فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۵۴۱ تا ۲٬۵۶۰ مورد از کل ۴٬۴۲۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقدمه : هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه ی بین ویژگی های شخصیتی مادران بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی با سطح هیجان ابراز شده ی آن ها است.
روش کار: در این پژوهش 40 بیمار (20 مرد،20 زن) که بر اساس معیارهای DSM-IV و معاینات روان پزشکی مبتلا به اسکیزوفرنی تشخیص داده شده و بین ماه های اردیبهشت و خرداد 1388 در بیمارستان ابن سینای مشهد بستری بودند، به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. بیمار مبتلا به اسکیزوفرنی با پاسخ دادن به مقیاس سطح هیجان ابراز شده، میزان هیجان ابراز شده ی مادر خود را تعیین و ویژگی های شخصیتی مادر با تکمیل مقیاس نئوی فرم کوتاه توسط وی مشخص شد. جهت تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و روش تحلیل رگرسیون گام به گام و نرم افزار SPSS-16 استفاده شد.
یافته ها: ویژگی شخصیتی روان نژندی با نگرش منفی نسبت به بیماری رابطه ی مثبت معنادار دارد (0.05P<). ویژگی شخصیتی انعطاف پذیری با مولفه های پاسخ هیجانی، نگرش منفی نسبت به بیماری، تحمل-انتظار و هیجان ابرازشده ی کل رابطه ی مثبت معنادار (0.01P<) و با مولفه ی مزاحمت یا مداخله گری رابطه ی مثبت معنادار (0.05P<) دارد. ویژگی شخصیتی دلپذیر بودن نیز با مولفه های پاسخ هیجانی، نگرش منفی نسبت به بیماری، تحمل- انتظار و هیجان ابراز شده ی کل رابطه ی مثبت معنادار دارد.
(0.01P<). هم چنین ویژگی شخصیتی مسئولیت پذیری با مولفه های پاسخ هیجانی، نگرش منفی نسبت به بیماری، تحمل-انتظار و هیجان ابرازشده ی کل رابطه ی مثبت معنادار دارد (0.01P<).
نتیجه گیری: ویژگی های شخصیتی مادران بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی با میزان هیجان ابراز شده ی آن ها رابطه دارد.
ورزش و خطرپذیری در برابر سوءمصرف (سیگار، مواد مخدر و الکل) در دانش آموزان دبیرستانی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسة میانگین های خطرپذیری در برابر سیگار، مواد مخدر و الکل بین افراد عضو و غیرعضو در تیم ورزشی و بررسی نقش برخی متغیرهای مرتبط با ورزش بر خطرپذیری انجام گرفت. 406 دانش آموز شامل 271 پسر و 135 دختر مقیاس خطرپذیری نوجوانان ایرانی (1) را تکمیل کردند. علاوه بر این، پرسشنامه ای که در آن نوع ورزش، مدت زمان عضویت در تیم ورزشی، سطح رقابتی مسابقات، شرکت در اردوی ورزشی، میزان فعالیت ورزشی گنجانده شده بود، مورد سؤال قرار گرفت. نتایج نشان داد که عضویت در تیم ورزشی بر گرایش به الکل تأثیر معنیداری دارد. اگرچه میانگین گرایش به مواد مخدر در اعضای تیم های ورزشی بیشتر از غیر عضو است. اما این تفاوت از نظر آماری معنیدار نبود. تفاوت میانگین های خطرپذیری الکل و مواد مخدر بین سطوح استانی و بالاتر و مدارس معنیدار بود. نوجوانانی که دو تا سه سال سابقة ورزش تیمی داشتند. نسبت به کسانی که سابقة کمتر یا بیشتری داشتند، بیشتر در معرض خطر مصرف مواد مخدر و الکل بودند. میانگین خطرپذیری مواد مخدر و الکل در بین کسانی که سه جلسه و بیشتر در هفته به ورزش تیمی میپرداختند. از کسانی که کمتر ورزش میکردند بالاتر بود. تفاوت میانگین های خطرپذیری سوءمصرف در بین اعضای ورزش های انفرادی نسبت به ورزش های گروهی معنیدار بود. ورزشکارانی که سابقة حضور در اردوهای ورزشی را داشتند در خطرپذیری مواد مخدر و الکل به طور معنیداری میانگین بالاتری نسبت به دیگران به دست آوردند. در تبیین سطوح بالاتر میزان خطرپذیری در میان اعضای تیم ورزشی میتوان به عواملی چون دوگانگی و دشواری قرار گرفتن در دو نقش دانش آموز و ورزشکار، شرایط اردویی، نبود کنترل کافی بر رفتار اعضای تیم به جز در زمان بازی، هنجارهای گروهی همسالان، فشار هنجاری برای تطبیق با انواع انتظارهای گروه / تیم، علمی و حرفه ای نبودن تشکل های ورزش دانش آموزی در ایران و تأثیر همزمان ویژگیهای شخصیتی چون نوجویی و هیجان طلبی بر تمایل به ورزش و رفتارهای پرخطر اشاره کرد.
