متفاوتی در پیش آگهی وسواس فکری – عملی بر اساس عامل های فرعی این اختلال دارند. بر اساس یافته های این پژوهش، همایندی صفات مثبت (و نه منفی) شخصیت اسکیزوتایپی با پاسخ درمانی ضعیف در اختلال فکری – عملی همراه است.
تاثیرآموزش مهارت های فرزندپروری به مادران پسران دبستانی مبتلا به اختلالات برونی سازی شده بر سلامت روانی و شیوه های تربیتی آن ها(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
"
مقدمه: اختلالات برونی سازی شده جزو اختلالات دوران کودکی هستند و پژوهش حاضر جهت بررسی تاثیر آموزش رفتاری والدین بر شیوه های تربیتی و سلامت روانی مادران کودکان مبتلا به این اختلالات انجام شده است.روش کار: تحقیق حاضر یک مطالعه ی شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه شاهد است که جامعه ی آماری آن دانش آموزان پسر 7 تا 10 ساله ی شهر تبریز بوده اند. 32 نفر از مادران کودکان مبتلا به اختلالات برونی سازی شده که دارای شیوه ی فرزندپروری ناکارآمد بوده (16 نفر مستبدانه و 16 نفر سهل گیرانه) و نیز در پرسش نامه ی سلامت عمومی نمره ای برابر یا بالاتر از نقطه ی برش 23 داشتند، انتخاب و به تصادف به دو گروه آزمون و شاهد تقسیم شدند. پس از مداخله ی آموزشی بر روی گروه آزمون شیوه های فرزندپروری و سلامت روانی مادران دو گروه مجددا ارزیابی و نتایج توسط آزمون یومن ویتنی تحلیل گردیدند. یافته ها: مقایسه ی نتایج نشان داد که شیوه ی فرزندپروری مستبدانه (02/0=P) و سهل گیرانه (02/0=P) در مادران گروه آزمون کاهش و در مقابل شیوه ی فرزندپروری مقتدرانه (04/0=P) افزایش یافته است. هم چنین نمره ی کلی سلامت روانی، افزایش (000/0=P) و نمره ی زیر مقیاس های نشانه های جسمانی (001/0=P)، اضطراب و بی خوابی (02/0=P) و افسردگی (01/0=P) در مادران گروه آزمون پس از مداخله به صورت معنی داری کاهش یافت ولی در مورد زیر مقیاس نارساکنش وری اجتماعی تفاوت معنی داری حاصل نشد (14/0=P).نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاکی از موثر بودن آموزش رفتاری والدین در تغییر شیوه های تربیتی و بهبود سلامت روانی مادران کودکان مبتلا به اختلالات برونی سازی شده است و با آموزش برنامه های تصحیح شیوه ی فرزندپروری می توان گام موثری در کاهش مشکلات رفتاری کودکان مبتلا به اختلالات برونی سازی شده و بهبود سلامت روانی مادران این کودکان برداشت.
"
ابعاد مشکلات شخصی - ارتباطی زنان دارای همسر معتاد: چشم اندازی به برنامه توانبخشی همسران مبتلایان به اعتیاد
حوزههای تخصصی:
طرح مساله: اعتیاد به صورت مستقیم و غیر مستقیم از طریق وابسته نمودن فرد به مصرف مواد مخدر، تزلزل بنیادهای اخلاقی را در پی دارد که از جمله این پیامدها افزایش جرم ، جنایت و خشونت است. بی شک قربانیان این مشکلات در درجه اول افراد خانواده و نزدیکان مبتلایان است که آن ها را خواسته یا ناخواسته با این پیامد ها مواجه می سازد.
