فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۵۴۱ تا ۲٬۵۶۰ مورد از کل ۴٬۴۲۱ مورد.
علایم و ویژگی های افکار مزاحم ناخواسته در جمعیت بالینی و غیربالینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اخیراً بسیاری از روان شناسان بالینی و اجتماعی، با مطالعه های تجربی و عینی، به اثبات نقش «محتوا و مضمون» انواع افکار در تجارب ذهنی خودآگاه و ارتباط این دو و نیز نقش شیوه تفکر و تجزیه وتحلیل و برداشت فرد از محیط پیرامون در رفتار و هیجان پرداخته اند. در فرآیند خودآگاه ذهن افراد سالم، افکار منفی و ناخواسته گاهی با شدت معینی به وقوع می پیوندند و باعث ایجاد خلق منفی می شوند، ولی این افکار مزاحم که گاهی ناخوشایند هم هستند، معمولاً به ندرت اتفاق می افتند، قابل کنترل اند و می توانند به عنوان یک فکر جانشین مثبت در ذهن افراد سالم ظاهر شوند. وقوع این افکار در جامعه عادی متداول است. شباهت محتوا و مضمون افکار خودآگاه در جامعه بالینی و غیربالینی یکی از موضوع های مطرح در ادبیات اختلال های روان پزشکی (نقش افکار مزاحم و ناخواسته در افسردگی، بی خوابی، اضطراب فراگیر، وسواس، اختلال خورد و خوراک، روان پریشی ها و اختلالات جنسی) است. با توجه به موضوع های مطرح شده در ارتباط با نقش شناخت به عنوان یک عامل ویروسی و بیماری زا در اختلال های روان پزشکی، هدف مقاله تحلیلی حاضر، مرور مطالعه های اخیر درباره نقش افکار و فرآیند خودآگاه ذهن در جمعیت بالینی و غیربالینی است. بررسی روند مذکور ما را به شناسایی محتوا و مضمون افکار مزاحم و ناخواسته و ساز وکار شکل گیری آنها در جامعه بالینی رهنمون می سازد.
اثر بخشی گروه درمانی شناختی رفتاری با تاکید بر نگرش های ناکارآمد ویژه صرع بر کیفیت زندگی بیماران مبتلا به صرع مقاوم به دارو(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
بیماری صرع، پیامدهای جسمانی و روانی- اجتماعی بسیاری برای بیماران دارد. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی گروه درمانی شناختی رفتاری با تاکید بر نگرش های ناکارآمد ویژه صرع بر کیفیت زندگی بیماران مبتلا به صرع مقاوم به دارو صورت گرفت.
روش: بیست نفر بیمار مبتلا به تشنج مزمن و پاسخ ضعیف به دارو، به تصادف در دو گروه آزمایش (ده نفر) و گواه (ده نفر) قرار گرفتند. درمان شناختی- رفتاری طی هشت جلسه هفتگی با تاکید بر بازسازی شناختی، اصلاح تحریفات شناختی و آموزش تکنیکهای رفتاری برای گروه آزمایش به کار گرفته شد. مقیاس کیفیت زندگی در صرع به عنوانِ پیش آزمون، پس آزمون و در مرحله پیگیری برای هر دو گروه به کار برده شد. داده ها با روش تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: تحلیل ها نشان داد که میانگین نمرات کیفیت زندگی در گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل در مرحله پس آزمون و پیگیری افزایش معناداری داشته است.
نتیجه گیری: گروه درمانی شناختی- رفتاری با تمرکز بر نگرش های ناکارآمد ویژه بیماری صرع، به عنوان یکدرمان مکمل در زمینه بهبود کیفیت زندگی این بیماران، دارای کارایی قابل ملاحظه ای می باشد.