رابطه مذهب گرایی و عوامل جمعیت شناختی با سوء مصرف مواد در دانشجویان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
پ ژوهش حاضر با هدف بررسی رابطة مذهب گرایی و عوامل جمعیت شناختی با سوء مصرف مواد انجام شده است. همه دانشجویان دختر و پسر دانشگاه تهران که در سال تحصیلی 1388-1389 مشغول به تحصیل بوده اند، جامعة آماری این پژوهش را تشکیل میدهند. گروه نمونه، شامل 182 دانشجو بوده که با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شده اند. ابزار پژوهش «مقیاس مذهب گرایی، بسطامی و بهرامی احسان، 1387)» و «پرسش نامه رفتارهای پرخطر(نسخه 2007)» بوده است. ضریب پایایی مقیاس مذهب گرایی 96/0و ضریب پایایی پرسش نامه رفتار های پرخطر 67/0 به دست آمد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از ضرایب همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام انجام شده است. نتایج نشان میدهد. که بین دانشجویان دختر و پسر در متغیر های مذهب گرایی، مصرف سیگار، الکل و مواد مخدر تفاوت معنادار وجود داشته و همچنین مذهب گرایی با مصرف سیگار، الکل و مواد مخدر همبستگی منفی دارد. نتایج رگرسیون گام به گام مشخص کرد که جنسیّت، مذهب گرایی و تأهل حدود 144/0 از واریانس مصرف سیگار را تبیین میکنند. همچنین نتایج رگرسیون گام به گام مشخص کرد که جنسیّت و مذهب گرایی توانسته اند در دو گام به ترتیب حدود 146/0و 088/0 واریانس مصرف الکل و مواد مخدر را تبیین کنند.
رابطهی انواع فرعی اختلال وسواسیجبری با افسردگی در نمونههای غیربالینی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: افسردگی از جمله شایع ترین اختلالهایی است که با اختلال وسواسیجبری همپوشی دارد. پژوهش حاضر بر آن است تا کیفیت این رابطه را در نمونههای غیربالینی و براساس انواع فرعی وسواسیجبری بررسی نماید.
روشکار: این پژوهش در یک زمینه علی مقایسهای و همبستگی انجام شد. نمونهای به حجم 409 نفر (182 نفر مرد و 227 نفر زن) از بین دانشجویان دانشگاههای پیامنور تبریز، سراب و اردبیل در سال تحصیلی 88-1387 به روش نمونهگیری تصادفی انتخاب و مورد آزمون قرار گرفتند. شرکتکنندهها به پرسشنامهی افسردگی بک و مقیاس وسواس پادوا پاسخ دادند. دادهها با استفاده از روش تحلیل واریانس یکسویه و رگرسیون چندمتغیری تحلیل شدند.
یافتهها:میزان افسردگی در نوع فرعی وارسی کمتر از انواع دیگر وسواس است و به عبارتی وسواسهای مرتبط با عدم کنترل بر فعالیت های ذهنی، تمایل و نگرانی در مورد از دست دادن کنترل رفتارهای حرکتی و آلودگی بیشترین میزان افسردگی را دارا هستند (61/89 و 01/116 و 27/162 = F، 0001/0 P< ).
نتیجهگیری: رابطهی بیشتر افسردگی با وسواسهای فکری با یافتههایی هماهنگ است که نشان دادهاند وسواسهای فکری در مقایسه با وسواسهای عملی بهرهی کمتری از درمان میبرند.