روش: پژوهش حاضر در چارچوب مطالعات پس رویدادی و به صورت مقطعی با هدف تعیین آسیبهای شخصی – ارتباطی زنانی که همسران آن ها مبتلا به اختلال وابستگی به مواد بودند از طریق فراهم ساختن امکان مقایسه آن ها با زنانی که همسرانشان هیچگونه ابتلایی به اعتیاد نداشتند انجام شد. آزمودنیهای پژوهش را 186 زن دارای همسر معتاد(با میانگین سنی 36 و انحراف معیار 9 سال) ،یعنی همسر کسانی که به دلیل مصرف مواد حداقل یک بار تحت درمان اعتیاد قرار گرفته و به منظور دریافت کمکهای حرفه ای(آذرماه الی ااسفند ماه1386) به مراکز درمان سرپایی اعتیاد شهر تهران مراجعه کرده بودند و 173 زن دارای همسر غیر معتاد(با میانگین سنی 35 و انحراف معیار 8 سال) از بین زنان اقوام،همسایگان و دوستان گروه مورد تشکیل می دادند.آزمودنیهای هر دو گروه برای ورود به مطالعه و اطمینان از مطابقت با ملاکهای ورود و خروج پژوهش مورد مصاحبه بالینی قرار گرفتند.
داده های پژوهش با استفاده از پرسشنامه نیمرخ مشکلات شخصی-ارتباطی(استراس و همکاران،1999 )، و پرسشنامه محقق ساخته برای برخی متغیر های دموگرافیک جمع آوری شد.
یافته ها: داده ها تفاوت دو گروه را در همه زیر مقیاسهای پرسشنامه نیمرخ مشکلات شخصی – ارتباطی به غیر از زیر مقیاس حسادت نشان داد. مقایسه مشکلات شخصی-ارتباطی دو گروه از طریق تحلیل نیمرخها نشانگر تفاوت دو گروه بود.به این معنی که مشکلات شخصی مانند نشانگان ویژگیهای شخصیت ضد اجتماعی و مرزی ،نشانگان افسردگی و استرس ،احساس خصومت وگرایشات خشونت بار ، تجربه آزار و.مورد غفلت قرار داشتن به طور معنا دار در زنان دارای همسر معتاد بیشتر بود . همینطور برای مشکلات ارتباطی، تفاوت ها به وجود تعارض، آشفتگی ارتباطی، ضعف مدیریت خشم ،کنترل خود وتعهد ارتباطی(به ویژه با همسر)و اسناد منفی در گروه زنان دارای همسر معتاد حکایت داشت.
نتیجه گیری: زنان دارای همسر معتاد به گونه معنی داری از مشکلات شخصی و ارتباطی نیشتری در مقایسه با گروه شاهد رنج می بردند و هرگونه برنامه توانبخشی مبتنی بر خانواده و همسران مبتلایان به اعتیاد باید به ابعاد آسیب های شخصی – ارتباطی بویژه خشونت در روابط بین فردی و خانواده این افراد توجه داشته باشد.
مشکلات روانی- اجتماعی دختران نوجوان مبتلا به دیابت(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
چکیده مقدمه: دوره نوجوانی از آن جهت یکی از بحرانی ترین دوران زندگی فرد بشمار می رود که فرد در مرحله عبور از مرز کودکی به مرحله نوینی است که عمیق ترین تغییرات شخصیتی و فیزیولوژیک را به همراه دارد. اغلب نوجوانان مشکلات هیجانی، رفتاری و اجتماعی را تجربه می کنند. دیابت نوع 1 با ایجاد تغییرات دائمی در زندگی تاثیر منفی در کیفیت زندگی نوجوانان دارد. روش: در این مطالعه کیفی، تعداد 20 دختران نوجوان مبتلا به دیابت عضو انجمن دیابت آذربایجانغربی و مراجعه کننده به درمانگاههای دیابت شهر ارومیه با روش نمونه گیری مبتنی بر هدف مورد مطالعه قرار گرفتند. جمع آوری اطلاعات با استفاده از مصاحبه عمیق انفرادی و تشکیل گروههای متمرکز و تجزیه و تحلیل به روش تحلیل محتوای کیفی انجام شد. نتایج: هفت طبقه و محور مربوط به مشکلات روانی- اجنماعی از مفاهیم استخراج گردید. این مشکلات که مربوط به آینده، زندگی توام با دیابت، مراقبت و درمان، خانواده، جامعه، امور تحصیلی- آموزشی، تغذیه و فعالیت بودند، همانند مانع در برابر کنترل دیابت و زندگی مطلوب عمل می کردند. نتیجه گیری: با توجه به ویژه گی سنی نوجوانان و ماهیت مزمن بیماری و نگاه جامعه و خانواده به بیماری دیابت، ضروری است با مداخلات مناسب و اصلاح الگوهای سازگاری در این نوجوانان از مشکلات اجتماعی- روانی و بروز رفتارهای پاتولوژیک این نوجوانان آینده ساز جلوگیری شده و کیفیت زندگی آنها ارتقاء یابد.