رابطه مذهب گرایی و عوامل جمعیت شناختی با سوء مصرف مواد در دانشجویان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
پ ژوهش حاضر با هدف بررسی رابطة مذهب گرایی و عوامل جمعیت شناختی با سوء مصرف مواد انجام شده است. همه دانشجویان دختر و پسر دانشگاه تهران که در سال تحصیلی 1388-1389 مشغول به تحصیل بوده اند، جامعة آماری این پژوهش را تشکیل میدهند. گروه نمونه، شامل 182 دانشجو بوده که با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شده اند. ابزار پژوهش «مقیاس مذهب گرایی، بسطامی و بهرامی احسان، 1387)» و «پرسش نامه رفتارهای پرخطر(نسخه 2007)» بوده است. ضریب پایایی مقیاس مذهب گرایی 96/0و ضریب پایایی پرسش نامه رفتار های پرخطر 67/0 به دست آمد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از ضرایب همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام انجام شده است. نتایج نشان میدهد. که بین دانشجویان دختر و پسر در متغیر های مذهب گرایی، مصرف سیگار، الکل و مواد مخدر تفاوت معنادار وجود داشته و همچنین مذهب گرایی با مصرف سیگار، الکل و مواد مخدر همبستگی منفی دارد. نتایج رگرسیون گام به گام مشخص کرد که جنسیّت، مذهب گرایی و تأهل حدود 144/0 از واریانس مصرف سیگار را تبیین میکنند. همچنین نتایج رگرسیون گام به گام مشخص کرد که جنسیّت و مذهب گرایی توانسته اند در دو گام به ترتیب حدود 146/0و 088/0 واریانس مصرف الکل و مواد مخدر را تبیین کنند.
آموزش مهارتهای شوخ طبعی و کاهش افسردگی در بیماران آسیب نخاعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش، اثربخشی آمـوزش مهارتهای شوخ طبعی در کاهش افسردگی افراد با آسیب نخاعی بررسی شد. از دو مرکز توانبخشی شهر تهران، 24 مراجعهکننده (12 زن و 12 مرد) با آسیب نخاعی که نمره هایی بـالاتر از میانگین در پرسشنامه افسردگی بک (بک و استیر، 1987) به دست آوردند، به طـور تصادفی در دو گـروه آزمایشی و کنترل (در هر گروه 12 نفر) قرار گرفتند. طی دو ماه، گـروه آزمایشی هشت جلسه مهارتهای شوخ طبعی مبتنی بـر بـرنامه 8 مرحله ای مهارتهای شوخ طبعی مکگی (2002) را آموزش دیدند. پس از اجرای مجدد پرسشنامه افسردگی بک در دو گروه، نتایج نشان دادنـد که افسردگی گروه آزمایشی در مقایسه با گروه کنترل کاهش پیدا کرد. استلزامها براساس کاهش افسردگی در بیماران با آسیبهای نخاعی بحث شد.
مقایسه ویژگی های شخصیتی و مکانیزم های دفاعی در افراد معتاد و غیرمعتاد
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه ویژگی های شخصیتی و مکانیزم های دفاعی در افراد معتاد و غیرمعتاد بود. روش: طرح پژوهش علی-مقایسه ای بود. جامعه آماری این پژوهش شامل معتادان مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد شهرستان کرج در زمستان سال 1390 بود. تعداد 100 نفر فرد معتاد و 100 نفر غیرمعتاد به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. گروه غیرمعتاد از نظر سن، جنس و تحصیلات با گروه معتاد همتا شده بودند. پرسشنامه های نئو و پرسشنامه ی مکانیزم های دفاعی در هر دو گروه اجرا شد. یافته ها: نتایج تحلیل واریانس چندمتغیری نشان داد که بین ترکیب خطی متشکل از مولفه های نئو و مکانیزم های دفاعی در دو گروه تفاوت معناداری وجود دارد؛ به این صورت که روان رنجورخویی و مکانیزم های دفاعی رشد نیافته و نورونیک در افراد معتاد، و ابعاد برون گرایی، گشودگی به تجربه، پذیرا بودن و وجدان و مکانیزم های دفاعی رشد یافته در افراد غیر معتاد بیشتر است. نتیجه گیری: بر اساس این یافته-ها می توان نتیجه گیری کرد که ویژگی های شخصیتی و مکانیزم های دفاعی از عوامل اصلی بروز، تشدید یا عود اعتیاد است.