مقایسه میزان استرس و تصور از بدن خود در بین افراد 20 تا 30 ساله دارای سابقه عمل جراحی زیبایی و افراد عادی در شهر اهواز -(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش به منظور مقایسه ی میزان استرس و تصور از بدن در بین افراد 20 تا 30 ساله ی دارای سابقه عمل جراحی زیبایی در شهر اهواز انجام شده است. روش: این مطالعه بر روی 50 آزمودنی با سابقه عمل جراحی زیبایی (38 زن و 12 مرد) و 50 آزمودنی فاقد سابقه جراحی زیبایی که از نظر سن، جنس، میزان درآمد ماهیانه، میزان تحصیلات و وضعیت تأهل همتاسازی شده اند، انجام گرفت. دامنه سنی داوطلبین 20 تا 30 سال بود و از طریق پرسشنامه رویدادهای زندگی پیکل و همکاران (1983) و پرسشنامه چندبعدی خود- بدن کش و همکاران (1997) مورد ارزیابی قرار گرفتند و داده های به دست آمده با استفاده از آزمون تی مستقل و روش ضریب همبستگی پیرسون توسط نرم افزار آماری SPSS18 مورد تجزیه و تحلیل آماری، واقع شد. نتایج: نتایج به دست آمده بیانگر عدم وجود تفاوت معنادار بین میزان استرس و تصور از بدن در بین افراد با سابقه جراحی زیبایی و افراد عادی بود. همچنین نتایج به دست آمده از این تحقیق نشان داد که بین میزان استرس و تصور از بدن خود رابطه ی معناداری وجود دارد. افراد با سابقه جراحی زیبایی از نظر میزان استرس و تصور از بدن خود با افراد فاقد سابقه جراحی زیبایی تفاوت معناداری ندارند ولی با توجه به رابطه منفی بین استرس و تصور از بدن خود می توان نتیجه -گرفت که استرس بالا می تواند در تصور فرد از بدن خود تأثیر منفی گذارد.
مقایسه ی حافظه ی بصری و کلامی کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه با کودکان سالم(مقاله علمی وزارت علوم)
اثر بخشی آموزش کنترل توجه بر کاهش تورش توجه به مواد و بهبود شاخص های درمانی معتادان تحت درمان سم زدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: مشخص شده است که شناخت های ضمنی، به ویژه تورش توجه نسبت به محرک مربوط به مواد، نقش مهمی در حفظ، پیشرفت و عود رفتار سوء مصرف مواد بازی می کند. این تحقیق، امکان پذیری پرورش توجه با برنامه آموزش کنترل توجه نسبت به مواد را بررسی می کند. روش: شرکت کنندگان نمونه ای (87=N) از سوء مصرف کنندگان تحت درمان با روش سم زدایی بودند که به شیوه تصادفی به دو گروه تقسیم شدند. گروه آزمایش، سه جلسه آموزش با این برنامه را پشت سر گذاشتند. تمامی شرکت کنندگان، پرسشنامه جمعیت شناختی، پرسشنامه وسوسه پس از ترک مواد، پرسشنامه خلق مثبت- خلق منفی، پرسشنامه استرس ادراک شده، پرسشنامه آمادگی برای تغییر، پرسشنامه اطمینان موقعیتی و پرسشنامه دغدغه های شخصی و آزمون استروپ مواد را کامل کردند. همین طور، شاخص بازخورد زیستی (ترشح بزاق) به هنگام مواجهه آزمودنی ها با محرک های مواد و محرک های خنثی، اندازه گیری شد. از تمامی آزمودنی ها در جلسات پس آزمون و پیگیری یک ماهه سنجش به عمل آمد. یک پیگیری مختصر تلفنی شش ماهه نیز برای ارزیابی وسوسه، خلق مثبت و منفی، استرس ادراک شده، آمادگی برای تغییر، اطمینان موقعیتی، میزان دارو، تعداد لغزش و عود آزمودنی ها نیز اجرا شد. یافته ها: نتایج نشان داد که در مقایسه با گروه کنترل، گروه آموزش دیده، در پس آزمون و پیگیری یک ماهه تورش توجه کمتری را برای محرک های مواد نشان دادند؛ وسوسه و خلق منفی آن ها در پس آزمون و پیگیری شش ماهه کمتر بود؛ و استرس ادراک شده پایین تری را در پس آزمون و پیگیری یک ماهه گزارش دادند. همچنین، گروه آموزش دیده، در دو خرده مقیاس پرسشنامه اطمینان موقعیتی (مشکلات اجتماعی در کار و موقعیت های اجتماعی خوشایند) در پس آزمون و اطمینان موقعیتی در پیگیری شش ماهه افزایش نشان دادند. تلویحات یافته های پژوهش از لحاظ نظری و عملی بحث شده است.