تاثیر آموزش شناختی به خانواده ها در پیشرفت درمان بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش مشخص نمودن میزان پیشرفت درمان افراد مبتلا به اسکیزوفرنی از طریق آموزش به خانوادهها در راستای اصلاح افکار، باورها و نگرش های نادرست نسبت به این دسته از بیماران و افزایش اطلاعات آنان در برخورد صحیح و توقع درست از آنان است. روش تحقیق نیمه تجربی و متغیر مستقل 6 جلسه آموزش شناختی به خانواده افراد اسکیزوفرنیک و متغیر وابسته میزان پیشرفت درمان این بیماران بوده است.جامعه آماری این پژوهش افراد مبتلا به اسکیزوفرنی و خانواده آنان در شهرستان نجفآباد در سال 1384 بودند.
نمونه تحقیق 30 فرد اسکیزوفرنیک (به تشخیص پزشک متخصص) و خانواده های آنان بودند که به شیوه تصادفی ساده انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. ابزار تحقیق، مقیاس سنجش علائم مثبت و منفی اسکیزوفرنیا (تست پنس) بود. آلفای کرونباخ این تست 8/0 برآورد شد. نتایج این تحقیق نشان داد که آموزش شناختی به خانوادهها در پیشرفت درمان مبتلایان به اسکیزوفرنی مؤثر بوده است (01/0>P). هم چنین ابعاد شناختی یعنی افزایش اطلاعات و ارتقاء سطح آگاهی خانوادهها، اصلاح افکار، باورها و نگرش نادرست نسبت به این دسته از افراد در پیشرفت درمان آنان مؤثر بوده است (01/0>P).
بررسی میزان شیوع اختلال اضطراب منتشر در میان دانش آموزان پایه پنجم و اثربخشی روشهای خودگویی درونی و بیرونی بر کاهش آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اختلال اضطراب منتشر از اختلالات مهم در میان کودکان و نوجوانان است. این پژوهش با هدف تعیین میزان شیوع اختلال اضطراب منتشر در میان دانش آموزان پایه پنجم و همچنین بررسی اثر بخشی دو روش خود گویی بیرونی و درونی در کاهش آن انجام شد. لذا برای بررسی میزان شیوع آن در میان دانش آموزان پایه پنجم2000 نفر(1000 دختر و 1000 پسر)از این دانش آموزان انتخاب شدند و به آزمون خودسنجی سرند اضطراب کودکان (SCARED) و اختلالات هیجانی مرتبط با آن پاسخ دادند. نتایج نشان داد که شیوع این اختلال در میان دختران 08/11ودر میان پسران 4/9 درصد است و میان دو جنس از نظر شیوع تفاوت معنی داری وجود دارد ((p < 0/04..به منظور بررسی اثربخشی دو روش خود گویی درونی و بیرونی در کاهش این اختلال تعداد96 نفر از آزمودنی های دارای اختلال اضطراب منتشر به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب و در سه گروه خود گویی بیرونی، درونی و گروه گواه قرار داده شدند. سپس، با استفاده از دو روش خود گویی درونی و بیرونی هر کدام هشت جلسه و در هر جلسه به مدت یک ساعت آموزش دیدند. برای تجزیه و تحلیل فرضیه های پژوهش از آزمون t مستقل،تحلیل واریانس یک طرفه،آزمون توکی وتحلیل واریانس دو عاملی استفاده شد. نتایج نشان داد که روش خود گویی بیرونی به طور معنی دار بیشتر از روش خود گویی درونی در کاهش اضطراب مؤثر است و هر دو روش در مقایسه با گروه گواه اثر بخشی بهتری داشتند در میان دو جنس و اثر متقابل گروهها و جنسیت تفاوت معنی دار به دست نیامد.