هراس اجتماعی، سبکهای والدگری و کمال گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی نقش کمال گرایی و سبکهای والدگری در تبیین هراس اجتماعی دانشجویان پرداخت. نمونه ای از 396 دانشجو (215 دختـر و 181 پسـر) از دانشگاه گیلان به پرسشنـامه سبکهای والدگری بامریند (1973)، مقیاس کمال گرایی چند بعدی فراست (فراسـت، مارتن، لاهارت و روزنـبلات، 1990) و فهرست هراس اجتماعی (کانر و دیگران، 2000) پاسخ دادند. یافته ها براساس همبستگی نشان دادند که هراس اجتماعی با سبک والدگری مستبـدانه و با دو بعد از کمال گرایی شامل نگرانی درباره اشتباهها و شک درباره اعمال، همبستگی مثبت دارد، در حالی که با سبک والدگری مقتدرانه و بـعد انتظارهای والدینی (از ابعاد کامل گرایی) همبستگی منفی معنادار نشان می دهد. نتایج براساس تعامـل بین پیامدهای تربیتی والدگری و ویژگیهـای شخصیتی والدین بر سلامت روانی کودکان تفسیر شدند.
مقایسه طرح واره های ناسازگار اولیه و ریش ههای والدینی آنها در مبتلایان به اختلال شخصیت وسواسی- اجباری، اختلال وسواسی- اجباری و گروه غیربالینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: مقایسه طرح وارههای ناسازگار اولیه و ریشههای والدینی این طرح وارهها در مبتلایان به اختلال شخصیت وسواسی- اجباری، اختلال وسواسی- اجباری و جمعیت غیربالینی.
روش: پژوهش حاضر از نوع پسرویدادی (علی- مقایسهای) و مقطعی است که در نمونهای 45 نفره (شامل 15 بیمار مبتلا به اختلال شخصیت وسواسی- اجباری، 15 بیمار مبتلا به اختلال وسواسی- اجباری و 15 نفر از جمعیت غیربالینی) اجرا شد که به شیوه نمونهگیری در دسترس انتخاب شده بودند. آزمودنیها با استفاده از پرسشنامه طرح-وارههای ناسازگار یانگ و فرزندپروری یانگ مورد ارزیابی قرار گرفتند. برای تحلیل دادهها، از روشهای آماری تحلیل واریانس چندمتغیره و آمارهای توصیفی استفاده شد.
یافتهها: این پژوهش تفاوت معنادار گروه مبتلایان به اختلال وسواسی- اجباری را با گروه غیربالینی در تمامی طرح واره ها آشکار کرد. گروه مبتلایان به اختلال شخصیت وسواسی- اجباری نیز در بیشتر طرح واره ها، به استثنای طرح وارههای ایثار، شکست و محرومیت هیجانی، با گروه غیربالینی تفاوت معنادار داشت. دو گروه بالینی (مبتلایان به اختلال وسواسی- اجباری و اختلال شخصیت وسواسی- اجباری) نیز فقط در طرح واره ناسازگار اولیه محرومیت هیجانی با هم تفاوت معنادار داشتند. در حوزه ریشههای والدینی، تفاوت گروه مبتلایان به اختلال وسواسی- اجباری با گروه غیربالینی بیشتر از تفاوت گروه مبتلایان به اختلال شخصیت وسواسی- اجباری با گروه غیربالینی بود. دو گروه بالینی نیز بر اساس چهار طرح واره محرومیت هیجانی، نقص/ شرم، رهاشدگی/ بیثباتی و بیاعتمادی/ بدرفتاری در حوزه ریشههای والدینی از هم متمایز بودند.
نتیجهگیری: نتایج بهطور کلی تفاوت معنادار دو گروه بالینی را با گروه غیربالینی در طرحوارههای ناسازگار اولیه نشان می دهد. علاوهبر این، پژوهش بیانگر شباهت ساختارهای عمیق شناختی دو گروه بالینی و در نتیجه وجود ارتباط بین این دو اختلال است.