اثربخشی درمان فراشناختی بر اختلال افسردگی اساسی: گزارش موردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: درمان فراشناختی افسردگی، بر کاهش فرآیندهای شناختی غیر سودمند و تسهیل سبک های فراشناختی پردازش تمرکز دارد. این درمان، بیمار را به گسیختن نشخوارهای ذهنی، کاهش تمایلات خود نظارتی غیر سودمند و ایجاد سبک های سازگارانه تر قادر می سازد. در پژوهش حاضر سعی شده است تا اثربخشی این نوع از درمان در بهبود بیماران دچار افسردگی اساسی مورد بررسی قرار گیرد.
روش: این پژوهش در چارچوب طرح تجربی تک موردی با استفاده از طرح خطوط پایه چندگانه ی پلکانی طی 8-6 جلسه روی سه بیمار با پیگیری یک و سه ماهه، اجرا گشت. ابزار مورد استفاده شامل پرسشنامه ی افسردگی بک، پرسشنامه ی اضطراب بک و پرسشنامه ی نشخوار فکری بود.
یافته ها: درمان، تغییرات معنادار و قابل توجهی در علائم افسردگی، اضطراب و نشخوار فکری هر سه بیمار مبتلا به افسردگی ایجاد کرد.
نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان می دهد، درمان فراشناختی که به جای محتوای شناخت بر کنترل فرآیندهای حاکم بر آن تمرکز می کند، می تواند در درمان بیماران مبتلا به اختلال افسردگی مؤثر باشد. به طوری که درمان موجب تغییرات معنادار در علائم هر سه بیمار شود و بهره های درمانی تا زمان دوره ی پیگیری ادامه یافتند.
ریتالین
حوزههای تخصصی:
مقایسه پردازش حسی و معنایی اطلاعات در بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی، افسردگی اساسی و افراد بهنجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف مقایسه پردازش حسی و معنایی اطلاعات در 3 گروه بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیا، افسردگی اساسی و گروه افراد بهنجار انجام گرفت.
روش: روش پژوهش حاضر، علی– مقایسه ای بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه افراد مبتلا به اختلال اسکیزوفرنی و اختلال افسردگی بستری در بیمارستان های شهرستان اردبیل تشکیل داد. تعداد 30 نفر مبتلا به اختلال اسکیزوفرنی و تعداد 30 نفر مبتلا به اختلال افسردگی به روش نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان گروه های مورد مطالعه و تعداد 30 نفر نیز به همین روش از بین جامعه افراد بهنجار به عنوان گروه مقایسه انتخاب شدند. در نهایت 4 نفر از گروه اسکیزوفرنی و 2 نفر از گروه افسرده از شرکت در مطالعه خودداری کردند یعنی در کل 54 نفر در این پژوهش شرکت کردند. پس از تشخیص روان پزشک، هر سه گروه با استفاده از پرسشامه های نیمرخ حسی بزرگسال و آزمون افتراق معنایی آزگود ارزیابی شدند و برای تحلیل داده ها از آزمون تجزیه و تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی شفه استفاده شد.
یافته ها: نتایج حاصل نشان داد که در مؤلفه های ثبت پایین و حساسیت حسی و اجتناب از احساس، بین سه گروه تفاوت وجود معنی وجود دارد ولی در مؤلفه جستجوی احساس تفاوت آماری معنی داری بین سه گروه وجود نداشت. در ارتباط با پردازش معنایی نیز، در مؤلفه های ارزیابی، توانایی و فعالیت در سطح بین سه گروه تفاوت وجود داشت ولی در مؤلفه خطر تفاوت آماری معنی داری بین سه گروه وجود نداشت.