تعیین خصوصیات شخصی معتادان مراجعه کننده به مراکز درمانی شهر تهران
حوزههای تخصصی:
طرح مساله: این پژوهش با هدف تعیین خصوصیات شخصیتی معتادین مراجعه کننده به مراکز درمانی شهر تهران در سال 1385 انجام شد.
روش : طرح پژوهشی حاضر از نوع پس رویدادی است. نوع مطالعه، پیمایش مقطعی است. جامعه آماری پژوهش شامل مردان معتاد به مواد مخدر مراکز خود معرف ترک و بازتوانی اعتیاد و شهر تهران بود. از میان این افراد 256 نفر به صورت در دسترس انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات شامل: 1) سیاهه شخصیتی مینه سوتا 2) پرسش نامه اطلاعات جمعیت شناختی که حاوی سؤالاتی در زمینه های فردی، خانوادگی، اجتماعی و اقتصادی معتادان بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده های به دست آمده از روش های آماری توصیفی و استنباطی استفاده شد در آمار توصیفی از جداول توزیع فراوانی مطلق و نسبی و درصد جداول یک بعدی و دو بعدی برحسب نوع و مشخصات داده ها استفاده شد. آمار استنباطی نیز شامل آزمون خیدو و فیشر بود و با استفاده از نرم افزار SPSS اندازه گیریها تحلیل شد.
یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که 1/19% معتادان بیکار، 38% مستاجر، 3/2% بیسواد، 5/60% مجرد و حدود 8/57% از آنان کمتر از 200 هزار تومان درآمد داشته اند.
میزان خطرپذیری معتادین براساس MMPI شامل 81/7% مانیا ، 12/28% Sc ، 5/12% پارانویا ، 98/33% ضد اجتماعی ، 5/12% هیستری ، 42/57% افسردگی و 26/22% خود بیمار پنداری در سطح نابهنجاری بوده و نشانه اختلال شخصیت است.
بحث و نتیجه گیری: مقادیر به دست آمده حاکی از عدم تاثیر بیکاری در گرایش به اعتیاد، وضعیت اقتصادی نسبتاً خوب و اکثر آنها باسواد بوده و نشان دهنده شکست نهادهای اجتماعی حمایتی جامعه است و همچنین چنانچه نمرات حاصل از MMPI در مراجعه کنندگان در میزان های D و PD و Sc بالا و میزان های L و K پایین باشد تشخیص افتراقی اعتیاد مدنظر بوده و خدمات درمانی و مشاوره ای پیش بینی میشود.
اثربخشی روش آموزش فرزندپروری مثبت بر کودکان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابلهای(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
" مقدمه: هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی روش آموزش فرزندپروری مثبت بر کاهش نشانههای کودکان 7- 6 ساله مبتلا به اختلال نافرمانی مقابلهای است.
روش: نمونهها از بین والدین 330 کودک مقطع پیشدبستانی و اول ابتدایی طی دو مرحله انتخاب شد. در مرحله اول، مادران کودکانی انتخاب شدند که در فهرست رفتاری کودک نمره آنها بالاتر از نقطه برش مواد اختلال نافرمانی مقابلهای بود. در مرحله بعد و بهمنظور انتخاب نهایی، تحت مصاحبه تشخیصی ساختیافته مبتنی بر ملاکهای DSM-IV-TR قرار گرفتند. مادرانی که وجود نشانههای اختلال در کودکان آنها توسط مصاحبه تشخیصی نیز تایید شد به عنوان نمونه اصلی پژوهش انتخاب شدند. در نهایت، 46 نفر انتخاب شده و در دو گروه کنترل و آزمایش قرار گرفتند. گروه آزمایش در جلسات گروهی آموزش فرزندپروری مثبت شرکت کردند و بر روی گروه کنترل مداخلهای صورت نگرفت.