مقایسه سوگیری توجه نسبت به چهره های هیجانی در بیماران مبتلا به اضطراب اجتماعی، اضطراب منتشر و افراد عادی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
در دو دهه اخیر انبوهی از پژوهشهای بالینی انجام شده تا به فهم زیربناهای اصلی اختلال اضطراب اجتماعی کمکنمایند. نقش شناخت در ایجاد و تداوم بیماریهای اضطرابی، از دیرباز در کانون توجه قرار گرفته است. پژوهش حاضر با هدف مقایسه سوگیری توجه نسبت به چهرههای هیجانی در مبتلایان به اختلال اضطراب اجتماعی با بیماران مبتلا به اضطراب منتشر و افراد عادی انجام شد.
روش: این مطالعه علی- مقایسهای روی 15 نفر بیمار اضطراب اجتماعی، ١٠ نفر بیمار اضطراب منتشر و 2٠ نفر از افراد عادی که بهروش نمونهگیری در دسترس از بین مراجعان مراکز و درمانگاههای روانپزشکی شهر شیراز در سال 1388 انجام شد. آزمودنیها چهرهها را با الگوی تکلیف کامپیوتری در دو حالت هیجانی مثبت و منفی از بین چهرههای خنثی شناسایی نمودند. دادهها با استفاده از روش تحلیل واریانس با اندازهگیریهای مکرر با نرمافزار SPSS 17 تجزیه و تحلیل شد.
یافتهها: مبتلایان به اضطراب اجتماعی در مقایسه با افراد عادی، در تشخیص چهرههای مثبت روگردانی بیشتر و در تشخیص چهرههای منفی سوگیری بیشتری نشان دادند. تعداد چهرههای ارایهشده برحسب نوع چهره، تفاوتهای معنیداری در تمایز بین نوع چهرهها و زمان واکنش ایجاد نمود.
نتیجهگیری: مبتلایان به اضطراب اجتماعی چهرههای حاوی لبخند را بهعنوان محرکتهدیدکننده تفسیر نموده و از آنها اجتناب میکنند، بنابراین بهعنوان راهکاری اجتنابی، محل صحیح چهرههای منفی را در مقایسه با چهرههای مثبت، بیشتر تشخیص می دهند.
بررسی و مقایسه سبک های یادگیری مبتنی بر خلق و خو در دانش آموزان دارای نارسایی بینایی و دانش آموزان بدون نارسایی بینایی(مقاله علمی وزارت علوم)
مطالعه و بررسی سبک های یادگیری مبتنی بر خلق و خو، به عنوان یکی از منابع مهم تغییرپذیری و پیش بینی عملکرد تحصیلی و تبیین رفتارهای فردی در محیط تحصیلی دارای اهمیت است. همچنین، تحقیق در مورد این سبک ها، برای افراد با نیازهای ویژه سودمند خواهد بود. مسؤولان با شناخت و آگاهی از سبک های یادگیری مبتنی بر خلق و خو و تأثیرگذاری آن بر رفتار و فعالیت های تحصیلی، به ضرورت اقدامات پشتیبانی کننده لازم در این زمینه واقف می شوند و با ایجاد امکانات مناسب با سبک یادگیری هر شخص، زمینه را برای پیشرفت افراد مهیا می-سازند. در این راستا پژوهش حاضر با استفاده از نظریه اوکلند، گلاتینگ و هورتن (1996)، به بررسی و مقایسه سبک های یادگیری مبتنی بر خلق و خوی دانش آموزان دارای نارسایی بینایی با دانش آموزان بدون نارسایی بینایی پرداخته است. برای این منظور 89 دانش آموز پسر و دختر دارای نارسایی بینایی و 107 دانش آموز پسر و دختر بدون نارسایی بینایی در مقطع متوسطه انتخاب شدند که پرسشنامه سبک های دانش آموز (SSQ) را تکمیل نمودند. یافته ها نشان داد که دانش آموزان دارای نارسایی بینایی به سمت سبک های برونگرایی، کاربردی، تأملی و سازمان داده شده و دانش آموزان بدون نارسایی بینایی به سمت سبک های درونگرایی، شهودی، احساسی و انعطاف پذیر گرایش دارند. ریشه این تفاوت ها را باید در اختلاف وضعیت فیزیکی در هر دو گروه، نظام آموزشی و تربیتی و فرهنگ جستجو کرد.