نتیجه گیری: در مقایسه با گروه سالم افراد مبتلا به اسکیزوفرنی و افسردگی اساسی اطلاعات حسی را کمتر ثبت نموده و حساسیت بیشتری به آنها نشان داده و سعی می کنند از اطلاعات حسی اجتناب کنند. همچنین این افراد اطلاعات را به طور منفی ارزیابی نموده و آنها را با قدرت و فعالیت بیشتری پردازش می کنند.
بررسی وضعیت سلامت روانی معتادان تزریقی در مراکز گذری روزانه استان آذربایجان شرقی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اختلالات روانی شیوع بالایی در بین معتادان دارد. هدف از مطالعه حاضر مقایسه وضعیت سلامت روانی معتادان مراکز DIC (Drop- In- Centers) و معتادان تزریقی مراجعه کننده به بیمارستان رازی بود. مواد روشها: در یک مطالعه مورد شاهدی 194 معتاد تزریقی تحت پوشش مراکز DIC استان آذربایجان شرقی و 132 معتاد تزریقی مراجعه کننده به بیمارستان رازی شهر تبریز از نظر وضعیت سلامت روانی مورد مقایسه قرار گرفتند. ابزار گرد آوری اطلاعات بر اساس پرسشنامه GHQ28 و آزمون های مورد استفاده آزمون من ویتنی و رگرسیون لوجیستیک چند گانه بود. نتایج: شیوع علائم اختلالات روانی در بین معتادان تزریقی DIC وبیمارستان رازی به ترتیب 4/78% و 3/92% بود، همچنین شیوع اعتباد به الکل و ارتکاب جرم نیزدر بین معتادان تزریقی بسیار بالا بود. شانس معتادان هرگز ازدواج نکرده در داشتن علائم اختلالات روانی بالا تر بود .
نتایج کلی: شیوع بالای اختلالات روانی در بین معتادان می تواند به سخت تر شدن ترک مواد و همچنین افزایش رفتارهای پرخطر وضد اجتماعی منجر شود. بالا بودن کیفیت سلامت روانی در معتادان تحت پوشش DIC نسبت به معتادان بیمارستان رازی می تواند احتمال تاثیر مثبت مداخله های روانشناختی DIC را بر روی معتادان تزریقی نشان دهد .
مقایسه ویژگی های شخصیتی و مکانیزم های دفاعی در افراد معتاد و غیرمعتاد
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه ویژگی های شخصیتی و مکانیزم های دفاعی در افراد معتاد و غیرمعتاد بود. روش: طرح پژوهش علی-مقایسه ای بود. جامعه آماری این پژوهش شامل معتادان مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد شهرستان کرج در زمستان سال 1390 بود. تعداد 100 نفر فرد معتاد و 100 نفر غیرمعتاد به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. گروه غیرمعتاد از نظر سن، جنس و تحصیلات با گروه معتاد همتا شده بودند. پرسشنامه های نئو و پرسشنامه ی مکانیزم های دفاعی در هر دو گروه اجرا شد. یافته ها: نتایج تحلیل واریانس چندمتغیری نشان داد که بین ترکیب خطی متشکل از مولفه های نئو و مکانیزم های دفاعی در دو گروه تفاوت معناداری وجود دارد؛ به این صورت که روان رنجورخویی و مکانیزم های دفاعی رشد نیافته و نورونیک در افراد معتاد، و ابعاد برون گرایی، گشودگی به تجربه، پذیرا بودن و وجدان و مکانیزم های دفاعی رشد یافته در افراد غیر معتاد بیشتر است. نتیجه گیری: بر اساس این یافته-ها می توان نتیجه گیری کرد که ویژگی های شخصیتی و مکانیزم های دفاعی از عوامل اصلی بروز، تشدید یا عود اعتیاد است.
بررسی و مقایسه سبک های یادگیری مبتنی بر خلق و خو در دانش آموزان دارای نارسایی بینایی و دانش آموزان بدون نارسایی بینایی(مقاله علمی وزارت علوم)
مطالعه و بررسی سبک های یادگیری مبتنی بر خلق و خو، به عنوان یکی از منابع مهم تغییرپذیری و پیش بینی عملکرد تحصیلی و تبیین رفتارهای فردی در محیط تحصیلی دارای اهمیت است. همچنین، تحقیق در مورد این سبک ها، برای افراد با نیازهای ویژه سودمند خواهد بود. مسؤولان با شناخت و آگاهی از سبک های یادگیری مبتنی بر خلق و خو و تأثیرگذاری آن بر رفتار و فعالیت های تحصیلی، به ضرورت اقدامات پشتیبانی کننده لازم در این زمینه واقف می شوند و با ایجاد امکانات مناسب با سبک یادگیری هر شخص، زمینه را برای پیشرفت افراد مهیا می-سازند. در این راستا پژوهش حاضر با استفاده از نظریه اوکلند، گلاتینگ و هورتن (1996)، به بررسی و مقایسه سبک های یادگیری مبتنی بر خلق و خوی دانش آموزان دارای نارسایی بینایی با دانش آموزان بدون نارسایی بینایی پرداخته است. برای این منظور 89 دانش آموز پسر و دختر دارای نارسایی بینایی و 107 دانش آموز پسر و دختر بدون نارسایی بینایی در مقطع متوسطه انتخاب شدند که پرسشنامه سبک های دانش آموز (SSQ) را تکمیل نمودند. یافته ها نشان داد که دانش آموزان دارای نارسایی بینایی به سمت سبک های برونگرایی، کاربردی، تأملی و سازمان داده شده و دانش آموزان بدون نارسایی بینایی به سمت سبک های درونگرایی، شهودی، احساسی و انعطاف پذیر گرایش دارند. ریشه این تفاوت ها را باید در اختلاف وضعیت فیزیکی در هر دو گروه، نظام آموزشی و تربیتی و فرهنگ جستجو کرد.
شناخت درمانی اختلالات شخصیت، رویکرد طرح واره محور
حوزههای تخصصی:
ارتباط ترس از حرکت و شدت درد با ناتوانی جسمی در بیماران مبتلا به کمردرد مزمن(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
هدف: شواهد روزافزونی وجود دارد که در بیماران مبتلا به کمردرد مزمن، ترس از حرکت می تواند به اندازه شدت درد ناتوان کننده باشد. این مطالعه با هدف بررسی رابطه بین ترس از حرکت و شدت درد با ناتوانی جسمی در بیماران مبتلا به کمردرد مزمن و تأثیر عواملی چون سابقه کمردرد، سن و جنسیت بر این ارتباط صورت گرفت. روش بررسی: در این تحقیق تحلیلی و مقطعی، ۱۹۴ بیمار با سابقه کمردرد مزمن بیش از ۳ ماه، که در یک دوره چهار ماهه به هفت کلینیک شهر رشت مراجعه کرده بودند، به روش تمام شمار انتخاب و با استفاده از مقیاسهای درجهبندی عددی شدت درد، ناتوانی جسمانی رولند و موریس، ترس ازحرکت تمپا و پرسشنامه مشخصات جمعیتشناختی، اطلاعات لازم از آنها اخذ و با محاسبه ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره، تحت تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: ارتباط معناداری بین ناتوانی با ترس از حرکت، شدت درد و سن (۰/۰۰۱>P) و همچنین مدت ابتلا به کمردرد (۰/۰۳۶=P) وجود داشت که البته این روابط بین زنان و مردان متفاوت نبود. در مدل رگرسیون چند متغیره اجرا شده، ترس از حرکت و شدت درد، پیشبینیکنندههایی قوی برای ناتوانی بوده و تفاوتی بین آنها یافت نشد. سپس مدل پیش بینی با افزودن متغیرهای سن، جنسیت و مدت ابتلا انجام شد که ترس از حرکت و شدت درد در پیش بینی ناتوانی برتر از سایر متغیرها بودند. در میان ویژگیهای جمعیتشناختی تنها سن دارای ضریب بتای معناداری در پیشبینی ناتوانی جسمی بود (۰/۰۰۲=P). نتیجه گیری: ترس از حرکت، شدت درد و سن از عوامل مهم و مؤثر بر میزان ناتوانی ادراک شده در افراد مبتلا به کمردرد مزمن هستند. بنابراین جهت به حداقل رساندن ناتوانی، علاوه بر کاهش شدت درد، می توان به بیماران دچار ترس از حرکت، روش های درمانی را که بر کاهش این ترس تمرکز دارند پیشنهاد کرد.