یافتهها: تحلیل یافتهها مبتنی بر آزمون t برای گروههای مستقل نشان داد که کودکان مادران گروه آزمایش، در نشانههای بیاعتنایی مقابلهای کاهش معنیداری دارند.
نتیجهگیری: علیرغم وجود تفاوتهای فرهنگی اجتماعی میان گروه مورد بررسی نسبت به گروههای مورد بررسی در جوامع و فرهنگهای دیگر، نشانههای اختلال بیاعتنایی مقابلهای در کودکان مادران گروه آزمایش کاهش معنیداری را نشان داد. "
بررسی اثر موسیقی درمانی بر کاهش بی قراری در مبتلایان به آلزایمر ساکن در خانه های سالمندان شهرستان شهریار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف مطالعه حاضر، بررسی اثر موسیقی درمانی بر کاهش بی قراری بیماران آلزایمری و تعیین بهترین روش مداخله از بین چهار روش گوش دادن انفرادی به موسیقی مرجح، گوش دادن گروهی به موسیقی مرجح، گوش دادن گروهی به موسیقی غیرمرجح و آواز خواندن گروهی موسیقی مرجح است.
روش: برای انجام این پژوهش، از میان موارد معرفی شده از طرف سازمان بهزیستی شهریار، 26 آزمودنی با استفاده از ملاک های تشخیصی DSM-IV و آزمون MMSE به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به طور تصادفی در هر یک از گروه های شاهد (10 نفر) و آزمایشی (16 نفر و در هر یک از زیرگروه ها چهار نفر) قرار گرفتند. مداخله به صورت طرح نیمه تجربی پیش آزمون- پس آزمون با گروه شاهد انجام شد و برای تحلیل نتایج پرسشنامه بی قراری کوهن-منسفیلد (که مراقبان پر کرده بودند)، آزمون t مستقل و وابسته به کار رفت. آزمودنی ها به مدت یک ماه، هفته ای پنج روز و هر روز 30 تا 45 دقیقه تحت انواع روش های موسیقی درمانی یاد شده قرار گرفتند.
نتیجه گیری: نتایج حاکی از تاثیر انواع موسیقی درمانی بر کاهش بی قراری بیماران آلزایمری بود.
زبان پریشی، اختلالی شناختی: نگاهی تازه به حوزه ای بودن زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی این فرضیه است که آیا حوزه تواناییهای زبانی در ذهن مستقل و مجزا از سایر تواناییهای شناختی است و یا بین تواناییهای زبانی و تواناییهای شناختی غیرزبانی ارتباط وجود دارد. بدین منظور، ارتباط میان توانایی درک نحوی و توانایی پردازش توالیهای شناختی در بیماران مبتلا به زبان پریشی بروکا اندازهگیری شد.
روش: این پژوهش از نوع توصیفی – مقایسهای بود. ده بیمار زبان پریش بروکا از مراکز گفتاردرمانی دولتی تهران به صورت هدفمند انتخاب شدند و دو آزمون درک نحوی کاپلان و پردازش توالیهای شناختی للکوف در مورد آنها اجرا و نتایج دو آزمون مقایسه شد.
یافته ها: نتایج نشان دادند که بین توانایی درک بعضی از ساخت های نحوی و توانایی پردازش توالیهای شناختی این افراد ارتباط مستقیم وجود دارد (ضریب همبستگی=0 5/0). ناتوانی زبانپریشان بروکا در انتساب درست نقشهای معنایی، به اختلال شناختی کلیتری مربوط میشود که ناشی از ضایعه ساختهای عصبی مشترک در پردازش درک زبانی و توالی شناختی است.
نتیجه گیری: برخلاف نظریه حوزهای بودن زبان، تواناییهای زبانی انسان را نمیتوان به یک قوه مستقل در ذهن محدود کرد و باید پذیرفت که تواناییهای زبانی و مهارتهای شناختی غیرزبانی در تعامل با یکدیگرند.