ریتالین
حوزههای تخصصی:
عملکرد حافظه بیماران مبتلاء به اختلال استرس پس از سانحه ناشی از جنگ(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
جنگ به عنوان یکرویداد تنیدگی زا دارای پیامد های درازمدت بسیار، از جمله بروز اختلالات روان شناختی نظیر اختلال استرس پس ازسانحه (PTSD) می باشد. پژوهش حاضر با هدف مقایسه عملکرد حافظه بازماندگان دفاع مقدس مبتلا به PTSD انجام شده است.
روش: تعداد 30 نفر از بازماندگان جنگ مبتلا به اختلال استرس پس ازسانحه و 30 نفر از بازماندگان جنگ بدون اختلال استرس پس از سانحه و 30 نفر از افراد بهنجار که در متغیرهای سن، هوش و جنس همتا شده بودند، به صورت نمونه گیری دردسترس انتخاب و در این مطالعه شرکت کردند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه افسردگی بک، پرسشنامه اضطراب بک، مقیاس تجدیدنظرشده اثر رویداد و آزمون حافظه وکسلر بود. داده های به دست آمده با روش های آماری تحلیل واریانس یکراهه، مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت.
یافته ها: نتایج پژوهش بیانگر تفاوت معنادار بین بازماندگان جنگ با اختلال PTSD ، با دو گروه دیگر در متغیر حافظه بود و افراد مبتلا به اختلال استرس پس ازسانحه از عملکرد ضعیف تری برخوردار بودند.
نتیجه گیری: یافته های پژوهش حاضر در راستای یافته های سایر پژوهش ها می باشد که نشان می دهند افراد مبتلاء به PTSD علاوه بر داشتن مشکلات در بخشهای مختلف حافظه مانند حافظه شرح حال، حافظه مربوط به آینده، حافظه کاری در حافظه کلی نیز از نقص برخوردار است که در بازتوانی ها و درمان باید مد نظر قرار گیرد.
مقایسه پردازش حسی و معنایی اطلاعات در بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی، افسردگی اساسی و افراد بهنجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف مقایسه پردازش حسی و معنایی اطلاعات در 3 گروه بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیا، افسردگی اساسی و گروه افراد بهنجار انجام گرفت.
روش: روش پژوهش حاضر، علی– مقایسه ای بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه افراد مبتلا به اختلال اسکیزوفرنی و اختلال افسردگی بستری در بیمارستان های شهرستان اردبیل تشکیل داد. تعداد 30 نفر مبتلا به اختلال اسکیزوفرنی و تعداد 30 نفر مبتلا به اختلال افسردگی به روش نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان گروه های مورد مطالعه و تعداد 30 نفر نیز به همین روش از بین جامعه افراد بهنجار به عنوان گروه مقایسه انتخاب شدند. در نهایت 4 نفر از گروه اسکیزوفرنی و 2 نفر از گروه افسرده از شرکت در مطالعه خودداری کردند یعنی در کل 54 نفر در این پژوهش شرکت کردند. پس از تشخیص روان پزشک، هر سه گروه با استفاده از پرسشامه های نیمرخ حسی بزرگسال و آزمون افتراق معنایی آزگود ارزیابی شدند و برای تحلیل داده ها از آزمون تجزیه و تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی شفه استفاده شد.
یافته ها: نتایج حاصل نشان داد که در مؤلفه های ثبت پایین و حساسیت حسی و اجتناب از احساس، بین سه گروه تفاوت وجود معنی وجود دارد ولی در مؤلفه جستجوی احساس تفاوت آماری معنی داری بین سه گروه وجود نداشت. در ارتباط با پردازش معنایی نیز، در مؤلفه های ارزیابی، توانایی و فعالیت در سطح بین سه گروه تفاوت وجود داشت ولی در مؤلفه خطر تفاوت آماری معنی داری بین سه گروه وجود نداشت.
نتیجه گیری: در مقایسه با گروه سالم افراد مبتلا به اسکیزوفرنی و افسردگی اساسی اطلاعات حسی را کمتر ثبت نموده و حساسیت بیشتری به آنها نشان داده و سعی می کنند از اطلاعات حسی اجتناب کنند. همچنین این افراد اطلاعات را به طور منفی ارزیابی نموده و آنها را با قدرت و فعالیت بیشتری پردازش می کنند.