رابطه بین نشخوار فکری و افسردگی در نمونه ای از دانشجویان ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نشخوارفکری به عنوان یکی از مهم ترین مؤلفه افسردگی شناخته شده است. از این رو، هدف این پژوهش معرفی نشخوار فکری در چارچوب نظریه سبک های پاسخ و پیامد های آن برای خلق غمگین و اختلال افسردگی بود. در این راستا، رابطه بین نشخوارفکری، افسردگی و اضطراب در نمونه ای از دانشجویان ایرانی نیز بررسی شد. شرکت کنندگان (تعداد = 119؛ 63% زن) به روش نمونه گیری تصادفی از میان دانشجویان دانشگاه فردوسی انتخاب شدند و پرسشنامه های افسردگی و اضطراب بِک و مقیاس پاسخ های نشخواری را کامل کردند. ضریب آلفای کرونباخ 88/0= به عنوان شاخصی از همسانی درونی برای مقیاس پاسخ های نشخواری، محاسبه شد. نتایج تحلیل رگرسیون سلسه مراتبی نشان داد که نشخوار فکری، پس از کنترل اثرات سن، جنس و میزان اضطراب، به طور معنی داری30% از تغییر در واریانس افسردگی را پیش بینی کرد. با وجود تفاوت های فرهنگی و اجتماعی، یافته های پیشین در مورد رابطه نشخوارفکری و افسردگی در نمونه ایرانی نیز تأیید شد. به علاوه، معلوم شد که نشخوارفکری می تواند میزان افسردگی را حتی پس از کنترل میزان اضطراب پیش بینی کنند که این یافته با توجه به نقش نشخوار فکری در اضطراب و علائم مختلط اضطراب ـ افسردگی، حایز اهمیت است. تلویحات درمانی در زمینه نشخوارفکری مورد بحث قرار گرفته است.
مقایسه سوگیری توجه نسبت به چهره های هیجانی در بیماران مبتلا به اضطراب اجتماعی، اضطراب منتشر و افراد عادی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
در دو دهه اخیر انبوهی از پژوهشهای بالینی انجام شده تا به فهم زیربناهای اصلی اختلال اضطراب اجتماعی کمکنمایند. نقش شناخت در ایجاد و تداوم بیماریهای اضطرابی، از دیرباز در کانون توجه قرار گرفته است. پژوهش حاضر با هدف مقایسه سوگیری توجه نسبت به چهرههای هیجانی در مبتلایان به اختلال اضطراب اجتماعی با بیماران مبتلا به اضطراب منتشر و افراد عادی انجام شد.
روش: این مطالعه علی- مقایسهای روی 15 نفر بیمار اضطراب اجتماعی، ١٠ نفر بیمار اضطراب منتشر و 2٠ نفر از افراد عادی که بهروش نمونهگیری در دسترس از بین مراجعان مراکز و درمانگاههای روانپزشکی شهر شیراز در سال 1388 انجام شد. آزمودنیها چهرهها را با الگوی تکلیف کامپیوتری در دو حالت هیجانی مثبت و منفی از بین چهرههای خنثی شناسایی نمودند. دادهها با استفاده از روش تحلیل واریانس با اندازهگیریهای مکرر با نرمافزار SPSS 17 تجزیه و تحلیل شد.
یافتهها: مبتلایان به اضطراب اجتماعی در مقایسه با افراد عادی، در تشخیص چهرههای مثبت روگردانی بیشتر و در تشخیص چهرههای منفی سوگیری بیشتری نشان دادند. تعداد چهرههای ارایهشده برحسب نوع چهره، تفاوتهای معنیداری در تمایز بین نوع چهرهها و زمان واکنش ایجاد نمود.
نتیجهگیری: مبتلایان به اضطراب اجتماعی چهرههای حاوی لبخند را بهعنوان محرکتهدیدکننده تفسیر نموده و از آنها اجتناب میکنند، بنابراین بهعنوان راهکاری اجتنابی، محل صحیح چهرههای منفی را در مقایسه با چهرههای مثبت، بیشتر تشخیص می دهند.