رابطه ی بین مولفههای هوش هیجانی و نشانهشناسی اختلال شخصیت مرزی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه : هدف این پژوهش بررسی رابطه ی بین هوش هیجانی و مولفههای آن با علایم نشانهشناسی اختلال شخصیت مرزی در یک جمعیت غیربالینی از دانشجویان بود.
روش کار: در این پژوهش توصیفی همبستگی طی سالهای 88-1387، تعداد 358 نفر از دانشجویان دختر و پسر از دانشکدههای مختلف دانشگاه شیراز به صورت تصادفی انتخاب شدند. به منظور اندازهگیری هوش هیجانی از مقیاس رگه ی فراخلقی TMMS و برای اندازهگیری علایم آسیبشناختی اختلال شخصیت مرزی از مقیاس شخصیت مرزی STB استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه انجام شد.
یافتهها: نتایج نشان داد که بین نمره ی کلی هوش هیجانی و نمره ی کلی مقیاس شخصیت مرزی رابطه ی معکوس و معنی داری وجود دارد (001/0P<). هم چنین بین مولفههای هوشهیجانی (توجه، وضوح و اصلاح) و عوامل نشانهشناسی این اختلال (ناامیدی، تکانشگری، علایم تجزیهای و پارانوییدی وابسته به استرس) رابطه ی معکوس و معناداری وجود دارد (001/0P<). نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که تنها مولفه ی وضوح احساسات، توان لازم برای پیش بینی عوامل آسیبشناختی این اختلال را چه به صورت کلی و چه به صورت خاص در مورد هر یک از عوامل ناامیدی، تکانشگری و علایم تجزیهای و پارانوییدی وابسته به استرس دارد.
نتیجه گیری: بین مولفههای هوش هیجانی و عوامل نشانه شناسی اختلال شخصیت مرزی رابطه ی معکوسی وجود داشته و مولفه ی وضوح احساسات توان لازم برای پیش بینی عوامل مربوط اختلال شخصیت مرزی را دارد.
رابطه بین نشخوار فکری و افسردگی در نمونه ای از دانشجویان ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نشخوارفکری به عنوان یکی از مهم ترین مؤلفه افسردگی شناخته شده است. از این رو، هدف این پژوهش معرفی نشخوار فکری در چارچوب نظریه سبک های پاسخ و پیامد های آن برای خلق غمگین و اختلال افسردگی بود. در این راستا، رابطه بین نشخوارفکری، افسردگی و اضطراب در نمونه ای از دانشجویان ایرانی نیز بررسی شد. شرکت کنندگان (تعداد = 119؛ 63% زن) به روش نمونه گیری تصادفی از میان دانشجویان دانشگاه فردوسی انتخاب شدند و پرسشنامه های افسردگی و اضطراب بِک و مقیاس پاسخ های نشخواری را کامل کردند. ضریب آلفای کرونباخ 88/0= به عنوان شاخصی از همسانی درونی برای مقیاس پاسخ های نشخواری، محاسبه شد. نتایج تحلیل رگرسیون سلسه مراتبی نشان داد که نشخوار فکری، پس از کنترل اثرات سن، جنس و میزان اضطراب، به طور معنی داری30% از تغییر در واریانس افسردگی را پیش بینی کرد. با وجود تفاوت های فرهنگی و اجتماعی، یافته های پیشین در مورد رابطه نشخوارفکری و افسردگی در نمونه ایرانی نیز تأیید شد. به علاوه، معلوم شد که نشخوارفکری می تواند میزان افسردگی را حتی پس از کنترل میزان اضطراب پیش بینی کنند که این یافته با توجه به نقش نشخوار فکری در اضطراب و علائم مختلط اضطراب ـ افسردگی، حایز اهمیت است. تلویحات درمانی در زمینه نشخوارفکری مورد بحث قرار گرفته است.
اختلال شخصیت خود شیفته (نارسیستیک)
حوزههای تخصصی:
شناخت درمانی اختلالات شخصیت، رویکرد طرح واره محور
حوزههای تخصصی: